$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > مدیریت

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 مجموعه مقالات علمي مدیریت
تعريف سازمان

تاریخ ایجاد 1389/08/10  تعدادمشاهده  6683

 

تعريف سازمان :
الف ) تعريف فني اقتصاد خرد از سازمانها :‌ سازمان يك ساختار پايدار ، رسمي ، اجتماعي است كه سرمايه و نيروي كار ( عوامل توليد كه توسط محيط تأمين مي شوند ) به وسيله بنگاه از طريق فرايند توليد به كالاها و خدمات ( برون داده هاي تحويلي به محيط ) تبديل مي شوند .
كالاها و خدماتت به وسيله محيط مصرف مي‌شوند ، كه سرمايه و نيروي كار بيشتري به عنوان درون داد در حلقه بازخور تأمين مي‌كند .
ب ) تعريف رفتاري واقع گرايانه تر از سازمان : سازمان مجموعه است از حقوق ، امتيازات ، تعهدات و مسئوليت ها كه در طول دوره اي از زمان از طريق كش مكش و حل كش مكش به ظرافت به توازن رسيده اند . ديدگاه رفتاري از سازمان بر مناسبات گروهي ، ارزش ها و ساختارها تأكيد مي ورزد .
مقايسه تعريف فني و رفتاري سازمان ‌: تعريف هاي فني و رفتاري از سازمان ها با يكديگر متناقض نيستند ، در واقع يكديگر را كامل مي‌كنند . تعريف فني به ما مي گويد چگونه هزاران بنگاه در بازارهاي رقابتي سرمايه ، نيروي كار و فناوري اطلاعات را تركيب مي‌كنند ، در حالي كه مدل رفتاري ما را به درون يك بنگاه مي‌برد تا بببينيم چگونه آن فناوري بر كارهاي داخل سازمان تأثير مي گذارد .
 
ويژگي هاي مشترك سازمانها :
از نظر ماكس وبر ، او سازمانها را ديوان سالاريهايي ناميد كه ويژگيهاي ساختاري مشخصي دارند :
1- تقسيم بندي روشن نيروي كار   2- سلسله مراتب           3- مقررات و دستورالعمل هاي آشكار
4- قضاوت هاي منصفانه   5- شرايط لازم فني براي پست ها   6- كارائي سازماني بيشينه
 
خلاصه ويژگيهاي چشمگير سازمانها :‌
ويژگيهاي مشترك :
ويژگيهاي منحصر به فرد
ساختار رسمي
نوع سازمانها
رويه هاي عملياتي استاندارد ( SOP )
محيط ها
سياست
اهداف
فرهنگ
قدرت
 
حوزه ها
 
وظيفه
 
رهبري
 
تكاليف
 
فناوري
 
فرآيندهاي كسب و كار
 
چگونگي تكامل زيرساخت فناوري اطلاعات در طول زمان :‌ اشاعه و گسترش جريان اطلاعات در سرتاسر سازمان كه اتصالهايي با مشتريان ، فروشندگان ، تأمين كنندگان و زير ساخت عمومي از جمله اينترنت .
 
تعريف بخش سيستم هاي اطلاعات :‌
واحد سازماني رسمي يا وظيفه اي كه مسئول خدمات فناوري است ، بخش سيستم هاي اطلاعات ناميده مي شود . بخش سيستم هاي اطلاعات مسئول نگهداري سخت افزار ، نرم‌افزار ، ذخيره سازي داده ها و شبكه هايي است كه زير ساخت فناوري اطلاعات سازمانها را تشكيل مي‌دهند .
 
نقش هاي برنامه نويسان ، تحليل گران ، مديران سيستم هاي اطلاعات و مدير ارشد اطلاعات ( CIO ) :
بخش سيستم هاي اطلاعات متشكل از متخصصاني چون برنامه نويسان ، تحليل گران سيستم ها ، مجريان پروژه ها و مديران سيستم هاي اطلاعات است :‌
برنامه نويسان : متخصصان فني بسيار كارآموزده اي هستند كه دستور العمل نرم افزاري براي رايانه مي نويسند .
تحليل گران سيستم : ارتباط اصلي ميان گروه سيستم هاي اطلاعات و بقيه سازمان را مي سازند .
مديران سيستم هاي اطلاعات ،‌ رهبران تيم هاي برنامه نويسان و تحليل گران ، مديران پروژه ها ، مديران وسايل فيزيكي ، مديران ارتباطات راه دور و رؤساي گروه هاي سيستم هاي اداري هستند . آنها همچنين مديران علميات رايانه اي و كاركنان ورود               داده ها هستند .
مدير ارشد اطلاعات ( CIO ) : بخش سيستم هاي اطلاعات زير نظر يك رئيس بخش اطلاعات است . مدير ارشد اطلاعاتيك پست مديريتي ارشد براي نظارت بر استفاده از فناوري اطلاعات در سازمان است .
كاربران نهائي : گروهي كه نرم‌افزارهاي كاربردي براي آنها ايجاد شده است .
 
چگونگي تأثيرگذاري سيستم هاي اطلاعات برسازمانها :
الف ) نظريه‌هاي اقتصادي :
·   مي توان به فناوري اطلاعات بعنوان عامل توليدي نگاه كرد كه مي‌تواند جايگزين سرمايه و نيروي كار شود . در نتيجه منجر به كاهش تعداد مديران مياني و كاركنان دفتري مي‌شود و همچنين موجب كاهش در هزينه ها مي‌گردد .
·   فناوري اطلاعات بويژه با استفاده از شبكه ها و كاهش هزينه مبادله به سازمانها كمك مي‌كند تا اندازه شان كوچك شود . قرارداد بستن با عرضه كنندگان بيروني را جايگزين استفاده از منابع دروني مي‌كند ، زيرا بستن قرارداد براي خريد كالا يا خدمات از بازار به جاي تأمين آنها توسط خود بنگاه آسانتر و ارزانتر تمام مي‌شود .
·   فناوري اطلاعات همچنين مي‌تواند با نظارت بر تعداد بيشتري از كاركنان ،               هزينه هاي مديريتي داخلي را كاهش دهد . با رشد اندازه و عرصه كار بنگاه ها ، هزينه نمايندگي يا هزينه هماهنگي بالا مي رود زيرا مالكان بايد تلاش بيشتري را صرف نظارت بر كاركنان و اداره آنها كنند .
 
ب ) نظريه‌هاي رفتاري :‌
* پژوهشگران نظريه‌هاي رفتاري اين نظريه را ارائه داده اند كه فناوري اطلاعات مي‌تواند سلسله مراتب تصميم گيري در سازمان هارا به وسيله كاستن از هزينه هاي تملك اطلاعات و وسعت بخشيدن به توزيع اطلاعات تغيير دهند . فناوري اطلاعات مي‌تواند اطلاعات را به طور مستقيم از واحدهاي عملياتي به مديران ارشد رسانده ، بدان وسيله مديران مياني و كاركنان پشتيباني آنها را حذف كند .
* از ديدگاه نظريه رفتاري ، فناوري اطلاعات مي‌تواند ويژه سالاري و سازمان هاي  « گروه كاري » شبكه اي را تشويق كند كه در آنها گروههايي از افراد حرفه اي براي دوره هاي كوتاه مدت زماني گرد هم مي آيند تا تكليف ويژه اي را به انجام برسانند.
 
 
تأثير اينترنت بر سازمانها و فرايند مديريت :
اينترنت ميزان دسترسي ، ذخيره سازي و توزيع اطلاعات و دانائي را براي سازمان ها افزايش مي‌دهد و هزينه هاي مبادله و نمايندگي را كاهش مي‌دهد . در نتيجه منجر به فرايندهاي كسب و كار ساده تر ، كاركنان كمتر و سازمان هاي بسيار مسطح تر نسبت به گذشته مي‌شود .
 
تأثير مقاومت سازمانها در برابر ورود سيستم هاي اطلاعات :
از آنجا كه سيستم هاي اطلاعات بطور بالقوه ساختار ، فرهنگ ، سياست و كار يك سازمان را تغيير مي‌دهند ، اغلب هنگامي كه عرضه ميشوند مقاومت قابل توجهي در برابر آنها صورت مي گيرد .
مقاومت سازماني و رابطه تعديل شونده متقابل ميان فناوري اطلاعات و سازمان به صورت چهار مؤلفه همزمان در هنگام تغيير مي‌باشد .
توصيف هاي رفتار مديريتي در مدل كلاسيك و رفتاري :‌
الف ) توصيف هاي كلاسيك مديريت : ازنظر هنري فايول وظيفه كلاسيك مديران شامل :‌
برنامه‌ريزي ، سازماندهي ، هماهنگي ، تصميم گيري و كنترل مي‌باشد .
ب ) توصيف مدلهاي رفتاري :‌ مدلهاي رفتاري معتقدند كه رفتار واقعي مديران كمتر سيستماتيك ، بيشتر غير رسمي ،‌كمتر بازتابي ، بيشتر واكنشي ، نه آن چنان سازمان يافته و بسيار سطحي تر از آن است كه دانشجويان سيستم هاي اطلاعات وتصميم گيري به طور كلي از آن انتظار دارند .
 
نقش هاي مديريتي از نظر كوتر :‌
1-   ميان فردي :‌ عملكرد به صورت مقام هاي تشريفاتي يعني معرفي سازمان به دنياي خارج .
2-   اطلاعاتي‌: عملكرد به صورت مراكز عصبي يعني دريافت آخرين اطلاعات و توزيع ميان افراد واجد شرايط
3- تصويبي : عملكردبه صورت تصميم گيري درهنگام كارآفريني ، رفع ناملايمات ، تخصيص منابع ، ميانجيگري ميان افراد متخاصم در سازمان .
 
 
نقش هاي مديريتي و سيستم هاي اطلاعات پشتيبان از نظر مينتزبرگ
 
فرآيند تصميم گيري :‌طبق فصل 2 ، مطابق با سطوح راهبردي – مديريتي – دانايي و عملياتي
تصميمات ساخت يافته :‌ به تصميمات تكراري و عادي كه داراي دستورالعمل مشخص مي‌باشند .
تصميمات ساخت نايافته :‌ به تصميماتي كه نياز به ارزيابي و داوري و بصيرت نياز باشد را گويند .
 
 
انواع مختلف سيستمهاي اطلاعات در سطوح گوناگون سازماني و پشتيباني از انواع مختلف تصميم ها :
 
 
چهار مرحله تصميم گيري از نظر سايمون سايمون :‌
هوش – طراحي – گزينش – اجرا
هوش :‌ مرحله هوش متشكل از شناسايي ودرك مشكلاتي است كه در سازمان پيش مي آيد .
طراحي : در مرحله طراحي راه حل . فرد راه حل هاي ممكن براي مشكلات را طراحي مي‌كند .
گزينش :‌ مرحله گزينش شامل انتخاب از ميان راه حل هاي مختلف است .
اجرا :‌ در زمان اجراي راه حل ، تصميم به مرحله اجرا در مي آيد .
 
مدل هاي سازماني تصميم گيري :‌
 1- ديوانسالاري         2- سياسي      3- سطل آشغالي
1- مدل ديوانسالاري :‌ طبق مدلهاي ديوانسالاري تصميم گيري ، مهم ترين هدف يك سازمان ، حفظ خود سازمان است . كاهش بي ثباتي هم يك هدف اساسي ديگر است . خط مشي سازمان تمايل به رشد يابندگي داشته ، فقط اندكي با گذشته تفاوت دارد . زيرا حركت بنيادي خط مشي مستلزم بي ثباتي بسيار زيادي است . اين مدل ها طوري سازمانها را به تصوير مي كشند كه عموماص‌به مفهوم منطقي « گزينش » يا « تصيميم گيري » نمي‌كنند . در عوض ، طبق مدل هاي ديوانسالاري ، آنچه سازمانها انجام مي‌دهند برآمده از رويه هاي عملياتي استاندارد ( SOP ) است كه طي سالها استفاده مي‌شده‌اند و سازمانها بندرت اين ( SOP ) ها را تغيير مي‌دهند . زيرا ممكن است مجبور شوند كاركنان را تغيير داده و ريسك هايي را تحمل كنند ضمن اينكه چه كسي مي داند كه روش هاي تازه بهتر از روش هاي قديمي كار مي‌كنند ؟‌
2- مدل سياسي گزينش سازماني : قدرت در سازمانها تقسيم شده است ، حتي سطح پائين ترين كاركنان هم قدرتي دارند ، در مدلهاي سياسي تصميم گيري ، سازمانها به راه حل هايي كه براي حل مسئله اي برگزيده شده دست نمي يابند ، آنها به سازشهائي ميرسند كه بازتاب كش مكش سهامداران بزرگ ، علاقه هاي متنوع ، قدرت و آشفتگي است كه سياست را مي سازند.
3- مدل سطل آشغالي :‌ مدل سطل آشغالي معتقد است كه سازمانها منطقي نيستند ، تصميم گيري تا حد زيادي تصادفي است و محصول جرياني از راه حل ها، مشكلات و وضعيت هائي است كه بطور اتفاقي بهم پيوسته اند . اگر اين مدل درست باشد ، نبايد تعجب كرد كه راه حل هاي غلط در باره مشكلات غلط در يك سازمان بكار گرفته شود يا اينكه به مرور زمان ، شمار زيادي از سازمان ها مرتكب اشتباههاي حياتي شوند كه منجر به مرگ آنها شود .
 
سيستم اطلاعات راهبردي چيست ؟ تفاوت ميان يك سيستم اطلاعات راهبردي و يك سيستم سطح راهبردي چيست ؟‌
سيستم هاي اطلاعات راهبردي ، اهداف ، عمليات ، محصولات ، خدمات يا مناسبات محيطي سازمانها را تغيير مي‌دهند تا به آنها در پيشي گرفتن از رقيبان كمك كنند .
 
تفاوت يك سيستم اطلاعات راهبردي و يك سيستم سطح راهبردي :‌
سيستم هاي اطلاعات راهبردي را مي توان در همه سطوح سازمان بكار گرفت در حاليكه سيستم هاي سطح راهبردي براي مديران ارشد كه به مشكلات تصميم گيري دراز مدت توجه دارند بكار گرفته مي‌شود .
مدل مناسب براي تجزيه تحليل راهبرد در سطح كسب و كار و انواع راهبردها و انواع راهبردها و سيستم هاي اطلاعات را كه مي‌توانند براي رقابت در اين سطح به كار گرفته شوند به شرح زير است :‌
متداولترين ابزار تحليلي در سطح كسب و كار مدل زنجيره ارزش مي‌باشد .
انواع راهبردها و سيستم هاي اطلاعات كه مي‌توانند براي رقابت در سطح كسب و كار بكار گرفته شوند :
1-   تبديل شدن به توليد كننده كم هزينه
2-   متمايز كردن كالاها يا خدمات خود
3- تغيير عرصه رقابت بوسيله بزرگ كردن بازار براي شامل شدن بازارهاي جهاني ، يا كوچك كردن بازار بوسيله تمركز به موقعيت هاي مناسب كوچكي كه رقيبان بخوبي به آنها خدمت نرسانده اند .
 
چگونگي پشتيباني سيستم اطلاعات از راهبردها در سطح بنگاهي :‌
اداره امور و مديريت :‌ سيستم هاي زمانبندي و پيام رساني الكترونيك
منابع انساني :‌ سيستم هاي برنامه ريزي نيروي كار
فناوري :‌ سيستم هاي طراحي به كمك رايانه
تهيه :‌ سيستم هاي سفارش دهي رايانه اي
نحوه بكارگيري از همكاري اطلاعاتي ، نيروهاي رقيب و اقتصاد شبكه ، ‌براي شناسائي راهبردها در سطح صنعت :‌
1- مشاركت هاي اطلاعاتي :‌ در يك مشاركت اطلاعاتي شركتها مي‌توانند نيروها را به وسيله به اشتراك گذاشتن اطلاعات بهم وصل كنند ، بدون آنكه واقعاٌ در يكديگر ادغام شوند . اين گونه مشاركتها به بنگاهها كمك مي‌كند تا به مشتريان تازه دسترسي پيدا كرده ، فرصت هاي تازه اي را براي فروش متقاطع و هدف گيري محصولات بوجود آورند .
2- مدل نيروهاي رقيب :‌ در مدل نيروهاي رقيب ، يك بنگاه با تهديدهاي بيروني و فرصت هائي روبرو مي‌شود : ‌تهديد تازه واردهاي جديد به بازار او ، ‌فشار از سوي كالاها يا خدمات جايگزين ، قدرت چانه زني مشتريان و تأمين كنندگان و استقرار رقيبان سنتي در صنعت . از آنجائي كه بهره وري صنعت بوسيله كاركردن با يكديگر افزايش مي‌يابد دراينجا جهت دستيابي به برتري راهبردي در سطح صنعت ، مشاركت كنندگان در صنعت مي‌توانند به وسيله كاركردن با بنگاههاي ديگر از فناوري اطلاعات براي توسعه استانداردهاي صنعت گستر براي تبادل اطلاعات يا مبادله هاي كاري به صورت الكترونيكي استفاده كنند كه همه مشاركت كنندگان در بازار را وادار مي‌كند كه استانداردهاي مشابه را بپذيرند .
اقتصاد شبكه اي : ازديدگاه اقتصاد شبكه اي ، فناوري اطلاعات مي‌تواند از نظر راهبردي مفيد باشد . بنگاهها مي‌توانند از سايت هاي اينترنتي براي ساختن ( جوامع كاربران ) ، مشتريان هم فكري كه مي خواهند از تجريه هايشان به طور مشترك استفاده كنند ، بهره ببرند . اين مي‌تواند وفاداري و خشنودي مشتري را افزايش داده و بروابط منحصر بفردي با مشتريان بنا نهد .
 
چرا اجراي سيستم هاي اطلاعات راهبردي دشوار است؟‌
اجراي سيستمهاي راهبردي اغلب مستلزم تغيير سازماني گسترده و گذار از يك سطح اجتماعي ، فني به سطح ديگر است . اين تغييرات را گذارهاي راهبردي مي نامند و اغلب دستيابي به آنها دشوار است .
 
نحوه پي به كاربردهاي راهبردي در بنگاهها توسط مديران :‌
مديران بايد به شناسائي انواع سيستم هائي بپردازند كه مزيتي راهبردي براي بنگاه به ارمغان مي آورند برخي از پرسش هاي مهمي كه مديران بايد از خود بپرسند عبارتند از :‌
·        برخي از نيروهاي كار در صنعت كدامند ؟ پيشتازان صنعت از چه راهبردهائي استفاده مي‌كنند ؟
·   در حال حاضر صنعت چگونه از فناوري اطلاعات استفاده مي‌كند ؟ چه سازمانهائي پيشتازان صنعت در بكاربردن فناوري سيستم هاي اطلاعات هستند ؟ چه نوع سيستم هائي در صنعت كار دارند ؟‌
·   جهت و ماهيت تغيير در درون صنعت كدامند ؟ اندازه حركت و تغيير از كجا سرچشمه مي‌گيرند ؟‌پس از آنكه ماهيت فناوري سيستم هاي اطلاعات در صنعت شناخته شد ،‌مديران بايد به سوي سازمان خود برگردند و پرسش هاي مهم ديگري را مطرح سازند :‌
·        آيا سازمان در بكار بردن سيستم هاي اطلاعات خود پشت سر صنعت است يا در جلوي آن ؟‌
·   طرح راهبردي كسب و كار جاري چيست و چگونه اين طرح با راهبرد جاري براي خدمات اطلاعاتي جفت مي‌شود ؟‌
·        آيا بنگاه داراي فناوري و سرمايه كافي براي توسعه يك ابتكار سيستم هاي اطلاعات راهبردي است ؟
·        دركجا سيستم هاي اطلاعات جديد بيشترين ارزش را براي بنگاه فراهم              مي‌كنند ؟
·   آيا استفاده از فناوري اينترنت در عمليات بازاريابي ، يا خدمت مشتريان براي اين بنگاه خاص منافع راهبردي هم دارد ؟‌
·   پس از آنكه اين موارد در نظر گرفته شد ، ‌مديران مي‌توانند اين بصيرت ژرف را پيدا كنند كه آيا بنگاههايشان براي پذيرش سيستم هاي اطلاعات راهبردي آماده هستند يا نه ؟‌
 


Label
نظرات در مورد:تعريف سازمان

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک