مكتب غير الهي:
هميشه مكاتبي غير الهي وجود دارند كه معتقد به خدايي غير از خداي واحد هستند. مثلاً كمونيسم مكتبي غير الهي بود.
همواره پرستش خدايان غير يكتا در ميان جوامع بشري وجود داشته است. مثلاً در زمان پيامبر اسلام بت پرستي رواج داشته است. هم اكنون در هندوستان بت پرستي، گاو پرستي، آتش پرستي و پرستش زن به عنوان يك خالق وجود دارد.
در اين ميان اعتقاد به شيطان به عنوان يك خالق و موجود برتر نيز توجه بسياري را به خود جلب كرده است. البته اين عقيده كه شيطان خالقي برتر است، چندين هزار سال پيش هم وجود داشته و بسياري از افراد قبايل آفريقاي مركزي، آمريكاي جنوبي، آسياي شرقي و حتي خاورميانه نيز به شيطان پرستي اعتقاد داشتهاند. بعضي از اين افراد بعد از گذشت سالها هم زمان با رشد علمي بشر رشد نموده و به خداي واحد گرويدهاند. اما هنوز شيطان پرستي در آمريكا، آفريقا و آسيا وجود دارد.
آشنايي با مكتب پرستش شيطان:
شيطان پرستي هم مكتبي است غير الهي كه در آن الهه قدرت و توانايي شيطان (همان ابليس) است. اعتقاد به شيطان به عنوان قدرت برتر در ميان شيطان پرستان از زماني شروع شد كه اين عقيده بوجود آمد كه شيطان موجودي برتر از خدا است زيرا توانسته بر خدا غلبه كرده و انسان را سجده نكند. اين عدم سجده بر انسان توانسته قدرتي به شيطان عطا كند كه او را از تمامي قدرتهاي مادي و معنوي اين جهان قويتر سازد و بتواند باعث گمراهي انسان (موجودي برتر از همه موجودات – احسن الخالقين) گردد.
اين اعتقاد كه شيطان (ابليس) ساخته دست خداي يكتاست در ميان شيطان پرستان اعتباري ندارد و آنها شيطان را برخاسته از تاريكي ميدانند. او را نه يك فرشته بلكه يك قدرت كامل و بي نقص ميشمارند و همواره به تقديس اين الهه ميپردازند.
بسياري از مردم افراد شيطان پرست را افرادي وحشي، ياغي و غير قابل كنترل ميپندارند. حتي در بسياري از مقالات و نشريات اين گونه آمده كه انسانهاي شيطان پرست موجوداتي كثيف و جنايتكار هستند در حاليكه اين افراد هم مانند انسانهاي ديگر به دنبال آرامش و آسودگي هستند و اين آرامش و آسودگي را در پرستش شيطان پيدا كردهاند.
انواع شيطان پرستي:
شيطان پرستي دو نوع است:
1_ پرستش خداي پدر كه همان شيطان است
2_ پرستش خداي پسر كه فرزند شيطان است.
اگر به فيلم مصائب مسيح ساخته مل گيبسون مراجعه كنيد خواهيد ديد كه در بعضي از سكانسها شيطان (خداي پدر) به همراه موجود كوچكي كه در بغل دارد ديده ميشود اين همان خداي پسر است.
بسياري از شيطان پرستان خداي پسر را قويتر از خداي پدر ميدانند زيرا معتقدند كه او محصول توليدمثل جن و شيطان است و به همين خاطر به جن هم شباهت دارد و چون جن ساخته شده از آتش است و آتش نيز ميتواند قدرتي بالاتر ايجاد كند پس خداي پسر قويتر از خداي پدر خواهد بود.
تاريكي وسيله ارتباط:
تاريكي در شيطان پرستي بسيار مهم است زيرا آن را وسيله ارتباط انسان با شيطان ميدانند و معتقدند كه تاريكي شيطان را ايجاد كرده است پس خود تاريكي هم مقدس بوده و بايد مورد توجه قرار گيرد.
شيطان پرستي ضد مسيحيت:
بيشتر شيطان پرستان از دين مسيحيت به اين مكتب گرويدهاند و اين اعتقاد در بين تمامي شيطان پرستان وجود دارد كه مسيحيت هنوز در قرون وسطي به سر ميبرد. پاپ ميتواند همه جنبههاي انساني را در دست گفته و آن را تغيير دهد. به همين خاطر شيطان پرستي و مسيحيت دو مكتب مخالف هستند و بيشتر شيطان پرستان در تلاشند تا مسيحيت را نابود كنند.
آتش زدن كليساها، كشتار افراد مذهبي مسيحي و مبارزه با صليب* از جمله كارهايي است كه شيطان پرستان براي رسيدن به مقصود خود (نابودي مسيحيت) انجام ميدهند.
*مبارزه با صليب:
شيطان پرستان صليب را جسمي ميدانند كه افراد را به ياد مسيح مياندازد و معتقدند كه مسيحيان در برابر آن سجده كرده و آن را مورد پرستش قرار ميدهند.
به همين خاطر صليب بر عكس همواره در ميان شيطان پرستان از اعتبار خاصي برخوردار بوده و هست. شيطان پرستان معتقدند كه صليب باعث نابودي بشر ميشود به همين خاطر در بعضي اوقات ديده ميشود كه صليب برعكس را به شكل استخواني ميسازند.
پنتاگرام:
همان طور كه مسيحيت براي خود يك سمبل (صليب) دارد، شيطان پرستي هم داراي سمبلي به اسم پنتاگرام است.
پنتاگرام ستارهاي است كه بوسيله يك دايره احاطه شده است. پنتاگرام معمولاً به رنگ سياه يا تيره است و در ميان شيطان پرستان آن قدر معتبر است كه از آن جهت تقديس استفاده ميكنند.
كشيش شيطان پرستي:
همانگونه كه تمامي مكتبها مبلّغهايي داشتهاند، شيطان پرستي هم افرادي را جهت تبليغ دراختيار دارد. به اين افراد كشيش لغب ميدهند.
اين كشيشها لباسهاي خاصي دارند. بدين گونه كه شنل و كلاه بزرگ مخصوصي به رنگ سياه بر تن ميكنند، عصا و يا چوب دستي كه بر روي آن عبارات عبري مخصوصي حك شده و سر آن پنتاگرام ديده ميشود در دست ميگيرند و كفش نوك تيزي نيز ميپوشند. اين گونه لباس مخصوص كشيش است و افراد ديگر گروه حق پوشيدن چنين لباسي را ندارند. كشيش در تمامي مراسم ديدار با شيطان حضور دارد و دعاهاي مخصوص به زبان عبري را او خوانده و افراد ديگر تكرار ميكنند.
افراد كشيش هم به تبليغ مكتب خود ميپردازند، هم افراد علاقهمند را به مكتب وارد كرده و به گروه معرفي ميكنند و هم دستور نابودي افراد خطاكار را ميدهند.
1- كشيش وظيفه تبليغ دين خود را دارد. بدين گونه كه او افرادي را از جوامع مذهبي مختلف ( بيشتر جامعه مسيحيت) انتخاب ميكند كه از دين خود ناراضي باشند و با تبليغ شيطان پرستي به عنوان دين برتر آنها را به اين مكتب ميخواند.
2- كشيش وظيفه وارد كردن افراد به گروه را دارد. بدين گونه كه كشيش مراسم را براي فرد تازه وارد توضيح داده و در كارها به او كمك ميكند.
در قبايل آفريقايي نوشيدن جام خون يك حيوان و خواندن دعاهاي مخصوص از كارهايي است كه فرد تازه وارد بايد انجام دهد.
در گروههاي آمريكايي فرد تازه وارد تعميد داده ميشود. البته اين تعميد با غسل تعميد مسيحيت كاملاً متفاوت است. در اين تعميد دعاهاي خاصي خوانده شده و زنگ كوچكي كه در دست كشيش است شش بار در جهت جنوب، شش بار در جهت شرق و شش بار در جهت شمال در زمانهاي خاصي به صدا در ميآيد. كشيدن پنتاگرام بر روي تكه چوب با خنجري نوك تيز توسط فرد تازه وارد انجام ميشود. وقتي فرد تازه وارد مشغول كشيدن پنتاگرام است كشيش به همراه آتشداني سياه رنگ به دور او چرخيده و او را با دعاي مخصوص تعميد ميدهد.
معناي اين دعا چنين است:
«بنام شيطان بزرگ و افتخار او، انرژی عظيمی که اين امکان را به شما میدهد كه روح خود را ارتقا بخشيد و کمبودهايش را با قدرت جايگزين کنيد. اوست كه هم اكنون در درون شما رخنه ميكند. خالصانه به نيروي روح خود و روح تاريکی ايمان داشته باشيد. آنچه باقی میماند آرامش و دوری از افکاره بيهوده است.»
چنين آمده است كه اگر فرد با تمامي دل و جان خود مشغول كشيدن پنتاگرام شود و به دعا گوش دهد هرگز از شيطان پرستي دست بر نخواهد داشت.
3_ كشيش وظيفه دارد با افراد خاطي مبارزه و آنها را نابود سازد. در شيطان پرستي توبه مفهومي ندارد و فرد خاطي بايد مجازات شود.
مراسم ديدار با شيطان:
شيطان پرستان نيز مانند تمامي مكتبهاي ديگر مراسمي را براي راز و نياز با خدايان خود دارند. اين مراسم را مراسم ديدار با شيطان مينامند. سكوت و تاريكي دو عنصر اصلي مراسم ديدار با شيطان است.
همه افراد شركت كننده در اين مراسم لباسهاي سياه و يا تيره رنگ به تن ميكنند و خود را با نقوش برجسته ترسناك و يا فلسفي آرايش ميكنند. انواع دعاها و نيايشهاي به زبان عبري در اين مراسم خوانده ميشود. شمع يكي از وسايل مورد نياز در اين مراسم است زيرا در خلال مراسم قسمتي را به بحث با سايه* اختصاص ميدهند. گوش دادن به آهنگهاي آرام و نرم از ديگر ويژگيهاي اين مراسم است. معمولاً اين آهنگها به صورت كليسايي اجرا ميشوند بدين معني كه دعاهاي مخصوصي با اين آهنگها خوانده ميشود.
بحث با سايه:
مهمترين قسمت مراسم ديدار با شيطان، بحث با سايه است. در اين قسمت افراد شيطان پرست دعاها و نيازهاي شخصي خود را با شيطان درميان ميگذارند. بدينگونه كه شمعي سياه رنگ را روشن ميكنند. در جلوي اين شمع جسمي قرار ميدهند به طوري كه سايه اين جسم بر روي ديوار و يا پرده سفيد رنگ تعبيه شده روي ديوار بيفتد. اين سايه را آبرِها مينامند و معتقدند كه آبرِها محل زندگي دائمي شيطان است.
افراد شيطان پرست دست در دست هم روبروي اين سايه (آبرِها) قرار گرفته و با چشماني باز و دلي كاملاً آرام به دعاهاي شخصي خود ميپردازند.
برخورد با خطاكار:
شيطان پرستان هم مانند ديگر مكتبها داراي جزا هستند. بدين معني كه افراد خاطي (افرادي كه از شريعت شيطان پرستي خارج شدهاند) را مجازات ميكنند.
در كشورهايي مثل سنگاپور و برخي كشورهاي آمريكاي جنوبي، بر اساس دستور كشيش اين افراد به صليب كشيده ميشوند.
در آفريقا افراد خاطي را يا سنگسار ميكنند يعني آنها را با ضربات سنگ هلاك ميكنند و يا آنها را طعمه حيوانات درنده قرار ميدهند و خود به تماشاي هلاكت اين افراد ميپردازند بدين گونه هم افراد خطاكار را مجازات كردهاند و هم باعث عبرتي براي ديگر افراد گروه شدهاند.
مرگ پايان زندگي انسان:
در شيطان پرستي مرسوم است كه انسان قبل از مرگ بايد با شيطان وداع كند زيرا به پايان زندگي خود خواهد رسيد و ديگر شيطان را نخواهد ديد. كشيش در اين كار هم به فرد شيطان پرست كمك ميكند و دعاي خاصي را براي او قرائت ميكند. اما چون زمان مرگ روشن نيست هر لحظه را زمان مرگ ميدانند. بدين معني كه هر زمان كه مجالس شيطان پرستي تشكيل ميشود اين دعاي مخصوص خوانده ميشود و تمامي افراد خود را تا زمان برگزاري جلسات بعدي فردي مرده ميپندارند. پس اگر فرد بميرد، پس از دعاي مرگ مرده و درغيراين صورت اين لطف شيطان بوده كه توانسته او را زنده نگاه دارد.
اين افراد معتقد به دنياي پس از مرگ نيستند و مرگ را پايان هستي انسان ميدانند. انسان را فردي فاني و شيطان را هميشه استوار ميدانند. اعتقاد به شيطان به عنوان عاملي استوار و باقي توانسته افراد زيادي را به اين مكتب رويآور كند.
منبع :