$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > الهیات و معارف اسلامی

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 مجموعه مقالات علمي الهیات و معارف اسلامی
بعثت پيامبر و اهداف آن

تاریخ ایجاد 1389/08/10  تعدادمشاهده  3815

 

مقدمه :
پيامبر اسلام‌ آخرين‌ پيامبران‌ خداست‌ و سلسله‌ نبوت‌ با او پايان‌ مي‌پذيرد و اين‌ از «ضروريات‌ آئين‌ اسلام‌» است‌.
معني‌ «ضروري‌» اين‌ است‌ كه‌ هركس‌ وارد صفوف‌ مسلمين‌ شود، بزودي‌ مي‌فهمد كه‌ همه‌ مسلمانان‌ به‌اين‌ مطلب‌ عقيده‌ دارند و از واضحات‌ و مسلمات‌ نزد آنان‌ است‌، يعني‌ همانگونه‌ كه‌ هركس‌ با مسلمانان‌ سر و كار داشته‌ باشد مي‌داند آنها از نظر مذهبي‌ تأكيد روي‌ اصل‌ «توحيد» دارند، همچنين‌ مي‌داند روي‌ «بعثت و خاتميت‌ پيامبر» نيز همگي‌ توافق‌ دارند، و هيچ‌ گروهي‌ از مسلمانان‌ در انتظار آمدن‌ پيامبر جديدي‌ نيستند.
درحقيقت‌ قافله‌ بشريت‌ در مسير تكاملي‌ خود با بعثت‌ پيامبران‌ مراحل‌ مختلف‌ را يكي‌ پس‌ از ديگري‌ طي‌ كرده‌ است‌ و به‌ مرحله‌اي‌ از رشد و تكامل‌ رسيده‌ كه‌ ديگر مي‌تواند روي‌ پاي‌ خود بايستد، يعني‌ با «استفاده‌ از تعليمات‌ جامع‌ اسلام‌ مشكلات‌ خود را حل‌ كند».
به‌تعبير ديگر: اسلام‌ قانون‌ نهايي‌ و جامع‌ دوران‌ بلوغ‌ بشريت‌ است‌، از نظر اعتقادات‌ كاملترين‌ محتواي‌ بينش‌ ديني‌ و از نظر عمل‌ نيز چنان‌ تنظيم‌ يافته‌ كه‌ بر نيازمنديهاي‌ انسانها درهر عصر و زماني‌ منطبق‌ است‌.
بعثت
در نفس انسان نيازها و غرايز گوناگوني قرار دادهشده است که همگي طالب هدايت صحيح هستند. خداوند متعال براي هدايت انسان، بهترينابزار را در اختيار او قرار داده و امکانات متعددي به او عطا کرده است، تا همبتواند نيروي خود را صرف ارضاي نفسانيات کند و هم با امکانات و نيروي داده شده، برخواهشهاي نفساني غلبه و کشش‏هاي دروني را تحت نظم و ضابطه در آورد. دو راهنما نيزدر اختيار او قرار داده است تا حق را از باطل و سره را از ناسره متمايز کند، يکي دردرون انسان که عقل است  و ديگري پيامبران الهي که اين راهنما از طريق وحي برايانسان فرستاده مي‏ شود تا تمام رفتارها را به انسان بياموزد و حدود و مقررات آن رانيز روشن نمايد، چون عقل داراي خطا و نقصان است.
برترين هادي، آن است که داراي مقام عصمت و مرتبط با وحي باشد و تنها راه آن بعثتاست. پس بعثت‏ بزرگ ترين نعمت ‏خداوند بر بشر است و جا دارد که خداوند بر اين نعمتمنت گذارد و اين احسان و نيکويي را به رخ آنان بکشد .
اگر مسلمانان به خاطر پذيرفتن اسلام، مشکلات و خسارت‏هاي زيادي متحمل شده ‏اند،نبايد فراموش کنند که خداوند بزرگ‏ ترين نعمت را در اختيار آنها گذاشته و پيامبريمبعوث کرد تا انسان‏ها را تربيت کند و از گمراهي‏ها باز دارد. بنابراين هر اندازهبراي حفظ اين نعمت ‏بزرگ تلاش و کوشش شود و هر بهايي پرداخته شود، بازهم ناچيزاست
 
مبعث ، آغازي بر تغيير فرهنگ جهاني
اسلام بر مبناي خطرات . عقل و خواسته ها و نياز هاي بشر ظهور پيدا كرد ، حكم صادر نمود و به همين دليل نيز گسترش يافت چون در كليه احكام زندگي اسلام ريشه هاي فطري و عقلي و الهي نهفته بود و به اين نياز هاي روحي ، رواني و مادي و معنوي او پاسخ گفت بشر چه در عصر بعثت و چه پس از آن تشنه حقايقي بود كه از زبان وحي بيان ميشد و چون اين دستورها و راهنمايي هاي هدايتگرانه بر اساس همان سه محور اصلي زندگي بشر بود توانست چه در عصر بعثت و چه پس از آن و حتي اكنون كه 14 قرن از بيان آنها گذشته است پاسخ دهد . هر انساني دوست دارد در محيطي كه زندگي ميكند عينيتپيدا كند و يافتن عينيت مستلزم ، هويت بخشي به انسان است و اين مساله نيز به شناخت انسان از ابعاد وجودي خودش بر مي گردد .
شناخت ابعاد وجودي و يافتن هويت به اراده خود انسان بر ميگردد . انتخاب مسير صحيح در زندگي ، شناخت ويژگي هاي شخصيتي ، گسترش فضايل و ممانعت از رشد رذايل اخلاقي از جمله اين موارد است .
لذا اين موضوع بسيار حساس و دقيق است وقتي انسانها شاهد بودند كه اسلام مجال ايفاي نقش به فطرت و عقل داد ، به سمت آن گرايش پيدا كردند . اسلام و فرهنگ اسلامي به بشر مجال ساختن زندگي متعالي بر اساس نياز ها و خواسته هاي واقعي اش را داد به همين دليل رويكرد مردم چه در عصر بعثت و چه پس از آن قابل توجه است البته كسانيكه منافع مادي خود را در خطر مي ديدند با اين حركات انقلابي پيامبر (ص) كه تحول روحي عظيمي را در بسياري از افراد به وجود آورد ، مخالفت نمودند و سنگ اندازي هاي زيادي هم داشتند . ممانعت هاي بسياري مرتكب شدند و حتي به فرهنگ سازي انفعالي در برابر فرهنگ ناب اسلام پرداختند . چون انسانهايي كه به كنه وجودي خودشان پي برده بودند ديگر در مقابل آن تحقير ها كه منافعي با شخصيت انساني شان بود ايستادگي مي كردند . بنابراين بيشترين كساني كه به اسلام پناه آورده بودند در سايه اسلام شخصيت يافته بودند ، رنج كشيدگان و مظلومين سابق جامعه بودند ، چرا كه ساخت زندگي بر اساس نياز ها ، آرزو ها و با اختيار و انتخاب خود ، آرزوي هر انساني است . لذا بيشترين كسانيكه عليه پيامبران واكنش داشتند و قيام كردند بزرگان اقوام بودند و بيشترين پاسخ دهندگان به دعوت انبياء بردگان و ضعيفان جامعه بوده اند . بنابراين اگر دعوت انبياء مورد قبول اين طيف از جامعه قرار مي گرفت ، امري منطقي و طبيعي بود .
 
فلسفه و اهداف بعثت
پس از قرن‏ها تحقيق و بررسي دربارهمسائل ديني، هنوز پرده از اسرار بسياري از آن‏ها برداشته نشده است، که از جملهآن‏ها اسرار نهفته نبوت و بعثت است، اگرچه از ظواهر آيات قرآن مي‏توان استفاده کردکه بعثت پيامبران الهي، به ويژه پيامبر اسلام (ص) داراي اهدافي است :
 
تلاوت آيات الهي
«يتلوا» از واژه «تلاوت‏» به معناي پي ‏درپي آوردن،پيروي کردن و خواندن با نظم است، که شامل پيروي کردن در حکم وخواندن منظم آيات الهيهمراه باتدبر نيز مي‏شود، گويا تلاوت کننده از آيات پيروي کرده يا حروف و کلمات رادر پي يکديگر قرار داده است. پيامبر اسلام (ص) با خواندن آيات پروردگار و آشناساختن گوش دل و افکار مردم با اين آيات، آن‏ها را آماده تربيت مي‏نمايد، که مقدمهتعليم و تربيت است.
 
- تربيت
يکي از مهمترين برنامه‏هاي پيامبر اسلام (ص) تربيت انسان‏هاست. تربيت ‏به معناي فراهم کردن زمينه‏ها و عوامل براي به فعليت رساندن و شکوفا نمودناستعدادهاي انسان در جهت مطلوب است. او بايد زمينه‏ها را براي انسان‏ها آماده کندتا از نظر عملي بهترين رابطه را با خداي خود (عبادات)، با هم نوع خود (عقود وايقاعات)، با قوانين و مقررات اجتماعي (حکومت و سياسات)، با خانواده خود (حقوقخانوادگي) و با نفس خود (اخلاق و تهذيب نفس) داشته باشند، تا بتوانند مسجود فرشتگانقرار گيرند.
پيامبراسلام (ص) در مدتي کوتاه، انسان هايي بزرگ، مانند علي (ع)، زهرا (س)،سلمان فارسي، ابوذر و مقداد را تربيت کرد. حضرت محمد (ص) کاشف معدن‏هاي نهفتهانسانيت ‏بود. زيرا «الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه‏»، مردم مانند معدن‏هاي طلاو نقره هستند
 
بعثت پيامبر(ص) فرازي مهم از تاريخ اسلام
کلمه بعثت به معناي "برانگيخته شدن" بوده و در اصطلاح به مفهوم فرستاده شدن انساني از سوي خداوند متعال براي هدايت ديگران است. بعثت پيامبر(ص) يا برانگيخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترين فراز از تاريخ اسلام است که به عنوان حادثه اي بس بزرگ و عظيم نقش مهم و تأثيرگذاري در سرنوشت انسانها داشته است .
به گزارش خبرگزاري مهر، بعثت پيامبر اسلام (ص)، حادثه ‌اي بس بزرگ در سرنوشتهدايت بشري بوده و عظمت اين امر عاملي بود که خداوند متعال به عنوان مقدمه اين امربزرگ، تربيت و پرورش آن حضرت را به عهده داشته و ايشان را براي آينده دشواري که درپيش رو داشتند، آماده سازد.
در پي همين تربيت الهي بود که پيامبر (ص) در سالهاي قبل از بعثت نيز حالات فوقالعاده معنوي و مشاهدات روحاني داشته و در نتيجه ايشان تمام اين دوران را با پاکي وطهارت و معنويت سپري کرده ‌اند. حضرت علي (ع) مي‌ فرمايند: "خداوند بزرگترين فرشتهخود را از خردسالي پيامبر، همدم و همراه ايشان ساخت. اين فرشته در تمام لحظات شبانهروز با آن حضرت همراه بود و او را به راههاي بزرگواري و اخلاق پسنديده و شايستهرهبري مي‌کرد."
پيامبر به دليل همين حالات معنوي و طهارت روحي، ناگزير از وضع نابسامان مردم واز جهل و فسادي که بر جامعه آن روز و به ويژه در شهر مکه حاکم بود، رنج مي ‌بردند.
همچنين به منظور تفکر و عبادت در مکاني خلوت، مدتي محدود در سال را از آنهاکناره مي‌گرفتند و به کوه حرا مي‌ رفتند. اين کناره‌ گيري براي حنفا و برخييکتاپرستان قبل از پيامبر نيز وجود داشته است. مي گويند عبدالمطلب، جد بزرگوارپيامبر (ص) پايه ‌گذار اين رسم بوده است. او به هنگام ماه رمضان براي خلوت و عبادتبه کوه مي‌ رفت و مستمنداني را که از آنجا مي‌ گذشتند، اطعام مي‌نمود.
در واقع مي ‌توان گفت که اين خلوت‌ گزيني، زمينه ‌اي براي تقويت هرچه بيشتر حياتروحاني رسول اکرم (ص) و مقدمه ‌اي براي بعثت و نزول وحي به آن حضرت بوده است.
در دوران اين خلوت ‌گزيني‌ها نيز چون ساير مراحل مختلف زندگي رسول اکرم (ص)،حضرت علي (ع) که پرورش يافته در خانه پيامبر و دامان ايشان است، آن حضرت را همراهيمي کرد و گاهي اوقات براي ايشان آذوقه مي‌برد.
پس از سپري شدن ايام عبادت، پيامبر به مکه برگشته و پيش از اينکه به خانه خويشبازگردند، خانه خدا را طواف مي‌نمودند.
اين حالات همچنان ادامه يافت تا اينکه سن آن حضرت به چهل سالگي رسيد و خداوند کهدل ايشان را برترين و مطيع‌ ترين و خاضع و خاشع ‌ترين دلها در برابر خويش يافت،ايشان را مبعوث کرد و به پيامبري گرامي داشت، تا به وسيله قرآني که آن را روشن واستوار گردانيده، بندگانش را از پرستش بر بتان خارج ساخته و به پرستش خويش هدايتکند.
 
نزول اولين وحي
بعثت پيامبر (ص) در روز 27 ماه رجب، پنج سال پس از تجديد بناي کعبه، اتفاق افتادو پيامبر اکرم  در اين هنگام چهل سال داشتند.
پيامبر طبق رسم خويش چند روزي بود که براي عبادت و تفکر به غار حرا آمدهبودند. روز بيست و هفتم ماه رجب بود که جبرئيل (يکي از چهار فرشته مقرب الهي ومأمور ابلاغ وحي از جانب پروردگار به پيامبران) به سوي ايشان نازل شد. او بازويپيامبر را گرفت و تکان داد و گفت: اي محمد بخوان. پيامبر فرمود: چه بخوانم؟ جبرئيلآيات آغازين سوره علق را از جانب خداوند نازل کرد.
همراه اولين نزول وحي و در لحظه بعثت، حوادثي بزرگ اتفاق افتاد که از آن جمله مي‌توان به شنيده شدن صداي ناله ‌اي اشاره کرد. حضرت علي (ع) در اين باره مي‌گويد: "صداي ناله شيطان را در هنگام نزول اولين وحي به آن حضرت شنيدم. عرضه داشتم: "يارسول الله اين ناله چيست؟" فرمود: "اين شيطان است که از اطاعت شدن مأيوس و نااميدشده و چنين به ناله در آمده است." سپس رسول اکرم (ص) اضافه فرمود: "تو مي‌ شنويآنچه را من مي‌شنوم و مي‌ بيني آنچه را که من مي‌ بينم الا اينکه تو مقام نبوتنداري و فقط وزير و کمک کار من هستي و از راه خير جدا نمي‌شوي."
حضرت علي (ع) در مواقع مختلف از جمله در دوران خلوت ‌گزيني‌هاي پيامبر (ص) همراهحضرت بود، اين سخن امام علي  در نهج البلاغه نيز به طور خاصي بيان مي ‌دارد کهايشان در لحظه نزول اولين وحي، در کنار پيامبر حضور داشته ‌اند. البته مطالعاتتاريخي بيانگر آن است که تنها شخصي که در آن لحظات پيامبر را همراهي نموده، امامعلي (ع) بود و احدي جز ايشان، ادعاي همراهي رسول اکرم در آن لحظات را ننموده است. جبرئيل پس از انجام وظيفه خود و ابلاغ آيات الهي، بار ديگر به آسمان بازگشت.
 
 
 
پيامبر (ص) پس از نزول اولين وحي
قبل از بعثت، به پيامبر (ص) الهاماتي مي‌ شد و ايشان حالات فوق العاده ‌ايداشتند. اما کيفيت نزول اولين وحي بر پيامبر و موضوع آن، به ‌طور کلي با الهاماتقبل از بعثت ايشان متفاوت بود. اين امر سبب شد تا حالات روحي پيامبر و در نتيجهحالات جسماني ايشان تغيير نمايد.
پس از اين پيامبر (ص) از کوه پايين آمدند و به سمت مکه و خانه خويش عازم شدند. هنگاميکه به خانه رسيدند ماجراي بعثت خويش را براي همسر گراميشان حضرت خديجه (س) بازگو کردند. حضرت خديجه نيز که در سالهاي همسري با پيامبر آثار بزرگي و پيامبري درايشان را ديده بود، گفت: "به خدا دير زماني است که من در انتظار چنين روزي به سربرده ‌ام و اميدوار بودم که روزي تو رهبر خلق و پيغمبر اين مردم شوي.
 
بعثت و اهداف آن
"بعثت" انقلابي بزرگ بر ضد جهل، گمراهي، فساد و تباهي است . سر آغاز تاريخ اسلام روزي است که پيامبراسلام (ص) در خلوت محبوب، در دل غاري که در دامنه کوهي در شمال مکه بود، صدايي شنيد: "يا محمد اقرا"، اي محمد! بخوان!
به گزارش خبرگزاري مهر، حضرت محمد (ص) هر سال مدتي به کوه «حرا» مي‏رفت و بهعبادت، راز و نياز و تفکر مي ‏پرداخت تا اينکه روزي فرشته ‏اي به او گفت: اي محمد! بخوان! محمد (ص) گفت: چه بخوانم؟ فرشته آيات آغازين سوره علق را بر وي قرائت کرد وپيامبر (ص) نيز آن‏ها را خواند
 
ا بلاغ رسالت پيامبر (ص) با گفتمان و گفتگو  
پيامبر (ص) تبليغ رسالت خود را با دعوت از راه گفتگو و بر اساس استدلال آغاز كردند . در آيات قرآن كه تعيين كننده ي مسير حركت زندگي همه ي مسلمانان بوده و هست از واژه هاي      (( يتدبرون )) (( يتفكرون )) (( يعقلون )) و استفاده ميشود . واژه هايي كه در اكثر آيات قرآن مردم را به تفكر ، تدبر و تعقل در آيت الهي و مخلوقات پروردگار دعوت و آنها را به نوعي با استدلال و با دلالت سخن گفتن آشنا و دعوت مي كند . قرآن مسير تغييرات فرهنگي در جهان و لزوم آن را در آيتش مشخص كرده است قرآن بيشترين تاكيد را بر تدبر و تعقل و تفكر دارد . سياست ها ، اخلاق و رفتار پيامبر بيشترين تاثير را بر بشريت گذاشت .
همه ي مسلمانان به معجزه بودن قرآن در همه ادوار تاريخ معتقد بوده و هستند اما آن ها به دستور عملي براي زندگي نياز داشته و دارند در اين مسير ، سنت و سيره‌ي پيامبر (ص ) و رفتار و كردار ائمه معصومين (ع) بهترين مفسر قرآن بوده است اين مساله مسلمانان را متقاعد مي كند تا سياست ها و برنامه هاي امامان (ع) را بررسي كنند و آن را در دستور كار خود قرار دهند . بنابراين ، قرآن ناطق به عنوان مفسر قرآن مكتوب در بيان ديدگاههاي اسلام در همه ي مسايل كه فرهنگ زير بناي آن هاست نقش بسيار مهمي گرفت .
پيمان هاي صلح پيامبر (ص) با يهود مدينه حاكي از همان شيوه ي گفتمان با پيروان ساير اديان است . يكي از مفاد اين پيمان ها ، دخالت نكردن در امور يكديگر است . اين نكته ، عامل جلوگيري از اغتشاش و جنجال هاي نظامي ، سياسي و در جامعه ميشد و وقتي در فضاي يك جامعه امنيت رواني بر قرار گرديد زمينه رشد انتقادي . فرهنگي و اقتصادي آن جامعه فراهم خواهد شد . علت عمده ي اين پيمان ها هم همين امر بود . يعني ايجاد جامعه اي امن براي رشد فكري و ديني مردم ، انعقاد اين پيمان ها قدرت مخالفان اسلام را كاهش مي داد چون در غير اين صورت مخالفان و معاندان در مقابل اسلام نوپا جبهه گيري مي كردند . از طرف ديگر، حيطه ي نفوظ خويش را محدود مي كرد يكي از علل اهميت پيمانها اين است كه سرانجام يهوديان يثرب نيز به عنوان شهروند جامعه اسلامي مطرح بودند و بين شهروندان بايد اين نوع مراودات و روابط دوستانه برقرار مي شد . اگر اين نوع رابطه اي برقرار نمي شد لطمات بسيار بر پيكره اسلام وارد ميشد كه عهد شكني برخي از يهود ، نمونه اي از آن است كه در جريان آن درگيريها، لطمات مالي و انساني بسياري بر مسلمانان وارد شد .
مساله ي ديگري كه در اين جا بايد به آن توجه شود اين است كه شخص پيامبر (ص) و درصد بالايي از مسلمانان ، مهاجر بودند و نسبت به محيط شهر مدينه ، فرهنگ حاكم ، نحوه جبهه گيري ساكنان آن در مقابل مسلمانان و فرهنگ اسلام اطلاعي نداشتند ، علاوه بر اين مسلمانان به لحاظ مالي نيز در مضيقه بودند كه همين مساله به لحاظ رواني اثر هاي نامطلوبي بر روح و روان مسلمانان گذاشته بود . در اين صورت پيامبر (ص) بايد محيطي امن ايجاد مي كردند تا از تنش و درگيري به دور و امنيت رواني بر جامعه حاكم باشد . زيرا مهمترين نياز هر جامعه براي رشد و توسعه همين مساله است .
نكته ديگري به در پس اين پيمانها نهفته است اين است كه ايجاد صلح در درون جامعه ، زمينه اقامه دليل و حجت بر نبوت و رسالت پيامبر (ص) را از درون فراهم مي ساخت . زيرا اگر جامعه اي از درون زمينه پذيرش دلايل و حقايق را نداشته باشد رهبران آن نمي توانند دليلي بر ارايه فرهنگ آن جامعه و به عبارتي صدور فرهنگ به ساير ملل داشته باشد به تبع همين مساله پيامبر (ص) هم نمي تواستند در قالب جنگ به تبليغ دين و اقامه دليل بر نبوت خود داشته باشند و اتصال عاقلانه اي با پيروان اديان ديگر برقرار كنند . بنابراين در برنامه هاي تبليغي پيامبر (ص) گفتگو بين اديان و گفتمان ، بهترين روش براي انتقال مفاهيم ، دين و فرهنگ اسلامي بود . از طرف ديگر ، جنگ همواره حالتي به وجود مي آورد كه جامعه از بسياري از نياز هايش دور مي افتد .
جنگ به اقتصاد جامعه لطمه ميزند به روابط خانوادگي صدمه وارد مي كند . جامعه را از سازندگي و توسعه باز ميدارد و بنابراين ، شنود حرف و سخن يكديگر و يافتن راهي براي بهتر زيستن ، يكي از روشهاي پيامبر (ص) در ادامه جامعه اسلامي آن زمان بود . علاوه بر اين ، زماني كه پيامبر (ص) از درون جامعه اي كه خود مولود آن سرزمين است حمايت نشود و همواره مورد تعرض قرار گيرد ، سلاطين و حكام ساير ممالك و دول بزرگ آن زمان چون قيصر روم و به خود اجازه تعرض به حكومت نوپاي اسلامي را مي دادند . پس از گذشت مدتي از تاسيس حكومت در مدينه توسط پيامبر (ص) غير مسلمانان نيز به اهميت اين وحدت و پيمانهايي بردند كه اين محيط امن ، به نفع همه جامعه است .
اين صلح ها در فهم اسلام به غير مسلمانان بسيار كمك كرد ، تا جايي كه بسياري از آنان به اسلام گرويدند .
ايجاد امنيت رواني در جامعه ، وحدت در سياستهاي حاكم بين مردم و همبستگي دروني عليه نيروي بيروني از جمله دستاورد هاي اين پيمانها بود .        
 
منابع :
       1.         قرآن مجيد
       2.         محمد رسول خدا (ص) ، تأليف : ماري شميل ، مترجم : حسن لاهوتي
       3.         تاريخ پيامبر اسلام ، تأليف : آيتي
       4.         بلاغي، صدرالدين: قصص قرآن، چاپ چهارم، انتشارات اميركبير، 1341
       5.         تاريخ تمدن اسلام ، نويسنده : جرجي زيدان
       6.         عمادزاده ، حسين : بعثت پيامبر، 3 ج در يك مجلد، چاپ هفتم ، كتابخانه اسلام ،تهران ، 1363.
       7.         فروزانفر، محمد حسين: بعثت ، چاپ دوم ، انتشارات اميركبير، تهران ،‌ 1347.
 


Label
نظرات در مورد:بعثت پيامبر و اهداف آن

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک