$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > حسابداری و حسابرسی

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 مقالات علمي حسابداری و حسابرسی
هزينه يابي استاندارد تايين استانداردها و تجزيه وتحليل انحرافات

تاریخ ایجاد 1389/08/10  تعدادمشاهده  7306

 

هزينه يابي استاندارد
تايين استانداردها و تجزيه وتحليل انحرافات
 
 
 
هزينه يابي استاندارد که از بدو پيدايش به عنوان شيوه اي جهت هماهنگي حسابداري و مهندسي صنايع مورد استفاده موديريت واحد هاي تجاري قرار گرفته است ميتواند مديران را در زمينه هاي از قبيل برنامه ريزي عمليات , ايجاد انگيزه کارکنان کنترل هزينه ها کشف و بررسي , انحرافات مساعد يانامساعد ويا فتن بينشي در مورد تاثير احتمالي تسميمات آنان در سطوح مختلف هزينه ها و سود ياري دهد
 
تعريف هزينه هاي استاندارد  
اصطلاح هزينه استاندادر متشکل از دو جزء هزينه و استاندارد است استاندارد عبارت است از ميزان و معيار ميباشد در آنچه که عادي تشخيص داده شود عمدتا مي تواند به عنوان استاندارد پزيرفته شد
براي مثال براي مطالعه 10 صفحه از يک کتاب معين صرف زماني معادل 10دقيقه لازم و معمول است که اين 10 دقيقه استاندارد خواهد بود براي قضاوت در مورد 10 صفحه از يک کتاب مي باشد در صنايع استاندارد هاي لازم براي ساخت يک ميز مونتاژ يک راديو تصفيه نفت خام با ساخت بر مقياس هاي دقيق کيفي و کمي تعيين شده و روش هاي مهندسي مربوطه مبتني مي باشد استاندارد بايد به عنوان شاخص ودر قالب اقلام مشخصي از قبيل کيلو گرم براي مواد , ساعت کار مستقيم براي کار وساعت کارکرد براي ماشين آلات مورد توجه قرار گيرد تغييرات در استاندارد ها تنها زماني ضروري است که روشهاي توليد تغيير کند يا توليد محصول جديد جايگزين محصول قديم شده محاسبات مربوط به هزينه هاي استاندارد بر اساس استاندارد هاي عيني صورت ميگيرد هزينه مالي استاندارد هزينه هاي از پيش تعيين شده اي هستند که به توليد يک واحد يا تعداد محصول طي يک دوره مشخص در آينده مربوط مي شود به عبارت ديگر هزينه استاندارد هزينه هاي برنامه ريزي شده مربوط به محصول يا محصولاتي در شرايت عمليات جاري و يا پيش بيني شده هستند هزينه مواد و دستمزد مستقيم معمولا در شرايط عادي و جاري که تغييرات قيمت و نرخها نيز در آنها در نظر گرفته مي شده مبتني بوده و با توجه به سطح مطلوب کارائي تعديل ميگردد
 
استاندارد هاي اساسي و جاري:
 
غالبا دو نوع استاندارد مورد بحث قرار ميگيرند استاندارد اساسي و جاري
1 استاندارد اساسي :
مقياسي که عملکرد واقعي و مورد انتظار با آن مقايسه مي گردد استاندارد اساسي در واقع شاخصي است که نتايج حاصله با آنم اندازه گيري مي شود استاندارد هاي جاري به سه شکل زير مي باشد
1 استاندارد واقعي مورد انتظار:
        براي سطحي از فعاليت ها و هزينه هاي مورد انتظار سال آتي تعيين مي شد به نظر مي رسد که اين استاندارد تا حد معقولي به براورد نتايج واقعي مورد انتظار نزديک مي باشد
2 استاندارد هاي عادي:
        براي سطح عادي فعاليت تعيين مي شود استاندارد عادي بيانگر نرخي متوسط جهت يک نواختي جذب هزينه هاي سربار ثابت کارخانه طي يک دوره معيين مي باشد
3 استاندارد ايده آل:
براي سطحي از فعاليتهاي که سطح ايده آل يا حد اکثر کارائي است تعيين مي شده است استاندارد هاي مذبور تعيين کننده ي اهدافي است که به دست يابي آنها از طريق اجراي عمليات جاري به ندرت امکان پذير مي باشد.
 
اهداف هزينه هاي استاندارد:
 
1-    تهيه و تنظيم بودجه
2-   کنترل هزينه , ايجاد انگيزه درکارکنان و سنجش کارائي آنها
3-افزايش احتمالي کاهش هزينه ها
4-تسهيل روشهاي هزينه يابي و تسريع در ارائه گزارشات هزينه
5-تخصيص هزينه ها به موجودي مواد , کالاهاي در جريان ساخت و کالاي ساخته شده
6-تعيين مبنائي به منظور ارائه پيشنهاد جهت شرکت در مناقصه ها , انعقاد قرار داد ها و محاسبه قيمتهاي فروش
در به کارگيري هزينه هاي استاندارد , اهداف فوق بايد مورد توجه قرار گيرد .
استاندارد ها مقياسي است که موجب مي گردد به انحرافات هزينه ها توجه کافي معطوف شود استفاده از هزينه هاي استاندارد , ازطريق کاهش هزينه هاي دفتري باعث تسهيل روشهاي هزينه يابي مي گردد . يک سيستم کامل هزينه يابي استاندارد معمولا با استاندارد کردن عمليات توليدي همراه است توليد باسفارشات ساخت استاندارد , تخصيص هزينه ها به موجودي مواد , کالاي در جريان ساخت و کالاي ساخته شده تسهيل مي گردد .
استفاده از هزينه يابي استاندارد باعث جلو گيري از تاثير نوسانات نرخ مواد بهاي تمام شده محصولات خواهد شد . وجود استاندارد قابل اعتماد و بررسي مداوم آنها ارائه پيشنهاد در مناقصات انعقاد قرارداد ها و تعيين قيمتهاي فروش را تسهيل و تسريع مي کند
 
 
تعيين استاندارد ها:
 
موفقيت يک سيستم هزينه يابي استاندارد به قابليت اطمينان , صحت و پزيرش استاندارد ها بستگي دارد . بمنظور حصول اطمينان از اينکه کليه عوامل موثر در تعيين استاندارد ها در بنظر گرفته مي شود , لازم است حداکثر سعي و توجه مبذول گردد .
غالبا استاندارد ها پس از بررسي کم و بيش هزينه ها گذشته تعيين مي شود بررسي زمان و حرکت زمان لازم براي عمليات مختلف توليدي تعيين مي کند بمنظور تعيين مقادير و انواع مواد مورد نياز انجام بررسي هاي مهندسي ضروري است
استاندارد ها معمولا يک دوره شش ماه يا دوازده ماه تععين مي شوند .
 
کارت هزينه استاندارد :
 
هزينه هاي استاندارد مواد , دستموزد مستقيم و سربار کارخانه در يک کارت هزينه استاندارد ثبت مي شوند کارت هزينه استاندارد نشان دهنده اقلام هزينه براي انواع مواد , کار مستقيم و سربار کارخانه مي باشند . کارت اصلي ( کنترل ) هزينه استاندارد به کارتهاي ديگر که بيانگر نحوه گردآوري و محاسبه هزينه هاي استاندارد است . متکي مي باشد .
استاندارد هاي هزينه مواد :
استاندارد هاي مربوط به هزينه مواد به شرح ذيل مي باشد :
1-    استاندارد و نرخ مواد
2-   استاندارد مقدار (مصرف مواد )
استاندارد و انحراف نرخ مواد
تعيين و يا هزينه ها به عنوان استاندارد قالبا با مشکلاتي همراه است زيرا نرخ تحت کنترل عوامل خارجي بوده و کمتر در اختيار مديريت واحد تجاري مي باشد .
انحراف نرخ مواد زماني به وجود که نرخ واقعي مواد از نرخ هاي استاندارد کمتر يا بيشرباشد .
 
استاندارد هاي نرخ مواد امکان :
 
1-    بررسي عملکرد دايره خريد
2-   اندازه گيري اثرات ناشي از افزايش و يا کاهش نرخ مواد به سود واحد تجاري را فراهيم مي سازد .
 
استاندارد و مقدار مواد:
 
استاندارد مقدار يا مصرف مواد معمولا با توجه به مشخصات مواد که توسط د و دايره مهندسي ( مکانيک – الکترونيک يا شيمي ) يا توسط دايره طرح تهيه مي شود .
در مواردي که محصول براي اولين با توليد مي شود يا هنگامي که اطلاعات و مدارک مربوطه به عمليات گذشته نمي توانند به عنوان ملاکي قابل اعتماد براي ب÷يش بيني هزينه هاي آتي تلقي مي شود . در تعيين استاندارد مقدار مواد بايد ميزان قابل قبولي از ضايعات و خرابي و آب گرفتي و تراوش تبخير نشتي غيره مورد توجه قرار گيرد .
انحرافات مقدار مصرف مواد از طريق مقايسه مصرف واقعي مواد به نرخ استاندارد با مصرف استاندارد براي توليد واقعي از حاصل ضرب
تعداد واقعي محصولات ساخته شده اي دوره که انحرافات براي آن محاسبه مي شود و مقدار مورد نياز براي يک واحد محصول (استاندارد مقدار هر واحد)بدست ميآيد
مقدار واقعي محصولات ساخته شده طي دوره اي که انحرافات محاسبه مي شود*مقدار مواد مورد نياز براي توليد يک واحد محصول = انحرافات مقدار مصرف مواد
(مصرف واقعي مواد – مصرف استاندارد مواد )نرخ استاندارد =انحرافات مقدار مصرف مواد
منظور است از تعداد واقعي محصولات ساخته شده عبارت است از معادله آحاد تکميا شده از لحاظ هزينه هاي مواد که مورد تجزيه تحليل قرا ر ميگيرد
 
استاندارد هاي هزينه دستمزد :
 
استاندارد مربوط به هزينه دستمزد به شرح زير است :
1-استاندارد نرخ (هزينه )دستمزد
2-استاندارد کارايي(زمان)دستمزد
استاندارد و انحرافات نرخ (هزينه )دستمزد :
در بسياري از واحد هاي تجار ياستانداردهاي نخ هزينه دستمزد براي نرخهاي تعيين شده از قبل طبق قوانين ومقررات مربوط به نرخ هاي ساعتي دستمزد انجام مي گيرد يا بر اساس توفق بين کارفرما کارکنان صورت مي گيرد در زمان استخدام
تعيين استاندارد هاي دستمزد مستلزم برر سي دقيق شرايطي است که از استاندارها در آن شرايط مورد استفاده قرا مي گيرد ارائه يک قائده کلي در اين موارد غير ممکن بوده و هر وضعيتي نياز به توجه خاص و بررسي و ملاحظه تمامي عوامل مربوط دارد .به منظور حصول اطمينان از عادلانه بودن نرخها ي پرداخت دستمزد , از روش طبقه بندي مشاغل نيز استفاده مي شود . هر گونه تغيير در نرخهاي دستمزد بايد سريعا گزارش شده و هرگونه اختلاف بين نرخهاي استاندارد واقعي دستمزد منجر به پيدايش انحرافات نرخ ( هزينه ) دستمزد مي گردد.
 
استاندارد و انحرافات کارائي ( زمان ) دستمزد:
 
تعيين استاندارد هاي کارائي دستمزد امري تخصصي است بنابراين اين استاندارد ها بر عملکرد واقعي هر يک از کارکنان يا گروهي از کارکنان که داراي مهارتهاي نسبي بوده و براي اجراي عمليات دستي کوششهاي نسبي بکار مي برنند .
تعيين استاندارد هاي کارائي ( زمان ) دستمزد مستلزم بررسي دقيق عمليات توليدي مي باشد
 
استاندارد هاي بر عمليات توليدي :
 
1-               براي سر کارگران قابل فهم است
2-              مي توان توسط سر کارگران مورد استفاده قرار ميگيرد زيرا آنها از زمان مجاز براي توليد محصول اطلاع دارند
3-           ارائه هر يک از عمليات توليدي در قالب تعداد محصولات و قطعات امکان پذير مي سازد .
 به منظور محاسبه انحرافات کارائي (زمان) دستمزد , در پايان هر دوره توافق شده جهت گزارش گري , ساعات کارکرد واقعي با ساعات استاندارد براي توليد واقعي مقايسه ميشود
ساعات استاندارد براي توليد يک واحد در تعداد واقعي واحد هاي توليد شده طي دوره اي که انحرافات براي آن محاسبه مي شود بدست خواهد آمد . منظور از تعداد واقعي واحد هاي توليد شده عبارتست از معادل آحاد تکميل شده از لحاظ هزينه دستمزد که مورد تجزيه و تحليل قرار مي گيرد .
 
استاندارد هاي هزينه سر بار کارخانه :
 
بوجه هزينه هاي سربار بيانگر پيش بيني هزينه ها براي سطوح معيني از فعاليت مي باشد درحالي که بودجه قابل انعطاف معرف پيش بيني هزينه ها در سطوح مختلف فعاليت است در هر صورت هدف از تهيه هر يک از بوجه هاي فوق کنترل هزينه هاي سربار متغير مي باشد به هر حال , به منظور هزينه يابي سفارشات يا محصولات , تعين يک نرخ سربار عادي بر اساس کل هزينه هاي سربار کارخانه در سطح ظرفيت عادي ضروري است . کل هزينه هاي سربار شامل هزينه هاي سربار ثابت و متغير مي باشد .
هزينه هاي ثابت تا سطح معيني از توليد ثابت مي ماند در حالي که هزينه هاي متغير براي هر واحد تغيير مي کند .
افزايش توليد موجب کاهش هزينه هاي ثابت سربار هرواحد خواهد شد .
از طرف ديگر هزينه هاي متغير متناسب با تغيير در ميزان توليد تغيير مي کند .
اين ويژگي تغييرات هزينه هاي سربار از طريق انتخاب سطحي معيني از توليد به عنوان مبنائي براي منظور کردن هزينه هاي جذب سربار به سفارشات ومحصولات صورت ميگيرد .
 
نرخ استاندارد سربار موجب منظور نمودن :
 
1-   هزينه هاي متغير
2- هزينه هاي ثابت به هر واحد محصول مي گردد
هزينه هاي متغير را مي توان در هر سطح از توليد توسط سر کارگر و به کمک بودجه قابل انعطاف اندازه گيري و کنترل نمود .
هزينه هاي سربار متغير در بوجه قابل انعطاف با هزينه هاي سربار متغير جذب شده مطابقت داشته و انحرافات سربار متغيراز مقايسه هزينه سربار متغير واقعي با هزينه سربار متغير مندرج در بودجه                           قابل انعطاف (جذب شده ) حاصل مي شود .
 
هزينه هاي سربار ثابت :
 
زماني به طور کامل جذب ميشود که عمليات در سطح از توليد که نرخ سربار بر اساس آن سطح تعيين شده است انجام مي گيرد . درصورت دست يابي به اين سطح ارقام هزينه سربار ثابت جذب شده و يکسان خواهد شد . ولي دست يابي به اين سطح خيلي کم است و ميان سربار ثابت جذب شده و بودجه اختلاف وجود دارد که تجزيه و تحليل در اين اختلاف انحرافات سربار ثابت را مشخص مي کند     . اين انحرافات به مديران اين اجازه را مي دهد که موفقيت خود را در زمينه کنترل هزينه سربار بسنجد .
 
نرخ استاندارد سربار کارخانه :
نرخ ا زپيش تعيين شده ا ياست که براي محاسبه
ان و همچنين براي جذب هزينه هاي سربار کارخانه ساعات کار مستقيم به عنوان مبنا مورد استفاده قرار مي گيرد.
 
 
انحرافات کل (خالص) سربارخانه:
از فرمول زير بدست مي آيد:
هزينه سربار استاندارد قابل منظور (قابل جذب)به حساب سفارشات يا مراحل = نرخ استاندارد سربار کارخانه × ساعات استاندارد براي توليد واقعي که در اينجا ساعات استاندارد براي توليد واقعي از جذب ساعت مورد نياز براي توليد يک واحد در تعداد واقعي محصولات توليد شده طي دوره حاصل مي شود 
 و تعداد محصولات توليد شده عبارت است از معادل آحاد تکميل شده از لحاظ هزينه سربار کارخانه که مورد تجزيه و تحليل قرار مي گيرد.که هر ماه نرخ استاندارد سربار با سربار واقعي مقايسه شده و انحرافات کل(خالص) سربار خانه بدست مي آيد.
تجزيه و تحليل انحرافات کل (خالص) سربار کارخانه را مي توان از طريق روش هاي زير انجام داد :
1- روش2 انحرافي                        2- روش3 انحرافي                      3- روش 4 انحرافي
روش دو انحرافي:
در اين روش انحرافات سربار به (1)انحراف قابل کنترل و(2)انحراف حجم تفکيک مي گردد. انحراف قابل کنترل ناشي از تفاوت بين بودجه مجاز سربار به کالاي در جريان ساخت يا سفارشات و بودجه مجاز سربار بر مبناي ساعات استاندارد مي باشد.
روش سه انحرافي:
در اين روش انحرافات سربار به (1)انحراف هزينه (بودجه)،(2)انحراف ظرفيت بلااستفاده و (3)انحراف کارائي تفکيک مي گردد.
1- انحراف هزينه (بودجه): بيانگر تفاوت بين بودجه مجاز سربار بر مبناي ساعات کارکرد واقعي و سربار واقعي کارخانه مي باشد.  
2- انحراف ظرفيت بلااستفاده:
بيانگر تفاوت بين بودجه مجاز به مبناي ساعات کارکرد واقعي و حاصل ضرب ساعات کارکرد واقعي در نرخ استاندارد سربار مي باشد.
3- انحراف کارائي:
بيانگر تفاوت بين حاصل ضرب ساعات واقعي در نرخ استاندارد سربار و ساعات استاندارد براي توليد واقعي در نرخ استاندارد سربار مي باشد.
انحراف کارائي سربار شامل انحراف کارائي هزينه هاي سربار متغير و ثابت توده و علت ايجاد آن
ناشي از تفاوت بين ساعات کارکرد واقعي با ساعات استاندارد براي توليد واقعي است.
روش چهار انحرافي:
در اين روش انحرافات سربار به (1)انحراف هزينه (بودجه) ،(2)انحراف کارائي سربار متغير، (3) انحراف کارائي سربار ثابت و(4) انحراف ظرفيت بلااستفاده تفکيک مي شود.
 1- انحراف هزينه: اين انحراف همانند انحراف هزينه در روش سه انحرافي مي باشد.
 2- انحراف کارائي سربار متغير: اين انحراف بيانگر اختلاف بين ساعات کار واقعي و ساعت استاندارد براي توليد واقعي است که اين اختلاف در نرخ استاندارد سربار متغير ضرب شده و حاصل همان انحراف کارائي سربار متغير است.
3- انحراف کارائي سربار ثابت: بيانگر آن است که تا به اندازه سر کارگر از ظرفيت موجود به نحوه موثر (يا غير موثر) استفاده نموده است.
4- انحراف ظرفيت بلااستفاده: که بيان گر ظرفيت استفاده نشده کارخانه مي باشد به عبارت ديگر انحراف مزبور ناشي از اختلاف بين ظرفيت بودجه شده (عادي)و ظرفيت استفاده شده(ساعات واقعي) است.
انحراف ترکيب و بازده :
اساس تعيين هزينه استاندارد يک محصول مستلزم تعين استانداردهاي نرخ و مقدار مي باشد. در برخي از صنايع مخصوصا ًً صنايعي که توليد مرحله اي دارند ترکيب و بازده مواد نقش مهمي در محاسبه بهاي تمام شده محصول نهايي دارد.معمولاً استانداردهاي معين براي مشخصات مواد در درجات مختلف و کيفيت مواد و انواع مواد خام اضافي تعيين مي گردد که اين استانداردها باعث مي شود با مقايسه نرخ مواد جذب شده و استاندارد آن با هم گزارشي به مديران مي دهدکه با استفاده از آن مديران از طريق آن مي توانند دلين کاهش بازدهي توليد وارزيابي آن در جهت يه طرف کردن اين گونه نقاط ضعف ياري مي دهد.
انحراف ترکيب مواد:
پس ازتعيين استاندارد مشخصات محصول ، انحرافي که معرف اختلاف بين هزينه است استاندارد مواد با توجه به فرمول استاندارد ساخت محصول وهزينه استاندارد مواد براي توليد واقعي باشد را مي توان محاسبه نمود.انحراف ترکيب مواد در واقع از ترکيب اساسي به نسبتي متفاوت با نسبت هاي استاندارد مشخصات مواد ناشي مي شود.
انحراف بازده مواد:
بازده را مي توان بعنوان مقدار محصول اوليه توليد شده از مقدار معين مواد مصرف شده تعريف کرد. انحراف بازده ناشي از تفاوت بين بازده واقعي و بازده مورد انتظار بر اساس مواد واقعي مصرف شده درتوليد مي باشد.
استفاده مديريت از تجزيه و تحليل انحرافات:
هزينه هاي توليد اکثرمتاثرازعوامل داخل واحد تجاري مي باشند که مديريت تا حد زيادي مي تواند کنترل هاي لازم را نسبت به آنها اعمال نمايد.مديريت واحد تجاري با استفاده از استانداردها مي تواند نسبت به ميزان تاثير کوششهاي انجام شده در رابطه با توليد و هم چنين عملکرد سرپرستان فوايد آگاهيهاي لازم را کسب نمايد.
انحرافات سر بار کارخانه شامل انحرافات هزينه ، قابل کنترل ، ظرفيت بلا استفاده وحجم کارائي. بيانگر موفقيت يا عدم موفقيت در اعمال کنترل نسبت به هزينه هاي سربار متغير و ثابت مي باشد. با محاسبه انحرافات عمليات خاتمه نمي يابد بلکه اين محاسبات آغازي براي انجام تجزيه و تحليل وبررسي هاي بيشتر خواهد بود.                                                                                                                                           
در برخي موارد انحرافات ايجاد شده مي تواند بعنوان ضابطه اي جهت سنجش ميزان مطلوبيت يک استاندارد مدنظر قرارگيرد و هم چنين اين اجازه را به مديريت بدهد تا کوشش هاي خود را جهت داده تجديد نظرهاي لازم را بر اساس ضوابطي معتدل انجام دهد.اقدام جهت حذف علل انحرافات نامطلوب و فراهم نمودن زمينه لازم جهت اجراي عمليات بنحو مطلوب ، در چارچوب وظايف و اختيارات مديريت قرار دارد ولي کارکنان سرپرستي و عملياتي در رابطه با واقعيتهائي که انجام اقدامات اصلاحي را جهت کنترل هزينه ها فراهم مي کند.سيستم اطلاعاتي حسابداري متکي مي باشند.


Label
نظرات در مورد:هزينه يابي استاندارد تايين استانداردها و تجزيه وتحليل انحرافات

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک