$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > حسابداری و حسابرسی

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 مقالات علمي حسابداری و حسابرسی
ارتباط بين شدت رقابت در بازار و استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت در ايران

تاریخ ایجاد 1389/08/10  تعدادمشاهده  2937

 

خلاصه تحقيق
اطلاعات حسابداري مديريت ابزاري است جهت موفقيت شركتها در رقابت بين هم پيشگان. اين تحقيق به ارتباط بين شدت رقابت در بازار و استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت در شركتهاي بورس اوراق بهادار تهران مي پردازد. نتايج تحقيق نشان مي دهد يك ارتباط مثبت 1/13 درصدي بين متغير مستقل شدت رقابت در بازار و متغير وابسته استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت در شركتهاي بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد كه اگر چه نشان دهنده توجه نسبي شركتهاي مذكور به اطلاعات حسابداري مديريت بعنوان ابزاري مناسب جهت موفقيت در رقابت بازار است ولي در مقايسه با تحقيقات مشابه حاكي از كم توجهي شركتهاي ايراني به اهميت اطلاعات حسابداري مديريت در پيشبرد اهداف رقابتي است.
 
مقدمه
يكي از مهمترين اطلاعاتي كه توسط حسابداران جهت اخذ تصميمات اقتصادي تهيه مي شود اطلاعات حسابداري مديريت است. اطلاعات حسابداري مديريت بعنوان ابزار مفيد تصميم گيري در سطح شركتها از اهميت ويژه اي برخوردار است.
گستره استفاده از اين اطلاعات بسيار وسيع بوده بطوريكه بودجه بندي ، بهاي تمام شده محصولات و خدمات، تجزيه و تحليل اطلاعات و برنامه ريزي مالي و در مجموع هر اطلاعات حسابداري كه به مديريت در جهت نيل به اهداف سازمان كمك رساني كند را شامل مي شود.
يكي از چالشهاي مهم در مديريت شركت، نحوه عمل در مقابل عملكرد رقباست، چنانچه شركت يا سازماني توانايي مقابله و بهبود وضع خود در برابر برنامه ها و شيوه هاي عمل رقبا را نداشته باشد به راحتي از صحنه تجارت و رقابت كنار خواهد رفت. اطلاعات حسابداري مديريت به دليل نوع خدماتي كه به مديريت مي دهد مي تواند كمك شاياني در پيروزي موسسات در برخورد با رقبا ايفا كند در تحقيقات مختلف به نقش اين اطلاعات در برخورد موفقيت آميز با رقبا پرداخته شده است.
اين تحقيق نيز در همين راستا به ميزان بهره مندي شركتهاي ايراني از اطلاعات حسابداري مديريت در جهت بهبود وضع رقابتي و موفقيت اقتصادي آنها مي پردازد.
 
بيان مسئله
مهمترين نقش مديران موفقيت شركت است كه اين موفقيت در بازار تجارت، بهبود وضع تجاري است. مسلماً مديران براي دستيابي به اين موفقيت نياز به ابزار دارند و يكي از مهمترين ابزار كمك كننده به مديران، اطلاعات حسابداري است. اطلاعات حسابداري مديريت به هرگونه اطلاعات حسابداري كه مي تواند براي مديريت مفيد باشد اطلاق مي شود. و مديران با توجه به نياز خود اطلاعات موردنظر را دريافت مي كنند.
اطلاعات حسابداري مديريت براي برنامه ريزي و كنترل عمليات شركت توسط مديران سازمانها مورد استفاده قرار مي گيرد. بدون اطلاعات نمي توان نسبت به مؤثر بودن برنامه ها و نيز كنترل عمليات شركت و ايجاد تغييرات ضروري و يا اصلاح برنامه ها مطمئن بود همچنين براي كنترل عمليات شركت و ايجاد تغييرات ضروري و يا اصلاح برنامه ها در مقابل حوادث پيش بيني نشده به اطلاعات حسابداري مديريت نياز است. اگر شركتي براي خود ميزاني از سود را در يكسال، هدف قرار دهد بايستي تعيين كند كه چگونه به آن مي رسد. بعنوان مثال چه محصولاتي را و با چه قيمتي بفروشد؟ اطلاعات حسابداري مديريت به مديران در شناسايي محصولات سودمند تر از طريق تعيين اثرات قيمتها و فروش محصولات، كمك مي كند. اكثر اطلاعاتي كه توسط حسابداران مديريت تهيه مي شود، در تصميم گيري استفاده مي شود بعنوان مثال مديران بايد بصورت روزانه يا هفتگي تصميم بگيرند كه چه ميزان كالا توليد يا خريداري نمايند، چه مقدار تبليغات كنند و چه قيمتهايي براي فروش محصولات مختلف تعيين نمايند. لذا مديراني كه مسئول چنين تصميماتي هستند بايستي به موقع گزارشاتي كه شامل اطلاعات مورد نياز براي اين تصميمات است را دريافت كنند.
بنابراين مي توان گفت اطلاعات حسابداري مديريت بعنوان يك ابزار ضروري در موفقيت شركتها مطرح است. يكي از متغيرهايي كه نياز به اين اطلاعات را دو چندان مي كند رقابت در بازار است. مسلماً هر چقدر شركتها با رقابت شديدتري در بازار مواجه باشند نياز به اطلاعات مالي شركت در مقايسه با شركتهاي رقيب، براي شناسايي وضعيت خود و رقبا اهميت بيشتري پيدا مي كند. شركتها همواره بايد وضعيت خود را با رقيبان بسنجند تا بتوانند با توجه به شرايط موجود تصميم لازم جهت اقدامات ثمربخش اتخاذ نمايند. در اين تحقيق ما به دنبال بررسي همين مسئله هستيم يعني اينكه آيا در ايران حس رقابت بيشتر در شركتها آنها را به سوي استفاده بيشتر از اطلاعات حسابداري مديريت سوق
مي دهد يا خير؟ و بعبارتي آيا بين شدت رقابت در بازار و استفاده از اطلاعات حسابداري ارتباط وجود دارد يا خير؟
 
ادبيات تحقيق
در رابطه با مفيد بودن اطلاعات حسابداري مديريت، بخصوص در زمانيكه رقابت شديدتر مي شود، مطالعات زيادي صورت گرفته است. در تحقيقاتي كه توسط khand walla در سال 1972 و 1973، Burchell در سال 1980، Haas در سال 1987 و Bromwich and Bhimani در سال 2004 انجام شده است نتايج نشان مي دهد كه رقابت بازار موجب بروز استرس، ريسك و ابهام در سازمانها
مي شود وسازمانها براي پاسخ مناسب به محيط رقابت، سيستمهاي كنترلي مناسب را طراحي و استفاده مي كنند.
در سال 1990، آقاي Bromwich تحت مقاله اي با عنوان « نقش اطلاعات حسابداري در بازارهاي رقابتي» بيان مي كند كه «استفاده مديران از اطلاعات تهيه شده سيستم حسابداري مديريت جهت نظارت، مي تواند سازمانها را در رقابت موفق نموده و ارزش افزوده شركت را نسبت به رقبا افزايش دهد.» (p.35)
Rolfe (1992) مي گويد: « هر چقدر شدت رقابت بازار افزايش يابد اغلب شركت ها محدوده محصولات خود را افزايش داده، عمر توليد محصول خود را كاهش مي دهند، كانالهاي جديد توزيع كالا به وجود آمده و حساسيت بازار افزايش مي يابد» در سال 1994، Lynn در تحقيق خود بيان مي كند كه براي وفق با اين شرايط شركتها استراتژي هايي شامل تنوع محصولات، خدمات و قيمت ها را اعمال
مي كنند. در راستاي استراتژي تنوع سازي محصول، شركت ها سعي مي كنند با ارائه يك مجموعه از خصوصيات محصول به مشتريان كه از رقبا بهتر باشد، بر رقبا غلبه كنند.[1]miller and friesen (1982)، Gupa and Govindrajan(1985) و Simons(1987) صورت گرفته، نشان مي دهد كه با تفاوت رقابت بين شركت ها استفاده از سيستم اطلاعات حسابداري مديريت نيز متفاوت مي شود. در تحقيقاتي كه توسط
فرمول بندي و كاربرد يك استراتژي تنوع سازي محصول نياز به يك تخمين دقيق از خصوصيات و هزينه هاي محصول و نظارت بر هزينه ها در طي زمان دارد[2](L.Mia and B. clarke,1999) تأكيد اصلي چنين نظريه اي اينست كه يك سازمان به محيط خارجي ( بازار) خود تمركز كرده و موقعيت خود را در بازار رقابت شناسايي كند بدين منظور يك شركت بايستي استراتژي هر يك ازرقباي بالقوه و بالفعل خود را شناسايي نمايد بطوريكه بتواند تركيب صحيح خصوصيات محصول و ساختار هزينه را بگونه اي تعيين كند كه در بازار رقابت منفعت برد.
Ward در سال 1993 در صفحه 36 مقاله خود تحت عنوان « حسابداري به منظور موفقيت در رقابت» مي گويد:
«طبق تعريف، هر موفقيت در رقابت يك مفهوم نسبي است كه فقط مي تواند از طريق مقايسه با محيط خارجي ارزيابي گردد بنابراين اطلاعات حسابداري مديريت علاوه بر تأكيدبر تحليل هاي حسابداري، سيكل كنترل و برنامه ريزي بايد بر محيط خارجي ( شامل رقبا، فروشندگان و مشتريان) نيز تمركز نمايد.»
استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت بعنوان اطلاعات نظارتي مي تواند نقش مهمي در اين زمينه بازي كند تهيه اين اطلاعات يكي از روشهايي است كه يك سازمان را مي تواند در تعقيب تنوع سازي محصول و استراتژي هاي قيمت گذاري ياري كند، مديريت با استفاده از اين اطلاعات مي تواند نوع ساخت محصول و قيمت فروش محصول را بصورت مؤثر تعيين كند.
اولين تحقيقاتي كه بر روي ارتباط بين استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت و نوع رقابت يك صنعت صورت گرفت توسط Khandwall در سالهاي 1972 و 1973 انجام شد وي نتيجه گرفت كه افزايش رقابت منتهي به افزايش استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت مي شود. اين ارتباط براي رقابت هاي توليدي، قوي، براي رقابت هاي بازاري متوسط و براي رقابت هايي كه مربوط به قيمت كالا مي شد ضعيف بود.
همچنين اثر بخش بودن اطلاعات حسابداري مديريت در تحقيقات متعدد تأييد شده است در تحقيقاتي كه توسط Chenhall and Morris (1986)، Larcker (1981)  و Gordon and Narayanan (1984) صورت گرفته است، سيستم اطلاعات حسابداري مديريت با يكسري از خصوصيات خاص اطلاعات تعريف شده اند و مفيد بودن آنها در موفقيت شركتها را تأئيد كرده اند.
در تحقيق ديگري كه توسط (1994) Mia and Chenhall صورت گرفته، نقش اطلاعات حسابداري مديريت در بهبود عملكرد مديران بررسي شده است كه نتايج آن نشان مي دهد اطلاعات حسابداري مديريت ارتباط قوي با بهبود عملكرد داشته و اين ارتباط براي مديران بازاريابي از مديران توليدي شديدتر بوده است.
لذا با توجه به تحقيقاتي كه در گذشته صورت گرفته است وجود يك ارتباط بين رقابت در بازار و استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت احساس مي شود كه ما در اين تحقيق بدنبال بررسي و جود اين ارتباط در بازار ايران و تعيين ميزان اين ارتباط هستيم.
روش تحقيق
تحقيق حاضر از نظر هدف تحقيقي اكتشافي و از نظر جمع آوري داده ها تحقيقي توصيفي پيمايشي است.
با توجه به تمهيدات ياد شده «فرضيه تحقيق» بصورت زير ارائه مي شود:
« بين شدت رقابت در بازار و استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت در ايران ارتباط مثبت وجود دارد».
براي آزمون فرضيه يك پرسشنامه شامل 20 سؤال ( بصورت تست ليكرت) بين مديران مالي يكصد شركت در ده صنعت توليدي از شركت هاي پذيرفته شده در بورس تهران توزيع گرديد. ( پرسشنامه ضميمه مي باشد).
ده سؤال اول پرسشنامه در ارتباط با متغيرهايي است كه رقابت در صنعت را تعيين مي كند سؤالات 1 تا 7 از تحقيق مشابهي كه توسط Mia and clarke در سال 1999 صورت گرفته، بعنوان معيارهاي رقابت در صنعت، طرح گرديده و سؤالات 8 تا 10 يعني متغيرهاي تغيير رقباي اصلي، تنوع كالا و تأسيس شركتهاي جديد در صنعت، نيز در اين تحقيق بعنوان معيارهاي تعيين كننده شدت رقابت به آنها اضافه گرديده است. هر چقدر سرعت تغيير رقبا، تنوع كالا و تأسيس شركتهاي جديد در يك صنعت افزايش داشته باشد رقابت بيشتري در آن صنعت وجود دارد.
10 سؤال دوم پرسشنامه برگرفته از تحقيقات Narayanan (1984) و Chenhall and Morris (1986)  و Larcker (1981)
نيز بعنوان معيارهاي استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت براي برخورد با رقابت توسط شركتها مطرح گرديد.
سؤالات به صورت تست ليكرت طراحي گرديد (از شماره يك = خيلي كم تا شماره پنج = خيلي زياد) از تعداد 100 پرسشنامه، تعداد 78 مورد توسط شركتهاي مورد آزمون تكميل گرديد. كه با استفاده از رگرسيون و آزمون همبستگي، ارتباط بين شدت رقابت در بازار ( ده سؤال اول) و ميزان استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت ( ده سؤال دوم) بررسي مي شود.
 
جامعه و نمونه آماري
جامعه آماري شامل شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مي باشد كه تعداد 100 شركت از ده صنعت مختلف توليدي انتخاب گرديد براي تعيين حجم نمونه از فرمول n=z2(p.q)/e2استفاده شده است كه در آن Z آمار توزيع استاندارد بوده كه در سطح اهميت 95% برابر 96/1 است. p. احتمال موفقيت و q احتمال عدم موفقيت و e ميزان خطاي استاندارد است. q,p از روش احتيازي 50% و e معادل 10 درصد گرفته شد بنابراين تعداد نمونه آماري بصورت زير بيان
مي شود:
96 = (102)/(5/0)(5/0)´2( 96/1) =N
ده صنعت انتخابي شامل صنايع توليدي است ك بيشترين تعداد شركت را در بورس اوراق بهادار دارا مي باشند. از تعداد فوق 78 شركت به پرسشنامه پاسخ گفتند ( 78 درصد) كه نسبت به تحقيق مشابه اي كه توسط Mia and Clarke  در سال 1999 در استراليا صورت گرفته كه در آن 90 پرسشنامه توزيع شده، 61 پرسشنامه پاسخ داده شده (67%) بهتر بوده است. براي امكان دستيابي به شركت ها در توزيع و جمع آوري پرشسنامه، شركتهاي نمونه شامل شركتهايي بودند كه دفاتر مركزي آنها در مركز شهر تهران قرار داشتند و هيچگونه گزينشي در انتخاب آنها صورت نگرفته است.
آمار توزيع پرسشنامه در بين شركتها، ده صنعت توليدي بصورت زير است:
جدول شماره 1: آمار توزيع پرسشنامه
نوع صنعت
تعداد توزيع پرسشنامه در بين شركتها
تعداد پرسشنامه هاي تكميل شده (دريافت شده)
1) غذايي و آشاميدني
16
12
2) ساخت منسوجات
9
7
3) ساخت مواد شيميايي
19
15
4) محصولات لاستيك و پلاستيك
5
3
5) محصولات كاني غير فلزي
16
13
6) ساخت فلزات اساسي
5
4
7) محصولات فلزي فابريكي بجز ماشين
6
5
8) ماشين آلات و تجهيزات طبقه بندي
13
10
9) دستگاههاي برقي
4
4
10) وسايل نقليه
7
5
جمع
100
78
روايي و اعتبار پرسشنامه
به منظور افزايش روايي پرسشنامه از نظرات چند تن از اساتيد دروس حسابداري مديريت استفاده گرديده و نيز با استفاده از پرسشنامه مقدماتي نقطه نظرات پاسخ دهندگان جمع آوري و پرسشنامه نهايي تهيه گرديد به منظور بررسي اعتبار ابزار جمع آوري اطلاعات، از آزمون آلفاي كرونباخ استفاده شد آلفاي مذكور 83 درصد بدست آمد كه نشانگر اعتبار بالاي پرسشنامه است.
آزمون فرضيه و نتايج تحقيق:
پس از جمع آوري پرسشنامه ها ابتدا ميانگين پاسخهاي دريافتي از 78 شركت پاسخ دهنده براي سؤالات 1 تا 10 و 11 تا 20 محاسبه گرديده و سپس همبستگي بين ميانگين هاي سؤالات مربوط به شدت رقابت در بازار ( ده سؤال اول) و ميانگين هاي سؤالاات مربوط به استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت ( ده سؤال دوم) مورد آزمون قرار گرفت همچنين يك رگرسيون ساده بين اين دو متغير برقرار گرديد بطوريكه شدت رقابت در بازار بعنوان متغير مستقل و استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت بعنوان يك متغير وابسته در نظر گرفته شد. نتايج پاسخهاي دريافتي از صنايع مختلف و كل بازار شرح زير است:
جدول شماره 2: ميانگين پاسخهاي دريافتي
نام صنعت
ميانگين پاسخهاي ده سوال اول
( شدت رقابت در صنعت)
ميانگين پاسخهاي ده سوال دوم
( استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت)
1) غذايي و آشاميدني
55/2
091/3
2) ساخت منسوجات
328/2
985/2
3) ساخت مواد شيميايي
32/2
127/3
4) محصولات لاستيك و پلاستيك
267/2
167/3
5) محصولات كاني غير فلزي
91/2
238/3
6) ساخت فلزات اساسي
325/2
25/3
7)محصولات فلزي فابريكي بجز ماشين
44/2
96/2
8) ماشين آلات و تجهيزات طبقه بندي
31/2
08/3
9)دستگاههاي برقي
2/2
05/3
10) وسايل نقليه
44/2
22/3
كل صنايع
46/2
12/3
1 = خيلي كم، 2 = كم، 3 = متوسط، 4 = زياد، 5 = خيلي زياد
 
با توجه به جدول فوق صنايع مختلف را مي توان از نظر شدت رقابت و ميزان استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت بصورت زير رتبه بندي نمود:
جدول شماره 3: رتبه هريك از صنايع به لحاظ شدت رقابت و ميزان استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت
رديف
نوع صنعت
رتبه شدت رقابت
رتبه استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت
1
محصولات كاني غير فلزي
1
2
2
غذايي و آشاميدني ها
2
6
3
محصولات فلزي فابريكي بجز ماشين
3
10
4
وسايل نقليه
3
3
5
ساخت منسوجات
4
9
6
ساخت فلزات اساسي
5
1
7
ساخت مواد شيميايي
6
5
8
ماشين آلات و تجهيزات طبقه بندي
7
7
9
محصولات لاستيك و پلاستيك
8
4
10
دستگاههاي برقي
9
8
 
 
نتايج حاصل از برقراري تابع رگرسيون و آزمون همبستگي بين ميانگين پاسخهاي ده سؤال اول ( متغير مستقل / شدت رقابت بازار) و ده سؤال دوم ( متغير وابسته / استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت ) دريافتي از 78 شركت واقع در بورس اوراق بهادار تهران بصورت زير است:
جدول شماره 4: نتايج آزمون تابع رگرسيون و آزمون همبستگي
همبستگي
شدت رقابت در بازار
استفاده از اطلاعات    حسابداري مديريت
شدت رقابت در بازار
همبستگي پيرسن
اهميت ( دو طرفه)
تعداد
1
-
78
131/0
255/0
78
استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت
همبستگي پيرسون
اهميت ( دو طرفه)
تعداد
131/0
255/0
78
1
-
78
 
جدول فوق حاكي از يك ارتباط 1/13 درصدي بين دو متغير است ( تأئيد فرضيه تحقيق) بطوريكه اهميت مدل نيز 255/0 مي باشد( 255/0 = Significant) اين نتيجه نشان مي دهد كه شركت هاي واقع در بورس اوراق بهادار تهران تا حدودي اهميت اطلاعات حسابداري مديريت را درك نموده و از آن براي موفقيت در بازار بعنوان يك ابزار استفاده مي كنند.
براي شناخت وضعيت ارتباط بين دو متغير شدت رقابت در بازار و استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت در صنايع مختلف آزمون همبستگي اضافي را در تك تك صنايع برقرار كرديم كه نتايج همبستگي هاي زير را نشان ميدهد:
جدول شماره 5: نتايج آزمون همبستگي در تك تك صنايع
متغير مستقل : شدت رقابت صنعت
متغير وابسته: استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت
رديف
نوع صنعت
ميزان b) همبستگي)
R2
تعداد شركت
1
غذايي و آشاميدني
19/0
04/0
12
2
ساخت منسوجات
01/0
0
7
3
ساخت مواد شيميايي
09/0
08/0
15
4
محصولات لاستيك و پلاستيك
803/0-
645/0
3
5
محصولات كاني غير فلزي
053/0
003/0
13
6
ساخت فلزات اساسي
035/0-
001/0
4
7
محصولات فلزي فابريكي بجز ماشين
433/0-
187/0
5
8
ماشين آلات و تجهيزات طبقه بندي
123/0
015/0
10
9
دستگاههاي برقي
693/0-
480/0
4
10
وسايل نقليه
404/0-
163/0
5
 
جدول فوق نشان مي دهد كه اگر چه در كل بازار ( كل صنايع) بين شدت رقابت در صنعت و استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت همبستگي وجود دارد ولي در 5 صنعت اين ارتباط منفي است( صنايع محصولات لاستيك و پلاستيك، ساخت فلزات اساسي، محصولات فلزي فابريكي بجز ماشين، دستگاههاي برقي و وسايل نقليه) البته علت اصلي اين ارتباط منفي مي تواند بدليل تعداد كم شركتهاي مورد آزمون در اين صنايع باشد و در صورتيكه تعداد اين شركتها در بورس بيشتر بوده و
مي توانستيم نمونه بيشتري در اين صنايع داشته باشيم احتمالاً همبستگي هاي منفي در صنايع فوق به سمت مثبت تغيير مي يافت. با توجه به اينكه در كل شركتهاي نمونه يك ارتباط 13 درصدي بين دو متغير مشاهده مي شود، فرضيه تحقيق مورد تأئيد قرار مي گيرد.
 
خلاصه و نتيجه گيري
اطلاعات حسابداري مديريت بعنوان يك ابزار مهم در كنترل و برنامه ريزي شناخته شده است. شركتها براي موفقيت و رسيدن به اهداف خود نياز به اطلاعات دارند و اطلاعات حسابداري مديريت يكي از انواع اطلاعاتي است كه مي تواند شركتها را در شناخت وضعيت خود و برنامه ريزي در توليد و فروش محصولات كمك كند. طبق تحقيقاتي كه صورت گرفته، نشان داده شده است كه شركتها هر چقدر با رقابت بيشتري مواجه باشند نياز به استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت را بيشتر احساس
مي كنند و اطلاعات مالي و غيرمالي خود را با اطلاعات مشابه رقبا مقايسه مي كنند. در اين تحقيق ما به دنبال شواهد بيشتري در مورد ارتباط بين افزايش رقابت در شركتها و استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت بوديم. بدين منظور يك پرسشنامه بين 100 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ( شامل 10 صنعت مختلف) تقسيم نموديم كه تعداد 78 شركت نسبت به تكميل پرسشنامه اقدام نمودند. همچنين پس از جمع آوري پرسشنامه ها و آزمون تابع رگرسيون و آزمون همبستگي بين ميانگين پاسخ دريافت شده ده سؤال اول ( شدت رقابت در بازار بعنوان متغير مستقل) و ده سؤال دوم
( استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت بعنوان متغير وابسته) نتايج نشان مي دهد يك ارتباط مثبت 1/13 درصدي بين اين دو متغير وجود دارد كه حاكي از بهره مندي نسبي شركتهاي بوس اوراق بهادار تهران از اطلاعات حسابداري مديريت در جهت بهبود وضع رقابتي خود است.
با توجه به اينكه درجه همبستگي (1/13 درصد) بين اين دو متغير در اين تحقيق نسبت به درجه همبستگي تحقيق مشابه كه توسط ( 1999) Mia and clarke در استراليا صورت گرفته (31 درصد) كمتر است و از آنجائيكه كشور استراليا به لحاظ حسابداري و كاربرد آن در مقايسه با كشورهاي پيشرو در حسابداري از قبيل آمريكا، كانادا و ... چندان مطرح نيست اين اختلاف كاربرد حسابداري مديريت نمي تواند خوشحال كننده باشد و حاكي از عدم توجه جدي به اين حوزه از اطلاعات حسابداري در كشور عزيزمان است. اميد مي رود با اهميت يافتن و معرفي شدن حرفه حسابداري مديريت و نقش اطلاعات حسابداري مديريت در موفقيت سازمانها، شاهد توجه بيتشر شركتهاي ايراني به اين اطلاعات باشيم.
نتايج نشان مي دهد كه در 5 صنعت (صنايع محصولات لاستيك و پلاستيك، ساخت فلزات اساسي، محصولات فلزي فابريكي بجز ماشين، دستگاههاي برقي و سايل نقليه) ارتباط بين شدت رقابت بازار و استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت منفي است كه البته علت اصلي آن مي تواند تعداد كم شركت هاي اين صنايع در بورس تهران و لذا تعداد كم نمونه هاي اين صنايع دراين تحقيق باشد اما بهر شكل با آزمون همبستگي بين شدت رقابت و استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت در كل نمونه ها (78 شركت) يك ارتباط مثبت بين اين دو متغير مشاهده مي شود. (1/13/0 = b)
 


 
 
 
منابع
 
1) Bromwich.M.   1990. The case for strategic management
Accounting: The role of accounting information for strategy in competitive markets. Accounting organization and society, 15, pp 27-46.
2) Bromwich, M. and Bhimani, A.2004. Management
Accounting: pathways to progress. pp. 30-45.
3) Burchell.S.clubb,C.Hopwood,A.G.Hughes,J.and Nahapiet,J. 1980.The role of accounting in organizations and society,5.
4) Chenhall, R.H. and Morris, D. 1986. The impact of structure,environment , and interdependence on the perceived us fullness of management Accounting system , the Accounting Review, pp 16-35
5) Gordon , L.A. and Narayanan, V.K. 1984.
Management Accounting systems, perceived environmental uncertainty and organization structure: an empirical investigation,Accounting, organizations and society.
6) Govindarajan, V. and Gupta, A. K. linking control systems to Bussiness unit strategy: impact on performance. Accounting, organizations and society, 1985, pp 51-66.
7) Hass, E.A 1987. Breakthrough manufacturing, Harvard Business Review, March-April, pp 75-81.
8) Hansen, R 1990. Management Accounting. PWS-KENT.
9) Khandwalla, P . 1972. The effect of different types of competition of the use of management controls, Journal of Accountiong Research, pp 275-285.
10) Khand walla, P. 1973. Effect of competition on the structure of top management control. Academy of Management Review, pp 285-295.
11) Larcker,D.F. 1981. The perceived Importance of Detected Information characteristics for strategic capital Budgeting Decisions, Accounting Review, July, pp 519-538.
12) Lynn, T.A, 1994. Learning from the competition.
Journal of Accountancy, February, pp 43-46.
13) Mia,L. and Clarke, B. 1999 Market competition, management accounting systems and business unit performance. Management Accounting Research, 10.pp. 137-158.
14) Rolf, J. 1992, Merger policy in Australia: An Analysis of change. proceeding of the 1992 Economies in Business and Government conference Brisbane.
15) Simons, R. 1987, Accounting control systems and Business strategy: An Emperical Analysis, Accounting organization and society, 12, no.4. p.p. 357-374.


1- مجموعه اي از خصوصيات مي تواند شامل شكل، وزن، كميت، ضمانت و خدمات پس از فروش باشد از نظر خصوصيات محصول، سهم يك محصول در بازار متكي به مجموعه خصوصياتي كه محصول براي مشتريان دارد و نيز قيمت آن بستگي دارد. (Bromwich,1990) 
2- چنين استراتژي بدين معني است كه گروهي از محصولات وجود داشته باشد كه فقط در جزئيات تفاوت داشته باشند و مشتريان بتوانند از يك گروه مشخص از محصولات مشابه، كالاي مورد نظر خود را انتخاب كنند.
 


Label
نظرات در مورد:ارتباط بين شدت رقابت در بازار و استفاده از اطلاعات حسابداري مديريت در ايران

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک