چكيده:
از مهمترين فرايض مسلمانان فريضه «امر به معروف و نهي از منكر» است. «معروف» به معناي شناخته شده، شهرت يافته و نامور است و مراد از آن امر كردن اشخاص براي انجام دادن واجبات شرعي بوده و هدايت كردن مردم به سوي خداوند است. «منكر» نيز به معناي ناروا، بد، قبيح و ناشايست است و مقصود از «نهي از منكر» ، بازداشتن از اعمال زشت و جلوگيري از گناه و اعمال خلاف دين ميباشد. «يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و اولئك هم المفلحون» .
مقدمه
ميدانيم كه فريضه امر به معروف و نهي از منكر برنامهاي الهي است و برانگيخته شدن پيامبران و فرستادن كتب آسماني، در جهت اين حركت رهايي بخش است و از آن جا كه بشر فطرتا به خوبي و زيبايي، بيشتر تمايل دارد، طبيعتا با دسته اول آشناتر است و چنان چه كسي به زشتيها و منكرات روي آورد، شناختن و شناساندن عواملي كه او را بدان راه كشانده ضروري است. سپس راهنمايي و هدايت در مرحله بعدي قرار ميگيرد و اين چيزي نيست جز همان فريضه اصلي كه محور بحثخواهد بود.
امر به معروف و نهي از منكر دو مرحله دارد:
1ـ فردي: در اين مرحله، هر كس با رعايتشرايطي همراه با حسن نيت و به تنهايي ناظر اعمال برادران و خواهران مسلمان خويش است.
2ـ جمعي: در اين مرحله امتبه طور دسته جمعي براي از بين بردن نابسامانيهايي كه باعث آلودگي اجتماع ميشود، قيام ميكنند; بديهي است كه در انجام اين دو فريضه مهم، ابتدا بايد خدا را در نظر داشت و از افراط و تفريط دوري كرد، سپس با حسن نيت و شيوهاي متين، با رافت و مهرباني، به صلاح و خير رهنمون كرد و دلها را با يكديگر نزديك نمود.
بيگمان انسان از ا بتداي آفرينش همواره به دنبال مدينهاي فاضله بوده، راههاي ناشناخته و دشوار را آزموده و براي رسيدن به آرمان شهر دستبه تلاشهايي زده است كه زاييده نيازهاي فطري اوست. در نظامهاي سياسي جهان، عدهاي خاص مامور اجراي قوانين بوده و بر چگونگي اجراي آن نظارت داشتهاند و دارند، اما در نظام سياسي اسلام، علاوه بر برگزيدگان جامعه و نظارت آنان، هر فرد مسلماني وظيفه دارد به انجام قوانين اسلامي پايبندي نشان داده و نسبتبه تمام طبقات جامعه، احساس مسئوليت داشته باشد.
احكام اسلامي از چهار منبع اصلي نشات ميگيرد:
1ـ قرآن: مهمترين سند ديني ما قرآن است، ولي به دليل پرداختن به اصول اساسي، به تشريح اجزاء و جزئيات نپرداخته است.
2ـ عقل: با توجه به دانش اندك بشري، احكام قطعياش كمتر از شرايط لازم برخوردار است.
3ـ اجماع: اجماع در فقه شيعه هنگامي معتبر است كه بيان كننده نظر پيامبر يا امامان معصوم باشد.
4ـ سنت: سنت همان گفتار و كردار معصومين عليهم السلام است، «سيره» از مهمترين راههاي به دست آوردن موازين دقيق معارف الهي است كه بدون ترديد از تعاليم قرآن كريم به دست آمده است. به همين جهت، توجه به احاديث نبوي روشن كننده راه خواهد بود.
برخي از بزرگان اماميه، از جمله شيخ طوسي رحمه الله و ابوالفتوح رازي رحمه الله اين دو فريضه (امر به معروف و نهي از منكر) را واجب عيني دانسته و به آيه يكصد و ده سوره آل عمران استناد جستهاند، اما بقيه بزرگان اماميه، به آيه يكصد و چهار همان سوره استناد كرده، اين دو فريضه را واجب كفايي دانستهاند.
و نيز برخي ديگر از اماميه امر و نهي را تنها بر امام معصوم عليهم السلام واجب دانسته، با اين همه غالبا آن را بر همگان واجب شمرده و معتقدند كه هر مسلماني بايد با توجه به شرائط زير اين فرايض را انجام دهد:
1. شخص آمر به معروف و ناهي از منكر، نيكي و بدي را به خوبي بشناسد.
2. اين احتمال را بدهد كه امر و نهي او مؤثر است.
3. اطمينان حاصل كند كه امر و نهي وي نتايج زيانباري نداشته، موجب از بين رفتن جان و مال مسلمانان نشود.
4. بداند كه بدكار، كسي است كه پيوسته دستبه بدي ميزند و در بدي كردن اصرار ميورزد.
5. شايسته است كه آمر به معروف و ناهي از منكر، گناهكار را پيش از انجام گناه، از كردهاش باز دارد و او را به كار نيكي كه در آينده ميخواهد صورت گيرد تشويق و تحريض كند.
بر اين اساس، ملا احمد نراقي رحمه الله معتقد است كه اين فريضه، بر هر مسلماني كه به سن تكليف رسيده واجب است، اما در امور مستحب، از آن چه كه كراهيت دارد، پيگيري واجب نيست و به دنبال همين ديدگاه معتقد است كه آمر به معروف و ناهي از منكر بايد در ابتدا خود به وجوب يا حرمت هر امري آگاه بوده و چنان چه به حكم چيزي قطعا آگاه نباشد، نميتواند كسي را امر و نهي كند. به علاوه پيش از اجراي حكم، احتمال بدهد كه امر و نهي او مفيد فايدهاي خواهد بود و در صورتي كه يقين حاصل كند مؤثر نيست، بر او واجب نميشود. بيگمان امر به معروف و نهي از منكر نمودن مسلمانان، اگر در برگيرنده مفسده و ضرر باشد، وجوبش ساقط خواهد شد. افزون بر آن، اگر شخصي از گناه خود پشيمان شود و توبه كند، ديگر نيازي نيست كه او را متوجه اين فريضه كنيم.
ملا احمد نراقي رحمه الله معتقد است كه، سهلانگاري و سبك شمردن اين فريضه مهم به سبب ضعف نفس يا طمع در مال و ثروت و زخارف دنيوي است و ضرر و زيان آن به عموم مردم ميرسد. و چنانچه انجام اين امر به فراموشي سپرده شود، بيگمان آيات نبوت و احكام دين ضايع ميشود و جهل و ناداني جهان را در بر ميگيرد و حاصل آن ضلالت و گمراهي خواهد بود.
ميدانيم كه اصول اخلاقي را ابتدا بايد از خانواده شروع كرد، چرا كه والدين در مسئوليت تربيتي فرزندان نقشي اساسي دارند و آنان مهمترين كساني هستند كه روحيه مثبت آموزشي، فرهنگي و اخلاقي را در كودكان خود ايجاد ميكنند. از تعداد زيادي دانشآموز دبيرستاني درباره زندگي خانوادگي و پيشرفت تحصيلي آنان تحقيقي به عمل آمد. يكي از پرسشها اين بود كه «محرك تو در موفقيت مدرسه و مسائل آموزشي چه كسي بود؟» 85 درصد از موفقترين دانشآموزان پاسخ دادند: «والدينم» . آنان نگفتند: «پدرم» يا «مادرم» بلكه گفتند «والدينم» .
و اين تاثير هماهنگي پدر و مادر در تربيت فرزند را به بهترين صورت نشان ميدهد.
ملا احمد نراقي رحمه الله نيز پيرو برداشتي كه از قرآن و احاديث دارد، به اين نتيجه رسيده كه، شايسته است فريضه امر به معروف و نهي از منكر را از خود شروع كنيم، بر طاعات و ترك محرمات مواظبت داشته باشيم، آن گاه خانواده، فرزندان، نزديكان و خويشان را ارشاد كنيم; سپس نوبتبه همسايگان، اهل محله، مردم شهر و سرانجام تا هر جاي دنيا كه مقدور باشد، ميرسد.
نكته قابل تامل; پيام انسانساز اسلام است كه روشن و شفاف ميباشد، اما آنچه مهم مينمايد، همان طرز تلقي و برخورد ما مسلمانان است كه شايد نميدانيم چگونه و با چه روش هايي اين فريضه الهي را به كار بنديم تا بهجاي دافعه، جاذبه ايجاد كنيم; بنابراين شايسته است پيش از هر چيز، شيوه كار را از اسوه اسلام، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم بياموزيم و بدانيم كه هر شيوهاي در هر زمان و مكان و بر روي هر مسلماني، نتيجه يكسان و مطلوب نخواهد داد.
در تفسير «المنار» ، ذيل آيه، چنين ميخوانيم: جواني به حضور پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم رسيد و بيمحابا گفت اجازه ميدهي زنا كنم؟ فرياد مردم بلند شد و سيل اعتراض عليه او شروع گرديد. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم با خونسردي فرمود: آيا دوست داري با مادر تو چنان كنند؟ گفت: نه. و پيامبر فرمود: با خواهرت چطور؟ با دخترت چه؟ و جوان همهاش را انكار ميكرد. به اين ترتيب حضرت با ملايمت، سؤال كننده را متوجه اعمال نكوهيدهاش كرد.
در حديثي از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم ميخوانيم: «لتامرن بالمعروف و لتنهون عن المنكر و لتاخذن علي يد السفيه و لتاطونه علي الحق اطرا، او ليضربن الله قلوب بعضكم علي بعض و يلعنكم كما لعنهم; حتما بايد امر به معروف و نهي از منكر كنيد و دست افراد نادان را بگيريد و به سوي حق دعوت كنيد و الا خداوند قلوب شما را همانند يكديگر كرده و شما را از رحمتخود دور ميكند همان طور كه آنها را از رحمتخويش دور كرد».
اهميت امر به معروف و نهي از منكر، بيشتر از آن جهت است كه خير آن به عموم جامعه باز ميگردد و حق نظارت فرد بر اجتماع، از آن جهت طبيعي است كه ناشي از پيوند سرنوشتها ميباشد; بنابراين پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم فرموده است: يك فرد خاطي و گناهكار در ميان مردم شبيه كسي است كه با جمعي سوار كشتي ميشود و هنگامي كه كشتي به وسط دريا برسد، تبري برداشته به سوراخ كردن مكاني كه خود در آنجا نشسته است، بپردازد و به هنگام اعتراض ديگران، در جواب معترضين بگويد من در سهم خود تصرف ميكنم.
به همين جهت است كه خداوند ميفرمايد: «كنتم خير امة اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنكر; شما امتي برتريد چرا كه امر به معروف و نهي از منكر ميكنيد.» و نيز از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم روايتشده است: يا امر به معروف كنيد و اهل معاصي را از منكرات بازداريد، يا آنكه خداوند عذابي بر شما نازل ميكند كه هر چقدر دعا كنيد، مستجاب نميشود.
شيوههاي رفتاري در امر و نهي
بيگمان تمام افرادي كه امر و نهي ميشوند، روحيه و ويژگيهاي يكساني ندارند. بنابراين شايسته استبا آنها برخوردي متناسب با ويژگيهاي روحي - رواني خودشان انجام گيرد تا نتيجه مطلوب، زودتر حاصل شود.
برخورد با جوانان به دليل حساسيتهاي مخصوص به خودشان، بايد با صبر و حوصله بيشتر همراه باشد، تا ايجاد مفسده نكند. چون اظهار محبت، تشويق و به حساب آوردن شخصيت آنان و ايجاد رقابت در آنها براي انجام كارهاي معروف و متوجه كردن آنان كه در هر حال خداوند شاهد و ناظر اعمال ما است، تاثير خواهد گذارد.
نه تنها جوانان بايد مورد دقتبيشتري قرار گيرند، بلكه در مورد سال خوردگان نيز شايسته است در باب برخورد با ايشان از حدود ادب خارج نشد. داستان مربوط به امام حسن و امام حسين عليهما السلام در دوران كودكي و برخورد آنان با پيرمردي كه وضوي صحيح نميگرفت، براي هر مسلماني الگوي بسيار مناسبي است.
ملا احمد نراقي رحمه الله در زمينه امر به معروف بسيار محتاطانه ميانديشد، چنان كه داخل شدن در خانههاي ظلمه و فساق را هنگامي كه مشغول ظلم يا فسقي باشند، جايز نميداند; حتي حاضر شدن در جمعي كه به معصيت مشغولند خاصه در جايي كه قدرت بر دفع معصيت نداشته باشد را به مصلحت نميداند.
با اين همه در باب اهميت اين فريضه تا آنجا معتقد است كه وجود هر عقوبتي - آسماني يا زميني - چون طاعون، وبا، قحطي، خشك سالي، نيامدن باران، تسلط اشرار و ستمگران، قتل و غارت، زلزله و امثال آن را به سبب ترك امر به معروف و نهي از منكر ميداند.
وي با آن كه معتقد است، آمر به معروف، حتما نبايد بيگناه و عادل بوده باشد، اما در صورت قطع و يقيني شدن مسئله، اجراي اين فريضه، بر هر فردي واجب است; با اين همه او به نقل از مصباح الشريعة از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام نقل كرده است: هر كس از آفتهاي نفس اماره رهايي نيافت و هوا و هوس هم چنان بر او چيره ماند، صلاحيت امر به معروف را ندارد; مخصوصا كسي كه بر مسند نيابت پيامبري مينشيند و براي اصلاح حال مردم و هدايت آنان به تبليغ احكام شريعت مشغول ميشود، شايسته استخود متصف به صفات الهي بوده، خوش خلق، صبور و قوي النفس باشد و بدون طمع كردن به مال و جاه ديگران يا اميد ستايش از آنان، به اين امر مهم دستيازد.
نتيجه گيري:
خلاصه سخن، آن كه در اجراي «امر به معروف و نهي از منكر» ابتدا بايد از خود شروع كنيم، البته بدون فراموش كردن اين سخن «رطب خورده منع رطب كي كند» كه دراجراي شايستهترين واجبات از جمله «رطب خوردگان» نباشيم. هر كس شايسته است، در اين راه، پيش قدم شده، در حد توانايي خود بكوشد; اما نبايد فراموش كرد كه اولويت، بيشتر با كساني است كه به نوعي در دل مردم نفوذ دارند; چون علما، بزرگان اجتماع، مديران، و رؤساي ادارات، چه لشكري و چه كشوري. و همه كساني كه مورد قبول مردم هستند، از اين شرط برخوردار ميباشند; چرا كه اگر منكري از اين بزرگان صادر شد، بيگمان مردم عادي را به سرعت نا اميد و سرخورده ميكند; به قول ناصر خسرو: «بند دين بر دلشان سست ميشود» ;
خلق بر آن عالم منكر شدي سستشدي بر دلشان بند دين
منابع:
1. علي اكبر دهخدا، لغت نامه.
2. ملا احمد نراقي، حدود ولايتحاكم اسلامي، (ترجمه بخش ولايت فقيه از كتاب «عوائد الايام» ، (چاپ اول، تهران، اداره كل انتشارات و تبليغات، 1365) ص 10.
3. سيد محمود مدني بجستاني، امر به معروف و نهي از منكر دو فريضه...، (چاپ دوم: معروف) ص 12 و 13.
4. محمد رضا اكبري، تحليلي نو و عملي از امر به معروف و نهي از منكر در عصر حاضر، (چاپ دوم: شهيد فهميده، 1375) ص 165.