$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > اقتصاد

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 تحقیق های رایگان اقتصاد
انسان شناسي اقتصادي

تاریخ ایجاد 1389/08/10  تعدادمشاهده  2283

 

انسان شناسي اقتصادي
قبل از انسان شناسي اقتصادي ، تعريفي از نظام اقتصادي، نظامي است كه در آن اجناس و كالاها توليد ، توزيع ومصرف مي شود.كه دراين نظام،اعمال اقتصادي                نمي تواند بدون درك فرهنگي تقاضا، چگونگي و زمان ارضاي آن ، تفسير شود.
در سي سال گذشته ،‌انسان شناسان نظريه ها و مفاهيم را از علم اقتصاد گرفته و از آنها براي فهم ارتباطات خاصي در ميان مردم ابتدايي استفاده كرده اند.
بعضي ازانسان شناسان معتقدند كه نميتوان ازمفاهيم اقتصاد بازار در مطالعه جوامعي استفاده كردكه مردم آنها كالاهاو اجناس را براي به دست آوردن سود، معاوضه ومبادله نمي‌كنند كه اين حالت را استقلال گرائي مي گويند.
ديگر دانشمندان كه به مكتب « آئين گرايي » تعلق دارند داراي نظريه ديگري هستند. آنها معتقدند از نظريه اقتصادي بايد درراههايي كه مردم درآن از طريق پس انداز كردن اشياء و نيز با توزيع منابع كمياب به ارضاي شخصي مي رسند استفاده كرد و بطور كل به عنوان روش خاصي به آن نگاه مي كردند.(آئين گرايي)
منابع :
در هر جامعه اي رسوم و قوانيني وجود دارد كه برانواع كار حاكم است يعني چه كسي كاررا انجام ميدهد،‌چه كسي منابع و ابزار را دراختيار دارد و چگونه كار انجام مي‌شود. اين مسائل در حقيقت در فرهنگ محاط شده و چگونگي عمل اقتصادرا تعيين ميكند.
 
الگوهاي كار :
در هر جامعة انساني همواره تقسيم كار برحسب جنس و سن صورت مي گيرد:
 
تقسيم كاربرحسب جنس :
اينكه زنان و مردان چه كارهاي خاصي را انجام مي‌دهند در جوامع مختلف متفاوت است، ولي بيشتر كارها بر حسب جنس تقسيم مي‌شود. تقسيم كار برحسب جنس داراي ريشه هاي زيست شناسي است و كارهايي كه به زنان داده ميشود، كارهايي است كه مي توان در نزديكي منزل انجام داد و به آساني پس ازوقفه اي كوتاه ازسرگرفت. كارهايي معمولاً كار مردان است كه احتياج به قدرت بدني ، انرژي               زياد ،مسافرت مكرر به فاصله هاي دوردارد وهمراه با خطرات است .
در جوامع مدرن صنعتي عوامل زيست شناسي در تقسيم كاربه وسيلة عوامل فن آوري و نوع آوري سازمان اهميت خود را از دست داده است . بنابراين لزومي ندارد كه زنان يا مردان به كار خاصي بپردازند بلكه هر دو جنس مي توانند به هرنوع كارروي آمدند از اين رو ديگر كارانحصاري دراين جوامع براي جنس (مرد يازن )وجودندارد.
تقسيم كار برحسب سن :
ممكن است تقسيم كار بر حسب سن نيزوجودداشته باشد. در بسياري از جوامع غير صنعتي كودكان و سالخوردگان كمك بيشتري به رشداقتصاد در مقايسه با ساير جوامع مي‌كنند.
 
همكاري و تعاون :
همكاري وتعاون در گروههاي كاري از جوامع ابتدايي تا جوامع پيشرفته و از جوامع غيرصنعتي تا جوامع صنعتي وجوددارد . همكاري و تعاون لزوماً افتخاري نيست. اين تعاون ممكن است ديني باشد كه فرد به فاميل خود دارد و يا وظيفه اي كه وي در قبال رؤسا ويا روحانيون احساس مي‌كند. ممكن است نهادهاي خانواده ، خويشاوندي و مذهب وسياست به عنوان سازمان دهندگان اركاني عمل كنند كه طبيعت وشرايط الزامي هركارگر شريك در تعاون را مشخص مي كند.
 
تخصص حرفهاي(صنعتي) :
در جوامع غير صنعتي كه تقسيم كار برمبناي جنس و سن استوار است هر شخص دانش و توانايي انجام كارها رادر حد سن و جنس خودداراست.در مقابل در جوامع مدرن صنعتي اختلافات زيادي در كارهاي تخصصي وجوددارد وهيچ كس نمي تواند دربارة تمام كارهاي مناسب با سن وجنس خود اطلاع داشته باشد . حتي درجوامع غير صنعتي نوعي تخصص حرفه اي وجوددارد .در ميان مردمي كه غذاي خودشان راتوليد مي‌كنند توجه به تخصص بيشتراست.
 
كنترل زمين :
تمام جوامع براي مشخص كردن ارزش منابع زميني قوانيني دارند.جوامع شكارچي و گردآورندة‌غذا بايدبه تعيين اين امور كه چه كسي مي‌تواند شكار كند،‌چه كسي              مي تواند غذا جمع‌آوري كندو اين فعاليتهابايد در كجا انجام شوند، بپردازند. بستانكاران بايد تصميم بگيرند چگونه زمينهاي كشاورزي را به دست آورند. روي آن كار كنندوآن را به يكديگر منتقل نمايند. شبانكاره ها نياز به نظامي دارند كه حق آنها در تصرف چراگاههاوچراي دامها محفوظ نگاه دارد. كشاورزان دائم يامتمركز نيازمند منابع آب ، نظامهاي آبياري ونظام تقسيم بندي زمين هستند .
در جوامع صنعتي غرب نظام مالكيت خصوصي زمين و حقوق دسترسي به منابع طبيعي حكمفرماست . در حقيقت چنين وانمود مي شود كه دراين جوامع مالكيت خصوصي از جايگاه ويژه اي برخوردار است ومالكيت فردي زمين در جوامع غيرصنعتي بندرت وجوددارد و معمولاً زمين به وسيله گروه هاي خويشاوندي ماننددودمان يا باندكنترل مي شود. در نظام فئودالي مالكيت زمين وجوددارد كه درآن تمام زمين متعلق به يك نفر (رئيس ، خان يا شاه)است.او زمينها را به مباشران زيادي واگذار ميكند كه هر يك ازآنهازمينها رادر ميان دودمان توزيع مي كنند.
كساني كه داراي ملكهاي بسيار باشندوبرآنان تسلط كامل داشته باشند.(فئودال)
 
ملوك الطوايف (فئودالها)
مردان اروپاي قرون وسطي مديون مباشران ،اشراف يا پادشاهان هستند .مردمي كه روي زمين كار ميكنندبايدماليات بدهند ودرمواقع لزوم براي شاه بجنگند .مردم تا اندازه اي مالك زمين هستند وآن را به وراث خودمنتقل مي كنند. درهر صورت فرد نمي تواند بدون تاييد بزرگ دودمان روي زمين كار انجام دهد.
 
سرمايه :
اقتصاددانان اصطلاح سرمايه را براي هر منبعي كه در عمل توليد از بين نمي رودبه كار ميبرند. در جوامع غربي،سرمايه به معناي اشيائي چون كوره هاي استيل،‌مته هاي فشاري،اره و نيز پولي است كه با آن چنان اشيائي خريداري مي شود، تعداد و نوع ابزار كه در يك جامعه به كار ميرود به وسيلة نوع زندگي افراد آن محدود مي‌شود.
 
 
فن آوري :
اقتصاد هر جامعه اي با سطح فن آوري اعضاي آن جامعه در رابطه است در جوامع پيشرفته اين دانش از طريق كتابها انتقال مييابد، حال آنكه در جوامع ابتدايي اين دانش در اعضاي گروه نگهداري ميشود.اين فن آوري است كه به وسيله آن راههاي تأمين و تهيه معاش آموخته ميشود و به نسل ديگر انتقال مي يابد تا از اين طريق گروه بتواند به زندگي خود ادامه دهد.
 
توليد ـ دورة اقتصادي سالانه
در يك جامعه كشاورزي الگوهاي كار ،كه درتوليد محصولات مزرعه به كار ميرود، برطبق فصول مختلف انجام مي شود. محيط طبيعي، فن آوري و نقشهاي اعضاي خانواده ،در موفقيت سال به سال كوششهاي خانواده موثر است .
 
توزيع ومبادله (معامله) :
در اقتصاد پولي ،بين كارومصرف دوقدم وجوددارد. پولي كه از كار دريافتمي شود بايد به چيزديگري تبديل شود كه قابل مصرف است.درجوامعي كه پول وجودندارد و فرد حاصل از كار به صورت جنس پرداخت مي‌شود كارگران گروه خانواده چيزي را كه درو كرده اند مصرف ميكنند وآنچه را شكارچيان به خانه مي آورند مي خورند اما حتي درجايي كه واسطة رسمي معامله وجودندارد ،بعضي از انواع توزيع اجناس و كالاها انجام مي‌شود.
كارل پولانيتي ،‌اقتصاددان نظام هاي توزيع فرهنگي، مواد كالايي را به 3 گروه معامله پاياپاي ، توزيع دوباره و معاملة بازاري تقسيم مي‌كند.
 
 
معاملة پاياپاي :
معاملة‌پاياپاي به تعويض ميان دو گروه گفته ميشود كه كالاها و خدمات با ارزش تقريباً برابر معاوضه ميشوندكه اين كار ممكن است اهداي هديه را نيز شامل شود.
رسوم اجتماعي، طبيعت و نحوة انجام معامله را روشن مي‌كند. وقتي يك حيوان به وسيلة گروهي از شكارچيان در استراليا شكار مي شد، گوشت آن ميان خانواده هاي شكارچيان و ساير خويشاوندان تقسيم ميشد . هر شخص در اردوگاه سهمي مي گرفت كه ميزان آن به درجة خويشاوندي او با شكارچيان بسته بود.
اين سهميه بندي باعث مي‌شود تا قسمتهاي فساد پذير گوشت نيز از بين نرود. شكارچي بادادن قسمتي از شكارهمان مقداررا در آينده پس مي گرفت، درست مثل گذشتن پول در حساب پس اندازثابت .
هديه دادن ورعايت حال ديگران نيز دراين نوع معاملات قرارمي گيرند. معاملة پاياپاي عمومي بيشتردر ميان خويشاوندان نزديك يامردمي كه پيوندهاي نزديكي بايكديگردارند انجام مي‌شود.
معاملة پاياپاي عمومي معامله اي است كه در آن ارزش هيچ چيز به هنگام دادن و پس گرفتن مشخص نمي‌شود.مثلاً در ميان سرخپوستان وقتي يك زن شوهردار غذايي رابه بردارش هديه مي كند، برادر او درپاسخ 10 تير براي شوهرزن مي فرستد كه ارزش آن به اندازة‌قيمت يك اسب است .
دادن ، گرفتن وسهيم شدن كه تاكنون شرح داده شد، شكلي ازبيمة تأمين اجتماعي است . يك خانواده هنگامي كه متمول است به ديگران كمك مي‌كند و مي‌تواند روي برگشت آن در زمان احتياج حساب كند.
تعهد اجتماعي به كسي اجازه نمي دهد كه بيشتر از سايرين ثروت جمع كند. ثروت بيشتر باعث تعهد بيشتر براي بخشش ميشود.
معاملة پاياپاي منفي شكل دوم معاملة پاياپاي است و در آن دهندة جنس يا خدمت سعي مي‌كند جنس يا خدمت بيشتر و بهتري به دست آورد. گروههاي درگير در اين نوع معامله داراي تمايلات مخالفتي هستند و معمولاً محل زندگيشان با هم فاصله دارد. شكل نهايي اين نوع معامله تصرف چيزي به زور است .شكل ديگر آن ، استفاده از تزويروفريب يا حداقل چانه زدن است .
داد و ستد و تجارت :
معامله اي كه در ميان يك گروه از مردم انجام ميشود به شكل معامله پاياپاي عمومي يا متعادل است . در صورتي كه معامله ميان دو گروه انجام شود بايد براي خصومت و رقابت آماده بود، بنابراين ممكن است چنين معامله اي در شكل منفي صورت گيرد مگر اينكه داراي ترتيبات و آدابي باشد كه تضمين كنندة راهي براي ايجاد تعادل باشد .
داد و ستد نوعي ازشكل معاملة پاياپاي منفي است كه در آن اقلام كمياب يك گروه با اجناس مناسب گروه ديگر معاوضه مي‌شود. دراين نوع معامله ارزش نسبي كالا محاسبه مي‌شود. تجارت خاموش هم نوعي از داد و ستد است كه در آن ارتباط كلامي وجود ندارد كه در اين حالت يك گروه به محل تجارت مي رود جنس خود را در آن جا مي گذارد و از آنجا و دور مي‌شود سپس گروه ديگر مي آيد و آن كالا رابرميدارد ومحصول ديگري جاي آن مي گذارد و دور ميشود.
 
حلقه كولا :
تجارت خاموش نوعي تجارت است كه امكان دارد در آن خدمات معاملة پاياپاي منفي كنترل شود اما راههاي ديگري نيز براي انجام اين تجارت وجود دارد .
كولا يك نظام تجاري است كه شامل معاملة اجناس كمياب ، رقابت براي كسب پرسيتژ اجتماعي و مراسم مهم مبادله گردنبندها وبازوبندهاي صدفي با ارزش مي شود. بعضي از گردنبندها و بازوبندهاي درجه يك داراي نام مشخص و تاريخ هستند و هميشه در مكان ظهور خود باعث ايجاد حساسيت وتوجه عمومي ميشوند، تجارت در سراسر جزاير صورت مي گيرد ودر آن گردنبند به طرف عقربه هاي ساعت و بازوبند در جهت مخالف عقربه هاي ساعت حركت مي كند. هيچ شخصي نمي تواند گردنبند و بازوبند را براي مدت طولاني نزد خود نگه دارد و هر كدام از آنها دربردارندة استراتژي خاصي براي رشد و موقعيت هر فرداست . دراين جزاير امكان هيچ گونه نيرنگي وجود ندارد ، زيرا كسي با فرد حيله گر معامله نمي كند. درهر جزيره چند مرد در كولا شركت مي كنند كه هر يك شركايي درجزاير ديگر دارند. ممكن است يك مرد داراي مقام مهمي بوده و 100 شريك تجاري داشته باشد. كولا شامل يك سفر دريايي 50 مايلي يا بيشتر است و چنانكه انتظار مي رود گذشته از گردنبند و بازوبند اجناس ديگري هم در آن معامله مي شود.
كولا نظام پيچيده اي از مراسم ، روابط اجتماعي ، معامله اقتصادي ، سفر، جادو و هماهنگي اجتماعي است و نبايد‌آن را تنها يك عمل اقتصادي بدانيم . كولا نشان دهندة نزديكي عميق عوامل فرهنگي در جوامع غير غربي است .
 
توزيع دوباره :‌
در جوامع غير صنعتي ، كه محصولات مازاد براي پشتيباني از حكومت وجود دارد، درآمد در شكل هدايا، ماليات (خراج) و غنايم جنگي در صندوقهاي عمومي جريان مي يابد و پس از آن دوباره توزيع مي شود.
توزيع دوباره الگويي از توزيع است كه در آن مبادله ميان افراد يا گروهها انجام نمي شود بلكه محصول توليد شده اي است كه به يك نفر داده مي شود ودوباره به وسيلة حكومت مركزي ميان مردم توزيع مي گردد . ماليات شكلي از توزيع دوباره در بيشتر كشورهاست .
براي اينكه توزيع دوباره امكان پذير باشد، جامعه بايد ازنظام پيچيده سازمان سياسي و محصولات مازاد بر احتياج مردم برخوردار باشد .
 
توزيع ثروت :
در جوامعي كه مردم بيشتر وقت خود را صرف انجام فعاليتهاي تأمين معاش            مي كنند، درجه بندي ثروت ميان اعضاي جامعه كم است و نظام هاي معاملة پاياپاي بخوبي و به طور نسبتاً مساوي ، ثروت را درجامعه توزيع مي كنند. نمايش به پرستيژ اجتماعي، كه اقتصاددانان آن را « مصرف برجسته» مي نامند، يك فشار قوي محرك براي توزيع ثروت درجوامعي است كه در آنها مازاد محصول وجود دارد .
پتلاچ :
پتلاچ شكلي از مصرف برجسته در جوامع غير صنعتي است . يك مهماني مهم در ميان سرخپوستان سواحل شمال غربي صورت مي گيرد كه افراد جديد طبقة بالا رياست را مي پذيرند. پس از آن اين افراد با كساني كه در جامعه نقشهاي بالايي برعهده داشتند در تصاحب سلسله مراتب اجتماعي بالاتر، ازطريق به نمايش گذاشتن اموال و حتي از ميان بردن آنها رقابت مي كنند. در پتلاچ مازاد ثروت براي كسب پرستيژ با نمايش و بخشش سخاوتمندانه آن توزيع مي شود.
در پتلاچ برخلاف مصرف برجسته در جوامع ديگر براحتكار كالاهايي كه ديگران قادر به داشتن آن نيستند تاكيد نمي شود.
بنابراين پتلاچ به عنوان مكانيسم همترازي عمل كرده و ازجمع آوري ثروت با هزينة عموم ( ساير افراد) جلوگيري مي كند.
 
 
معاملة بازار:
جريان كالا واجناس در محل بازار از شخص به شخص به عنوان شكلي از معامله و معاوضه در همه نقاط جهان وجود دارد .
خصوصيات اوليه وپايه اي بازار در جوامع غير صنعتي اين است كه هميشه در بازار به معناي محلي اجناس و كالا معامله مي شوند. دراين جوامع ، بازار با آنچه در اقتصاد مدرن و به عنوان اصول معاملة بازار ناميده مي شود تفاوت دارد.
 
اصول بازار :
شامل نظام تثبيت قيمتها، بر پايه قدرت عرضه و تقاضا، بدون توجه به انجام معامله است . هرچند بعضي از معاملات درجوامع غربي در مكانهاي شناخته شده، انجام ميشود ولي مردم براي خريد و فروش كالا مي توانند بدون رفتن به اين محلها اقدام كنند. در جهان امروز هنگامي كه مردم دربارة بازار صحبت مي كنند منظورشان جاي مشخصي كه در آن چيزي خريد و فروش مي شود نيست . آنچه در بازارهاي غير غربي معامله مي شود، كالاها و اجناسي هستند كه مردم در توليد آنها نقش عمده اي داشته اند، مانند حيوانات و هنرهاي دستي. اين مردم توليدات مازاد برنياز خود را با كالاهايي كه قادر به توليد آن نيستند معاوضه مي كنند . درست برعكس اقتصاد بازاري غرب ، زمين ، كار و شغل در بازارهاي غير غربي به فروش مي رسد.
بازار معمولاً محلي خاص و در بردارنده اجناس وكالاهاست كه مردم در آنجا گردمي آيند، دوستان و بستگان خود را ملاقات مي كنند، شايعه مي سازند واز اخبار جهان با خبر مي شوند.


Label
نظرات در مورد:انسان شناسي اقتصادي

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک