$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > مدیریت

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 مجموعه مقالات علمي مدیریت
اتاق فكر، نياز امروز مراكز تصميم گيري

تاریخ ایجاد 1389/08/17  تعدادمشاهده  3466

 

اتاق فكر، نياز امروز مراكز تصميم گيري
اشاره:
مدتهاست كه در محافل سياسي ايران از اتاق فكر سخن گفته مي شود و افرادي با آن مخالفت كرده و آن را معادل منبع توطئه ديده و گروهي ديگر نظير صاحب اين قلم از اين پديده دفاع كرده و آن را براي نظام اجرايي كشور مفيد تلقي مي كنند.
اما شايد لازم بود پيش از طرح بحث اتاق فكر و يا حداقل همزمان با طرح اين بحث تعريف، تاريخچه و انواع اتاق فكر مورد تحليل، تبيين و بازشناسي قرار مي گرفت. در همين راستا نوشتار حاضر كوشيده است مقدمه اي بر اين باب باشد.
تعريف اتاق فكر
اتاق فكر معادلي است كه براي اصطلاح فرنگي (Tink Tank) ابداع شده، هرچند از عباراتي چون مخزن فكر هم بهره گرفته شده است ولي اتاق فكر مناسب تر به نظر مي رسد.
در تعرف اتاق فكر هم گفته اند: اتاق فكر موسسه يا سازماني تحقيقاتي است كه ايده ها يا مشاوره هايي را حول محور مسائل سياسي، تجاري، و نيز پاره اي از مسايل مرتبط با امور نظامي ارائه مي كند و غالباً در ارتباط كاري با موسسات و مراكز دانشگاهي، لابراتوارهاي نظامي، شركت ها يا مراكز سياسي مي باشند.
معمولا هم اين اصطلاح به طور خاص بر سازمان هايي اطلاق مي شود كه از تئوريسين ها و روشنفكران صاحب تحليل حمايت مي كند يعني از انديشمنداني كه در تلاشند تا تحليل ها يا توصيه هاي سياسي (سياستنامه هايي) را براي مراكز تصميم گيري تهيه كنند.
تاريخچه اتاق فكر
از زماني كه اصطلاح اتاق فكر در دهه پنجاه ميلادي پديد آمد بحثي وجود دارد كه اولين اتاق فكر با توجه به شاخصه هاي تعريف شده كدام بوده است؟
فعلا دو كانديدا براي عنوان "اولين اتاق فكر" وجود دارد: انجمن نايباني در انگلستان كه به سال 1882 براي پيشبرد تدريجي تغييرات اجتماعي تاسيس شد و موسسه بروكينگز كه به سال 1916 در ايالات متحده به وجود آمد.
البته مي دانيم كه ابتداو اساساً اصطلاح اتاق فكر اشاره به سازمان هايي داشت كه مشاوره هاي نظامي ارايه مي كردند، نظير موسسه رند (RAND) كه در سال 1945 شكل گرفت.
تا دهه 70 ميلادي تعداد اتاق هاي فكر چندان زياد نبود و اين تعداد محدود نيز عمدتا پيرامون مسايل نظامي و غيرسياسي به دولت آمريكا مشورت مي دادند. اين ************** تحقيقاتي دولتي بهره مي بردند. از سال 1970 به بعد ناگهان به صورت انفجاري تعداد اتاق هاي فكر رو به افزايش گذاشت به صورتي كه تعداد بسيار زيادي از اتاق هاي فكر كوچكي پديد آمد كه در همه زمينه ها من جمله مسايل حزبي، سياسي و ديدگاه هاي ايدئولوژيكي به ابراز نظر مي پرداختند.
ريشه شناسي
گفته مي شود تا دهه 1940 بيشتر اتاق هاي فكر با عنوان موسسه شناخته مي شدند. در دوران جنگ جهاني دوم به جاي اتاق فكر (TINK TANK) از اصطلاح (IRAN BOXES) استفاده مي شد عبارت (TINK TANK) در اصطلاح عرف عام دوران جنگ آمريكا بر اتاق هايي اطلاق مي شد كه استراتژيست ها در آن پيرامون طراحي اقدامات جنگي بحث مي كردند.
اولين بهره گيري ثبت شده از اين عبارت كه به اتاق هاي فكر نوين اشاره مي كرد به 1959 باز مي گردد تا دهه 60 اساسا اين عبارت به موسسه رند و ساير گروه هايي اطلاق مي شد كه با نيروهاي مسلح كار مي كردند. اما در دوران جديد، اتاق فكر به طيف گسترده اي از موسسات گفته مي شود كه در زمينه هاي بازاريابي تا روابط عمومي به ويژه در حوزه روابط بين الملل فعاليت مي كنند.
انواع اتاق فكر:
1) اتاق هاي فكر در آمريكا: اتاق فكر در ايالات متحده نقش بسيار مهمي را در شكل دهي سياست داخلي و بين المللي بازي مي كند. اين اتاق هاي فكر در ايالات متحده عمدتا ادعا مي كنند كه منبع درآمدي آنها كمك مالي افراد خصوصي (هبه) است لذا افراد درگير در مباحث جنجالي در اتاق هاي فكر احساس راحتي بيشتري نسبت به كاركنان موسسات دولتي دارند.
2) اتاق هاي فكر در چين: در جمهوري خلق چين اتاق هاي فكر معدودي وجود دارندكه توسط منابع دولتي تغذيه مي شوند لذا امكان ورود جدي به بحث هاي چالشي را ندارند اما روابطي ميان آنها و اتاق هاي فكر ساير كشورها به وجود آمده و داد و ستد فكري با آنها آغاز شده است.
3) اتاق هاي فكر در انگليس: وضعيت اتاق هاي فكر در انگليس مشابه آمريكا بوده و ارتباط زيادي ميان اتاق هاي فكر اين دو كشور وجود دارد.
4) اتاق هاي فكر در آلمان: در آلمان بيشتر احزاب سياسي ارتباط مناسبي با اتاق هاي فكر ندارند اما بنيادهايي وجود دارند كه در جايگاه اتاق فكر با احزاب همكاري مي كنند. مثلاً بنياد كنراد آدنائر با حزب (CDU) يعني حزب اتحاد دموكرات مسيحي كار مي كند. يا بنياد فرديش ايرت يا حزب (SPD) با حزب سوسيال دموكرات همكاري دارد، حزب سبزها هم از همكاري بنياد هاينريش بول و حزب چپ هم از همكاري بنياد رزالوكزامبورگ بهره مي گيرد.
منتقدان اتاق هاي فكر:
پديده اتاق فكر داراي منتقداني نيز هست مثلاً رالف نيدر فعال سياسي آمريكايي و كانديداي حزب سبز براي انتخابات رياست جمهوري در سال هاي 1996 و 2000 ميلادي و كانديداي مستقل در سال 2004 بر آن است كه اتاق هاي فكر به دليل وابستگي به منابع مالي بنيادهاي خصوصي، ممكن است كه نتايج تحقيقاتشان را به سوي منافع آن موسسات انحراف دهند، بعضي از منتقدان هم معتقدند كه اتاق هاي فكر ممكن است به چيزي مشابه ابزارهاي تبليغي تبديل شوند كه تحقيقات علمي را در خدمت تبليغات سياسي ايجاد كنندگانشان قرار دهند، بعضي هم اتاق هاي فكر را متهم مي كنند كه به عنوان نوعي لابي در خدمت شكل دهي افكار عمومي به نفع افراد و سازمان هاي ذي نفع در مي آيند.
اتاق فكر در ايران
در سايت نيرا كه ليست اتاق هاي فكر را منتشر كرده است ايران فقط در بخش خود يك نام را دارد ان هم مركز مطالعات سياسي و بين الملل وزارت خارجه است كه آدرس اينترنتي ذكر شده در آن فهرست نيز به جاي آنكه ما را به *** متصل كند به شركت مهندسي رهنمون مي شود.
البته بي گمان تعدادي اتاق فكر به صورت موسسات تحقيقاتي در ايران پديد آمده است ولي فقر شديد در اين زمينه تا حدي است كه به هيچ وجه نياز مراكز تصميم گيري را برطرف نمي سازد. از اين رو، بر اين باورم كه بايد سرمايه گذاري خردمندانه اي براي ايجاد اتاق هاي فكر صورت پذيرد تا به نحو صحيح تمامي سرمايه انديشه و تجربه انديشمندان ايراني در خدمت تصميم سازان كشور قرار بگيرد.
اتاق فكر از فلسفه تا ضرورت
دردنياي امروز، فرآيند سياستگذاري و تصميم گيري در سطوح مختلف به سازماندهي ويژه اي نياز دارد. تحولات سريع جهاني و ابعاد روزافزون توسعه از عواملي هستند كه ضرورت تدوين سريع سياست ها و الگوهاي تصميم گيري را به ويژه در كشورهاي در حل توسعه مشخص مي كنند، امري كه بدون استفاده وسيع از ايده هاي نو و مستندسازي و جمع بندي تجارب و نظرات خبرگان و افراد خلاق ميسر نيست.
سياستگذاري به زبان ساده از سه بخش: شناسايي وضع موجود، شناسايي آينده هاي ممكن و مطلوب و در نهايت مشخص كردن راه ها و رسيدن از وضع موجود به آينده ممكن و مطلوب تشكيل شده است. بنابراين تعريف مشخص مي شود كه سياستگذاري امري بسيار پيچيده و حساس است.
كانون فكر، نوعي سازمان ويژه براي تفكر و پژوهش در زمينه سياست سازي و تصميم ساي است كه بر اصل جمع انديشي يا ايده پردازي جمعي استوار است.
كانون هاي تفكر با انجام مطالعات بين رشته اي و با بكارگيري كارشناسان متعدد، خوراك فكري لازم را در حوزه هاي مختلف براي مديران و سياستگذاران جامعه تامين مي كنند.
فكر كردن در اصلاح فكر نوعي پيشداوري و گردن نهادن به عقلانيت پايه است و اتاق فكر، انقلابي براي فكرسازي در حوزه انساني است كه اين انقلاب نشانه اي براي باشگاه فكرسازي است كه هم در سطح فراگير معنا دارد هم در زندگي روزمره مايه مي گستراند. بنابراين اتاق فكر، مغزي براي انديشيدن، ذهني براي پرواز كردن و فكري براي گشودن است تئوري اتاق فكر براي كساني است كه دغدغه تفكر دارند و درصدند راهي براي ورود به انديشه و خردمندي پيدا كنند.
فكر، پويشي روش مند وبي پايان است و در اثر تعامل ذهن و مغز پديدار مي شود و فلسفه راهي عقلاني و استدلالي براي ورود به عرصه فكر است فلسفه فكر، سفري از سطح به عمق است.
پديده فكر و انسان نشان از عمق و بزرگي دارد و چون فكر انساني، زير ساخت وجودي او به شمار مي آيد و با مفهوم سازي نشانه اي از خود بر جاي مي گذارد از اين رو نوشته يا گفته يا اشاره سه نسخه براي تبيين فكر مي باشند.
در فكر، سه پرسش بنيادي وجود دارد چه كسي فكر مي كند؟ چگونه فكر مي كند؟ تا چه اندازه فكر مي كند؟
در نهاد فكر، انسان هم مي انديشد، هم انديشه سازي مي كند و هم درباره انديشه و انديشيدن مي پرسد و تصميم مي گيرد. فكر با حيرت شروع مي شود و سپس با مفهوم سازي ساختارش قابل فهم مي شود.
فكر در نهاد سكوت مي رويد بارور مي شود و گشايش پيدا مي كند. فكر هم سرچشمه آگاهي است و هم منشاء پديداري آگاهي منطق فكر؟
منطق فكر نشاني از حقيقت فكر دارد كه اهميت فكر را مي نماياند. منطق فكري به نحوي ساده كردن فكر است كه درست فكر كردن را به زيبايي بيان كند، چون فكر در اين حالت در ملاحظات روشي توجيه مي شود و به مقتضاي منطق فكري از جدل، سفسطه، شعر خطابه در امان مي ماند. منطق فكري كليد فهم هر آگاهي است كه بدون آن نه پرسشي بنيادين آفريده مي شود و نه انتظار آگاهي بنيادين انتظاري بايسته است. شكوفايي فرهنگي نيز نيازمند پديده فكر و انديشيدن است. ذهن هم مدل سازي مي كند و هم در صدد ارزيابي مدل ها برمي آيد و هم مسائل را در ساختار جديد به عمق و وسعت معناي مي آرايد فكر با روش و منطق فكري، مدل فكري مي سازد. اين مدل درصدد شكار ريشه و مسايل پايه است تا طبق آن آگاهي پايه پديدار شود. اين مدل، اصل را بر ساده سازي قرار مي دهد تا مفهوم شي به روشني نمايش داده شود. پديده فكر همواره در حال تحول و تكامل است.
در فرآيند سازي، پرسش متدي اصلي كليدي است كه كمتر مورد هوش ورزي و تعمق جدي قرار گرفته است.
اصلاح فكر با پرسيدن آغاز مي شود و با بازايستادن در معرض نابودي قرار مي گيرد.
مانع اصلي انديشيدن در بستر اجتماعي، مديريت آموزش و پژوهش و سپس فرهنگ بيمار آموزشي و پژوهشي است در ايران هر سه مديريت به دليل فقر منطق آموزشي، پژوهشي و فرهنگي در سطح وسيعي سايه سنگين خود را بر اين سامانه ها گسترانيده است. طبيعي است براي گذار از اين مانع راه ميان بري وجود ندارد و چاره اي جز مواجه شدن با آن نيست. در ايران مديريت آموزشي، پژوهشي و به ويژه فرهنگي به گونه اي سازمان يافته است كه اغلب فرآيند غيرفكري را دنبال مي كند. به طوري كه اغلب كپي برداري صورت مي گيرد و كمتر نشانه هاي انديشيدن در سراي دانشگاهي و پژوهشگاهي و نهادهاي فرهنگي مانند فرهنگستان ها و موسسات علمي و فرهنگي يافت مي شود.
براي احياي منطق انديشيدن بايد مدارس، دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و فرهنگستان ها را جدي گرفت و آن ها را به صورت محسوسي در مواجه فكري قرار داد. مشكل اين است كه ما به دنبال نوآوري منهاي فكرورزي و احياي عقلانيت آموزشي، پژوهشي و فرهنگي بدون انديشيدن هستيم و انديشه ورزي بايد سرلوحه دانشگاه ها و پژوهشگاه ها، حوزه ها و فرهنگستان هاي ما قرار گيرد.
اتاق فكر، رودخانه اي هميشه جاري است و همواره ماهيتي اين نه آني مي يابد فكر نيز پيوسته مي رويد و مي ميرد، بنابراين اتاق فكر، منطق فكر شفاهي و باشگاه فكرسازي است و به طور كلي با اتاق بحران مديريت و اعمال استراتژي براي تحول و تكامل وضعيت موجود متفاوت است. اين اتاق مكانيسمي براي تصميم سازي فكري جهت تصميم گيري عملي در حوزه انساني است. فكر، قواعدي روش مند براي احياي آگاهي و پديداري آگاهي است. اين اتاق، راهبردي عقلاني و منطقي براي نهادهاي فكرسازي، فكرورزي و بازسازي فكرها است.
اين اتاق، بازوي مطالعات فكري و مشاوره مطالعاتي طراحان و مديران ارشد حكومتي: آموزشي، پژوهشي و فرهنگي خواهد بود به طوري كه در برنامه نويسي و برنامه سازي مفهومي و فكري نقش بايسته ايفا خواهد كرد و امكان نقدگرايي و پرسش آفريني جريان مي يابد.
اتاق فكر، استراتژي سيستمي براي فكركردن است و در عين حال سيستمي بودن اين اتاق، طرحي براي يكساني و همساني نيست و در قلمرو متفاوتي امكان ظهور مي يابد.
اتاق فكر هم پيوندي به گذشته دارد و هم نگاهي به آينده دوخته است.
اتاق فكر، پايگاه فكرسازي و گشودن راهي نو براي منطق خودباوري و احياي فكر خودبنياد بر پايه عقل خودبنياد است.
اتاق فكر دو نقش كليدي در برنامه سازي وبرپايي فكر خود بنياد و فكر پايه ايفا مي كند:
1- فكر سازي براي مفهوم آفريني
2- گشودن گره هاي فكري كه در فرآيند عمل رخ مي دهد.
اين اتاق راهي براي كارشناسي كردن منطق عملي پژوهش، آموزش، فرهنگ، رسانه و حكومت است تا هر كاري پشتوانه تفكر داشته باشد.
اين اتاق دعوتي به فكرورزي و نشان دادن راهي براي فكركردن است هرچيزي بايد ماهيت سيستمي داشته باشد. در اين فرايند هرچيزي توجيه فكري پيدا مي كند و فكركردن در سامانه زندگي، پايه هر وضعي قرار مي گيرد.
تاريخچه كانون هاي فكر:
در اوايل قرن 20 (1915- 1910) مراكزي در اروپا و آمريكا تشكيل شدند كه هدف عمده آنها ارائه مشاوره به دولت ها برد اما تاسيس كانون هاي تفكر به شكل رسمي به نيمه هاي قرن بيستم برمي گردد.
بعد از جنگ جهاني دوم، نيروي هوايي آمريكا اولين كانون تفكر رسمي را با عنوان انديشگاه رند در سال 1947 با هدف تدوين سياست هاي نظامي تاسيس كرد. اين انديشگاه را كانون هاي تفكر جهان ناميدند. در دهه 1960 واژه كانون تفكر به شكل رسمي مورد استفاده قرار گرفت و هدف از ايجاد كانون هاي تفكر، ايجاد ارتباط بين دانش و قدرت بود از آن زمان به بعد تعداد كانون هاي تفكر در جهان رشد چشمگيري پيدا كرد.
وظائف نهادهاي مولد انديشه:
1- شناسايي، توصيف و صورتبندي دقيق مسائل موردنظر
2- ارزيابي نقادانه سياست ها، برنامه ها و مسائل جاري و مسائل در شرف ظهور و ارائه ديدگاه هاي تحليل گرايانه
3- تبديل ايده هاي كلي و شكل نگرفته و پيشنهادهاي خام، به سياست ها و برنامه هاي دقيق و قابل اجرا در عمل
4- ارزيابي نقادانه سياست ها و برنامه ها
5- فراهم آوردن زمينه براي مبادله سازنده اطلاعات و نظرات ميان چهره هاي اصلي مشاركت كننده
6- شناسايي و تربيت نيروهاي صاحب نظر در قلمرو تحقيقات مربوط به سياستگذاري
7- انجام مطالعات تطبيقي و مورد تجربه كشورهاي توسعه يافته و بررسي نقاط قوت و ضعف سياست هاي آ‹ها
8- معرفي و عرضه نيروي كار ماهر به دولت مردان و سياست گذاران
9- توضيح و تفسير سياست ها براي رسانه ها و افكار عمومي
10- بومي سازي سياست ها و الگوهاي انديشه اي به دست آمده از ترازيابي ها و مطالعات تطبيقي
11- ايجاد اجماع بين مجريان
12- مطالعات آينده شناسي و آينده نگاري (Foresight)
ويژگي هاي كانون تفكر:
كانون هاي تفكر جهان ويژگي عمده دارند كه آنها را از ساير سازمان هاي پژوهشي متمايز مي سازند:
1- جمع انديشي
2- توليد فرآورده هاي فكري و انتقال به مخاطب
3- معطوف بودن كوشش ها به مسائل روز
4- درگير نشدن در مسائل اجرايي و تشريفات رسمي سياستگذاري
5- نقد گفتمان وضعيت فكري و دانشي براي ساختن وضعيت و موقعيت فكري جديد
6- دعوت به موضوع خودباوري، خودآگاهي و فراهم سازي فكر خودبنياد و فراهم نمودن منطق امكان خوداصلاحي
7- بوجود آوردن دغدغه فكرورزي و فكرسازي پايه جهت تصميم سازي و تصميم گيري
8- زيرساخت مدلهاي طرح و برنامه اي و شيوه اي براي اعمال مديريت فكري
9- باشگاه فكرسازي و راهي براي حاكميت تفكر
10- هدايت ذهن جامع به سمت نوگرايي
11- كانوني براي فكركردن و فكرورزي روشمند در خانه تاريكي
تشكيل اتاق هاي فكر راهبردي چندمنظوره
1- طرح مسئله
تفكر ساعه افضل من عباده سبعين سنه
با يك نگاه اجمالي به رون تحولات فرهنگي و سياسي در سطوح داخلي، منطقه اي و بين المللي، شاهد پيچيده تر شدن اوضاع و شرايط محيطي هستيم. حساسيت و اهميت مطلب در شرايط كنوني به اين جهت است كه استكبار جهاني و صهيونيزم بين الملل در يك پيوند سياسي و ايدئولوژيك، جنگ صليبي عليه جهان اسلام را دامن زده و در رويارويي آشكار و علتي با محروم كردن ايران از حق طبيعي و مسلم دانش و فناوري هسته اي، اهانت به ساحت مقدس پيامبر (ص)، تخريب قبور ائمه (ع) و كشتار مسلمانان در فلسطين، عراق و افغانستان و... به دنبال تحقق اهداف و برنامه هاي خود در چارچوب طرح خاورميانه بزرگ بوده و انقلاب اسلامي، بيداري مسلمانان و جهان اسلام را به چالش كشيده اند.
در چنين فضايي به طور طبيعي بالاترين، قويترين و برنده ترين سلاح، تقويت فرهنگ مقاوم «استقم كما امرت» انسجام و وحدت ملي است كه مي تواند ما را در چالش با دشمنان اسلام و رسيدن به اهداف نظام ياري نمايد. از سوي ديگر در فرآيند رشد، توسعه و تكامل جامعه، روحيه خودباوري، اعتماد به نفس، اتكا به نيروها، امكانات و توانمندي هاي دالي، ارتقاي سطح مديريتي جامعه، نوآوري، خلاقيت و تقويت نهضت نرم افزاي و توليد علم و در يك كلام تقويت كارآمدي نظام در ابعاد مختلف، مكمل حركت بالنده و انقلابي امت اسلامي خواهد شد. اين در حالي است كه ملت ايران با آن پيشينه فرهنگ و تمدن تاريخي خود وبركات پيروزي انقلاب اسلامي، استحقاق و ظرفيت دستيابي به رتبه جهاني را دارد و حداقل در چشم انداز 20 ساله نظام در منطقه بايد اين جايگاه برتر را احراز نمايد. از طرف ديگر، غناي فرهنگي و استحكام مباني و اصول دين مبين اسلام و تعاليم الهام بخش و هدايتگرانه اهل بيت (ع) و وجود نظريه پردازان علوم نظري و عملي در مراكز حوزوي و دانشگاهي، ايران را در جايگاه رفيع علمي و الهام بخش به جهانيان قرار داده است كه استمرار اين حركت مبارك با رهبري داهيانه مقام معظم رهبري، ان شاء الله موجبات اعاده هويت و عزت جهان اسلام و تمدن اسلامي را فراهم خواهد آورد. به دنبال درج مطالب ارزشمند مقام معظم رهبري در خصو صنهضت علمي و نرم افزاري و بايدها و نبايدهاي اين حركت بالنده و عظيم در صفحه معارف كيهان، به نظر رسيد يكي از مهمترين راهكارهاي عملياتي كردن اين رهنمودهاي حكيمانه، تشكيل اتاق هاي فكر، در كنار مديران فعلي به خصوص در سطح وزراي كابينه و حتي رؤساي سه قوه است. به گونه اي كه در سازوكار اداره و رهبري جامعه در كنار هر مديري در هر سطحي يك اتاق فكر به نحوي نهادينه شده و ساختاري در تشكيلات آن وجود داشته باشد و هيچ مديري بدون مشورت و هماهنگي با اتاق فكر، اقدام به تصميم سازي و يا اجراي تصميمات متخذه ننمايد.
2- كاركردهاي اتاق فكر
به طور كلي تشكيل اتاق هاي فكر كه تجربه موفق در تمامي كشورهاي پيشرفته و توسعه يافته است، فوايد و آثار ايجابي فراواني را به شرح زير در بر دارد:
1) اتاق هاي فكر در واقع اتاق نخبگان فكري، انديشگان و استراتژيست هاست كه با هدف احياي فكرسازي، فكرشناسي و راهكاري براي استراتژي فكرسازي به حساب مي آيد. به بيان ديگر شأن نزول و فلسفه وجودي اتاق هاي فكر، ايده پردازي، نظريه پردازي و توليد فكر و انديشه در عرصه هاي مختلف مديريتي و سطوح متفاوت آن است كه مديران بايد آنها را عملياتي نمايند.
2) يكي از مهمترين رسالت هاي اتاق هاي فكر تبيين رهنمودهاي مقام معظم رهبري در عرصه هاي مختلف است كه جهت عملياتي كردن آنها، سازوكارهاي اجرايي را بررسي و طرح ها و برنامه هاي لازم را تهيه و در اختيار مديران سازماني قرار مي دهند.
3) از حيث مديريتي اتاق هاي فكر به غناي مديريتي و ارتقاي سطح كيفي رفتار مديران كمك شاياني نموده و كليه طرح ها و برنامه هاي مديران، با بررسي همه جانبه و تاييد نخبگان فكري و مديريتي انجام خواهد گرفت.
4) با دعوت و حضور كليه مديران قلبي در اتاق هاي فكر، گسست ميان دوره جديد مديريتي و دوره هاي قبلي از بين مي رود و تمامي تصميم سازي هاي جديد محصول تجارت مديران قبلي و يافته هاي جديد مديران با انديشه و فكر نو خواهد بود.
5) از نظر تلطيف فضاي تنش آميز و تاليف قلوب، حضور مديران قبلي در اتاق هاي فكر و يا برخي اصحاب فكر و انديشه كه بعضاً ممكن است از گروه ها و جريان هاي ديگر نيز باشند. شرايط اداره جامعه را به يك فضاي مشاركتي تبديل نموده كه در پرتو آن دلها به يكديگر نزديك شده و فضاي تنش آميز و تقابل جاي خود را به فضاي صميميت و تقارب داده و تخاصم و كينه ورزي را به مصداق آيه شريفه: «رحماء بينهم» به رحمت و محبت تبديل خواهد كرد.
6) از حيث تعامل با دنياي جديد و تمدم امروزي، اتاق هاي فكر، ضمن بحث و بررسي از آخرين يافته ها، افكار و انديشه هاي مطرح در ابعاد مختلف كاري و دستيابي به آنها، تلاش نموده با شناخت دقيق و عميق از مباني، اصول و افكار فرهنگ بومي، آميزه اي ميمون و مبارك بوجود آورده كه در آن ضمن تاكيد بر هويت ديني و ملي و فرهنگ داخلي از محسنات افكار و دست آوردهاي تجربي دنياي جديد نيز بهره برده و پايه هاي تمدن اسلامي را در ابعاد گوناگون مستحكمتر مي نمايند.
7) اگر بپذيريم كه هرگونه افراط و تفريط معلول جهل انسان مي باشد و به فرموده علي (ع): لا يري الجاهل الا مفرطا او مفرطا. جاهل ديده نمي شود مگر در دو حالت يا افراط يا تفريط.
بنابراين تشكيل اتاق هاي فكر هر نوع گرايش و مواضعي را منوط به شناخت، فكر و انديشه مي نمايد كه در اين شرايط ديگر جايي براي افراط گري باقي نمي ماند و اگر شدت و غلظت و قاطعيتي در اين رابطه مطرح باشد يقيناً بر اساس شناخت دقيق و عميق از مباني، اصول و ارزشها خواهد بود. بنابراين خط مشي اعتدال در پرتو تشكيل اتاق هاي فكر تحقق عملي خواهد يافت.
8) اتاق هاي فكر در شرايطي كه متغيرهاي محيطي دائماً و به سرعت در حال تغيير و تحول است با بررسي هاي مستمر محيطي در عرصه داخلي ضعف ها و قوت ها و در صحنه خارجي فرصت ها و تهديدها را مورد شناسايي قرار داده و براساس تجزيه و تحليل هاي محيطي، راهبردهاي سازماني را براي مديران خود، طراحي و ارائه مي نمايند.
9) اتاق هاي فكر محيطي براي پرورش استعدادها و تربيت كادرهاي سازماني آينده خواهد بود و بستر بروز و ظهور چنين نيروهايي را فراهم خواهند ساخت.
10) تشكيل اتاق هاي فكر همچنين شيهه جمود و تحجر را در عمل نفي خواهد كرد زيرا در فرايند توليد فكر و انديشه نه تنها بسته و تنگ نظرانه عمل نمي شود بلكه در چارچوب فرهنگ بومي، مصالح و منافع ملي تمامي كساني كه مي توانند اثرگذار و اثربخش باشند و به غناي اين روند كمك كنند در اتاق هاي فكر حضور پيدا مي كنند.
موارد مذكور اهم كاركردهاي اتاق هاي فكر يا انديشگان است كه در صورت نهادينه شدن در ساختارهاي سازماني مي تواند موجبات اعتلا و خير و بركت و الهام بخشي نهادهاي سازماني را در اداره جامعه، كل كشور، منطقه و جهان فراهم سازد.
ضرورت اتاق فكر حكومتي
مفهوم سازي و مفهوم ستاني
سيد يونس ادياني
نظريه فكر حكومتي مدل جديدي در گفتمان فكرسازي بشر است كه در صورت پديداري، ادبيات آموزشي و پژوهشي رايج را به كلي متحول مي سازد. در اين مدل به جاي دانشگاه ها، آموزشگاه هاي فكري جايگزين مي شود و به جاي پژوهشگاه هاي دانش حكومتي، پژوهش هاي فكر حكومتي به وجود مي آيد. در اين منطق كساني استاد و پژوهشگر حكومتي خواهند بود كه داراي فكر حكومتي باشند و درصدد انتقال يا پژوهيدن آن برآيند. بنابراين لازم است به جاي دانش پژوهي، فكرپژوهي حكومتي در دستور آموزش و پژوهش قرار گيرد و طبق آن كارگاه فكرپژوهي و فكرسازي به وجود آيد تا بر جاي كارگاه دانش شناسي حكومتي تكيه زند.
شناسايي
شناسايي فكر حكومتي مانند هر چيز جديدي بسيار دشوار و در عين حال كاري ممكن در جهان واقع است. اتاق فكر حكومتي، مركزي براي شناسايي فكرسازان و فكرپژوهان حكومتي است. در اين مركز حكومتي، فكرورزي روشمند براي مفهوم سازي و مفهوم ستاني در جهان واقعي و در حوزه انساني صورت مي گيرد. اين مركز بستري فراهم مي آورد كه احياي فكرپژوهي و فكرسازي روشمند در جامعه حكومتي ممكن شود و به نحوي در منطق بنيادين فكر حكومتي احيايي صورت گيرد. استراتژي فكر حكومتي در جستجوي احياي فكر بنيادين حكومتي است. اين احياي فكري در دوره سكون يا آرامش به وجود نمي آيد و در درون بحران ها، تعارض ها و بي ثباتي ها به وجود مي آيد.
مفاهيم بنيادين
در اتاق فكر حكومتي 3 مفهوم از مفاهيم كليدي به شمار مي آيند.
الف- مفهوم كارگاه فكرسازي حكومتي در كنار كارگاه دانشي
ب- مفهوم فكرپژوهي حكومتي در كنار پاراديم هاي مسلط دانشي
ج- مفهوم مساله سازي فكر حكومتي در كنار پاراديم هاي مسلط دانشي
ضرورت پژوهش فكر حكومتي در 3 پايه نهاده شده است:
1- فراموشي فكر حكومتي و در نتجه به فراموشي سپرده شدن انسان حكومتي
2- پيچيدگي فكرشناسي، فكرستاني، فكرسازي و فكرورزي حكومتي
3- پيچيدگي روابط انساني در گفتمان هاي فكري و عرفي حكومتي
اتاق فكر حكومتي، 3 نقش كليدي در حكومت و جامعه برپايه فكر خودبنياد و فكر پايه ايفا مي كند.
الف- شناسايي فكرسازان و كساني كه زمينه فكرسازي حكومتي دارند.
ب- فراهم آوردن امكاني براي فكرسازي و مفهوم آفريني پايه طبق منطق بنيادين فكر حكومتي
ج- گشودن تاريكي هاي فكر حكومتي كه اغلب در فرآيند عمل رخ مي دهد.
ادبيات اتاق فكر
فكرپژوهي حكومتي، ادبيات جديدي در ايران است كه بر سيستمي بودن ادبيات فكري تاكيد مي كند. براي پيدايي فكرپژوهي لازم است فرهنگ سازي صورت گيرد تا با پشتوانه تحقيقات فكري اتاق فكر حكومتي يا پژوهش هاي فكر خودبنياد حكومتي تاسيس شود. اتاق فكر حكومتي ديباچه اي براي «پژوهشكده فكر حكومتي» و «پژوهش هاي فكر بنيادين حكومتي» است.
ادبيات اتاق فكر مانند تئوري اتاق فكر حكومتي مساله اي جديد و نوبنياد است. از آنجا كه پديداري ادبيات اتاق فكر حكومتي ساده تر است، احياي منطق فكر حكومتي ساده تر است، احياي منطق فكر حكومتي با ادبيات اتاق فكر حكومتي شروع شده است. ادبيات اتاق فكر گفتمان مسلطي دارد كه از آن به گفتمان مفهومي ياد مي شود. طبق اين ادبيات با بايد مفهوم سازي و مفهوم ستاني كرد يا به كلي گفتن و نوشتن را به فراموشي سپرد.
به تناسب موضوع
فكرپژوهي به تناسب موضوع فكري متفاوت است. موضوع فكر ممكن است مساله فكر حكومتي باشد كه وظيفه اصلي پژوهش ها فكرشناسي حكومتي است. يا ساماندهي و بازسازي فكر حكومتي بر گونه جديد است كه خود نحوه اي از خانه تكاني فكر حكومتي خواهد بود، يا حالتي براي فكرآفريني حكومتي برپايه مفاهمه كردن با پاراديم هاي مسلط در جهان واقع است.
سيستمي بودن
اتاق فكر حكومتي استراتژي سيستمي براي فكركردن حكومتي است. در عين حال سيستمي بودن اين مركز طرحي براي يكساني يا همساني نيست و در قلمرو متفاوتي امكان ظهور مي يابد، در اين صورت ممكن نيست از پژوهش هاي فكر بيگانه اي سخن گفت. چون دنيايي از فكرپژوهي به تناسب موضوع فكر وجود دارد. فكر منطقي، فكر رياضي، فكر فلسفي، فكر اقتصادي، فكر ديني، فكر كشاورزي، فكر صنايع، فكر سياسي، فكر اجتماعي، موسيقي، فكر رسانه و فكر فرهنگي و تمدني در شمار پژوهش هاي فكر بنيادين هستند.
وضع بشري
اتاق فكر حكومتي، مركزي براي فكركردن و فكرورزي روشمند در خانه تاريكي هاست. اين مركز، نهادي براي فكرشناسان و فكرسازان حكومتي است كه در فضاي وضعي حال خانه كرده و نگاهي به گذشته و آينده دارد تا در خانه تاريكي ها روشنگري به وجود آيد.
اتاق فكر حكومتي در وضع بشري به گونه اي تايك است و هر صورت بندي آن در مناسبت هاي فكرسازي مي رويد. چون هر فكري با سياه چاله اي مواجه است كه در استراتژي فكرسازي حكومتي به كندي روزنه اي از روشنايي به وجود مي آيد.
اتاق فكر حكومتي جايي براي گشودن تاريكي ها و دميدن روشنايي هاست. از نظر اين مركز، جهان بشري سراسر سياه چاله است و اندك اندك امكانات روشنايي يا فكرپژوهي و فكرسازي حكومتي پديدار مي شود.
اتاق فكر حكومتي از نظر ساختاري پيوندي به گذشته دارد و نگاهي به آينده دوخته است. در عين حال التفات عمده پژوهش هاي حكومتي تكيه كردن بر فضاي وضعي و موقعيت حال است. طبق اين اصل پژوهش هاي فكر حكومتي مركزي براي فكرشناسي وفكرپژوهي بر پايه فكرسازي حكومتي است كه در كنار آن دانش شناسي حكومتي صورت مي گيرد. بنابراين فكرپژوهي، فكرشناسي، دانش شناسي و دانش پژوهي حكومتي فرع لازم براي احياي فكرسازي در پژوهش هاي فكرحكومتي هستند.
مركز استراتژيست ها
اتاق فكر حكومتي مركزي براي استراتژيست هاي فكر حكومتي است. در اين مركز استراتژيست هاي فكر حكومتي گرد هم مي آيند تا بنيادي از فكرشناسي و فكرسازي حكومتي پديد آورند. استراتژيست هاي حكومتي هم فكرشناسان حكومتي را مي يابند و هم فكر خودبنياد حكومتي را دنبال مي كنند و هم به احياي فكرپژوهي و فكرسازي حكومتي در نظريه هاي جامعه فكري كمك مي كنند.
در اتاق فكر حكومتي 2 دغدغه عمده وجود دارد:
1- دغدغه فكر خودبنياد حكومتي
2- دغدغه فكر كاربردي حكومتي
هر دو دغدغه فكر حكومتي به صورتي با نقد پاراديم هاي مسلط شروع مي شوند و امكانات خود را در بحران ها، تعارض ها و بي ثباتي ها به تصوير مي كشند. اگر نقد پاراديم ها بر گونه منطقي صورت نگيرد، گشودن سيطره هاي مسلط دانشي ممكن نمي شود و در نتيجه فكر خودبنياد حكومتي در اين سامان به ظهور نمي رسد.
مفاهمه
فكرپژوهي حكومتي با مفاهمه فكري در جهان واقعي صورت بندي پيدا مي كند. اگر مفاهمه فكري صورت نگيرد، راهي براي گفتگوي افكار حكومتي به وجود نمي آيد و در نتيجه گفتمان فكر حكومتي بنياد نمي شود. واقعيت اين است با مفاهمه فكري هم تعامل افكار حكومتي صورت مي گيرد و هم امكاني براي سيستمي شدن فكرها بوجود مي آيد.
در پاراديم فكر حكومتي لازم است به اصولي توجه شود.
الف- بازسازي فكر حكومتي كه در خودسازي فكرحكومتي ممكن مي شود.
ب- بازانديشي فكر حكومتي كه در امكان مفاهمه فكر حكومتي نهفته است.
ج- فكرشناسي حكومتي كه مطالعه و تامل در فضاي وضعي و موقعيت هاي وجودي فكر حكومتي است.
د- فكر كردن در فكرهاي حكومتي كه چگونه فكر حكومتي به وجود آمده است.
نقد گفتمان وضعيت
فكرپژوهي حكومتي نقد گفتمان وضعيت فكري و دانشي براي ساختن وضعيت و موقعيت فكري جديد است. نقد وضعيت حكومتي با گشودن و فهم وضعيت شروع مي شود. در فهم وضعيت لازم است با تعامل افكار، سيستمي بودن فكر حكومتي را دريافت كرد و بر سيستمي شدن آن افزود.
امكان فكرسازي حكومتي: فكرسازي حكومتي به 2 صورت ممكن مي شود. يكي فكرسازي مناسبتي و ديگر فكرسازي استراتژي است. فكرسازي مناسبتي با صورت بندي فكر ممكن مي شود. فكرسازي استراتژي، پويشي برآمده از ذهن و مغز خودبنياد است.
فكرآگاهي و فكرپژوهي: گفتمان فكرسازي در اتاق فكر حكومتي با فكرآگاهي در اتاق فكر صورت بندي پيدا مي كند. براي فكرسازي حكومتي بايد گفتمان فكرپژوهي پيشه كرد تا در كنار كارگاه دانش حكومتي كه نقش خدماتي براي فكرپژوهي ايفاء مي كند، كارگاه فكرسازي حكومتي بر پايه مفهوم سازي حكومتي به وجود مي آيد.
پايگاه فكرسازي حكومتي
پژوهش هاي فكربنيادين حكومتي پايگاهي براي فكرشناسي، فكرسازي و گشودن راهي نو جهت خودباوري و احياي فكر خودبنياد بر پايه عقل خودبنياد حكومتي است. در اين پايگاه حكومتي، نظريه هاي جامعه فكري در جامعه بشري راهي در درون سياه چاله مي يابد و تلاش مي كند كه براي هر چيزي توجيه فكري بيابد.
توجيه فكر حكومتي: در اتاق فكر حكومتي هر چيزي توجهي فكري مي خواهد و توجيه دانشي يا هر توجيه جانبي ديگر نقش كليدي در آن ايفاء نمي كنند. بر اين پايه توجيه فكر حكومتي جاي توجيه دانشي را مي گيرد و منابع دانشي حكومت، قدرت تصميم سازي در پژوهش هاي فكر حكومتي ندارند و توجيه فكري در پايگاه فكرسازي و فكرپژوهي و عقلانيت فكرحكومتي مبناي هر تصميم سازي آغازي و پاياني در پژوهش هاي فكر بنيادين حكومتي است.
اتاق فكر و اعتمادآفريني مخاطب
شرط اساسي هر رابطه انساني، احساس اعتماد و قابليت اتكا به ديگري است. اعتماد و قابليت اتكا به ديگري است. اعتماد به عنوان يك مكانيسم روانشناختي- جامعه شناختي كاركردهاي متعددي در زمينه هاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و... در پي دارد و تمامي ابعاد زندگي انساني و اجتماعي را در بر مي گيرد.
در ميان وظايف و رسالت هاي رسانه هاي جمعي، تهيه و انتشار خبر يكي از اهداف اساسي مي باشد و رسانه هاي جمعي اساسا همراه خبر متولد مي شوند و نشر خير و اطلاع رساني در شكل گيري شخصيت اصلي يك رسانه ارتباطي از اهميت فوق العاده اي برخوردار است. امروزه با روند شايان و رو به تزايد حضور توام با سرعت و دقت و صحت رسانه هاي جمعي، اخبار از محدوده وجود اسرار خارج شده و دروازه هاي تمام كشورها را به روي خود باز نموده است.
ژانر خبر و اطلاع رساني در رسانه بيش از ساير ژانرها و قالب ها و نهادهاي رسانه اي با مفهوم اعتماد و اعتمادآفريني عجين و مرتبط است.
همانطوري كه لازمه خبر، عنصر «سرعت» است، به همان سرعت مخاطبان نسبت به اخبار منتشر شده واكنش نشان مي دهند و بومرانگ گوته (Boomerang) متوليان رسانه شاهد انعكاس بازخورد محصول خود هستند پس خبر يكي از مهمترين و اساسي ترين مكانيسم هاي جلب و يا دفع اعتماد رسانه ها مي باشد.
ميزان اعتماد مخاطبان به اخبار هر رسانه شاخص تام و تمام سرمايه اجتماعي رسانه محسوب مي گردد. از ساده ترين شكل سرمايه اجتماعي پديده «اعتماد» وجود دارد. كالبدشكافي اعتماد و تعيين و رصد اين مفهوم بسيار پيچيده است. در دنياي امروز رسانه هاي جمعي در فرايند اطلاع رساني بايد به مقابله با چالش هاي اعتمادسايز در خبر بپردازند و ضريب اعتماد مخاطبين خود را نسبت به اخبار ارائه شده افزايش دهند تا آنان را از آنچه آقاي ويلبر شرام «پاداش آني» مي نامد برخوردار سازند. در مجموع اعتماد و بي اعتمادي دو وجه يك مطلبند اما در بحث خبر اعتماد واكنشي است كه نتيجه آن قبول و پذيرفتن رسانه و بي اعتمادي واكنشي است كه نتيجه آن به طرد و نفي رسانه خواهد بود.
بر اساس بررسي به عمل آمده توسط نگارنده اين سطور، شاخص هاي چند گانه اي راجع به اعتماد رسانه اي در آثار و انديشه بزرگان ارتباطات جمعي قابل تبيين است. در ميان شاخص ها و مولفه هاي مبين اعتماد شاخص هاي كيفي و نرم افزاري جايگاه خاصي را به خود اختصاص مي دهد.
به طور كلي و اجمالي سه دسته از عوامل موثر بر اعتماد به رسانه ها عبارتند از:
1- عوامل مربوط به پيام (Message Factor)
اين عامل ناظر بر توجه به محتوا و كيفيت پيام مي باشد و تاكيد آن بر در نظر گرفتن ميانگين درك و فهم مخاطبان مي باشد.
2- عوامل مربوط به مخاطب: اين عوامل از جمله نظريه هاي خشنودي رسانه اي، توازن شناختي و برجسته سازي بر اين نكته تاكيد دارند كه مخاطب پذيرايي محض اطلاعات و اخبار نيست بلكه داراي قدرت انتخاب و گزينش است لذا رسانه ها و مراكز انتشار خبر فعال مايشاء و تعيين كننده نهايي نيستند.
3- عوامل زمينه اي (Contednal Factor):
عوامل ديگري از جمله جامعه پذيري سياسي، تجربيات زندگي شناخت فعلي و عوامل نگرشي (Attitudinal) مثل علاقه مندي به خبر، اعتماد يا عدم اعتماد به منابع خبر (Trustordistrust) بر ميزان و كيفيت تاثيرپذيري اخبار توسط مخاطبين تاثير مي گذارد.
در ميان شاخص هاي اعتماد رسانه اي مهمترين شاخي هاي مورد اجماع دانشمندان رسانه عبارتند از:
- صداقت
- سرعت
- شفافيت
- بي طرفي
- ارضاء كامل مخاطب
- جذابيت
- مطابق نياز مخاطب بودن
- عيني و واقعي بودن
- موثق بودن
- پرهيز از منفي بافي
- **** بودن
- پرهيز از گزارش هاي قالبي
- پرهيز از مبالغه و اغراق
- تعديل و تعريف سانسور
- پرهيز از تحريف
- پرهيز از اطلاعات متناقض
شاخص هاي فوق به اتفاق در يك بسته خبري منتشر است و براي يك بسته خبري الزامي هستند در صورتي كه در پيام هاي توليدي (سريال، فيلم، بلند داستاني، مستند و...) الزاماً همه اين شاخص ها وجود ندارند و انعكاس به كارگيري افراطي و تفريطي اين شاخص ها در قالب هاي مورد اشاره به كندي آثار خود را نشان مي دهد در حالي كه در خبر در كمترين زمان ممكن مديران بخشهاي جانبي شاهد انعكاس و واكنش مخاطبان هستند چرا كه خبر متولي و پاسخگويي به نيازهاي فوري غيرقابل پيش بيني و دفعتي مخاطب هستند و همين عوامل حساسيت خبر را به طور فزاينده اي موجب شده اند.
ضرورت اتاق فكر در يك حوزه ي خبري
با توجه به مطلب مطرح شده و اشاره به حساسيت يك حوزه ي خبري به پاسخ دهي نيازهاي فوري مخاطب نقش فكر، انديشه و تشكيل سازماني اتاق فكر در راستاي ارضاء و اقناع مخاطب مشخص مي شود.
1- تشكيل اتاق فكر خبر در حوزه ي خبري و بهره مندي از ديدگاه صاحبنظران مختلف اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي.
2- عملياتي كردن ديدگاه هاي علمي با رويه خبر و قالب هاي خبري و انطباق آن با نيازها و عطش افكار عمومي
3- طرح و بررسي آخرين نظرسنجي ها و نيازسنجي ها در داخل سازمان و يا خارج سازمان كه معطوف به مباحث خبري هستند.
4- طرح بررسي و تحليل محتوايي اخبار و گزارش هاي پخش شده و شناخت نقاط ضعف و قوت در اين خصوص
5- اهتمام به بازخوردهاي افكار عمومي در قالب تماس هاي تلفني
6- تبيين و تلفيق سياست هاي حوزه اجرايي مناسب با اصول نياز مخاطب و مصلحت سازمان
7- به طريقي عمل شود كه لايه هاي مختلف كارشناسي حوزه ي خبري در اتاق فكر به صورت متناوب و با توجه به موضوع جلسه اتاق فكر حضور داشته باشند تا مشاركت جويي و مشاركت آفريني تحقق يابد.
بدون ترديد جامع نگري، غني سازي، ابتكار و نوآوري، كيفيت، سرعت و بهره وري اخبار مرهون فكر و انديشه اي است كه در اتاق فكر نضج گرفته است.
با تعبير جامعه شناسان ارتباط جمعي خبر گران ترين اثر راديويي و تلويزيوني است. لذا دقت نظر، رويدادمداري و تعميق خبري (In-depth) و بهره گيري از راهبردهاي پژوهشي كه مصداقا در اتاق فكر (محل تجميع انديشه ها و طوفان فكري) مطرح و تعيين مي گردد، يك مبحث جدي است.
 
 


Label
نظرات در مورد:اتاق فكر، نياز امروز مراكز تصميم گيري

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک