$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > الهیات و معارف اسلامی

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 مجموعه مقالات علمي الهیات و معارف اسلامی
مرواريد عفاف

تاریخ ایجاد 1389/08/10  تعدادمشاهده  1710

 

سرآغاز كلام :
عنوان اين مطلب را مرواريد عفاف نهادم تا يادآور شوم كه حجاب همانند مرواريدي است با ارزش و گران مايه در صدف عفاف . عفاف يعني پاكي ، عفت ، پاكدامني و قداست كه براي هر شخصي در زندگي حائز اهميت مي باشد . من يك دختر مسلمان ، ايراني، متعهد و هدفمند هستم كه به اين صفت هاي خود مفتخرم و در درجه‌ي اول به خود مي بالم كه در جامعه اسلامي به تحصيل مشغول هستم و جامعه اي كه در ان اسلام پيش شرط انسانيت براي هر فرد است و شيعه بودن مذهب رسمي كشورم است . مفتخرم كه در جامعه اي اسلامي خويش آزادي بيان دارم و مي توانم در مورد حجاب كه از نظر من يك فاكتور موفقيت است، نظر خود را با آزادي تمام بيان كنم .
در آغاز كلام عرض كردم كه حجاب مرواريد است كه در صدف عفاف قرار گرفته . مممرواريدي كه براي من ، تو ، او ، ما وهمه ارزشمند است . در خاطرم كلام امام خميني «ره» كه مي فرمايد حجاب مصونيت است نه محدوديت تداعي مي شود . و يا اينكه اگر بي حجابي تمدن است پس حيوانات متمدن ترين موجودات هستند با الهام از اين سخن رهبركبير انقلاب اسلامي نشر خود را به رشته‌ي تحرير در مي آورم و در پايان از شما كمال تشكر و قدرداني را دارم كه به من اجازه‌ي بيان اين مطلب را داديد.
باشد كه در زمره‌ي ياران مهدي «عج» قرار گيريم.
مقدمه :
نمي دانم چه بنويسم و از كجا شروع كنم ، شايد اگر دختري از اديان ديگر بودم و بعد مسلمان مي شدم بهتر مي توانستم حجاب را توصيف كنم و به رشته تحرير در آورم و با مهاجمين عليه اين فرهنگ اعتقادي ما زنان مسلمان وشيعه مبارزه اي اگرچه كوچك ولي مكتوب مي نوشتم . رهبران ديني ما در اسلام و اعتقادات ديني و فرهنگي ما براي حجاب اهميت بيشتري قائل شده اند زيرا در اديان ديگر حجاب با اين تكامل نيامده است، حجاب امنيتي روحي و آرامشي رواني را بهمراه دارد . زن و دختر محجبه حصاري آهنين ولي نامرئي بدور خود دارد كه او را از وسوسه چشمان پليد و ناپاك بدور نگه مي دارد . چشماني كه پليدي و نيت خبيث آنها فقط بر روي اندام يك زن، مي‌چرخد و بس. چرا نبايد بخود آئيم و هويت اعتقادي خود را بدست آريم ، حفظ كنيم و عليه بوق و كرناهاي تبليغاتي غربيها عليه اين اعتقاد ديني خود (حجاب) و تهاجمات فرهنگي آنان مبارزه كنيم .
كشورهاي غربي به زن مانند كالايي مصرفي نگاه مي كنند. آنان زن را به نوعي وسيلة تجارت و كسب درآمد تبديل كرده اند و در بيشتر تبليغات و آگهي هايشان از اين جنس لطيف استفاده مي كنند . زني كه در دين ما مانند حضرت زهرا (س) را دارند كه در عين خردسالي و نوجواني حتي از پيرمردي نابينا نيز خود را مستور مي داشت و با حجاب بود.
ما نبايد اجازه دهيم تا اشخاص،‌دولتمردان بيگانه و افراد و اعمالي از اديان ديگر بواسطه داشتن حجاب يا عفافمان به ما توهين كنند. دختر ريحانه اي است كه به روايت حضرت پيغمبر (ص) از بهشت آمده ، چرا مي گذاريم با اين ريحانة بهشتي و حجابش اينگونه برخورد كنند.
در اين چند دهة اخير حجاب ما را به تمسخر گرفته اند. قوانين منع ورود خانمهاي محجبه را به محيط كار يا تحصيل و دانشگاه تصويب مي كنند و با بيشرمي و وقاحت ، در رسانه هاي همگاني خود رو درروي ما مي ايستند و عريان بودن بدن يك زن را نوعي آزادي بيان مي كنند. اما نمي دانند ما همان فرزندان خميني كبير هستيم كه فرمود : از دامن زن مرد به معراج مي رود يا اينكه : آي ملت اگر بي حجابي تمدن است پس حيوانات متمدن ترين مخلوفات خداوند هستند. پس ما چگونه اين تمدن را بخواهيم نه رذيليت ها را جانشين فضائي اخلاقي نشأت گرفته از داشتن حجاب كنيم .
ما بايد بدانيم موفقيت ما دراين مبارزه طولاني مدت داشتن پوشش كامل اسلامي است و اين خود رمز موفقيت در برابر حمله و تهاجمات فرهنگي بيگانگان است . اين مبارزه زمان مي برد ، و يكي از راههاي مقابله با دشمن اينست :
جامعه و كارگزاران و قانون مداران ما در همه جا حتي رسانه هاي گروهي و جرايم فرهنگ داشتن حجاب را ترويج دهند و راديو و تلويزيون زنان مسلمان را بنوعي ارشاد كنند واسلام ناب محمدي را اشاعه دهند كه دشمن هيچگونه روزنة اميدي در ذهن نپروراند اما متأسفانه پوشش امروزي زنان و دختران امروز ما و اين چند سال اخير نه تنها مبارزه با القاء فرهنگ غرب و تهاجمات فرهنگي آنان نيست بلكه آنان را در راه خويش استوارتر كرده و بيشتر به حجابمان توهين مي كنند.
به مأموران انتظامي ما امر مي شود كه با بي حجابي و يا شايد بدحجابي مبارزه كنند اما اين كار حسن و قبيح بودن مسائل را در پي دارد ، در صورتيكه اگر كارشناسان و روانشناسان و طراحان زبدة لباس در رسانه هاي جمعي و مصاحبه هاي مستمر از راديو و تلويزيون زنان و دختران مسلمان را ارشاد كنند به سوي حجاب ، بيشتر آنان به اين مسئله اهميت مي دهند و نوع پوشش بيروني خويش را مناسب مي كنند تا دشمن راهي براي حمله و رخنه به فرهنگ و اعتقادات ما پيدا نكند. اين امر نيز نوعي ديگر از مقابلات با تهاجم فرهنگي بيگانه است .
حجاب زن ايراني و مسلمان نمونة شخصيت و نشانگر ارزش والاي فرهنگي اوست اما بيگانگان اينگونه تصور نمي كنند . زنهاي عريان را به نمايش درآورده و نشان دادن و پخش اين تصاوير از كانالهاي ماهواره هاي تلويزيوني ذهن دختران و جوانانمان را مغشوش مي كنند. حجاب ما را از زير سئوال مي برند و ما را برده و كنيزي مي انگارند كه در چهارديواري خانه هايمان و بدست مردان و پدران و برادرانمان اسير هستيم و از خود اختياري نداريم . در صورتيكه چنين نيست ، ما خود حجاب را اختيار نموده ايم و اين فرهنگ آباء و اجداديمان را حفظ كرد، و در اعصار و قرون اثبات مي كنيم (زن ايراني با حجاب مانند مرواريدي است در صدف عفاف پنهان).
و حجاب مصونيت است نه محدوديت، اما آنان آزادي را با عريان بودن اشتباه كرد و ما را مانند زندانيان قرون وسطايي اروپائيان تحت شكنجه مي پندارند .
در يكي از نشريات خواندم زماني كه از طرف رضاشاه پهلوي « قانون كشف حجاب» اعلام شد (يعني چادر از سربرگرفتن زنان و دختران به زور تهديد و كتك در معابر عمومي) خانمي 7 سال از منزل خارج نشد و هنگام مرگ وي آقا امام زمان « عج» به ديدن وي آمدند و پيام دادند به ما دختران و زنان شيعه كه اينچنين باشيد مانند اين زن تا ما به ملاقاتتان بيائيم . (نقل از نشريه خورشيد مكه )مقالات امام زمان با اولياء از كتاب ملاقاتهاي امام زمان در عصر غيبت كبري .
زن موجودي لطيف است هم از نظر روحي و هم از نظر جسمي .
اما تبليغات غربيها عليه شأن و مقام و منزلت زنان در اسلام بسيار فراتر از تفكرات ما است و اين عمل طيف بسيار گسترده اي را در جهان همراه دارد . در چند سالة اخير و چند دهة پيش مخصوصاً پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در چند صد كانال ، در سراسر دنيا و به زبانهاي مختلف عليه فرهنگ حجابي ما تبليغ و بحث مي كنند. استدلال و فلسفه شان مبني بر اين است كه اسلام زن را تحقير كرده و يا اينكه اگر زني با حجاب در كوچه و خيابان ظاهر شود شخصيت او زير سئوال رفته است . اما ما با اين نوع حمله فرهنگي آنان نيز مقابله مي كنيم و اعلام مي داريم كه برعكس وقار و متانت يك زن به پوشش بيروني اوست و همواره آرامش روحي و امنيت اجتماعي و رواني اينگونه زنان با حجاب در جامعه قابل احساس مي باشد.
ما بايد بيدار شويم و مقابله با اين نوع تهاجم كه سخت تر و حساس تر از حمله دشمن از مرزهاي خارج كشور به داخل وطنمان است شروع كنيم .
غربيها زنان را با حالات عريان و مردان مختلف بصورت مشمئز كننده اي به نمايش در مي آورند و با اينگونه فيلمها و پخش و تكثير آن با آزادي ديني ما به مبارزه مي پردازند و اين را آزادي مي نامند . فيلمهاي متبدل و مستهجن را به شكل ميكروفيلم كه حتي زير ناخن هم مي شود پنهان كرد وارد كشورهاي فقير و آسيايي خاورميانه و مخصوصاً مسلمان مي كنند و آنرا بصورت نوارهاي ويدئو و تبديل به Discet منتشر وتكثير كرده و علناً با اين تجارت شوم و مرگبار خويش روح جوانانمان را مريض و حجاب و عفافمان را براي خود نه براي ما تحقير كرده و زير سئوال مي برند و چه بي شرمند آنها كه اين هجوم و حمله به فرهنگ و اعتقادات ما را به اين شكل به تصوير مي‌كشند. اما آنان هر چه بيشتر هجوم بياورند ما استوارتر ، محكم تر ومحجبه تر مي‌شويم و با توسل به ائمه اطهار (ع) و آقا امام زمان «عج» آن حاضر هميشه غائب و سبز قدرت مي طلبيم تا ما را در شكست دشمن فرهنگي كه عليه تمدن پاك و اصيل و ايراني مان مي جنگند ياري دهند.
در پايان
روي آوردن به حجاب دختران و زنان در اروپا در يكي از نشريات تهران (مجله كانون خانواده صفحه 36) با اين تيتراژ كه (چرا مسلمان شدي ) كه عين آنرا به نقل از زبان دختري به نام سلين كه تازه مسلمان شده است مي نويسيم . (كانادا ، اينترنشنال) .
دختري هستم به نام سلين كه سه سال قبل بعد ازماه رمضان و ميان 2 عيد مسلمان شدم . جستجوي من بيش از 30 سال طول كشيد . مسيحي الاصل و كاتوليك بدنيا آمدم . اما چيزهايي بود كه در دين مسيح «ع» به آنها اعتقاد نداشتم (مثلاً به حجاب) به تورات حضرت موسي «ع» روي آوردم و به مطالعه دين يهود توسط خاخام ها پرداختم و (تاناخ) را كه بعضي از قوانين يهود و احكام ديني آنهاست فراگرفتم . نمي دانم چرا در دين يهوديت براي حجاب ارزشي قائل نبودند. اما بايد مردان و زنان از هم جدا به عبادت مي پرداختند . آنوقت فهميدم كه بحث حجاب از نظر ديني يهود هم پاسخگوئي سئوالات من نبود و دريافتم كه اين دين چيزي در مورد زنان كم دارد ولي از تعاليم آنها هم سردر نمي آوردم، از دين آنان هم بيرون شدم و در سال 1990 ميلادي با ديگر هموطنانم وارد جنگ با مرها وسك (يك فرقه ديني در كانادا) شدم و همراه مردان هموطنم جنگيدم . ولي آنجا به من پيشنهاد شد دوباره خداپرست شوم و خود را به خداي سبحان نزديك كنم و به وجود او معتقد باشم و از توانايي هاي خود در جهت تبليغ سخنان خداوند و پيامهاي او استفاده كنم . من بيشتر عمرم را با دوستاني بودم كه از خاور ميانه و آفريقاي شمالي به اينجا آمده بودند من هم روشنفكرانه در هر ديني به برابري زنان و مردان عقيده داشتم . دوستانم هم يهودي هم مسلمان و هم مسيحي بودند.
اما اينكه آنان به دين خود عمل مي كنند يا نه براي من اهميتي نداشت ، زيرا من به دنبال يك مذهب سازمان يافته و منسجم نبودم . (مرهاوسك) به من آموخت كه زنان و مردان با هم برابرند اما وظايفشان با هم متفاوت است اينجا هم بحث حجاب در افكارم لنگ مي زد . اما من نمي دانستم اين را كجا و يكباره بيابم و هيچ دين و آموزه اي تا آن زمان نمي توانست اينها همه را با هم به من ارائه كند. اما خداوند تبارك مرا هدايت كرد. با پسري يهودي و عراقي الاصل آشنا شدم عاشق وي گشتم اما او در جنگ اسرائيل با لبنان كه داوطلبان به جبهه اعزام شده بود كشته شد. سالها غم اين عشق را با خود نگه داشتم و نعمت بزرگ خداوند اين بود كه با دختري لبناني آشنا شدم . او شيعه بود و به دين و مذهب و حجابش مي باليد . تحت تأثير او واقع شدم . برادر او هم در همان جنگ شيعيان لبنان با اسرائيل كشته يا شهيد شده بود. من و او با هم و در كنار هم مصائب اين جنگ را به دوش مي كشيديم . در سال 1995 بحثي در مونترال (مونترال) پايتخت كانادا در مورد حجاب زنان و زنان محجبه پي آمد و مقابله با بدحجابي و تهاجمات فرهنگي اروپائيان عليه مسلمانان . آن بحث را به رشته تحرير در آوردم و مدت 4 سال در راديو اين برنامه را اجرا مي كردم و در مصاحبه هايي كه در اين خصوص انجام مي دادم ،‌از طريق يكي ازدوستانم با زني عراقي آشنا شدم خداوند چه كارهاي عجيبي مي كند. او از اهميت حجاب براي من صحبت كرد و اينكه حجاب براي مسلمانان چيست ؟ حرفهاي او دربارة حجاب مرا تحت تأثير قرار داد و من در عرض 1 ماه مسلمان شدم و شهادتين را اقرار كردم و اكنون ميدانم مرد و زن با هم برابرند و رنگ و نژاد و رنگ باعث برتري نيست و تقوا انسانها را از نظر كرامت نزد خداي متعال ميزان است و حضرت مريم (ع) نمونة زني كامل وحضرت زهرا(س) خورشيد عالم اسلام است و با نهايت تعجب دريافتم اين (يعني حجاب) همان چيزي است كه من بدنبالش بودم و اعتقاد داشتم .
بدانشگاه برگشتم و درسهاي ديني را مي گذرانم و رشته ام اسلام و حجاب اسلامي است دوست دارم تا مقطع دكترا پيش بروم و در مورد حجاب و مسائل زنان وحجاب آنها تحقيق كنم وحديث نقل كنم و در حال حاضر در شرف پايان دادن به نوشتن كتابي هستم كه در مورد حجاب زنان و اسلام مي باشد و هم اين روزها برنامة راديويي دارم كه با دوستي كه از طريق وي مسلمان شدم آنرا اجرا مي كنيم . اين برنامه نيم ساعته است و ما در ان با زنان سراسردنيا و فرقه هاي مختلف مذهبي و ديني صحبت مي كنيم و به كمك استادانم و معلمان مذهبي كه داريم سعي مي كنيم ابهاماتي را كه در اسلام و در مورد (حجاب)آمده از بين ببرم . خداوند مرا از طريق اسلام بسوي حجاب هدايت كرد و آنچه بدنبال آن بودم به من هديه كرد . الآن اسم اسلامي من ( ام خلدون) نام دختر پيامبر (ص) است .
حال نتيجه مي گيريم قبل از شفا يافتن از درد بايد صحبت كنيم يعني قبل از مقابله با تهاجم فرهنگي با خود و حجاب خود و مسئله آن در كشور كنار بيايم و خود و ريشه‌هاي غرب زدگي زنان مان را در عصر حاضر از بين ببريم و فرهنگ حجاب را در جامعه ترويج دهيم زيرا اين بحث ديروز و امروز نيست بلكه بحث فردا و فرداها نيز هست.
و اين بحث از صدر اسلام تاكنون و تا آينده جهان ادامه خواهد داشت و ما و مسلمانان و زنان عفيف آيندة جهان با اين تهاجم فرهنگي بايد مقابله كنند.
 
 


Label
نظرات در مورد:مرواريد عفاف

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک