$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > روانشناسی و علوم تربیتی

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 تحقیق و مقالات رایگان روانشناسی و علوم تربیتی
آموزش

تاریخ ایجاد 1389/08/17  تعدادمشاهده  968

 

مقدمه
گامـي نـو:

مااصرار نداريم كه شيوه آموزشي جديد ارائه نماييم بلكه شيوه هاي كلاسيك را اصلاح و بهبود بخشيم. عوض كردن هر سيستم فرق نمي كند آموزشي - مالي- اداري000 هزينه هاي زيادي مصرف مي كند مثل تعديل نيروي انساني، هزينه هاي اداري ـ آموزشي و امكانات جديد و …
ولي اصلاح و بهبود هزينه كمي مي برد، بهره وري را افزايش مي دهد و ما از حداقل امكانات مي توانيم حداكثر استفاده را ببريم.
ما نبايد از شيوه هاي غربي و شرقي به طور مطلق استفاده نماييم بلكه شيوه هاي تجربه شده مثل ژاپن را به سبك ملي و ايراني تغيير و تطبيق دهيم و از آن بهره مند شويم.
ما سعي داريم با تلفيق شيوه هاي آموزشي موجود و بكار بردن مهارتهاي زير:
- مديريت
- زندگي
- مشاهده
- مشاركت
- محيط
- ارتباط

بعد از هر دوره آموزش كساني را تربيت كرده باشيم كه توانايي كار عملي همراه با مهارتهاي نفوذ و ارتباط را به آساني بكار ببرند.
وظيفه ما نشان دادن راه نو و هدفمند مي باشد كه بارها بدون برنامه و به تنهايي طي كرده و آن را رها كرده ايم.
ما در اين راه نقاط ضعف و قوت را نشان مي دهيم و هر شخص با توجه به آموخته هاي خود بايد راه را ادامه دهد تا به نتيجه مطلوب برسيم.
آمـوزش
1- آموزش مستمر ضمني: اين گونه آموزشها در طول عمر به گونه سازمان نيافته در محيط خانواده، محل كار و اجتماع براي شخص تجربه شده و جزء فرهنگ شخص قرار مي گيرد و با آن رشد پيدا مي كند.

2- آموزش رسمي يا مدرسه اي : يا كلاسيك نظام آموزشي از ابتدايي تا تحصيلات عالي دانشگاهي .

3- آموزش غير رسمي: هر گونه آموزش و كارآموزي سازمان يافته خارج از نظام مدرسه اي ورسمي اطلاق مي شود. آموزش عقيدتي ـ سياسي، بهداشتي، تعاون و مهارت فني وحرفه اي بدون توجه به سن وشرايط فردي.


آموزش هشتگانه


در آموزش الگوي تدريس هوش هشتگانه داريم كه به شرح هر كدام مي پردازيم:

1- هوش لفظي -زباني: از طريق خواندن، نوشتن، بحث‌، سخنراني و حافظه بهتر ياد مي گيرند.

2- هوش منطقي -رياضي: از طريق قياس، اعداد، طرحها، مسأله و نظم بهتر ياد مي گيرد.

3- هوش بصري -فضايي : از طريق تصاوير، شكل، تجسم، نقشه، نمودار و رنگ بهتر ياد مي گيرند.

4- هوش موسيقيايي -وزن: از طريق قافيه وزن و آهنگ بهتر ياد مي گيرند.

5- هوش بدني -جنبشي: از طريق حركت، بازي، لمس كردن و بازيگري بهتر ياد مي گيرند.

6- هوش برون فردي: از طريق مشاركت در گروه، ارنباط با ديگران و همكاري بهتر ياد مي گيرند.

7- هوش درون فردي: برخي دوست دارند در انزوا و تنهايي كار كنند.

8- هوش طبيعت گرا: پديده هاي طبيعي و شناخت و تشخيص و طبقه بندي بهتر ياد مي گيرند.
 
 
 
 
 
استانـدارد آمـوزشـي
كتب و جزوات و متون زيادي درباره روش ها و الگوها و شيوه ها وفنون تدريس نوشته شده است كه هر كدام تحت عنواني به بررسي و بحث در مورد روش هاي تدريس پرداخته اند . اين منابع كمكي در راستاي اعتلاي كيفيت آموزشي با طرح موضوعات، مدرسين را در ارائه آموزش و اجراي تدريس ياري كرده اند.
قبل از هر آموزش رياست مجموعه آموزشي با همكاري مسئولين آموزشي برنامه جامعي را بايد فراهم آورند. برنامه ريزي آموزشي به معناي فرآيند اتخاذ مجموعه از تصميمات براي انجام اقدامات مربوط به امور آموزشي در آينده مي باشد.
برنامه ريزي آموزشي به مفهوم جديد براي اولين بار دركشور شوروي در سال 1923 مورد استفاده قرار گرفت. هدف برنامه ريزي آموزشي فراهم ساختن فرصتهاي يادگيري هر چه بيشتر براي گروه هاي واجب التعليم و علاقه مند به يادگيري از يك سو وتربيت نيروي كار ماهر مورد نياز توسعه اقتصادي كشور بوده است.
با شدت پيدا كردن توسعه و فناوري اطلاعات در حال تغيير و تحول بودن جامعه و رويارويي با بحران ها وچالش ها و به وجود آمدن موجهاي جديد ما بايد خود را آماده كنيم تغييرات را پذيرا باشيم و بهترين استفاده را از آن ببريم.
بعد از بيست سال تجربه نظام اموزشي و نسلي كه از اين مديريت آموزشي موجود به جامعه بازگشت نموده اند بدون هيچ گونه تخصص و كارآئي همگان صف كشيده در جلو مراكز كاريابي و اداره كار وپشت دربهاي بسته كارخانجات و ادارات منتظر هستند كه آيا در كار پذيرفته خواهند شد يا نه؟
مسئولين مؤسسات كساني را از بين انبوه شركت كنندگان انتخاب مي كنند كه بهترين شرايط و تخصص ها را داشته باشند البته با تجربه كاري چند ساله و حالا مسئولين آموزشي به فكر چاره افتاده و آموز شهاي عملي و كارگاهي را مكمل آموزش هاي تئوريك نموده اند. و بعد از اين كنكاش شاخه كار و دانش و رشته هاي كاربردي راتوسعه داده اند.
 
مهارتهاي فني ومفهومي وانساني
فني: توان كار برد دانش و روش فنون و تجهيزات ، تجربه و آموزش.

مفهومي: توانايي شناخت پيچيدگيهاي سازمان وعمليات يك واحد مشخص چگونه با گردش كار كل سازمان تناسبي برازنده پيدا مي كند. هدف سازمان خود را با كل مناسب نماييم.

انساني: توان و قضاوت لازم براي كار با مردم بوسيله مردم .

انگيزش، ارتباط رهبري، قدرت ونظارت خشنودي.

انگيزش:

1- افراد بايد به گونه اي جذب شوند كه نه تنها به سازمان بپيوندند بلكه در آن سهيم شوند.
2- كاري كه انجام مي دهند واستخدام مي شوند با دلبستگي و وابستگي به سازمان انجام مي دهند.

عوامل گوناگون موثر در فرآيند انگيزش:

ويژگيهاي فردي:

1- وابستگي ها وعلاقه ها.
2- نگرش ها ونمونه ها را.
الف ـ درباره خود.
ب ـ درباره شغل.
ج ـ درباره جنبه هاي وضعيت كاري.

3- نيازها ونمونه ها را.
الف ـ امنيت.
ب ـ اجتماعي.
ج ـ كسب موفقيت.

ويژگي هاي شغلي:

الف ـ انواع مشوقهاي دروني را.
ب ـ درجه اختيار در كار.
ج ـ مقدار باز خورد و عملكرد مستقيم.
د ـ درجه گوناگوني وظايف.
 
همگامـي ايـران با تحولات جهانـي:

با توجه به اين واقعيت كه تا سال 1400 تشكيل دهكده جهاني به واقعيت مي پيوندد, ايران نيز متاثر از اين جهاني شدن صنعت و اقتصاد بايد به طور طبيعي عواملي را كه در تحولات اقتصادي و اجتماعي جهاني شدن وجود دارد در برنامه هاي آموزشي خود منظور نمايد. از آنجا كه نظام آموزشي باشد در خدمت توسعه اقتصادي, اجتماعي و فرهنگي كشور باشد, لذا ساز و كاري بايد ايجاد شود كه از آن طريق بتوان ارتباط مستقيمي بين توسعه اقتصادي, اجتماعي و توسعه آموزشي برقرار كرد. از طرفي با توجه به اينكه نظام حكومتي ما جمهوري اسلامي است و بسياري از تعاليم عاليه اسلامي نقش موثري در تعالي بشري دارند, لذا در طرح نظام آينده آموزشي بايد از رهنمودهاي تعاليم عاليه اسلامي استفاده شود. همچنين به منظور دست يافتن به آرمانهاي جمهوري اسلامي و با در نظر گرفتن تحولات اجتناب ناپذير ويژه در بخش فني و حرفه اي كه نقش موثرتري در حل معضل بيكاري و توسعه اقتصادي دارد, تعيين گردد. مبناي برنامه بيست و پنج ساله اقتصادي, اجتماعي, فرهنگي, سياسي جمهوري اسلامي ايران بر پايه توسعه نيروي انساني, طي برنامه 25 ساله (1400-1376) تدوين گرديد كه با توجه به اهميت هر يك از بخشهاي آن, همكاري هماهنگ و منسجمي از سوي بخشهاي مختلف كشور ضروري مي باشد.
در ادامه به گونه اي موجز به هدفهاي كيفي كه بايد در توسعه آموزش هاي فني و حرفه اي همواره مدنظر باشد و نيز به استراتژي ها و راهبردهاي لازم در اين بخش اشاره مي شود:
پرورش جنبه هاي فرهنگي, رفتاري, مهارتي در هنرجويان بر اساس ملاكهاي اسلامي و نيازهاي برنامه توسعه اقتصادي و اجتماعي تا سال 1400.
- ايجاد فرصتهاي مساوي براي كليه افراد جامعه در دسترسي به آموزش هاي فني و حرفه اي در زمينه هاي موردنياز فردي و جامعه.
- افزايش كارايي دروني و بيروني آموزش هاي فني و حرفه اي افزايش مشاركت و نظارت مردم در توسعه آموزش هاي فني و حرفه اي و ارتقاي آموزش هاي فني و حرفه اي.
- اشاعه دانش فني و گسترش آموزش هاي فني و حرفه اي رسمي و غيررسمي در قالب يك نظام سازمان يافته.
- افزايش نسبت كاركنان فني و تخصصي جامعه و اصلاح ساختار هرم شغلي تخصصي جمعيت شاغل كشور.
- انطباق برنامه هاي درسي و محتواي آموزش ها با نيازهاي جامعه و مقتضيات ناشي از توسعه علوم و تكنولوژي.
- بهبود شاخصهاي كيفي و كمي آموزشي در كليه سطوح.
- مدرنيزه كردن آموزش هاي فني و حرفه اي بر اساس توسعه اقتصادي, اجتماعي.
- تدارك لازم جهت اجراي دقيق نظام آموزش متوسطه.
كارگر يك مهارته كسي است كه مي تواند مهارتش را در ارتباط با دانش فني با دقت و صحت بيشتري بروز دهد و كارگر چندمهارته كسي است كه مهارتهايي را با دقت و صحت در چندين كار مرتبط به هم همراه با دانش فني موردنظر داشته باشد.
- اجراي تناسب آموزش فني و حرفه اي در راستاي نيازهاي توسعه كشور.
- افزايش سهم زنان در آموزش هاي فني و حرفه اي.
- نزديك نمودن بخش آموزش به بازار كار.


 
استراتـژي و راهبردهـا:

1- اخذ عوارض آموزشي در تجارب و صنعت به منظور افزايش كمك به آموزش هاي فني و حرفه اي.
2- ارائه دوره هاي آموزشي براي ارتقاي دانش معلمان فني و حرفه اي با توجه به آموزش هاي نو.
3- يكي نمودن ارزش آموزش غيررسمي و رسمي آموزش هاي فني و حرفه اي از طريق كنترل و يكسان نمودن محتواي دروس برنامه.
4- ارائه انعطاف پذير آموزش هاي فني و حرفه اي و روشهاي آزاد يادگيري آموزش هاي فني و حرفه اي كه مي تواند به ارتقاي يادگيري كمك نمايد.
5- ارائه دوره هاي آموزشي نوين در زمينه مشاوره شغلي و تحصيلي مدارس فني و حرفه اي.
6- ايجاد مراكز مشاوره شغلي.
7- افزايش تعداد مشاوران شغلي و تحصيلي.
8- استفاده از نرم افزار كامپيوتري به منظور توسعه آموزش.
9- تاكيد بر آموزش هاي زبان خارجه به منظور استفاده بهينه از اطلاعات و يافته ها.
10- كم كردن حجم دوره هاي آموزشي رسمي- غيررسمي از طريق تلفيق آموزش با نيازهاي صنعتي.
11- تجديد ساختار استانداردهاي آموزشي.
12- آموزش مربيان و مدرسان آموزش هاي فني و حرفه اي در رشته هاي مربوط به تكنولوژي جديد.
13- توسعه و بهبود سطح زير ساخت هاي (فضاهاي) آموزشي.
14- انتقال تكنولوژي مناسب در راستاي توسعه مناطق روستايي.
15- توسعه سيستمهاي اطلاعاتي.
16- تربيت نيروي انساني در سطح مهارتي و سطوح مياني مديريتي.
17- استفاده از سيستم آموزشي چند رسانه اي با نرم افزارهاي كامپيوتري.
18- استفاده از شبكه به منزله ابزاري جهت تامين نيازهاي مربوط به مواد درسي مناسب و كافي.
19- آموزش نيروي انساني در زمينه هاي مشخص مهارتي جهت تامين نيازهاي بنيادي.
استفاده از روش هاي كاربردي در آموزش هاي فني و حرفه اي وتخصصي
روش هاي آموزشي, بخشي از تكنولوژي آموزشي را تشكيل مي دهد و از آنها مي توان به عنوان ابزار تسهيل كننده براي يادگيري و تغيير در نگرش ها, بينش ها و ارزش هاي از پيش تعيين شده استفاده بهينه كرد.
روش هاي آموزشي در تعامل عوامل موثر در امر آموزش, زماني مي تواند موثر باشد كه اجزاي آن يعني ياد دهندگان, يادگيران, موضوع يادگيري, زمان و مكان يادگيري و منابع مالي, فيزيكي و انساني براي يادگيري در ارتباط متقابل باشند.
روش هاي آموزشي در جدول ها و نمودارها نشان داده شده اند؛ هر يك از آنها مي تواند در ايجاد توانايي ها و مهارتهاي شغلي مديران و كاركنان مفيد و سازنده باشد. نقش مربي, مدرس, و استاد در بهره گيري از اين روش ها در برنامه هاي آموزشي به منظور مشاركت, همفكري, برخورد انديشه و تفكر مديران و كاركنان موجب مي شود انگيزه فراگيري و مشاركت براي بحث در فراگيري به وجود آيد.
استفاده از روش هاي آموزشي در برنامه هاي آموزشي حرفه اي و تخصصي از طريق مربيان, مدرسان, و استادان در راستاي تحقق هدف هاي آموزشي و ايجاد مهارتهاي ادراكي رفتاري و فني مي تواند رشد و پرورش ذهني, فكري, عاطفي و روحي مناسب را در فراگيران تغيير دهد و در آنها تحول ايجاد كند.


 
روش چيست؟
روش در برگيرنده معاني و مفاهيم خاصي است كه در فعاليت هاي اقتصادي, اجتماعي و فرهنگي, متناسب با هدف ها, ويژگي ها, و شرايط خاص هر يك از بخش هاي مذكور كاربرد دارد و از شيوه هاي خاص خود بهره مي جويند به طوري كه در مسائل اداري و آموزشي نيز براي تحقق بخشيدن به هدف هاي كلي و يا جزئي از شيوه هاي مختلف استفاده مي شود و جريان كار را ساده, سريع, و كيفي مي كند.
مثلاً در امور دفتري و بايگاني در خصوص جريان نامه هاي وارده و صادره, ثبت و نگهداري آنها, امروزه به لحاظ ضرورت و اهميت, روش هاي مكانيزه (رايانه اي) جايگزين روش هاي دستي گذشته شده است و همچنين در مورد روش هايي كه در تنظيم اسناد مالي به كار گرفته مي شد. امروزه نرم افزارهاي مالي به كمك مديران مالي آمده اند و روند كار مالي را در زمينه هاي درآمد و هزينه تسهيل كرده اند ضمن آنكه اطمينان, دقت, و صحت جريان كار را نيز به وجود آورده اند. در مورد فعاليتهاي ديگر در سازمان هاي دولتي و غيردولتي, امور پستي, حمل و نقل, گمركي, توليد و فروش و ساير خدمات در سازمان هاي مربوط, روش هاي جديد رايج شده است و تغييرات زيادي را در بهبود كيفيت كالا و خدمات به وجود آورده است. نمونه اين نوع تغيير و تحولات و جا به جايي روش ها در سطح سازمان هاي منطقه اي, ملي, و فراملي زياد است.
امروزه مورد پژوهان و محققان همواره در تلاش هستند تا شيوه هايي را كشف كنند كه در جهت ساده و كيفي كردن امور در بخش هاي مربوط به سازمان خود بتوانند از اختراعات, ابداعات, و نوآوري هاي به دست آمده استفاده كنند و در معرض نمايش و استفاده عموم بگذارند.
متاسفانه بخش آموزش در ايران از اين مقوله جدا مانده زيرا برخي از مدرسان و استادان با شيوه هاي قديمي و گذشته در كلاس ها به صورت يكسويه عادت كرده اند و يافته هاي علمي و ذهني خود را با استفاده از شيوه ها و روش هاي معمول سخنراني به فراگيران منتقل مي كنند آنان مايل نيستند به هيچ وجه خود را با آخرين روش هاي آموزش كاربردي و عملي تجهيز كنند و از تكنولوژي روز آموزشي در ارائه مطالب درسي حداكثر استفاده مطلوب را ببرند.
تكنولوژي عصر حاضر زمينه هاي يادگيري را ساده كرده, توانايي مدرسان را در برقراري ارتباط با فراگيران و تعامل فكري بين آنان بالا برده است. استفاده از روش هاي گروهي, روح همدلي, همياري و مشاركت را در تعليم و تعلم به وجود آورده است و در افزايش قدرت تصميم گيري و تجزيه و تحليل مسائل سازماني فراگيران را توانمند ساخته است.
دانشمندان و متخصصان كشورهاي پيشرفته از روش ها و شيوه هاي آموزشي در مسائل و موضوع هاي مختلف درسي براي تحقق بخشيدن به هدف يا هدف هاي مختلف به صورت كاربردي و عملي استفاده مي كنند.
نگارنده در اين نوشته بيشتر سعي كرده است در جهت شفاف كردن و تبيين واژه روش و چگونگي استفاده از آن در آموزش براي مسئولان آموزشي و مدرسان نكات چندي را توضيح دهد تا درك مشتركي بين مسئولان آموزشي و مدرسان دوره هاي كاربردي به وجود آيد.


واژه روش در نوشته هاي ادبي, تاريخي, اداري و آموزشي در برگيرنده مفاهيم و معاني زير است:

- اسلوب, طريقه, و سبك؛
- رويه و راه هاي فراگيري دانش ها و مهارتها؛
- طرز انجام يك فعاليت؛
- نشان دادن گام به گام فعاليت؛
- راه هاي ايجاد نظم و ترتيب خاص در تفكر؛
- گاهي از كلمه تكنيك به عنوان فن نيز استفاده مي شود؛
- د انگليسي در برابر لغت "متد" آمده است.
- روش عبارت است از چگونگي مراحل انجام كار كه به تدريج راه را به سوي حقايق پيچيده و دشوار هموار مي سازد و فعاليتي است كه شرايط و موجبات يادگيري را در فرآيند آموزش ساده مي كند.
به عبارت ديگر, روش هاي آموزشي راه ها و شيوه هايي هستند كه كاربرد آنها موجب تغييرات رفتاري در فراگيران مي شود.
 
 
 
مراحل يادگيـري در نظام آمـوزش هاي كاربـردي
از آنجا كه نقش آموزش تغيير و تحول, رشد, و پرورش فراگيران با هر ويژگي تحصيلي, تجربي, سني و موقعيت شغلي و سازماني است. نيازهاي شناختي (دانش), مهارتي, و عاطفي و ارزشي (بينش) متفاوت اند و مراحل يادگيري آنان با چگونگي استفاده از روش هاي آموزشي نيز متفاوت است. حيطه هاي يادگيري در آموزش بزرگسالان عبات است از:

قلمـرو شناخت -دانش:

تاكيد بر هدف هايي دارد كه نتايج عقلاني آن افزايش معلومات- آگاهي, فهم و اطلاعات و توانايي تفكر و انديشيدن است و در واقع آنچه كه به قواي ذهني مربوط مي شود. تغيير در دانش فراگيران روش هاي آموزشي خاصي را مي طلبد كه در فرآيند يادگيري به صورت جزء مشخص مي شود.


 
فرآينـد يادگيـري دانش:

- مرحله آشنايي يعني فراگير ابتدا با تعاريف, توصيف كلمات و اصطلاحات پيچيده دانش موردنياز آشنايي پيدا مي كند.

- مرحله تجزيه و تحليل يعني فراگير مسايل را تميز مي دهد تفكيك و مشخص مي كند.

- مرحله درك كردن يعني فراگير استنتاج مي كند و رابطه علت و معلول را تعيين و نسبت به بسط مطالب و تغيير آن اقدام مي كند.

- مرحله كاربرد يعني فراگير اطلاعات تحليل شده را به نحو مطلوب به كار مي گيرد.

- مرحله ارزيابي يعني فراگير و مجريان آموزشي مقايسه و نتيجه گيري مي كنند. كه آيا در ارائه آموزش هاي مربوط مدرسان و استادان براي هر يك از مراحل فوق از روش هاي آموزشي ويژه اي استفاده كرده اند؟
 
قلمـرو مهـارت - توانش
قلمرو مهارت تاكيد بر تحقق هدف هايي دارد كه نتيجه مطلوب آن توانايي و مهارت در نوشتن, مذاكره, شنيدن, حل مسئله و سخت افزارهاي موجود در محيط هاي اداري و سازماني و در واقع مواردي است كه بر جنبه هاي فيزيولوژيكي ارتباط دارد و مدرسان و استادان براي ايجاد مهارتها و قابليت از روش هايي استفاده مي كنند كه در نمودار مهارتها مشخص شده است.


فرآينـد يادگيـري مهـارت:

- مرحله تقليد يعني فراگير شاهد و ناظر بر اجراي عمليات يا پروژه اي است كه فرآيند اجراي عمليات را تقليد مي كند. شاهد چگونگي استفاده از سخت افزارها, مثلاً در آموزش, راه اندازي پروژكتورها, تلويزيون مدار بسته و فرآيند اجراي دوره است كه عيناً انجام مي دهد.

- مرحله تمرين يعني فراگير با انجام دادن پروژه, به كارگيري اورهد, فيلم, نوار ويدئو و ساير سخت افزارهاي آموزشي را طبق برنامه آموزشي تمرين مي كند.

- مرحله كاربرد يعني فراگير پس از آزمون سعي و خطا و چگونگي به كارگيري مناسب سخت افزارها, مهارت لازم را پيدا مي كند.

- مرحله ارزيابي يعني فراگير آنچه را عمل كرده مقايسه مي كند, آزمايش مي كند و تشخيص مي دهد. بنابراين, ضروري است كه مدرس و استاد براي ايجاد مهارتهاي موردنياز فراگير از روش هاي آموزشي مربوط كه نمودار مهارتها مشخص شده است استفاده كند.

قلمـرو نگرش -بينش :

تاكيد بر تحقق هدف هايي دارد كه احساس, علايق, ارج نهادن ارزشها, باورها, تلقي ها و برداشت هاي فراگيران تغيير كند در واقع, آنچه مربوط به مسائل روحي, رواني, و عاطفي فراگيران مي شود. مدرسان و استادان براي تغيير اين نگرش ها از چه روش هاي آموزشي بايد استفاده كنند كه به هدف هاي آموزشي دست پيدا كنند (در نمودار مربوط مشخص شده است).

فرآينـد يادگيـري تغيير نگـرش:

- مرحله برخورد با مفاهيم (كنش): يعني فراگير مفاهيم را در گروه خوب گوش مي كند, دقت و توجه دارد, و در ذهن مي سپارد.

- مرحله برخورد متقابل (كنش): يعني فراگير در گروه پاسخ مي دهد, عمل مي كند, و گزارش مي دهد.

- مرحله ارزش گذاري: يعني فراگير بر مي گزيند, توصيف مي كند, و كامل مي كند.

- مرحله تدوين و انجام: يعني فراگير مرتب مي كند, ادغام مي كند, و سازمان مي دهد.

- مرحله نهادينه كردن تلقي, باورها: يعني فراگير تشخيص مي دهد, استفاده مي كند, و تجديدنظر مي كند. بنابراين, حيطه يادگيري فوق نياز به استفاده از روش هايي دارد كه مدرسان و استادان براي تحقق هدف هاي آموزشي بتواند از آنان به درستي استفاده كنند.

با توجه به شرايط فرهنگي و آموزشي كشور, ضروري است هر چه سريعتر به منظور سهولت كار و انطباق روش ها با هدف ها و عوامل ديگر آموزشي, موسسات و مراكز آموزشي روش هاي كاربردي را در طراحي و اجراي برنامه هاي آموزشي مشخص كنند و مدرسان و استادان اين مراكز هرچه زودتر نسبت به توانايي استفاده از روش هايي كه در نمودار مشخص شده است خود از تجهيز و آماده كنند.

توانايي هاي مورد نياز در استفـاده از روش هـاي كاربـردي:

هر مدرس دوره هاي آموزش كاربردي علاوه بر داشتن دانش لازم و عامل بودن به موضوعي كه ارائه مي دهد بايد داراي مجموعه اي توانايي هاي اوليه باشد:

- توانايي در شروع سخنراني و فضاسازي براي تعامل فكري و ذهني فراگيران؛

- توانايي در بيان مفاهيم و شيوايي مطالب مورد بحث؛

- توانايي در ايجاد انگيزه براي مشاركت در بحث ها و مسائل ارائه شده؛

توانايي در ايجاد پرسش و پاسخ و خارج شدن از فضاي يكسو و يكطرفه؛

- توانايي در ارائه منطقي مطالب و حفظ توالي موضوع هاي مورد بحث برحسب تجانس و هماهنگي فراگيران؛

- توانايي در برقراري ارتباط موثر بين فرد با فرد, فرد با گروه, گروه با فرد, و گروه با گروه؛

- توانايي در كارهاي عملي و كارگاهي و هدايت فراگيران به سوي هدف هاي از قبل تعيين شده؛

- توانايي استفاده از سخت افزارها و نرم افزارهاي آموزشي بر اساس ارائه طرح درس؛

- توانايي در سنجش ميزان يادگيري و پيشرفت فراگيران بر اساس هدف هاي آموزشي از پيش تعيين شده.
 
 
برقراري ارتباط روش هاي آموزشي با مهارتهايشغلي
روش هاي آموزشي موردنياز در دوره هاي آموزش كاربردي در نظر گرفته شده براي مربيان, مدرسان, استادان و مسئولان آموزشي در نمودار شماره 1 به گونه اي تفكيك و طبقه بندي شده اند كه در نهايت به هدف هاي آموزشي اداركي, رفتاري, فني و مشترك دست يابند. اين هدف ها همان تغيير رفتار فرد در يكي از مهارتهاي شغلي خود است.
روش هاي آموزش كاربردي ابزاري هستند كه راه رسيدن به هدف هاي آموزشي را در برنامه هاي پيش بيني شده تسهيل و از هدر دادن منابع آموزشي جلوگيري مي كنند.

نمايش برقراري ارتباط روش هاي آموزشي با مهارتهاي شغلي



برقراري ارتباط روش هاي كاربردي با هدف هاي آموزشي:

ضروري است مربيان, مدرسان و استادان از روش هاي عنوان شده در نمودار در راستاي تحقق هدف هاي آموزشي به شرح زير حداكثر استفاده را ببرند:

- ارتقاي سطح علمي فراگيران و چگونگي استفاده از نرم افزارها؛
-ايجاد مهارتهاي سخت افزاري؛
- آشنايي با فنون و تكنيك هاي اجراي كار؛
- توسعه و پرورش ذهن؛
- تقويت مهارتهاي اوليه (نوشتاري, گفتاري, شنيداري و ديداري)؛
- افزايش قدرت تجزيه و تحليل مسائل سازماني در مديران و كاركنان؛
- افزايش قدرت تفكر و حضور ذهن نسبت به مسائل سازماني در مديران و كاركنان؛
- افزايش قدرت تصميم گيري؛
- تقويت ارتباط هاي موثر در گروه (رابطه فرد با فرد, گروه با فرد, و گروه با گروه)؛
- مهارت در ايجاد انگيزه و اعتماد به نفس؛
- تقويت مهارتهاي مديريتي و سرپرستي و ...؛
- ايجاد توانمندي در به كارگيري يافته هاي علمي و فني در قلمرو مديريت؛
- ايجاد تحول در روحيه مديران از طريق جايگزيني سيستم هاي پويا؛
- تلاش در ايجاد وحدت تفكر در مديريت اجرايي كشور. بديهي است به كارگيري روش هاي مندرج در نمودار شماره 1 كه هم اكنون پاره اي از آنها مورد استفاده مدرسان و استادان قرار مي گيرد مستلزم آن است كه مدرسان و استادان دوره هاي حرفه اي تخصصي و مهارتي, توان و قابليت لازم را در استفاده بهينه از آنان داشته باشند در غير اين صورت آموزش ها به صورت سنتي كما في السابق ارائه خواهد شد و اثربخشي و كارآيي لازم را نخواهد داشت.
 
 
كاربرد روش هاي آموزشي در دوره هاي حرفه اي, تخصصي ومهارتي
رديف
عنوان روش
معادل انگليسي
مهارتهاي ادراكي
مهارتهاي رفتاري
مهارتهاي فني
1
آموزش و پژوهش عملي
Action Training and Research
X
-
-
2
شاگردي
Apprenticeship
-
-
-
3
مجمع
Assembly
X
-
-
4
تكاليف
Assembly
X
-
-
5
تحرك ذهني
Assignments (hand- outs)
-
-
-
6
جلسات بحث گروهي
Brain Storming
-
-
-
7
قضاياي اداري
Case Method
-
-
-
8
مورد پژوهشي
Case Study
X
-
-
9
روش درمانگاهي
Clinic Method
X
-
-
10
بحث و مناظره
Colloquy
X
-
-
11
آموزش مكاتبه اي
Correspondence- Learning
X
-
-
12
حادثه بحراني
Critical Incident
X
-
-
13
كنفرانس
Conference
X
-
-
14
نمايش -نمايش دادن طرز انجام دادن عمل در حضور فرگيران
Demonstration
-
-
-
15
بحث و گفتگو
-
X
-
-
16
ارائه و نمايش مطالب و لوازم آموزشي
Discussion
X
-
-
17
آموزش از راه دور
Display and Exhibits -with Materials
X
-
-
18
بازديد از محيط هاي آموزشي
Distance Education
X
-
-
19
روش آموزش پنج مرحله اي هربارت
Field Trips
X
-
-
20
نمايش فيلم هاي آموزشي
Films (With Materials)
X
-
-
21
بحث آزاد در هر زمينه
Forum
X
-
-
22
توزيع جزوه هاي آموزشي
Hand outs (With Materials)
X
-
-
23
بحث گروهي
Group Discussion
-
-
-
24
آزمايشگاه هاي روابط انساني
Human Relations Laboratories
-
-
-
25
آموزش هاي كازيه اي كارورزي
In- Baskets Training Internship
X
-
-


ادامه جدول
رديف
عنوان روش
معادل انگليسي
مهارتهاي ادراكي
مهارتهاي رفتاري
مهارتهاي فني
26
آموزش نحوه انجام دادن
Job Instruction Training
-
-
X
27
كنترل نحوه آموزش فراگير
Learner- Acquisition- Control
X
X
X
28
سخنراني
Assembly
X
-
-
29
بازي هاي مديريت
Management Games
-
-
X
30
مدل سازي
Modeling
-
-
X
31
مدل همراه با مطالب مربوطه
Models (With Materials)
X
-
X
32
خبرنامه ها و بولتن هاي خبري
Newsletters (With Materials)
X
-
-
33
فن تهيه ديدگاه هاي گروهي
Nominal Group Techinque
-
-
X
34
كلاس هاي آزاد
Open Classroom
-
X
-
35
بحث گروهي هدايت شده
Panel
X
-
-
36
حل مسئله -مشكل
Problem- Solving
X
X
-
37
آموزش برنامه اي
Programmed Instruction
X
-
-
38
چاپ و توزيع مطالب آموزشي
Publication- and Distribution of
X
-
X
39
جلسات پرسش و پاسخ
Q & A Sessions
X
-
-
40
مطالعه مطالب مربوط به درس
Related Reading
X
-
-
41
ايفاي نقش
Role Playing
X
-
-
42
ميزگرد آموزشي
Round Table Traning
X
X
-
43
سمينار
Seminar
X
-
-
44
آموزش حساسيت
Sensitivity Training
X
X
-
45
سرفصل مطالب درسي
Syllabus
-
X
-
46
سمپوزيم
Symposium
X
-
-
47
تشكيل گروه -سنديكا
Synicates
X
-
-
48
همانند سازي
Simulation
X
-
-
49
گردش هاي علمي و بازديد
Tours
X
-
-
50
تكنيك دلفاي
Delphi-Technique
X
-
-
51
نوار تلويزيوني مدار بسته
Videotape-With Materials
X
X
-
52
كارگاه آموزشي
Workshop
 
 
 
 
 
برقراري ارتباط روش هاي آموزشي با مهارتهايشغلي
روش هاي آموزشي موردنياز در دوره هاي آموزش كاربردي در نظر گرفته شده براي مربيان, مدرسان, استادان و مسئولان آموزشي در نمودار شماره 1 به گونه اي تفكيك و طبقه بندي شده اند كه در نهايت به هدف هاي آموزشي اداركي, رفتاري, فني و مشترك دست يابند. اين هدف ها همان تغيير رفتار فرد در يكي از مهارتهاي شغلي خود است.
روش هاي آموزش كاربردي ابزاري هستند كه راه رسيدن به هدف هاي آموزشي را در برنامه هاي پيش بيني شده تسهيل و از هدر دادن منابع آموزشي جلوگيري مي كنند.
 
- آشنايي با فنون و تكنيك هاي اجراي كار؛
- توسعه و پرورش ذهن؛
- تقويت مهارتهاي اوليه (نوشتاري, گفتاري, شنيداري و ديداري)؛
- افزايش قدرت تجزيه و تحليل مسائل سازماني در مديران و كاركنان؛
- افزايش قدرت تفكر و حضور ذهن نسبت به مسائل سازماني در مديران و كاركنان؛
- افزايش قدرت تصميم گيري؛
- تقويت ارتباط هاي موثر در گروه (رابطه فرد با فرد, گروه با فرد, و گروه با گروه)؛
- مهارت در ايجاد انگيزه و اعتماد به نفس؛
- تقويت مهارتهاي مديريتي و سرپرستي و ...؛
- ايجاد توانمندي در به كارگيري يافته هاي علمي و فني در قلمرو مديريت؛
- ايجاد تحول در روحيه مديران از طريق جايگزيني سيستم هاي پويا؛
- تلاش در ايجاد وحدت تفكر در مديريت اجرايي كشور. بديهي است به كارگيري روش هاي مندرج در نمودار شماره 1 كه هم اكنون پاره اي از آنها مورد استفاده مدرسان و استادان قرار مي گيرد مستلزم آن است
نمايش برقراري ارتباط روش هاي آموزشي با مهارتهاي شغلي
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 


برقراري ارتباط روش هاي كاربردي با هدف هاي آموزشي:

ضروري است مربيان, مدرسان و استادان از روش هاي عنوان شده در نمودار در راستاي تحقق هدف هاي آموزشي به شرح زير حداكثر استفاده را ببرند:

- ارتقاي سطح علمي فراگيران و چگونگي استفاده از نرم افزارها؛
-ايجاد مهارتهاي سخت افزاري؛

 
 
 
 
 
 
 
نتيجـه گيـري
از بدو پيدايش انسان تاكنون, روش ها و فنون در تعليم و تربيت و يادگيري به عنوان امري مستمر و دائمي معمول و متغير بوده است و در اعصار مختلف, انسان براي سهولت يادگيري و انتقال مفاهيم از ابزارهاي مختلف استفاده مي كرده است.

يكي از ويژگي هاي انسان, اثرپذيري و اثرگذاري آن در خانواده, مدرسه, اداره, جامعه, و جهان است. برقراري ارتباط در محيط هاي آموزشي صورت مي پذيرد كه نتايج آن معادل كردن مسائل عاطفي, روحي و ذهني انسان ها باشد؟ و با كدام روش مي توان رفتارها و برخوردهاي مطلوب و منطقي ايجاد كرد كه نتايج آن متعادل كردن رفتارهاي غيرمتعادل, عادات ناپسند, و عكس العملهاي منفي انسان ها باشد؟ با كدام روش مي توان در گفتار, رفتار, و اعمال خود تغيير ايجاد كرد كه نتايج آن در محيط هاي كاري شوق, شادي, و خشنودي همراه داشته باشد؟

شكل گيري روند طبيعي انسان, چون خوگرفتن, عادت كردن در محيط هاي خانوادگي, مدرسه, و سازمان امري طبيعي و خصيصه اي انساني است كه در موقعيت هاي مختلف زندگي شكل مي گيرد. حال اگر ضرورت تغيير در روش هاي انجام دادن كار به لحاظ سرعت, دقت, صحت, و كيفيت انجام كار پيدا شود در نخستين وهله واكنش نشان مي دهد. چون آشنايي و تسلط در استفاده از روش هاي جديد انجام دادن كار را ندارد. خواهان حفظ وضع موجود است و در برابر هرگونه تغيير و تحول در وضع موجود است و در برابر هرگونه تغيير و تحول در شيوه هاي انجام كار معترض مي باشد. در اغلب دستگاه هاي اداري مقاومت در برابر تغيير و تحول و به كار نگرفتن روش ها و شيوه هاي مطلوب ديده مي شود.

متاسفانه در بخش آموزشي كماكان همان روش هاي قديمي و سنتي استاد- شاگردي و متكلم وحده بودن را در برنامه هاي آموزشي بطور يكسويه به كار مي گيرند.

در حالي كه انسان معاصر امروزي در يك چرخشگاه تمدني قرار گرفته است كه همه امور در حال گذر و ناپايدارند. به اين معني كه هدف ها, راهبردها, موازين, اصول و روابط اجتماعي, عهدنامه ها و ميثاق هاي اجتماعي, محيط زيست, فنون, تكنيك ها, اطلاعات, سيستم ها و روش هاي انجام كار در حال تغيير و تحول هستند. در عصري حركت مي كنيم كه هر لحظه پديده هاي جديدي در زمينه هاي مختلف وارد بازار كار و مصرف مي شود. حال در شرايط كنوني چگونه ياد دهندگان به خود اجازه مي دهند كه با ابزارهاي گذشته در برنامه هاي آموزشي حرفه اي و تخصصي از روشهاي جديد آموزش استفاده نكنند و بعد تصور كنند كه در كارشان اثربخشي, كارآيي و بهره وري دارند؟ فعلاً روش برخورد استادان و مدرسان در كلاس ها بيشتر تئوريك است تا كاربردي, هر چند زمينه هاي تئوريك و كاربردي, تعامل گريزناپذير با يكديگر دارند. اما بحث بر سر ارتقاي سطح علمي فراگيران است كه استادان و مدرسان در ارائه مطالب تئوري بيشتر در كلاس هاي عملياتي و كاربردي با استفاده از روش هاي مربوط برخورد مي كنند. ناكارآمدي روش ارائه مطالب تئوري, تجربه سال هاي گذشته كشورهاي پيشرفته است كه به صورت تحكمي و تعبدي برخورد مي كردند ولي امروزه به لحاظ مشاركت مستقيم فراگيران در امر يادگيري تحول چشمگيري در خلاقيت و نوآوري و كشف پديده هاي جديد به وجود آمده است. البته لازم به ذكر آنكه بايد اين نكته را نيز به خاطر داشت كه در انتخاب روش هاي تدريس فقط توانايي ها و قابليت هاي ذهني و فيزيكي مدرسان و استادان مورد توجه قرار نمي گيرد, بلكه در اجراي فرآيند يادگيري, شخصيت, منش, نحوه برخورد از لحاظ روحي, عاطفي و ذهني نيز مورد نظر هستند و مضافاً اينكه متناسب با نيازها, سطح, و تفاوت هاي فردي فراگيران بايد روش هاي آموزشي مناسب انتخاب شود تا حداكثر استفاده بهينه از عوامل موثر در امر آموزش هاي حرفه اي بشود. زيرا برخي از فراگيران به لحاظ تفاوت هاي فردي فقط با ديدن (تصاوير, نمودارها, جداول آماري و دادن نمايش و به تصوير كشيدن كلمات روي وايت برد) زمينه و قدرت يادگيري دارند و بعضي از فراگيران با شنيدن صوت و آهنگ صدا (سخنراني ها, گفت و شنودها, شعارها, راديو و تلويزيون, و ساير وسايل صوتي) بيشتر قدرت يادگيري دارند. عده اي از فراگيران از طريق حركات بدني (به كار بردن دست, پروژه هاي حركتي ورزشي و تكان دادن سر و صورت, گردش هاي علمي و كارهاي كارگاهي و عملياتي) زودتر از ديگران به نتيجه مي رسند و تعدادي هم در شرايط طبيعي طبق برنامه آموزشي از قبل تعيين شده بر اساس اصول و ضوابط خاص و نظام حاكم بر امور آموزشي ياد مي گيرند. در نهايت بعضي فراگيران در شرايط بهتر يادگيري قرار مي گيرند كه در انتخاب موضوع, تنوع مطالب آموزشي, زمان, مكان و شيوه هاي حضوري و غيرحضوري خود نقش دارند.

خلاصه آنكه مدرسان و استاداني مي توانند در تدريس موفق باشند كه به انواع فنون و روش هاي يادگيري آگاهي و تسلط داشته باشند تا در اجراي فرآيند آموزشي هدف هاي آموزشي تحقق پيدا كند.

يادگيري در واقع نتيجه دادوستد اطلاعاتي بين فراگيران و فرادهندگان و محيط آموزشي است كه فراگير ياد بگيرد و فرادهندگان ياد بگيرند كه چگونه ياد بدهند.
 
آموزش ارزشيابي مهارتهاي يادگيري نوشته رزبا- اسپراگ –في يل - فانك، ترجمه دانش فر و رستگار، انتشارات مدرسه چاپ اول، سال 1379
- دفر، مرتضي (1371)، تكنولوژي آموزشي، گردآوري سخنراني اساتيد، انيس


Label
نظرات در مورد:آموزش

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک