تربيتمعلم و آموزش ضمن خدمت
ü اهمیت تربیتمعلم
ü سابقهٔ تاریخی و قوانین مهم تربیتمعلم
ü دانشسرای کشاورزی و سایر مراکز تربیتمعلم
ü دانشگاه تربیتمعلم
ü تربیتمعلم پس از انقلاب اسلامی (قوانین و مقررات آن)
ü آموزش ضمن خدمت
ü تشکیلات ادارهٔ کل تربیتمعلم و آموزش نیروی انسانی و اهم وظایف
ü بررسی کمی و کیفی تربیتمعلم، آموزشهای ضمن خدمت و تأمین نیروی انسانی
اهميت تربيتمعلم
يکى از سازمانهاى مهم آموزش و پرورش هر جامعه سازمانى است که در آن معلمان مورد نياز دورههاى مختلف تحصيلى تربيت مىشوند؛ زيرا محصول اين نوع سازمانها، معلمانى هستند که نقطهٔ آغاز هر تحول آموزشى و پرورشى هستند و قادر هستند با دانش و مهارتى که کسب کردهاند، چهرهٔ سازمانهاى آموزشى را دگرگون سازند و فضاى مدارس را به فضاى محبت، رشد و بالندگى روحافزا و لذتبخش مبدل کنند و با انتقال عناصر فرهنگى به نسل نوخاسته و اِعمال روشهاى مناسب تربيتي، موجبات رشد شخصيت کودکان، نوجوانان را فراهم سازند.
نظر به اهميت نقش معلمان و اعتبار و ارزشى که بر آنان متصور است، سرمايهگذارى بهمنظور تربيت و تأمين اين رکن مهم تعليم و تربيت بهترين و سودمندترين نوع سرمايهگذارى است. گسترش اين قبيل سازمانها مهمترين وظيفهٔ مديران رده عالى آموزش و پرورش و مديران رده بالاى کشور است. ”زيباترين اِصلاح و بازسازى آموزش و پرورش در صورتىکه معلم به تعداد کافى و با کيفيت مطلوب در اختيار نباشد، با شکست روبهرو خواهد شد“ .
سابقهٔ تاريخى و قوانين مهم تربيتمعلم
ü قانون تأسیس دارالمعلمین و دارالمعلمات (دارالمعلمین مرکزی)
ü قانون تربیتمعلم و تأسیس دانشسراهای مقدماتی
تکريم شخصيت معلمان و توجه به آداب معلمى و متعلمى از ديرباز در فرهنگ اسلامى و ايرانى ما، جايگاه خاصى داشته است. نگارش دو کتاب ادبالصغير و ادبالکبير (دادبه) و رسالةُالمعلمين (جاحِظ) و آدابالمتعلمين (محمدبن سحنون) و کتاب تعليمالمتعلم، طريقالتعليم (زرنوجي) و نوشتههاى معلم دوم ابونصر فارابى و تهذيبالاَخلاق (ابنمسکويه) و آثار و ديدگاههاى ابوعلى سينا و ايهاالولد و کيمياى سعادت (امام محمد غزالي) و ادب الدنيا و الدين (ابوالحسن ماوردي) و مکارمالاْخلاق (شيخ طبرسي) و اخلاق ناصرى (خواجه نصيرالدين طوسي) و مُنْيةُالمريد فى آدابِالمفيد و المُسْتَفيد (شهيد ثاني) و مباحثى از گلستان سعدى و غيره مؤيد اين امر است.
تا زمان تأسيس دارالمعلمين و دارالمعلمات در سال ۱۲۹۷ ش که بحث خواهد شد، معلمان مکتبخانهها و مدارس در مراکزى که اختصاص به تربيتمعلم داشت، تربيت نمىشدند. معلمان مدارس اغلب از ميان طلاب کوشا و با استعدادى انتخاب مىشدند که در جلسات استاد با سؤال و جواب، لياقت خود را نشان مىدادند و يا تعليقاتى بر کتابهاى موجود مىافزودند و رسالههاى علمى مىنوشتند. از آنجا که استادان در جريان پيشرفت شاگردان خود بودند، اجازهاى نيز به آنان اعطاء مىکردند. اين اجازهنامه را که در واقع دانشنامه يا گواهينامهٔ معلمى بود، استاد هر حوزهٔ درسى به خط خود مىنوشت و به تفصيل، موقعيت علمى متعلم را شرح مىداد.
مکتبدارى نيز يک حرفهٔ خصوصى بود و افرادى که حوصله و آمادگى براى آموزش کودکان داشتند، به شغل معلمى و مکتبدارى مىپرداختند. براى اين امر تا تصويب قانون اساسى معارف و مصوبات شوراى عالى معارف، اجازهنامهاى لازم نبود. بعضى از مکتبداران در بعضى از مناطق کشور، دورهٔ مقدمات و در مواردى دورهٔ سطح را نيز در حوزههاى علميه گذرانده بودند.
در سال ۱۲۹۰ ش بهمنظور بالا بردن سطح سواد معلمان تهران کلاسهاى مخصوص (آموزش ضمن خدمت) در مدرهٔ دارالفنون تشکيل شد که علاوه بر تدريس علوم و ادبيات، درس ديگرى با عنوان اصول تعليم براى آشنائى معلمان با اصول اوليهٔ تربيت اطفال مطرح شد.
در سال ۱۲۹۰ ش بهموجب قانون، اولين بار با اعزام سى نفر براى تحصيل در خارج از کشور موافقت شد که پانزده نفر از آنها، براى تحصيل در رشتهٔ تعليم و تربيت و اشتغال در سمت معلمى در نظر گرفته شدند.
قانون تأسيس دارالمعلمين و دارالمعلمات (دارالمعلمين مرکزى)
ü دارالمعلمین عالی
قانون تأسيس دارالمعلمين و دارالمعلمات در سال ۱۲۹۷ ش تصويب شد و بدين ترتيب از اين تاريخ ايجاد مراکز تربيت معلمان زد و مرد صورت قانونى بهخود گرفت اين مرکز متشکل از دو شعبهٔ ابتدائى و عالى بود. دورهٔ تحصيل در شعبهٔ ابتدائى سه سال و شرط ورود به آن داشتن گواهينامهٔ شش سالهٔ ابتدائى بود.
در نظامنامهٔ اساسى دارالمعلمين مرکزى به برنامههاى اين دو شعبه، هيئت اداري، وظايف رئيس، ناظم، دفتردار، نظم داخلي، روابط معلمان با متعلمان و بودجه و مقررات امتحانى اشاره شده است. در مادهٔ اول اين نظامنامه آمده است:
”دارالمعلمين مرکزي، مدرسهاى است دولتى و مجانى تحت ادارهٔ وزارت معارف که براى تعليمات ابتدائيه و حد معينى از تعليمات متوسطه تربيتمعلم مىکند و با اين نظر منقسم به دو شعبه مىباشد؛ يکى شعبهٔ ابتدائي، ديگر شعبهٔ عالي. مدت تحصيل در شعبهٔ عالى چهار سال تعيين شده بود.“
در اين نظامنامه هيئت ادارى دارالمعلمين مرکزى عبارت بود از رئيس، ناظم، دفتردار، کتابدار، يک طبيب مخصوص و چند نفر خدمتگزار.
دارالمعلمين عالى
در سال ۱۳۰۷ براى تربيت دبير مورد نياز دبيرستانها، دارالمعلمين مرکزى به دارالمعلمين عالى تبديل و برنامهٔ تربيتمعلم متوسطه پايهگذارى شد و اساسنامهٔ آن به تصويب شوراى عالى معارف رسيد. اين مرکز در سالهاى بعد به دانشسراى عالى و دانشگاه تربيتمعلم تغيير نام داد. طبق اين اساسنامه، دارالمعلمين عالى به دو قسمت علمى و ادبى تقسيم شد. قسمت علمى شامل رياضيات، طبيعيات، فيزيک و شيمى و شعبهٔ ادبى شامل فلسفه، ادبيات، تاريخ و جغرافيا بود. دارندگان گواهينامهٔ کامل متوسطه شعبهٔ ادبى و شعبهٔ علمى مىتوانستند در شعبهٔ ادبى يا علمى اين مؤسسه براى تحصيل ثبتنام کنند. طبق اساسنامهاى که از طرف وزارت معارف در سال ۱۳۰۸ تصويب و ابلاغ شد، تدريس علوم تربيتى در دارالمعلمين عالى معمول گرديد و دانشجويان هريک از شعب اين مرکز چنانچه داوطلب شغل معلمى بودند، بايد علاوه بر تحصيل در شعبهٔ خود، موارد علوم تربيتى را نيز فرا مىگرفتند و امتحان مىدادند.
قانون استخدام فارغالتحصيلان دارالمعلمين عالى
بهموجب اين قانون - که در آذر ۱۳۰۸ به تصويب رسيد - دارندگان درجهٔ ليسانس دارالمعلمين عالى از امتيازات استخدامى خاصى برخوردار شدند. فارغالتحصيلان در بدو استخدام با رتبهٔ چهار استخدام مىشدند و رتبههاى بعد را سريعتر از ديگر مستخدمان دولت طى مىکردند.
وزارت معارف مکلف بود فارغالتحصيلان دارالمعلمين عالى را در مدارس دولتى به خدمت بگمارد. دولت نمىتوانست تا زمانىکه وزارت معارف به فارغالتحصيلان اين مرکز نياز دارد، آنان را در ادارات ديگر به خدمت بپذيرد.
قانون تربيتمعلم و تأسيس دانشسراهاى مقدماتى
”بهموجب اين قانون - که در ۱۱ اسفند ۱۳۱۲ به تصويب رسيد - دولت مکلف شده است از اول فروردين ۱۳۱۳ تا مدت پنج سال، ۲۵ باب دانشسراى مقدماتى و يک باب دانشسراى عالى دختران در تهران و در ولايات تأسيس کند و دانشسراى عالى پسران را تکميل نمايد.“ در اين قانون عنوانهاى ”آموزگار“ براى معلم ابتدائي، ”دبير“ براى معلم متوسطه و ”هنرآموز“ براى معلم هنرستان و ”استاد“ براى معلم مدسهٔ عالى و دانشگاه وضع شد. براساس اين قانون، شرط ورود به دانشسراهاى مقدماتي، داشتن تحصيلات سه سالهٔ متوسطه و شرط ورود به دانشسراهاى عالى داشتن گواهينامهٔ کامل متوسطه بود. در اين قانون مقرر شده است که ”دانشسراها بايد جملگى شبانهروزى و مجانى باشند و دانشسراهاى مقدماتى براى مدارس ابتدائى آموزگار و دانشسراى عالى براى دانشسراهاى مقدماتى و دبيرستانها معلم تربيت کنند. رؤسا و استادان دانشسراى عالى بايد درجهٔ دکترى و رؤساى دانشسراهاى مقدماتى بايد ليسانس دانشسراى عالى داشته باشند“.
”گواهينامهٔ دانشسراهاى مقدماتى از لحاظ استخدامي، معادل ديپلم کامل متوسطه و دانشنامهٔ پايان تحصيلات دانشسراى عالى معادل با ليسانس و داراى مزاياى اختصاصى از لحاظ استخدام بوده است. بهموجب اين قانون هريک از دانشسراها يک دبستان يا يک دبيرستانِ ضميمه خواهند داشت و شاگردان سال دوم بايد در آنجا تمرين معلمى را انجام دهند“. علاوه بر نکات يادشده، مقررات مربوط به تعهد خدمت فارغالتحصيلان، ميزان مقررى آموزگاران و دبيران و شرايط بازنشستگى آنان نيز تعيين شده است.
طبق آئيننامهٔ اجرائى اين قانون ”نخستين دانشسراهاى مقدماتى در شهرهاى تهران، تبريز، اصفهان، شيراز، کرمان، مشهد، رشت، بيرجند، رضائيه، بروجرد، کرمانشاه، اهواز و يزد تأسيس شد. ميزان پرداخت حقوق ماهانهٔ دبيران و دانشياران، بالاترين حقوق شروع خدمات دولتى تعيين گرديد“.
توسعهٔ دانشسراهاى مقدماتى و تشکيل کلاسهاى کمک آموزگارى
بهموجب قانون تعليمات اجبارى مصوب ۱۳۲۲ ش دانشسراهاى مقدماتى در مناطق مختلف کشور بهتدريج توسعه يافت و علاوه بر تأمين معلمان مدارس ابتدائى از طريق دانشسراهاى مقدماتى کلاسهاى کمک آموزگارى نيز برابر اساسنامهٔ مربوط تشکيل شد. هرچند براى مدت محدودى تربيتمعلم از طريق دانشسراهاى مقدماتى متوقف شد، اين مراکز تا سال ۱۳۵۸ با تغييراتى از نظر مدت تحصيل، مهمترين مراکز تربيت و تأمين معلمان ابتدائى شهر و روستا بوده است.
دانشسراى کشاورزى و ساير مراکز تربيتمعلم
بهمنظور تربيت آموزگاران فنى براى دبستانهاى کشاورزيِ روستائى در ۲۳ ارديبهشت ۱۳۲۸ اساسنامه و برنامهٔ دانشسراى کشاورزى به تصويب شوراى عالى فرهنگ رسيد. فارغالتحصيلان اين دانشسرا موظف بودند اصول کلى کشاورزى جديد را بهطور علمى و عملى در قصبات و روستاها تعليم دهند.
ü دانشسرای تربیتبدنی
ü دورهٔ یکسالهٔ تربیتمعلم
ü تربیتمعلم کودکان استثنائی
ü دانشسراهای راهنمائی تحصیلی
ü دانشسرای عشایری
ü مراکز تربیتمربی کودک
ü تأمین معلم از طریق سپاه دانش
ü مؤسسهٔ تربیتمعلم و تحقیقات تربیتی
دانشسراى تربيتبدنى
براى تربيت آموزگاران مرد و زن مخصوص دبستانهاى کشور، اساسنامه و برنامهٔ دانشسراى تربيتبدنى در دوم مرداد ۱۳۲۷ به تصويب شوراى عالى فرهنگ رسيد. فارغالتحصيلان اين دانشسراها موظف بودند در مدارس ابتدائى امور ورزش و تربيتبدنى را بهعهده گيرند.
دانشسراى عشايرى
هدف از تأسيس اين مراکز، تربيت آموزگار براى تدريس در دبستانهاى عشايرى بوده است. اساسنامه و برنامهٔ اين مراکز در دى ماه ۱۳۳۴ به تصويب شوراى عالى فرهنگ رسيد و نخستين مرکز آن در سال ۱۳۳۵ در شيراز تأسيس شد. از شرايط ورود به دانشسراى عشايرى ايلىبودن، داشتن گواهينامهٔ ششم ابتدائى و قبولى در امتحان ورودى بوده است. دوره آموزش در دانشسراهاى عشايرى يک سال تمام (دوازده ماه) تعيين شده بود.
دورهٔ يکسالهٔ تربيتمعلم
بهمنظور تأمين معلمان مورد نياز دورهٔ ابتدائي، دورهٔ يکسالهٔ تربيتمعلم در ۱۳۳۸ تأسيس شد. بهموجب اساسنامهٔ مصوب، داشتن ديپلم کامل متوسطه در يکى از رشتههاى متوسطه از شرايط ورود به آن بوده است. به فارغالتحصيلان اين مراکز، فوقديپلم داده مىشد. محل خدمت آنان نيز در مدارس راهنمائى تحصيلى شهر و روستا بود.
مراکز تربيتمربى کودک
بهمنظور تأمين مربيان مورد نياز کودکستانها و دورهٔ آمادگي، مراکز متعددى در تهران و شهرستانها تأسيس شد و از سال ۱۳۵۱ به بعد گسترش يافت. از شرايط ورود به اين مراکز داشتن گواهينامهٔ ديپلم کامل متوسطه و مدت تحصيل ابتدا شش ماه و سپس يک سال تحصيلى بوده است؛ فقط بانوان مىتوانستند در اين مراکز تحصيل کنند.
تربيتمعلم کودکان استثنائى
بهمنظور تربيت و تأمين معلمان کودکان استثنائي، اساسنامهٔ اين مراکز در سال ۱۳۴۷ از تصويب شوراى عالى آموزش و پرورش گذشت. داشتن ديپلم کامل متوسطه و توفيق در امتحانات ورودى از شرايط اصلى ثبتنام در مراکز تربيتمعلم استثنائى بوده است. دارندگان ديپلم کامل متوسطه با گذراندن يک سال تحصيلى و بهصورت روزانه در مدارس ابتدائى به تحصيل مىپرداختند.
تأمين معلم از طريق سپاه دانش
با شروع کار سپاهيان دانش، مراکز تربيتمعلم يکساله بهتدريج منحل شد و تدريس در مدارس سپاه دانش روستاها بهعهدهٔ کسانى بود که بهجاى خدمت سربازى - با ديپلم کامل متوسطه و گذراندن دورهٔ چهارماههٔ آموزشى - به اين امر مبادرت مىورزيدند.
دانشسراهاى راهنمائى تحصيلى
با تغيير ساختار آموزش و پرورش در سال ۱۳۴۵ و پيشبينى دورهٔ راهنمائى تحصيلى در نظام آموزش و پرورش ايران، دانشسراهاى راهنمائى تحصيلى از سال تحصيلى ۱۳۴۹-۱۳۵۰ در تهران و شهرستانها تأسيس شد. طبق اساسنامهٔ مصوب شوراى عالى آموزش و پرورش در اين مراکز، ابتدا رشتههاى تحصيلى علوم تجربي، رياضي، علوم انساني، حرفهوفن و زبان خارجى داير و مدت تحصيلى در اين مراکز دو سال معين شد.
مؤسسهٔ تربيتمعلم و تحقيقات تربيتى
در سال ۱۳۴۳ دانشسراى عالى منحل شد و بهجاى آن سازمان تربيت معلم و تحقيقات تربيتى بهوجود آمد. اين سازمان داراى سه مؤسسهٔ تربيت دبير، تربيت مدير و راهنماى تعليماتى و مؤسسهٔ تحقيقات و مطالعات تربيتى شد.
دانشگاه تربيتمعلم
در مرداد ۱۳۴۶ مجدداً دانشسراى عالى داير شد و داراى چهار مؤسسه بهشرح ذيل بود:
۱. مؤسسهٔ تربيت دبير براى تربيت دبيران رشتههاى مختلف مورد نياز وزارت آموزش و پرورش
۲. مؤسسهٔ تربيت مدير و راهنماى تعليماتى
۳. مؤسسهٔ تدريس رياضيات
۴. مؤسسهٔ تحقيقات و مطالعات تربيتى.
در شهريور ۱۳۵۳ دانشسراى عالى به دانشگاه تربيتمعلم تغيير يافت. اين دانشگاه داراى شعبههائى بهنام دانشسراى عالى در يزد، زاهدان و سنندج بود. براى تربيت دبيران مورد نياز کشور در بعضى از دانشگاهها، دانشکدهاى بهنام دانشکدهٔ علومتربيتى ايجاد شد که وظيفهٔ اصلى آنها تربيت دبير در شعبههاى مختلف بوده است. در دانشسراى عالى سپاه دانش و مدارس عالى نيز دانشجويانى در رشته دبيرى فارغالتحصيل شدهاند.
قانون الحاق ۲ ماده به قانون اجازهٔ تأسيس دانشسراهاى مقدماتى و عالى
بهموجب اين قانون - مصوب خرداد ۱۳۵۴ ش- دانشآموزان يا دانشجويان شاغل به تحصيل در مراکز تربيتمعلم و دبير يا رشتههاى دبيري، بهعنوان کارآموز شناخته شده و به آنان حقوق کارآموزى پرداخت مىشود. در ماده يک اين قانون آمده است:
”وزارت آموزش و پرورش مىتواند داوطلبان ورود به مراکز آموزشى تربيتمعلم از قبيل مراکز تربيت مربى کودک و دانشسراهاى عشايري، مقدماتي، راهنمائى تحصيلي، عالي، هنرسراهاى مقدماتى و مراکز تربيت دبير حرفهاى را که در امتحانات ورودى قبول مىشوند يا در مؤسسهٔ آموزشى که وزارت آموزش و پرورش براى تربيتمعلم، دانشآموز يا دانشجو معين مىکند از تاريخ اشتغال به تحصيل بهعنوان کارآموز در رشتهاى که تحصيل مىکنند، بپذيرد و به آنان حقوقى برابر پايه يک گروه مربوط به مدرک تحصيلى لازم، جهت ورود به رشتهٔ مورد نظر بپردازد؛ مشروط بر اينکه سن داوطلب در موقع ثبتنام با اِحتساب دوران رسمى تحصيل از هجده سال تمام کمت نباشد“
بهموجب تبصرههاى اين ماده هزينهٔ سرانهٔ شبانهروزى داوطلبان تحصيل از حقوق کارآموزى آنان کسر مىشود. مدت تحصيل کارآموزان در صورت استخدام، در حکم خدمت آزمايشى محسوب مىشود و فارغالتحصيلان مراکز تربيتمعلم بايد دوبرابر مدت سالهاى تحصيلى خود در وزارت آموزش و پرورش خدمت کنند.
در اين قانون پرداخت وام مسکن و وام ضرورى کارکنان وزارت آموزش و پرورش و هزينهٔ درمان دانشآموزان طبق آئيننامهاى مورد تأکيد قرار گرفته است.
تربيتمعلم پس از انقلاب اسلامى (قوانين و مقررات آن)
س از انقلاب اسلامى در اساسنامهها و آئيننامهها و برنامههاى مراکز تربيتمعلم و تربيت دبير دانشگاهها تغييراتى بهوجود آمد و در مورد کارآموزان اين مراکز آموزشى و استخدام آنان قوانينى وضع شد و براى تربيت و تأمين معلمان مدارس ابتدائي، استثنائي، راهنمائى تحصيلي، متوسطهٔ عمومى و فنى و حرفهاى رشتههاى جديدى به رشتههاى قبلى افزوده شد.
ü دانشسراهای تربیتمعلم
ü گروه هماهنگی تربیتمعلم
ü تأمین معلم از طُرق دیگر
ü مراکز تربیتمعلم (دو ساله)
ü مراکز تربیتمعلم فنی و حرفهای
ü دانشگاههای تربیتمعلم و دانشکدههای ...
دانشسراهاى تربيتمعلم
براى تربيت و تأمين معلمان دورهٔ ابتدائى بخشها و روستاها مراکزى بهنام دانشسراهاى تربيتمعلم در شهرهاى کوچک و بخشها تأسيس شده است. طبق اساسنامهٔ مصوب اسفند ۱۳۶۲ در شوراى عالى آموزش و پرورش، دورهٔ تحصيل بهمدت چهارسال تحصيل مىکنند و پس از گذراندن امتحانات نهائى موفق به اخذ ديپلم کامل متوسطه در رشتهٔ آموزش و پرورش ابتدائى مىشوند. دارندگان مدرک دوم متوسطه نيز مىتوانند بهمدت دو سال در اين مراکز تحصيل کنند و ديپلم مزبور را دريافت دارند. دانشسراهاى تربيتمعلم معمولاً بهصورت شبانهروزى اداره مىشود و به هر دانشآموز معلم در مدت تحصيل ماهانه مبلغى بهعنوان کمکهزينهٔ تحصيلى و حقوق کارآموزان پرداخت مىشود. فارغالتحصيلان اين دوره موظف هستند دو برابر مدت سنوات تحصيلى در وزارت آموزش و پرورش خدمت کنند. نصب و عزل رؤساى دانشسراهاى تربيتمعلم با نظر رئيس آموزش و پرورش منطقه و با تأييد مديرکل استان صورت مىگيرد. يکى از شرايط ثبتنام و ارائهٔ تحصيل در اين مراکز، بومىبودن داوطلبان است.
برنامههاى درسى دورهٔ چهارساله شامل دروس عمومى و دروس تربيتى است. شرايط ثبتنام، ادامهٔ تحصيل، پرداخت حقوق کارآموزي، حضور در محيط شبانهروزى و مقررات امتحانى در آئيننامههاى آموزشى و تربيتي، انضباطي، مالي، ادارى و امتحانى اين مراکز مشخص شده است. مسئوليت برنامهريزى بهمنظور توسعهٔ اين مراکز و نظارت بر فعاليتهاى آنها با دفتر تربيتمعلم کشور است.
مراکز تربيتمعلم (دو ساله)
در اساسنامهٔ اين مراکز که مورد تجديدنظر قرار گرفته و در سال ۱۳۶۲ به تصويب شوراى عالى آموزش و پرورش رسيده است، اهداف اين مراکز، مدت دوره، شرايط داوطلبان، رشتههاى تحصيلي، شرايط و شيوهٔ انتخاب رؤساى مراکز، مورد بحث قرار گرفته است.
براساس مفاد اين اساسنامه:
- هدف از تأسيس مراکز تربيتمعلم، تربيت معلمان صالح، ذىفن، آگاه و معتقد به ولايت فقيه، براى تأمين نيروى انسانى مورد نياز آموزش و پرورش دورههاى قبل از دبستان، دبستان و راهنمائى تحصيلى سراسر کشور است.
- دورهٔ تحصيل در اين مراکز دو سال است.
- مراکز تربيتمعلم معمولاً بهصورت شبانهروزى اداره مىشود.
- دانشجويان مراکز تربيتمعلم ”دانشجو معلم“ ناميده مىشوند.
- دانشجو معلمان در طول مدت تحصيل برابر قانون مربوط از حقوق کارآموزى استفاده خواهند کرد و پس از فراغت از تحصيل موظف به دستکم پنج سال خدمت در وزارت آموزش و پرورش هستند.
- داشتن مدرک تحصيلى ديپلم متوسطه در يکى از رشتههاى تحصيلى مورد نياز و موفقيت در مسابقات ورودى از جمله ضوابط ورود به مراکز تربيتمعلم است.
- رشتههاى تحصيلى اين مراکز عبارت است از:
۱. آموزش ابتدائى
۲. ادبيات فارسى
۳. زبان خارجى
۴. هنر
۵. علوم رياضى
۶. علوم اجتماعى
۷. تربيتبدنى
۸. علوم تجربى
۹. علوم دينى و عربى
۱۰. حرفهوفن
۱۱. امور پرورشى
۱۲. کودکان استثنائى (نابينا، ناشنوا و عقبماندهٔ ذهنى).
- به فارغالتحصيلان، گواهينامهٔ فوق ديپلم تخصصى در رشتهٔ مربوط اعطاء مىشود.
- رؤساى مراکز تربيتمعلم با پيشنهاد مديرکل آموزش و پرورش استان و تأييد دفتر تربيتمعلم و با حکم معاون تربيت و تأمين نيروى انسانى منصوب مىشوند.
گروه هماهنگى تربيتمعلم
بهمنظور بررسى و تصويب برنامهها و مقررات آموزشى مربوط به مراکز تربيتمعلم دوساله و فراهمکردن زمينهٔ اوليهٔ تحصيل فارغالتحصيلان اين مراکز در سطح کارشناسى در دانشگاههاى کشور، تشکيل گروه خاصى بهنام گروه هماهنگى تربيتمعلم در تاريخ ۱۳/۱۲/۶۴ به تصويب شوراى عالى انقلاب فرهنگى رسيد که رياست اين گروه برعهدهٔ وزير آموزش و پرورش گذارده شد و اعضاء آن با موافقت وزراى فرهنگ و آموزش و پرورش انتخاب مىشوند.
بهموجب اين مصوبه، گروه هماهنگى تربيتمعلم يکى از گروههاى هفتگانهٔ شوراى عالى برنامهريزى وزارت فرهنگ و آموزش عالى تعيين شد.
براساس مصوبات گروه هماهنگى تربيتمعلم و تأييد مفاد آنها در شوراى عالى برنامهريزى وزارت فرهنگ و آموزش عالى مقرر شد:
- گزينش دانشجو براى مراکز تربيتمعلم دو ساله از طريق کنکور سراسرى دانشگاهها انجام گيرد.
- دورهٔ دو سالهٔ مراکز تربيتمعلم، دورهٔ کاردانى تلقى شود و مقررات آموزشى دانشگاهها از نظر ترمى بودن و واحدى کردن دروس و غيره در اين مراکز نيز اجراء شود.
- دروس مراکز دوساله مانند دروس کاردانى شامل دروس عمومي، تربيتى و اختصاصى باشد.
- به فارغالتحصيلان، مدرک فوق ديپلم داده شود و اين مدرک ارزش علمى و استخدامى داشته باشد.
- جدول ساعات دروس و برنامهٔ تفصيلى هر درس در تمام رشتههاى تحصيلى مورد بررسى و تجديدنظر قرار گيرد. براى اين امر، گروههاى مطالعاتى متعدد در سازمان پژوهش و برنامهريزى آموزشى وزارت آموزش و پرورش با حضور استادان و کارشناسان ذىربط تشکيل شود.
- رشتههاى تحصيلى مورد نياز وزارت آموزش و پرورش در سطح کاردانى مربوط به تربيتمعلم عمومى و فنى و حرفهاى مشخص شود.
- سياستهاى کلى بهمنظور ايجاد و گسترش دورههاى کارشناسى پيوسته و ناپيوسته براى فارغالتحصيلان مراکز تربيتمعلم دوساله مشخص شود.
علاوه بر موارد فوق، کليهٔ رشتههاى دبيرى دانشگاهها و برنامهٔ درسى آنها با توجه به نيازهاى وزارت آموزش و پرورش مورد تجديدنظر قرار گيرد.
مراکز تربيتمعلم فنى و حرفهاى
اين مراکز بهمنظور تربيت و تأمين دبيران مورد نياز در رشتههاى فنى و حرفهاى و طبق اساسنامه مصوب ايجاد شدهاند. در اين مراکز علاوه بر تحصيل در دورهٔ کارداني، تعدادى از فارغالتحصيلان آموزشکدههاى فنى و حرفهاى در سطح کارشناسى تحصيل مىکنند و پس از اتمام دورهٔ تحصيل در هنرستانهاى فنى و حرفهاى به تدريس مىپردازند. تأمين معلم از طُرق ديگر
با توجه به روند رشد دانشآموزان در مدارس شهرى و روستائي، وزارت آموزش و پرورش همهساله به تعداد بسيارى آموزگار و دبير نياز دارد که علاوه بر تربيت و تأمين آنان از طريق دانشسراها و مراکز تربيتمعلم و تربيت دبير دانشگاههاى کشور، از طرق زير نيز احتياجات دورههاى مختلف تحصيلى اين وزارتخانه را تأمين مىکند:
- استفاده از سرباز معلم براى روستاهاى دورافتاده براساس مفاد قانون معلمان، پزشکان و پيراپزشکان وظيفه
- استخدام و بهکارگيرى آموزشياران نهضت سوادآموزى
- پرداخت حقالتدريس به معلمان شاغل در دورههاى مختلف تحصيلى
- استفاده از داوطلبان تدريس در بعضى از مناطق شهرى و روستائى بهصورت قراردادى و پيمانى
- استفاده از دانشجويان رشتههاى مختلف دانشگاههاى کشور.
دانشگاههاى تربيتمعلم و دانشکدههاى علومتربيتى و تربيت دبير دانشگاهها
يکى از سازمانهاى مهم کشور که مجاز است هر سال صدهزار نفر از فارغالتحصيلان مراکز تربيتمعلم و دانشگاهها را بهعنوان کادر آموزشى و ادارى خود استخدام کند، وزارت آموزش و پرورش است. تربيت و تأمين درصد بسيارى از اين نيروى انسانى مورد نياز، برعهدهٔ دانشگاههاى تربيتمعلم و ديگر دانشگاهها و مؤسسات عالى کشور گذارده شده است.
پس از انقلاب اسلامى علاوه بر دانشگاه تربيتمعلم تهران بهتدريج در تبريز، زاهدان، يزد و سنندج دانشگاه تربيتمعلم بهصورت شعبه يا مستقل تأسيس شده و رشتههاى دبيرى در تعداد زيادى از دانشگاههاى تهران، استانها و شهرستانها توسعه يافته است. دانشجويان رشتههاى دبيرى برابر قانون مربوط، حقوق کارآموزى دريافت مىدارند. درصدى از دانشجويان دانشگاههاى مختلف نيز که شاغل در وزارت آموزش و پرورش هستند، از مأموريت تحصيلى استفاده مىکنند.
قانون متعهدان خدمت در آموزش و پرورش
يکى از قوانين مهمى که مىتواند آثار مثبتى بر بهبود روند تأمين و تربيت نيروى انسانى وزارت آموزش و پرورش بگذارد و مکمل قوانين مربوط به تربيتمعلم باشد، اين قانون است که مشتمل بر ۱۰ ماده و ۳ تبصره است که در خرداد ۱۳۶۹ به تصويب رسيده و مبيّن مزايائى است که داوطلبان خدمت در آموزش و پرورش مىتوانند از آنها برخوردار شوند. نکام مهم اين قانون عبارت است از:
- دانشآموزان دانشسراها و دانشجويان مراکز تربيتمعلم و دانشگاههاى تربيتمعلم و رشتههاى دبيرى دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى مکلف هستند در آغاز تحصيل خود به وزارت آموزش و پرورش تعهد خدمت بسپارند و تحصيل آنان در مراکز تحصيلى مربوط، منوط به سپردن تعهد خدمتى به وزارت مذکور يا اعلام نياز آن وزارت است.
- وزارت آموزش و پرورش مىتواند جهت تأمين نيروى انسانى آموزشى خود، از دانشجويان داوطلب دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى و طلاب حوزههاى علميه تعهد خدمت اخذ کند.
- متعهدان خدمت مکلف هستند پس از فراغت از تحصيل به ميزان دو برابر مدت تحصيل که از پنج سال کمتر نخواهد بود، در هر محلى که وزارت آموزش و پرورش تعيين مىنمايد، خدمت کنند و هيچيک از وزارتخانهها و سازمانها و مؤسسات دولتى و شرکتهاى دولتى و وابسته به دولت و شهردارىها نمىتوانند قبل از پايان يا لغو تعهد، نسبت به استخدام اين قبيل متعهدان اقدام نمايند.
- دانشجويان و دانشآموزان متعهد به خدمت از آغاز سال تحصيلى خود به استخدام آزمايشى وزارت آموزش و پرورش درآمده و از حقوق و فوقالعاده شغل مربوط به مدارک تحصيلى لازم، جهت ورود به دورهٔ تحصيلى مورد نظر برخوردار خواهند شد.
- پس از استخدام رسمي، حداکثر مدت دو سال از مدت تحصيل دانجشويان دورهٔ کاردانى و حداکثر چهار سال از مدت تحصيل دانشجويان دورهٔ کارشناسى و دانشآموزان دانشسراهاى تربيتمعلم، جزء سابقهٔ رسمى آنان منظور و از نظر ترفيع (پايه، گروه بازنشستگي) محاسبه خواهد شد.
قانون معلمان، پزشکان و پيراپزشکان وظيفه
بهمنظور تأمين معلمان مورد نياز روستاهاى دورافتادهٔ کشور و تأمين آموزشياران کلاسهاى سوادآموزي، بهويژه در مناطق محروم، به استفاده از مشمولان وظيفه که مدرک تحصيلى ديپلم و بالاتر دارند توجه شده و براين اساس، قانون مربوط در مهرماه ۱۳۶۹ به تصويب رسيده است. نکات مهم اين قانون عبارت است از:
- وزارت دفاع و پشتيبانى نيروهاى مسحل جمهورىاسلامى ايران همه ساله تعدادى از مشمولان وظيفه را که مدرک تحصيلى ديپلم و بالاتر دارند، پس از انجام دورهٔ آموزش نظامى براى انجام بقيهٔ خدمت دوره ضرورت بهمنظور خدمت در وزارتخانههاى آموزش و پرورش، بهداشت، درمان و آموزش پزشکى و نهضت سوادآموزى براى انجام دادن فعاليتهاى اصلى اين وزارتخانه در بخشهاى محروم کشور و نقاط محروم آموزشى بهصورت مأمور در اختيار وزارتخانههاى مذکور و نهضت سوادآموزى قرار مىدهد.
- مشمولان وظيفه علاوه بر طى دورهٔ آموزش نظامى موظف به گذراندن دورهٔ آموزش مهارتهاى حرفهاى طبق برنامهاى که هريک از وزارتخانهها و نهضت سوادآموزى تدوين و اعلام مىکنند، هستند.
- پس از پايان دورهٔ آموزش نظامى و مهارتهاى حرفهاي، مشمولان ديپلمهاى که در آزمايشهاى نهائى موفقيت بهدست آورند، به درجهٔ گروهبان سومى نائل خواهند شد.
- به مشمولان اين قانون در مدت خدمت ضروري، حقوق و مزايائى معادل درجهٔ استحقاقى و هزينهٔ خوراک، پوشاک و مسکن طبق ضوابط مورد عمل نيروهاى مسلح پرداخت خواهد شد.
آموزش ضمن خدمت
ü دورهٔ آموزشهای ضمن خدمت و پارهای از مقررات آنها
قال رسولالله (ص):
”اطلبواالعلم من المهد الى اللحد“ (زگهواره تا گور دانش بجوى)
پيشرفتهاى سريع علوم تجربي، رياضي، فنى و علوم انساني، بهويژه علوم تربيتي، روانشناسى و تکنولوژى آموزشى در جهان امروز، ايجاب مىکند که معلمانِ تمام دورههاى مختلف تحصيلى بهطور مستمر به دانشافزائي، خودسازى و کسب مهارتهاى لازم در انتقال عناصر فرهنگى به نسل آينده بپردازند و کودکان، نوجوانان و جوانان را با حاصل تحقيقات و تجربيات و نوآورىهاى بشرى با استفاده از شيوهها، فنون و ابزار مناسب آشنا سازند. اين امر معمولاً در دو شکل آموزش پيش از خدمت (تحصيل در مراکز تربيتمعلم) و ضمن خدمت انجام مىپذيرد و در آموزش ضمن خدمت نيز از روشهاى حضوري، نيمهحضوري، مکاتبهاي، خودآموزي، آموزش راديوئى و تلويزيونى و غيره استفاده مىشود.
در ايران يادگيرى هنگام ياددهى سابقهاى طولانى دارد، اساتيد برجستهٔ مدارس نظاميه و مدارس علوم دينى و ديگر سازمانهاى تربيتى و آموزشى کشور ما ضمن آموزش به دانشجويان، خود به دانشاندوزي، پژوهش، تأليف و تصنيف کتابهاى متعدد همت گماشتهاند. با گسترش مدارس ابتدائى و متوسطه به سبک جديد و نياز معلمان اين مدارس به اطلاعات روانشناسى و علوم تربيتى و روشهاى تدريس، در دارالفنون کلاسهاى آموزش ضمن خدمت تشکيل شد و توجه به آموزش معلمان در حين تدريس در قانون تعليمات اجبارى و ديگر قانونهاى آموزش و پرورش از جمله قانون استخدام کشورى مورد تأکيد قرار گرفت. در تشکيلات ادارى وزارت آموزش و پرورش تا سال ۱۳۴۷ ادارهٔ آموزش کارکنان زير نظر دفتر تشکيلات و روشها بهوجود آمد و در سال ۱۳۵۱ در تشکيلات جديد اين وزارتخانه براى اولين بار دفترى با عنوان دفتر آموزش ضمن خدمت ايجاد شد. در سال ۱۳۵۲ در دفتر آموزش ضمن خدمت چهار واحد پژوهش و انتشارات، برنامهريزي، اجراء کارآموزىها و ارزشيابى پيشبينى شد.
براى آموزش مديران ردههاى مختلف و کارشناسان وزارت آموزش و پرورش، انستيتوى مديريت با تشکيلات خاصى در دفتر آموزش ضمن خدمت بهوجود آمد و اعتبارات و امکانات گستردهاى براى آموزش کارکنان ادارى و آموزشى اين وزارتخانه اختصاص يافت. بهتدريج در تبريز، مشهد و شيراز مراکز آموزش ضمن خدمت توسعه يافت. تا سال ۱۳۷۰ در تشکيلات و نام اين دفتر و حيطهٔ وظايف آن تغييراتى صورت گرفت.
دورهٔ آموزشهاى ضمن خدمت و پارهاى از مقررات آنها
آموزشهاى ضمن خدمت کارکنان در وزارت آموزش و پرورش به دو شکل صورت مىگيرد:
۱. آموزشهاى کوتاهمدت که همهساله گروه بسيارى از کارکنان را دربرمىگيرد و شامل دورههاى مختلف کارآموزي، بازآموزي، دانشافزائى و گردهمائىهاى آموزشى است. به معلمان و کارکنانى که در هر دوره شرکت مىکنند، در صورت موفقيت گواهينامهٔ کارآموزى آموزش ضمن خدمت داده مىشود. معمولاً گذراندن اين دورهها علاوه بر دانشافزائي، مزاياى استخدامى و مالى نيز دارد.
۲. آموزشهاى بلندمدت يا ادامه تحصيل. از سال ۱۳۵۶ با تهيهٔ طرح ادامهٔ تحصيل معلمان مدارس راهنمائى تحصيلى از طريق گذراندن کلاسهاى حضورى و خودآموزى تا سطح فوق ديپلم، انديشهٔ آموزشهاى بلندمدت معلمان مورد توجه قرار گرفته و اين امر هماکنون توسعهٔ فراوانى يافته است.
با مجوزهاى دادهشده از طرف سازمان امور ادارى و استخدامى کشور و شوراى عالى آموزش و پرورش و شوراى عالى برنامهريزى وزارت فرهنگ و آموزش عالي، معلمان و ديگر کارکنان آموزش و پرورش مىتوانند از طرق زير ادامه تحصيل دهند:
- دورهٔ کاردانى در رشتههاى مختلف بهصورت حضورى و خودآموزى
- دورهٔ کارشناسى پيوسته در رشتههاى مختلف نظري، فنى و حرفهاى
- دورهٔ کارشناسى ناپيوسته در رشتههاى مختلف
- تحصيل در دورههاى کارشناسى ارشد و دکترى با استفاده از بورس تحصيلى يا مأموريت تحصيلى.
دورههاى آموزش ضمن خدمت بلندمدت در کلاسهاى روزانه، شبانه و ايام تابستان انجام مىگيرد. دورههاى فوق را معمولاً دانشگاههاى دولتي، دانشگاه آزاد اسلامي، مرکز مديريت دولتى و وزارت آموزش و پرورش انجام مىدهند. شرکتکنندگان در دورههاى بلندمدت از طريق کنکور سراسرى دانشگاهها، کنکور آموزش ضمن خدمت فرهنگيان و ديگر مسابقات ورودى و طبق سهميه و ضوابط مقرر پذيرفته مىشوند.
براى آگاهى بيشتر به دفترچهٔ کنکور فرهنگيان و جزوههاى منتشره از سوى ادارهٔ کل تربيتمعلم و آموزش نيروى انسانى وزارت آموزش و پرورش مراجعه شود.
تشکيلات ادارهٔ کل تربيتمعلم و آموزش نيروى انسانى و اهم وظايف
در تشکيلات جديد وزارت آموزش و پرورش مصوب ۱۳۷۴، ادارهٔ کل تربيتمعلم و ادارهٔ کل آموزشهاى ضمن خدمت در هم ادغام گرديده که زير نظر معاونت برنامهريزى و تربيت نيروى انسانى فعاليت دارد. در تشکيلات جديد علاوه بر مديرکل، معاون آموزش و معاون امور دانشجويان پيشبينى شده است. در اين تشکيلات ۹۳ پست سازمانى وجود دارد همچنين گروهها و واحدهاى زير فعاليت دارند که در هر گروه تعدادى کارشناس و کاردان شاغل هستند:
۱. کارشناس مسئول ارزشيابى
۲. گروه برنامهريزى آموزشهاى ضمن خدمت
۳. کارشناس مسئول گروه دانشجويان
۴. گروه برنامهريزى امور توسعه و اشتغال
۵. گروه برنامهريزى امور اجرائى
۶. گروه برنامهريزى آموزشى دانشسراها و مراکز تربيتمعلم.
علاوه بر گروههاى فوق يک مرکز آموزشى با هفده پست سازمانى در تشکيلات اين اداره پيشبينى شده است. وظايف اداره کل تربيتمعلم و آموزش نيروى انسانى متعدد است که اهم آنها عبارتند از:
- همکارى با سازمان سنجش کشور در انتخاب دانشجويان مراکز تربيتمعلم
- همکارى با مراجع ذىربط در برنامهريزى آموزشى و درسى مراکز تربيتمعلم
- انجام دادن مطالعات و تحقيقات لازم در مورد برنامههاى مراکز تربيتمعلم
- ارتباط با دانشگاهها و مراکز آموزش عالى در تربيت و تأمين نيروى انسانى مورد نياز وزارت آموزش و پرورش
- بررسى و تعيين نيازهاى آموزش ضمن خدمت (تخصصى و عمومي) داخل و خارج از کشور کارکنان شاغل در وزارت آموزش و پرورش
- تهيه و تدوين برنامههاى مستمر آموزشى و کارآموزىها و بازآموزىهاى درازمدت و کوتاهمدت در سطوح مختلف و مهارتهاى مورد نياز
- انجام دادن مطالعات و تحقيقات لازم در زمينهٔ محتوا و روشهاى مختلف آموزش ضمن خدمت
- ارزشيابى مستمر از فعاليتهاى مراکز آموزش ضمن خدمت استانها و طرحها و برنامههاى آموزش نيروى انسانى
- ايجاد ارتباط لازم با سازمان صدا و سيما، دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى بهمنظور فراهمکردن زمينهٔ ادامه تحصيل کارکنان ادارى و آموزشى وزارتخانه و افزايش اطلاعات و آگاهىهاى آنان.
نکته مهم و حائز اهميت در مورد دانشسراها و مراکز تربيتمعلم در سالهاى تحصيلى ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۷ اين است که تعداد دانشآموز معلمان و دانشجويان مراکز تربيتمعلم مرتباً کاهش يافته است. طبق آمار رسمى وزارت آموزش و پرورش در سال تحصيلى ۱۳۷۳ - ۱۳۷۴، ۷۲ هزار و ۹۴۱ دانشآموز و دانشجو معلم در ۴۰۱ دانشسراى چهارساله، دوساله و مراکز تربيتمعلم دوساله تحصيل کردهاند.
در سال تحصيلى ۱۳۷۴-۱۳۷۵ اين رقم به ۳۲ هزار و ۷۹۵ نفر رسيده است که اين تعداد در ۷۷ دانشسرا و ۱۲۱ مرکز تربيتمعلم تحصيل مىکردند و اين تعداد در سال ۱۳۷۶ - ۱۳۷۷ به ۶۶ مرکز و ۱۰ هزار دانشجو کاهش يافته است. در مورد کاهش تعداد دانشآموز معلمان و دانشجويان مراکز تربيتمعلم دوساله مراجع ذىربط مهمترين دليل را کاهش دانشآموزان دورهٔ ابتدائى شهر و روستا و درنتيجه نياز نبودن به معلمان جديد در دورهٔ ابتدائى و راهنمائى مىدانند.
بهنظر مىرسد که تحقيقى جامع در اين زمينه صورت نگرفته و برنامه توسعه يا محدودکردن مراکز، کمتر پشتوانهٔ پژوهشى داشته است و عوامل ديگرى نظير تغيير شاخصهاى تأسيس و گسترش مدارس و تعداد دانشآموزان و پايه در سطوح مختلف تحصيلى در شهر و روستا و همچنين انتخاب معلمان و دبيران از طرق ديگر در محدودشدن مراکز تربيتمعلم و دانشسراها مؤثر بوده است.
بررسى کمى و کيفى تربيتمعلم، آموزشهاى ضمن خدمت و تأمين نيروى انسانى
ü ادامه تحصیل معلمان در مراکز عالی ضمن خدمت فرهنگیان
ü ادامه تحصیل معلمان در دانشگاەها
ü آموزشهای کوتاهمدت فرهنگیان
بررسى روند تأسيس مراکز تربيتمعلم با ساختارهاى متفاوت نشاندهندهٔ آن است که تعداد دانشسراها و مراکز تربيتمعلم و دبير و ميزان فارغالتحصيلان آنها از بدو تأسيس تاکنون از رشد خوبى برخوردار بوده است. طبق آمار رسمى وزارت آموزش و پرورش در سال تحصيلى ۱۳۱۳-۱۳۱۴ تعداد هفت دانشسراى مقدماتى با ۵۴۲ دانشآموز داير بوده است. در سال تحصيلى ۱۳۳۱-۱۳۳۲، بيست و سه دانشسراى مقدماتى و هفت دانشسراى کشاورزى با ۱ هزار و ۷۰۹ دانشآموز و در سال تحصيلى ۱۳۳۹-۱۳۴۰، سى دانشسراى مقدماتي، سيزده دانشسراى کشاورزي، سه دانشسراى تربيتبدني، شش دانشسراى عشايرى و يک مرکز تربيتمعلم کمکآموزشى با ۶ هزار و ۵۱۷ دانشآموز فعاليت داشته است. در سال تحصيلى ۱۳۵۵-۱۳۵۶، يکصد و بيست و سه دانشسراى مقدماتي، يک دانشسراى عشايري، بيست و چهار دانشسراى راهنمائى تحصيلى و بيست و هفت مرکز تربيت مربى کودک با ۴۹ هزار و ۹۰۰ دانشآموز و دانشجو داير بوده است.
براساس خلاصه آمار وزارت آموزش و پرورش، در سال تحصيلى ۱۳۷۰-۱۳۷۱ حدود ۱۰۴ هزار دانشآموز و دانشجو در دانشسراها و مراکز تربيتمعلم عمومى فنى و حرفهاى مشغول تحصيل بودهاند. در اين سال ۵۴ هزار و ۶۵۹ نفر در چهارده رشته در مراکز تربيتمعلم دوساله و ۳۶ هزار و ۲۵۹ نفر در دانشسراهاى روستائى چهارساله و ۱۰ هزار و ۲۳۴ نفر در دانشسراهاى روستائى دوساله و ۲ هزار و ۸۸۷ نفر در مراکز تربيتمعلم دوسالهٔ فنى و حرفهاى تحصيل کردهاند که فارغالتحصيلان اين مراکز در مدارس ابتدائي، استثنائي، راهنمائى تحصيلى و هنرستانها بهخدمت گمارده مىشوند. درصد بالائى نيز از طريق دانشگاههاى تربيتمعلم و رشتههاى دبيرى دانشگاههاى مختلف کشور طبق قانون متعهدان خدمت دبيرى براى تدريس در دورهٔ دبيرستانها و هنرستانها آماده شدهاند.
از سالهاى ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۷ تعداد دانشسراها و مراکز تربيتمعلم و دانشجو معلمان آنها مرتباً کاهش يافته است. بهنحوى که در سال ۷۶-۷۷ تعداد مراکز تربيتمعلم به شصت و شش و تعداد دانشجو به ۱۰ هزار نفر رسيده است. دانشسراهاى تربيتمعلم تعطيل شده و پذيرش دانشجو در ۱۳ رشته در مراکز دو ساله تربيتمعلم در سال تحصيلى ۱۳۷۶-۱۳۷۷ به ۶ هزار نفر رسيده است.
ادامه تحصيل معلمان در مراکز عالى ضمن خدمت فرهنگيان
بهمنظور ادامه تحصيل معلمان در دورههاى بلندمدت ضمن خدمت، با موافقت سازمان امور ادارى و استخدامى کشور، دورههاى بلندمدت کاردانى و کارشناسى ناپيوسته و کارشناسى ارشد با استفاده از ظرفيتهاى خالى مراکز تربيتمعلم در تابستانها و نوبت دوم بهوجود آمد. استقبال کارکنان ادارى و آموزشى وزارت آموزش و پرورش از تحصيل در اين دورهها موجب شد که هر سال آزمون ورودى با شرکت حدود ۲۰۰ هزار نفر برگزار شود و از اين طريق علاوه بر ايجاد روحيه مثبت در فرهنگيان، سطح اطلاعات علمى و حرفهاى آنان افزايش يابد.
طبق اسناد وزارت آموزش و پرورش از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۵ تعداد فارغالتحصيلان دورهٔ کاردانى ۱۱۰ هزار و ۴۰۰ و کارشناسى ۳۶ هزار و ۶۰۰ نفر بوده است (نفيسي، عبدالحسين؛ هشت سال تلاش؛ ۱۳۷۵، ص ۵۷.).
در سال ۱۳۷۴ مجوز اجراء دورهٔ کارشناسى ارشد در چهار رشته از سازمان امور ادارى و استخدامى کشور کسب شده است. اين رشتهها در تهران و زير نظر معاونت برنامهريزى و تأمين نيروى انسانى اداره مىشود. با تعطيل شدن بعضى از مراکز تربيتمعلم، مراکزى با نام مرکز عالى ضمن خدمت فرهنگيان داير گرديده است.
در سال تحصيلى ۱۳۷۵-۱۳۷۶ در سراسر کشور تعداد اين مراکز ۵۲ واحد بوده است. علاقهمندى تعداد زيادى از کارکنان وزارت آموزش و پرورش به ادامه تحصيل در سالهاى اخير و فراهم شدن زمينه ادامهٔ تحصيل در دانشگاههاى دولتي، آزاد اسلامى و مراکز عالى ضمن خدمت فرهنگيان موجب شده است که سهم کارکنانى که تحصيلات ليسانس و بالاتر، فوق ديپلم، ديپلم و کمتر از ديپلم دارند از ۴/۱۰، ۷/۲۷، ۱/۵۷ و ۸/۴ درصد در سال ۶۷-۶۸ به ۱/۱۹، ۶/۳۹، ۳۸ و ۳/۳ درصد در سال ۱۳۷۵-۱۳۷۶ برسد (همان؛ ص ۵۲.) و در مجموع سهم دارندگان تحصيلات کاردانى و بالاتر از ۱/۳۸ درصد در سال ۶۷-۶۸ به ۷/۵۸ درصد در سال ۷۵-۷۶ افزايش يابد. ميانگين سالهاى تحصيل کارکنان آموزش و پرورش از ۹/۱۲ در سال ۶۷-۶۸ به ۶/۱۳ در سال ۷۵-۷۶ افزايش يافته است. همچنين زنان در مشاغل آموزشى و استقبال از تحصيل در دورههاى مختلف سهم زيادى داشتهاند.
براساس آمار وزارت آموزش و پرورش تعداد کل نيروى انسانى (رسمي، حقالتدريس و قراردادي) در سال تحصيلى ۷۶-۷۷ بيش از يک ميليون نفر بوده است که از اين تعداد ۷/۴۶ درصد را زنان تشکيل دادهاند.
ادامه تحصيل معلمان در دانشگاەها
طبق مصوبه شوراى عالى برنامهريزى در سال ۱۳۶۷، ۸۰ درصد ظرفيت رشتههاى علوم تربيتى در دورهٔ کارشناسى به آموزگاران اختصاص يافته است. امکان ادامهٔ تحصيل معلمان در دانشگاهها و مدارس عالى کشور از يکسو و برقرارى مأموريت تحصيل تماموقت و نيمهوقت موجب شد که از سال ۱۳۶۸ تا پايان ۱۳۷۳ بيش از ۲۶ هزار نفر از کارکنان آموزش و پرورش از مأموريت تحصيلى استفاده کنند. از اين تعداد حدود ۲۳ هزار نفر در دورهٔ کارشناسي، ۹۲۷ نفر در دورهٔ کارشناسى ارشد و ۱۷۷ نفر در دورهٔ دکترا تحصيل مىکنند.
علاوه بر دانشگاههاى دولتي، دانشگاه آزاد نيز پذيراى تعداد زيادى از معلمان براى ادامهٔ تحصيل بوده است. از سالهاى ۶۴ تا ۷۴ حدود ۵۰ هزار و ۸۶۴ نفر از فرهنگيان از دورههاى کاردانى و کارشناسى استفاده کردهاند.
در تاريخ ۳۰/۷/۱۳۷۰ براساس مصوبه شوراى عالى انقلاب فرهنگي، وزارت فرهنگ و آموزش عالى موظف گرديد تا ۲۰ درصد از ظرفيت دورههاى دکترى خود را به پذيرفتهشدگان ساير دستگاهها از جمله وزارت آموزش و پرورش اختصاص دهد که اين مصوبه متأسفانه با ضوابطى که براى ادامه تحصيل قبولشدگان وضع گرديد با مشکل مواجه شده است. هماکنون تعدادى از کارکنان آموزش و پرورش در دانشگاه آزاد اسلامى در دورههاى کارشناسى ارشد و دکترى به تحصيلات خود ادامه مىدهند.
آموزشهاى کوتاهمدت فرهنگيان
بهمنظور ايجاد تخصص و دانشافزائي، دورههاى کوتاهمدت ضمن خدمت تشکيل گرديده است. براساس آمار وزارت آموزش و پرورش از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶، ۱۶۸ هزار و ۵۳۰ نفر از دبيران در دورههاى کوتاهمدت آموزشى و ۵۶۰ هزار و ۵۷۸ نفر از کارکنان آموزش و پرورش در کارگاههاى آموزشى و گردهمائى شرکت کردهاند.
آمار فوق و مطالعات انجامشده در اين زمينه حاکى از آن است که علىرغم رشد مراکز تربيتمعلم و دبير طى دستکم هفتاد سال و توسعه آموزشهاى ضمن خدمت و وضع قانونهاى متعدد در مورد تربيت و تأمين معلمان، هنوز يکى از مشکلات اساسى و مهم وزارت آموزش و پرورش کمبود کادر آموزشى واجد صلاحيت و مورد نياز دورههاى مختلف تحصيلى در شهرها و روستاهاى کشور است.
در اين امر عوامل متعددى دخالت دارند، از جمله:
- افزايش جمعيت و جوانى جمعيت و مهاجرت از روستاها به شهرها که نظام برنامهريزى تربيت و تأمين معلمان را با اختلال مواجه کرده است
- استقبال از تحصيل در شهرها و روستاهاى کشور
- مکانيزم برنامهريزى توسعه و عدم استفادهٔ بهينه از آمار و اطلاعات و تحقيقات
- عدم تناسب فارغالتحصيلان دانشسراها و مراکز تربيتمعلم و دانشکدههاى تربيت دبير با نيازهاى همهسالهٔ مناطق آموزشى
- کاهش تدريجى ظرفيت دانشگاهها در رشتههاى دبيرى و بهکارگيرى بيشتر امکانات علمى و فيزيکى دانشگاهها از جمله دانشگاه تربيتمعلم در دورههاى بالاتر از کارشناسى (دبيرى)
- فقدان جاذبههاى لازم براى ورود به خدمت معلمى
- نظام استخدامى و بوروکراسى (ديوان سالاري) ناشى از آن در استخدام و بهکارگيرى فارغالتحصيلان رشتههاى دبيرى و داوطلبان معلمى
- نظام توزيع و نقل و انتقالات معلمان
- کمبود آموزگاران و دبيران شايسته و علاقهمند و آگاه به شيوههاى برخورد مطلوب با دانشآموزان ماهر در امر تدريس و فرآيند ياددهى و يادگيرى
- ملاحظات کلى در مورد آموزش ضمن خدمت.
براى مطالعه بيشتر به مقاله ”سياستها و تدابير لازم براى جذب، تربيت و نگهدارى معلمان“ در فصلنامه مديريت در آموزش و پرورش؛ ش ۱، ۱۳۷۰ نوشتهٔ نگارنده مراجعه شود.
گرچه با برنامهريزىهاى انجامشده تعداد بسيارى از آموزگاران، دبيران، مربيان، معاونان، مديران و کارکنان ادارى آموزش و پرورش مىتوانند در دورههاى کوتاهمدت و درازمدت شرکت کنند، اما افزايش کارکنان وزارت آموزش و پرورش و ضرورت دانشافزائى و افزايش مهارت افرادى که در اين سازمان کار مىکنند، ايجاب مىکند که موارد زير مورد توجه جدى قرار گيرد:
۱. تشکيل انستيتو مديريت و برنامهريزى آموزشى براى تربيت مديران و کارشناسان ردههاى مختلف مديريت آموزش و پرورش
۲. بررسى نيازهاى کارکنان ادارى و آموزشى و طراحى دورههاى مختلف آموزشى متناسب با نيازهاى آنان
۳. تهيه، تأليف و انتشار کتابهاى مناسب براى دورههاى مختلف آموزشى
۴. اختصاص مراکز خاص آموزش ضمن خدمت مجهز به امکانات و تجهيزات کامل آموزشى و شبانهروزى در هر منطقه
۵. تربيت و تأمين مدرسان دورههاى مختلف آموزش ضمن خدمت از طريق دانشگاههاى مختلف کشور
۶. استفاده از روشهاى آموزش حضوري، غيرحضوري، نيمهحضورى و خودآموزى و آموزش از راه دور با استفاده از وسايل ارتباط جمعى.
اختصاص مراکز تربيتمعلم به مراکز عالى ضمن خدمت فرهنگيان و تربيت نيروى انسانى مورد نياز اين وزارتخانه مهمترين اقدامى است که بايد بهصورت گسترده صورت گيرد.