$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > الهیات و معارف اسلامی

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 مجموعه مقالات علمي الهیات و معارف اسلامی
موانع نماز

تاریخ ایجاد 1389/08/10  تعدادمشاهده  1854

مقدمه :
قرآن مجيد و روايات بر اين معني گواهند كه در راه به پاداشتن نماز موانعي وجود دارد كه مسلمانان بايد سعي كنند از آنها دور مانده و به هنگام برخورد با آن موانع به مبارزه برخيزند و تا سرحدّ سركوبي آنچه نمي گذارد انسان وارد بارگاه نماز شود به كوشش و جهاد ادامه دهند .
در اين قسمت هم مثل بخشهاي گذشته از متن قرآن و روايات استفاده شده است . خوانندگان محترم را به دقت در اين فصل توجّه مي دهم :
اي مردمي كه به حق گرايش پيدا كرده ايد ! بدانيد شراب و قمار و بت پرستي و تيرهاي گروبندي برنامه هايي است پليد و از كارهاي شيطان . حتماً از آنها دوري كنيد تا به رستگاري برسيد . شيطان مي خواهد به وسيله شراب و قمار ميان شما عداوت و دشمني ايجاد كند و مخصوصاً به وسيله اين برنامه هاي پليد شما را از نماز و ذكر حق باز دارد . آيا از اين برنامه ها دست برمي داريد تا به فتنه شيطان دچار نشويد؟!
به مردم منافق و آنان كه ظاهر و باطن يكي ندارند بگو : آنچه انفاق كنيد ـ چه با ميل چه با زور ـ از شما پذيرفته نيست ، زيرا كار شما خودستايي است و شما مردمي هستيد كه سخت به فسق خو گرفته ايد . اي رسول من ! هيچ مانعي از قبول نفقات آنها نبود جز آنكه آنان به خدا و رسول كافر بودند ، و اين كه در نماز شركت مي كنند براي تظاهر است ، زيرا از نماز اكراه دارند و سخت كسل اند ، و مالي را هم كه مي دهند از روي شوق نيست.
آنچه به عنوان قسمتي از موانع نماز از آيات ذكر شده استفاده مي شود ، مي توان در چهار قسمت خلاصه كرد :
 شراب
 قمار
 بت پرستي
 ريا
من لازم مي دانم براي توضيح هر يك از اين موانعي كه در راه نماز است و قرآن به آن اشاره فرموده به روايات متوسل شوم و نظر معصومين (عليهم السلام) را نسبت به اين چهار قسمت منعكس كنم .
شراب :
حضرت باقر (عليه السلام) فرمود :
شرابخوار با روي سياه ، دهان كج ، زبان بيرون آمده ، و ناله و فرياد از شدت تشنگي وارد قيامت مي گردد و به او از چاهي كه در آن چرك بدن زنان زناكار ريخته شده مي آشامانند.
حضرت صادق (عليه السلام) فرمود :
اي يونس بن ظبيان ! از طرف من به مردم بگو : هر كس يك جرعه شراب بنوشد خداوند و ملائكه و انبيا و مؤمنان او لعنت مي كنند . مستي شراب روح ايمان را از كالبد مي برد و به جايش روح پست و كثيف و لعنت شده قرار مي دهد.
پيامبر اسلام در رابطه با شراب ده نفر را لعنت كرده است :
غرس كننده درخت ، نگهبان آن ، فشار دهنده انگور ، ساقي خورنده ، حمل كننده ، تحويل گيرنده ، خريدار ، فروشنده ، دريافت كننده پول.
رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود :
از اولين برنامه هايي كه خداوند نهي فرموده شرابخواري ، بت پرستي ، و ستيزه با مردم بوده است.
از رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) روايت شده است :
شرابخواري مبدأ تمام گناهان است .
حضرت صادق (عليه السلام) فرمود :
شراب منبع تمام آلودگي هاست و شرابخوار تكذيب كننده قرآن است ، زيرا اگر قرآن را باور مي داشت حرامش را حرام مي دانست .
حضرت باقر (عليه السلام) مي فرمايد :
خداوند به چيزي مانند ميخوارگي معصيت نشده . براي شرابخوار مست زناي با مادر و دختر و خواهر امري عادي است ، زيرا به هنگام مستي آنان را تشخيص نمي دهد ، و نيز براي مشروبخوار ترك نماز برنامه آساني است.
به اميرالمؤمنين (عليه السلام) عرضه داشتند : شما فرموديد : شراب از دزدي و زنا بدتر است ؟! فرمود :
آري ! زناكننده ممكن است گناه ديگري مرتكب نشود ولي شرابخوار چون مست شده زنا مي كند ، آدم مي كشد ، نماز را رها مي سازد.
قمار
قرآن مجيد قمار را از گناهان كبيره مي داند.
قمار عملي است كه براي برنده و بازنده توليد دشمني مي كند . قمارباز اگر ببازد به خاطر از دست دادن مالي كه به زحمت فراهم كرده دشمني برنده را به دل مي گيرد ، و اگر ببرد بازنده مقابلش دشمنش مي شود .
كمتر مجلسي براي قمار تشكيل مي شود كه در آن نزاع و كينه برنخيزد ، و چه بسا بازنده مال به خاطر فراواني حسرت و اندوه دست به خودكشي بزند ، يا براي جبران از بين رفتن مالش به گناهان ديگر از قبيل دزدي يا آدمكشي دچار شود .
جميع آلات و ادوات قمار ، ساختن و فروختن و نگهداري آنها حرام است . و نشستن در مجلس قمار هم در آيين الهي ممنوع اعلام شده است .
روايات حرمت قمار مانند حرمت شراب ، در كتابهاي با عظمت كافي و وسايل فراوان است ، مي توانيد به اين او منبع ارزنده اسلامي مراجعه كنيد .
براي نمونه به يكي از آن روايات كه ابزار قمار هم در آن ذكر شده اشاره مي شود :
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد : فروش شطرنج و خوردن پول آن حرام و نگاه داشتنش كفر و بازي با آن شرك و سلام كردن به بازي كننده آن گناه و ياد دادن آن به مردم معصيت بزرگ است .
آن كس كه دست به شطرنج مي زند همانند اين است كه دست در گوشت خوك فرو مي برد و كسي كه به آن نظر مي اندازد همانند آن است كه به عورت مادرش نگاه مي كند .
بازي كننده و سلام كننده بر او نگاه كننده به بازي ، همه و همه درگناه مساوي هستند و آن كس كه به بازي شطرنج بنشيند براي خويش در دوزخ جا تهيه مي كند و زندگي آن جهان برايش ايجاد حسرت مي نمايد .
از همنشيني با قمارباز بپرهيزيد ، زيرا اهل آن مجلس محل خشم خدايند و هر ساعت در معرض غضب اند ، و چون نازل شود شما را هم خواهد گرفت.
قمارباز چون به قمار بنشيند تمام همت و نيرويش متوجه بردن مال از طرف مقابل است و براي اين برنامه ناچار است ساعت ها معطل شود . مجالس قمار گاهي از اول روز تا غروب يا از غروب تا نزديك صبح ادامه پيدا مي كند و قماربازِ خسته و درمانده در طول روز يا در طول شب چگونه مي تواند به نماز قيام كند ؟ مگر قمارباز با نماز جمع مي شود ؟
بت پرستي
بت پرستي يعني روي گرداندن از تمام فضايل وآلوده شدن به تمام رذايل .
بتهايي كه در معرض پرستش واقع شده اند و مي شوند بر دو دسته جاندار و بي جان اند : جاندار همانند فرعون و نمرود و شداد و يا گوساله و گاو و گوسپند و ساير حيوانات . بيجان مانند خورشيد ، ماه ، ستارگان ، درخت و نبات ، سنگ و چوب و ساخته هاي دست خود انسان مانند لات ، هبل ، عُزّي ، پول و ...
اين بتها در عين جانداري و بيجاني ، بتهاي بيروني اند ، و اما بتهاي دروني عبارتند از هواي ، غرايز ، شهوات و ...
اينكه انسان به هنگام گرفتار آمدن به پرستش بتهاي جاندار و بيجان ، دروني و بيروني ، از تمام فضايل ـ مخصوصاً عبادت حق و به ويژه نماز ـ باز مي ماند جاي ترديد نيست .
اين نكته را هم نبايد ناگفته گذارد كه منشأ پرستش بتهاي بيروني آلودگي باطن است . اين قلب و روح است كه اگر تزكيه شود و با تعاليم آسماني زنده گردد ، آدمي را از اسارت بتهاي درون و بيرون نجات مي دهد و او را به اوج كمال مي رساند ، ولي با غفلت زدگي دل و افسردگي جان ، آدمي در تنگناي پرستشهاي غلط قرار خواهد گرفت . در اين صورت از انسان اسير نبايد توقع حسنات و فضيلت و انسانيّت داشت .
 
ريا
ريا زاويه اي از شرك و نفاق است . رياكار اگر بداند كه مردم از برنامه اش آگاه شده و او را مدح مي كنند ، به اجراي عمل برمي خيزد ، و گرنه زحمت انجام هيچ عبادتي را به خود نمي دهد . با اين حساب ، مسئله اجراي نماز به وسيله رياكار بسته به توجه مردم است ، اگر بداند مردم از نمازش آگاه مي شوند مي خواند ، و گرنه از قيام به اين عبادت بزرگ خودداري مي كند .
ريا در حقيقت شعبه اي از شرك و بت پرستي است . خداوند بزرگ در سوره ماعون به نمازخوانان رياكار حمله كرده و نماز آنان را به هيچ انگاشته است .
روايات باب ريا نيز زياد و فوق العاده است ، پويندگان مي توانند به كتابهاي بحارالانوار ، محجّه البيضاء ، وسائل الشيعه ، كافي ، تحف العقول ، خصال و جامع السعادات مراجعه كنند .
ريا باطل كننده عمل است و عملِ با ريا در روز قيامت اجر و مزدي ندارد .
در شرح مصباح ملا عبدالرزاق گيلاني در باب ريا داستان مختصر ولي جالبي بدين مضمون نقل شده است :
غريبي شبي در مسجدي نزول كرد ، سگي پش از او در گوشه مسجد خفته بود . چون ساعتي از شب گذشت سگ بر خود بجنبيد ، آن غريب پنداشت كه شخصي از اهل محله است . به اميد آنكه بامداد اهل آن محله را از حال خود خبر كند و او را در ميان ايشان قبولي و شهرتي باشد بيوضو به نماز ايستاد و تا صبح دست و پا مي زد و نماز بيوضو به جهت ريا مي كرد . چون هوا روشن شد سگ گوشها جنبانيد و از مسجد بيرون رفت . مريد همه شب را به طاعت مشغول بود ، چون بامداد شد بيني پر خاك و دامن و ريش پر باد ، به نظر شيخ آمد تا شيخ اصحاب را خبر دهد . شيخ آن كدورت بي صفا را مشاهده كرد ، گفت : امشب به كدام كوره مبتلا شده اي كه تو را از جهود خيبر بتر مي بينم ؟!
شناخت موانع اقامه نماز در نوجوانان
دوستي و رفاقت با ديگران داراي حدود و ثغوري است كه بايد در پيمان دوستي از آن حد و مرز فراتر نرفت و لازمه پايداري و قوام دوستي حفظ آن حدود است.اساساً اگر آن حدود ناديده گرفته شود، نوعي دشمني است كه در لواي دوستي ظاهر شده است و به خاطر عدم ملاحظه همين حدود است كه برخي در قيامت با حسرت و ندامت و پشيماني زياد فرياد برمي آورند كه: يا ويلتي ليتني لم اتخذ فلانا خليلا. «اي واي بر من! كاش فلان (فرد گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم» (بحارالانوار، ج71 ص173 روايت1). او مرا از ياد حق گمراه نمود بعد از آن كه آگاهي به سراغ من آمد.
از مجموع مطالبي كه گفته شد تا حدي تأثير و نقش دوستان در زندگي انسان مشخص گرديد و شايد بتوان گفت كه همه تأكيدات دين ناظر به اهميت اين نكته است كه ايفاي نقش دوستان را در سرنوشت انسان نبايد ناديده گرفت. بدون ترديد مي توان گفت كه مهمترين عامل در شكل دهي شخصيت آدمي بعد از تصميم و اراده فرد، دوستان و معاشران او هستند، چون طبيعت انسان تأثيرپذير است و بخش عمده اي از اوصاف اخلاقي و عقايد فردي را از ديگران كه با او مصاحب و قرين اند اخذ مي كند و اين امري نيست كه قابل كتمان باشد، چون حالت انفعالي و تأثيرپذيري هم از حيث علمي امر ثابت شده است و هم از جهت منطق ديني امري پذيرفته شده است. آن چه كه ديدگاه دين را در اين امر تبيين مي كند، رواياتي است كه در اين خصوص وارد شده است.
علي(عليه السلام) در تأثير همين امر مي فرمايند:
«هرگاه امر كسي بر شما مشتبه شد و دين او را تشخيص نداديد به دوستانش نظر كنيد، اگر اهل دين بودند او نيز پيرو دين خداست و اگر بر دين خدا نبودند، پس او هم نصيب و بهره اي از دين خدا ندارد».
به راستي كه نقش دوست در سعادت و شقاوت انسان بسيار مؤثر است و غالباً اثر و نقش او از نقش و تأثير خانواده و نزديكان بيشتر و مهمتر است. پس بايد در انتخاب و شناخت دوست دقيق و كوشا بود.درمان فساد اخلاقي در حل اين معضل اخلاقي، سالم نگه داشتن محيط خانواده از طرف والدين و اجتماع از جانب واليان امر و حاكم، و از بين بردن مقدمات گناه، شرط اصلي است. جوانان مي توانند براي فاصله گرفتن و دوري از مفاسد اخلاقي كه از راه هاي مختلف آنان را تهديد مي كند و گرفتار نيامدن به دام هاي شيطاني، شيوه هاي مختلفي را اتخاذ نمايند و آن مشغول شدن يا سرگرمي به كارهاي مختلف هنري يا فني كه آمادگي و استعداد انجام و رشديابي آن را در خود مي بينند. به عنوان مثال برخي از نوجوانان و جوانان شايد استعداد درس خواندن يا مطالعه كردن را نداشته باشند، اما آمادگي كارهاي هنري يا ذوق امور فني را دارند به اينان توصيه مي شود كه استعدادهاي خود را به كار گرفته و ارتقاء بخشند، چه اين كه معطل گذاشتن ذوق و استعداد خاص فردي در حقيقت بزرگترين عامل ركود شخصيت انسان است.
به نظر مي رسد كه مفاسد اخلاقي معلول عوامل مختلفي كه مهمترين آن ثروت و مكنت مادي، غرور جواني و بيكاري است، مي باشد، چنان چه آن شاعر عرب سروده است:
ان الشباب و الفراغ والجده مفسده للمراء اي مفسده
همانا كه جواني و بيكاري و سرمايه بدترين مفسده و فساد اخلاقي را ايجاد مي كنند.
پس از شناخت اين عوامل بايد در رفع آن كوشيد و طرق رفع و زوال آن علل، براي هر فردي با ديگران مختلف است. ممكن است كسي ذوق هنري داشته باشد و ديگري ذوق مطالعه، يكي شوق و خلاقيت در امور فني داشته باشد و ديگري اشتياق در رشته هاي ورزشي.به هر حال هر كه به خود رجوع كند مي فهمد كه به چه چيزي علاقمند است. پيدا كردن امر مورد علاقه و تعقيب نمودن آن يكي از بهترين و مهمترين رموز موفقيت و سربلندي انسان در زندگي است و بسيار زيبا فرموده اند مرحوم علامه محمدتقي جعفري كه: «در هر سري شوقي است، عاشق كسي است كه ذوقش را دريابد».
چنان چه نوجواني كه در ابتداي زندگي اجتماعي، ذوق باطني خود را پيدا نموده و آن را دنبال كند موفق است و اين كلام پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) است كه فرمودند: اعملوا فكل ميسر لما خلق له.
«همه شما كار كنيد و كوشش نمائيد، ولي متوجه باشيد كه هر كس براي كاري كه آفريده شده لايق تر است و آن را به سهولت و آساني انجام مي دهد.»
و نيز يكي از مهمترين وصاياي پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) به امتش اين است كه فرمودند:
علامه اعراض الله عن العبد اشتغاله بما لايعنيه. «نشانه روي گرداني خدا از بنده هايش اين است كه او را به چيزي مشغول نمايد كه به دردش نمي خورد».
پس مفسده و معضل اخلاقي غالبا از آن جا سرچشمه مي گيرد كه فرد بدون تأمل و انديشه و جستجوي ذوق باطني زندگي را سپري مي كند و اگر به دنبال عملي مي رود بدون مطالعه قبلي است و به همين جهت در ميان دوستان گاهي خود را سرخورده و شكست خورده مي بيند و در اثر آن به مفاسد اخلاقي مبتلا مي گردد.
توجه و تفطن به اين نكته بر همه نوجوانان و جوانان لازم است كه خداوند علاوه بر نعمت نشاط و شادابي جواني، نعمت و موهبت عقل و انديشه و خلاقيت فكري هم به او عنايت فرموده است و اگر كسي از اين نعمات الهي در مسير زندگي استفاده نكند، در واقع بركات الهي را ناديده گرفته و كفران نموده است. اين كه در آيات و روايات تأكيد شده است كه نعمت هاي الهي را زير پا نگذاريد و قدر آن را بدانيد منظور فقط سرمايه مادي نيست، بلكه سرمايه هاي معنوي هم مشمول نعمت الهي است. انسان همان طور كه نبايد سرمايه مادي را كفران نمايد، سرمايه معنوي را هم نبايد ناديده بگيرد. ناديده گرفتن و كفران سرمايه معنوي به اين است كه انسان استعداد الهي خود را به كار نگرفته و از آن بهره برداري نكند.
عدم استفاده از استعداد سرشار جواني موجب انحرافات رفتاري و مفاسد اخلاقي است و نتيجه آن عقاب و عذاب الهي است كه خداوند وعده آن را داده و فرموده است: «لئن كفرتم ان عذابي لشديد» « اگر نعمت الهي را كفران نمائيد مجازات و عذابم شديد است».
پس بيائيم با حفظ و جهت دهي از اين در گرانبهايي كه در دست داريم خويشتن و جامعه اسلامي خود را تعالي بخشيم و انديشه پاك و حيات با نشاط جواني كه دو ابزار مهم ارتقاء انساني اندرا با آميخته كردن به افكار غيرديني و اعمال زشت اخلاقي از كف ندهيم.
الگوگيري و اسوه قرار دادن حيات جواني بزرگان دين و مطالعه زندگي، يعني گذشته آنان حال يا آينده ماست .
كلام گوهربار علي(عليه السلام) مؤيد همين مطلب است كه فرمودند: «هر كس كه اعمال خود را بر پايه تجربيات محكم و استوار سازد از سقوط و تباهي به سلامت خواهد بود.»
پس تجربه هاي ديگران علم و دانش مؤثر و مفيدي است كه انسان را از معضلات و مفاسد اخلاقي نجات مي دهد و عاقلان و خردمندان كساني هستند كه از تجربيات زندگي پند گيرند.در اين بخش به بررسي مسئله «بهانه مزاحمت هاي نماز» در امور شخصي مي پردازيم. كسي كه نماز را مزاحمي براي اعمال و كارهاي روزمره شخصي بداند از دو حال خارج نيست يا ناشي از عدم آگاهي و جاهل بودن به موقعيت نماز و جايگاه آن در دين است كه تصور مي كند نماز با ساير تعاليم دين يكسان بوده و با بقيه احكام اسلامي فرقي ندارد و يا به خاطر ايجاد بهانه در ترك آن است كه مي خواهد آن بهانه را به عنوان دليل نمايان سازد كه هر دو جهت مردود است. بطلان تصور اول به اين است كه نماز برترين جايگاه را در دين دارا بوده و هرگز در عرض ساير احكام دين نيست. در برخي از تعابير، معصومين(ع) نماز را عصاره دين و بلكه تمام دين به شمار آورده اند، چون همه دين در نماز متجلي است.
و بطلان تصور دوم به اين است كه طبيعي است هر كس براي انجام عمل يا ترك آن سعي دارد كه دليلي داشته و انجام و ترك هر كاري را بدون علت انجام ندهد، چون هيچ كاري بدون علت نيست.
البته اگر سؤال شود كه اقامه نماز كه جنبه ايجابي و عملي دارد نياز به دليل دارد، ولي ترك نماز چيزي نيست كه جنبه عملي داشته باشد تا نيازمند دليل باشد؟ پاسخ ما اين است كه چون نماز حكمي است كه از بنده خواسته شده و جزو واجبات به حساب آمده اگر كسي آن را ترك نمايد، بايد دليل اقامه كند، نه كسي كه آن را انجام مي دهد. و امور زيادي در دين وجود دارد كه جنبه سلبي آنها و تركشان نيازمند دليل است، مثل اين كه در قيامت از انسان سؤال مي شود تو كه سالم بودي چرا روزه نگرفتي؟ چرا تو كه مستطيع بودي به حج نرفتي؟ تو كه سرمايه داشتي چرا خمس و زكات ندادي؟ همه اين ها جنبه سلبي دارند و تركشان محتاج دليل است، نه انجام آنها.اين جاست كه افراد به بهانه اي تمسك مي جويند و تلاش دارند كه آن بهانه هاي واهي و خيالي را به عنوان دليل ترك عمل خود ارائه نمايند و حال آن كه خود مي دانند كه اينها بهانه اي بيش نيست.معمولا عادت بشري بر اين است كه بهانه تراشي كند و تنبلي و سستي در هر كاري را توجيه نموده و اعتذار بطلبد و اين عذر و بهانه ها دليل و نشانه عدم تمايل يا سستي اراده اوست.
ملاك و معيار انتخاب دوست
1- دارا بودن فكر و عقيده سالم
2- حسن خلق و فروتني
3-عاقل بودن
4-خوشنامي و شهرت داشتن به خوبي
5-صادق بودن و صداقت داشتن
نتيجه گيري :
در راه حرکت انسان به سوي نماز ، اين واقعيت پر برکت الهي ، موانعي هست ، که لازم است ، عاشق نماز ، با تمام وجود با اين موانع به مبارزه برخيزد ، سستي در مقابل اين موانع ، انسان را از فيض با عظمت نماز باز داشته و از رحمت حضرت حق محروم مي کند ، در متن قرآن مجيد در باره موانع نماز در ضمن چند آيه مي خوانيم :
 ( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالاَْنْصَابُ وَالاَْزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ * إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللهِ وَعَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ )(1) .
اي کساني که ايمان آورده ايد جز اين نيست که شراب و قمار و بت ها و تيرهاي قرعه ، برنامه هاي پليدي است از عمل شيطان ، دوري از آنها بر شما واجب است ، که رستگاري شما در گرو دوري از آنهاست .
بطور حتم شيطان مي خواهد ميان شما در مسئله خمر و قمار دشمني و کينه بيندازد و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد ، آيا اين کارها را ترک مي کنيد ؟
 قُلْ أَنفِقُوا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً لَن يُتَقَبَّلَ مِنکُمْ إِنَّکُمْ کُنتُمْ قَوْماً
راستي چرا در ميان نوجوانان و جوانان برخي آن چنان كه بايد به نماز اهميت نمي دهند و يا ا ين كه چرا بعضي از آ نان ارتباط چنداني با نماز ندارند و يا عده اي از نوجوانان و جوانان درحالي كه از خانواده مذهبي و مسلمان هستند نماز نمي خوانند؟
براي يك جوان كه ابتداي ورود او به حيات و زندگي اجتماعي است و شخصيت اجتماعي او درحال شكل گيري مي باشد، آن چه در درجه اول اهميت قرار دارد و شايد مهمترين عامل در موفقيت و كسب سعادت او در زندگي به شماري آيد، انتخاب دوست يا دوستان خوب است و آن چه كه دراين رابطه مهم است و بلكه اقتضاي زندگي اجتماعي انسان مي باشد، شناخت برخي از خصوصيات اجتماعي افراد و آشنايي با ملاك و معيارهايي است كه در انتخاب دوست خوب لازم و ضروري است.
 
منابع :
1.      قرآن مجيد
2.   نماز شناسي جلد دوم ، نويسنده : حسن راشدي ، ناشر :ستاد اقامه نماز : تيتراژ 20000 نسخه ـ چاپ صحافي :‌مهر قم
3.      موانع نماز ، عباس عزيزي
4.      يك قدم تا خدا - محمدصالح طيب نيا
5.      موانع  نماز ، محمدباقر نبي نژاد
6.      آثار تربيتي و اخلاقي نماز ، علي شريعتي
7.      اهميت نماز در سيره امام رضا (ع) ، غلامرضا اکبري زيبدي
 
 
 



Label
نظرات در مورد:موانع نماز

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک