$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > الهیات و معارف اسلامی

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 مجموعه مقالات علمي الهیات و معارف اسلامی
وجوب نماز و نقش آن در جوانان

تاریخ ایجاد 1389/08/10  تعدادمشاهده  1820

 

مقدمه :
مؤثرترين رابطة‌ انسان با خداست و در صورتي كه با شرايط صحيح انجام گيرد دل را لبريزاز عشق و محبت خدا مي كند ودر پرتو آن انسان بهتر مي تواند از آلودگي وگناه خود را پاك سازد . روشن است كه منظور از وسطي همان نماز ظهر است چون نماز ظهر در وسط روز انجام ميشود و تأكيد روي اين نماز به خاطر اين بوده كه براثر گرمي هواي تابستان ياگرفتاريهاي شديد كسب و كاربه آن كمتر اهميت ميدادند.
 
نقش نماز
ممكن است كساني تصور كنند كه اين همه سخت گيري و تأكيد دربارة نماز براي چيست؟
در حالي كه ما بايد بدانيم بهترين عمل پيوند با خداست كه فقط در نماز ميتوانيم اين پيوند را ايجاد كنيم واگر خطري ما را در خواندن نماز تهديد كند مي دانيم كه با خواندن نماز با خدايي كه فرمانش تمام جهان هستي را در بر مي گيرد رابطه برقرار كرده ايم واو مي تواند ما را از اين سختي و گرفتاري نجات دهد ، پس روحية ها تقويت شده و بهتر مي توانيم به حل مشكلات بپردازيم و همين نماز ميتواند جامعه را از بسياري ازمفاسد برهاند در حوادث سخت يار و ياور انسان باشد.
وجوب نماز
نماز بر مؤمنان نوشته و واجب شده است. ( قرآن)
1 ـ امام باقر عليه السّلام : واژه موقوتاً در آيه إنّ الصلاة كانت علي المؤمنين كتاباً موقوتاً به معني موجوباً است. يعني نماز بر مؤمنان نوشته و واجب شده است.
2 ـ پيامبر خدا صلّي الله عليه و آله به كسي كه از واجبات الهي پرسيده بود، فرمود:
خداوند، بر تو هفده ركعت [ نماز در هر شبانه روز واجب كرده است.
3 ـ بر من و امّتم ، پنج نماز نازل شده كه بر امتهاي پيشين نشده و بر امتي پس از من واجب نمي شود، زيرا پيامبري پس از من نمي آيد.
4 ـ زراره: نمازهاي واجب را از امام باقر عليه السّلام پرسيدم. امام فرمود: پنج نماز در شبانه روز.
5 ـ امام باقر عليه السّلام : خداوند [ اصل ] نماز را واجب كرد و پيامبر خدا صلّي الله عليه و آله آن را بر ده گونه نهاد: نماز حاضر و مسافر، نماز خوف كه خود سه گونه است، نماز خورشيد و ماه گرفتگي، نماز دو عيد [ فطر و قربان ] نماز باران و نماز بر مرده .
6 ـ امام صادق عليه السّلام به كسي كه واجبات خداوند بر بندگان را پرسيده بود، فرمود: شهادت بر يگانگي خداوند و پيامبري حضرت محمّد صلّي الله عليه و آله و برپاداشتن نمازهاي پنجگانه.
فايده:
نويسنده مجموعه فقهي بزرگ جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام مي گويد: نمازهاي هر شبانه روز پنج عدد است ... و هيچ اختلافي در وجوب آن ها در شبانه روز نيست، بلكه آن از ضروريات دين است و نيازمند استدلال به قرآن و اجماع مسلمانان و سنّت متواتر پيامبر و امامان رهيافته (صلوات الله عليهم) نيست.
 
حكمت نماز
نماز را براي ياد من، بپا دار. ( قرآن)
1 ـ پيامبر خدا صلّي الله عليه و آله : نماز واجب شده است ... براي بر پا داشتن ياد خدا.
2 ـ امام علي عليه السّلام : خداوند ايمان را جهت پاك كردن از شرك، و نماز را براي دوري از كبر واجب كرد.
3 ـ هشام بن الحكم: از امام صادق پرسيدم: با اينكه نماز مردم را از كار و زندگي باز مي دارد و تن هايشان را خسته مي كند، چرا واجب شده است؟ امام فرمود: در آن، علتهايي نهفته است. اگر مردم بدون هيچ آگاهي و يادآوري از پيامبر اكرم رها شوند و تنها به همان رسالت نخستين و حضور قرآن در ميان آنان بسنده شود، مانند امتهاي پيشين مي گردند كه به دين گرويدند و كتابهايي هم نوشتند و مردم را به دين خود فراخواندند و حتي براي آن جنگيدند، امّا با رفتنشان، دينشان هم رفت و اثري از آنان باقي نماند. حال آنكه خداوند تبارك و تعالي خواست كه مردم حضرت محمّد صلّي الله عليه و آله را از ياد نبرند. از اين رو نماز را بر آنان واجب كرد تا او را هر روز، پنج بار ياد كنند و نام [مباركش ] را بر زبان آورند و به نماز و ياد خدا فرمان داده شدند، تا غافل نگردند و او را فراموش نكنند مبادا يادش از خاطرها برود .
4 ـ امام رضا عليه السّلام : حكمت نماز ، اقرار به ربوبيت خداوند جلّ جلاله و شريك نگرفتن براي اوست. ايستادن در پيشگاه جبروت الهي ، با خواري و بيچارگي، افتادگي و اعتراف و درخواست بخشش گناهان گذشته است. صورت نهادن بر خاك در هر روز براي بزرگداشت خداوند جلّ جلاله است، تا به ياد او ـ نه فراموشكار و گردنكش كه ـ فروتن و خوار و خواهان و مشتاق فزوني دين و دنياي خود باشد. افزون بر اين ها، نماز، ذكر خداوند جلّ جلاله و دوام آن در شب و روز است تا بنده، مالك و مدبّر و آفريدگارش را از ياد نبرد و گرنه سركشي و طغيان مي كند و اين در ياد كردن پروردگار جلّ جلاله و ايستادن در پيشگاهش نهفته است، كه او را از سرپيچي نهي مي كند و از انواع فساد باز مي دارد.
5 ـ در تبيين حكمت نماز : اطاعتي است كه [ خدا ] آنان را بدان امر كرده و آييني است كه بر آن وادارشان ساخته است . در نماز بزرگداشت و گراميداشت خداوند و فروتني بنده هنگام سجده است و اقرار به اينكه بالاتر از او ، پروردگاري است كه به عبادتش مي پردازد و برايش سجده مي كند.
 
فضيلت نماز
1ـ پيامبر خدا صلّي الله عليه و آله : نماز، نور است.
2 ـ نماز، نور مؤمن است، نماز نوري از خداوند است.
3 ـ نماز انسان، نوري در دل اوست. پس هر كس مي خواهد، دلش را نوراني كند.
4 ـ نماز، دليل روشن و آشكاري است.
5 ـ نماز پشت سر نماز بدون كار بيهوده در ميانشان، در علّيين نوشته شود.
6 ـ آگاه باشيد كه نماز، خوراك مهماني خداوند در زمين است كه براي شايستگان رحمتش در هر روز پنج مرتبه، آماده و گوارايش مي سازد.
7 ـ هر چيز را زينتي است و زينت اسلام، نمازهاي پنجگانه است و هر چيز پايه اي دارد و پايه مؤمن، نماز است و براي هر چيز، چراغي است و چراغ دل مؤمن ، نمازهاي پنجگانه است.
8 ـ خداوند جلّ جلاله چيزي برتر از توحيد و نماز را واجب نمي كند و اگر چيزي برتر بود، آن را بر فرشتگانش واجب مي كرد كه برخي در ركوع و برخي ديگر در سجودند.
9 ـ نماز، از دستورات دين و در آن، خشنودي پروردگار جلّ جلاله نهفته و راه روشن پيامبران است.
10 ـ ديني كه ركوع و سجود در آن نباشد، هيچ خيري ندارد.
11 ـ خداوند متعال فرموده است: نماز را بين خود و بنده ام دو نيمه كرده ام و آنچه بخواهد به او مي دهم.
پس هنگامي كه بنده مي گويد: الحمد لله ربّ العالمين خداوند متعال مي گويد: بنده ام مرا ستود. و هنگامي كه گفت: الرحمن الرحيم خداوند متعال مي گويد: بنده ام مرا ستايش كرد و هنگامي كه گفت: مالك يوم الدين مي گويد: بنده ام مرا بزرگ داشت (يك بار فرمود: بنده ام [ امرش را ] به من واگذارد) و هنگامي كه گفت: ايّاك نعبد و ايّاك نستعين مي گويد: اين ميان من و بنده ام مي باشد و آنچه خواست به او مي دهم.
س هنگامي كه گفت: اهدنا الصراط المستقيم مي گويد: اين براي بنده ام مي باشد و آنچه خواست به او مي هم.
 
 
فائده:
صاحب كتاب بزرگ جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام پس از نقل روايتهايي در فضيلت نماز مي گويد: اين فضيلت، اختصاص به نمازهاي پنجگانه واجب ندارد، گرچه برخي خبرها مخصوص به آن هاست. بلكه گفته مي شود منظور هر روايتي كه واژه صلاة دارد آن ها هستند؛ چون معروف و رايج بوده و جز آن ها نماز ديگري را از بنده نمي خواهند؛ امّا دقّت در آنچه از پيشوايان رسيده كه برخي صراحت هم دارند حكم مي كند در اين فضيلت، ميان واجب و مستحب فرقي نگذاريم و هر دو را بهترين كار بدانيم.
 
نماز پيش از اسلام
پروردگارا، من [ يكي ] از فرزندانم را در درّه اي بي كشت و زرع، نزد خانه محترم تو، سكونت دادم. پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس دلهاي برخي از مردم را به سوي آنان گرايش ده و آنان را از محصولات ده، [ مورد نيازشان روزي باشد كه سپاسگزاري كنند. (قرآن)
 
وچون از بني اسرائيل پيمان محكم گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و خوش مادر و خويشان و يتيمان و مستمندان احسان كنيد و با مردم سخن [ به زبانِ ] بگوييد و نماز را بر پا داريد و زكات را بدهيد؛ آنگاه، جز اندكي از شما، روي [ همگي برگردانديد.
و آنان را پيشواياني قرار داديم كه به فرمان ما هدايت مي كردند و به ايشان انجام دادن كارهاي نيك و بر پا داشتن نماز و دادن زكات را وحي كرديم و آنان پرستنده ما بودند.
و به موسي و برادرش وحي كرديم كه شما دو تن براي قوم خود در مصر خانه هايي ترتيب دهيد و سراهايتان را رو به روي هم قرار دهيد و نماز برپا داريد و مؤمنان را مژده ده.
پس در حالي كه وي [ زكريا ] در محرابش به نماز ايستاده بود، فرشتگان، او را ندا در دادند كه خداوند تو را به [ ولادت ] يحيي ـ كه تصديق كننده [ حقانيت ] كلمة الله        [ = عيسي است و بزرگوار و خويشتندار [ پرهيزنده از زنان و پيامبري از شايستگان است ـ مژده مي دهد.
و هر جا كه باشم مرا با بركت ساخته و تا زنده ام به نماز و زكات سفارشم كرده است.
1 ـ خداوند تبارك و تعالي در مناجات پيامبرش موسي عليه السّلام با او: پيوسته بر نماز مواظبت كن، كه نزد من جايگاهي ويژه و عهدي محكم دارد.
2 ـ امام صادق عليه السّلام : لقمان به پسرش گفت: پسركم، هنگامي كه وقت نماز در رسيد، به خاطر هيچ چيز ، آن را به تأخير مينداز و از آن آسوده خاطر شو كه آن وام است.
 
نقش نماز در شخصيت جوانان
براي پرداختن به اين موضوع كه نماز در ساختار شخصيت جوان، موجد چه آثاري بوده و نقش و تأثير آن تا چه حدي است به نظر ميرسد كه تبيين و توضيح چند مطلب در اين باب لازم و ضروري باشد. نخست حقيقت و روح نماز است و ديگري اهميت دوران نوجواني و جواني و نيز روحيه انفعالي و تأثير پذيري اين نسل (نسل جوان) در مقابل عوامل خارجي است. به نظر ميرسد تا وقتي كه مطالب و مسائل مزبور روشن نشود و جايگاه خود را پيدا نكنند فوايد و آثار اين امر عبادي يعني نماز در زندگي جوانان در پردهاي از ابهام خواهد ماند و قطعاً موضوع مورد بحث، موضع و جايگاه حقيقي خود را پيدا نكند. لذا به همين خاطر ابتدا به مطالب مزبور پرداخته، سپس ارتباط نماز با تعديل و تكامل شخصيتي و ايفاي نقش آن در زندگي فردي و اجتماعي جوانان را بيان خواهيم كرد.
 
روح و حقيقت نماز
نماز لفظ و واژهاي است كه در متون ديني ما بعنوان صلاة از آن ياد شده و داراي معاني متعدّدي بوده كه يكي از آن معاني، همين عمل مخصوصي است كه به نام نماز در دين اسلام تشريع شده است. اين لفظ در برخي از آيات به معناي سلام و تحيت آمده است آنجا كه خداوند در قرآن ميفرمايند: إنَّ الله وملائكته يصلّون علي النّبي يا ايّها الذين آمنوا صلّوا عليه وسلّموا تسليماً.
همانا خداوند و فرشتگان بر پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) درود ميفرستند شما هم اي اهل ايمان بر او صلوات و درود بفرستيد و با تعظيم بر او سلام گوئيد.
و در آيه ديگر با اشاره به همين معني ميفرمايند: هو الذي يصلي عليكم وملائكته اوست خدايي كه هم او و هم فرشتگانش بر شما تحيت و رحمت ميفرستند.
وبه معناي دعا هم در برخي از آيات آمده است. آنجا كه به پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم)دستور گرفتن زكات داده ميشود خداوند ميفرمايد بعد از گرفتن زكات براي آنها و در حقشان دعا كن.
خذ من اموالهم صدقة تطهّرهم وتزكيهم بها وصلّ عليهم إنّ صلواتك سكن لهم.
اي رسول ما، تو از مؤمنان صدقات را بگير تا بدان واسطه نفوس آنان را پاكيزه سازي و آنها را به دعاي خير ياد كن همانا دعاي تو در حق آنان، موجب تسلي خاطر آنهاست. صلاة به هر دو معناي مزبور كه در حقيقت به معناي واحد بر ميگردند كه همان دعا باشد مورد بحث ما نيست بلكه مراد از صلاة همان معنايي است كه با طريق مشخص و با اركان مخصوص و جزئيات معين از طرف شارع مقدس، حقيقت پيدا كرده است و پيامبر خاتم(صلي الله عليه وآله وسلم)آن حقيقت نازله را در عمل تشريع و خود، آن را تحقق عملي بخشيد. نه تنها شخص پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) در طول عمرش به عمل بدان پاي بند بود بلكه همه مسلمين موظف بودند كه آن را شبانه روز پنج بار بجاي آورند.
 اَقم الصلاة لدلوك الشمس الي غسق الليل.
 
نماز را از زوال خورشيد تا نهايت تاريكي شب برپا دار
كه اين آيه اشاره اجمالي به نمازهاي پنج گانه دارد. نماز با اين شيوه مرسوم كه مصداق آن براي همه مسلمين روشن و آشكار است چيزي نيست كه مورد فهم و درك نباشد چون آنچه كه از سنّت رسول اكرم(صلي الله عليه وآله وسلم)و اهل بيتش استفاده ميشود پر واضح است كه اين تلقي از نماز يعني اعمال مخصوصهاي كه با تكبيرة الاحرام شروع و به سلام ختم ميگردد. و اين است معناي ديگري كه از آيات استفاده ميشود. آنچه كه مسلّم است اين است كه اين عمل ظاهري كه اصطلاحاً بدان نماز گفته ميشود تمام حقيقت نماز نيست بلكه اين صورت و چهره ظاهري آن است. نماز امري است الهي كه تحقق آن همانند ساير امور داراي ظاهر و باطن است كه در متون ديني به هر دو جهت آن اشارت رفته است. تصوير ظاهري نماز همان است كه با اعمال مخصوصه انجام گيرد و حفظ آن نيز فرض و واجب است امّا روح و باطن نماز عبارتست از: اخلاص، حضور قلب، ذكر خداوند و تعظيم در مقابل او، اميد و دلبستگي به ذات ربوبي، اعتماد و ركون به وجود سرمدي و محو شدن در مقابل ذات يكتايي كه در مقابل عظمت و جلالت او قيام نموده است. حقيقت نماز اعم از معناي ظاهر و باطن است و محدود و محصور نمودن آن به ظاهر، چون محدود نمودن حقيقت انسان و انسانيت او به جسم مادي است. همانطور كه حقيقت انسان در اين جسم خاكي و هيكل مادي قالب گيري شده و به اطوار مختلف و گوناگون درآمده و به اين شكل ظاهري وجود يافته است چنانچه خداوند فرمايد: وقد خلقتكم اطواراً وبه تحقيق شما را به صورت گوناگون آفريد. حقيقت نماز هم چون ساير امور در باطن و روح او نهفته شده كه اين قالب و صورت را پذيرا شده است هرگاه آن حقيقت بخواهد در عالم خارج تحقق يابد قطعاً بايد در همين طور و قالب خاص باشد و در غير اين صورت نماز نبوده بلكه پديده ديگري است. هرگاه اين قالب خاص و صورت ظاهري نماز با روح و باطن آن آميخته و قرين گردد نماز حقيقت خود را يافته و تأثير خود را ميگذارد. در چنين صورتي است كه اين امر الهي، ستون دين، معراج مؤمنين، روشنگر چهره مسلمين، مقرِّب متقين، مكمّل اخلاص مخلصين، مبعِّد خصائص ملحدين، مسوِّد چهره شياطين، ومميّز مؤمنين از كافرين، قرار ميگيرد. پس نمازي كه فقط ظاهر داشته باشد و فاقد روح باشد مُعطي شي نخواهد بود. بنابر اين قيام به ظاهر آن، تحركي در نماز گزار ايجاد نخواهد كرد و از سوي ذات باري به اين نماز اقبال و توجهي نيست چنانچه از رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه وآله وسلم) روايت شده كه فرمودند: خداوند متعال نظر نميافكند به نمازي كه آدمي دل خود را با بدن خود به نماز حاضر نكند. پس حقيقت نماز اعم از صورت ظاهري و معناي باطني است و تمسك به هر يك از اين دو بدون ديگري نماز نيست در نتيجه هم كساني كه به ظاهر آن تشبث جسته و از روح آن بيخبرند از حقيقت نماز غافلند و هم آنانكه نماز نميخوانند و ادعا دارند كه ما به معنا و حقيقت آن رسيدهايم معرفتي از نماز ندارند چون نماز در هر دو صورت فاقد حقيقت است.
 
نقش نماز و تعاليم ديني در شخصيت جوانان
اينكه در انسان تمايلات و گرايشاتي وجوددارد كه او را متوجه به اهدافي ميسازد و ميخواهد به دست يابي با آن اهداف خود را تسكين و اطمينان ببخشد نشانه آن است كه بايد چنين ملجائي وجود داشته باشد. چون اقتضاي حكمت بالغه الهي اين است كه هيچ نيازي را بدون پاسخ نگذارد.
آري اگر انسان احساس عطش و گرسنگي ميكند بايد آب و طعامي باشد تا رفع تشنگي و گرسنگي نمايد. حال بايد ديد كه چه عواملي اضطراب او را رفع ميكنند و چه دارويي براي او شفا بخش است و كدام طبيب به درد او عالم ميباشد؟
ترديدي نيست كه روح و حقيقت تعاليم دين به نيازهاي روحي و گرايشات غريزي و فطري او برگشت ميكند و با جزم و يقين ميتوان گفت كه هيچ يك از دستورات دين بيارتباط با تكامل انساني او نيست. جان و جوهر پاسخ اسلامي به دنياي متجدد در جهات ديني و معنوي و فكري زندگي بشر نهفته است. همين جهات است كه كردار بشر و نحوه تلقي او را از جهان پيرامون رقم ميزند. مهمترين پاسخ يك جوان مسلمان و مهمترين گامي كه بايد او پيش از هر چيز بردارد اين است كه قوت ايمان خود را حفظ كند و اعتمادش را به صدق و اعتبار وحي اسلامي از دست ندهد. دنياي متجدد به تدريج تباه شده است و در صدد است همه آنچه را كه مقدس و طبعاً ديني است از بين ببرد و بخصوص با اسلام به عنوان ديني كه از نگرش قدسي نسبت به زندگي و قانون الهي در برگيرنده همه افعال و اعمال بشر عدول نكرده است مخالفت دارد. اكثر مشترقان غربي حدود دو قرن به اسلام ميتاختهاند و سعي داشتهاند به مسلمين ياد دهند كه دين خود را چگونه بفهمند(1). همه اين تلاشها بدان جهت صورت ميگيرد كه اسلام چون مسيحيت و يهوديت تحريف نشده و متون واقعي آن در دست است و پاسخ همه معضلات را ميتوان در او جست.
 
 
منابع :
       1.         تهذيب، ج1 ص173 روايت 68. كافي، ج7 ص25 روايت 7.
       2.         بحار الانوار، ج82 ص303 روايت 2 باب 4.
       3.         نهج الفصاحه، حديث 1874.
       4.         اصول كافي، ج3 ص265 روايت 6. نهج الفصاحه، حديث 1878.
       5.         مجمع البيان، ج7 ص447 ذيل آيه 45 عنكبوت.
       6.         نهج الفصاحه، حديث 1877.
       7.         نهج الفصاحه، حديث 1098.
       8.         معراج السعاده، ص668.
 


Label
نظرات در مورد:وجوب نماز و نقش آن در جوانان

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک