$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > روانشناسی و علوم تربیتی

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 تحقیق و مقالات رایگان روانشناسی و علوم تربیتی
نظام آموزشی فرانسه

تاریخ ایجاد 1389/08/22  تعدادمشاهده  4230

 

آموزش پيش دبستاني
ساختار آموزشي
حضور در دوره‌هاي آموزش پيش دبستاني در كشور فرانسه اختياري و رايگان بوده وبه منظور آموزش كودكان رده هاي سني 5-2 سال در نظر گرفته شده است. شايان ذكر است آندسته از كودكاني كه تا روز اول سال تحصيلي مدارس به سن 2 سالگي رسيده باشند، مورد پذيرش واقع مي‌گردند اقداماتي نيز در خصوص اولويت احداث مدارس مذكور در نواحي محروم اجتماعي كشور صورت گرفته است.
كودكان رده سني 2سال(حدود 40% ) منحصرا در چارچوب مدارس و ظرفيت كلاسهاي آموزشي موجود و كليه كودكان رده سني3‌سال مورد پذيرش قرار مي‌گيرند و اين در حاليست كه در سال1960 ميلادي تنها 36% از كودكان فرانسوي  مورد پذيرش مراكز آموزش پيش دبستاني قرار گرفتند. هدف غائي وزارت آموزش و پرورش، پژوهش و فن‌آوري فرانسه از ارائه دوره‌هاي آموزش پيش دبستاني، ارتقاء توانمنديهاي كودكان، در جهت شكل دهي به شخصيت اجتماعي آنان ميباشد. از سال 1995 ميلادي، طرح آموزش واقعي پيش دبستاني با اهداف دقيق و كارآموزان متبحر به‌اجرا گذارده شد. درتمام مدت 26 ساعت آموزش در هفته، آموزش زبان از امتياز ويژه اي برخوردار بوده و تسلط شفاهي و آشنايي با نوشتار،تقويت قدرت احساس، تخيل و قدرت خلاقيت دانش آموزان از طريق پرداختن به آموزش هنري توسعه مي‌يابد.گفتني است كه بالغ بر20هزار مركز آموزش پيش دبستاني به ثبت نام از بيش از2ميليون كودك فرانسوي مبادرت مي‌نمايند. در صورت عدم وجود كلاس‌هاي پيش دبستاني،كودكان رده سني 5 سال به كلاس‌هاي آمادگي و مدارس ابتدايي پيوسته و به چرخه آموزش ابتدايي ومقدماتي وارد مي‌گردند.از آنجاييكه كشور فرانسه از تجربه فراواني در ارائه آموزش پيش دبستاني به كودكان برخوردار مي‌باشد، از اين روي بيش از99% كودكان رده سني3 سال در اين مدارس حضور مي‌يابند. رقم مذكور درخصوص كودكان رده سني2سال بر2/ 35 % بالغ مي‌گردد.تحصيل در مدارس عمومي‌پيش دبستاني رايگان مي‌باشد واين در حاليست كه مراكز خصوصي به اخذ شهريه تحصيلي مبادرت مي‌نمايند. مدارس عمومي‌پيش دبستاني نيز توسط شهرداري ها احداث و اداره مي‌گردند. طبق قانون اصلاحيه آموزشي مصوب15جولاي1989و قانون مصوب 1975كليه كودكان فرانسوي رده سني3 سال از امكان حضور در مهدهاي كودك برخوردار مي‌باشند.علاوه بر اين قانون مصوب6 سپتامبر 1995 نيز كه در خصوص نمايش ساختار و نحوه عملكرد مهدهاي كودك تصويب گرديده بر تقويت خصيصه‌هاي بالقوه كودكان، به فعل در آوردن آن در جهت شكل گيري شخصيت آنان و فراهم آوردن بهترين امكانات در جهت موفقيت كودكان در مدارس ويادگيري بيشتر تأكيد دارد.
گفتني است درمهدهاي كودك كشور فرانسه از تخصصهاي سرباز معلمان جهت آموزش كودكان استفاده مي‌گردد چرا كه خدمت سربازي درحال حاضر در كشور فرانسه به حالت تعليق در آمده و با اجراي طرح جامع جذب سرباز معلم JAPD جايگزين گرديده است.از سوي ديگر،جهت جبران به حد نصاب نرسيدن تعداد ثبت نام كنندگان مهدهاي كودك،كه معمولاً در مناطق كم جمعيت وكوهستاني كشور رخ مي‌دهد، كودكستانهاي بين منطقه اي تأسيس گرديده است كه به ارائه خدمات آموزشي به كودكان نواحي مختلف مبادرت مي‌نمايند.در مناطق كم جمعيت نيز كلاس‌هاي موقتي پاره وقت تشكيل مي‌گردد.به طور كلي دانش آموزان به سه رده سني كودكان،رده سني نوجوانان ورده سني جوانان تقسيم مي‌گردد. گفتني است، تقسيم بندي فوق در جهت مد نظر قرار دادن بلوغ فكري و استعداد يادگيري رده‌هاي‌سني از انعطاف پذيري برخوردار مي‌باشد.تيم تدريس، با مشورت والدين به تعيين جايگاه كودكان در رده‌هاي سني آموزشي مطابق با استعداد ها و نيازهاي آنان مبادرت مي‌نمايند. سه رده سني مذكور با اولين چرخه آموزشي تطابق داشته در حالي كه رده سني جوانان و مقطع آموزش مقدماتي متوسطه با چرخة آموزشي پايه و مقدماتي تطابق دارد. چرخه‌هاي آموزشي چندين ساله نيز با هدف برآورده نمودن نيازهاي كودكان طراحي گرديده است. متوسط آموزش هفتگي26 ساعته به كودكان مقطع پيش دبستاني ارائه مي‌گردد.
سياستهاي آموزشي
مهم‌ترين سياست آموزشي مقطع پيش‌دبستاني فرانسه بر اين اصل استوار است كه مراكز پيش‌دبستاني به عنوان ابزاري جهت برخورداري از برابري فرصت محسوب مي‌گردند، چرا كه كودكان از طريق به كارگيري زبان و توسعه اين وسيله ارتباطي، به آماده‌سازي خود در جهت پرداختن به تمرينات ذهني كه لازمه موفقيت در مقاطع آموزش ابتدايي و كالج است، مبادرت مي‌نمايند.
اهداف آموزشي
از جمله مهمترين اهداف آموزشي مقطع آموزش پيش دبستاني ميتوان به موارد ذيل اشاره نمود:
 
1-    بيداري حواس و رشد عاطفي كودكان به ويژه كودكان متعلق به خانواده‌هاي كارگران و مهاجرين
2-    پيشگيري از افت تحصيلي كودكان طي سنوات آموزش پايه
3- توسعه كليه امكانات بالقوه كودك درجهت شكل‌پذيري شخصيت و فراهم‌سازي فرصت كسب موفقيت در تحصيل، اشتغال و زندگي وي
4-    رشد هوشي، حسي– حركتي و ذهني كودكان
5-    رشد ارتباطات غيركلامي (بيدارسازي حس زيبايي‌شناسي و درك هنري) و كلامي (كيفيت كلام و تمرين زبان)
6- آگاهي نسبت به زمان و مكان
7-    مشاركت درتشخيص نارسايي‌هاي حسي- حركتي و ذهني و فراهم‌سازي امكان درمان به موقع اين قبيل نارسايي‌ها
8-    آموزش مهارت و تمرينات لازم در جهت مشاركت مثبت كودكان در زندگي اجتماعي
برنامه‌هاي آموزشي و ارزشيابي تحصيلي
اجراي فعاليت‌هاي مقدماتي آموزشي در مقطع آموزش پيش دبستاني، به رشد اوليه كودكان و آمادگي آنان جهت حضور در مدارس ابتدايي منجر مي‌گردد.گفتني است كه فعاليت ها ي مذكور بر فعاليت‌هاي فيزيكي، علمي‌و فني و فعاليتهاي آموزشي ارتقاء دهنده سطح ارتباطات ومهارتهاي شفاهي و نوشتاري كودكان مشتمل مي‌گردد. در مهدهاي كودك، اجراي بازي‌هاي مختلف از نقش مهمي ‌برخوردار مي‌باشند، اما اين امر بدين معني نيست كه درمراكز مذكور تدريس وجود ندارد.هيات نظارت ملي آموزش كه مسئوليت رسيدگي ونظارت بر آموزش نواحي كشور را بر عهده دارد،برفعاليت‌هاي اداري وآموزشي موسسات نيز نظارت مي‌نمايد.شوراي مدارس نيز به بازديد حداقل يك بار در طول ترم از مدارس كشور مبادرت مي‌نمايند.شوراي مذكور همچنين به ارائه نظراتي درخصوص قوانين داخلي مدارس و تعيين برنامه‌هاي آموزشي هفتگي مدارس كشور مبادرت مي‌نمايد.چرخه آموزشي كشور سبب ميگردد كه تيم تدريس به تطبيق فعاليت‌هاي تدريس با روند آموزش وپيشرفت كودكان مبادرت نمايند. تيم تدريس همچنين مسئوليت ارزشيابي ميزان پيشرفت تحصيلي كودكان را بر عهده دارد. علاوه بر اين تيم مذكور همچنين تعيين مينمايد كه كودكان ملزم به ثبت نام در مدارس ابتدائي بوده و يا مي‌بايستي در سيستم آموزشي پيش دبستاني باقي بمانند. از آنجايي كه مدارس پيش دبستاني از نقش پييچيده اي در سيستم آموزشي كشور فرانسه برخوردار مي‌باشند، از اين روي مدرسين مراكز مذكور،مشابه مدرسين مدارس ابتدايي، دوره‌هاي آموزشي ويژه اي را گذرانده و پس از گذراندن دوره3 ساله آموزشي (پس از اتمام تحصيلات آموزش متوسطه كه به دريافت ديپلم متوسطه منتهي مي‌گردد) به گذراندن دوره آموزشي2-1ساله تربيت مدرس در موسسات دانشگاهي تربيت معلم مبادرت مي‌نمايند.
پس از اتمام سال دوم آموزش دانشگاهي در مراكز تربيت مدرس، از دانشجويان موفق به عنوان معلمين مدارس دعوت به همكاري مي گردد. معلمين مراكز آموزشي پيش دبستاني، به عنوان مدرسين رسمي‌ نظام آموزش عمومي و ‌يا به عنوان مدرسين قرار دادي مدارس خصوصي، از حقوق،وظايف و مسئوليتهاي مشابه معلمين مدارس ابتدايي برخوردار مي باشند.
آمار وارقام تعداد مراكز و مدرسين مراكز آموزش پيش دبستاني ( طي سال1993/1992)
تعداد دانش آموزان
عمومي
خصوصي
تعداد مهدهاي كودك
1895547
36793
تعداد مدارس  آمادگي
336950
280348
تعداد مربيان
279078
-
نسبت تعداد مربيان به دانش آموزان
27.5
27.3
با وجوديكه يك سوم كودكان فرانسوي به آغاز دوران آموزش از رده سني2 سال مبادرت نموده، تمامي كودكان رده سني3 سال رهسپار مراكز آموزش پيش دبستاني شده و مراكز آموزش پيش دبستاني عمومي كه در آن بر آموزش مهارت‌هاي سواد و زبان تاكيد مي‌ گردد، رايگان و براي همگان قابل استفاده مي باشند، اما با اين حال، افزايش نرخ مواليد دركشور فرانسه به وارد آمدن فشار بر پيكره نظام آموزشي كشور منجر گرديده است.
به نحوي كه افزايش غيرمنتظره نرخ زاد و ولد كودكان از سال2000 به بعد،‌ به انتظار بيش از17 هزار كودك در فهرست ثبت نامي منجر گرديده است. بنابر اعلام وزارت آموزش، طي سال 2002، مراكز آموزش پيش دبستاني با كاهش فضاي آموزشي براي54 هزار كودك مواجه بوده اند كه اين امر خود به ايجاد مباحثاتي درخصوص تغيير امتيازات آموزشي از سنين پيش دبستاني به پايه منجر گرديده است. اين درحالي است كه كشور آلمان، همسايه فرانسه درگير بحث داغي در خصوص اصلاح نظام آموزشي است. در مطالعه بين‌المللي جديدي كه بر روي 32 كشور جهان صورت گرفت، دانش‌آموزان رده سني15 سال آلماني از نظر سواد،‌ رياضيات و مهارت‌هاي علوم در رده بيست و پنجم قرار گرفتند كه اين امر خود سبب گرديد تا تلنگري به نظام آموزشي آلمان وارد آيد كه همواره به تربيت نيروهاي انساني ماهر مباهات نموده است.كارشناسان معتقدند، علت اصلي نتيجه ضعيف آلمان در اين مطالعه، اين است كه در اين كشور، آموزش رسمي از رده هاي سني7-6 سال آغاز مي گردد. از اين روي مراكز آموزش پيش دبستاني اين كشور، چيزي جز زمين بازي به شمار نمي آيند.كشور فرانسه كه در اين مطالعه به طور متوسط در مكان دوازدهم قرار گرفت، از اين نظر متفاوت است. مراكز آموزش پيش دبستاني اين كشور با زمين بازي تفاوت دارند، چرا كه در اين قبيل مراكز، سواد و مهارت‌هاي اجتماعي از طريق فعاليت‌هاي گوناگون ارائه شده و كلاسهاي هفتگي26ساعته برگزار مي‌ گردد. علاوه بر اين، با وجودي كه آموزش از رده سني6 سال اجباري مي‌گردد،‌ بيش از99درصد كودكان فرانسوي از رده سني3 سال رهسپار مدرسه مي‌ گردند. افزون بر اين، بالغ بر 5/35 درصد از كودكان به حضور در مراكز آموزشي،1 سال زودتر از موعد مقرر، مبادرت مي نمايند.
آموزش پيش دانشگاهي
آموزش پيش دانشگاهي دركشور فرانسه از سن6 سالگي آغاز شده و 12 سال به طول مي‌انجامد. تحصيلات دوره ابتدايی كه نخستين مقطع آموزش پيش دانشگاهي است،از 6 سالگی آغاز شده و مدت زمان 5 سال به طول می انجامد.پس از اتمام مقطع آموزش ابتدايي، کليه دانش آموزان ملزم به گذراندن دوره آموزشي4 ساله مقدماتي متوسطه می باشند. مقطع آموزش تكميلي متوسطه نيز مدت زمان 3 سال به طول مي‌انجامد.مجموع سنوات آموزشي تحصيلات پيش دانشگاهی كشورفرانسه 12سال به طول انجاميده به اخذ مدرک ديپلم متوسطه Baccalaureate (Bac) منتهي مي گردد.گذراندن اين مقطع براي كليه كودكان فرانسوي اجباري است.پس از مقطع آموزشي فوق، دوره آموزشي 2 ساله سيكل اول آموزش متوسطه آغاز مي‌گردد.گفتني است كه طي مقطع آموزشي مذكور دانش آموزان به سوي 3محور تحصيلي ذيل هدايت مي‌گردند:
الف : محورآموزشي كه به آموزش متوسطه عمومي‌و فني منتهي گرديده و مشتمل بر يك دوره آموزشي2ساله ديگر مي‌باشد كه دانش آموزان در سن 15 سالگي آن را به اتمام رسانده و بر اساس نتايج تحصيلي خود در يكي از زمينه‌هاي ذيل آموزش مي‌بينند:
دوره 3 ساله آموزش عمومي‌(مشتمل بر رشته‌هاي رياضي فيزيك،علوم تجربي،اقتصاد...) كه به احراز ديپلم متوسطه(BAC) منتهي مي‌گردد.
دوره 3 ساله تكنسين رشته‌هاي مكانيك، الكترونيك،عمران،فيزيك،شيمي،بازرگاني و .. كه به احراز ديپلم تكنيسين(B.T.) منتهي مي‌گردد.
دوره 2 ساله آموزشي كه منتهي به احراز گواهينامه تحصيلات حرفه اي(BEP) نظير اتومكاتيك، بدنه ماشين، تراشكاري، جوشكاري، ريخته گري و.... مي‌گردد.
ب : محور آموزشي كه به تحصيلات فني و حرفه اي مشتمل بر دوره3 ساله آموزشي و احراز گواهينامه توانايي حرفه اي(CAP)منتهي مي‌گردد. دراين محور دانش آموزان رده‌هاي سني 17- 16سال به تحصيل در250 رشته تخصصي مبادرت مي‌نمايند.
ج: محور آموزش حرفه اي كه بر آموزش حرفه اي3- 1سال مشتمل بوده و به احراز گواهينامه تحصيلات حرفه اي(CEP)منتهي مي‌گردد.


آموزش پايه 
حضوردرمدارس آموزش پايه كشور فرانسه، براي افراد  رده‌هاي‌سني16-6 سال  اجباري است. آموزش مذكور،مدارس ابتدايي و كالج‌هاي آموزشي را نيز شامل مي‌گردد.ميانگين سني ،دانش آموزاني كه ظرف مدت زمان4 سال تحصيلي از كالج ها فارغ التحصيل ميگردند،15سال ميباشد. به طور نظري، اين دانش آموزان بايد كماكان به طور تمام وقت به مدت يك سال در مدارس حضور يابند  تا دوره آموزش پايه را به اتمام رسانند.
برنامه هاي آموزشي
حداكثر ساعت آموزش
حداقل ساعت آموزش
عناوين دروس پايه
13/5 ساعت
9/5 ساعت
زبان فرانسه، تاريخ، جغرافيا وعلوم اجتماعي
9/5 ساعت
5/5 ساعت
رياضيات، علوم وفن آوري
8 ساعت
6 ساعت
تربيت بدني ، ورزش وهنر
26 ساعت
مجموع ساعات آموزشي
 
حداكثر ساعت آموزشي
حداقل ساعت آموزشي
عناوين دروس  اجباري
5/12 ساعت
8/5 ساعت
زبان فرانسه، تاريخ، جغرافيا وعلوم اجتماعي
5/10ساعت
6/5 ساعت
رياضيات، علوم وفن آوري
8 ساعت
6 ساعت
تربيت بدني ، ورزش وهنر
26ساعت
مجموع ساعت آموزشي
با توجه به ساختار ويژه مدارس كشور  فرانسه،آموزش علوم مذهبي  بجز در استانها يا دپارتمان‌هاي ويژه، دربرنامه آموزش ملي كشور مد نظر قرار نمي‌گيرد.برنامه كاري وراه كارهاي مدارس ابتدايي در سال1991 طي قانوني تحت عنوان « دوره‌هاي آموزش ابتدايي » به تصويب رسيد.خـــط مشي‌هاي كلي به تبيين آموزش ابتدايي و مهارت هايي كه دانش آموزان در انتها ي هر دوره بايدكسب نمايند، منتهي مي‌گردد. روش‌هاي تدريس يا منابع آموزشي كه از قبل تعيين شده باشد، وجود ندارد. معلمين مدارس مختلف مطابق با كتابهاي درسي خاصي كه از ميان  محدوده وسيع كتب آموزشي  انتخاب مي‌گردد، به ارائه آموزش‌هاي لازم   به كودكان مبادرت مي‌نمايند.كتب درسي نيزمعمولاً براي استفاده عموم‌منتشر مي‌گردد. اين درحالي‌است كه گاهي اوقات مسئولين محلي در نواحي يا دپارتمان ها، به انتشاركتب درسي خاصي به عنوان مكمل درسي،علاوه بر كتب عمومي‌ مبادرت مي‌نمايند.
آموزش ابتدايي
تاريخچه
آموزش ابتدايي در كشور فرانسه به موجب قانون Guizot (مصوب سال1833) پايه‌گذاري گرديد. طبق قانون مذكور، دركليه روستا‌ها، ابتدا يك دبستان پسرانه و سپس يك دبستان دخترانه تأسيس گرديده است.نظام آموزش ابتدايي كشور فرانسه از ابتدا از نوعي سياست عدم تمركز پيروي نموده است. به عبارت ديگر، از يك سو، مسووليت احداث مدارس در اماكن مناسب، مراقبت و نگهداري از آنها و گزينش معلمين از ‌جمله ي وظايف جوامع محلي به شمار آمده و از سوي ديگر، تضمين يكپارچگي و كارآيي آموزش ابتدايي از طريق ايجاد شبكه مدارس تربيت معلم در سطح بخشي و تعيين برنامه‌هاي درسي و توزيع كتب آموزشي برعهده دولت مي‌باشد.نقش روستاها (جوامع محلي) و تقسيم مسووليت ميان روستاها و دولت در امر آموزش ابتدايي تا اواخر قرن نوزدهم به روال فوق بوده است.طبق قوانين فالو(مصوب1850،Fallou) و ژول فري(مصوب 1881،j.Ferry) به ترتيب،‌ آموزش ابتدايي رايگان و پايه اعلام و به مورد اجرا گذارده مي‌شود.
 
در اين اثنا، مسأله جدايي آموزش از دين و سياست(Laicite) مطرح گرديده و از ژوئيه 1904 تعليمات ابتدايي پايه، رايگان و لائيك به صورت رسمي به مورد اجرا گذارده شد.
در ارتباط با لائيسيته(Laicite) - كه به معناي پاك‌سازي ساحت مدرسه از هر نوع آموزش سياسي و مذهبي است- نظام آموزشي فرانسه تجربه‌اي ويژه اندوخت كه طي آن مخالفت‌هاي دولت و كليسا نقش عمده‌اي در آن ايفا مي‌نمود. نهايتا نتيجه كشمكش‌هاي ميان كليسا و دولت طي يك قرن به ايجاد2 نوع مدرسه با عناوين مدارس دولتي و خصوصي منجر گرديد.
ساختار آموزشي
دوره‌هاي آموزش ابتدايي طي دو دوره به شرح ذيل برگزار مي‌گردد:
الف) دوره يادگيري پايه كه طي سال آخر مقطع آموزش پيش‌دبستاني آغاز و تا دو سال اوليه آموزش ابتدايي ادامه مي‌يابد.
ب) دوره عميق‌سازي آموزشي كه طي سه سال آخر مقطع ابتدايي ارائه شده و به كالج منتهي مي‌گردد.
گذراندن دوره‌هاي آموزش ابتدايي براي كليه كودكان فرانسوي رده سني6 سال اجباري و رايگان است. مدت آموزش به‌طور متوسط 5 سال تا رده سني11 سال به طول مي‌انجامد.
با توجه به سطح علمي‌ دانش‌آموزان، مدت اين دوره با افزايش (تكرار يك كلاس) يا كاهش (آموزش جهشي) تغييرمي‌يابد.مقطع آموزش ابتدايي خود از ( دوره آموزش اصلي كه از سال آخر مقطع آموزش پيش دبستاني آغاز و تا سال دوم ابتدايي ادامه مي‌يابد(CP)، دوره آمادگي،(CE1) دوره مقدماتي كلاس اول، دوره تعميق آموزشي(آموزش3ساله) (CE2) دوره مقدماتي كلاس دوم، (CM1) دوره ميانه كلاس اول و(CM2) دوره ميانه كلاس دوم، متشكل مي‌گردد.
از سال 1995ميلادي برنامه‌هاي آموزش ملي جديدي وضع گرديده است كه از آن جمله مي‌توان به زبان فرانسه (9 ساعت در هفته)، رياضيات (5 ساعت)، تاريخ، جغرافيا، تعليمات اجتماعي، علوم و فن‌آوري (4 ساعت)، آموزش هنري و ورزش (6 ساعت در هفته ) اشاره نمود. گفتني است كه در حدود يك ساعت و نيم در هفته نيز به آموزش زبان‌هاي زنده اختصاص مي‌يابد.آموزش ابتدايي از قانون مصوب10 جولاي1989تبعيت نموده و متمم6 سپتامبر1940 نيز به تبيين وتعيين ساختار سازماني وعملكرد آن مي‌پردازد. به طور معمول اولياء دانش آموزان مي‌بايستي به انتخاب مدارسي واقع در منطقه سكونت خود جهت تحصيل فرزندانشان مبادرت نمايند، اما استثنائاتي نيز وجود داشته و مطابق خواسته والدين، كودكان از حق تحصيل دركليه مدارسي كه مد نظر والدين باشد، برخوردار مي‌باشند. دانش آموزان مدارس ابتدايي، به فراگيري مهارتها و آموزش‌هاي مقدماتي و پايه اعم از مهارتهاي كتبي و شفاهي،خواندن ورياضيات مي‌پردازند.مدارس ابتدايي نيز امكان رشد واستفاده مناسب از هوش، استعداد وقابليت‌هاي هنري وفيزيكي دانش آموزان را براي آنان فراهم مي‌آورند. علاوه بر اين ، مدارس ابتدايي در جهت افزايش سطح آگاهي‌هاي كودكان در قبال زمان،فضا،ويژگيهاي دنياي جديد و ساختار فيزيكي بدن خود تلاش مي‌نمايند.مدارس ابتدايي همچنين امكان كسب تدريجي روش‌هاي ساختاري را فراهم آورده و به آماده سازي دانش آموزان جهت برخورداري از تحصيلات بالاتر در مقطع آموزشي كالج مبادرت مي‌نمايند.ساختار سازماني مدارس ابتدايي فرانسه در مناطقي از كشور كه از جمعيت كمي‌برخوردار مي‌باشند به طور مثال نواحي كوهستاني با مشكل روبرو مي‌باشد. به اين دليل ساختار مدارس در مناطق مذكور تغيير يافته است. واحد اصلي و مركزي ساختار مدارس ابتدايي در كشور فرانسه گروه يا كلاس مي‌باشد. از اول جولاي1992،ساعات آموزش هفتگي مقطع آموزش ابتدايي بر26ساعت آموزشي بالغ مي‌گردد. مدارس ابتدايي عموماً چهارشنبه ها، بعد از ظهرشنبه و يكشنبه ها تعطيل مي‌باشد. فعاليت‌هاي فرهنگي، هنري وورزشي نيز غالباً علاوه بر26ساعت درسي ارائه مي‌گردد. فعاليت‌هاي مذكور خارج ازبرنامه بوده و توسط نهادهاي محلي تعيين وارائه ميگردد. دراغلب مدارس كشور يك كافه تريا كه ازطرف مسئولين محلي در نظر گرفته شده است وجود دارد. خدمات تحصيلي و آموزشي كه معمولاً از جانب معلمين ارائه مي‌گردد، شامل والدين شاغل كودكان نيز مي‌گردد.از آنجايي‌كه مدارس ملي فرانسه بر عقيده «لائيك» استوار مي‌باشند، از اين روي، آموزش علوم مذهبي جز در دپارتمانهاي Haut-Rhin، Bas-Rhin وMoselle كه به حفظ وضعيت خاص به‌جاي مانده از گذشته مبادرت نموده اند، در سايرمدارس ارائه نمي‌گردد.
اهداف آموزشي
از جمله اهداف كلي مقطع آموزش ابتدايي مي‌توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1) فراهم‌سازي عوامل و ابزار اساسي جهت كسب دانش، بيان شفاهي و نوشتاري، قرائت و محاسبه
2) تسهيل رشد ذهني، حواسي و مهارت‌هاي ، جسماني، هنري و ورزشي
 
3) گسترش آگاهي نسبت به زمان و مكان، اشياء، جهان مدرن و ساختار بدن خويش
4) دست‌يابي تدريجي به دانش‌هاي روش شناختي
5) آماده‌سازي دانش‌آموزان جهت ادامه تحصيل در كالج
6) آموزش اخلاق و تعليمات اجتماعي، به كمك خانواده برنامه‌هاي آموزشي و ارزشيابي تحصيلي
برنامه‌هاي آموزشي جهت تعيين دروس و مهارتهاي آموزشي درهر دوره تحصيلي طراحي مي‌گردد. برنامه‌هاي آموزشي زمان بندي شده در خصوص دروس اجباري ودر چارچوب دروس اختياري نظير زبانهاي خارجي قابل تغييرميباشد.گفتني است كه دروس اختياري،نظير زبانهاي خارجي از سال1989درمدارس خاص ابتدايي و به صورت آزمايشي ارائه مي‌گردد. شوراي معلمين، با پيشنهاد و تأييد معلمين، به تأييد پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مبادرت مي‌نمايند.والدين نيز مي‌بايستي طبق قاعده منظم از پيشرفت تحصيلي فرزندان خود اطلاع يابند.گزينش ملي (امتحان جامع) از سال1989، در ابتداي هر سال تحصيلي برگزار مي‌گردد. گفتني است كه طي امتحان مذكورمهارتهاي رياضي،خواندن ونوشتن كليه دانش آموزان مورد ارزشيابي قرارمي‌گيرد. هدف اصلي آزمون فوق، برآورد و ارزشيابي كلي وضعيت پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مي‌باشد. ارزشيابي مذكور به معلمين كمك مي‌كند كه فعاليت‌هاي آموزشي را با وضعيت تحصيلي دانش آموزان مطابقت دهند. به منظور تطابق يادگيري دانش‌آموزان، دوره زماني هر چرخه آموزشي، از يك سال بيشتر يا كمتر در نظر گرفته مي شود.
وضعيت تحصيلي هر دانش آموز ،توسط مشاورين آموزشي آن چرخه مشخص مي‌گردد.پيشنهاد مكتوبي نيز جهت كسب اطلاع والدين ارسال مي‌گردد كه مي‌توانند آنرا قبول كرده يا اينكه با ارجاع به مسئولين بالاتر از پذيرش آن امتناع ورزند.كليه دانش آموزان از دفتر گزارش كاري برخوردار مي‌باشند كه به‌طور منظم بايد مورد رؤيت والدين قرار گيرد. اين دفترچه وسيله اي ارتباطي ميان والدين ومعلمين محسوب مي‌گردد.   
در اين دفترچه، نتايج امتحانات ميان ترم واطلاعاتي در خصوص مهارتهاي آموزشي دانش آموزان ثبت مي‌گردد.در دفتر گزارش، همچنين نتايج ارزشيابي‌هاي دوره اي آندسته از دانش آموزاني كه روند عادي تحصيلي خود را طي نموده و يا با مشكلات آموزشي مواجه مي‌باشند، لحاظ مي‌گردد. از والدين دانش آموزان نيز انتظار مي‌رود(مگر درموارد استثناء) كه به ثبت نام كودكان خود در مدارس نزديك محل سكونت مبادرت نمايند.
آمار وارقام تعداد دانش آموزان ومعلمين ومدارس مقطع آموزش ابتدايي ( طي سال 1992/1993)
 
مدارس عمومي‌
مدارس خصوصي
تعداد دانش آموزان
3462791نفر
897617نفر
تعداد معلمين
279078نفر
-
تعداد مدارس
36489مدرسه
5746مدرسه
 


آموزش متوسطه
تاريخچه
آموزش متوسطه در كشور فرانسه، حاصل حركتي طولاني است كه ريشه هاي آن به اتخاذ سياست آموزش همگاني دركشور باز مي‌گردد.درمجموع، درطول يك قرن ، به تدريج در قالب طرح هاي گوناگون، آموزش متوسطه با پيروي از سياست هاي برابري فرصت (رعايت تنوع و عدالت) و مشاوره تحصيلي و شغلي به صورت لائيك، رايگان و اجباري به كليه دانش‌اموزان رده سني16-12 سال- پايان سيكل اول متوسطه (كالج)- ارائه گرديده است.در پايان دوره آموزش پايه (اجباري) و پس از موفقيت در آزمون سيكل اول متوسطه ديپلم ملي(Brevet) گواهينامه مهارت حرفه‌أي(CAP) و يا گواهينامه كارآموزي عمومي(CAP) به فارغ‌التحصيلان اعطا مي‌گردد.گفتني است كه ارزش تحصيلي گواهينامه هاي فوق الذكر، از لحاظ طبق بندي سطح مشاغل (جهت استخدام نيروي انساني) معادل سطح V مي‌باشد.به طور كلي مي‌توان گفت كه مقطع آموزش متوسطه خود به دو بخش به شرح ذيل قابل تقسيم است:
الف) سيكل اول آموزش متوسطه (كالج)
مطابق قانونHaby، از ژوئيه سال1975، تنوع آموزشي در سيكل اول آموزش متوسطه ملغي شده و كالج‌ها به ثبت نام از دانش‌ آموزان سال آخر ابتدايي در قالب آموزش رايگان و اجباري (تا رده سني 16 سال) مبادرت نموده‌اند. بنا بر حيطة اختيارات قانوني، كالج هاي فوق ملزم به اجراي مأموريت دوگانه (عرضة فرهنگ پايه به كليه جوانان فرانسوي) و (فراهم سازي خدمات مشاورة تحصيلي و شغلي براي آنان) مي‌باشند.
 ساختارآموزشي
طول دوره تحصيل در كالج، 4 سال تمام مي‌باشد كه خود از ساختار 3 گانه به شرح ذيل متشكل گرديده است:
پايه اول: دوران مشاهده (Cycle observation) كه از آن تحت عنوان دوره استحكام بخشي به مهارت‌هاي آموخته شده دوره ابتدايي و تطبيق اين قبيل مهارتها با دروس آموزش متوسطه ياد مي‌گردد.
پايه دوم: راهنمايي تحصيلي
پايه سوم: دوران تعميق مطالب فراگرفته شده
پايه چهارم: دوران راهنمايي و مشاوره تحصيلي
لازم به ذكر است كه تقسيم بندي فوق، از سال تحصيلي95-1994و با طراحي ساختار آموزش كالج به رسميت شناخته شده است.
به طور كلي مي‌توان گفت كه طي دوره 4ساله آموزش كالج، امكان دست يابي به تحصيلات عمومي پايه براي كليه دانش‌آموزان رده هاي سني16-12سال فراهم مي‌آيد.گواهينامه پايان تحصيلات پايه (كالج) معادل سطح علمي V ارزيابي شده و از نظر قانون كار، حداقل سطح علمي لازم جهت استخدام افراد به شمار مي‌آيد. همانگونه كه در بالا نيز بدان اشاره گرديد، نخستين مشاوره تحصيلي دانش‌آموزان كالج در پايه دوم آموزشي صورت مي‌گيرد.بنا بر قوانين پذيرش بالغ بر 70 درصد از دانش‌آموزان موفق به ارتقاء تحصيلي از پايه دوم تحصيلي به پايه‌هاي بالاتر مي‌گردند و اين در حالي است كه 30 درصد باقي‌مانده جهت ادامه تحصيلات خود به كلاس‌هاي آموزش حرفه‌أي و تكنولوژيك هدايت مي‌شوند.لازم به ذكر است كه اغلب والدين، ترجيح مي‌دهند تا فرزندان آنان به تكرار پايه دوم كالج در جهت از دست ندادن فرصت ادامه تحصيل در شاخة اصلي تحصيلات عمومي مبادرت نمايند.دومين مرحله مشاوره تحصيلي مطابق فوق، طي پايه چهارم كالج به دانش‌آموزان ارائه مي‌گردد. طي اين پايه تحصيلي نيز بالغ بر يك سوم دانش آموزان از راه يابي به پاية نخست ليسه (سيكل دوم متوسطه) باز مي‌مانند، در اين حالت،10 در صد، به تكرار پايه تحصيلي و10 درصد به سوي آموزش حرفه‌أي و تكنولوژيك در جهت اخذ گواهينامة مهارت حرفه‌أي(CAP) و يا گواهينامه آموزشي حرفه‌أي (BEP) هدايت مي‌گردند. از اين روي از پاية چهارم كالج، تحت عنوان كلاس جاي دهي شغلي نيز ياد‌ مي‌گردد.گفتني است كه علاوه بر 2 شاخة آموزشي(پايه هاي دوم و چهارم)، شاخة ديگري تحت عنوان آموزش تخصصي (SES) نيز وجود دارد كه به آماده سازي دانش‌آموزان جهت كسب مهارت در رشته هاي نظير هتل داري، موسيقي و هنر و كسب گواهينامه مهارتي منتهي مي‌گردد.
اهداف آموزشي
از جمله مهم‌ترين اهداف ملي دورة آموزش كالج مي‌توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1- استحكام بخشي به مهارت‌هاي آموزشي فرا گرفته شده دانش‌آموزان طي مقطع آموزش ابتدايي و توسعه دانش‌ آنان طي مقطع آموزش متوسطه.
 
2- كمك به اجتماعي شدن دانش‌آموزان و شكوفايي شخصيتي و هدايت تحصيلي آنان به سوي ادامة تحصيلات آكادميك.
نقاط ضعف
از جمله عمده ترين نقاط ضعف مقطع آموزش كالج در كشور فرانسه مي‌توان به نامتجانس بودن دانش‌آموزان در سيكل اول آموزش متوسطه اشاره نمود كه از جنبه هاي متعددي به شرح ذيل مورد توجه قرار مي‌گيرد:
1- عدم تجانس در سطح آموخته ها
بالغ بر26درصد از دانش‌آموزان مقطع آموزش كالج، آموخته هاي دوره ابتدايي خود را فراموش نموده و يا به آموزش صحيح آن مبادرت نمي‌نمايند.
2- عدم تجانس در طبقات اجتماعي
در اين سطح، دانش‌آموزان از تطبيق كامل با ضوابط فرهنگي نهاد هاي آموزشي و اختلاط با دانش آموزان مدارس مختلف عاجز مي‌مانند.
3- عدم تجانس در اهداف
برخي از دانش آموزان مقطع آموزش كالج، به ادامه تحصيل تمايل داشته و اين در حالي است كه برخي ديگر بدون برخورداري از برنامة مشخص به مخالفت با ادامه تحصيل مي‌پردازند.
 
اگر چه تركيب نامتجانس دانش‌آموزان كالج، از نقطه نظر برابري فرصت، نوعي امتياز به شمار مي‌آيد، با اين حال از نظر افت تحصيلي، تكرار پايه تحصيلي سطح پايين نمرات و دشواري تدريس كه در نتيجه به عدم برابري فرصت تحصيلي مي‌انجامد، مورد انتقاد كادر آموزشي است. از اين روي، به منظور رويا رويي با اين وضعيت انتقادي، وزارت آموزش و پرورش، به اعطاي آزادي عمل به كادر آموزشي و مديريت سيكل اول آموزش متوسطه در جهت اتخاذ راهبردي متناسب و عمل به چنين راهبردهايي مبادرت نموده است.علاوه بر اين، با توجه به اهميت سال اول مقطع كالج در جهت مشاوره تحصيلي دانش‌آموزان و پيرو سياست تمركز زدايي آموزش متوسطه، از سال 1995، به منظور ايجاد 1000 فرصت شغلي جديد و تقويت ساختار سال اول كالج، بودجه لازم به اين دوره آموزشيتخصيص يافته است.
ب) سيكل دوم آموزش متوسطه(ليسه)
با توجه به ضرورت افزايش سطح كار آموزي و آموزش جوانان، تلاش‌هايي در جهت هماهنگ سازي اهداف اقتصادي (بهبود كيفيت و رقابت پذيري با اهداف اجتماعي و شكوفايي فرهنگ و توانايي فردي شهروندان فرانسوي) صورت گرفته است. گفتني است كه حاصل چنين تلاش‌هايي به تعيين اهداف كمي براي سيكل دوم آموزش متوسطه(ليسه) منجر گرديده است.
 به رغم افزايش قابل توجه نرخ دانش‌آموزان مقطع دوم آموزش متوسطه، عملكرد اين دوره از لحاظ برابري فرصت تحصيلي مورد انتقاد قرار گرفته است، چرا كه دوره آموزشي فوق، هرگز از نقش كاهش دهنده نابرابري‌هاي اجتماعي برخوردار نبوده است.علاوه بر اين، دائره المعارفي بودن برنامه هاي درسي (بغرنج بودن دروس) سيكل دوم آموزش متوسطه از سوي صاحب نظراني چون مونتان، روسو، پل والري و….. مورد انتقاد قرارگرفته است.
 ساختار آموزشي
طول دوره تحصيل در ليسه، 3 سال تمام با مشخصات به شرح ذيل مي‌باشد:
1- سال اول:‌ از سال اول مقطع آموزش تكميلي متوسطه (ليسه) تحت عنوان كلاس تعيين كننده(Classe de Determination) ياد مي‌گردد، چرا كه تحصيلات مقاطع بالاتر طي اين سال برحسب عملكرد دانش‌آموزان مشخص مي‌گردد. با توجه به عدم تجانس سطح ورودي دانش‌آموزان،3 ماه اول آموزش به مرور و استحكام بخشي به آموخته‌ها و روش كار (يادداشت برداري، سازمان دهي كاري، فراهم سازي مقدمات تحقيقات كتابخانه أي و …) اختصاصي دارد.
2- سال دوم: طي سال دوم ليسه، دانش‌آموزان برحسب عملكرد تحصيلي خود، طي سال نخست ليسه، به يكي از 3شاخه ديپلم متوسطه عمومي، ديپلم تكنولوژيك و يا ديپلم حرفه‌أي هدايت مي‌گردند.
3- سال سوم (سال پاياني ليسه): پس از كسب موفقيت دانش‌آموزان در آزمون زبان فرانسه كه در پايان سال دوم مقطع ليسه برگزار مي‌گردد، دانش‌آموزان برحسب شاخة انتخابي و نوع ديپلم به گذراندن ساير دروس طي سال سوم ليسه مبادرت نموده و نهايتاً در آزمون پاياني شركت مي‌نمايند.


 اهداف آموزشي
از جمله مهم‌ترين اهداف ملي دوره آموزش ليسه (سيكل دوم آموزش متوسطه) مي‌توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1- دست يابي به شناخت‌ رشته أي (تحصيلي)به عنوان زير بناي فرهنگ و كار‌آموزي
2- دست يابي به روش كاري منسجم به منظور برخورداري از استقلال در تنظيم برنامة كار فردي و گروهي و تقويت حس مسئوليت پذيري
3- هدايت مناسب دانش آموزان به ادامه تحصيل و اشتغال در بازار كار
مديريت آموزشي
مديريت نظام آموزش متوسطه، پيرو سياست تمركززدايي و قوانين مصوب سال‌هاي1983 و 1985ميان دولت(وزارت آموزش و پرورش) و جوامع محلي، بخشها، مناطق، مراكز كالج و ليسه (دوره دوم آموزش متوسطه) تقسيم گرديده است. تاثير سياست تمركززدايي بر نظام متمركز آموزش متوسطه همانند جنبش رهايي‌بخش كشور بوده است. مطابق قانون تمركززدايي، به واسطه انتقال صلاحيت‌ها به نهادهاي آموزش متوسطه، مدارس، محور اصلي نظم آموزشي محسوب گرديده و در تطبيق سياست‌هاي ملي با واقعيات محلي از آزادي عمل برخوردار مي‌باشند. بدين ترتيب، مأموريت مدارس دولتي، فراتر از آموزش تلقي گرديده است. به نحوي كه در تدوين سياست‌هاي توسعه و عمران، نواحي، بخشها و مناطق، به ويژه مناطق محروم و حاشيه‌اي شهرها از نقش فعال‌تري برخوردار گرديده‌اند.برخلاف مديريت آموزش ابتدايي كه از آغاز با مشاركت جوامع محلي همراه است، آموزش متوسطه تا ژانويه 1986 (طي180سال كه از احداث نخستين ليسه‌هاي ناپلئون مي‌گذشت) همچنان متمركز و زير سلطه مطلق دولت باقي مانده بود. پيرو سياست تمركززدايي، نقش دولت در آموزش عبارت از تعريف اهداف ملي آموزشي، تدوين سياست‌هاي آموزشي و اداري، پرداخت حقوق كادر آموزشي، سرمايه‌گذاري درحوزه تأمين تجهيزات و نرم‌افزارهاي آموزشي، ابزار ديداري و شنيداري، ابزار تخصصي الكترونيك و ابزار ارتباطي از راه دور مي‌باشد.مهم‌ترين نقش بخشها، مناطق و جوامع محلي عبارت از برنامه‌ريزي فعاليت‌هايي همچون تدريس، بسيج سرمايه‌گذاري، گردش امور جاري نهادهاي آموزشي و برقراري رابطه سازنده ميان جامعه و نظام آموزشي مي‌باشد.از جمله مهم‌ترين نقش‌هاي تعيين كننده مناطق و جوامع محلي (با مشاركت شهرداري‌ها) در زمينه برنامه‌ريزي فعاليت‌هاي آموزشي مي‌توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1- تعيين نيازمندي هاي آموزشي موجود در سطح منطقه‌أي
2- تدارك برنامه سرمايه گذاري در جهت برطرف نمودن نيازهاي آموزشي منطقه
3- پيش بيني و تدارك نقشه استقرار مدارس، با توجه به تحولات آماري جمعيت، تحت پوشش و نيازها و امكانات موجود در منطقه.
4- پيش بيني انواع آموزش و كار آموزي حرفه‌أي مورد نياز در منطقه در چهارچوب آموزش متوسطه
گفتني است كه موارد مذكور، از جمله وظايفي است كه نظام آموزشي به مناطق و جوامع محلي محول نموده است.علاوه براين، تا پيش از تصويب قانون تمركز زدايي در آموزش متوسطه، كالج و ويسه از جمله نهادهاي آموزش عمومي ملي به شمار مي‌آمدند. از مورخه 22 ژوئيه 1983، با انتقال صلاحيت يه جوامع محلي ، از مدارس متوسطه به عنوان نهادهاي آموزش عمومي محلي ياد مي‌گردد.پيرو اجراي قانون تمركز زدايي، مناطق به مشخص سازي برنامه‌هاي لازم جهت سرمايه‌گذاري مبادرت مي‌نمايند، كه از آن جمله مي‌توان به هزينه پيش بيني شده باز سازي يا نوسازي ساختمان‌هاي آموزشي اشاره نمود.پس از تأييد شوراي منطقه، بر مبناي فهرست برنامه هاي تدارك يافته، دولت خود را به تأمين كادر آموزشي يا اداري مورد نياز مناطق متعهد مي‌نمايد. گفتني است كه نوع و كيفيت آموزش ارائه در هر منطقه، با توجه به نقشة استقرار مدارس و با نظارت بازرسين آكادميك مناطق تضمين مي‌گردد. بدين ترتيب پيرو قانون تمركز زدايي كه از آموزش تحت عنوان اولويت ملي ياد نموده است،‌ انتقال صلاحيت‌ها به جوامع محلي، بخشها و مناطق به صورت تدريجي صورت گرفته و واحدهاي مربوطه، عهده دار مسئوليت سرمايه گذاري و مديريت مالي امور جاري نظير نوسازي و تجهيز نهادهاي آموزشي و اياب و ذهاب دانش آموزان در سطح كالج و ويسه مي‌باشند.
نهادهاي مديريتي
در چهار چوب سلسله مراتبي وزارت آموزش و پرورش فرانسه، مسئوليت ادارة كليه مدارس آموزش متوسطه عمومي بر عهده مراكر ذيل مي‌باشد:


1- شوراي اداري مدارس متوسطه
شوراي مذكورعهده دار كلية امور مرتبط با حيات آموزشي، اخلاقي و مالي نهاد آموزشي متوسطه (با توافق شوراي اداري) مي‌باشد.
شوراي فوق‌الذكر از نمايندگان انتخابي متشكل از كادر اداري (به نسبت يك دوم) و نمايندگان دانش‌آموزي تركيب يافته است.گفتني است كه مجموع افراد مذكور، اعضاي دائمي شوراي اداري مدرسه را تشكيل مي‌دهند. رياست شوراي اداري نيز با بازرسي آكادمي و در غياب او با مدير مركز آموزش متوسطه مي‌باشد.
2- كميسيون دائمي مدارس متوسطه
تركيبي از اعضاي دائمي شوراي اداري كميسيون دائمي مدارس نيز حضور دارند. كميسيون مذكور، به پي گيري مسائل مطرح در شوراي اداري مبادرت مي‌نمايد. علاوه بر اين، مسائلي كه در رابطه با امورمتفرقه، طي سال تحصيلي توسط مدير مدارس مطرح مي‌گردد، به اين كميسيون ارجاع مي‌گردد. شوراي انضباطي و شوراي نظارتي از جمله ديگر نهادهاي اجرايي دست‌اندركار ادارة امور آموزش متوسطه به شمار مي‌آيند كه هر يك عهده دار مسئوليت حفظ انضباط و نظارت بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان، ارائه اطلاعاتي در خصوص تعليمات انضباطي كميسيون دائمي و يا ارائه راهنمايي تحصيلي شورا به والدين دانش‌آموزان مي‌باشند.


3- شوراي كلاسي
دركليه كلاس هاي آموزش متوسطه، شوراي كلاسي تحت نظارت مدير تابع با ليسه و يا نماينده وي تشكيل مي‌گردد. اعضاي شوراي فوق از كادر آموزشي و كادر نظارت بر كلاس، نمايندگان والدين دانش آموزان و 2نماينده دانش آموزي متشكل مي‌گردد.وظيفه اصلي شوراي مذكور، بررسي جريان ياد دهي– يادگيري و آموزشي است. جلسات شوراي كلاسي3 بار در سال و با حضور مشاور مركز اطلاعات و راهنمايي (CIO) در جهت هدايت شخصي دانش‌آموزان به منظور ادامة تحصيل يا كارآموزي آنان تشكيل مي‌يابد.شوراي كلاسي، مؤثرترين واحد ساختاري در حوزه مشاور تحصيلي و شغلي نظام آموزش فرانسه محسوب مي‌گردد.
پيش از تشكيل جلسات شوراي فوق، نماينده كلاس به گردآوري و ارائه شناسنامه‌هاي درسي دانش‌آموزان به شوراي كلاسي مبادرت مي‌نمايد.لازم به ذكر است كه كليه نمرات هفتگي و نظرات والدين و مربيان در اين شناسنامه انعكاس مي‌يابد.نظرات شوراي كلاسي، در صورت ضرورت، از طريق مدير مركز آموزش متوسطه به طور كتبي به والدين دانش‌آموزان ابلاغ مي‌گردد.در صورتيكه والدين با نظر شوراي كلاسي مبني بر تغيير رشته موافق نباشد، الزاماً مجبور به موافقت با تكرار پايه مي‌باشند.


مراكز اطلاع رساني و مشاوره تحصيلي (CIO)
مطابق قانون مصوب ژوئيه 1971و متمم اصلاحية آن مصوب فوريه1980 ، به منظور اطلاع رساني و مشاوره دانش آموزان دورة متوسطه، خدمات اطلاع رساني تخصصي ويژه اي در سطح ملّي، آكادمي و محلي به دانش آموزان ارائه مي گردد.به منظور عرضه خدمات مذكور، ساختار لازم تحت عنوان تأسيس مراكز اطلاعاتي و مشاوره اي صورت گرفته و بالغ بر519 مركز اطلاع رساني و مشاوره تحصيلي احداث گرديده است. به طوركلي ميتوان گفت كه به ازاي1500 دانـش آموز، 1 مشاور تحصيلي به خدمت و پذيرش مراجعات دانش آموزان و والدين آنان مبادرت مي نمايد.
از جمله مهم ترين خدمات مراكز فوق مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1- بررسي منظم عملكرد دانش آموزان از بدو ورود آنان به كالج
2- تطبيق برنامه هاي درسي دانش آموزان با ميزان تواناييهاي آنان
3- مشاوره و هدايت تحصيلي دانش آموزان به سوي آموزش و كارآموزي مناسب
4- خدمات مشاوره گزينش شغلي با توجه به توانايي ها و علايق دانش آموزان، مطابق با پيشرفت اقتصادي كشور
لازم به ذكر است كه خدمات مذكور، از طريق گردآوري و توزيع اطلاعات توسط دفتر ملّي اطلاعات آموزشي و شغلي(ONISEP) درسطح منطقه اي و مراكز اطلاع رساني و مشاوره اي(CIO) در سطح نواحي تقويت و تكميل مي گردد. دفاتر مذكور، از شعباتي در هر آكادمي برخوردار بوده و عهده دار وظايف فوق الذكرمي باشند.همان گونه كه در بالا نيز بدان اشاره گرديد، در سطح ناحيه‌اي، مشاهدة پيوسته وضعيت عملكرد دانش آموزان و هدايت آنان به سوي آموزش هاي حرفه‌اي، تكنولوژيك يا عمومي بر عهدة مراكز اطلاع رساني و مشاوره تحصيلي (CIO) مي باشد.
علاوه بر اين، مراكز مذكور، عهده دار مسؤوليت هدايت نوجوانان شاغل يا جوياي كار و مايل به كسب مهارت جديد يا بهبود مهارت ارتقاء شغلي خود مي باشند.افزون بر اين، تشكيل گردهم آيي افراد علاقه مند، ذي نفع و ذي ربط به منظور آگاه سازي جوامع محلي از امكانات كارآموزي و شغلي نيز از جمله ديگر وظايف مراكز فوق محسوب مي گردد..مشاورين تحصيلي كه رابط مراكز و مدارس بوده و در شوراي كلاسي نيز حضور دارند، با مشاهدة منظم و اطلاع پيوسته از پيشرفت تحصيلي دانش آموزان، موظف به ارائه راهنماييهاي لازم و به موقع به آنان مي باشند.گفتني است كه بهره‌مندي از اين چنين مشاوره هايي براي كلية دانش آموزان اعم از دانش آموزان فارغ التحصيل مقطع متوسطه و دانش آموزان فعال در بازار كار يا كارآموزي حرفه اي و تكنولوژيك الزامي است.
به موازت ايجاد مراكز اطلاع رساني و مشاوره تحصيلي (CIO)، مراكز اسناد و اطلاعات ( CDI ) در اكثر مدارس تأسيس گرديده است.پيرو قانون راهنمايي طي سال1989، بر ضرورت استقرار مراكز اسناد و اطلاعات در مدارس آموزش متوسطه تأكيد گرديده است.درمراكز فوق، علاوه بر كتب و نشريات مفيد، ابزار و تجهيزات چند رسانه اي، انواع انتشارات اطلاعاتي حقوقي، آماري، جغرافيايي مدارس، تاريخچه آموزش و پرورش و سياستهاي آموزشي به تفكيك سطوح مختلف آموزشي و مسائل روز مرتبط با آموزش و پرورش، فرهنگ، علم و تكنولوژي جهت مطالعه و بهره منـدي دانش آموزان، كادر آموزشي و والدين دانـش آموزان در دسترس مي باشد.
نظام آموزش عالي
سياستهاي آموزشي
مطابق قانون مصوب26 ژانويه 1984ويژه آموزش عالي،از دانشگاه ها ومراكز آموزش عالي كشور، تحت عنوان مراكز عمومي‌آموزشي با ويژگيهاي علمي،فرهنگي وحرفه اي ياد مي‌گردد. رشته‌هاي مختلفي در دانشگاههاي كشور ارائه مي‌گردد كه هر يك در واحدهاي آموزشي وتحقيقاتي جداگانه اي بر رشته‌هاي خاص آموزشي متمركز شده و اهداف عمومي‌خاصي را دنبال مي‌نمايند. دانشگاههاي كشور فرانسه، برموسسات،كالج ها، دپارتمانها، كتابخانه ها و مراكز تحقيقاتي كه توسط شوراي نظارت دانشگاه ها نظارت وبررسي مي‌گردند، مشتمل مي‌گردد. هر بخش از دانشگاه‌هاي كشور از اساسنامه وساختار خاص برخوردار مي‌باشد.
پژوهش و تحقيقات
تاريخچه
مسائلي از قبيل بررسي جايگاه تحقيقات‌ ومشكلات‌ و اهداف‌ پيشروي انجام تحقيقات در كشور فرانسه‌ طي‌ مشاوره‌اي‌ ملي‌ كه‌ از سوي‌ وزارت‌آموزش‌ عالي‌ و تحقيقات‌ در آوريل‌ سال‌ 1994 در پاريس‌ ترتيب‌ يافته‌بود، مطرح‌ گرديد.طي مشاوره فوق همچنين چگونگي ارائه‌‌ بينشي‌ كلي‌ از تكامل‌ و هدايت‌تحقيقات‌ آتي‌كشور مورد بررسي قرار گرفت.در خلال‌ قرن‌ هفدهم‌، ميان جهان‌ سياست‌و جهان‌ شناخته‌هاي‌ علمي‌جدائي‌ افتاد.در آن‌ اثناء، افكارعمومي‌بر اين‌ باور شد كه‌ دانش‌ و دانشمند جهت ارائه خدمات هرچه بيشتر و‌ بهتر ‌به‌جامعه‌مي‌بايستي به صورت جداگانه ‌به‌ پرداختن به‌ تحقيقات‌خود بسنده‌ نمايد.به‌ ديگرسخن‌، پژوهشگران‌ مي‌بايستي تحقيقات‌ را سرلوحه‌ فعاليت‌ خود قرار دهند،چرا كه‌ ساير‌ امور مترتب‌ برتحقيقات‌ درپي‌ آن‌ خواهد آمد.به‌ اين‌ ترتيب‌،درمحافل‌ و ساختارهاي درون‌ نهادي، مدل‌خطي فوق‌ حاكم‌ گرديد. به عبارت ديگر علم‌ و دانش‌ به مكاشفه پرداخته و جامعه به‌ پيروي از آن مبادرت مي‌نمود.طي مدت زمان كوتاهي مدل مذكور‌، مدل‌ مخالف‌ خود را كه‌ مدلي خطي‌بود، پديد آورد. مطابق چنين مدلي همگامي‌تحقيقات‌ دانشگاهي‌ با حوزه صنايع‌ ‌،ضامن‌ پيشرفت‌ اقتصادي كشور‌مي‌باشد‌.از اين روي‌، عمده‌ فعاليت‌ پژوهشگران‌، با مد نظر قرار دادن خواست جامعه به انجام تحقيقات معطوف مي‌گرديد.نيمي‌از ويژگيهاي‌ اين‌ دو مدل‌ صحيح‌ و نيمي‌ ديگر نادرست است‌.توانمندي‌ علم‌، زاييده‌ قدرت‌ حضور آن‌‌ در فضاي‌ خارج‌ و ‌داخل ‌مي‌باشد. آزمايشگاه‌هاي‌ تحقيقاتي‌ از فضاي‌ مجزا و بسته‌ خودنيروي‌ خلاق‌ پديد آورده و نفوذ و شايستگي‌ را از تركيب‌اعتباراتي‌ كه‌ در اختيار دارند،كسب‌ مي‌نمايند.نقطه ضعف چنين مدلهايي به جهت ضعف درتوصيف ماهيت‌ دو وجهي‌ تحقيقات‌ علمي‌(انفصال‌ از محيط و اتصال به‌ آن‌) مي‌باشد.ازجمله اصلي ترين فاكتورهاي انجام تحقيقات در كشور فرانسه مي‌توان به فاكتورهايي نظيرتوليد و ارائه اطلاعات‌ موثق‌، مشاركت‌ درفرايند بهبود ارزشهاي‌ اقتصادي وآموزشي‌، همكاري‌ درحركتهاي‌ سودمند گروهي ‌وارتقاء فعاليتهاي‌ آموزشي‌اشاره نمود.جهت‌ نشان‌ دادن‌ اشكال‌ گوناگون‌ امكانات‌ سازماني‌، بررسي دومدل‌ اخير با يكديگر الزامي‌است.مدل‌ خطي‌-كه‌ در آن‌ فعاليتهاي‌تحقيق‌، توسعه‌ و توليد بدون‌ تعامل‌ متعاقب يكديگر صورت مي‌گيرد.دراين‌مدل‌، تعداد5 زيرمجموعه‌ متمايز همزيست‌ وجود دارد كه‌ هر يك‌ از نهادها از سازوكارهاي‌ خاص‌ ارزشيابي‌ خود برخوردارمي‌باشند.عملكردهاي‌دروني‌ هر يك از آنها مشابه‌ يكديگر بوده‌ و درنتيجه‌، تعامل ميان‌ آنها سهل‌و آسان‌ صورت‌ مي‌گيرد و اين درحالي است كه‌،برقراري ارتباطات‌ از يك‌ زيرمجموعه‌ به‌زير مجموعه‌ ديگر، دشوار و پرهزينه‌ است‌.در مدل‌ دوم‌، يك‌آزمايشگاه‌ دانشگاهي‌ در توليد اطلاعات‌ موثق‌ و در توليد نوآوريها مشاركت‌ داشته ‌و در ترويج‌ و كارشناسي‌ امور و نيز فعاليتهاي‌آموزشي‌ برنامه‌هاي‌ دولتي‌ حضور فعال‌ دارد.گفتني است كه مدل فوق‌ در خصوص‌شركتها و مؤسسات‌ نيز مصداق‌ مي‌يابد ‌چرا كه هر جزء قادر به برقراري تعامل با جز ديگر است. هر چه‌ تعاملها از ارزش‌ كمتري‌ برخوردار باشند به‌ همان‌ اندازه‌ نيز پايداري‌ و ثبات‌ آنها ضعيفتر مي‌گردد‌.جهت برقراري‌ ارتباط مي‌بايستي از مدل‌ خطي‌ وپنج‌ زيرمجموعه‌ متمايز آن‌ فاصله‌ گرفت‌ تا به‌ مدل‌ دوم‌ كه‌ تعاملهاي‌آن‌ هم‌ از لحاظ شمار و هم‌ از نظر شدت‌ دراوج‌ قرار دارند، نزديك‌تر‌ شد.جايگاه‌ تحقيقات‌ فرانسه‌ در ارتباط با اين‌ دو مدل‌ چگونه‌ است‌؟
در سالهاي‌ اخير در چه‌ مسير و با چه‌ آهنگي‌ پيش‌ رفته‌ است‌؟
مؤلفان‌كه‌ طي دهه1970 و در آغاز دهه1980 به تبيين وتوصيف تحقيقات‌و نوآوريهاي‌ كشور فرانسه‌ مبادرت نمودند، از بينش‌ يكساني برخوردار مي‌باشند.از ديدگاه آنان،كشور فرانسه‌ به‌ پشتوانه‌ علوم‌ دانشگاهي خود به عنوان كشوري ‌پيشرفته‌، مطرح مي‌باشد واين درحالي است كه بوروكراسي‌ سازمانها موجب‌ گرديده تا ازنظريات‌ علمي‌و تأثيرات‌ جديد كه‌ تخصصهاي‌ حاكم‌ موجود را زيرسؤال‌ مي‌برند، پيروي‌ نگردد. پژوهش درسيستم‌ آموزشي‌ كشورفرانسه‌ به‌ دوبخش‌ تقسيم ‌ميگردد:
 
 مدارس‌ عالي‌ كه‌ به جذب بهترين‌ دانش‌آموزان‌ مبادرت نموده،آنان‌ را از انجام تحقيقات‌ دور نگاه داشته و به القاء احساس‌ برتر بودن‌ به‌ آنان مي‌پردازند و دانشگاه‌هايي‌ كه‌ با امكاناتي‌ محدود، به آموزش گروه‌هاي‌ زيادي‌از دانشجويان‌ كه‌ با دنياي‌ تخصص‌ و حرفه‌ آشنايي‌ كمي‌دارند،مبادرت مي‌نمايند.از اين روي‌، در تحليلهاي‌ علمي‌ كشورفرانسه‌ نمونه‌كاملي‌ از مدل‌ خطي‌ استفاده مي‌گردد.
يادآوري‌ دو مشخصه ذيل‌ سيستم‌ آموزشي‌فرانسه‌ جهت بررسي جايگاه تحقيقات در آن الزامي‌است :
«جدايي‌ بنيادين‌ ميان مقررات‌تحقيقات‌ و آيين‌نامه‌هاي آموزشي‌»
بارزترين‌ نشانه‌ اين‌ جدايي‌، وجودسازمانهاي‌ تحقيقاتي‌ دولتي‌ (OPR)نظيرمركز ملي‌ تحقيقات‌ علمي‌(CNRS) ، مؤسسه‌ ملي‌ بهداشت‌ و تحقيقات‌ پزشكي‌ (INSERM)،مؤسسه‌ ملي‌ تحقيقات‌ كشاورزي‌ (INRA) و كميسارياي‌ انرژي‌ اتمي‌CEA)) است‌كه‌از مأموريت‌ رسمي‌آموزشي‌ برخوردار نمي‌باشند.آموزش‌عالي‌ كه‌ تاكنون‌ از بخشي‌ از نيروي‌ تحقيقاتي‌ تفكيك شده‌، خود ازشكافي‌ كه‌ دانشگاه‌ و مدارس‌ عالي‌ را از هم‌ جدا مي‌سازد، عبور نموده ‌است‌. نهادهاي‌ تفكيك شده‌ مذكور طي‌ سالها با كاهش قدرت‌ به‌طورمحسوسي‌ مواجه بوده اند.ارزشيابيهاي‌ مختلفي‌ كه‌ از سوي‌ كميته‌ ملي‌ ارزشيابي‌ دانشگاه‌ها صورت‌ گرفته‌، نشان‌ مي‌دهد كه‌ بيش‌ از نيمي‌از استادان‌ و برگزار كنندگان ‌كنفرانسهاي علمي‌به‌ فعاليتهاي‌ تحقيقاتي‌ مبادرت مي‌نمايند.از ديدگاه آنان،سازمانهاي‌ تحقيقاتي‌ به تلاش‌ در جهت تربيت افراد ماهر در مقطع ‌سوم‌ آموزش‌ عالي‌ كشورمبادرت مي‌نمايند.نيمي‌از كاركنان‌ آزمايشگاه‌هاي‌مركز ملي‌ تحقيقات‌ علمي ‌از محققان‌ خود اين‌ مركز و نيمي‌ديگر ازمحققان‌ كارآمد دانشگاه‌ها ومراكز آموزش عالي كشور (‌ دانشجويان‌ سال‌ آخردوره‌ دكتري)‌ متشكل گرديده است‌.حضور تعداد 15تن از محققين‌ (دانشجويان‌ سال‌آخر دوره‌ دكتري)‌ در ساختار كميسارياي انرژي اتمي‌فرانسه طي سال1991 خود مبين اين موضوع است. واقعيت‌ اين‌ است‌ كه‌ به‌ رغم‌ جا به‌ جايي‌ ضعيف‌ كادر آموزشي ـ تحقيقاتي كشوركه‌ به‌ندرت‌ از يك‌ سيستم‌ تحقيقاتي‌ به‌ سيستمي‌ديگر منتقل‌ مي‌گردد،ميان سازمانهاي‌ تحقيقاتي‌ دولتي‌ (OPR) و دانشگاه‌ها تداخل‌تنگاتنگي‌ به‌وجود آمده‌ است‌. اختلاف‌ميان دانشكده‌هاي مهندسي‌ ودانشگاه‌ها، به‌طور قابل‌ ملاحظه‌اي‌ كاهش‌ يافته‌ است‌.دانشكده هاي‌مهندسي‌ بيش‌ از پيش‌ به‌ امورتحقيقاتي‌ ‌پرداخته و اين‌ درحالي‌است‌ كه‌ دردانشگاه‌ها افزايش‌ بالقوه‌ فوق باحمايت‌ واقعي‌ سازمانهاي تحقيقاتي‌( سازمانهايي‌ كه‌ 5400 نفر از 9000 نفركادرعلمي‌مدارس‌ مهندسي‌ را تأمين‌ مي‌نمايند، مواجه گرديده است.بر قراري چنين ارتباطاتي نزديكي‌ حين دوره‌تربيت دانشجويان مقطع‌ دكتري‌ نيز جلوه‌گر است‌.در سال‌ 1990،كشور فرانسه‌ با تربيت‌ 140نفر با مدرك‌ دكتري‌ به ازاي يك‌ ميليون‌ نفر جمعيت‌ در سال‌ در مقايسه‌ باامريكا با 130 نفر، آلمان‌ با 126 نفر و ژاپن‌ تنها با 30 نفر، درصدركشورهاي‌ توسعه‌يافته‌ جهان‌ قرار گرفت‌.در آغاز سالهاي‌1980،درصد رساله‌هاي‌ آموزشي ارائه شده‌ در رشته‌هاي‌ علوم‌ انساني‌ نسبت‌ به‌ علوم‌طبيعي‌ يا مهندسي‌ به‌ مراتب‌ بيشتر بوده و دانشجوياني‌متعلق به كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ مستقر در كشورفرانسه‌ از نسبت‌ بالايي ‌برخوردار بودند. در جهت تعادل‌ بخشيدن‌ به‌ اين‌ نسبتها تلاشهاي‌پيگيري نه‌ با هدف‌افزايش شمار رساله‌هاي‌ دانشگاهي،‌ بلكه ‌با هدف‌ تشديد حركت‌ مضاعف‌ درجهت‌ علوم‌ پيچيده و نيز در مسير برقراري ارتباط با كشورهاي‌ عضو اتحاديه اروپا صورت گرفت.طي دهه1970، شمار اين‌ افراد جهت‌ نگارش ‌رساله‌هاي آموزشي‌ بسيار ناچيز بود،و اين درحاليست كه‌ هم‌ اكنون‌،10 درصد فارغ‌التحصيلان از ‌رساله‌ برخوردار مي‌باشند.امروزه‌، مرزبندي‌ ميان مراكز تحقيقاتي و دانشگاه‌هاي كشور نسبت‌ به10‌ سال‌قبل‌ كاهش يافته است. مقطع‌ دوم‌ آموزش‌ عالي‌دانشگاهي در كشور فرانسه‌ همچنان از اين‌ حركت‌ به‌ دور مانده‌ است. طي سالهاي اخيرسازمانهاي‌ دولتي‌ با همكاري مركز ملي‌ تحقيقات‌ علمي‌(CNRS)به تشكيل واحدهاي حمايتي آموزش‌ عالي‌ مبادرت نموده اند.در نهايت‌، توالي‌دوره‌ آموزشي‌ و تحقيقاتي‌ براي‌ كليه كادر وابسته‌ ‌به‌ آموزش‌ عالي‌ لازم‌الاجراءاعلام‌ گرديد.طبق بررسي‌هاي به عمل آمده در آغاز سالهاي‌1980، قطع‌ رابطه‌عميق‌ ميان‌ ‌دو قطب دانشگاه ومراكز تحقيقاتي به اوج خود رسيده وتمايل‌ ضعيف‌ دانشگاه‌ها جهت همكاري ‌با مؤسسات‌ صنعتي‌ و بي‌اعتمادي‌ متقابل‌ به تحقيقات از جانب‌صاحبان‌ صنايع به وقوع پيوست.اين درحاليست كه حتي وجود چنين‌ جوي مانع‌ از پرداختن صنايع‌ به نوآوري‌ و پرداختن محققان‌دانشگاهي‌ به اكتشاف‌ و اختراع‌ نگرديد.جهان‌ صنعت‌ به‌ دو گروه‌تقسيم‌ شده‌ بود:
 گروه‌ اول‌ بر مهارت‌ فني‌، دوره‌هاي‌ كارآموزي‌ جمعي‌، چيره‌دستي‌ مهندسان‌ و كارگران‌ شايسته‌ جهت‌ بارورنمودن و تجارتي‌ نمودن محصولات مصرفي،تأكيد داشت‌.گروه‌ دوم‌ نيز در بخش‌ تحقيق‌ و توسعه ‌بسيار پيشرفته‌ و مجهز به‌ آزمايشگاه‌هاي‌ تخصصي بوده، باهماهنگي‌ كامل‌ با سازمانهاي‌ دولتي‌ هدفمند فعاليت‌ نموده و با سرمايه‌گذاريهاي‌ كلان‌ درجهت توليد محصولاتي‌ با كيفيت بالا فعاليت مي‌نمود.تمركز برتحقيقات و توسعه‌ در صنايع‌ همزمان با برنامه‌هاي آموزشي ‌دولت‌ طي‌ دهه 1980 فزوني‌ يافت‌.طي دهه 1980، شمار مؤسساتي‌ كه‌ به انجام تحقيقات‌ مبادرت نموده اند، از 1300 مورد به‌ حدود 4000مورد افزايش ‌يافت.افزايش‌ بالقوه‌و توسعه‌ و بسط تحقيقات‌ آموزشي كه‌ بيش‌ از پيش‌ شاخه‌ها ومؤسسات‌ كوچك‌ را دربرمي‌گيرد، با كمك‌ فزاينده‌ تحقيقات‌ دولتي‌همراه‌ گرديده است‌.اين‌ حركت‌ در ارتباط با سازمانهاي‌ تحقيقاتي‌، باانبوه‌ عظيمي‌از قراردادهاي‌ آموزشي همراه‌ بود.در سال‌1992، درمركز ملي‌ تحقيقات‌ علمي‌(CNRS)، تعداد قراردادهاي‌ منعقده‌ بامؤسسات‌ به‌ 3700 مورد (120 مورد در سال‌1982) و هزينه‌ آن‌ بر‌700 ميليون‌ فرانك‌ بالغ‌ گرديد(30 ميليون‌ فرانك‌ در سال‌ 1982).
اين‌ گونه تحولات‌، به‌طور كلي‌ در مقوله‌ چاپ‌انتشارات‌ نيز تأثير خود را نشان‌ داد: 7 درصد كتب‌ علمي‌چاپ‌فرانسه‌- كه‌ از سوي‌ مؤسسه‌ اطلاعات‌ علمي‌آمريكا (ISI) فهرست‌شده‌- توسط محققين‌ دانشگاهي‌ و صنعتي‌ تأليف‌ گرديده‌ است‌. از دهه‌1980،به عنوان سالهاي‌تماس هر چه بيشتر ميان دو قطب‌ صنايع‌ وتحقيقات‌ دانشگاهي‌ كشور فرانسه ياد مي‌گردد.
طبق ‌برآوردهاي به عمل آمده، نرخ آكادميك بودن‌ تحقيقات‌فرانسه‌،2/1 درصد بيشتر از انگلستان‌ و آلمان‌،7/1درصد بيشتر از آمريكا و3/2درصد بيشتر از ژاپن بوده‌ است‌.به‌طور كلي‌، تمركز يافتگي ‌دو قطب مذكور،‌ تأثيرات‌ مثبتي‌ به‌ همراه‌ آورد.در مدل‌ خطي‌ كه‌ علوم‌ پايه‌ به‌عنوان‌ منبع‌ نوآوري‌ مدنظر است‌، چنين‌ موفقيتي‌ با اتكاء به‌ خود حاصل‌ مي‌گردد و اين درحاليست كه درمدل‌ تعاملي‌،كسب‌ چنين‌ موفقيتي‌ به‌ دلايل‌مختلف‌ چندان‌ هم‌ بي‌اهميت‌ نيست‌.در دنياي‌ دانشگاهي‌، ميدان‌ديدها- كه‌ به‌ درجه‌ مشاركت‌ در شبكه‌هاي‌ تحقيقاتي‌ بستگي‌ دارد- توان‌ راه‌ يافتن‌ سريع‌ به‌ اطلاعات‌ پايه‌‌ را كه‌ توسط رده‌هاي‌ همتافراهم‌ آمده‌ ‌سنجيده و ‌به ارزشيابي بهره گيري‌ ازاينگونه‌ اطلاعات‌ مبادرت مي‌نمايند.از اين‌ لحاظ طي‌سالهاي‌1980تحقيقات‌ در كشور فرانسه‌ از كارآيي‌ بسيار بالايي‌ برخوردار گرديده، تحقيقات‌ فرانسه‌ در جهان ‌كتاب‌ و انتشارات به كشور‌ انگلستان‌ راه‌ يافته و از اين‌ طريق‌ در جهت ‌انتقال‌ نتايج‌ خود فراتر از زبان‌ ملي‌ گام برداشته و همكاري‌ با محققان‌خارجي‌ گسترش‌ يافت. درحال حاضر،بالغ بر تعداد120 هزار پژوهشگر در سراسر كشور فرانسه به امر پژوهش مبادرت مي‌نمايندكه از اين ميان تعداد 67 هزارمحقق دولتي و تعداد 55هزارمحقق غير دولتي مي باشند.درحدود50% هزينه‌هاي پژوهشي توسط دولت تأمين اعتبارمي‌گردد.درحال حاضرمسووليت رسيدگي برامورپژوهشي كشور فرانسه برعهده وزارت آموزش و پرورش و وزارت پژوهش و فن‌آوري است.اين در حالي‌است كه وزارتخانه‌هاي ديگر من جمله وزارت بهداشت، كشاورزي و اقتصاد از سازمانهاي پژوهشي خاص خود برخوردارمي‌باشند.گفتني است كه عمده پژوهشهاي كشور دردانشگاهها و سازمانهاي دولتي همچون مركز ملي پژوهش(CNRS) ومؤسسه ملي بهداشت و پژوهش فرانسه(Inserm) صورت مي‌گيرد. علاوه براين دولت فرانسه از پژوهشهاي غيردولتي و پژوهشهايي كه درموسسات خصوصي به‌ويژه درحوزه‌هاي هوانوردي، الكترونيك، شيمي‌و داروسازي صورت مي‌گيرد، حمايت مي‌نمايد.
نهادهاي مركزي
مركز ملّي تحقيقات علمي فرانسه(CNRS)، دانشگاه ها ( دانشكده هاي علوم تربيتي، نهادهاي تابع وزارت خانه ها و انستيتو ملّي تحقيقات پدآلوژيك فرانسه(INRP)، عهده دار مسووليت پژوهش در زمينة آموزش و كارآموزي در كشور فرانسه مي باشند. گفتني است كه انستيتو ملّي تحقيقات پدآلوژيك به ايفاي نقش عمده تري در اين ميان مبادرت مي نمايد.
از سال1993، انستيتوي فوق عهده دار مجموعه رسالتهايي اعم از تحقيق، كارآموزي، مطالعه و نظارت بركيفيت آموزشي مي باشد.
علاوه بر اين، طي3 دهة اخير، انستيتوي مذكور در نوساماني نظام آموزشي كشور فرانسه ( نوساماني برنامه هاي درسي، عرضة شيوه هاي مدرن ياددهي – يادگيري و اصلاح برنامة كارآموزي معلمين ) نقش مهمي ايفا نموده است.درحال حاضر پژوهشهاي آموزشي كشور، در قالب ديدگاه هاي گوناگون تاريخي، جامعه شناختي، روان شناختي، مهارت تدريس رشته هاي تحصيلي و بهره گيري از تكنولوژي در حوزة آموزش صورت مي پذيرد.
علاوه بر اين، به موازت انجام رسالتهاي مذكور، انستيتو ملي تحقيقات پدآلوژيك به همكاري با مديريت ارزيابي و دورنگري وزارت آموزش و پرورش فرانسه (DEP) كه عهده دار مسووليت تحليل عملكرد و تحول نظام آموزشي كشور است- مبادرت مي نمايد.حاصل پژوهشهاي اخير، پيشرفت قابل ملاحظه اي در زمينة فن تدريس (Didactique ) بوده است. در اين قبيل پژوهشها، فرآيندهاي اجتماعي به احتساب موقعيتها و بازيگران آن، مورد تحليل دروني قرار مي گيرد.
بررسي رابطة ميان مدرسه و اشتغال و مسأله جاي دهي شغلي جوانان – با توجه به نرخ بالاي بيكاري(25درصد) ميان جوانان– از جمله موضوعات پژوهش اخير كشور فرانسه است كه در اولويت قرار دارد. كارآموزي معلمين جديد نيز مورد توجه ويژه مي باشد.انستيتو ملّي تحقيقات پدآلوژيك، مركزي انحصاري است كه در آن، نتايج پژوهشهاي آموزشي، در رويارويي با واقعيات آموزشي و تدريس قرار مي گيرد.


آموزش غير رسمي
 مدارس آزاد
تاريخچه
مدارس آزاد (خصوصي) به عنوان نظام موازي با قانونFallout از سال 1850 در كشور فرانسه موجوديت يافته است.طي قرن 19، نقش كليسا در مدارس دولتي و خصوصي به موازات يكديگر ادامه داشت. طبق قانون 7 ژوئيه 1904 و دسامبر 1905، تدريس علوم مذهبي در مدارس، رسماً ملغي گرديده، و دولت و كليسا نيز از يكديگر جدا مي گردند.پس از جنگ جهاني اوّل و نزديكي و برابري برقرار شده ميان مردم،‌ اختلاف دولت و كليسا تا حدي فروكش نموده و دولت در جهت تحصيلات دانش آموزان كاتركيه به اعطاي بورسيه تحصيلي مبادرت نمود. افراد ميانه رو بيشتر از دو طرف توانستند به مصالحة موقّت بپردازند.طي سال 1925، كاردينالهاي فرانسه به شدت با چيستي مدارس لائيك به مخالفت برخواستند. سنريكاي معلمين طي سال1927 از ملي كردن،‌آموزش طرفداري مي نمود. طي دسامبر سال1929، پاپ ششم مدرسه لائيك را محكوم مي نمايد. به رغم مخالفت طرفداران كليسا با جنگ جهاني دوم و تشكيل دولت ويشي، مجدداً بر انفكاك مدرسه و كليسا تأكيد گرديد.در اين اثنا، دولت در جهت تدريس علوم مذهبي در خارج از ساعات آموزشي مدارس، به اعطاي كمك هاي مالي به كليساها مبادرت نمود.پس از جنگ جهاني دوم، كمكهاي مالي فوق قطع شده و كشمكش ميان دولت و كليسا همچنان ادامه يافت. درحال حاضر، مدارس خصوصي از كمك مالي دولت با عقد قرارداد و تحت شرايط خاصي برخوردار مي باشند. در18مي1984، به منظور يكنواخت سازي مدارس خصوصي و دولتي، لايحه اي تسليم مجلس گرديد كه با مخالفت شديد كليساي كاتركيه- كه بالغ بر90درصد مدارس خصوصي كشور را اداره مي نمايد- مواجه گرديد.هواخواهان مدارس خصوصي با برپايي تظاهرات خياباني و اعتصاب، اقدام به پس گيري لايحه از مجلس نمودند.
در اين اثنا، مسئله لائيستيه، پيوسته در ارتباط با اصل آزادي كه از جمله اصول سه گانه جمهوري است، مطرح گرديد. دولت با استناد به اين اصل،‌ ساحت مدرسه را آزاد از هر نوع آموزش سياسي يا ديني اعلام نموده و كليسا نيز با استناد به آزادي، خود را موظف به توجه به تعليمات ديني دانست.در مسير كشمكش ميان دولت و مدارس خصوصي، جنبة مالي و امتيازات به طور پيوسته نقش ايفا نموده و بازار رقابت، جهت جذب معلمين مدارس خصوصي به مدارس دولتي مطرح گرديد.آخرين رويارويي ميان دولت و مدارس خصوصي در ارتباط با دريافت كمك هزينه تحصيلي از جوامع محلي منجر به تصويب قانون شماره51 طي سال1994گرديد. در نخستين ماده قانون فوق، با استناد به قانون اساسي كه تضمين آموزش آزاد را بر عهده دولت گزارده، استدلال شده است كه حمايت جامعه محلي به صورت سرمايه گزاري در مدارس خصوصي مغاير با قانون اساسي است.درحال حاضر اكثريت موسسات آموزش غير انتفاعي كشور فرانسه فرقه اي و كاتوليك بوده و به انعقاد قرار دادهاي آموزشي با دولت مبادرت مي‌نمايند. برقراري چنين همكاريهايي به حمايت مالي قابل توجهي اعم از تأمين هزينه حقوق معلمين و هزينه آموزش اوليه وضمن خدمت معلمين منجر گرديده است. موسسات غير انتفاعي طرف قرار داد از برنامه‌هاي آموزش عمومي‌تبعيت نموده وتحت نظارت وسرپرستي دولت به فعاليت خود ادامه مي‌دهند.
حدود17% از دانش آموزان مقطع ابتدايي تا مقطع آموزش متوسطه در مدارس خصوصي فرانسه تحصيل مي‌نمايند.گفتني است كه موسسات غير انتفاعي كشور فرانسه از محل اخذ شهريه تحصيلي از دانش آموزان ودانشجويان تأمين اعتبارمي‌گردند.
آموزش از راه دور
سياستهاي آموزشي
دولت فرانسه در نظر دارد با ايجاد تسهيلاتي، دسترسي برابر مردم به امكانات مدرن و شبكه جهاني اينترنت را فراهم آورد.كميته بين وزارتخانه‌اي اين كشور چندي پيش در جلسه‌اي كه در كاخ نحست وزيري فرانسه تشكيل شد، بر جبران عقب افتادگي دسترسي شهروندان فرانسوي به اينترنت تأكيد نمود. بنا بر تاكيد وزير مشاور آموزش ملي فرانسه، ايده برخورداري از رايانه و سيستم اينترنت ، به عنوان پايه اي مدرن براي توسعه كشور مطرح است و اين درحاليست كه با وجود برخورداري42درصد مردم فرانسه از رايانه شخصي، كمتر از يك سوم آنان به شبكه جهاني اينترنت دسترسي دارند. بدين منظور، در جهت جبران عقب افتادگي در دسترس همگاني به اينترنت، دولت فرانسه بر آن است كه در نخستين گام، رايانه‌هاي دست دوم ادارات دولتي را به صورت رايگان در اختيار افراد كم درآمد قراردهد. علاوه بر اين، دفتر نخست وزيري كشور نيز با مقايسه نسبت مشتركين اينترنت در فرانسه با سايركشورهاي پيشرفته غربي، خواستار فراهم آوردن تسهيلات مناسب جهت جبران عقب افتادگي گرديده است .


آموزش فني و حرفه‌اي
آموزش حرفه اي و تكنولوژيك
در نظام آموزش فرانسه، با توجه به تأكيد بر مشاوره آموزشي و شغلي براي آن دسته از دانش آموزاني كه از امكان ادامة تحصيلات در شاخة اصلي تحصيلات عمومي برخوردار نمي باشند، آموزشهاي حرفه اي با طيف گسترده اي از مهارتهاي آموزشي و شغلي فراهم آمده است.
عملكرد چنين سياستي بدين نحو است كه بين رده هاي سني 25-16 سال، قرارداد اشتغال به كار با يك كارفرما منعقد مي گردد.طبق اين قرارداد، حقوق و وظايف كارآموز مشخص شده و كارفرما بر صدورمجوز حضوركارآموز در كلاس درس طي ساعات آموزشي ملزم مي گردد.بدين ترتيب، برخورداري از حقوق آموزشي، تعطيلات، بيمه اجتماعي و حقوق و مزاياي كاري ويژه كارآموزان در قانوق كار كشور فرانسه پيش بيني گرديده است.ظرف2ماه اوليه قرارداد اشتغال به كار، هر يك از طرفين قرارداد از حق فسخ بدون اخطار آن برخوردار مي باشند.طول دوره آموزش حرفه اي (كارآموزي)2 سال كاري است كه مي توان آن را به3-1سال تغيير داد.
با افزايش مدت زمان كارآموزي، 2 نوع گواهينامه (گواهينامة مهارت حرفه اي(CAP ) و ديپلم تحصيلات حرفه اي (BEP) به فارغ التحصيلان اعطا مي گردد.برنامة آموزشي مطابق با گواهينامه مورد نظر بر آموزش عملي 2 هفته اي در كارخانه يا كارگاه و آموزش 2 هفته اي در كلاس درس مشتمل مي گردد.به طور كلي مي توان گفت كه 3/2 برنامه هاي درسي كلاس به آموزش دروس عمومي و نظري نظير ( فرانسه، تكنولوژي و رياضيات )و3/1 به آموزش علوم فني اختصاص مي يابد.كارآموزان به منظور استخدام در بازار كار به كارآموزي در 6 بخش اعم از بخش ساختمان، هتل داري و رستوران، فرآورده هاي غذايي و نانوايي، قنادي و …)، خريد و فروش، تعميرات اتومبيل و خدمات شخصي( آرايشگري، خياطي، آشپزي و …) مبادرت مي نمايند. كارآموزان ملزم به يافتن كارگاه، كارخانه و يا محل مورد نظر خود جهت كارآموزي مي باشند كه مي بايد پيش از آغاز سال تحصيلي صورت گيرد. در اين اثناء كارآموزان ملزم به عقد قرارداد با كارفرما و مشخص نمودن وظايف طرفين مطابق با قانون كار فرانسه مي باشند.
گفتني است كه در اين زمينه، اتاق بازرگاني و صنايع، اتاق كشاورزي و مشاغل ملزم به ياري داوطلبين درجهت يافتن محل كارآموزي مورد نظر آنان مي باشند. علاوه بر اين، مراكز اطلاع رساني و مشاوره (CIO) و مراكز آموزش كارآموزان(CFA) به ارائه خدمات مشاوره به دانش آموزان – كارآموزان مبادرت مي نمايند.آموزش‌هاي فني بنا بر تخصص‌هاي انتخاب شده آموزشي متفاوت بوده وآموزش‌هاي تخصصي را به طور مستقيم با حرفه عملي مربوط مي‌سازد.محتوي برنامه‌هاي درسي تئوري وعملي آموزشهاي فني از برنامه‌هاي درسي كالج ها مشكل تر بوده و بسته به تخصص، از33 تا 36 ساعت به طول مي‌انجامد. اين درحالي است كه توزيع ساعتهاي درسي برنامه‌هاي آموزشي فني با كالجها متفاوت بوده و تكاليف درسي كمتري بر عهده دانش آموزان گذارده مي‌شود.


آموزش مقدماتي فني و حرفه اي
وزير آموزش وپرورش ملي مسئوليت فراهم نمودن و ارائه دوره‌هاي آموزش فني وحرفه اي مقدماتي به دانش آموزان و دانشجوياني را برعهده دارد.
مطابق قانون پنج ساله مصوب20 دسامبر1993ويژه كار، اشتغال و آموزشهاي فني وحرفه اي، سرويس ملي آموزش وپرورش مسئوليت اصلي آموزش فني و حرفه اي جوانان را برعهده دارد.
مطابق تبصره54 اين قانون، همچنين كليه جوانان فرانسوي مي‌بايستي پيش ازخروج از نظام آموزش وپرورش،صرفنظر از سطح تحصيلات خود به گذراندن آموزش‌هاي فني و حرفه اي مبادرت نمايند. قانون فوق، برنامه‌هاي محلي ارتقاء آموزش فني وحرفه اي جوانان را به رسميت شناخته و شامل كليه آموزش‌هاي آمادگي جوانان اعم از آموزش ابتدايي وآموزشهاي فني وحرفه اي جهت احراز شغل مي‌گردد. برنامه‌هاي آموزشي فوق پس ازمشاوره با شوراي ملي آكادمي‌آموزش وپرورش سازماندهي شده و از طريق مشاوره با مسئولين آموزشي ذيربط توسط شوراهاي محلي به تصويب مي‌رسد.توافقات به صورت ساليانه ميان مركز و نواحي صورت گرفته و برنامه ها و تأمين اعتبار مجدداً از طريق مسئولين آموزشي ذيربط تأييد مي‌گردد.
اجراي چنين سياستي درجهت مبارزه با بيكاري صورت گرفته و برنامه‌هاي آموزشي آن برنامه هايي چون«طرح ورود افراد به بازاركار»، دوره‌هاي كارآموزي و دوره‌هاي مختلف آموزشي ويژه گروه‌هاي سني16تا25سال را شامل مي‌گردد.
مطابق قانون مصوب1961، آموزش و دوره‌هاي كارآموزي روش ويژه اي در آموزش‌هاي فني و حرفه اي مقدماتي به شمار مي‌رود و اين درحاليست كه دوره‌هاي مختلف آموزشي ويژه گروه‌هاي سني26تا25سال كه از سال1983برگزار مي‌گردد ،برمبناي آموزش عمومي‌سازماندهي گرديده است.
دوره‌هاي كارآموزي 
دوره‌هاي كارآموزي شكل تغييريافته آموزش‌هاي فني و حرفه اي مقدماتي تحت قرار دادهاي كاري محسوب مي‌گردد.دوره‌هاي كارآموزي به ارائه تركيبي از آموزش عملي با آموزش تئوري مبادرت نموده و درپايان دوره،كارورزان به اخذ گواهينامه تحصيلات فني و حرفه اي،فني و يا گواهينامه معتبر تخصصي نائل مي‌آيند.قراردادهاي كارآموزي،قراردادهاي خاصي مي‌باشد كه كليه جوانان رده‌هاي سني16 تا 25 سال تحت اين قرارداد كه 3 سال بطول مي‌انجامد بنابر پيشرفت كار و افزايش سن از حقوق ومزايا بهره مند مي‌گردند. اجراي چنين سياستي از سال1994تسهيل شده است. گفتني است كه دوره‌هاي آموزشي به طور همزمان در محيط ودر مراكز آموزشي كار آموز ان برگزار مي‌گردد.كارفرمايان موظف به ارائه آموزشهاي عملي به كارورزان بوده وبايد از حضور آنها درمراكزآموزش كارورزان كه راهنمايي واطلاعات تئوري مربوط به آموزش را در اختيار كارورزان قرار مي‌دهد، اطمينان حاصل نمايند.
مراكز آموزشي كارآموزان موسساتي است كه درجهت عقد قراردادهاي آموزشي ميان نظام مديريت آموزش و دولت يا نواحي آموزشي تشكيل يافته است.مراكز فوق درشرايط عادي ملزم به ارائه حداقل 400 ساعت آموزش ساليانه و درصورت آماده سازي دانش آموزان جهت كسب مدرك كارشناسي فني و حرفه اي يا گواهينامه فني عالي ملزم به ارائه1500ساعت آموزش ساليانه به دانش آموزان ميباشند. درصورت اجراي شق دوم، مراكز آموزش كار آموزان به ارائه بخشي از آموزش‌هاي‌ تئوري به موسسات آموزشي و بخشي ديگر از آموزش‌هاي عملي به مراكزكارآموزي مبادرت مي‌نمايند. مسئوليت نظارت بر فعاليت مراكز آموزشي كار آموزان نيز بر عهده وزير آموزش وپرورش ملي است.تأمين اعتبار دوره‌هاي كارآموزي از طرق ذيل صورت مي‌پذيرد :
1) وضع ماليات كارآموزي كه برابر 5 درصد از حقوق ساليانه شركت ها را در بر مي‌گيرد (مشاغل آزاد وشركتهاي كشاورزي از اين قاعده مستثني مي‌باشند )
2) بودجه منطقه‌اي ويژه دوره‌هاي كارآموزي، كه توسط دولت به نواحي مختلف كشور اختصاص يافته و يا توسط منابع ويژه شوراي نواحي كشور پرداخت مي‌گردد.
آمار وارقام دوره‌هاي كار آموزي (طي سال1993 /1994 )
در كشور فرانسه حدود600 مركز كار آموزي فعاليت دارند كه از اين تعداد حدود 450 مركز به اعطاي مدارك مورد تأييد وزارت آموزش وپرورش و250 مركز ديگر نيز به اعطاي ديپلم‌هاي مورد تأييد دايره ملي كشاورزي به كارآموزان مبادرت مي‌نمايند.
مراكز آموزش كار آموزان توسط سازمانهاي خصوصي،مراكز اشتغال،مراكز بازرگاني وصنعتي و موسسات آموزش عمومي‌اداره ونظارت مي‌گردند.
تعداد كار آموزان تحت نظارت وزارت آموزش وپرورش ملي218354 نفر
تعداد كار آموزان تحت نظارت دايره ملي بخش كشاورزي11600 نفر
توزيع   گواهينامه(وزارت آموزش وپرورش ملي)
گواهينامه مهارت فني و حرفه اي 5% (162297)نفر
گواهينامه مطالعات فني و حرفه اي 32.7% (19395) نفر
گواهينامه فني وحرفه اي 16.2% ( 15005) نفر
مدرك كارشناسي فني و حرفه اي 26.3% (8.693) نفر
گواهينامه فني تكميلي 41.3% (4621) نفر
گواهينامه‌هاي سطح III 59.8% (1276) نفر
گواهينامه‌هاي سطح I و II 133.3 % (1932) نفر
گفتني است، 56.5 درصد ازكارآموزان به پيگيري تحصيلات خود درحوزه آموزش متوسطه و 43.5 درصد نيز به پي‌گيري تحصيلات خود در حوزه آموزش عالي مبادرت نموده اند.
كالج‌هاي فني وحرفه ا ي (Lycees)
گواهينامه‌هاي آموزشي
كالج‌هاي فني و حرفه اي به آماده سازي دانش آموزان درجهت پذيرش در آزمون ملي كه به اخذ گواهينامه‌هاي ذيل منجر مي‌گردد، مبادرت مي‌نمايند :
ـ گواهينامه صلاحيت فني و حرفه اي(CAP)
ـ گواهينامه آموزش فني و حر فه اي
ـ مدرك كارشناسي فني و حرفه اي
گفتني است،گواهينامه صلاحيت فني وحرفه اي جهت ارائه و كسب مهارت عملي در يك شغل خاص به دانش آموزان اعطاء مي‌گردد. از جمله مهمترين مهارتهاي عملي مذكور مي‌توان به موارد ذيل اشاره نمود:
ـ آموزش‌هاي عمومي14/5 تا16ساعت درهفته بسته به نوع گواهينامه مهارت فني و حرفه اي با دروس آموزشي زبان فرانسه، رياضيات، تاريخ وجغرافيا، اقتصاد، علوم اجتماعي ،زبان حارجه پيشرفته، آموزش هنر، اقتصاد خانواده و تربيت بدني
هدف از ارائه آموزشهاي فوق به دانش آموزان، تمركز علمي‌ بردنياي مدرن از طريق برطرف نمودن نيازهاي فني و حرفه اي شهروندان فرانسوي مي‌باشد.از جمله ديگرمهارتهاي عملي مي‌توان به آموزش‌هاي فني و حرفه اي(12تا27ساعت درهفته) بسته به گواهي نامه مهارتهاي عمومي)با آموزش هايي به صورت تئوري،عملي وكارآموزي دركارگاهها ودفاتر خصوصي و ارائه دانش ومهارتهاي فني لازم جهت افزايش فرصت اشتغال جوانان اشاره نمود. گفتني‌است كه دروس نظري،دروس عملي و كاربردي درتوالي يكديگر به دانش آموزان ارائه شده و گواهينامه صلاحيت فني و حرفه‌اي پس از اتمام دوره آموزشي3ساله به فارغ التحصيلان اعطاء مي‌گردد.
 
- گواهينامه آموزش فني و حرفه‌اي(BEP)
گواهينامه آموزش فني و حرفه‌اي درجهت تاييد صلاحيت فني و حرفه‌اي كارگران و كارمندان شايسته كشور به آنان اعطاء مي‌گردد.به عبارت ديگر اخذ گواهي نامه آموزش فني وحرفه اي نشان دهنده مهارت كارگران يا كارمندان حوزه صنايع و....مي‌باشد دريافت اين گواهي نامه در مقايسه با گواهي نامه مهارت فني وحرفه اي نيازمند آموزش‌هاي فني ودرازمدت مي‌باشد.
 آموزشهاي آن گسترده تر از آموزشCAP بوده و پس از پايان كلاس سوم كالج، به مدت 2 سال به طول مي‌انجامد. به عبارت ديگر دانش آموزاني كه سال آخركالج را گذرانده اند ظرف مدت 2سال به احرازگواهي نامه مطالعات فني حرفه اي نائل مي‌آيند.
ازجمله مهمترين آموزشهاي مراكزآموزش فني و حرفه اي(BEP)ميتوان به موارد ذيل اشاره نمود:
ـ آموزشهاي عمومي‌(14 الي22ساعت) با محوريت زندگي فني و حرفه‌اي
ـ آموزشهاي فني (16الي20ساعت) براساس آموزش فني منطبق با حرفه انتخابي دانش‌آموزاني كه به احراز مدرك BEP نائل مي‌آيند، وارد بازار كار شده و يا به ادامه تحصيلات خود تا مقطع ديپلم متوسطه فني و حرفه‌اي مبادرت مي‌نمايند.قسمت اعظم دروس آموزش عمومي، دركالج ها ارائه شده و سهم ديگر آن نيز دركالج‌هاي فني وحرفه اي تدريس مي‌گردد.
گفتني است كه دروس مذكور مستقيماً به منظور برآورد نيازهاي فني و حرفه اي سوق داده شده اند.ارائه آموزش تحصيلات عمومي‌جهت موفقيت در امتحانات فني و حرفه اي لازم بوده وبه عنوان مدركي جهت تحصيل دانش آموزان در مقطع كارشناسي فني يا حرفه اي قلمداد مي‌گردد.
- يپلم متوسطه فني و حرفه‌اي
گواهينامه فوق پس ازگذراندن كلاسهاي2ساله مقدماتي و تكميلي فني و حرفه‌اي به دانشجويان اعطاء مي‌گردد.تفاوت اين مدرك با ديپلم متوسطه فن‌آوري دراين است كه گواهينامه اخير فراهم‌كننده عملي مشاغل و حرفه ها بوده و در عين حال ادامه تحصيلات دانشگاهي را براي فارغ التحصيلان امكان‌پذير مي‌سازد. مدرك فوق با آموزش جامع كاربردي و احراز شايستگي در يك حرفه رابطه مستقيم دارد. درحال حاضر40رشته تخصصي وجود دارد كه در ابتدا به دارندگان مدرك CAP يا BEP اختصاص مي‌يابد. آموزشهاي مذكور (30 ساعت در هفته) برآموزشهاي فني و حرفه‌اي، فني و عملي اعم از آموزشهاي عمومي‌به مدت16 الي20هفته ظرف دوره آموزشي 2ساله مشتمل مي‌گردد.
دوره‌هاي كارشناسي فني وحرفه اي
مدرك اين دوره پس ازطي دو سال آموزش كه آخرين دوره آموزش‌هاي فني و حرفه‌اي محسوب مي‌گردد، به فارغ التحصيلان اعطاء مي‌گردد. برخلاف كارشناسي فني، كارشناسي فني و حرفه‌اي مستقيماً به اشتغال فارغ التحصيلان منتهي مي‌گردد. البته علاوه بر اين، دارندگان اين مدرك،از امكان ورود به مقطع آموزش عالي برخوردار مي‌گردند. طي اين دوره مهارت‌هاي لازمه جهت احراز فرصت‌هاي مناسب شغلي خاص آموزش داده شده وبه جذب دارندگان گواهي نامه تحصيلات فني وحرفه‌اي به آموزش و فعاليت در بازار كار منتهي مي‌گردد.طرح ارائه اين مدرك براي نخستين بار در سال 1985 در جهت پاسخ‌گويي به نياز روز افزون حوزه صنايع به كارگران ماهر و پاسخگويي به رشد تكنيك‌هاي تعمير ونگهداري تجهيزات الكترونيكي وكامپيوتري به اجرا در آمد.تفاوت مدرك كارشناسي فني وحرفه اي با مدرك كارشناسي فني در اين است كه مدرك كارشناسي فني وحرفه اي برمهارتها ومشاغل تخصصي تمركز داشته واين در حالي‌است كه مدرك كارشناسي فني طيف وسيعي از آموزشها را در برمي‌گيرد.
30 ساعت دروس هفتگي براي آموزش اين دوره به شرح ذيل در نظر گرفته شده است :
ـ آموزش فني وحرفه اي، فني و تخصصي (16 تا 18 ساعت)
ـ آموزش‌هاي عمومي
ـ زبان فرانسه (3 تا 4 ساعت)
ـ زبان خارجه پيشرفته (2 تا 3 ساعت)
ـ آگاهي از دنياي فعلي بواسطه مطالعه تاريخ، جغرافيا و علوم اجتماعي (2 ساعت)
ـ تربيت بدني (2 ساعت)
ـ هنر (2 ساعت)
علاوه بر دروس فوق3 تا 6 ساعت به پروژه‌هاي شخصي اختصاص مي‌يابد.


قراردادهاي آموزشي
ازجمله مهمترين قراردادهاي آموزشي كه در جهت آموزش و ايجاد فرصت‌هاي شغلي به دانش‌آموزان مقاطع مختلف آموزشي ارائه مي‌گردد، مي‌توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1- قرارداد ارائه برنامه هاي آموزش جايگزين 
آموزش جايگزين كه ويژه رده هاي سني25-6 سال مي‌باشد، برمبناي سه نوع قرار داد به دانش آموزان ارائه مي‌گردد:
قراردادهاي راهنمايي، قراردادهاي مهارتي وقراردادهاي تطبيقي 
قراردادهاي راهنمايي به افراد رده سني بالاي21 سال كه از گواهينامه آموزش‌هاي فني و حرفه‌اي برخوردار نبوده و افرادي كه آموزش متوسطه عمومي‌را به پايان نرسانده اند، پيشنهاد مي‌گردد. قراردادهاي فوق مي‌بايستي به ورود افراد به بازار كار از طريق آموزش فني و حرفه اي و كسب تجارت فني در محيط‌هاي كاري منتهي گردد. قرارداد آموزشي فوق كه افراد رده سني بالاي26سال را در برمي‌گيرد به مدت سه تا شش ماه به طول انجاميده و قابل تمديد نيز نمي‌باشد. قرارداد فوق همچنين شامل اقدامات آموزشي نظير آموزش ضمن خدمت در محل كار نيز مي‌گردد.مهارت‌هاي كارورزان نيز بر طبق توافق آنان ارزشيابي مي‌گردد. به كار آموزاني كه قرارداد منعقد نموده اند از طرق مختلفي حقوق پرداخت مي‌گردد.قراردادهاي مهارتي به جوانان زير رده سني26 سال كه متقاضي آموزش‌هاي فني وحرفه اي مي‌باشند، پيشنهاد مي‌گردد. قراردادهاي فوق با شركت‌هاي معتبر منعقد گرديده و در حدود6 تا 24 ماه به طول مي‌انجامد.كارفرمايان نيز به توليد اشتغال وآموزش‌هاي فني وحرفه‌اي كه به كسب گواهي نامه منتهي مي‌گردد، مبادرت مي‌نمايند.در حدود 25 درصد از مجموع زمان قرارداد صرف آموزش عمومي، فني وحرفه اي يا فني مي‌گردد. در زمان عقد قرارداد، جوانان حقوق ودست مزد دريافت نموده و از كليه حقوق ومزاياي مربوط به استخدام وكارفرمايان برخوردار مي‌گردند. عمده قراردادهاي فوق، قراردادهاي استخدامي‌مي‌باشند كه ميان شركت ها و جوانان بيكار با سن كمتر از 26 سال منعقد گرديده و مدت محدود يا نا محدود را در بر مي‌گيرد.قراردادهاي فوق به منظور اشتغال زايي و برقراري تطابق ميان كار وكارگران طراحي وارائه مي‌گردد.تحت قرارداد مذكوركليه كار آموزان ملزم به گذراندن 200ساعت آموزشي مي‌گردند. صرفنظر از نوع قرارداد،كارفرمايان ملزم به انتخاب يكي از كاركنان خود به عنوان مسئول آموزش كار آموزان مي‌باشند.هر يك از داوطلبين بر فعاليت حداكثر سه كار آموز نظارت داشته و عهده دار مسئوليت برقراري ارتباط ميان كار آموزان و سايركاركنان مي‌باشند.كليه مراكز فوق ملزم به پرداخت درصد ماليات دوره كار آموزي بوده وهر مركز با بيش از 10 كارمند ملزم به پرداخت ميزان3 تا 10 درصد از كل در آمد ساليانه خود به برنامه‌هاي مختلف آموزشي پيرامون قراردادهاي فوق اختصاص مي‌باشد.
برنامه‌هاي آموزشي جايگزين
سال
SIUP
CA
CQ
كل
1985
49854
21226
3031
74111
1986
175112
172825
19247
3671186
1987
323268
250629
38566
612453
1988
289405
99431
65373
454209
1989
90660
118131
92375
301166
1990
51983
113022
101706
266711
SIUP: دوره‌هاي مقدماتي كه از طريق انعقاد قرارداد ارائه خدمات مشاوره در سال 1991 به اجرا در آمد.
CA: قرارداد تطبيقي
CQ: قرارداد مهارتي
از جمله ديگر قراردادهاي آموزشي ويژه گروه‌هاي مختلف سني شهروندان فرانسوي مي‌توان به موارد ذيل اشاره نمود:
2- قرارداد آموزش انفرادي جوانان 
امتياز آموزش فوق  در سال1991 تصويب شده  وبه جواناني كه از مهارت تخصصي  برخوردار نمي‌باشند، طي دوره‌هاي آموزش انفرادي منتهي به كسب گواهي نامه ، اعطا مي‌ گردد. امتياز آموزش فوق به پيگيري3 هدف مهم من جمله اعطاي مهارت‌هاي آموزشي  به جوانان، تشويق نهادهاي آموزشي به ارائه آموزش‌هاي انفرادي و تأسيس سازمان نظارت آموزشي مبادرت مي‌نمايد. امتياز آموزش انفرادي نظام تركيبي مي‌باشد كه از ساير ساختارها وروش‌هاي آموزشي استفاده مي‌نمايد.
 3- قراردادهاي استخدامي‌گروهي
  قراردادهاي فوق  در سال1990، براي جوانان رده‌هاي سني 18 تا25 سال كه با وجود برخورداري از مدرك علمي‌ معادل كارشناسي فني و حرفه‌اي يا گواهينامه فني دريافتن شغل با مشكل مواجه مي‌باشند، در نظر گرفته شده است. قراردادهاي فوق به كارآموزان اجازه مي‌دهد كه تحت يك قرارداد كار پاره وقت، يا  نيمه وقت مشغول به كار گردند. قراردادهاي فوق به كسب مدرك علمي‌منتهي نگرديده   و نهايتاً سه دوره سه تا دوازده ماه كاري را شامل مي‌گردد. كارآموزان به فعاليت20 ساعت در هفته پرداخته و حقوقي معادل حقوق كارگران  رسمي‌دريافت مي‌نمايند. طي اين قراردادها، آموزش هايي نيز ممكن است به جوانان در اوقات فراغت آنان  ارائه گردد. از اول جولاي 1994، مسئوليت برگزاري ونظارت بر  دوره‌هاي آموزشي جوانان از دولت به مناطق و نواحي مختلف كشور تفويض گرديده  است. گفتني است كه جهت تفويض مسئوليت فوق،دواير آموزش ناحيه اي كشور ملزم به انعقاد  قراردادي تا قبل از31 دسامبر 1998 با مركز بوده اند.
4- قرارداد اشتغال به كار در مراكز فني آموزش  عالي (STS)
دوره‌هاي آموزش تكميلي فني در كالج‌هاي عمومي‌وفني  تشكيل شده و مدت زمان دو سال به طول مي‌انجامد. گفتني است كه آموزشهاي مذكور  با آموزشهايي كه در موسسات دانشگاهي فني ارائه مي‌گردد تفاوت داشته زيرا اين آموزشها  تخصصي‌تر بوده  وپاسخگوي نيازهاي ويژه‌اي مي‌باشند.دانشجويان پس از گذراندن آموزشهاي لازم به اخذ  گواهينامه فني عالي  نائل مي‌آيند. روند ورود به دوره آموزشي فوق برمبناي سوابق تحصيلي دانشجويان صورت مي‌پذيرد.
آموزش استثنايي
آموزش استثنايي شامل آندسته از كودكاني مي گردد كه از نظر ذهني يا جسمي و رفتاري با نقائصي مواجه مي باشند.مطابق قانون مصوب سال1909و قانون راهنمايي مصوب1975، كليه كودكان فرانسوي از حق بهره مندي از امكانات آموزشي برخوردار مي باشند.به موجب قوانين مذكور، كودكان استثنايي نيز با شركت در برنامه هاي آموزشي ويژه، ملزم به كسب صلاحيت و قابليت خدمت به كشور مي باشند.نهادهاي دست اندركار اين حوزه، علاوه بر وزارت آموزش و پرورش، وزارت امور اجتماعي و انجمن هاي تخصصي مي باشند.
در نظام آموزشي كشور فرانسه ، كودكان استثنايي، ابتدا به آموزش در كلاسهاي موازي ابتدايي تحت عنوان كلاسهاي درهم تنيده (GLIS )مبادرت نموده و به تدريج با پيشرفت تحصيلي، به تحصيل در مدارس منطقه اي تطبيقي(EREA) هدايت مي گردند.در اين قبيل مدارس كه به صورت شبانه روزي اداره مي گردند، آموزشهاي معادل ابتدايي و متوسطه عادي ارائه مي گردد. مسئوليت تأمين اعتبارات مالي و هزينه هاي آموزشي و غير آموزشي اين قبيل مدارس بر عهدة مناطق مي باشد.گفتني است، در آندسته از مناطقي كه مدارس مذكور فعال نباشند، گروههايي تحت عنوان «كلاس- كارگاه » ( GCA ) در بطن كالجها تشكيل مي گردد.تلاش عمده دولت فرانسه بر اين است تا اين قبيل افراد،به اخذ گواهينامة مهارت حرفه اي(CAP ) نائل آيند.
علاوه بر اين، براي آنـدسته از دانـش آموزاني كه با مشكلاتي در زمينـة‌ يـادگيري دروس مـواجه مي باشند، گروه هايي با عنـوان گروه هاي كمك رواني- تربيتي و كلاسهاي تطابق يابي تشكيل مي گردد.گفتني است كه از سال1990، كلاسهاي مذكور تحت نظارت معلمين برخوردار از ديپلم مهارت تربيتي ويژه و در هم تندگي آموزشي ( CAPSAIS ) اداره مي گردد.


آموزش معلمان
تاريخچه
طبق قانونGuizot (مصوب سال1833)، كليه بخشهاي كشور موظف به تأسيس دانش سراي تربيت معلم پسرانه گرديدند.سپس در سال1879، ضرورت احداث دانش سراي تربيت معلم دخترانه نيز اعلام گرديد. دولت ويشي (Vicgy)، مقارن با اشغال فرانسه به دست آلمانها، به منحل نمودن دانش سراهاي تربيت معلم به واسطه جمهوري خواه بودن هواخواهان آن مبادرت نموده و به عوض اين مراكز، به احداث انستيتوهاي كارآموزي حرفه اي با مدرك ديپلم الزامي براي آموزگاران مبادرت نمود.پس از جنگ جهاني دوم ( طي سالهاي 1945-1940) و آزادي كشور فرانسه، دانش سراهاي تربيت معلم مجدداً بازگشايي شد.در اين اثنا، داوطلبين با گذراندن آزمون ورودي وارد دانش سرا شده و پس از3 سال آموزش تئوريك و دوره كارآموزي حرفه اي 1 ساله، ديپلم پايان آموزش متوسطه (Baccalaureate) اخذ مي نمودند.طي دهه1960، به واسطه انفجار جمعيت و نياز روزافزون به معملين مقطع ابتدايي، افراد برخوردار از ديپلم متوسطه با گذراندن دوره1 ساله كارآموزي حرفه اي در دانش سراها به تدريس در مراكز آموزش ابتدايي مبادرت نمودند.طي سال 1969، طول دوره كارآموزي در دانش سراها به 2 سال و طي سال1979 به 3 سال افزايش يافت. گفتني است كه دانش سراها، محل كارآموزي حرفه اي مداوم آموزگاران نيز محسوب مي گرديد.
 به علاوه، انستيتو هاي دانشگاهي، پيرو قانون راهنمايي مصوب ژوئيه1989، از سال1991 ميلادي، عهده دار برگزاري دوره هاي كارآموزي اوليه و ضمن خدمت معلمين مي باشند. در حال حاضر، جهت ورود به انستيتوهاي دانشگاهي تربيت معلم، برخورداري از مدرك كارشناسي الزامي است. طول دوره تحصيل در انستيتوهاي فوق 2 سال تمام مي باشد. طبق آمار بدست آمده، نرخ تقاضا جهت تحصيل در انستيتوهاي مذكور، از رشد30 درصدي ساليانه برخوردار مي باشد.
آموزش معلمين مقطع ابتدايي
در مقطع آموزش ابتدايي هر معلم مختص يك كلاس آموزشي است، با وجود اين بر اساس توافق معلمين، كلاسها با در نظر گرفتن عناوين دروس آموزشي مي‌توانند بصورت گروهي برگزار گردند.معلمين سطح اول ازطريق برگزاري آزمون ورودي استخدام شده وتحت تعليم آموزش‌هاي تخصصي قرار مي‌گيرند.در پايان اين دوره آموزشي، معلمين جديد براساس علاقه شخصي ووجود پست مورد علاقه آنها در دپارتمان به مدارس ابتدايي يا مراكز آموزش پيش دبستاني جهت آموزش اعزام مي‌گردند.تا سال 1992، معلمين سطح اول ( معلمين پيش دبستاني وابتدايي)، از ميان دارندگان مدرك ديپلم با حداقل3 سال سابقه تحصيلي در مقطع آموزش متوسطه انتخاب مي‌گرديد واين در حالي است كه درحال حاضر داوطلبان جهت گذراندن دوره‌هاي آموزشي به مراكز دانشگاهي تربيت معلم معرفي مي‌گردند. مراكز دانشگاهي تربيت معلم،مراكز آموزش عالي مي‌باشند كه براي معلمين سطوح اول ودوم در نظر گرفته شده وجايگزين ساختارهاي قديمي‌تربيت مدرس گرديده است.
در پايان سال اول آموزش درمراكز دانشگاهي تربيت معلم (IUFM)، آموزش‌هاي تئوري وعملي به صورت اختياري به دانشجويان ارائه مي‌گردد. از داوطلبان تدريس در سطح اول، آزمون رقابتي جهت استخدام به عمل مي‌آيد.پذيرفته شدگان، با عنوان معلمين آزمايشي آغاز به تدريس نموده و روند آموزشي آنها به دقت مورد نظارت واقع مي‌گردد. طي دومين سال آموزش، مدرك معلمي‌به فارغ التحصيلان اعطا مي‌گردد. قانون مصوب14 نوامبر1994 به تبيين وتعيين چارچوب كلي محتواي آموزش درمراكز دانشگاهي تربيت معلم (IUFM)مي‌پردازد.گفتني است ساختار اين آموزش بر مبناي تركيب آموزش‌هاي تئوري وعملي طراحي شده است. ارزشيابي نهايي در انتهاي سال دوم بر مبناي نحوه تدريس معلمين در طول 8 هفته تدريس آزمايشي دروسي كه در مراكز تربيت معلم IUFM فرا گرفته‌اند و ارائه پايان نامه اي درخصوص موضوعات عملي آموزش وپرورش،صورت مي‌پذيرد. در صورت موفقيت دانشجويان در اين ارزشيابي، رسماً به عنوان معلم استخدام مي‌گردند.معلمين سطح اول پذيرفته شده دردوره آموزشي مذكور تحت دوره آموزشي36 هفته اي آموزش ضمن خدمت قرار مي‌گيرند. گفتني است كه آموزشهاي مذكور اجباري نمي‌باشد.
گزينش تحصيلي
 طبق قانون مصوب اوت 1990، گزينش كادر آموزشي مدارس ابتدايي فرانسه به واسطة اجراي 2 نوع آزمون ورودي به شرح ذيل صورت مي گيرد:
الف) آزمون بيروني- افراد شاغل يا غير شاغل برخوردار از مدرك كارشناسي پس از قبولي در آزمون ورودي به عنوان كارآموز انتخاب مي گردند.سپس با طي دورة آمادگي آموزشي2ساله و دوره كارآموزي حرفه اي در انستيتوهاي دانشگاهي تربيت معلم و اخذ ديپلم مهارت تدريس به عنوان معلم رسمي در مدارس استخدام مي گردند. گفتني است كه اين افراد در صورت عدم موفقيت در اخذ مدرك ديپلم آموزش 2 ساله، از فرصت پرداختن مجدد به كارآموزي تحصيلي براي 1 سال ديگر برخوردار مي باشند كه در صورت عدم موفقيت در اخذ ديپلم، تعهدي در قبال استخدام اين افراد توسط وزارت آموزش و پرورش وجود نخواهد داشت.
ب) آزمون دروني- طي اين آزمون، معلمين ديپلمة ابتدايي با برخورداري از تجربه تدريس3 ساله به شركت در آزمون ورودي مهارتهاي تدريس مبادرت نموده و پس از قبولي در آزمون فوق، تحت عنوان معلم رسمي به تدريس در مدارس مبادرت مي نمايند. بدين ترتيب، سياست كارآموزي مربيان، كوششي در جهت برخورداري كلية مدرسين سطح ابتدايي از مهارتـهاي ضروري تدريس مي باشد.
آموزش معلمين مقطع متوسطه
 تاريخچه
هم زمان با تأسيس كالج هاي آموزش متوسطه طي سال1919، مركز آموزش معلمان كالج (CAEC) با ارائه گواهينامة مهارت تدريس، آغاز به فعاليت نمود.طي سال1957، گواهينامة مذكور به گواهينامة مهارت تدريس در مراكز آموزش متوسطه (CAPES ) مبدل گرديد.
بدين منظور، انستيتوهاي آماده سازي دانش آموزان جهت ورود به مراكز آموزش متوسطه به عنوان (IPES) تأسيس گرديد.با گسترش آموزش و نياز روزافزون به معلمين مقطع آموزش متوسطه، به منظور تشويق و ترغيب افراد برخوردار از ديپلم مقطع متوسطه جهت انتخاب رشتة دبيري، قرارداد خدمت10 ساله با داوطلبين اخذ مدرك كارشناسي تدريس، منعقد گرديد.
گفتني است كه دانشجويان مذكور از حقوق و مزاياي مكفي طي سالهاي تحصيلي خود برخوردار مي گرديدند.با اين حال، به واسطة عدم كفايت نرخ فارغ التحصيلان انستيتوهاي آماده سازي آموزش متوسطه، طي دهه هاي1970-1960، از افراد ليسانسيه به عنوان معلمين كمكي جهت اشتغال به تدريس كمك گرفته شد.طي سال1983، سياست استخدام افراد ليسانسيه جهت تدريس در مراكز آموزش متوسطه متوقف گرديد و اين در حالي است كه مجدداً از سال1991، اتخاذ گرديد.پس از اعمال اصلاحات در حوزه آموزش و تصويب قانون Lathy طي سال 1975، با احداث كالج هاي واحد، از3 گروه از معلمين به شرح ذيل در ساختار آموزش متوسطه دعوت به كار به عمل آمد:
الف) معلمين آموزش عمومي كالج ( PEGC) با 21 ساعت تدريس در هفته
ب) معلمين برخوردار از گواهينامه تدريس با 18ساعت تدريس در هفته
پ) معلمين برخوردار از مدرك استادي ( Prof – Agrege) با 15ساعت تدريس در هفته
لازم به ذكر است ديپلم استادي (Agregation) كه از جمله افتخارات نظام آموزشي كشور فرانسه محسوب مي گردد، به آن دسته از فارغ التحصيلان تحصيلات تكميلي اعطا مي گردد كه پس از گذراندن مقطع كارشناسي ارشد و قبولي در آزمون ورودي مدارس عالي آموزش معلمان
((ENS- كه مركز تربيت كادر دولت كشور فرانسه مي باشد- به كارآموزي علمي و فرهنگي مبادرت مي نمايند.


آموزش معلمين فني و حرفه اي
همانند معلمين مقطع آموزش ابتدايي ،داوطلبان تدريس در مقطع آموزش متوسطه فني و حرفه اي مي‌بايستي ازحداقل مدرك كارشناسي(مداركي كه پس از3 سال تحصيلي در دانشگاه ها به فارغ التحصيلان ارائه مي‌گردد) يا ديپلم 3 ساله دانشگاهي مأخوذ از يكي از دانشگاههاي اتحاديه اروپا،يا يك مدرك دانشگاهي 4 ساله ازكشور ديگر برخوردار باشند.پس از استخدام معلمين از طريق گزينش يا مصاحبه، مي‌بايستي زمان ورود به موسسات دانشگاهي آموزش معلمان مشخص گرديده و دروس آموزش بيشتر و مشكل تري جهت تدريس موضوعات آموزشي مورد علاقه، مورد مطالعه قرار گيرد. در پايان سال اول موسسات دانشگاهي آموزش معلمان، داوطلبان به حضور در آزمون رقابتي مبادرت نموده و به كسب گواهي نامه‌هاي ذيل نائل مي‌آيند:
ـ گواهينامه مهارت تدريس در مقطع آموزش متوسطه(CAPES)
ـ گواهينامه مهارت تدريس در رشته تربيت بدني(CAPEPS)
ـ گواهينامه مهارت تدريس در دروس فني(CAPET)
- گواهينامه مهارت تدريس در كالج فني و حرفه اي كه موضوع تدريس عمومي‌وحرفه اي در آن مشخص است(.(CAPLP2
ـ گواهينامه Agregation كه مختص دارندگان مدرك علمي‌Matrise يا يك ديپلم معادل يا يكي از4مدرك علمي‌فوق الذكر مي‌باشد.
آندسته از دانشجوياني كه به گذراندن امتحانات رقابتي با موفقيت نائل مي‌آيند ،به عنوان معلمين آزمايشي استخدام شده وحقوق دريافتي آنها معادل حقوق معلمين رسمي‌پرداخت مي‌گردد.
وزير آموزش وپرورش ملي نيز به اعلام نتايج،استخدام رسمي‌داوطلباني كه در مصاحبه   هيأت علمي‌پذيرفته شده اند، مبادرت مي‌نمايند معلمين مقطع آموزش متوسطه به عنوان كارمندان دولت محسوب گرديده و در يكي از سه گروه مدرسين ذيل قرار مي‌گيرند :
Profesreurs agreges، Professeurs Certifiesc> Professeuers des ecoles>
كليه مدرسين مقطع آموزش فوق از36 هفته آموزش ضمن خدمت برخوردار مي‌گردند.همانند مدرسين بخش عمومي، مدرسين بخش خصوصي طرف قرارداد با مركز نيز معمولاً از ميان دارندگان مدرك كارشناسي يا ديپلمي‌كه موفق به گذراندن تحصيلات دانشگاهي3 ساله گرديده اند،گزينش مي‌شوند.
آموزش اساتيد دانشگاهي(IUFM)
انستيتوهاي دانشگاهي آموزش معلمان
انستيتوهاي دانشگاهي آموزش اساتيد،معلمين مقطع آموزش پيش دبستاني تا مقطع آموزش متوسطه اعم از آموزگاران دبستان،اساتيد كالجها و معلمين مقطع آموزش متوسطه رادربرمي‌گيرد. دانشجويان انستيتوهاي دانشگاهي آموزش اساتيد با تشكيل پرونده و انجام مصاحبه وبر مبناي برخورداري از مدرك كارشناسي (ديپلم متوسطه به‌اضافه آموزش تكميلي 2 ساله) استخدام مي‌گردند. از سال1990، در هر آكادمي وابسته به يك دانشگاه، انستيتوهاي دانشگاهي تربيت معلم آغاز به فعاليت نموده اند. انستيتوهاي مذكور كه جزيي از آموزش عالي به شمار آمده و تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالي قرار دارند، عهده دار مسووليت كارآموزي (آموزش) اوليه و ضمن خدمت كادر آموزش و پژوهشي در زمينة آموزش مي باشند.مدير انستيتوهاي فوق از سوي شوراي اداري پيشنهاد شده و توسط وزير آموزش و پرورش انتخاب مي گردد. مديريت اين قبيل انستيتوها به صورت شورايي بوده و رياست شورا با مدير آكادمي است.از سال1990، دانش سراهاي آموزش معلمان به تدريج به انستيتوهاي دانشگاهي آموزش معلمان تغيير وضعيت داده اند.
ساختار مديريت شورايي انستيتوهاي مذكور به شرح ذيل مي باشد:
- شوراي عالي آموزش
- شوراي مديريت نهادهاي آموزشي
- نمايندگان اتحاديه هاي دانش آموزي
- نمايندگان اولياء مربيان و پژوهشگران
آموزش ضمن خدمت
دوره‌هاي آموزشي 

 آموزش ضمن خدمت، آموزشي است كه در آن زمان بيشتري از آموزش (16 تا20 هفته در طي2 سال) به كار عملي اختصاص مي‌يابد.پس از احراز گواهي نامه مهارتهاي عمومي، برخي از دانش آموزان به ادامه تحصيلات خود در جهت احراز گواهينامه مطالعات حرفه‌اي مبادرت مي‌نمايند. از آغاز سال تحصيلي93/1992 دوره‌هاي كارآموزي خاصي كه به تعيين صلاحيت تحصيلي دانش‌آموزان منتهي مي‌گردد، جهت آمادگي تحصيلي در مقطع آموزش فني وحرفه‌اي طراحي شده است. در برنامه‌هاي آموزشي فوق، اولويت به رشته‌هاي مهندسي عمران ، هتل‌داري و گرافيك داده شده است. دانش آموزاني كه موفق به كسب گواهي نامه تحصيلات فني وحرفه‌اي مي‌گردند وارد بازار كار شده و يا به ادامه تحصيلات خود تا احرازمدرك كارشناسي فني يا فني وحرفه‌اي مبادرت مي‌نمايند. با احراز مدرك كارشناسي فني ،دارندگان (BEP) از شانس موفقيت بيشتري درمقطع كارشناسي و بالاتر از طريق شركت دركلاس سال آخر برخوردار مي‌گردند.



Label
نظرات در مورد:نظام آموزشی فرانسه

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک