$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > الهیات و معارف اسلامی

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 مجموعه مقالات علمي الهیات و معارف اسلامی
آثار انس با نماز

تاریخ ایجاد 1389/08/10  تعدادمشاهده  1092

 

مقدمه :
نمازگزاري كه از مرحله ابتدايي و ظاهري نماز عبور كند و به مرحله انس با نماز برسد، چنين آثاري را مي‏بيند و از نماز و نيايش با حضرت حق لّذت مي‏برد. از اين منظر، اين پرسش، پاسخ داده مي‏شود كه چرا برخي كه روبه قبله وضو مي‏گيرند، و با قرائت صحيح نماز مي‏خوانند، نمازشان از چنين آثاري برخوردار نيست! به راستي تفاوت اين گونه نمازگزاران با آن‏ها كه نماز نمي‏خوانند، چيست؟
چون نماز بدون انس وحضور قلبي در برگيرنده نيايش و مناجات باخداوند نيست و اثري بر تكامل روح انسان ندارد، تنها احساس رفع تكليف به نمازگزار دست مي‏دهد و اثر ديگر ندارد. كساني كه نماز بي‏روح مي‏خوانند، با آن‏كه از نماز مي‏خوانند، ولي در جرگه عابدان ع شق قلمداد نمي‏شوند و از آثار و بركات نمازِ باانس، برخوردار نمي‏شوند.
 
آثار انس با نماز
آثار فردي‏
الف) آثار اخلاقي‏
انسان در نظام تربيتي اسلام، بر اساس پرورش صحيح مي‏تواند از مرز غرايز عبور كند و خود را به مقام والا و پر ارج انسانيت برساند و تاج پرافتخار "لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ" را بر سر بگذارد، ولي عروج بدان مقام پر ارج، نهفته در كمالي است كه با زدودن غبار از لوح دل و تجلّي انوار در كانون پرفروغ سرّ حاصل مي‏آيد و اين در حقيقت جز تَخَلُّق به اخلاق اللَّه چيز ديگري نيست. بر همين اساس اخلاق، منزلتي بزرگ و جايگاهي بلند است و در تمام شرايع و اديان الهي نيز سرلوحه دعوت همه انبياء الهي بوده و همواره پيروان خود را پس از دعوتِ به يكتا پرستي، به پاكيزگي نفس، اصلاح درون، علاقه‏مندي به نيكي و فضيلت و ديگر امور نيك و سودمند سوق مي‏داده‏اند.
براي رسيدن به فضايل اخلاقي و دوري از رذايل نفساني راههايي در قرآن و احاديث ائمه‏عليهم السلام بيان شده است كه يكي از آن‏ها "نماز" است. نماز در تربيت اخلاقي و شكوفايي و ايجاد فضايل اخلاقي در انسان تأثير به سزايي دارد كه در ذيل به برخي از آن‏ها اشاره مي‏كنيم.
 
1. تكامل و خودسازي‏ :
همه انسان‏ها به گونه‏اي زمان‏مند در حال حركت هستند و به همين دليل مي‏بايست با مديريت زمان، حركتي هدفدار و رو به پيشرفت را در نظر بگيرد تا سرمايه عمرشان را در اين سفر سرنوشت ساز به بهايي ارزان از دست ندهد. از اين‏رو انسان‏ها براي ارضاي اميال نامحدود خود، به تعالي روح خود نياز دارند و در اين راه نماز بزرگ‏ترين عامل تزكيه و خودسازي است كه انسان را به كمال حقيقي مي‏رساند؛ زيرا انسان را از بدي‏ها باز مي‏دارد كه قلعه‏اي محكم در مقابل تهاجمات ويرانگر شيطان است و سبب محو گناهان مي‏شود از اين گذشته، نماز برخي فضايل مانند اخلاص، صبر و تواضع را پديد مي‏آورد كه تقوا را در انسان به دنبال دارد كه سر منشأ فضايل و كمالات است.
2. اخلاص‏
اخلاص اساس عبادت و حقيقت بندگي است و ارزش عبادت به اخلاص است. قصد قربت انگيزه اصلي عبادت است و عبادت خالصانه يكي از صفات ويژه بندگان خاص خداست. حضرت زهراعليها السلام مي‏فرمايد:
روح نماز اخلاص است و نمازگزار از نماز رياكارانه و بدون اخلاص نهي شده است. نمازِ مطلوب، نمازي است كه براي رضاي خدا برپا شود و اگر در نماز درجه‏اي از آلودگي شرك و ريا باشد، به همان نسبت از مقام قرب دور خواهد شد. چون ريا با حقيقت و واقعيّت نماز سازگار نيست. نماز براي نيايش و مناجات با قدرت برتر هستي است و چون بدون اخلاص برپا شود، گفت و گوي نمازگزار با خدا بي‏معنا جلوه مي‏كند. به اين ترتيب، نمازگزار بايد هر روز با برپايي نماز، اخلاص را تمرين كند. امام باقرعليه السلام مي‏فرمايد: "الصلوة بَيتُ الْاِخْلاصِ؛ نماز خانه اخلاص است."
3. تواضع‏
تواضع يكي از فضايل اخلاقي است كه در پرتو نماز در انسان ايجاد مي‏شود. يكي از اسرارنماز اين است كه خود بيني و تكبّر را در هم مي‏شكند و درس فروتني در برابر خداوند را به انسان مي‏آموزد، زيرا نمازگزار در هر شبانه روز طي هفده ركعت نماز، 34 بار پيشاني تواضع بر خاك مي‏سايد. نمازگزار در سجده، خود را هم‏چون پر كاهي در ميان فضاي لايتناهي مي‏بيند و بدين سان خود را بنده كوچك و ناچيز خدا دانسته و هر گونه خودخواهي و غرور را از خود دور مي‏كند. حضرت زهراعليها السلام مي‏فرمايد:
فَجَعَلَ اللَّهُ الْاِيمانَ تَطْهيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلوةَ تَنْزيهاً لَكُم عَنِ الْكِبْر
خداوند ايمان را وسيله پاكسازي شما از آلودگي شرك و نماز را براي دوري و پاك نمودن شما از تكبّر قرار داد.
اعمال و ذكرهاي نماز بيانگر تواضع است و توجّه عميق به آن‏ها تواضع را در انسان ايجاد مي‏كند. تكبيرة الاحرام، دعا و خواهش از خداوند و سوره حمد از جمله ذكرهاي نماز هستند كه كبر و خود بزرگ بيني را از انسان دور مي‏كنند. سجده و ركوع و ايستادن با رعايت ادب و وقار در مقابل خداوند مرور هر روزه درس تواضع است.
مستحبات نماز مثل تحت الحنك به گردن آويختن براي روحانيون گذاشتن بيني بر روي خاك، خشوع و دعاهايي كه در نماز و تعقيبات آمده، از اشكال ديگر تواضع است.
4. صبر
انسان در مسير زندگي خود دچار برخي مشكلات و سختي‏ها مي‏شود كه تحمل برخي از آن‏ها به قدرت و ايمان زيادي احتياج دارد. تحمل سختي‏ها و صبر بر آن‏ها يكي از فضايل اخلاقي است ه در اسلام ارج فراواني به آن نهاده شده است. به طوري كه در روايات صبر نسبت به ايمان همانند سر نسبت به بدن توصيف شده است.
ياد خدا، نيايش و نماز، نيروي معنوي تجديد شونده‏اي در انسان ايجاد خواهد كرد كه او را در رويارويي با مشكلات نيرو مي‏بخشد. امام علي‏عليه السلام مي‏فرمايد: "اَلذِّكرُ يَشْرَحُ الصَّدرَ؛ ياد خدا سبب شرح صدر مي‏شود." نماز بهترين وسيله استعانت و كمك خواهي از پيشگاه الهي است. پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله هرگاه با دشواري روبه‏رو مي‏شد، از نماز استعانت مي‏جست: "اذا حَزَبَه امرٌ فزع الي الصلوة" امام صادق‏عليه السلام مي‏فرمايد: هنگامي كه با غمي از غم‏هاي دنيا رو به رو شديد، وضو بگيريد و به مسجد رفته نماز بخوانيد و در حال نماز دعا كنيد، امام صادق‏عليه السلام در حديث ديگري مي‏فرمايد: "هرگاه براي اميرالمؤمنين‏عليه السلام پيش‏آمدي مي‏شد و حضرت را ناراحت مي‏كرد، به نماز پناه مي‏برد و ناراحتي خود را به آن جبران مي‏كرد. نماز موجب وسعتِ رزق، برطرف شدن حوايج، دفع بلا و رفع مشكلات و ناراحتي مي‏گردد. و به اين ترتيب، انسان را در تحمّل مشكلات ياري مي‏دهد. از طرف ديگر، نماز با افزايش ايمان سبب مي‏شود نمازگزار خود را به گونه‏اي ابدي به جهان مادّي متعلّق نداند و با ديد ديگري وقايع را بنگرد. در نتيجه، با تغيير بينش، مشكلات را تحمل مي‏كند و به آرامش رواني دست مي‏يابد.
انديشمندان غربي نيز به نقش دعا در مبارزه با دشواري‏ها اعتراف كرده‏اند. نورمن وينسنت گريسي مي‏گويد:
دعا و نماز بزرگ‏ترين نيرويي است كه براي مبارزه با دشواري‏هاي زندگي روزانه و به دست آوردن آرامش روحي، شناخته شده است.
گاندي رهبر بزرگ مردم هند مي‏گويد:
اگر نماز نبود و با خدا ارتباط پيدا نمي‏كردم، به طور حتم سال‏ها بود كه ديوانه شده بودم.
ب) آثار تربيتي‏
فراهم آوردن زمينه براي پرورش استعدادهاي دروني و به ظهور و فعليت رساندن امكانات بالقوه را تربيت مي‏گويند. در مورد انسان نيز فراهم آوردن شرايط براي شكوفايي همه استعدادهاي دروني در جهت رسيدن به هدف مطلوب و برنامه ريزي شده، تربيت ناميده مي‏شود.
همه انسان‏ها به دنبال سعادت هستند و داراي دو بُعد وجودي‏اند. نماز در اين راستا سبب شكوفايي است دادهاي بالقوه انسان مي‏شود و شخصيت برجسته‏اي از انسان به تصوير مي‏كشد، زيرا نماز سبب خود شكوفايي، خودآگاهي و نشاط عقلاني مي‏شود.
1. ثبات شخصيت‏
از بُعد روانشناسي و روان پزشكي، شخصيت در برگيرنده مجموعه‏اي از صفات، رفتارها، افكار و تمايلات عاطفي و هيجاني مي‏باشد. كه فرد را از ديگران متمايز مي‏كند و صرف نظر از عوامل دروني و جسمي تأثير گذار بر روي شخصيت (مثل مسايل ژنتيكي، هورموني و شيميايي، وضعيت ظاهري و فيزيكي بدن و...) و عوامل بيروني و محيطي، نقش عمده‏اي را در شكل دادن به شخصيت، ايفا مي‏كند. باتوجه به نقش اين عوامل بر تشكيل شخصيت مي‏توان رسيدن به اثبات شخصيت و برخورداي از آرامش و پايداري شخصيتي را يكي از مطلوب‏ترين خواسته‏هاي بشري دانست؛ زيرا وجود ناهنجاري در هر كدام از عوامل شكل دهنده شخصيت مي‏تواند سبب اختلالي يا بي‏ثباتي شخصيت گردد؛ و با اين‏كه روش‏هاي درماني متعددي براي درمان اين بيماران به كار گرفته مي‏شود، ولي نماز مي‏تواند ايفاگر نقش بسيار مهمي در پيشگيري و درمان اين گونه اختلال‏هاي عميق شخصيّتي ايفا كند.
تسليم در مقابل آموزه‏هاي يك دين و پيروي از يك مذهب و پيمودن راهي كه صراط مستقيم باشد، ويژگي مهم و برجسته نمازگزاران است. نمازگزار ضمن تكرار يك مجموعه از ذكرها و واژه‏هاي مشخص در نمازهاي خود پيوسته يك عقيده واحد و يك خط مشي مشخص را در زندگي خود دنبال مي‏كند. به اين ترتيب، گويي يك شخصيت ثابت و يك روش و منش معين و هميشگي را براي خود بر مي‏گزيند و در روند تكرار نماز، اصول اساسي خود را يادآوري كرده و پيوسته به تثبيت شخصيت خود مي‏پردازد.
روانكاو معروف، هانري لنگ چنين مي‏گويد:
در نتيجه تحقيقاتِ طولاني خود در اجراي آزمايش‏هاي رواني بر روي افراد، به اين موضوع پي برده‏ام كسي كه با دين سرو كار داشته باشد و به عبادت بپردازد، آن‏چنان شخصيتي نيرومند پيدا مي‏كند كه هيچ گاه يك نفر بي‏دين، نمي‏تواند چنين شخصيتي به دست آورد.
2. نظم و انضباط
يكي ديگر از آثار تربيتي نماز، نظم و انضباط است. در بطن نماز مفاهيم و آموزه‏هايي وجود دارد كه فرد را منّظم و منضبط مي‏كند؛ زيرا نمازگزار براي برپايي نماز مي‏بايست در زماني خاص و مكاني مشخص، رو به قبله بايستد و با لباسي تميز و پاكيزه مشغول نماز شود.
به عبارت ديگر، تكرار اين اعمال در ه روز سبب مي‏گردد نمازگزار، فردي منظم و منضبط شود؛ زيرا نظم نهفته در اين عملِ عبادي به انسان ياد مي‏دهد كه چگونه در ديگر امور زندگي منظّم و مرتّب باشد.
3. احساس قدرت و عزّت‏
نماز با آن‏كه احساس تواضع و فروتني را در انسان نسبت به خداوند بر مي‏انگيزد، ولي به هيچ‏وجه به نمازگزار اجازه نمي‏دهد در خود احساس ذلت يا فرومايگي داشته باشد؛ زيرا نماز، انسان را به قدرت فناناپذير الهي متصل مي‏گرداند و از اين جهت در انسان، احساس قدرت و عزّت را بر مي‏انگيزد. از اين‏رو، مومن هر كجا احساس تنگنا كند، به نماز متوسل مي‏شود و در پرتو آن گره‏هاي كار خود را مي‏گشايد.
اميرالمؤمنين علي‏عليه السلام در مناجات خود با خداي متعال چنين مي‏گويد: "اِلهي كَفي بي فَخْراً اَنْ اَكونَ لَكْ عبداً و كفي بي‏ عِزّاً اَنْ تكونَ لي ربّاً؛ خدايا اين افتخار مرا بس، كه بنده تو باشم و اين عزّت مرا كافي است كه تو پروردگار من باشي".
نماز سندي است بر بندگي بنده و ربوبيّت خداوند و شاهد صدقي بر اين پيوند با بركت و افتخار آفرين است.
4. ادبِ برخاسته از نماز
موقعيت ويژه انسان‏هاي مؤدّب در جامعه، نشانگر تأثير ادب در تعريف جايگاه اجتماعي انسان است؛ زيرا زندگي اجتماعي بشر مستلزم رعايت برخي اصول و آداب است كه بدون آن‏ها انسان‏ها نمي‏توانند به طور مسالمت‏آميز و در زماني طولاني در كنار يكديگر زندگي كنند. از اين‏رو ادب در تعامُلات روزمره انساني بيسار موثر است. براي بررسي اثر نماز در رشد و تعالي ادبِ انساني مي‏توان جلوه‏هاي آن را چنين برشمرد:
تواضع‏ : انسان‏هاي مؤدّب، انسان‏هايي فروتن هستند و از غرور و خود بزرگ بيني به دورند و از اين‏رو محبت ديگران را جلب مي‏كنند و همان طور كه گفته شد نماز، مسير تواضع را هموار مي‏كند.
خوش زباني‏ : انسان‏هاي مؤدّب بسيار خوش زبان هستند و گفتار آن‏ها سبب آزار و اذيت ديگران نمي‏شود. نمازگزار در نماز ياد مي‏گيرد كه چگونه بهترين كلمات را بر زبان جاري كند و چگونه الفاظ زيبايي را برگزيند. نماز، مناجات با خدايي است كه جز با بهترين و زيباترين كلمات، سخن گفتن با او نشايد.
نظافت‏ : انسان‏هاي مؤدب پاكيزه و مرتب نيز هستند؛ زيرا ادبِ اجتماعي چنين حكم مي‏كند. نمازگزار نيز به سبب وجوبِ پاكيزگي نمازگزار، موظف به شست‏وشوي اعضاي بدن و پوشيدن لباس تميز ست و حتي به امر مستحبّي چون استعمال بوي خوش سفارش شده است.
رعايت آداب خاص‏ : انسان‏هاي مؤدّب در تعاملات اجتماعي خود آداب خاصي را رعايت مي‏كنند كه ممكن است اين آداب در فرهنگ‏هاي مختلف، تعريف متفاوتي داشته باشند. نماز نيز به انسان ياد مي‏دهد كه چگونه آداب خاصّي را در زمان معين به جا آورد. داشتن سجاده، مهر، تسبيح، روبه قبله بودن، ايستاده نماز خواندن در صورت داشتن سلامتي كامل، وضو گرفتن، خواندن نوافل و اختصاصِ لباسِ خاص به نماز، از جمله اين آداب است. هم‏چنين سلام كردن يكي از متداول‏ترين آداب اجتماعي است كه در نماز وجود دارد.
متانت و وقار : انسان‏هاي مؤدّب، متين و با وقارند. دست‏يابي به وقار را از آثار تربيتي نيز مي‏توان به حساب آورد.
5. تمركز ذهن‏
اين بحث در بحث ضرورت نمازگزاري به طور كامل مورد ارزيابي قرار گرفت.
ج) آثار بهداشتي نماز
وضو يكي از مقدمات نماز است كه آثار بهداشتي آن بر كسي پوشيده نيست. به ويژه اگر به اين امر توجه كنيم كه تكرار وضو در اسلام توصيه شده است. از جمله وصيّت پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله به حضرت علي‏عليه السلام كه مي‏فرمايد: "هر نمازِ با مسواك، با نماز چهل روز بدون مسواك برابر است"، يا كلام مولاي متّقيان كه مي‏فرمايد: "بر تو باد مسواك زدن پيش از وضوي هر نماز"
اين توصيه‏ها يك عامل تشويقي مؤثّر براي رعايت بهداشت دهان و دندان نمازگزار است؛ زيرا نمازگزاري كه مي‏داند هر ركعت نماز با مسواك، با هفتاد ركعت بدون مسواك برابر است، مسواك زدن را رها نمي‏كند. نمازگزاري كه مي‏داند بايد به هنگام نماز پاك باشد، رعايت بهداشت فردي به طور طبيعي براي او در اولويت قرار مي‏گيرد، به تبع آن در انديشه فراهم كردن امكانات بهداشتي مي‏افتد.
نمازگزاري كه مي‏داند هنگام نماز بايد خداوندي را عبادت كند كه زيبايي را دوست دارد، بهداشت فردي خود را جدّي مي‏گيرد. هم‏چنين در بُعد اجتماعي پاكيزگي مسجد براي او حكم يك فريضه را پيدا مي‏كند.
تأكيد بر مسايل بهداشتي آن چنان در اسلام مورد توجه قرار گرفته كه حتي "استنشاق" يكي از مستحبات وضو قلمداد شده است.
تومانيانس مي‏نويسد:
در غضروف‏هاي بيني گاهي كرمي توليد مي‏شود كه سبب سردرد فوق‏العاده شديد و كاهش بينايي چشم مي‏شود. براي دفع اين كرم بهترين وسيله، شست‏وشوي بيني با آب سرد است.
پوشيدن لباس تميز نيز يكي ديگر از مستحبات نماز است كه در بهداشت و نظافت موثر است.
آثار ديگر نماز عبارت‏اند از: بهداشتِ خوب، شادابي جسم، آرامشِ عضلات، درمان بيماري فشار خون، عفونت كليه و مجاري ادرار، عفونت‏هاي گوارشي، ايمني حواس، درمان عفونت‏هاي تنفسي، بيماري‏هاي دهان و دندان، بيماري‏هاي پوست و بيماري‏هاي واگيردار، افزايش طول عمر، جلوگيري از بيماري‏هاي مقاربتي و اعتياد، درمان وسواس‏هاي فكري و عملي، جلوگيري از شيوع خودكشي، بهبود بيماري‏هاي تيروئيد و جلوگيري از سكته‏هاي قلبي و مغزي، زخم‏هاي گوارشي و جلوگيري بيماري آسم.
نماز بر بهداشت و آرامش روان نيز موثر است كه اين موضوع در ابتداي بحث ضرورت نمازگزاري مورد بحث قرار گرفت.
آثار اجتماعي‏
نماز تنها يك عبادت در ميان فرايض و تكاليف عبادي نيست، بلكه اصلي‏ترين نماد دين‏داري است كه علاوه بر آثار فردي، در عرصه اجتماعي نيز آثار آن اندك نيست و در پاره‏اي موارد اثرات اجتماعي آن بسيار فراوان‏تر است.
شناخت كاركردهاي نماز در ابعاد اجتماعي آن و بررسي آثار و نتايج حاصله آن در شكل‏گيري رفتارها، اتخاذ روش‏ها، تعيين استراتژي‏ها و اهداف عمومي اجتماعي و به تعبير ديگر ظهور نهاد اجتماعي نماز كه در شكل نماز جمعه، جماعت و نماز عيد تجلّي مي‏يابد، مي‏تواند پرده‏اي ديگر از اسرار نماز را بگشايد و رازهاي نهفته آن را براي ما واگويي كند. ما در اين بخش به دنبال كشف رابطه و نسبت مباحث جامعه‏شناسي نماز به عنوان يك رفتار مذهبي هستيم. برخي نماز را به عنوان يك رفتار ديني بيشتر در حوزه روان‏شناسي و تأثير رواني آن بر فرد مورد بررسي قرار داده‏اند و براي نماز، كاركرد اجتماعي قايل نيستند؛ در حالي كه بررسي پي‏آمدهاي اجتماعي نماز، نشان مي‏دهدكه آثار اين عبادت از فرد فراتر رفته و در ساختار جامعه اثر گذار مي‏شود.
الف) مسايل اجتماعي نماز در سطح خُرد
از نظر جامعه‏شناسي يكي از عناصر اساسي سازنده جامعه در سطح خُرد، موجوديت فرد است كه در كنار تعامل اجتماعي نقش مهمّي را ايفا مي‏كند.
نظامِ شخصيتي انسان با نظام‏هاي رفتاري، اجتماعي و فرهنگي ارتباط دارد و فرد از طريق نظام شخصيتي خود با جمع رابطه برقرار مي‏كند. ماز بر هرچهار قطبِ شخصيت انسان يعني هوش(استعداد يادگيري)، ظرفيت اجرا(خود - مستقل) هويت فردي (هويت - خود) و هويت جمعي (تعهد) تأثير مي‏گذارد. در نتيجه، حالات زير ايجاد مي‏شود:
1. تأثير معاني و نمادها و ديگر اجزاي فرهنگي نماز بر نمازگزار كه باعث منظم شدن و تعادل در نيازها و آرزوهاي نمازگزار مي‏شود كه تحت عنوان خُرد ورزي از آن ياد مي‏شود.
2. تأثير نمازگزار بر ديگر اجزاي فرهنگي براي غلبه بر محيط، جهت تأمين منافع آني بدون اينكه نيازها تعديل و تغيير مهمي را تجربه كنند كه تحت عنوان فعّال گرايي از آن ياد مي‏شود.
ب) مسايل اجتماعي نماز در سطح كلان‏
دو عنصر اساسي يعني فردِ نمازگزار و تعامل بين نمازگزاران منجربه پديد آمدن عنصر سومي به عنوان "ما" و گروهِ نمازگزاران مي‏شوند. در نتيجه، بُعد كلانِ جامعه را از خود متأثر مي‏كنند. در اينجا اين قاعده به همان صورت عمل مي‏كند كه ديگر اقشار و طبقات ديگر با گروه بندي تفكيك شده خود، ساختار كلان جامعه را از خود متأثر مي‏كنند.
گروه بندي اجتماعي نمازگزاران در سطح كلان اجتماعي، در چهار بُعد مختلف تاثير خود را به نمايش مي‏گذراند.
تعميم ساختاري‏
با توجه به دگرگوني‏هايي كه در جوامع مختلف، به خصوص جوامع توسعه نيافته به وجود مي‏آيد، گسترش و تعميق نظام اجتماعي اهميت خاصي دارد. تعميم ساختاري، زمينه بروز توسعه اجتماعي را به وجود مي‏آورد. تعميم ساختاري داراي چهار بعد مي‏باشد: ارتقاي انطباقي، تعميم ارزشي، ادخال و فرديت.(537) تعميم ساختاري به معناي خروج جامعه از حالت‏هاي انزوا جويانه و انفرادي و پانهادن به عرصه قانون‏مند اجتماعي است.
تنظيم سياسي‏
به دنبال ايجاد گروه‏هاي نمازگزار و تفكيك اجتماعي كه پي‏آمد آن است، ضرورت يك نظارت بيروني هم بر اين افراد و گروه‏هاي نمازگزار مشاهده مي‏شود؛ زيرا با ايجاد اين گروه‏ها و تفكيك اجتماعي و سپس شكل‏گيري گروه بندي‏هاي جديد اجتماعي در سطح جامعه، به طور طبيعي معادله قدرت سياسي از حضور آن‏ها متأثّر مي‏شود و موضوع تنظيم سياسي و نظارت بيروني مطرح مي‏شود. بدين جهت، اگر فرهنگ نماز بر جامعه حاكم شود، همگامي بين افراد و گروه‏هاي نمازگزار در جامعه تحقق پيدا مي‏كند. در اين حالت، بعضي از افراد و گروه‏هايي كه نخواهند همگامي دروني داشته باشند، تحت تأثير حضورِ اجتماعي نمازگزاران و معادله سياسي برآمده از آن قرار خواهند گرفت. در اينجا ابعاد تنظيم سياسي نماز يعني تمركز قدرت بين نمازگزارن، مقبوليت و مطلوبيت بين نمازگزاران و اعتماد اجتماعي بين نمازگزاران، ساختار كلان جامعه را از خود متأثّر مي‏كند.
تنظيم اجتماعي‏
در جامعه، گروه‏هاي متعددي هستند كه مي‏توانند داراي هويت‏ها و مرزهاي فرهنگي متفاوتي باشند. نماز و فرهنگ نماز مي‏تواند بستر مناسبي براي تعاملات بين گروهي شده و به تبع آن بروز تفاهم بين گروهي را موجب شود و با تكرار منظم مبادلات بين گروهي، تقويت انسجام در كلّيت جامعه در برابر انسجام محلّي را محقق سازد.
تعاملات بين گروهي كه به تبع نماز به وجود مي‏آيد، مي‏تواند در ايجاد هنجارهاي جديد و گسترش افق هنجاري اعضاي جام ه، رفع نيازهاي جديد، كمك به گسترش وابستگي عاطفي افراد و تعميم تعهد دروني افراد نسبت به ديگران و بروز زمينه عيني براي تعميم و تجريد ارزشي، جهت نظام فرهنگي جامعه مؤثّر باشد. در نتيجه، راه را براي تعميم نظارت دروني و شكل‏گيري ساختار كلان جامعه هموار كند.
ابعاد تنظيم اجتماعي در تعاملات بين گروهي، رقابت بين گروهي، تفاهم بين گروهي و تعاملات درون گروهي جلوه‏گر مي‏شود.
تفاهم نمادين‏
براي "افراد" نمازگزار، "گروه‏هاي" نمازگزار و ديگر گروه‏هاي اجتماعي، وجود يك تفاهم نمادين اهميّت فراواني دارد.
ابعاد تفاهم نمادين نمازگزاران عبارت‏اند از: تفاهم در شناخت، وحدت در روش، تفاهم ارزشي و اخلاقي و تفاهم اجتماعي. به عبارت ديگر، نماز از اختلالات اجتماعي جلوگيري كرده و موجب تعميق وحدت اجتماعي مي‏گردد.
 
تعامل اجتماعي برآمده از نماز
تعامل اجتماعي انواعي دارد كه نماز بر روي انواع آن مي‏تواند تأثير گذار باشد. تعاملِ مبادله‏اي، قدرت و تعاملِ ارتباطي و گفتماني گونه‏هاي مختلف تعاملِ اجتماعي هستند كه هر يك در فرآيند خاصّ خود مستعد اثرپذيري از نماز هستند. در اين ميان، مفاهيم "ما" و "گروه" بيانگر هويّتي جمعي هستند كه تعامل اجتماعي در بستر آن‏ها تفسير مي‏شود. به عبارت ديگر، در نتيجه تركيب دو عنصر فرد و تعامل اجتماعي، عنصر سومي به نام ما يا گروه تشكيل مي‏شود كه داراي ابعاد ابزاري، سياسي، فرهنگي و اجتماعي است و براي حفظ خود به چهار عنصرِ هم فكري مشترك، همگامي(هماهنگي) مشترك، همدلي مشترك و هم بختي مشترك نياز دارد. گروهِ نمازگزار نيز از چنين قاعده‏اي تبعيت مي‏كند.
نتيجه گيري
با تعبيري جامعه شناسانه نماز خرده نظامي از نظام دين اسلام است كه معاني و نمادهاي دين را به شكلي در خود جاي داده است كه ثبات و تعادل خود را حفظ نمايد. هر چند تعادل نماز، تعادلي پويا است و به صورت ساكن در نظر گرفته نمي‏شود. وقتي نماز به صورت جماعت بر پا مي‏شود، نظامِ نماز، اجتماعي مي‏گردد و رفتار نمازگزار تحت تأثير بُعد هنجاري اين نظام قرار مي‏گيرد. نماز به عنوان يك نظام داراي ساختار ويژه خود است. ساختار نماز همان مجموعه مفاهيم و معاني و اجزاء و نحوه تركيب آن‏ها است كه در تعاملِ اعضاي گروه نمازگزار با يكديگر نقشي اساسي ايفا مي‏كند و رفتار آن‏ها را براي يكديگر معنا مي‏كند.
 
 
منابع و مآخذ :
1ـ قرآن مجيد
2- آموزش نماز ، دكتر عبدالله بن احمد بن علي الزيد ، ترجمه آبي عبدالله ، اسحاق بن عبدالله دبيري
3- همراه با نماز، نويسنده : محسن قرائتي
4-  جامع آيات و احاديث موضوعي نماز ـ جلد اول و دوم ، نويسنده عباس عزيزي
5- اصول كافي
6- آموزش نماز ، دكتر عبدالله بن احمد بن علي الزيد ، ترجمه آبي عبدالله ، اسحاق بن عبدالله دبيري


Label
نظرات در مورد:آثار انس با نماز

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک