$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > معماری

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 مقالات رايگان معماري
پروژه مجتمع مسكوني

تاریخ ایجاد 1389/08/18  تعدادمشاهده  14627

 

پيشنهاد طرح تحقيق
موضوع تحقيق و طرحی ( عنوان پروژه )
   دگرگونی شرايط نامطلوب در وضع موجود به شرايط مطلوب در وضع آتی , امری است که همواره روياروی " انسان " قرار داشته و دارد . شرايط نامطلوب وضع موجود – که " واقعيات " نام می گيريد – در زمان های خاص "مسايلی" را مطرح می کنند که هريک " راه حل " موردی خويش را می طلبد . تاريخ " عروج انسان " مملو از فرآيند طرح مسئله , روش های شناخت , کشف راه حل ها و دگرگونی شرايط است .
   مسکن به عنوان يکی از پديده ها واقعی , از نخستين مسايلی است که بشر همواره با آن دست به گريبان بوده و همواره برای دگرگونی و يافتن پاسخی مناسب , معقول و انديشيده شده برای آن است.
   اين رساله تحت عنوان " مجتمع مسکونی منطقه 22 " درصدد تلاش برای شناخت اهداف و ابعاد مختلف مسکن و ارائه راهکارهای متناسب با آن می باشد .
 
بيان مسئله
   غارها , خانه های گلی , سنگی , چوبی , آجری , شيشه ای , بتنی و فلزی مسکن انسان در طول چندهزار سال حيات او بر زمين بوده است .
   مسکن مهم ترين تأمين کننده تمدن و خانه بهترين نگهداری فرهنگ اجتماعی جامعه است . (بنجامين درزا ايلی)
   مسکن يکی از فاکتورهای اساسی تعادل و پاپرجايي اجتماع انسانی می باشد . مسکن حافظ کيان خانواده و روابط بين اعضای آن است . داشتن مسکن مناسب مانند ساير نيازهای بشری از حقوق اوليه انسان هاست و در قانون اساسی ( اصل سی و يکم ) بر اين نکته تأکيد شده است . ( می توان خانه را اساساً نوعی سرپناه انگاشت , اما طرح آن آينه ای انديشه های موجود در باب فضا , زيبايي شناسی , آداب و فرهنگ مردم است . )
   فقدان مسکن و کيفيت نامناسب آن با افزايش ميزان بزه کاری , طلاق و از هم گسيختگی های اجتماعی ارتباط مستقيم و تنگانگی دارد و به عنون يک عامل بازدارنده در رشد و اعتدال اجتماعی , فرهنگی و روانی به شمار می رود . همچنين نداشتن مسکن موجب پيدايش پديده های نابهنجار اجتماعی از قبيل خيابان خوابی , آلونک نشينی و زاغه نشينی می شود که اين چنين زيستنی ساختار شخصيتی نابهنجاری به افراد می بخشد .
   فقدان مسکن و يا کيفيت نامناسب آن عامل مؤثری در پيدايش پديده هايي چون اضطراب , افسردگی و اختلالات رفتاری به شمار می رود و سبب کاهش مقاومت روانی و جسمی فرد در مواجهه با مشکلات می گردد . اهميت مسئله مسکن از بعد روانی تا اندازه ای است که با در نظر گرفتن مراحل تحول روانی کودکان , آن ها نيازهای روانی خود را در سنين پايين در خانواده و از طريق والدين خودبرآورده می کنند .
 
هدف : ( مجتمع مسکونی منطقه 22 )
   هدف عمده , شناخت ابعاد مختلف خانه ( کيفی و کمی ) می باشد , يعنی در اين پروژه سعی شده تا وجوه اقتصادی , اجتماعی , کالبدی و ... مورد توجه قرار گيرند . با توجه به مجتمع قرار است نيازهای سکونتی خانواده های قشر متوسط و جوانان ايرانی را مورد توجه قرار دهد .
 
مبانی نظری عام طرح
- برای طراحی خانه ای مناسب اولين گام می تواند شناخت مسکن با توجه به تعاريف ارائه شده باشد که بهبود کيفيت زندگی اجتماعی , فراهم ساختن فعاليت های زيستی خانواده شامل جمعی و فردی و فراهم ساختن خدمات و تسهيلات برای بهزيستی و سلامت خانواده , از اهم موضوعات اين تعاريف می باشد .
- اما بررسی نيازها و رفتارهای سکونت , از پارامترهای مهم در طراحی فضاهای مسکونی است , که شامل نيازهای بيولوژيکی , اقتصادی و اجتماعی می باشد .
   البته نيازها برای خانواده های مختلف با توجه به سطح درآمد , رده نسبی و تمايلات آن ها متفاوت خواهد بود . پس در نظرگرفتن واحدهای مسکونی با شرايط و متراژهای مختلف و همچنين فضاهايي با کاربری های متنوع در مجموعه برای مرتفع ساختن اين مسئله می تواند مفيد واقع شود.
- انسان به اجتماع و زندگی با مردم محتاج است , پس چه بهتر که در طراحی مسکن متناسب با نيازهای کاربران بکوشيم تا روابط همسايگی را تقويت کنيم , ضمن اين که برای آسايش بيشتر ساکنين بايد در حفظ حريم و حرمت نيز کوشيد .
- برای ارتقاء کيفيت محيط شهرمان خواهيم کوشيد پارامترهايي که برای اين منظور به کار می روند عبارتند از : زيبايي , هويت , هماهنگی , نظم , ماندگاری , پايداری و تغييرپذيری .
- طراحی مناسب دسترسی ها به طوری که افراد پياده و سواره هرکدام احساس امنيت و آسايش در راه خود داشته باشند .
- در نهايت حفظ و گسترش فضای باز به کمک طراحی آب و گياهان برای بهبود کيفيت محيط زندگی و ايجاد آرامش و سرزندگی در مجموعه از نکات قابل توجه در طرح می باشد .
 
انتخاب سيستم
   با توجه به نوع عملکرد پروژه و محاسبات اقتصادی , سيستم سازه پيشنهادی , پيش ساخته بتنی می باشد که بطورکلی در دتايل معرفی شده است . فوندانسيون اين مجموعه , به صورت پی نواری می باشد
معرفي موضوع مجتمع مسكوني
يك نمونه مشهور مسكن كه در ايران و در قرن 14 شمسي و با منسوخ شدن خانه هاي سنتي حياط داخلي رواج يافته است، خانه هاي رديفي (Row House) مي باشد. اساساً اين نوع مسكن بر مبناي تفكيك قطعات و مالكيت فردي قطعه زمين مسكوني استوار است، و در صورتي كه فقط شامل يك واحد مسكوني باشد، مسكن اختصاصي (Detached) يا مستقل نام مي گيرد. در اين نوع مسكن هم اكنون در زبان عاميانه ويلايي و امثالهم خوانده مي شود، فقط مربوط به يك خانواده مي شود و امكان استفاده بيشتر از يك خانواده در آن وجود ندارد.
در ايران به علت تغيير الگوي مصرف در زمينه مسكن و كارآيي نامناسب مسكن اختصاصي با توجه به هزينه نگهداري زياد آن، با تغيير قوانين شهرسازي و افزايش تراكم نوع ديگري از مسكن و خانه هاي رديفي به وجود مي آيد، كه داراي مسائل و معضلات بسيار عديده معماري و شهرسازي مي باشد. در همان قطعات تك واحدي، با افزايش اشكوب و تراكم، اقدام با ساخت واحدهايي مي شود كه در يك حياط بسيار كوچك (معمولاً محل عبور و پاركينگ خودروهاي شخصي) مشترك هستند و چند خانواده به جاي يك خانواده قبلي، در آن ساكن مي شوند. اين نوع مسكن هر چند كه داراي ديوارهاي جداكننده از ساير قطعات مسكوني مي باشد. مسكن اختصاصي و مستقل نمي باشد و در رده نيمه اختصاصي با Seni detached قرار دارد. متأسفانه در ايران به علت رعايت نشدن استانداردهاي انساني مسكن و شهرسازي ورواج پيش بيني نشده مسكن نيمه اختصاصي، مسائل عديده اجتماعي و اقتصادي بروز كرده است، كه نمونه آن نداشتن پاركينگ به ميزان كافي، عدم رعايت تهويه و نورگيري مناسب غالب ساختمان ها و مسائل تأسيسات زيربنايي شهري همانند فاضلاب، آب هاي سطحي و ... مي باشد.
متأسفانه در همه طرح هاي آماده سازي و شهرسازي غالباً اين نوع مسكن مورد نظر و برنامه ريزي بوده است.
در طرح هاي آماده سازي ايران فقط با توجه به خانه هاي رديفي (Row Housing) و مسكن اختصاصي و نيمه اختصاصي شده است.
يك نوع ديگر مسكن كه در ايران مورد عنايت نبوده خانه هاي رويهم با تراسي (Teraced House) مي باشد. اين نوع اخير در زمينه هاي با شيب و عوارض زياد كاربرد فراوان دارد كه معمولاً يك قطعه زمين مسكوني، اختصاص به دو يا سه واحد مسكوني دارد كه در ورودي از هم مجزا هستند و با استفاده از شيب زمين از دو طرف شمالي و جنوبي براي هر واحد مسكوني طبقه پايين، حياط واحد فوقاني مي باشد.
در نهايت مسكن نوع آخر به عنوان اجتماعي يا (Clustered House) نوع خاصي از واحدهاي مسكوني است كه در آن واحدهاي آپارتماني داراي حياط مشترك هستند و حتي مي توانند در هر طبقه به صورت تك واحدي ساخته شوند، (يعني از مزاياي استقلال خانه هاي نيمه اختصاصي و اختصاصي هم بهره مند باشد) و در عين حال داراي فضاي باز و سبز و پاركينگ ميزان كافي باشند، اين نوع مسكن در صورتي كه در رعايت حريم و عرصه ها (Privacy) مرتكب اشتباهات شهرسازي و معماري مدرن، همانند طرح فضاهاي غير قابل كنترل و عمومي بدون برنامه ريزي، راهروهاي طولاني و ... بشوند، مي تواند معضلات مهم اجتماعي را تشديد نمايد. (افزايش جرم، جنايت و محل اجتماع تبهكاران) برخلاف مسكن اختصاصي و نيمه اختصاصي اين نوع مسكن مي تواند تراكم هاي بالا را بپذيرد و انواع مختلف واحدهاي مسكوني از لحاظ متراژ، طبقات و امكانات را ارائه دهد و ارزان قيمت و يا حتي لوكس طرح گردد.
مهمترين خصوصيت اين نوع مسكن، تجمع قطعات باز و سبز و استفاده از حداكثر تراكم مي باشد، در نتيجه شبكه هاي دسترسي درجه سه و چهار بسيار كوتاه و كمتر مي شوند، همچنين ايمني بيشتر و رفت آمد كمتري را دارا مي باشند.
مهمترين خصوصيت اين نوع مسكن اين است كه امكان طرح قطعات كوچك كمتر از يك هكتار را ندارد و در ايران به جهت مسئله مالكيت زمين و قطعات بسيار خرد كوچك، در بافتهاي موجود، طرح اين نوع مسكن بسيار مشكل مي باشد و يا آنكه مرتباً از طرف مقامات ذيربط مسئله تجمع قطعات مطرح مي گردد ولي عملاً همين قطعات فعلي هم به واحدهاي مسكوني بيشتري اختصاص مي يابند و اگر به عوارض اجتماعي و اقتصادي اين نوع مسكن(بدون برنامه ريزي درست) توجه نشود، در بلند مدت رواج آپارتمان هاي نيمه اختصاصي مي تواند موجب زيان هاي بسيار زيادي بشود، ضمن اينكه در اين نوع مسكن اصولاً خودگرداني بيشتر و در نتيجه، كاهش بار خدمات شهرداري ها و نهادهاي شهري ذيربط به مانند جمع آوري زباله، تأمين آب شرب، نگهداري فضاي سبز، دفع آب هاي سطحي، دفع فاضلاب، روشنايي محوطه و خيابان هاي درجه 3 و 4 و ... مطرح مي شود، اما ساكنان اين واحدهاي مسكوني با تشكيل هيئت مديره و تشكيلات خاص فقط موظف به پرداخت هزينه ماهيانه خدمات عمومي فضاي مشاع (شارژ) مي باشند.
 
بررسي شاخص هاي اصلي مسكن اجتماعي
از آنجايي كه تاكنون اكثريت قاطع طرح هاي مسكوني در ايران بر اساس تفكيك و واگذاري قطعات زمين ومسكن اختصاصي و نيمه اختصاصي (semi Detached, Detached) بوده است، هنوز مباني اصلي مسكن اجتماعي شناخته شده نيست. يكي از مهمترين خصيصه هاي اين نوع مسكن، طراحي همزمان شبكه هاي دسترسي درجه سه و چهار با طرح معماري مي باشد. در واقع قطعات زمين شبكه هاي دسترسي را در دل خود جاي مي دهند و اين شبكه ها به صورت نيمه اختصاصي عمل كرده و ترافيك عبوري حق گذر از اين مسيرها را ندارند. ضمن اينكه به علت تجمع قطعات و وجود خيابان هاي كمربندي دور قطعات مسكوني، به ميزان زيادي از سطح معابر درجه 3 و 4 كاسته مي شود، و فضاي باز و سبز كه به صورت مشاع در اختيار ساكنين است افزايش مي يابد.
در اين بخش همه شاخص هاي اصلي طراحي مسكن اجتماعي به ترتيب به صورت خلاصه شرح مي شوند و در نمونه هاي انتخاب شده ايراني و خارجي مورد بررسي قرار مي گيرند.
 
الف: تيپولوژي سايت (گوناگوني استقرار بلوك هاي مسكوني) در مسكن اجتماعي (Clustered Housing)
در بررسي انواع بلوك هاي مسكوني مشخص مي شود كه علي رغم تنوع بسيار زياد در طرح اين نوع آپارتمان ها، همه الگوها به شكل خاصي با توجه به تراكم و تنوع زمين و سايت قابل دسته بندي و طبقه بندي هستند.
در بخش ذيل اين دسته بندي به صورت خلاصه شرح و ارائه مي گردد.
 
1- بلوك هاي مسكوني زنجيره اي خطي (Linkage Blocks)
در اين گونه، كه متداول ترين طرح در استقرار سايت است مجموعه هاي مسكوني به صورت زنجيره اي مركب از آپارتمان هاي مرتبط با يكديگر هستند. در اين نوع طرح چون بلوك هاي مسكوني به هم متصل مي شوند، فضاهاي باز متمركز شده و داراي سطح قابل قبولي هستند. تقريباً همه نوع تراكم طبقات تا بيست اشكوب در اينگونه قابل طرح مي باشد. طول بلوك زنجيره اي يكي از شاخص هاي اصلي اين نوع مسكن است، كه گاهي به 500 متر مي رسد (از نمونه هاي اين نوع مسكن آپارتمان هاي شهر زيبا و آپادانا در تهران مي باشد).
 
2- بلوك هاي مسكوني منفرد (Single Blocks)
اين نوع بلوك ها در مسكن اجتماعي با طبقات كم (كمتر از بيست اشكوب) كاربرد ندارد و عموماً در ساختمان هاي بلندمرتبه (20 طبقه به بالا) و براي مسكن لوكس و در زمين هاي با مساحت كم طرح مي گردد. بهتر است در مسكن با طبقات كمتر از 20 طبقه از اين سيستم استفاده نشود، زيرا به علت خرد شدن فضاها، ناشي از ازدياد تعداد بلوك ها، فضاي باز، امكان تجميع و استفاده بهينه ندارد.
به علت هزينه سازه هاي فوق العاده پيچيده و تأسيسات سرمايش و گرمايش گران قيمت، معمولاً آپارتمان هاي بلوك هاي منفرد، گران تر از انواع ديگر واحدهاي مسكوني هستند.
(مجموعه هاي آ.اس.پ، ونك پارك و اسكان به عنوان نمونه هاي اين نوع مسكن در تهران قابل ملاحظه مي باشند).
 
3- بلوك هاي چند باله (Triple & Multy Wings Blocks)
طرح بلوك هاي چند باله، به علت تمركز فضاهاي ارتباطي عمودي در مركز باله ها كاربرد فراوان دارد، ضمن اينكه در اين طرح به علت احداث بلوك هاي حجيم، فضاهاي باز خرد و تقسيم نشده و در نيتجه تركيب فضاهاي مثبت و منفي قابل قبول مي باشد، اما به جهت احداث باله هايي كه در جهات مختلف مي باشند، جهت گيري بعضي از آپارتمان ها نسبت به جهت بهينه نور و آفتابگيري (جبهه هاي شمالي و جنوبي) منحرف شده و در نيتجه پرت حرارتي ساختمان افزايش مي يابد:
(نمونه مشهور اين نوع مسكن در تهران، مجموعه شهرك اكباتان با 14800 واحد مسكوني است).
 
4- بلوك هاي مسكوني با حياط داخلي پياده (Blocks With Inside Courtyard)
اين نوع بلوك ها، فضاهاي پياده و باز بسيار خوبي به وجود مي آورند، كه در آنها جداسازي مسير پياده و موارد به راحتي اعمال مي شود. اما به علت سايه انداختن بلوك ها بر روي هم بايد در افزايش طبقات و تناسبات فضاي باز دقت كافي اعمال گردد.
در صورتي كه طبقات زياد و فضاي باز مركزي كم باشد، فضاي نمور و بدون آفتاب خواهيم داشت و در طبقات پايين واحدهاي مسكوني، امكان آفتاب مناسب در طول زمستان وجود ندارد.
معمولاً در اين نوع مسكن، تراكم هاي كم بين 2 تا 6 طبقه ساخته مي شود.
 
5- بلوك هاي مسكوني تركيبي (Compositive Blocks)
بلوك هاي تركيبي به علت تنوعي كه در حجم و نماي مجموعه به وجود مي آورد، براي طراحان مسكن اجتماعي بسيار جذاب است. به همين علت در مجموعه هاي زيادي از اين نوع طرح استفاده مي شود.
غالباً از تركيب بلوك هاي زنجيره اي خطي و بلوك هاي منفرد در اين نوع مسكن استفاده مي شود. (نمونه مشهور اين طرح در تهران، مجموعه آتي ساز مي باشد).
 
6- بلوك هاي مسكوني متفرقه (Miscellaneaus)
طرح اين بلوك ها از كاراكترهاي شرح شده قبلي استفاده نمي كنند، بنابراين بايد متناسب با طرح مورد بررسي قرار گيرد. البته معمولاً اين نوع طرح ها داراي شبكه و نظم مشخصي نيستند و به ندرت به كار گرفته مي شوند.
نمونه قابل ذكر در الگوهاي متفرقه، طرح خانه هاي سازماني كوي كاركنان دانشگاه تهران در جاده مخصوص كرج مي باشد.
 
بررسي ضوابط و استانداردهاي مسكن اجتماعي
الف) مساحت زمين
از شاخص هاي مهم معرفي شده در نمونه هاي مسكن اجتماعي مساحت زمين طرح است. به علت خصوصيت مسكن اجتماعي اجراي اين طرح ها در زمين هاي كوچك تر از يك هكتار غيرممكن يا بسيار مشكل مي باشد. ميزان معقول در طرح ها جهت كنترل و ارائه خدمات شهري در حد يك واحد همسايگي (حداكثر 400 خانوار) مي باشد.
 
ب) جمعيت مورد نظر طرح
از اساسي ترين مباني اصلي مسكن، جمعيت و تركيب آنها مي باشد. جمعيت و تعداد خانوار، شاخص هاي مهمي هستند كه بر مبناي آن طرح مسكن و تراكم ها و مساحت آپارتمان ها مشخص مي شود.
بديهي است كه تمامي مسائل اجتماعي ناشي از جمعيت و تركيب آن مي باشد. مثلاً بعد متوسط خانوار در اروپا معمولاً در حد 2 تا 2/2 نفر مي باشد در حالي كه در ايران اين ميزان به 26/4 مي رسد. بعد خانوار در تعاوني مسكن اميد دژبان مركز كه خواستار طرح آماده سازي زمين در منطقه 22 هستند تا حد 89/4 بالا مي رود. بديهي است كه به اين ترتيب مساحت آپارتمان ها، در آماده سازي ناشي از حجم بيشتر بعد خانوار، بزرگتر مي شود.
 
ج: تراكم جمعيتي
تراكم جمعيتي يكي از مهم ترين شاخص هايي است كه فشردگي و انبوهي مسكن را بيان مي كند. مثلاً مقايسه تراكم انساني 150 نفر در هكتار با 600 نفر در هكتار نشان دهنده ساختمان هاي با مساحت 4 برابر مي باشد.
يكي از مشخصات مهم مسكن اجتماعي امكان افزايش تراكم در آن مي باشد. مثلاً حداكثر تراكم جمعيتي در مسكن نيمه اختصاصي به 250 تا 300 نفر مي رسد، در حالي كه در مسكن اجتماعي امكان افزايش تراكم تا 1000 نفر در هكتار با پيش بيني هاي خاص و افزايش طبقات وجود دارد.
 
د: تعداد واحد مسكوني در هكتار زمين مسكوني
اين شاخص يكي از مهمترين نشانه هاي تراكم مي باشد. كه در رابطه با متوسط مساحت واحدهاي مسكوني، تراكم و فشردگي مسكن را توضيح مي دهد. مثلاً 100 واحد مسكوني در هكتار، شاخصي است كه حداكثر تعداد آپارتمان ها در يك نوع تراكم خاص را بيان مي كند، اگرچه متوسط مساحت واحدهاي مسكوني قابل افزايش و تغيير مي باشد، اما تعداد واحد مسكوني در هكتار قابل افزايش نخواهد بود، زيرا كليه خدمات شهري بر مبناي اين آمار محاسبه و تأمين مي شود و در نتيجه مثلاً شبكه فاضلاب يا آب شهري در هر هكتار كشش جذب بيشتر از 100 خانواده را نخواهد داشت.
 
هـ: تناسب واحدهاي يك، دو و سه خوابه و آپارتمان هاي مشترك در دسترسي (چند واحدي)
تركيب و تناسب آپارتمان هاي يك، دو و سه خوابه به جهت پاسخگويي به جمعيت و بعد خانوار بسيار مهم است، چنانچه متوسط بعد خانوار پنج يا نزديك به آن باشد تعداد آپارتمان هاي سه خوابه نسبت به دو خوابه افزايش مي يابد و اگر بعد متوسط خانوار نزديك و ياكمتر از چهار باشد، تعداد آپاراتمان هاي دو خوابه افزايش مي يابد. البته اين شاخص بستگي تام به مسائل اقتصادي و بعد خانوار (نسبت خانوارهاي 1، 2، 3 و 4 و ... نفره) دارد.
تعداد آپارتمان هايي كه در يك طبقه واز يك پلكان يا آسانسور مشترك استفاده مي كنند، در طرح و هزينه ساختمان بسيار مهم مي باشد. اگر چنانچه تعداد واحدهاي مسكوني مشترك در ارتباط و دسترسي كم باشد، هزينه ساختمان و مساحت فضاهاي مشاع بالا مي رود و اگر اين تعداد افزايش يابد به علت ازدحام و رفت و آمد زياد در راهروهاي عمومي كنترل فضاهاي نيمه عمومي مشكل شده و عواقب اجتماعي زيانباري مانند افزايش بزهكاري و عدم امنيت در مجموعه هاي مسكوني بروز مي كند.
 
و: تعداد طبقات
تعداد طبقات عامل مهم افزايش تراكم در مجموعه هاي مسكوني مي باشد. معمولاً در مورد مسكن، وزاتخانه مسئول بايد با توجه به تراكم، طبقات مجاز را هم مشخص نمايد.
مثلاً در انگلستان تراكم كم، نشان دهنده ساختمان هاي مسكوني با سه طبقه ارتفاع مي باشد، همين طور تراكم متوسط مسكن 2 تا 6 طبقه را دربرمي گيرد و تراكم زياد بين 6 تا 12 طبقه مي باشد.
عامل مهم كه تدوين و اجراي اين ضوابط را به صورت قانوني و الزامي درمي آورد، مسئله همجواري و منطقه بندي تراكم هاي مختلف است. با توجه به فرهنگ اسلامي در ايران، بديهي است كه مسائلي مانند اشراف و يا رعايت فاصـله مـجاز بين بلـوك هاي سـاختمان ها با طبقات مختلف در همين ارتباط مطرح مي شود.
 
ر: تراكم ساختماني
شاخص تراكم ساختماني نشان دهنده نسبت مساحت ناخالص مجموع واحدهاي مسكوني به مساحت كل ناخالص زمين (قطعه مسكوني) مي باشد. مثلاً عدد 120 درصد نشان مي دهد كه اگر زمين يك هكتار (10000 متر مربع) مساحت داشته باشد، در اين قطعه حداكثر امكان ساخت 12000 متر مربع ساختمان وجود دارد. معمولاً در اين شاخص زيرزمين و پيلوتي كه در آنها واحد مسكوني بنا نشده باشد جزء تراكم محسوب نمي شود.
البته بايد توجه داشت كه اين ميزان بنا در رابطه با تعداد طبقات مجاز مي باشد.
 
ز: ضريب اشغال طبقه همكف
ضريب اشغال نشان دهنده نسبت مساحت طبقه همكف ساختمان هاي مسكوني نسبت به كل مساحت ناخالص زمين مسكوني مي باشد.
در اين نسـبت معمولاً مقررات و ضوابط، امكان فضاي باز بيشتر و متناسب با استانداردها را اعمال مي نمايند، مثلاً ضريب اشغال 25 درصد نشان مي دهد كه در يك هكتار زمين مسكوني فقط 2500 متر مربع آن قابل ساخت و ساز مي باشد و حتماً بايد 7500 متر مربع از زمين به صورت باز باشد.
از مشخصات مسكن اجتماعي، ضريب اشغال كمتر از 25 درصد است كه معمولاً (به استثناي موارد نادر) امكان افزايش اين شاخص بيش از 20 درصد وجود ندارد، زيرا برخلاف مسكن اختصاصي و نيمه اختصاصي عواملي مانند شبكه هاي دسترسي (درجه سه و چهار)، فضاي سبز، عبور و مرور پياده و نورگيري ساختمان ها مانع افزايش بيشتر از اين ميزان مي شود.
ضريب اشغال در رابطه مستقيم با كيفيت محيط مسكوني و زندگي قرار دارد، زيرا نسبت بين فضاي باز و مساحت زمين تحت اشغال بنا را نشان مي دهد.
يكي از ضوابط بسيار مهم در طرح هاي شهرسازي همين ضريب اشغال مي باشد، زيرا تخلف از ميزان مجاز، در واقع تجاوز به حريم اجتماعي تلقي مي شود.
(از تقسيم عدد تراكم ساختماني به ضريب اشغال، تعداد طبقات مجاز مشخص مي شود).
 
ضريب پاركينگ
شاخص ضريب پاركينگ نشان دهنده نسبت پاركينگ به تعداد واحدهاي مسكوني مي باشد. مثلاً ضريب پاركينگ 8/0 نشان مي دهد كه به ازاي هر 10 واحد مسكوني 8 واحد پاركينگ وجود دارد. چنانچه ضريب پاركينگ بيشتر از تعداد واحدهاي مسكوني است.
معمولاً در ضوابط، پيش بيني پاركينگ بايد به اندازه تعداد واحدهاي مسكوني باشد، يعني براي هر واحد مسكوني يك پاركينگ پيش بيني شود (ضريب پاركينگ يك). يكي از مهمترين معضلات مسكن نيمه اختصاصي رايج تأمين پاركينگ به اندازه كافي است، معمولاً علي رغم همه ضوابط جدي، به علت عدم امكان تأمين پاركينگ، (به دليل كمي مساحت زمين) از خيابان هاي درجه 3 و 4 جهت پاركينگ استفاده مي شود و بنابراين مشكلات ترافيكي بروز مي كند. اما در مسكن اجتماعي چون حداقل 75 درصد از زمين به صورت فضاي باز مي باشد، امكان تأمين پاركينگ اختصاصي به اندازه كافي است. البته ضوابط شهرسازي مشخص كننده ضريب پاركينگ مي باشد. يكي از عوامل مهم مرتبط با ضريب پاركينگ، شاخص ضريب مالكيت خودروهاي شخصي در خانوارها مي باشد.
در ايران معمولاً ضريب مالكيت اتومبيل بين 30 تا 40 درصد است. در تعاوني مسكن اميد دژبان كه در منطقه 22 طرح آماده سازي زمين دارند، ضريب مالكيت اتومبيل خانوارها 22 درصد مي باشد.
البته بهبود شرايط اقتصادي جامعه در آينده و ترافيك مهمانان هم در اين مورد دخيل است. پاركينگ ها به سه دسته مهم تقسيم مي شوند:
1- پاركينگ محافظت شده كه معمولاً در زيرزمين يا پيلوتي ساختمان هاي مسكوني مستقر مي باشد در اين نوع پاركينگ حداقل مساحت لازم ناخالص 25 مترمربع است. هزينه اين نوع پاركينگ معمولاً نصف هزينه ساختمان مسكوني پيش بيني مي شود.
2- پاركينگ محافظت شده در محوطه- اين نوع پاركينگ معمولاً از سقفهاي سبك براي محافظت خودرو استفاده مي شود.
3- پاركينگ روباز در محوطه- اين نوع پاركينگ ارزان ترين و اقتصادي ترين نوع بوده، كه ضمناً قابل استفاده در موارد ديگر نيز مي باشد.
مساحت ناخالص موارد رديف 2 و 3 حداقل 5/17 متر مربع براي هر يك دستگاه خودرو مي باشد.
البته در شرايط آب و هواي تهران كه معمولاً دو ماه يخبندان و سه ماه گرماي فوق العاده وجود دارد پاركينگ روباز در محوطه معمولاً طرفدار چنداني نخواهد داشت.
به علت مساحت زياد پاركينگ ها كه ممكن است تا 20 درصد از سطح سايت را دربربگيرد، ضريب پاركينگ و چگونگي تأمين آن در سايت مسكوني (محافظت شده كامل، مسقف و يا روباز) در نمونه هاي مختلف مورد بررسي قرار مي گيرد.
يكي ديگر از شاخص ها كه در حد مقررات ملي در مورد پاركينگ هاي مسكن جمعي (Clustered Housing) مطـرح مي شود، مسئله فاصله حداكثر پاركينگ تا ابتداي ورودي دورترين بلوك ساختماني مي باشد. چون در ايـن نوع مسـكن، پاركـينگ ها مـي تواند به صـورت مجتمع و در ساختماني جدا از بلوك هاي مسكوني (معمولا ً زير زمين) طرح شود. در اين مورد فاصله حداكثر محل پاركينگ تا ورودي بلوك ساختمـان مسـكوني مطرح مي شود. مثلاً در مجموعه اكباتان علاوه بر پاركينگ هاي محوطه، پاركينگ هاي زيرزميني در زير محوطه تجاري ساخته شده است، فاصله اين پاركينگ ها تا دورترين بلوك مسكوني بايد تابع ضوابطي باشد. در آلمان مقررات شهرسازي، اين فاصله را حداكثر 80 متر تعيين كرده است، در انگليس اين ضابطه تا 200 متر نيز مي رسد. در طراحي بعضي از بلوك هاي مسكوني امكان دارد دسترسي مستقيم سواره به بلوك پيش بيني نشده باشد، بنابراين اين شاخص اهميت پيدا مي كند. در مورد طرح آماده سازي فعلي با توجه به وضعيت فرهنگي و ساخت و ساز شهري موجود اين فاصله حداكثر 120 متر توصيه مي شود.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
كنترل مشرفيت در واحدهاي مسكوني:
بحث اشرافيت در واحدهاي مسكوني از اهميت خاصي برخوردار است و به نظر مي رسد كمتر به صورت عملي روي آن بررسي به عمل آمده باشد. در گذشته يكي از مقيدات طرح واحدهاي مسكوني توحه به مشرف نبودن واحدهاي مسكوني نسبت به هم بوده است.
امروزه با توجه به اخداث مجتمع هاي چند واحدي، بسياري از فضاها و عملكردهاي مربوط به آن تغيير شكل داده و به فرم جديد مطرح مي شوند. به عنوان مثال حياط به عنوان فضاي سبز خصوصي تبديل به فضاي عمومي و مشاع شده است.
علاقه و نياز به فضاي سبز و فضاي باز در همجواري واحد مسكوني را نمي توان ناديده گرفت. از طرفي احداث بالكن هاي باريك در جلوي اطاق ها نمي تواند جوابگوي اين نياز باشد. به طور طبيعي افراد علاقه مند هستند كه لحظاتي را در كنار آپارتمان خود در همان وضعيت راحت و بدون تغييري كه در واحد خود به سر مي برند در فضاي باز حضور يابند و مخصوصاً اگر فضاي سبز هم در آن طراحي شود بسيار مطلوب تر مي باشد.
ابعاد ايـن فضا بايد به گونه اي باشد كه امكان تجمع افراد خانواده و نشستن و صرف غذا، بازي بچه ها، خوابيندن و استراحت آن ميسر باشد و واقعاً احساس فضاي باز و به تعبير حياط وجود داشته باشد.
البته محصور بودن فضاي باز در طبقات براي جلوگيري از مشرفيت ساختمانها نسبت به هم و ايجاد حريم امن و خصوصي در فضاي باز ضروري است وليكن توجه به ابعاد و تناسب ديوارهاي محوطه فضاي باز نيز داراي اهميت است.
 
سازمان خانه:
زير تقسيمات خانه: از خانه مسكوني يك اتاقي گرفته تا كاخ
فعاليتهايي كه در يك خانه تك اتاقه انجام مي گيرد درخانه هاي بزرگتر به صورت تصاعدي تقسيم مي گردد، به طوري كه هر فعالتي مطابق با ويژگي هاي آن اتاقي با شكل و موقعيت مناسب ساخته مي شود. خطوط زير تقسيمات، همچنين ، رابطه فضايي ميان تتك تك اتاق ها را مشخص مي سازد، به طور دياگرام نشان داده شده را به يك ابزار مفيد در برنامه ريزي مربوط به ساخت هر نوع خانه تبديل نموده است.
 
عملكرد و تجهيزات مسكن:
عملكردهايي كه فضاهاي مسكن دارند پاسخگوي نيازهاي ساكنين آن است و مسكن بايد بتواند اين نيازها را به طريقي مطلوب برآورده سازد. در انجام دادن مؤثر اين عملكردها، نه تنها مساحت فضاها و نوع تجهيزات، بلكه نحوه قرارگيري فضاهاي تشكيل دهنده مسكن و شرايط پيرامون آن نيز نقش مهمي دارند.
بايد توجه كرد كه نحوه قرارگيري، نوع و ابعاد سطوح فضاهاي مسكوني بايد بر حسب نوع عملكردي باشد كه اين فضاها در قالب مسكن دارند و نمي توان به خاطر ملاحظات مالي از تأمين نيازهاي اوليه در فضاي مسكوني صرفنظر نمود.
قسمت هاي تشكيل دهنده مسكن خانوار سنتي ايراني با توجه به مطالعات انجام شده در نيازها و رفتارهاي سكونتي شامل اجزاي زير است:
1-   عرصه مشترك
2-   عرصه والدين
3-   عرصه فرزندان
4-   عرصه خويشاوندان- فرد يا افراد همراه با خانوار
5-   عرصه مهمان
6-   فضاهاي مراقبت هاي وسايل و تجهيزات خانواده
عرصه مشترك:
عملكرد رسيدگي پدر و مادر به تربيت فرزندان، غذا خوردن، استراحت و آرامش يافتن، پرداختن به سرگرمي ها و كارهاي مختلف، معاشرت با ديگران و ... مي توان استدلال كرد كه به علت كمبود جا، اهل خانه همه كارهاي خود را جمع انجام مي دهند، اما مطالعات موجود نشان مي دهد كه در موارد متعددي كه افراد خانه فضاي ديگري نيز براي كارهاي شخصي خود داشتند، از فضاي جمعي خانه استفاده مي كردند، بنابراين ريـ‌شه اين رفتـارها را بايد در سـنت هاي زيسـت اين گروه كه فردگرايي را محدود مي سازد، جستجو كرد.
اين «فضاي زندگي» عنصر اصلي مسكن خانوار سنتي و به ويژه خانوار كم درآمد شهري است.
تجهيزات اين فضا عبارتند از:
-        فرش (زيرانداز)
-        تلويزيون- راديو
-        محلي براي قرار دادن تلويزيون (ميز، گنجه و ...)
-        گنجه ظروف
-        وسيله اي براي تكيه دادن هنگام شستن و مانند آن
-        (گلدان گل)
-        وسيله گرمايش و سرمايش
-        (ايوان يا حياط كه در فصولي خاص به عرصه مشترك با تعريف هاي داده شده تبديل مي گردد).
 
عرصه والدين:
عملكرد: زن و شوهر بايد عرصه اي خصوصي براي خواب خود داشته باشند، جز آن در طول روز نيز بايد ترتيب و تعداد فضاهاي خانهطوري سامان داده شود كه امكان صحبت خصوصي آنها را فراهم سازد. اگرچه وجود يك فضاي خاص و ثابت طبق مطالعات انجام شده در رفتارهاي سكونت خانوارهاي كم درآمد شهري، ضروري نيست اما بايد امكان صحبت و برخورد خصوصي پدر و مادر فراهم باشد و نيز هر يك از زن و شوهر امكان استراحت و تنهايي را در مواقع خستگي و غيره در طول روز را داشته باشند.
 
تجهيزات:
-        فرش (زيرانداز)
-        رختخواب (200  90/0)
-        گنجه لباس
-        دسترسي مناسب به فضاي خدماتي (دوش، مستراح، دستشويي و ...)
-        وسيله گرمايش و سرمايش
 
عرصه فرزندان
عملكرد: عرصه خواب فرزندانبايد بر حسب سن و جنسيت جدا گردد. يعني كودكان بيش از چهار سال بايد جدا از والدين خود باشند و دختران و پسران بيش از 7 سال بايد جدا از هم بخوابند. پسر بزرگ خانه (يا دختر بزرگ اگر در خانه مانده باشد) بايد عرصه خواب و استراحت فردي را در صورت فراهم بودن امكانات بيابد.
مطالعه دروس و سرگرمي ها و كارهاي فردي فرزندان، غالباً در فضاهاي جمعي انجام مي شود و فضاي خاص بدان اختصاص داده نمي شود، بازي كودكان در برخي خانواده ها در خانه است اما در بسياري از خانواده ها، بازي بچه ها با بچه هاي ديگر در خارج از خانه است و بازي هاي جمعي است.
از اين رو پيش بيني فضاهاي بازي جمعي با رعايت نكته مربوطه در خارج از خانه جزء مجموعه مسكوني است (اين مسئله در بخش مربوط به خود، بررسي مي شود).
تجهيزات:
-        فرش (زيرانداز)
-        رختخواب هر نفر (200  90/0)
-        گنجه لباس و وسايل
-        (ميز تحرير بچه)
-        وسيله گرمايش و سرمايش
عرصه خويشاوند- فرد يا افراد همراه خانواده:
خانوارهاي ايراني به ويژه خانوارهاي كم درآمد در موارد متعددي نيمه گسترده است. فرد همراه خانوار در بسياري موارد مسن و يا شخص جواني است كه كار مي كند. وي بايد بتواند عرصه خصوصي براي خواب و استراحت خود داشته باشد. اگر فرد همراه خانوار چند نفر باشد عرصه خاص خود را مجزا از خانواده داشته باشد.
 
تجهيزات:
-        فرش (زيرانداز)
-        رختخواب هر نفر(200  90/0)
-        گنجه لباس و وسايل
-        (ميز تحرير بچه)
-        وسيله گرمايش و سرمايش
 
 
 
عرصه مهمان:
عملكرد: پذيرايي از مهمان سنتي ديرينه است كه ريشه در فرهنگ و عادات مردم دارد. به ويژه در خانوارهاي كم درآمد كه ارتباط با خويشاوندان و دوستان از ابعاد گسترده اي برخوردار است. اغلب خانوارهاي كم درآمد حتي در شرايطي كه فضا براي زندگي خود خانواده تنگ است و از اين بابت در تنگنا هستند، مهمترين كمبود فضايي خود را كمبود فضاي مهمانخانه مي دانند. بنابراين، وجود فضايي كه از آن محدودتر باشد و بتواند تميز بماند، در صورت فراهم بودن امكانات اوليه يك نياز محسوب مي شود.
عرص مهمانان تا حد امكان بايد از حريم زندگي خصوصي خانواده جدا بماند.
 
تجهيزات:
-        فرش (زيرانداز)
-        پشتي
-        (گنجه ظروف)
-        (گلدان گل)
-        (ميز)
-        (مبلمان)
 
فضاهاي خدماتي و نگهداري وسايل و تجهيزات خانواده
1-   آشپزخانه
عملكرد:
-        طبخ و آماده كردن و نگهداري غذا
-        شستن ظروف و وسايل غذا خوردن
-        نگهداري و مرتب كردن وسايل طبخ غذا و مواد غذايي
-        دفع زباله
 
تجهيزات:
-        ميز كار
-        اجاق خوراك پزي
-        ظرفشويي
-        يخچال
-        فضاي نگهداري وسايل و مواد
-        هواكش
 
2- فضاهاي بهداشتي
عملكرد:
حفظ بهداشت و مراقبت از جسم شامل شستشوي بدن، شستشوي دست و صورت، مستراح رفتن، نگهداري از وسايل مربوطه.
بررسي رفتارهاي سكونتي خانوارهاي كم درآمد نشان مي دهد كه شستشوي بدن امري روزمره نيست، ولي با توجه به اهميت شستشوي بدن در مجموعه مسكن امري ضروري است. البته با توجه به شرايط اقتصادي، امكان شستشو بايد در فضايي با حداقل ابعاد لازم باشد و حمام به شيوه سنتي آن مي تواند در فضاي خارج از مسكن صورت گيرد.
 
 
تجهيزات:
-        دوش
-        دستشويي و مستراح (تعداد بسته به ابعاد خانوار)
-    فضاي نگهداري وسايل (حوله و ملحفه آن، دارو و وسايل كمك هاي اوليه، وسايل و لوازم دستشويي و مستراح، لباس و ملحفه كثيف)
 
3- حفظ و نگهداري البسه و پوششها (لباس، ملحفه و ...)
عملكرد:
-        هوا دادن، پاك كردن، شستن، خشك كردن، اتو كردن، در گنجه گذاشتن و چيدن و مرتب كردن.
تجهيزات:
-        طشت و وسايل شستشوي رخت و لباس و ملحفه
-        فضاي نگهداري وسايل در ارتباط با ظرفيت خانواده
 
4- نگهداري وسايل اضافي
خانواده ايراني، هرچند كم درآمد، هميشه به قدري وسيله دارد كه نگهداري آنها احتياج به فضاي مشخصي پيدا مي كند. مثلاً تغييرات آب و هوا در فصول مختلف باعث مي شود كه پوشاك و وسايل خواب متعددي براي فصول مختلف مورد نياز خانواده باشد كه طبعاً نگهداري وسايل و پوشاك غيرضروري در فصول ديگر احتياج به فضاي خاص خواهد داشت. يا رفت و آمد مهمان به منزل باعث مي شود كه وسايل متعددي علاوه بر لوازم مورد استفاده معمول در خانه فراهم گردد كه نگاهداري از آنها در زمان هاي ديگر نياز به فضا دارد.
نگهداري اين وسايل بسته به نحوه اجراي مسكن مي تواند متفاوت باشد. مي توان فضاي نگهداري آن را به تجهيزات جمعي و فضاهاي ديگر به طور كامل يا بخشي متصل كرد و يا جدا ساخت.
عملكرد
نگهداري وسايل خانواده – لباس و پوشاك غير ضروري فصلي- رختخواب- «خرت و پرت»- وسايل و لوزام مختلف.
تجهيزات:
-        گنجه يا فضاي نگهداري بسته به ابعاد خانواده
-        فضاهاي ورودي و خروجي
عملكرد
فضاي ورودي خانه، فضاي مكث و توقفي است كه شخص را براي ورود به آن يا خروج از آن آماده كند. در ضمن فضاي واسطه بين عرصه عمومي بيرون و عرصه خصوصي درون خانه است. از اين رو بايد حريمي براي فضاهاي داخلي ايجاد كند و آنها را در معرض ديد افراد بيگانه خارج سازد.
در خانوارهاي كم درآمد، فضاي جلوي در ورودي در بسياري موارد محل جمع شدن و صحبت هاي دوستانه (به ويژه زنان) است و خواه ويژگي هاي فضايي چنين عملكردي را داشته باشد يا نه، عملاً از آن استفاده مي شود. فضاهاي مربوط به انجام وظايف خانه داري و فضاهاي مراقبتهاي بهداشتي.
1- آشپزخانه
طبخ و آماده كردن غذا، تميز كردن و نگهداري وسايل پخت وسايل غذا و مواد غذايي نياز به تجهيزات خاص و فضاي ويژه اي دارد كه انجام راحت امور آشپزي را ميسر سازد. زماني كه وسايل آشپزي هر يك در گوشه اي از خانه باشد و فضاي مشخصي همه آنها را دربر نگيرد. براي انجام يك كار ساده آشپزي بايد نيروي زيادي را صرف تردد در خانه كرد. ضمن آنكه بوي غذا و دود در عرصه هاي مربوط به زندگي پراكنده مي شود و آسايش ساكنين را مختل مي سازد.
تجارب موجود نشان مي دهد كه اولين فضايي كه يك خانوار كم درآمد در صورت امكان از فضاي سكونت خود جدا مي كند، آشپزخانه است. بنابراين وجود فضاي محصوري كه بتوان وسايل آشپزي را در آن قرارداد، يك ضرورت است. البته با توجه به اينكه اغلب خانوارهاي كم درآمد بخشي از فعاليتهاي مربوط به آماده كردن غذا را خارج از فضاي آشپزخانه –خواه به تنهايي در اتاق و خواه با همسايگان- انجام مي دهند. در الگوهاي رفتاري خانوارهاي كم درآمد آشپزخانه غالباً فقط محل آشپزي است و استفاده غذا خوردن ندارد و استفاده هاي ديگر مانند شستن لباس و نيز از آن كم است. از اين رو فضـاي آشـپزخـانه مي تواند از حداقل ابعاد لازم برخوردار باشد.
2- فضاهاي مراقبتهاي بهداشتي
فضاي شستشوي بدن (فضاي دوش) بايد در مجاورت خود فضايي براي درآوردن و پوشيدن لباس و نگهداري لباسهاي كثيف داشته باشد.
مستراح و دستشويي براي خانوار 4 نفره اگر در فضاي واحدي پيش بيني مي شود، بايد بين دو قسمت، تيغه يا جدا كننده اي قرار دارد ولي بهتر است كه به دلايل بهداشتي و نيز سهولت استفاده از آن جدا باشد. از خانوار 7 نفره به بالا بايد مستراح و دستشويي دو برابر باشد. فضاهاي مربوط به ديگر وظايف خانه داري.
فضاي شستشوي لباس: براي شستشوي لباس از حمام (فضاي دوش) مي توان استفاده كرد. خشك كردن لباس ها در صورت وجود حياط، در حياط و در غير اين صورت در فضاي پيش بيني شده (در بالكن، در پشت بام ...) انجام مي گيرد.
فضاي نگهداري از وسايل: نگاهداري از وسايل و تجهيزات خانه بسته به مورد مي تواند در داخل يا خارج واحد مسكوني پيش بيني شود.
وسايل خواب افراد خانواده در فضاي خاصي مجاور فضاهاي خواب نگاهداري مي شود. وسايل روزمره مورد استفاده اهل خانه (پوشاك و ...) در مجاورت فضاهاي سكونت قرار مي گيرد. نگاهداري از مواد و وسايل مربـوط به آشـپزي و امـور خـانه داري (ظروف، مواد غذايي، وسايل نظافت، سطل هاي سربسته زباله و ...) در آشپزخانه پيش بيني مي شود.
كفش و لباسها و وسايلي كه در داخل خانه مورد استفاده نيست و هنگام خروج از منزل به آنها نياز هست، در فضاي مجاور پيش بيني مي شود. وسايلي كه استفاده از آنها كم و يا فصلي است و نيز مواد غذايي كه استفاده ساليانه دارند، در انبار نگهداري مي شود. اين فضا را مي توان در مجموعه هاي مسكوني، در خارج از فضاي مسكوني (در زيرزمين ها) پيش بيني شده كرد.
دوچرخه، موتور سيكلت و اتومبيل همواره در خارج از فضا نگهداري مي شوند.
شبكه دسترسي:
در آغاز هر طرح شهرسازي، همزمان با تفكر و بررسي در مورد طرح بناها و بافت معماري آن، لازم است اين سؤال مطرح گردد كه چه نوع سيستمي براي موقعيت آن منطقه مناسب خواهد بود، زيرا سيستم شبكه دسترسي و نوع معماري بناها متقابلاً بر هم تأثير مي گذارند. به همين دليل بررسي همزمان در هر دو مورد ضروري است. براي طراحي يك شبكه متناسب با وضعيت و موقعيت محدوده طرح بايد نكات زير مورد توجه قرار گيرد:
وسعت منطقه، بافت طراحي شده، موقعيت منطقه نسبت به مناطق مجاور خود، موقعيت منطقه نسبت به شبكه ارتباطي غيرمحلي، توپوگرافي منطقه، حجم ترافيك مورد انتظار و دسترسي به خطوط اتوبوسراني شهري، همچنين در طراحي جزئيات شبكه دسترسي، بايد از يك طرف مقرون به صرفه بودن طرح را مورد بررسي قرار داد و از طرف ديگر نبايد فراموش نمود كه سطوح شبكه دسترسي و حجم بناها با هم فضاهاي بارز به وجود مي آورند كه در كيفيت محدوده مسكوني و كلاً سيماي يك شهر بسيار مؤثرند. بنابراين مي بايد سطوح دسترسي، جذاب، دلپذير و متنوع طراحي شوند.
نتيجه گيري:
ذكر اين نكته ضروري است كه به طور كلي شاخص هاي مطرح شده در مطالب گذشته نبايد براي هر طرح جداگانه تعيين گردد بلكه اين وظيفه نهادهاي ذيربط (ادارات مسكن و شهرسازي و شهرداري ها) است. تا مقررات اين نوع مسكن در حد ملي تعيين كند و اجراي آن را الزامي نمايند. چون مسكن اجتماعي تاكنون در ايران رواج نداشته است، بنابراين هيچگاه مقررات ملي براي آن وضع نشده، اميد است با ارائه مطالعاتي از اين دست و بررسي نمونه هاي مختلف، مقررات خاص با توجه به وضعيت خاص اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در سطح ايران وضع گردد و به اجرا درآيد.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
«محله»
محله مكاني است كه خانواده ها در آن سكني مي گزينند، ريشه مي دوانند و با آن و در آن زندگي مي كنند، با تك تك فضاهاي آن انس داشته و هر گوشه اي از آن برايشان معنا و مفهومي خاص دارد. در محله، اهالي احساس آرامش و امنيت مي كنند. تك تك فضاها براي ساكنين آن آشناست و هر يك بار خاطراتي را بر دوش دارند، خاطراتي كه توسط يك يك اهالي در جاي جاي آن شكل گرفته است.
محله مكاني است كه در عين واحد بودن، هر گوشه آن عطر و بويي و جلوه اي خاص گرفته و براي آنها كار مي كند.
ساكنين محله فضاي آن را متعلق يه خود مي دانند، به آن دلبستگي دارند، پس براي حفظ و اعتلاي آن تلاش مي كنند. در محله خانواده ها با هم آشنا هستند و شايد با اندكي اغراق بتوان گفت كه همه، اعضاي يك خـانواده بزرگ هسـتند. مـحله مكاني است زنده كه حيات را در شريان ها و قلب تپنده آن مي توان لمس كرد. كوچه و خيابان هاي آن، محل عبور مردمي است كه وقتي يكديگر را مي بينند، بيگانه از كنار هم رد نمي شوند. خيابان هاي آن فقط محل عبور سريع اتومبيلها نيست كه فارغ از هم به دنبال اين باشند كه راه خود را باز كنند تا هر چه سريع تر به مقصد برسند. اهالي مي توانند به دور از غوغاي ترافيك شهري در معابر محله قدم بزنند، مكث كننده، عبور كننده و خود را به محل هاي مورد نظرشان برسانند. محله مكاني است با سيمايي خوانا به طوري كه هر وارد شونده اي را مي تواند متوجه كند كه راه را درست آمده است.
امنيت از مشخصه هاي بارز آن است و خلافكاران در آن جايي براي تاخت و تاز نمي يابند در محله حريم ها حفظ مي شوند. ساختمان ها به داخل يكديگر سرك نمي كشند بلكه به ساختمان هاي همسايه احترام مي گذارند، به جلوه گري نمي پردازند و خود را با آنها هماهنگ مي كنند. در محله  هر فرد پاتوق خود را به راحتي مي تواند پيدا كند. بچه ها درون كوچه ها، جوان ها در تقاطع ها، زمين هاي ورزشي، كتابخانه، بزرگترها در مساجد، باغها و درون فروشگاه ها و مغازه ها و كهنسالان درفضاهاي باز و دنج، نقطه اوج فعاليت و حيات محله، قلب آن است جايي كه هر كس هر آنچه را كه بخواهد مي تواند در آن پيدا كند. در هر نقطه از آن فعاليتي در جريان است. عده اي از مغازه ها خريد مي كنند. عده اي به تماشاي ويترين ها مي ايستند. چند تايي دور هم نشسته و صحبت مي كنند و چاي مي نوشند. بچه ها نيز فارغ از آنچه در اطرافشان مي گذرد در فضايي امن، در انتظار آمدن بزرگترهايشان مشغول بازي هستند. در اينجا از هياهوي اتومبيل ها خبري نيست و فضا به طور كامل در اختيار مردم و براي مردم است.
در محله فضاهاي باز و ساختمان هاي با هم گره خورده و تركيب شده اند. خانه ها در آن با هم بيگانه نيستند در عين حال كه استقلال خود را حفظ كرده اند با يكديگر ارتباط دارند. و اين شريان ها هستند كه خانه ها و اهالي آنها را به هم مي دهند. محلات سر در آغوش هم دارند و عامل جداكننده اي بين آنها وجود ندارد و فقط تصور ذهني اهالي است كه مي تواند مرزي بر آنها بگذارد. در عين حال فضاي هر محله براي اهالي فضايي اختصاصي تلقي مي شود به طوري كه وقتي از بيرون وارد آن مي شوند آن را آشنا و خـودي مـي يابند و در آن آرامش پيدا مي كنند، گويا كه به خانه خود رسيده باشند. در محله فاصله ها كوتاه به نظر مي رسد و هر كسي به راحتي مي تواند خود را به مقصد برساند.
در محله فضاهاي باز و شخصيت و هويت خود را باز مي يابند و ابعاد فضا به شهروند اجازه مي دهد كه بتواند همسايگانش را درون فضا ببيند و آنها را بشناسد.
مسيرها تصويري پايدار در ذهن عابرين ايجاد كرده و در عين حال كه زمينه ارتباط هم محله اي را فراهم مي كند، با انحنا و تغيير مسيرهاي خود هر لحظه منظره اي جديدي را به ناظر عرضه مي كند. معابر در سطح محله به يكديگر رسيده و گره هاي مشخصي را ايجاد مي كنند كه بارزترين آنها مـركز محـله مي باشد كه به عنوان هسته مركزي فعال به راحتي مي تواند در اذهان تصويري مشخص از خود باقي بگذارد.
 
 
اهداف كيفي محله:
براي اينكه بتوان سيماي بيان شده از يك محله مطلوب را عينيت بخشيد به نظر مي رسد در ابتدا بايد بر اساس تصورات ارائه شده و اصولي مشخص شود. اين اصول بر حسب اهميت و ميزان تأثير هر يك از آنـها در ايـجاد يك محله مطلوب تحت عنوان اهداف كيفي و اولويت بندي شده كه به شرح زير ارائه مي شود.
 
ايجاد آرامش:
ايجاد محيطي آرام و بدور از غوغا و هياهو از طريق تقويت حركت پياده و محدود نمودن حركت سواره، ايجاد سلسله مراتب دسترسي و عملكردي.
ايجاد فضايي امن براي خانوارها از طريق تفكيك قلمروها از عمومي تا خصوصي، ايجاد حريم، توجه و محدوديت در شكل گيري فضاهاي عمومي و خصوصي تأمين سلامتي اهالي به وسيله جداسازي حركت پياده از سواره، قطع ارتباط مستقيم مجموعه هاي مسكوني و معابر سواره به وسيله فضاي واسط.
 
تأمين آسايش:
پاسخگويي به نيازهاي روزانه اهالي از طريق ايجاد عملكردهاي مورد نياز در محله.
-        امكان دسترسي به قسمتهاي مختلف شهر از طريق ارتباط خيابان جمع كننده محلي و خيابان هاي اصلي شهري.
-    هماهنگي با اقليم و توجه به مشخصه هاي آب و هوايي و توپوگرافي منطقه در طراحي فضاهاي شهري، خيابانها و قطعات مسكوني.
 
 
ايجاد حس مكان:
-        ايجاد حس هويت محله اي با به كارگيري عوامل هويت دهنده
-        ايجاد زمينه مأنوس شدن سكنه جديد از طريق بالا بردن خوانايي سيماي آن
-        استفاده از عوامل وحدت بخش براي تثبيت محله به عنوان يك مجموعه
-        تأمين فضاهاي مناسب جهت برگزاري اجتماعات و ايجاد نزديكي و پيوند بين اهالي در غالب فضاهاي باز محله اي.
-        طراحي براي مردم جهت به چشم آمدن و ديده شدن مردم در فضا از طريق رعايت مقياس انساني.
-        قابليت انعطاف بافت محله در مقابل تغييرات آينده (ايجاد امكان شكل گيري و رشد تدريجي).
-        ايجاد مجموعه اي باز و قابل دسترسي و درااي پيوند با مجموعه هاي مجاور
-        ايجاد مجموعه هاي فعال با عملكردهاي مطلوب در خدمت عملكرد مسكوني
-    در ارتباط قرار دادن فضاهايي كه به لحاظ نوع عملكرد مي توانند با يكديگر كار كنند مانند آموزشي و ورزشي، تفريحي و ورزشي، مذهبي و فرهنگي و ... در مقياس محلي.
 
دلچسب و خودماني بودن فضاها
-        ايجاد فضاهايي خودماني متكي بر سنت و فرهنگ خودي
-    فضاسازي هاي مناسب و استقرار عناصر خاص جهت انتقال و القاء ارزش هاي فرهنگي خودي به صورت مستمر به مردم
-        توجه به اصول محلي در طراحي مجموعه محلي
آميختگي با رنگ و بوي مذهبي
-        تقويت نقش مذهبي در ايجاد خوانايي و وحدت و هويت در محله
-    توجه به اعتقادات مذهبي در شكل گيري محله در جهت گيري واحدهاي مسكوني (در تطابق با اقليم)، حفظ حريم ها از طريق تفكيك قلمروها، توجه به مسئله اشراف و ارائه راه حل هاي منطقي و فني.
-        توجه به برون و درون و ايجاد فضاهاي واسطه براي ايجاد ارتباط مناسب ميان خانواده ها و فضاهاي محله اي.
ايجاد هويت
-    دادن هويت معني دار و متناسب با فرهنگ به سيماي محله به نحوي كه محله شخصيتي مشخص و مخصوص به خود را دارا شود.
-    ايجاد مراكز فعال با هويت خاص، ايجاد نشانه هاي بارز و گويا، تقويت عناصر طبيعي و موجود، ايجاد فضاهاي باز تعريف شده و ساختمان هاي داراي تشخص و ايجاد خصوصيات هماهنگ كننده و پيوند دهنده اجزاي محلي.
ايجاد وحدت
-        ايجاد وحدت شكلي و يكپارچگي و انسجام دريافت و ساختار كلي محله
-        ايجاد هماهنگي ميان اجزاء با رعايت تناسب
-    ايجاد ارتباط لازم و مناسب ميان اجزاء محله و كل محله (ارتباط ميان مردم، اندازه، جنس، رنگ، كاربرد و محتوا و ...)
-        ايجاد سيستم نظم دهنده كه همبستگي معقول ميان اجزاء آن وجود داشته باشد.
-        استفاده از الگوي مركزيت مكاني و يا خطي
تنوع
-    استفاده از احجام اشكال و دانه بندي هاي متفاوت در رنگ، مصالح، جزئيات نما، كف سازي، بازشوها، قطعات، دسترسي ها و فضاهاي شهري، به گونه اي كه تضاد به اغتشاش به وجود نياورند.
-    ايجاد فضاهاي باز و بسته، محصور و باز، پر و خالي، تاريك و روشن، تغيير در عرض معابر، ايجاد پيچ و خم در معابر.
خوانايي
-        امكان شناسايي اجزاء محله و ايجاد ارتباط ذهني ميان آنها در قالبي منسجم
-        ايجاد لبه هاي ورودي مشخص، عناصر نشاني، مظاهر برجسته براي شناخت و تميز فضاهاي مختلف شهري
-        ايجاد پيوستگي فضايي در معابر و رعايت سلسله مراتب دسترسي براي خوانايي بيشتر
 
تأثير تغيير ارزش ها و ضوابط بر بافت هاي جديد مسكوني:
امروز دسترسي به وسايل نقليه و امكان سفرهاي سريع سبب شده كه مردم خود را در انتخاب مكان هاي خريد، تفريح، كار، آموزش و .... آزاد بينند، حتي اگر براي رسيدن به مسيرهاي طولاني را طي كنند. اين امر سبب مي شود كه خصوصاً در شهرهاي بزرگ وقت زيادي تلف شود مشكلات گوناگوني چون ترافيك، تأخير زماني و ... پيش بيايد. لذا بهتر است با پيش بيني اين گونه مراكز در سطح محله ها (در حال امكان) و ايجاد جاذبه، اهالي را به استفاده ار امكانات محلي تشويق كرد.
توسعه ارتباطات و نفوذ وسايل ارتباط جمعي به داخل منازل، صرف وقت زياد در رفت و آمد، بين محل كار و سكونت عدم وجود پيوندهاي قومي و ... بين اهالي، دسترسي به امكاناتي چون پست تلفن، آتش نشاني، اورژانس و ... ديگر جايي براي احساس نياز به برقراري ارتباط با همسايگان باقي نمي گذارد. در اين رابطه و با توجه به نيازهاي روحي و رواني انسان كه ارتباطات اجتماعي را مي طلبد، لازم است جاذبه هايي در محل ايجاد شود كه اهالي براي استفاده از آنها گرد هم جمع شوند با هم برخورد كنند و ارتباط برقرار نمايند و همچنين با تمهيداتي نقش نظارتي براي اهالي قائل شد و آنها را در اداره امور محله شريك نمود.
امروز مردم بيشتر اوقات فراغت خود را در چهار ديواري خانه ها و آپارتمانهايشان مي گذرانند وآرامش را در داخل آن مي جويند و مايل نيستند كه كسي اين آرامش را بر هم بزند. ضمن اينكه كانون گرم خانواده محلي است كه آرامش را به اعضاي خسته از كار و فعاليت هديه مي دهد. اما با طراحي فضاهاي دنج و آرام در سطح محله مي توان قسمتي از اين نياز را در فضاهاي باز محله اي تأمين كرد.
امروزه اتومبيل جزئي از زندگي مردم شده است تا حدي كه بدون اغراق مي توان گفت جاي پاهاي آنها را گرفته است به طوري كه حتي كوتاه ترين فاصله ها را نيز با اتومبيل طي مي كنند. با ايجاد مسيرهاي پياده متنوع كوتاه جهت رسيدن به مركز محله و نقاط مختلف آن مي توان اهالي را تشويق به پياده روي نمود كه اين امر در سلامت جسماني روحي و رواني آنها نيز مؤثر بوده و همچنين زمينه برخوردهاي اجباري يا اختياري را نيز فراهم مي كند.
عدم امنيت پارك اتومبيل در فضاهاي باز معابر حمل راحت اثاثيه و (خريدهاي روزانه و هفتگي و ...) به داخل واحد مسكوني انتقال راحت بچه هاي خواب آلوده پس از بازگشت از مهمانيها و يا تفريح به خانه شستشوي و نظافت اتومبيل و تعميرات جزئي آن توسط اهالي خانه و ... عواملي هست كه مردم را در جهت آوردن اتومبيل به داخل حياط خانه حتي زير اتاقشان توجيه مي نمايد. اين موارد را نيز مي توان با ايجاد آوردن اتومبيل تا نزديك ترين فاصله به واحدهاي مسكوني و ايجاد پاركينگ هاي اختصاصي امن در محدوده واحدهاي مسكوني همسايگي حل نمود.
 
 
 
 
 
 
تأثير معماری بر رفتار انسان ها نسبت به حريم ديگران :
   در مورد اين که آيا معماری می تواند بر رفتار انسان ها تأثير داشته باشد , يا خير . سه ديدگاه وجود دارد . ديدگاه نخست که جبری نگری محيطی ناميده می شود . بيان می کند , که معماری مستقيماً رفتار کسانی را که در آن محيط هستند شکل می دهد . ديدگاه دوم يا اختياری نگری محيطی, معتقد است است که : محيط عرضه کننده فرصت های رفتاری و نيز عامل ايجاد محدويت های بالقوه رفتار است . بعيد است که محيط موجب بروز رفتار يا تصميمی شود , و آن را اجتناب ناپذير گرداند . اختياری نگری محيطی , محيط را تنها تعيين کننده رفتار نمی داند , بلکه آن را زمينه ای برای وقوع رفتار می داند . و خلاصه اين که رفتار آدمی محصول مشترک محيط و انتخاب های خود اوست . سومين ديدگاه نيز که احتمالی نگری محيطی می باشد , چنين اظهار می دارد : که ارگانيسمی در هر موقعيت محيطی ممکن است , پاسخ های گوناگونی را برگزيند . اما هر طرح يا رفتار خاصی واجد درجه ای از احتمال است .
   اگر سه ديدگاه فوق را بخواهيم در مورد حريم به طور اجمالی بررسی کنيم , بايد بگوييم که حتی اگر احتمال تأثير معماری بر رفتار انسان ها را در نظر بگيريم , با توجه به اهميتی که فضای خصوصی و حريم آن برای افراد ؛ می تواند توجيه خوبی برای تأثير گرفتن طراحی فضاها با توجه به مقوله حريم انسان ها باشد . اگر اين تأثير بسيار اندک نيز باشد , می تواند در رابطه بين انسان ها مؤثر واقع شود . به عنوان مثال , وقتی دری شفاف و شيشه ای باشد , همه بدون مکث از آن عبور می کنند . ولی اگر همان در را به صورت غيرشفاف درنظر بگيريم , در هنگام ورود اشخاص کمی مکث کرده , در زده , سپس وارد می شوند . البته بايد اين موضوع را به موارد فوق اضافه کنيم , که هرقدر طراحی فضا بيشتر به خواسته ها و فرهنگ مردم نزديک بوده , و معماری موفق تری باشد ؛ نقش هدايت کنندگی بيشتری نيز خواهد داشت . به اين ترتيب که هر معماری حريم امن تر و بهتری را برای انسان ها پديد آورد , معماری موفق تری بوده و تأثيرش بر رفتار مردم بيشتر خواهد بود , و در ارتقاء سطح اجتماعی آن ها سهم بيشتری خواهد داشت .
 
کنترل مشرفيت:
   امروزه با توجه به احداث مجتمع های چند واحدی , بسياری از فضاها و عملکردهای مربوط به تغيير شکل داده به و فرم جديدی مطرح می شوند . به عنوان مثال حياط به عنوان فضای سبز خصوصی تبديل به فضای عمومی و مشاع شده است . راه پله , پارکينگ , پشت بام و ... به عنوان فضاهای عمومی و مشترک در بنا , خصوصيات و ويژگی های خاصی دارند , که با کيفيت زندگی گذشته تفاوت دارد . همين طور وقتی که ساختمان ها چند طبقه می شوند طراحی فضاهای مسکونی واحدهای آپارتمانی پيرامون حياط مرکزی توجيه پذير است . چه از نظر دسترسی به طبقات و چه از نظر مسائل اقتصادی و ساخت و چه از نظر تأسيسات ساختمان و همين طور کنترل ديده می شود و ... مضافاً اين که نحوه زندگی مردم و سطح توقعات و عادات مردم با گذشته فرق کرده است و لزوماً بايد طرحی نو برای واحدهای مسکونی در نظر داشت . با گذشت سال ها و انجام تجربيات مکرر قالب کلی و فرمی مناسب با نيازهای جامعه شکل گرفته است , و ليکن اين فرم کلی علی رغم فراگير بودنش دارای نواقص و اشکالاتی می باشد که با نيازهای واقعی فرهنگی , اجتماعی جامعه ايران اسلامی ما منطبق نيست . و نيازمند ارائه راه حل های قابل قبول برای مردم می باشد . از جمله ضروری است توجه به عرصه خصوصی و عمومی در طرح واحدهای مسکونی و حفظ حريم های خصوصی و تقويت خصلت حيا و عفت و عدم پرده دری در واحدهای مسکونی به عنوان کانون زندگی خصوصی مردم و کنترل مشرفيت .
   در يک بررسی کلی می توان اقسام حالاتی که منجر به ايجاد مشرفيت در بناها ( هر طرح اصلی و فرعی ) می شود را به صورت دياگرام های زير طرح کرد .
   قبل از پرداختن به راه های جلوگيری از مشرفيت نکته مهم ديگری را طرح می کنيم . و آن علاقه و نياز به فضای سبز و فضای باز در هم جواری واحد مسکونی می باشد اگرچه واحد مسکونی در طبقات فوقانی ساختمان باشد . اين نياز طبيعی و فطری ساکنين رانمی توان ناديده گرفت . از طرفی احداث بالکن های باريک در جلو اتاق ها نمی تواند جوابگوی اين نياز باشد . به طور طبيعی افراد علاقه مند هستند که لحظاتی را در کنار آپارتمان خود و در همان وضعيت راحت و بدون تقيدی که در واحد خود به سر می برند در فضای باز حضور يابند و مخصوصاً اگر فضای سبزی هم در آن طراحی شود بسيار مطبوع تر می باشد .
   ابعاد اين فضا بايد به گونه ای باشد که امکان تجمع افراد خانواده و نشستن و صرف غذا , بازی بچه ها , خوابيدن و استراحت در آن ميسر باشد . از طرفی چشم انداز محيط و فضای احساسی خفه و دلتنگ کننده نباشد . و واقعاً احساس فضای باز و به تعبيری حياط وجود داشته باشد . لذا طرح چنين فضايي در آپارتمان مسکونی را به عنوان يک اصل در طراحی پيشنهاد می کنيم .
   از طرفی با عنايت به موضوع مشرفيت چنانچه سعی شور در طراحی محل قرارگيری اين فضای باز و ابعاد آن به گونه ای باشد که کليه فضاهای آپارتمان که نياز به نور و آفتاب مستقيم و ديد مناسب دارند از اين فضا بهره مند شوند , در اين صورت بسياری از ديدها و مشرفيت های نامطلوب و کنترل نشده از بين می رود .
   البته محصور بودن فضای باز در طبقات برای جلوگيری از مشرفيت ساختمان ها نسبت به هم و ايجاد حريم امن و خصوصی در فضای باز ضروری است . و ليکن توجه به ابعاد تناسبات ديوارها,
محوطه فضای باز نيز دارای اهميت است . برای اين منظور پيشنهاد می شود در جداره های آزاد فضای باز از جعبه ها به باغچه و ديواهای سبک نرده مانند و کرکره ای و آجر مجحوف با طرح های تزئينی استفاده شود و حداقل ارتفاع برای کنترل ديد و مشرفيت برای اين مجموعه ارتفاع متوسط چشم می باشد . که از کف تمام شده 60/1 می باشد . پيشنهاد می شود هر واحد مسکونی يک فضای باز داشته باشد . و نورگيری فضاهای مسکونی از داخل فضای باز اختصاصی صورت گيرد . تنها فضاهايي که احتياج به نور مستقيم و زياد ندارند , می توانند در نمای اصلی ساختمان پنجره داشته باشند , آن هم از ارتفاع 60/1 به بالا , با رعايت عدم مشرفيت .
   مسلماً رعايت اين آيين نامه اجرايي محدوديت هايي نيز به همراه دارد از جمله :
- محدود شدن تعداد طبقات ساختمان .
- کنترل مرايا و مناظر و محدود شدن چشم اندازهای وسيع .
- مقيد شدن طرح واحدهای مسکونی به استفاده از فضای باز .
- ايجاد هزينه اضافی برای احداث فضای باز در طبقات و بالا رفتن هزينه های تمام شده ساختمان .
   اما بايد محاسبه کرد که اين محدوديت ها به بهای به دست آوردن چه امکاناتی در طرح به وجود آمده است . زيرا که اصولاً در عرصه طراحی معماری ما هيچ وقت نمی توانيم همه خواسته هايمان به صورت کامل و ايده آل به دست آوريم . بلکه بنا به اهميت و اولويت يک حالت تعادل بين خواست ها ايجاد می شود و حالت بهينه شکل می گيرد .
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
بخش اول : تعاريف و مفاهيم مسکن
1-1-1 ) مفهوم مسکن – سکونت – سکونت گاه
   مقوله مسکن , گسترده و پيچيده است و ابعاد متنوعی دارد . از اين رو نمی توان تعريف جامع و واحدی از آن ارائه نمود . مسکن به عنوان يک مکان فيزيکی و به عنوان سرپناه نياز اوليه و اساسی خانوار به حساب می آيد . در اين سرپناه برخی از نيازهای اوليه خانوار يا فرد تأمين می شود , مانند : خواب , خوراک , استراحت , حفاظت در برابر شرايط جوی و خلاصه شرايط زيست در مقابل طبيعت . البته اين مقوله را در همين فصل بيشتر توضيح خواهيم داد .
   واژه سکونت مفهوم گسترده تری از مسکن دارد . و منظور از آن مجموعه ای از فعاليت های زيستی خانوار است .
   فعاليت های زيستی خانوار . در اين جا , فعاليت های فردی , جمعی , از يک سو , و فعاليت های اجتماعی , اقتصادی را از سوی ديگر , دربر می گيرد .
   مفهوم سکونت گاه . در برابر مسکن محلی است که تمامی خدمات و تسهيلات ضروری برای بهزيستی خانواده را فراهم می سازد . مانند : بهداشت , آموزش , فرهنگ , روابط اجتماعی . بدون توجه به اهميت و ميزان انجام اين خدمات .
   حال با تأکيد بر اين که به هر حال مسکن به عنوان يک مقوله اساسی و يک بخش مهم فعاليت بايد در قالب هدف ها , برنامه ها و راهبردهای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور مورد مطالعه قرار گيرد . برداشت ها و برخوردهايي که در اين زمينه از مسکن می شود , ارائه می گردد .
   هدف های کلی اجتماعی که در برنامه ريزی توسعه ملی مطرح می شود , بطور عمده بر منابع و ارزش های هر جامعه مبتنی بوده و در واقع بازتابی از آرمان های اجتماعی به شمار می روند . به عنوان مثال , بالابردن استانداردهای زندگی يکی از عمده ترين هدف ها در هر جامعه بوده و منبعث از آرمان های رشد اجتماعی است .
   در اصل سی و يکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران آمده است : " دسترسی به مسکن مناسب حق هر خانواده ايرانی است . " مسکن در اين جا يکی از هدف های مهم اجتماعی به شمار می رود .
   در سال های اخير , به اهميت و نقش مسکن در توسعه اقتصادی و اجتماعی توجه بيشتری شده و جای مناسب آن در برنامه های ملی روشن تر گشته است . از اين رو لازم است که تعريف مسکن در قالب هدف های کلی اجتماعی مورد بررسی قرار گيرد . در هدف های کلی اجتماعی , غالباً مسکن به صورت , تأمين يا فراهم آوردن زمينه تأمين آن برای مردم تعريف می شود . چنين تعريف کلی و عمومی از مسکن , نيازهای سکونتی خانوارها را در يک برنامه و يا دوره معينی از توسعه در برنامه می گيرد . در حالی که تأمين مسکن ابعاد وسيع تری دارد . گاه به صورت :
   " بيان نيازها و هدف های کلی ساکنان " تعريف می شود . اين تعريف به ابعاد مسکن و حدود نيازهای افراد اشاره نمی کند .
   يا اين که : " مسکن خوب و کافی . يعنی مسکنی که پايين تر از حدنصاب نباشد " . اين تعريف بر معيارهای فيزيکی از قبيل تجهيزات و ابعاد ساختمان , لوله کشی و تسهيلات ديگر آن تأکيد دارد .
   يا اين که : " مسکن خوب و کافی . يعنی مسکنی که ازدحام بيش از حد نداشته باشد " . در اين جا ازدحام همان تراکم نفر در واحد و در اتاق است . اين تعريف به حد مفهوم نياز زيستی سکونتی نزديک می شود . يعنی ابعاد فضايي و انسانی مسکن را درنظر دارد .
   تعريف ها و مفاهيم " حدنصاب " و " ازدحام بيش از حد " يا " کيفيت مسکن " و ... در کشورهای مختلف , ابعاد متفاوتی دارد و هر جامعه برحسب شرايط و نظام اقتصادی و اجتماعی خود , تعريف خاصی از مسکن را به دست می دهد .
   در بيان کامل تر نيازها و هدف های کلی مسکن , به مفاهيم مشخص زير برمی خوريم :
1- سرپناه : اولين برداشت از مفهوم مسکن , نياز به يک سرپناه بهداشتی را مطرح می سازد . سرپناه , مانند غذايک نياز اساسی و زيستی است و اين حق اجتماعی هر فرد و هر خانواده است .
2- مسکن و خانواده : واحد مسکونی کانون و يا محور اصلی خانواده است . واحد مسکونی بايد شامل فضايي کافی برای غذا خوردن , دورهم نشستن , خوابيدن , فعاليت هايي از قبيل انجام تکاليف کودکان و فعاليت های اساسی ديگر باشد . بحث از تأثير مسکن بر بهره وری کار و ثبات و رشد تکامل خانواده در همين جا مطرح می گردد . احساس سازگاری و انطباق با واحد مسکونی از عوامل ثبات خانواده و همبستگی اجتماعی است که اهميت ويژه ای دارد .
3- مفهوم اقتصادی : مسکن در ثبات و بهزيستی خانواده نقش اساسی دارد . پس اين عامل از جنبه اجتماعی بسيار قوی برخوردار است . زيرا فقر و عدم تأمين اقتصادی , از وجوه عمده مسائل اجتماعی و بی ثباتی به شمار می رود . 1- فرصت های شغلی ,دوری ونزديکی مسکن به محل کار ,
هزينه های رفت و آمد ؛ از عوامل اساسی اقتصادی تأثيرگذار بر امر مسکن هستند . 2- مسکن بر مثابه نوعی سرمايه گذاری , دارای مفهوم اقتصادی است .
4- مشارکت : يکی از اثرهای مسکن , مشارکت خانواده در اجتماع بزرگ تر است . ايجاد روابط همسايگی برای شهرنشينان اثرهای متقابل مهمی به جا می گذارد و روابط اجتماعی همسايگی , يکی از جنبه های پايدار زندگی شهری است . اجتماعات منسجم و پايدار می توانند با مشارکت خود مسئوليت پروژه های تعاونی را به عهده گرفته و شرايط بهزيستی سالمی را فراهم سازند . به طور کلی طرح های مسکن بايد شکاف در بافت اجتماعی جامعه را به حداقل برسانند .
5- محيط مسکونی : نياز به احساس برخورداری از محيط مسکونی مناسب و قرارگرفتن در فضايي مسکونی که به امکانات , تسهيلات , خدمات بهداشتی , مراز آموزشی , خريدوفروش , مذهبی و فرهنگی دسترسی داشته باشد , از اهميت خاصی برخوردار است .      
    پس می توان گفت بطورکلی هدف های مسکن در برنامه های توسعه ملی , بر نيازها و خواست هايی تأکيد دارد که نهايتاً به بهبود کيفيت زندگی و بهزيستی اجتماعی مردم منجر می گردد . گرچه تعريف کيفيت زندگی در کشورهای مختلف متفاوت است , اما به عنوان يک هدف کلی اصلی تأکيد می گردد . اين هدف کلی بر نيازهای فردی و جمعی زير تکيه دارد که بعداً بيشتر توضيح داده خواهند شد .
1- نيازهای اساسی زيستی .
2- نيازهای اقتصادی .
3- نيازهای اجتماعی - فرهنگی .
2-1-1 ) تعريف سازمان بهداشت جهانی از مسکن
   « سازمان بهداشت جهانی در سـال 1961 م . مسکـن را به عنـوان " محيط مسکونی " , " محـله " , " محدوده خرد " يا ساخت فيزيکی ای که انسان به عنوان سرپناه مورد استفاده قرار می دهد , همراه با تعلقات اين ساخت از قبيل کليه خدمات , تسهيلات و ابزار ضروری و وسايل مورد نياز يا طراحی شده برای سلامت فيزيکی و فکری و بهزيستی اجتماعی خانواده و فرد تعريف کرد . »
   در اين تعريف , توجه به پيامدهای مسکن برای ساکنان , جدا از مختصات صرفاً فيزيکی , مهم به نظر می رسد . همچنين می توان دريافت که به جای کنکاش در خصوصيات صرفاً فيزيکی خانه و خصوصيات استفاده کننده , کنش متقابل بين استفاده کننده و مسکن ؛ نکته مهمی در مشخص کردن شاخص های اجتماعی به منظور سنجش پيامدهای مسکن است . براثر تحليل پيامدهای وضع مسکن برای استفاده کننده , شاخص های اجتماعی مسکن بدست می آيد که می تواند آسايش فرد را تضمين کند .
 
 
 
 
بخش دوم : بررسی نيازها و رفتارهای سکونت
1-2-1 ) نيازها از ديد علم جامعه شناسی
   تعيين نيازها در يک جامعه امری آسان نيست که بتوان آن را به عنوان يک پيش فرض واضح قبول نموده و به طبقه بندی آن پرداخت . از اين رو , لازم است مسئله نياز را از ديد جامعه شناسی بررسی کرد .
   ابعاد فرهنگی , اجتماعی , اقتصادی و روانی مسئله نياز ؛ در ارتباط مستقيم با ديدی است که جامعه از خود و از تحولات خود و حتی خود و حتی از گذشته و تاريخ خود دارد .
   به طور مثال , مطالعه بر روی نمونه هايي از اقشار کم درآمد شهری نشانگر آن است که تلويزيون ديگر به عنوان يک وسيله جهت ارضای افراد تلقی نمی گردد بلکه به عنوان يک نياز در الگوهای رفتاری متبلور می شود .
  پس نياز در روابط با ديدی است که افراد و گروه های اجتماعی از خود دارند .
   چيزی را که شهروند اروپايي يک نياز می داند , شايد برای روستايي آفريقايي حتی ماوراء آرزوهای دوردستش باشد ؛ دومين نتيجه گيری که می توان گرفت اين است " نياز " با سطح توسعه اقتصادی جامعه در ارتباط است .
   در جوامعی که خانواده هسته ای به صورت گروه « در خود » مطرح می گردد , مهمان خانه از اولويت کمتری برخوردار است . حال آن که جوامعی همانند جامعه ی ما که در آن خانواده هسته ای به صورت ناقص بوده و خانواده گسترده اهميتی خاص دارد , خانواده به صورت گروه « برای خود » شکل گرفته و بنابراين الگوهای رفتاری بيشتر گروه گرا است تا فردگرا . از اين رو نتيجه سوم عبارت است از رابطه مستقيم « نياز » با فرهنگ يک جامعه . " احساس افراد از « نياز » با تصوير آن ها از آينده شان نيز ارتباط دارد . "
 
2-2-1 ) نحوه طبقه بندی نيازها
   در طبقه بندی نيازها دو ديد می توان مطرح کرد :
1- طبقـه بندی کـه فقـط متأثـر از ديدی است کـه جامعه شنـاس يا معمار و يا احيانـاً شهرسـاز از " نياز جامعه " دارد .
2- طبقه بندی که منعکس کننده ديد جامعه مورد مطالعه , از " نياز خويش " دارد .
   بدون شک جواب واقعی می بايد هر دو بعد را دربرگيرد . با توجه به اين که در طبقه بندی نيازها امکانات مادی دولت و سمت گيری های آن را نيز بايد در نظر گرفت .
3-2-1 ) تعيين نيازهايي که در محيط مسکونی ارضا می شوند
   نيازهايي که می توان در محيط مسکونی ارضا نمود , به دو دسته تقسيم می شوند :
الف ) نياز اقتصادی
ب ) نياز اجتماعی – روانی
الف ) تأمين نيازهای اقتصادی بستگی به سطح درآمد دولت در زمان پياده شدن طرح دارد . اين کمک ها می تواند شامل بسياری از نيازها گردد , مانند : نيازهای شغلی ( ايجاد مشاغل در نزديکی محل سکونت ) , نيازهای درمانی بهداشتی , نيازهای آموزشی و بالاخره نيازهای تفريحی که دربرگيرنده بسياری از امکانات جهت ايجاد تفريحات سالم است .
ب ) نيازهای اجتماعی و روانی دو گروه سنی از اهميت بالايي برخوردار است ؛ گروه افراد مسن و گروه افراد جوان . جوان ها به خاطر اين که يا بايد به تحصيلات خود ادامه دهند و يا در پی فراگيری شغلی و مهارتی جهت تأمين معاش آينده خود باشند .
   افراد مسن به خاطر اين که اکثراً از کار افتاده و يا دچار نارسايي های فکری و يا بدنی هستند , نياز به توجه بيشتری دارند .
   از جمله نيازهای اجتماعی و روانی , جلوگيری از انحراف جوانان و رسيدگی به مشکلات افراد مسن است.
4-2-1 ) دورنمای تحول بعد خانوار
   نوع شهرسازی حاکم که با ايجاد واحدهای مسکونی آپارتمانی , با فضای محدود , همنشينی چند خانوار را مشکل و حتی غيرممکن می نمود و همچنين صنعتی شدن که باعث شد تا پيوستگی لازم بين اعضای خانواده کم شود و زمين زراعتی که محور اصلی آن بود,اهميت خود را از دست بدهد .
خانواده گسترده را به خانواده ای هسته ای تبديل نمود . البته در اقشار مختلف اجتماعی تحولات خانوار يکسان نيست و به يک طريق انجام نمی پذيرد . به طور مثال در ايران , در دهه 1340 تا 1350 , اقشار متوسط شهری نوعی گرايش به خانواده هسته ای مشاهده می گشت . ولی در اقشار روستايي به خصوص آن هايي که به شهرها مهاجرت کرده بودند نظام خانوار نيمه گسترده ايجاد گشت , که حتی گاهی , در بعضی فصول , خانواده نيمه گسترده به روستا باز می گشت و دوباره به شهر می آمد . با بالا رفتن سطح درآمدها نيز تحول به سوی خانواده هسته ای بيشتر می شود , اما در بسياری از موارد خانواده هسته ای به تنهايي قادر به حل مسائل نيست و شايد بتوان گفت نظام " همسايگی " است , که اکنون دارای اهميت زيادی است .    
         
 
              
      
 
 
 
 
 
 
بخش سوم : مجتمع مسکونی
1-1-1 ) سابقه زندگی در مجتمع های مسکونی در ايران        
   « تا آغاز سلطنت رضاخان شيوه زندگی مردم ايران به شکل زندگی اجتماعی سنتی بود و معماری نيز به عنوان پديده ای در زندگی اجتماعی – فرهنگی با همه عناصری که در طول قرن ها برای خود آفريده بود , در چارچوب معماری سنتی شکل می گرفت . بعد از کودتای رضاخان , معماری که تاکنون تعادل خود را حرکت های اجتماعی – فرهنگی حفظ کرده بود , ناچار از قبول يک حرکت جديد و غيرمترقبه بود . اجتماع ايران با پذيرش يک حرکت جديد و به تبع آن , قبول بسياری ار رفتارها و هنجارهای اجتماعی – فرهنگی اروپا , ناگزير از گرفتن بسياری از الگوها و قالب های اجتماعی – فرهنگی بود . معماری نيز نمی توانست در حرکت خود , بی نياز از الگوها و قالب های معماری غرب باشد . پذيرش الگوها و قالب های اجتماعی و فرهنگی اروپا , استفاده از فنون معماری آن قاره را اجتناب ناپذير می ساخت . بيرون آمدن زنان از فضای اندرونی خانه ها , تغييراتی را در واحدهای مسکونی ايجاد نمود , پنجره به کوچه باز شد و به جای خانه يک طبقه و مجزای سابق , ساختمان های چند طبقه آپارتمانی بنا گرديد .
   نخستين ساختمان های بلند تهران , شامل 10 طبقه که در آسانسور نيز کار گذاشته شد . در سال های 30 – 1328 ساخته شد و نخستين مجموعه بلند مسکونی در تهران , مجموعه بهجت آباد بود که در سال های 49 – 1343 بنا گرديد .
 حدود 80 درصد از ساختمان های بلند در سال های پيش از انقلاب توسط مؤسسات و افراد خارجی و يا با مشارکت آنان ساخته شده است . اين امر به سبب عدم توانايي نيروهای داخلی و عدم وجود ضوابط ساختمان سازی بوده است . با وقوع انقلاب اسلامی , بلندمرتبه سازی تقريباً به مدت 10 سال متوقف شد و در اين سال ها , ساخت و ساز اين نوع ساختمان ها به تکميل مجموعه های مسکونی نيمه تمام محدود ماند.
 
بخش اول : جمع بندی نهايي اطلاعات
1-1-5 ) جمع بندی مطالعات پايه
مسکن :
به علت گستردگی , تنوع و پيچيدگی تعريف جامع و واحدی ندارد و هر جامعه براساس شرايط خود تعريفی به آن می دهد .
  شايد بتوان گفت مسکن بر نيازها و خواست هايي تأکيد دارد که به بهبود کيفيت زندگی و بهزيستی اجتماعی منجر می گردد .
   نيازها به طور کلی عبارت اند از :
1- نيازهای اساسی زيستی
2- نيازهای اقتصادی
3- نيازهای اجتماعی – فرهنگی
سکونت :
   مجموع عه ای از فعاليت های زيستی خانوار , شامل فعاليت های فردی و جمعی و همچنين اقتصادی و اجتماعی است .
سکونت گاه :
   محلی که تمامی خدمات و تسهيلات ضروری برای بهزيستی خانواده را فراهم می آورد .
تعريف سازمان بهداشت جهانی از مسکن :
سازمان بهداشت جهانی مسکن را پديده ای صرفاً فيزيکی نمی بيند و تمامی تسهيلات و خدمات و وسايل لازم برای سلامت خانواده را جزو آن تعريف می کند و برای تعيين شاخص های اجتماعی مسکن منش متقابل بين ساکنان و مسکن را درنظر می گيرد .
نياز از ديد علم جامعه شناسی :
- " نياز " در ارتباط مستقيم با ديدی است که جامعه از خود و از تحولات خود و حتی از گذشته و تاريخ خود دارد .
- " نياز " با سطح توسعه اقتصادی جامعه در ارتباط است .
- " نياز " با فرهنگ يک جامعه رابطه مستقيم دارد .
- احساس افراد از " نياز " با تصوير آن ها از آينده شان ارتباط دارد .
نحوه طبق بندی نيازها :
1- براساس ديد جامعه شناس , معمار يا شهرساز از " نياز جامعه "
2- براستس ديد جامعه مورد مطالعه از " نياز خويش " , جواب واقعی بايد هر دو بعد را در نظر بگيرد .
نيازهايي که در محيط مسکونی ارضاء می شوند :
1- نيازهای اقتصادی : ايجاد مشاغل در نزديکی محل سکونت , برآورد کردن نيازهای مالی , آموزشی , تفريحی و ...
2- نيازهای اجتماعی و روانی : با اهميت بودن گروه مسن و جوان برای جلوگيری از انحراف جوانان و رسيدگی به مسائل افراد مسن .
دورنمای تحول بعد خانوار :
   صنعتی شدن , توسعه اجتماعی و نوع شهرسازی حاکم , خانواده گسترده را به هسته ای تبديل نمود . گرايش به خانواده هسته ای در ايران در دهه 1340 تا 1350 رخ داد . و در حال حاضر نظام همسايگی می تواند جايگزين خانواده گسترده باشد .
 
 
نيازهای فردی و جمعی :
1- نيازهای اساسی بيولوژيکی
2- نيازهای اقتصادی
3- نيازهای اجتماعی
سابقه زندگی در مجتمع های مسکونی در ايران :
   بعد از کودتای رضاخان و با پذيرش الگوها و قالب های اجتماعی و فرهنگی اروپا , تغييراتی همچون بيرون آمدن زندان از فضای اندرونی , بازشدن پنجره ها به کوچه ها و چند طبقه شدن شدن ساختمان ها و ... اجتناب ناپذير می ساخت .
   در همين سال ها يعنی حدود 49 – 1343 اولين مجموعه مسکونی در تهران که آسانسور هم داشت بنا گرديد .
گونه هايي از مسکن :
تراکم زياد
( با بيش از 6 طبقه )
تراکم متوسط
( 3 تا 6 طبقه )
تراکم کم
( 1 تا 2 طبقه )
آپارتمان های مرتفع
آپارتمان های
با ارتفاع متوسط
خانه های با حياط مرکزی
برج در فضای سبز
خانه های مستقل
 
خانه های متصل
 
 خانه تک واحدی مستقل :
   با حفظ حريم و آزادی و استقلال کانونی خانواده – تهيه مطبوع – عرصه بندی فضاها و نه اشراف آن ها بر يک ديگر از لحاظ ديد و صدا .
معايب : عدم استفاده بهينه از زمين و پراکندگی مراکز جمعی و دور بودن آن ها از منازل – عدم تمايل تطابق با همسايگان .
 
خانه متصل :
   تکميل کننده واحد اصلی اجتماع يعنی خانواده است – 30 درصد انرژی کمتری نسبت به خانه های مستقل لازم دارند . بزرگ ترين مزيت آن ها در استفاده بهينه از زمين و انرژی است .
 
خانه با حياط مرکزی :
   در دو مورد اين خانه ها بر خانه های مستقل پيشی می گيرند : اول در تأمين آرامش و حريم واقعی برای ساکنان خود . دوم در استفاده بهينه از زمين .
   ديگر مزايای آن , عدم اشراف بر حياط يک ديگر , کنترل دمای هوای اطراف خانه , امکان ترکيب فضاها با يک ديگر , عرصه بندی فضاها و عملکردهای اجتماعی آن است .
 
آپارتمان های مرتفع :
         نوع آپارتمان آسانسوردار – سهولت استفاده از روش های پيش ساخته -        .......... بودن رشد فشرده , دسترسی مطلوب به بخش عمده خدمات محلی و حمل و نقل عمومی .
معايب : نامناسب بودن برای خانواده های بچه دار – داشتن محيطی يکنواخت و دور از مقياس  
- عدم کنترل مسائل امنيتی – مورد استفاده قرار گرفتن سطح زمين جهت تأمين ....... و پارکينگ .
 
 
برج در فضای سبز :
مزايا : حفظ مناظر طبيعی – دارای شکوه زندگی مدرن و تسهيلات مجهز داخل ساختمان است .
معايب : منطبق بودن با جنبه های اقتصادی مسکن مرفه شهری ( فقط ) – امن نبودن راهروهای .....  
و آسانسورها – تحت نظر نبودن کودکان در حال بازی در خارج از خانه – گران تمام شدن اين نوع ساختمان ها – بالکن ها بادگيرند .
 
آپارتمان های با ارتفاع متوسط :
   - زيستن جمعيت کمتر نسبت به بلندمرتبه ها – ديد به فضاهای عمومی و فضاهای بازی کودکان – مناسب برای خانواده های مجرد و بچه دار – شناخت همسايگان و امنيت داشتن - ...... بودن خطر آتش سوزی – سايه اندازی کمتر – سازه مقرون به صرفه تر و سهولت در ...... نسبت به بلندمرتبه ها .
 
سازمان فضايي خانه های تاريخی :
- امکانات بسط فضاها , تبديل فضاها , انعطاف پذيری فضاها , اتصال فضاها ؛
- خوانايي فضايي شامل جهت يابی , تمايز و تشخيص فضايي درون و بيرون ؛
- تنوع فضاها و نقش فضاها در تحکيم معاشرت و رويارويي آدم ها ؛
- تحقق همزمان چندين عملکرد , قابليت های انفردای و اجتماعی اتاق ها ؛
- توجه به نور و تأمين روشنايي , روح بخشيدن به فضا از طريق تجربه های متنوع نوری ؛
- مشارکت ديوار , سقف و کف در ايجاد کيفيت های متفاوت فضايي در هر اتاق ؛
- تجربه زيستن در سطوح مختلف ارتفاعی ( زيرزمين , حياط , مهتابی , صفه , بام ) ؛
- بزرگ شدن با فضا , بزرگ شدن در فضا , بزرگ شدن فضا بدون برهم ريختن و درهم شدن نظم فضاهای کوچک تر .
 
سازمان فضايي خانه های معاصر و معيارهای پيشنهادی برای طراحی خانه :
- مفصل بندی با شارع از طريق طراحی ديوارها و بدنه های دورويه صورت می گيرد .
- فضاهای باز خصوصی تا آن جا که ممکن است بيشتر توسط فضاهای بسته و پوشيده تعريف شود .
- فضاهای سرپوشيده نيز به جز فضاهای بسته وجود داشته باشند .
   سازمان فضايي خانه از طريق شبکه ای از پيش سنجيده و نامرئی با تأکيد بر بعد سوم ........ کردن امکانات اتصال و بسط فضاها در شش جهت تعريف شود .
در مورد طراحی فضاهای باز , بسته و سرپوشيده بايد مدنظر قرار گيرد :
وجوه اشتراک و اتصال فضاهای باز با فضاهای بسته
بدنه های اطراف فضاهای باز
اتصال فضاهای باز و بسته از طريق سرپوشيده ها و عناصر مستقر در بدنه ها از قبيل ورودی ها , سردرها , پنجره ها و از اين قبيل .
اتصال بدنه ها به کف ها
طراحی بام به عنوان گونه ای از فضای باز و طراحی اتصال بدنه ها به با مها
طراحی چگونگی رفتار لبه ی بام و خط آسمان
-    رعايت اصول تعريف و ترکيب فضا برای گروه های سه گانه , بايد سقف , کف و هريک از فضاها به مدد ويژگی های شکلی , ابعادی ( بزرگی و کوچکی ) و نمايشی , نوع رنگ و ترکيب مصالح و يا استفاده ازآب و گل و گياه متمايز شوند .
 
اهداف مسکن در کشورهای جهان سوم :
اين اهداف شامل موارد زير می باشند :
1- اهداف کمی 2- اهداف کيفی 3- اصلاح و بهبود تأسيسات زيربنايي اجتماعی 4- هدف های فيزيکی زيربنايي 5- اصلاح محيط زيست .       
 
سياست های مسکن در ايران :
   برنامه پنجساله دوم توسعه اقتصادی , اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ايران اهداف و سياست های تأمين و توسعه مطابق نيازها و مقتضيات گروه های اجتماعی مختلف در .... گروه اجتماعی , حمايتی و آزاد طبقه بندی شده است .
   خط مشی های اساسی پيش بينی شده در اين برنامه به شرح زير است :
- برای استفاده بهينه از زمين راه حل هايي اتخاذ شده است .
- تکميل شهرهای جديد در دست احداثی که توجيه مالی داشته باشند در اولويت قرار گرفته است .
- توليد انبوه مسکن به همراه استحکام بنا , صنعتی کردن و ... و يا افزايش عمر مفيد مسکن و استفاده مطلوب تر از فضاهای احداث شده است .
- کاهش زيربنا يا در واقع رعايت الگوی مصرف مسکن از ديگر سياست هاست .
 
2–1–5 ) جمع بندی مطالعات تکميلی
خانه بهينه و ابعاد آن :
   خانه ای براي يک خانواده ايرانی با شرايط زير :
1- با توجه به ابعاد کمی وکيفی
2- خانواده قشر متوسط
3- با توجه به فرهنگ و نياز خانواده امروز
 
رابطه همسايگی :
   از آن جا که برای شهرنشينان ايجاد رابطه با همسايگان اهميت دارد و اين رابطه اساس اجتماع را تشکيل می دهد بايد به دنبال راهی بود تا اين رابطه را به وجود آورد و تقويت نمود .
 
حريم :
   رعايت حريم در زندگی باعث بهم پيوستن انسان ها به هم می شود , بدون آن که آن ها را به هم بياميزد . صميميت واقعی در صورتی ميسر خواهد بود که حريم ميان دوستان وجود داشته باشد .
 
مسکن و اقليم :
   اهداف عمده طراحی اقليمی به ترتيب اولويت عبارت اند از :
1- کاهش اتلاف حرارت ساختمان
2- کاهش تأثير باد در اتلاف حرارت ساختمان
3- بهره گيری از انرژی خورشيدی در گرمايش ساختمان
4- بهره گيری از نوسان روزانه دمای هوا
روش های دستيابی به اين اهداف به طور کامل در اين بخش آمده است .
 
 
عملکرد و تجهيزات خانه :
   عملکرد و تجهيزاتی که برای خانه مشخص می کنيم براساس نيازهای ساکنين است که برهمين اساس مساحت فضاها و نحوه قرارگيری آن ها نسبت به هم نيز تعيين می شود .
قسمت های تشکيل دهنده يک خانه خانوار سنتی ايرانی به شرح زير است :
- عرصه مشترک
- عرصه والدين
- عرصه فرزندان
- عرصه خويشاوند ( فرد يا افراد همراه خانوار )
- عرصه ميهمان
- فضاهای مراقبت های جمعی و نگاهداری وسايل و تجهيزات خانواده
- فضاهای ورودی و خروجی
 
کيفيت فضايي شهری :
   با درک مفهوم اصلی پايه و دريافت جوهر معماری و شهرسازی مستقل از خصيصه های شکلی دوره های تاريخی يا مکانی , ويژگی های مشترکی در فضاهای شهری تجلی می گردد که می توان کيفيت فضايي اش ناميد . نکات پايه ای آن می تواند شامل موارد زير باشد :
1- زيبايي 2- وحدت 3- هويت 4- هماهنگی 5- نظم 6- ماندگاری 7- پايداری 8- تغيير ....
 
انسان و درک فضا :
   عوامل تأثيرگذار بر درک انسان از فضا عبارت اند از : 1- خود شخص ( انسان ) 2- سرعت در نتيجه ميانگين سنی و عادات ساکنين محل احداث بنا را بايد مورد توجه قرار داد .
سرزندگی فضای شهری :
   آميختگی فعاليت ها , موجب آميختگی رفتارهای انسانی می شود مانند گردش , خريد , گفتگو , کار و ايجاد روابط اجتماعی و اين خود می تواند ضامن سرزندگی فضای شهری باشد .
 
سيمای محيط :
   اجزاء شهر در آن صورت قابل درک اند که در رابطه با محيطشان شناخته شوند و با گذشت زمان است که سيمای نهايي محيط شکل خواهد گرفت .
 
خوانايي :
   در صورتی که بتوان اجزاء شهری را به آسانی شناخت و بهم ارتباط داد و همچنين فضاها واجد فرمی خاص باشند که در آن ها گم نشويم می توان گفت محيط دارای خوانايي است .
 
چگونه تصوير محيط به وجود می آيد ؟
   تصويری که در ذهن به وجود می آيد نتيجه جريانی دوجانبه بين ناظر و محيط اوست که در ذهن هر ناظر تصويری با توجه به معيارهای انتخابی او شکل می گيرد .
 
سيمای شهر و عوامل سازنده آن :                             
... : عاملی که حرکت بالفعل يا بالقوه در آن ميسر می گردد .
... : لبه ها بندهايي هستند که قسمت های مختلف را به هم پيوند می دهند , می توانند راه , ... , آب , خط سبز ... باشند .
... : قسمت هايي از شهر که ميان اندازه يا بزرگ اند و دارای خصوصيات مشترک کاملاً .... اند .
... : کانون هايي که مبداء و مقصد حرکت را به وجود می آورند و در ضمن ناظر می تواند به درون آن ها وارد شود , مثلاً تقاطع دو خيابان , ميدانی که از چهار طرف مسدود باشد .
... که خطوط حمل و نقل تغيير مسير می دهند و ...
... : عواملی در تشخيص قسمت هاي مختلف شهر که ناظر به درون آن راه نمی يابد .
 
روابط موجود بين عوامل سيمای شهر :
   به نظر می رسد در ذهن بيشتر ناظرين عوامل سيمای شهر به صورت دسته جمعی در ... تازه تر که ما ممکن است آن را " مجتمع " بناميم به تصور آيد مجتمعی که به صورت يکپارچه به احساس ناظر می آيد اجزايي دارد که به يک ديگر وابسته اند و روابط آن ها با يک ديگر نسبتــاً ثابت باقی می ماند .
 
محيط مسکونی :
   محيط مسکونی را بايد به نحوی طراحی کرد تا به سلامت و آسايش ساکنين آن لطمه وارد نسازد و برای چگونگی طراحی ابتدا بايد نياز ساکنين را از لحاظ اجتماعی و کالبدی شناخت .
 
محيط اجتماعی :
   برای رسيدن به يک محيط اجتماعی مناسب و انسجام در محله مسکونی بايد ترکيب مناسب گونه ها و اندازه های مختلف مسکن را درنظر گرفت .
 
 
محيط کالبدی :
   در هيچ حالتی نبايد در مناطقی محله های مسکونی ايجاد شود , که آلوده هستند , از نور کافی برخوردار نيستند , رطوبت در آن ها زياد است و يا در معرض سروصدای شديد قرار دارند . محيط پيرامون مسکن بايد از امکاناتی برخوردار باشد به عنوان مثال وجود فضای ... در مجاورت مسکن که مستقيماً از آن قابل دسترسی است و فضاهای بازی بچه ها که بايد در جای مناسب خود قرار بگيرد و با توجه به رده های سنی مختلف طراحی گردد . در نظر گرفتن مسيرهای پياده در بين فضاهای سبز و ايجاد مسير مطلوب برای آن ها از اهداف طراحی بايد باشد , همچنين مسير پياده تا منازل به گونه ای باشد که خلوت ساکنان را به هم نزند و به طور کلی ورودی ها , محل بازی بچه ها , محل نشستن و ... بايد در اين مسير تعريف شده باشند .
 
طراحی سايت :
   طراحی سايت بايد در راه ايجاد امنيت و آسايش ساکنين مجموعه انجام شود .
- عوامل مؤثر بر طراحی سايت : نور آفتاب , جهت گيری ساختمان , جنس خاک , منظر , باد , ... , ارتفاع ساختمان ها , هوای آلوده , مجرای فاضلاب و ...
- عوامل مزاحم که در طراحی سايت بايد با آن ها مقابله کرد عبارت اند از : مزاحمت های بصری , صوتی و بويايي .
- برخی از عناصر که به طراحی آن ها در سايت خواهيم پرداخت :
   طراحی محوطه بايد همزمان با طراحی ساختمان ها انجام گيرد و در سايت فضاهايي چون ... تفريحی , نشيمن گاهی , پارکينگ سرباز , محل های انتظار و تجمع , خيابان ها , پياده روها و ... وجود داشته باشند .
 
 
 
اشراف :
   از آن جا که ايرانيان دارای اعتقادات خاص خود که احترام به زندگی خصوصی است می باشند , يک سری اصول برای ايجاد محرميت در فضاهای مسکونی داده شده است .
 
کنترل سروصدا :
   در مجتمع های مسکونی از دو جهت ممکن است سروصدا ايجاد شود : 1- صداهای خارجی 2- صداهای داخلی , که برای هر کدام يک سری راه حل ارائه کرده ايم . مانند: ايجاد لبه هاي شهري و مبلمان شهري و عقب نشيني ها
 
امنيت :
   محافظت از ساختمان و ساکنان در مجموعه های مسکونی را نيز در طراحی بايد مورد ملاحظه قرار داد . امنيت را می توان با ايجاد حصارهايي برای محافظت ساکنان به وجود آورد و يا با ايجاد فرصت های نظارت برای اهالی و افراد ساکن در ساختمان از طريق طراحی که انجام می دهيم .
 
انواع محافظت :
- محافظت فعال : در اين روش قسمت هايي از ساختمان که در کنترل ساکنين نيست با طراحی مناسب مورد توجه قرار می گيرد , تا اين حالت از بين برود .
- محافظت دفاعی : تقويت بخشی از قسمت های ساختمان به منظور جلوگيری از ورود غيرقانونی افراد می باشد .
- سيستم های زنگ خطر : هنگامی استفاده می شود که دو روش فوق بی حاصل باشند .
- روش های خاص : برای محافظت بيشتر در برخی موارد به کار می روند مثل سيستم های مداربسته .
 
روابط همسايگی و تأثير آن :
   از آن جا که انسان ها در کنار يک ديگر زندگی می کنند ناگزير به ايجاد رابطه با هم هستند , همسايگان و رابطه داشتن با آن ها در ايجاد امنيت و نظارت در محيط مسکونی نقشی اساسی دارند پس با ايجاد روش هايي در طراحی بايد در تقويت اين روابط کوشيد .
- روش های ايجاد محدوده های خصوصی و تعيين منطقه حرکت : محدود کردن فضاهای اختصاصی و اعمال نفوذ و کنترل ساکنان بر محيط زندگی با استفاده از حصارهای ... امکان پذير است , مثل ايجاد دروازه ها , مسيرهای کوتاه پله , گياهان , تغيير بافت سطوح ... پردازی و ...
 
گردش در فضا :
پياده رو ها : مسير پياده را در کوتاهترين مسير ايجاد کنيم , مسير پياده و سواره از هم جدا باشند و خلوت ساکنان را برهم نزنند .
   در مسير پياده روها می توان فضاهايي تعريف شده برای گردش پياده به سمت درهای ورودی , فضای نشستن , محل بازی بچه ها و ... تعبيه گردد .
   بهتر است مسير پياده روها سرپوشيده طراحی شود تا در تابستان و زمستان از نور آفتاب و باران و برف در امان باشند .
دسترسی سواره : الگوی خيابان ها بر هويت طرح تأثير گذارند , می توان از ترکيب الگوهای مختلف برای طرح استفاده کرد .
مسير دوچرخه : برای تردد دوچرخه بايد مسير مخصوصی ايجاد شود .
وسيله نقليه خدماتی : اين وسايل نقليه در مقايسه با خودروها به شعاع گردش و فضای مانور بيشتری نياز دارند .
   از آن جا که سطوح نسبت به ملاحظات طراحی واکنش نشان می دهند می توان برای مسائلی چون تغيير کاربری ها , ايمنی , تعيين مقياس و جهت از اين ملاحظات استفاده کرد که شامل تغيير بافت , رنگ , جنس مصالح و ... می باشند .
 
مسکن و فضای باز :
فرم زمين به صورت خط :
فرم زمين به صورت خطوط راست و گوشه های تيز : احساس وحدت با عناصر معماری سايت برقرار می کند .
فرم زمين به صورت خطی موجدار و منحنی : در تقابل و تضاد با فرم های راست بناها قرار می گيرد .
 
شکل زمين به صورت حصار :
فضاهای مسطح و هموار : ايجاد حس وسعت می نمايند که برای ايجاد تقسيمات فضايي بايد فرم زمين طراحی شود , يا از گياهان , ديوارها و عناصر محدود کننده بهره گرفته شود .
فرم های زمينی که بخشی از صحنه عمودی را پر می کنند : فضا را محصور می نمايند .
 
فرم زمين و آسايش :
   فرم زمين از طريق تأثير ميزان تابش اشعه خورشيد و جريان هوای فصلی اثر مهمی بر وضعيت اقليمی محل و آسايش دارد .
آب :
   آب به عنوان منبع تفريحی و همچنين برای تأمين آسايش و برانگيختن ذهن نقش اساسی دارد .
 
تأمين آسايش :
   از طريق قراردادن منابع آبی در جهت جريان باد برای خنک نمودن فضاها در تابستان .
 
آب به صورت طرح :
   آب به خاطر شکل پذيری , حرکت , صدا , انعکاس , باد , نور و ... در طراحی اهميت می يابد .
 
اهداف طراحی آب :
   در هر زمينه ای متفاوت با ديگری است . می تواند به عنوان مانعی بصری , عاملی برای خنک کردن هوا و ... باشد .
 
آب از نظر حرکت :
آب راکد : منعکس کننده است .
آب دارای حرکت : موجب پويايي و تعيين مسير می شود .
آب به صورت کنايه : به مفاهيم موجود در طبيعت اشاره می کند .
برکه ها و استخرها : آب راکد دارند و برای انعکاس بکار می روند .
... : برای بيان حرکت و عدم تمرکز می باشند .
... : برای جلب توجه در نقاط خاص ( مثلاً محل برخورد محورهای ديد ) قرار می گيرند .
گياهان :
 ديد را محدود می کنند , تقسيم فضا می نمايند , مانع باد می شوند , رنگ ها را وارد محيط می کنند , با تبخير آب , هوا را خنک می کنند و ايجاد سايه نيز می نمايند .
 
عناصر طراحی بصری :
... گياهان به صورت خطی فشرده , معمولاً نشانه حضور انسان ها هستند .
گياهان خطی برای پيوند بصری ساختمان های مجاور هم نيز استفاده می شوند .
فرم گياه به دو صورت منفرد و مجموعه , قابل توجه است .
گياهان مخروطی : تأکيد بر جهت عمودی دارند , و نقاط کانونی را تعريف می کند .
گياهان ستونی : تأثيرشان همانند مخروطی هاست .
گياهان مدور : برای مجموعه گياهان نقش پيوند دهنده دارند .
گياهان چتری : برای امتداد دادن فرم های معماری به درون سايت به کار می روند .
گياهان هرمی : در استحکام و دوام مجموعه اثر می گذارند .
... گياهان :
1- به شکل طبيعی : آزادانه سازمان می يابند .
2- معمارانه : می توانند روی خطوط شبکه ای سازمان گيرند , که از دور به صورت خط و از نزديک تنه ها همچون ستون ها , فضايي رسمی می سازند .
رنگ : رنگ گياهان با رنگ ميوه , برگ ها , پوست و شاخه ها به دست می آيد .
بافت : نتيجه اندازه و ويژگی لبه برگ , اندازه شاخه ها , پوستت درختان , نحوه رشد گياه و فاصله بيننده تا آن است .
   گياهان با بافت ريز فضا را بزرگ تر نشان می دهند , و گياهان با بافت درشت فضا را کوچک تر می نمايانند .
 
طبقات گياهان :
شامل درختان تاجدار , زيردرختی , بوته ها و پشاننده های کف می باشند .
درختان بزرگ : نقش تعديل کننده دارند . می توانند در شرايطی مانع از تهويه هوا شوند و يا برعکس باعث شدت يافتن جريان هوا شوند . تنه های آن ها ويژگی معمارانه ای را در سايت... می سازند .
درختان کوچک : برای حياط های کوچک ماسب اند . در برابر آفتاب مايل مانع ايجاد می کنند . ... بخصوص برای جلوگيری از آفتاب غرب از آن ها می توان استفاده نمود .
بوته های بلند : به عنوان پيش زمينه استفاده می شوند و احساس محصور بودن را هم می دهند .
بوته های متوسط : برای تقسيم فضا و پيوند گياهان بزرگ تر استفاده می شوند . به صورت مانع برای حرکت پياده ها هم هستند .
گياهان پوشاننده کف : لبه های فضاها را تعريف می کنند و برای جلوگيری از فرسايش شيب ها توصيه می شوند .
 
...... 1- 5 ) جمع بندی مطالعات تطبيقی :
.... به حالت های فضايي و ارزش های معمارانه در چارچوب موضوعات زير :
... , تفاوت , تطابق .
... حوزه های اختصاصی در فضای عمومی .
.... بندی فضا , درهم رفتگی بيرون و درون , گشادگی , ضرباهنگ .
... حی واحدهای آپارتمانی که دارای حياط می باشند و بيشتر مفهوم خانه می دهند .
... حی صحيح محل تأسيسات .
... حی فضای باز و سبز در مجموعه .
... از بام ها .
... به اتصال به زمين ساختمان و خط آسمان .
 
....... 1 - 5 ) جمع بندی مطالعات زمينه :
در نظر گرفتن فضاهای متنوع با توجه به نيازهای ساکنين در سنين مختلف مثل سالن چندمنظوره , کلاس های آموزشی , محل نگهداری کودکان و ...
توجه به کمبود فضای باز و سبز تجهيز شده طراحی فضای باز عمومی می توانند مطلوب ...
توجه به جهت گيری عمومی ساختمان ها برای استقرار توده و فضا .
توجه به نوع هندسه زمين و جهت تابش آفتاب و بادهای نامطلوب در جهت چرخش ساختمان ها و طراحی مناسب آن ها .
... نمای بد ساختمان های همجوار در جهت ايجاد نمای شهری مناسب .
طراحی جداره های سايت , براساس همجواری های آن .
 
 
 
 
 
 
 
بخش دوم : تدوين چارچوبه کلی پروژه
1–2-5 ) تعيين و تدقيق نهايي اهداف و ارائه راهکارها
هدف
راهکارهای طراحی
 
برآوردن نيازها
و رفتارهای
سکونتی مخاطبين
نيازهای بيولوژيکی : حفاظت دربرابر شرايط جوی– تهيه محيط بهداشتی (طراحی محل های مناسب برای سطل های زباله , استفاده از فضای سبز برای ميکروب زدايي و ... ) – حفاظت در مقابل سروصدا
نيازهای اقتصادی : فرصت برای اشتغال و کارآموزی ( ايجاد دفتر کار و يا برگزاری نمايشگاه ها و همچنين برگزاری کلاسهای آموزشی )
نيازهای اجتماعی : تدارک فضاهای جمعی برای گسترش روابط اجتماعی و پرورش فکر و کسب آموزش , ايجاد امنيت و ...
 
توجه به ابعاد کمی و کيفی مسکن
طراحی فضاهای مسکونی براساس فرم ها و استانداردها و با توجه به نياز مخاطبين مختلف .
ايجاد کيفيت از طريق ترتيب دادن شرايط بهتر تغذيه,بهداشت,فرصت هايي برای کنش متقابل اجتماعی , کسب مهارت های شغلی , گسترش همبستگی عمومی و مشارکت اجتماعی و سياسی و بعبارت کلی برآوردن نيازهای فردی و جمعی .
ايجاد سرزندگی در فضای مسکونی
برای به وجود آوردن سرزندگی در فضای شهری و مجموعه مسکونی مان بايد آميختگی فعاليت ايجاد کنيم . در نتيجه فضاهايي مثل گردش , گفتگو , بازی و ... را در کنار هم و با هم قرار خواهيم داد .
حفظ و گسترش فضای باز
بهره جستن از فضاهای باز و سبز برای تعريف ورودی ها , تقسيم فضا , تعيين مسيرها , نقاط مکث , فضاهای بازی و ...
 
 
مبانی نظری عام طرح
مبانی طراحی معماری
انتخاب گونه ای
از مسکن
طراحی آپارتمتن های با ارتفاع متوسط که همه به هم متصل اند و به نوعی در آن ها حياط مرکزی هم لحاظ شده است .
 
استفاده از
نکات مثبت
خانه های سنتی
طراحی فضای باز خصوصی از طريق فضاهای بسته يا سرپوشيده , اتصال فضاهای باز و بسته از طريق سرپوشيدها , توجه به اتصال بدنه و کف , طرحی
بام به عنوان گونه ای از فضای باز و همچنين لبه آن به عنوان خط آسمان , سقف , کف و بدنه هريک از انواع فضاها به کمک ويژگی های شکلی , ابعادی و يا نمايشی مثل رنگ و مصالح از هم متمايز شوند , ايجاد تنوع فضايي با توجه به تأثيرات نور و روشنايي و تجزيه شدن در سطوح مختلف ارتفاعي از قبيل زيرزمين , حياط , سکوها ( صفه ) و بام ها .   
تقويت
رابطه همسايگی
تدارک ديدن فرصت هايي برای همکاری و برخوردهای اتفاقی همسايگان .
همچنين فضاهايي برای جمع شدن ساکنان و پرداختن به مسائل مجموعه , يا گذراندن اوقات فراغت در فضاهای باز تجهيز شده يا سرپوشيده .
 
 
حفظ حريم
و
حرمت
- عبورومرور عابران از وسايل نقليه مجزا بوده و کودکان و محل بازی آنان نيز از وسايط نقليه فاصله مناسبی داشته باشند .
- بلوک های ساختمانی تا حدامکان اشراف کمتری بر يک ديگر داشته باشند و عابرين پياده نيز فاصله مناسبی از خانه ها داشته باشند .
- هر بلوک دارای ورودی قابل کنترل باشد , و مانعی مقابل در ورودی جهت عدم ديد به داخل فضای مسکونی وجود داشته باشد .
- فضاهای خصوصی افراد از فضاهای خاص خانواده که توليد کننده صدا هستند جدا شود . ( مثل محل قرارگيری تلويزيون )
- پنهان نگه داشتن فضاهای خصوصی از ديد غريبه ها .
 
 
 
 
 
 
 
 
تأمين کيفيت
محيط مسکونی
در ارتباط با شهر
زيبايي : از آن جا که معيارهای زيبايي وابسته به فرهنگ يک جامعه يا گروه می باشد يعنی مقوله سليقه در آن تأثيرگذار است . از مشارکت مردمی در اين زمينه می توان استفاده نمود .
وحدت : استفاده از رنگ ها , خطوط واحجام و فضای سبز و ... برای ايجاد وحدت بين عناصر و احجام متنوع در سايت تا آن ها را به يک کل واحد تبديل کند .
هويت : از آن جا که هويت خاصيتی است که توسط قياس يک پديده با تصويری از آن چه که در ذهن نقش بسته است پديد می آيد بايد سعی شود که در طراحی فضاهای مسکونی نيازهاو خواسته های مصرف کنندگان را درنظر داشت البته در اين ضمن استفاده از محرک های نو و پيامدهای تازه جذاب خواهد بود . تأمين صراحت , روشنی و خوانايي نيز از عواملی هستند که در نيل رسيدن به اين هدف ياريمان خواهد کرد .
هماهنگی : در ضمن ايجاد کردن تنوع در اجزاء و حفظ نقش خاص هرکدام آن ها را بايد به طور منسجم در ارتباط متقابل و هدفمند با هم قرار داد .
نظم : برای نظم دادن به مجموعه بايد يک يا چند عنصر را برای ايجاد رابطه بين اجزاء درنظر بگيريم . مثل فرم , رنگ , فضای سبز و ... البته نظم و ميزان سادگی يا پيچيدگی بستگی به کاربری فضا هم دارد در جايي که قرار است احساسات و عواطف مخاطب را به بازی بگيرد , فضا می تواند پيچيده تر و غيرمنظم تر باشد .
و هم در نظرگرفتن نياز امروز و آينده مخاطبين که درنتيجه بايد سعی شود .
پايداری : برای پايداری فضاهای شهری علاوه بر خصوصيات اکولوژيکی , خصوصياتی از نظير ارزش ها , فرهنگ , شعور , ابداع , توانايي اموختن اطلاعات و ... را نيز بايد افزود .     
توجه به انسان
در درک فضا
طراحی کردن نمای جداره حاشيه خيابان مجموعه , برای سرعت اتومبيل و فضاهای داخل , مجموعه و تجهيزات آن با درنظر گرفتن مقياس انسانی در سنين مختلف .
ايجاد خوانايي
در فضای مسکونی
برای اين که شخص بتواند در مجموعه به راحتی راه و جهت خود را بيابد و به اصطلاح گم نشود , می توان از عناصری خاص برای اين منظور استفاده نمود مثل ستون ها , کف سازی ها , رنگ , گياهان و ...
    
 
 
 
 
 
 
بررسی محيط
مسکونی
اجتماعی
و
اقتصادی
در راه ايجاد
امنيت و آسايش ساکنين
- برای رسيدن به يک محيط مسکونی مناسب بايد ترکيب صحيح گونه ها و اندازه های مختلف مسکن را درنظر داشت .
- استفاده از فضای باز در مجاورت مسکن که مستقيماً از آن قابل دسترسی است و محل بازی بچه ها که بايد در جای مناسب خود قرار بگيرد و با توجه به رده های سنی مختلف طراحی شود .
- تنظيم مقياس و تناسبات با توجه به سلسله مراتب فضايي .
- قراردادن مسيرهای پياده در بين فضاهای سبز و ايجاد مسير مطلوب برای آنان .
تعريف ورودی ها , فضاهای جمعی و ... در طول مسير .
- مجموعه بايد با سازمان فضايي کالبدی محيط اطراف خود همگن و هماهنگ باشد .
تعريف عناصر شاخص مجموعه از طريق گشايش فضايي .
- برای ايجاد امنيت و اشراف در مجموعه ¦ 1- تنظيم ارتباطات بصری مجموعه با توجه به حريم و قلمرو 2- اگر گشايش ارتباطی بين فضای داخل و خارج گذاشته می شود کنترل شده باشد . مثلاً در يک گذر سريع عابرين نتوانند تا عمق مجموعه را درک کنند که با استفاده از سطوح شکسته منحنی , زاويه دار , اختلاف سطح و ... می توان به اين هدف رسيد 3- تنظيم موقعيت و نحوه استقرار توده ها به جهت ايجاد حس محصوريت برای تعريف فضا 4- محدود کردن فضاهای خصوصی و اعمال نفوذ و کنترل ساکنان بر محيط زندگی با استفاده از حصارهای نمادين مثل ايجاد دروازه ها , مسيرهای کوتاه پله , گياهان , تغيير بافت سطوح پياده , نورپردازی و ... 5- ايجاد فاصله محرميت 6- استفاده از پيش فضاها در کنار قسمت های اصلی ساختمان . 7- استفاده از فضاهای خصوصی تر در داخل ساختمان .
برای کنترل سروصدا :
در برابر صداهای خارجی  ¦ 1- رعايت فاصله 2- احتراز از مناطقی که در معرض مستقيم صدا قرار دارند
3- استفاده از قسمت های غيرحساس ساختمان نسبت به سروصدا به عنوان موانعی در برابر صدا .
 
4- هرچه دورتر کار گذاشتن بازشوها نسبت به منبع صدا .
5- استفاده از عايق صوتی در جداره های خارجی ساختمان .
در برابر صداهای خارجی   1- مجزا ساختن فضاهای پرسرو صدا از فضاهای آرام و قرار دادن محل های بی تفاوت نسبت به صدا در بين آن ها .
2- قرار دادن وسايل پر سروصدا در سنگين ترين قسمت ساختمان , مثلاً در زيرزمين .
3- کاهش صداهای ضربه ای با پوشاندن سطوح با مصالحی که خاصيت ارتجاعی دارند .
 
 
 
 
 
 
طراحی
مسير پياده
< کوتاهترين مسير را برای پياده در سايت طراحی کنيم .
< تدارک ديدن محل های انتظار , خريد , قدم زدن , نشستن , استراحت , و ... در طول مسير
< استفاده از ابزار مناسب برای بازدارنگی يا هدايت پياده ها , همچنين تعريف فضاها و مشخص کردن حريم ها مثل ديواره ها , نرده ها , سکو , اختلاف سطح , پله , جدول , فضای سبز , جوی و آب نما , کف پوشش ها ( با استفاده از فرم ها و ترکيبات مختلف ) , رنگ , مصالح و مواد ساختمانی مختلف ( آجر , سيمان , سنگ , بتون , چوب , آسفالت و ... ) انواع تابلو و علائم نمادی .
< ابزار و وسايل محدود کننده نظير باريک کردن محل عبور پياده , موانع گوناگون افقی و عمودی , ورودی ها , خط کشی , چراغ نور .
ساير نکات مربوط به پياده عبارت اند از :
< تغيير جنس مصالح برای تشديد تغيير در کاربری .
< تغيير فرم برای تغيير در کاربری .
< تغيير جنس مصالح در تقاطع مسير پياده و سواره برای ايمنی .
< استفاده از تقسيم بندی های در کف برای ايجاد مقياس انسانی تر .
< استفاده از مصالح متفاوت به شکل نوارهای پهن در عرض مسير که از ويژگی جهت دار مسير می کاهد و راه را بر پهن تر و کوتاهتر می نماياند .
< قرار گرفتن الگوی اتصالات کف در عرض مسير هم خاصيت مورد بالا را القا خواهد کرد .
 
 
طراحی
مسير ........
1- طراحی مسير برای پياده صورت گيرد ¦ می تواند با کف سازی ها و عرض مناسب برای آن ها صورت پذيرد .
2- عدم استفاده از خيابان های مستقيم برای کاهش سرعت اتومبيل ها با تفکيک کامل مسير پياده و سواره از يک ديگر .
 
 
 
 
طراحی فضای باز
به کمک
آب
و
گياهان
تعيين مسير و خط حرکت به وسيله آبروها يا گياهان .
تأکيد بر فضای تجمع , سکون و سکوت با استفاده از برکه ها و استخرها .
استفاده از فواره ها به عنوان نشانه .
برای ايجاد فضاهای محصور , سايه دار و خنک در قسمت های مختلف سايت از گياهان استفاده می کنيم .
گياهان در تقسيم فضا نيز نقش اساسی دارند .
بسط و توسعه گياهان در داخل سايت برای مهار بادهای سرد زمستانی .
گسترش گياهان در سايت به صورت خطی برای برقراری پيوند بيشتر بين ساختمان ها .
تأکيد بر فضاهای تجمع در داخل سايت با استفاده از درختان که به صورت شبکه ای کاشته می شوند تا تنه ها به جای ستون ها عمل کرده و فضايي معمارانه بسازند .
طراحی ديد و منظر مناسب به کمک گياهان بومی مقاوم در برابر خشکی و کم آبی و گياهان و بوته های کوتاه قد چند ساله .
 
 
 
    
    
 
 
با عرض سلام و خسته نباشيد خواهشمند است به پرسش های زير جهت تحقيقات يک پروژه دانشگاهی پاسخ دهيد :
- آيا شما سرپرست خانواده هستيد ؟    بلی r        خير r
- جنس : زن r       مرد : r
- تعداد افرادخانواده را با ذکر سن هر کدام بنويسيد .
 
- شغل و ميزان تحصيلات هر کدام را نيز ذکر کنيد .
 
- ميزان درآمد خانواده :
کمتر از 200 هزار تومان r       بين 200 تا 300 هزار تومان r    بيشتر از 300 هزار تومان r
- نوع واحد مسکونی : تک واحد ويلايي r              آپارتمانی r
- نوع تملک واحد مسکونی ( فعلی ) : ملکی r          استيجاری r
- مساحت کل واحد مسکونی ....................... متر مربع
- تاریخ خريد بناء ؟
- واحد مسکونی شما دارای کدام يک از تسهيلات زير می باشد ؟
آب r برق r گاز r تلفن  r پارکينگr  انباری r کولر r شوفاژ r حمام r پارکينگ r
... با ذکر نام
 
 
- از فضای داخل منزل رضايت داريد ؟ ( از نقطه نظر تفکيک فضاهای عمومی و خصوصی , نور کافی , تهويه مناسب و ... )
- از وسيله نقليه شخصی استفاده می کنيد ؟     بلی r         خير r
- اين واحد مسکونی در مقايسه با خانه قبلی شما چه مزيتی دارد ؟
 
- .... نقطه خانه شما کجاست ؟ به چه علت ؟
 
- ... شما کدام يک از مراکز خدماتی وجود دارد ؟
دبستانr راهنماييr دبيرستانr فضای سبزr مسجدr نانواييr سينما r درمانگاه r
... ذکر نام
- آيا امنيت اجتماعی در منطقه شما برقرار است ؟
 
- نحوه گذراندن اوقات فراغت خود را بنويسيد . چگونه دوست داشتيد از اين اوقات استفاده کنيد ؟
 
- رابطه شما با همسايگان چگونه است ؟ تا چه رفت و آمد داريد ؟
 
- آيا از خانه هايي که در آن زندگی می کنيد راضی هستيد ؟ مشکلات خود را از لحاظ سروصدا , اشراف , سرما و گرما و ... بنويسيد . 
 
 
 
 
بخش سوم : برنامه فيزيکی پروژه
1-3- 5 ) مبانی برنامه فيزيکی :
   با توجه به مطالعات انجام شده و براساس نيازها و خواست هايي که ساکنين مجموعه در پرسش نامه ها اظهار داشتند و در نظر گرفتن ضوابط به برنامه فيزيکی مناسبی برای طراحی مجموعه برسيم , و واولين گام در نيل به اين هدف شناخت مخاطبين مجموعه می باشد .
تعيين جمعيت هدف
نوع مخاطب
گروه سنی زيردبستان :
1- دسته ای که مادر شاغل نيست : به نطر می رسد که به فضاهای بازی در محدوده خانه خود نيازمندند .
2- دسته ای که والدين هر دو شاغلند : به غير از فضاهای باز و ارتباط جمعی با هم سن و سالان به فضاهايي برای مراقبت و نگهداری نيازمند می باشند .
گروه سنی 7 – 12 سال :
   اين گروه از مخاطبين به مدرسه می روند و به ايجاد ارتباط با يک ديگر بيشتر از گروه قبل نيازمندند .
   فضاهای نزديک به خانه جهت انجام تکليف مدرسه و يا گذراندن اوقات فراغت مطلوب می باشد .
 گروه سنی 12 – 20 سال :
   دامنه شعاع عملکرد اين گروه در اين مرحله مقياس شهری می يابد . اما می تواند فضاهايي همچون گروه قبل را دارا باشد .
 
 
 
گروه سنی 20 – 30 سال :
   اين گروه نيز به چند دسته تقسيم می شوند . قسمتی که مجرد هستند و به ادامه تحصيل پرداخته اند و يا شاغلند و بخشی که متأهل هستند . هر دو گروه به غير از فضاهای ارتباط جمعی متناسب با خود به کلاس های آموزشی و سالن های نمايشگاهی برای ايجاد فرصت های اشتغال زايي نياز دارند .
گروه سنی 30 – 50 سال :
   اين گروه بيشتر با فرزندان خود اوقات فراغتشان را می گذرانند , پس بهتر است فضاهای مربوط به بچه ها در کنار يا نزديکی فضاهای مورد نياز آن ها باشد تا بتوانند کنترل و نظارت بيشتری بر روی آن ها داشته باشند .
گروه سنی 50 سال به بالا :
   اين گروه به فضاهای آرام دلبستگی بيشتری دارند البته بهتر است بتوانند ديد به فضاهای جمعی شلوغ هم داشته باشند , همچنين به نظر می رسد فعاليت هايي برای گذراندن اوقات فراغت نيز رضايت بخش است .
- با توجه به بررسی های انجام شده 60% ساکنين بين ديپلم تا ليسانس هستند که بيانگر سطح تحصيلات نسبتاً بالای ساکنين می باشد .
- درآمد ساکنين طبق پرسش های به عمل آمده به صورت زير می باشد :
75% بين 350 تا 200 هزارتومان ؛ 3% پايين تر از 200 هزار تومان و 22% بالای 350 هزار تومان .
¤ بافت محله از لحاظ سطح سواد و درآمد تقريبا همگن می باشد .
   ميزان مالکيت و درآمد خانواده ها بيانگــر اين است که مجموعه را بيشتر قشر متوسط تشکيل می دهد .
   اکثر افراد از نبود محلی برای گذراندن اوقات فراغت خود و فرزندانشان ناراضی اند و اين طور اظهار داشتند که پارک محله تنها جايي است که می توان بدين منظور از آن استفاده کرد که در تابستان ها آنقدر شلوغ است که جای نشستن پيدا نمی شود و در زمستان ها هم به علت هوای سرد غيرقابل استفاده است .
   به طور کلی ساکنين از خدمات مجموعه راضی هستند و در مرکز محله نانوايي , آژانس , سوپر , آرايشگاه و مدرسه وجود دارد .
   همچنين اکثراً از مسايلی چون اشراف , عدم گرمايش و سرمايش , نبودن تراس های مناسب و نور کافی در آشپزخانه رنج می برند .
   اکثر آپارتمان ها دارای يک نفر به عنوان مسئول ساختمان هستند , اما برای ارتباط با سايرين در حضور مدير مسئول جلسات را برگزار می کنند .
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
ضوابط عمومی طراحی مسکن استيجاری وزارت مسکن و شهرسازی
فضای مديريت
و
خدمات مجموعه
مجتمع هــای کمتـــــر از 200 واحد مسکونی : 60 متر مربع
بهتراست در مرکز مجتمع يا نزديک ورودی باشد .
مجتمع های دارای بيشتر از 200 واحد مسکونی : 100 متر مربع
 
 
سالن چند منظوره
مجتمع هـای دارای 100 تا 200 واحد مسکونی : 100 متر مربع
اين سالن ها برای مطالعه , برگزاری کلاس های جمعی آموزشی , مراسم و اجتماعات است , که بايد دسترسی مناسب و مستقل داشته باشند و مزاحمتی برای واحدهای مسکونی ايجاد نکنند .
مجتمع های دارای بيشتر از 200 واحد مسکونی : به ازای هر واحد اضاف 5/0 متر به فضای فوق اضافه شود
پارکينگ
در صورت توافق می توان برای 30 % واحدهای مسکونی در نظر گرفت.
حتی الامکان به صورت متمرکز در فضای باز طراحی گردد .
 
واحد همسايگی
به ازاءهر70 تا100 واحد مسکونی يک فضای تجمع عمومی درنظرگرفته شودو برای کل مجموعه تا 500 واحد يک فضای باز مرکزی منظور گردد .
رعايت سلسله مراتب فضايي ضروری است و بايد جاذبه و مطلوبيت لازم برای تجمع های همسايگی را ايجاد کرد .
فضای
بازی بچه ها
حداقل 2 متر مربع به ازاء هر واحد مسکونی
از ايمنی کافی برخوردار باشد و تحت نظارت والدين قرار بگيرد .
احداث سايبان
يا پيش آمدگی
در داخل مجموعه آزاد است مشروط بر اين که ارتفاع زير آن از 70/2 متر کمتر نباشد .
 
 
 
 
درصد پيشنهادی برای مسکن حداقل ( مرکز تحقيقات و مسکن )
               متراژ واحد
فضا- درصد
33
56 - 55
76 – 74
98 – 96
فضای نشيمن اصلی
36%
6/21 %
20%
5/18%
چند منظوره
27%
6/21 %
16 %
3/12 %
چند منظوره
_
_
16 %
3/12 %
پذيرايي مهمان
_
27 %
20 %
4/15 %
آشپزخانه
9/10 %
9 %
6/8 %
2/8 %
رختکن و دوش
3/6%
7/3 %
8/2 %
2/1 %
دستشويي – مستراح
5/4 %
6/3 %
6/2 %
1/4 %
 
4/2 %
7/2 %
3/3 %
6/3 %
فضای وسايل خواب
4/2 %
4/1 %
1 %
6/1 %
ارتباطی
3/10%
9/9 %
3/9 %
2/9 %
چند منظوره
_
_
_
12 %
سرانه متر مربع
5/16
14 - 10
13 - 10
12 – 10
 
درصد پيشنهادی برای سطوح عملکردی يک واحد مسکونی
فضا
درصد
متراژ 45
متراژ 60
متراژ 80
ورودی
3 – 2 %
35/1 – 9/0 %
8/1 – 2/1 %
8/1 – 6/1 %
راهروها
15 – 10 %
75/6 – 5/4 %
9 – 6 %
12 – 8 %
ديوارها
10 %
5/4 %
6 %
8 %
آشپزخانه
12 – 10 %
4/5 – 5/4 %
2/7 – 6 %
6/9 – 8 %
سرويس دستشويي
4 – 2 %
8/1 – 9/0 %
4/2 – 2/1 %
2/3 – 6/1 %
حمام
5 – 4 %
52/2 – 8/1 %
3 – 4/2 %
4 – 2/3 %
خواب
30 - 25 %
5/13–25/11 %
18 – 15 %
24 – 20 %
نشيمن
15 %
75/6 %
9 %
12 %
غذاخوری – پذيرايي
15 %
75/6 %
9 %
12 %
جمع
93 %
85/41 %
05/49 %
8/55 %
4/65 %
4/74 %
6/86 %
ضريب اضافه
7 %
15/3 %
2/4 %
6/5 %
جمع کل
100 %
45 %
2/52 %
6/58 %
6/69 %
80 %
2/92 %
 
 
 
 
شناسنامه گردشگري و جاذبه هاي تهران امروز
نگاهي كوتاه به تهران:
شهر تهران از نظر موقعيت جغرافيايي در 51 درجه و 8 دقيقه تا 51 درجه و 37 دقيقه طول خاوري و 35 درجه و 34 دقيقه تا 35 درجه و 50 دقيقه عرض شمالي قرار گرفته است و ارتفاع آن از 1700 متر در شمال به 1200 متر در مركز و بالاخره 1100 متر در جنوب مي رسد.
تهران در پهنه اي بين دو وادي كوه و كوير و در دامنه هاي جنوبي البرز گسترده شده است. از سمت جنوب به دشت هاي هموار شهريار و ورامين و از شمال به واسطه كوهستان محصور گرديده است و كلاً مي توان اين شهر را به سه منطقه طبيعي تفكيك نمود:
1- كوهستان هاي شمالي تهران كه بلندترين قله اين كوهستان توچال با 3933 متر بر تمام فضاي شهر مشرف است.
2- دومين منطقه، دامنه هاي البرز است كه به تپه ماهورها و دره هاي اوين، دركه، نياوران، حصارك و سوهانك منتهي مي شود و همواره خيل عظيم دوستداران طبيعت را به سوي خود فرا مي خواند.
3- منطقه سوم دشتي است كه قسمت اعظم شهر تهران بر آن گسترده شده است و داراي شيب ملايمي با جهت شمالي – جنوبي است.
از نظر آب و هوايي، تهران غير از نواحي كوهستاني شمال كه اندكي مرطوب و معتدل است كلاً گرم و خشك مي باشد و حداكثر دماي ثبت شده آن 8/40 و حداقل آن 6/4 و متوسط دماي سالانه حدود 4/19 درجه سانتيگراد ثبت شده است (1380).
فصل سرما در تهران معمولاً از آذرماه شروع مي شودو بيشترين دماي سال در اواسط تابستات (مرداد ماه) شامل مي باشد. كوه هاي اطراف تهران مانع بسيار مؤثري در نفوذ توده هواهاي مختلف هستند بدين لحاظ هواي تهران آرامش و سكون بيشتري از مناطق مجاور خود دارد به عبارت ديگر واقع شدن كوهستان از سمت شمال و دشت هاي حاشيه كوير از سمت جنوب و جنوب شرقي سبب ايجاد يك جريان خفيف و آهسته هوا از دشت به كوه در طي روز و از كوه به دشت در طول شب مي گردد.
ميزان بارندگي در سطح شهر تهران عمدتاً كم بوده و به مقدار 192 ميلي متر در طي سال اندازه گيري و تعداد روزهاي يخبندان آن نيز 20 روز در سال ثبت شده است (1380).
شهر تهران به وسيله دو رودخانه اصلي كرج و جاجرود و به همراه تعدادي رودخانه هاي فصلي ديگر مشـروب مي گردد، در واقع حد طبيعي فضاي جغرافيايي تهران به واسطه اين دو رودخانه مشخص مي گردد.
رودخانه كرج پر آب ترين رود دامنه هاي جنوبي البرز است كه از باران هاي فصل سرد و ذوب برف هاي مناطق كوهستاني تأمين مي شود و در 50 كيلومتري غرب تهران از كانون آبگير خرسنگ كوه سرچشمه مي گيرد و رودخانه جاجرود از كوجههاي كلون بسته كه جزء ارتفاعات خرسنگ كوه است سرچشمه گرفته و اين دو رود مجموعاً قسمت عمده آب مصرفي تهران را تأمين مي نمايند. شهر تهران از نظر زمين لرزه جزء مناطق پر زيان محسوب مي گردد.
 
تاريخچه تهران
تهران كه امروزه پايتخت جمهوري اسلامي ايران است از سابقه شهري چندان طولاني برخوردار نمي باشد. اين شهر مدت ها يكي از روستاهاي كوچك ري بوده و برخي از جغرافي دانان از جمله ابن حوقل، اصطخري و مسعودي در تأليفات خويش آورده اند: تهران در شمال شهر ري واقع است و داراي باغ هاي فراوان و ميوه هاي متنوع مي باشد و همچنين آب و هواي خوش دارد. پس از آنكه شهر روي دو بار مورد حمه مغولان قرار گرفت اهالي آن رو به بلاد ديگر منجمله تهران نهادند.
قديمي ترين سند فارسي موجود درباره نام تهران مؤيد اين مطلب است كه تهران قبل از سده سوم هجري قمري وجود داشته استو همچنين در نوشته هاي مورخاني چون ابن اسفنديار، عمادالدين زكرياي قزويني و حمدالله مستوفي و برخي ديگر همگي معترفند كه تهران داراي محلاي بوده كه در زير زمين ساخته شده بود و اهالي آن در زير زمين بيتوته مي كردند.
اهميت و آباداني در رونق تهران از زمان سلسله صفويه آغاز گرديد. چون جد اعلاي صفويان به نام سيد حمزه در شهر ري مدفون بوده و هم به جهت وجود باغ هاي وسيع و آب گوارا و چنارهاي بلند و زيبا، سلاطين صفوي هر چند يك بار بدانجا روي مي آوردند و بدين ترتيب تهران مورد توجه پادشاهان صفوي بخصوص شاه طهماسب اول گرديد و وي دستور ساختن بارويي به دور شهر را داد كه داراي چهار دروازه و 114 برج به تعداد سوره هاي قرآن بود و راي بناي حصار شهر از دو منطقه داخل شهر خاكبرداري انجام شده كه بعدها اين دو منطقه به چاله حصار و چاله ميدان ناميده شدند. حدود تقريبي نخستين حصار شهر تهران از جنوب به خيابان مولوي و حاج ابوالفتح، از شرق به خيابان ري، از غرب به خيابان شاپور (وحدت اسلامي) و از شمال به اميركبير و سپه (امام خميني) و محوطه ارگ تهران در وسط شمالي شهر قرار داشت و خندقي نيز به دور حصار كنده شده بود و محله هاي عمده داخل حصار شامل بازار، عودلاجان، سنگلج، ارگ، چاله ميدان و چاله حصار مي شده است. محدوده داخل حصار حدود 4 كيلومتر مربع بوده و طول باروي دور آن در كتب معتبر حدود 6 هزار قدم نگاشته شده است و فضاي خارج از حصار شامل باغات و مزارع وسيعي بوده كه امروزه همگي به محدوده هاي شهري تهران مبدل گرديده اند.
بعد از استقرار سلسله صفوي در قزوين و سپس در اصفهان، تهران از رشد و گسترش بازمانده و بي توجهي شاه عباس اول به تهران نيز خود به اين مسئله افزود زيرا كه وي در سال 998 هجري قمري كه به جنگ عبدالمؤمن خان ازبك عازم بود، در تهران به سختي بيمار گرديد و ناگزير از سركوبي ه موقع ازبكان بازماند و در نتيجه ازبك ها مشهد را گرفتند، بدان جهت خاطره تلخي از تهران به دل گرفت و نسبت به توسعه و رشد آن بي توجه ماند.
در عهد آخرين پادشاهان صفوي بعضي اوقات تهران موقتي دربار گرديد و حتي شاه سليمان در آنجا قصري بنا نهاد و در زمان سلطان حسين صفوي كه مقارن با حمله افاغنه در تهران به سر مي برده برابر يورش افغانها به سختي مقاومت نموده و تلفات سنگيني را به نيروهاي اشرف افغان وارد ساخت اما سرانجام تهران سقوط نمود و افغانها نيز به جهت گرفتن انتقام شهر را خراب كردند و موجبات ويراني و قتل عام مردم اين بلاد را فراهم آوردند و بعدها پس از دفع افغانها شاه طهماسب دوم به تهران مراجعه نمود و در زمان نادرشاه افشار تهران مجدداً نام و نشاني يافت و وي فرمان داد كه مجلسي از همه علماي شيعه و سني در آنجا تشكيل شود و آنان اختلافات ديرينه خويش را كنار گذارند و موجبان اتحاد اسلام را فراهم آورند.
بعدها با انقراض افشاريان تهران در حيطه نفوذ قاجارها كه رقيب كريمخان زند بودند واقع گرديد و ظاهراً قصدش اين بوده كه تهران را پايتخت خويش كند بدان سبب كه عمارت ديواني را در آنجا بنا نهاد و به فرمان او برج و باروي شهر تعمير گرديد و ارگ سلطنتي نيز بازسازي شد.
بعد از مرگ كريمخان زند آقا محمدخان پس از منازعه سختي كه با لطفعلي خان زند داشت به كشور ما مسلط گرديد و تهران را در ابتداي قرن 13 و به سال 1204 هجري قمري پايتخت خويش قرار داد و از آن به بعد تهران دارالخلافه ناميده شد. در طول دوره قاجاريه تهران وسعت زيادي يافت و ساخت و سازهاي فراواني در آن انجام گرفت و در دوره سلطنت فتحعلي شاه محلات جديد و ساختمان هاي چندي در تهران ايجاد گرديد كه از آن جمله مسجد امام خميني (شاه)، مسجد سيد عزيزالله، مدرسه مروي، قصر قاجار، باغ نگارستان و لاله زار را مي توان نام برد. همچنين طول باروي شهر به 5/7 كيلومتر افزايش يافت و با 6 دروازه به خارج شهر مرتبط گرديد.
در زمان محمدشاه قاجار توسعه و رونق تهران همچنان ادامه يافت و دو محله يكي به نام عباس آباد و ديگري محمديه به محلات تهران افزوده گشت و اب رودخانه كرج به نام شهر كرج به تهران انتقال يافت كه اب جاري ميان بلوار كشاورز يادگار همان زمان است.
در ابتداي سلطنت ناصرالدين شاه به جهت افزايش چشمگير جمعيت ديگر فضايي براي ساخت و ساز درون حصار قديمي باقي نمانده بود بنابراين ايجاد محلات در بيرون از حصار قديمي انجام يافت كه از آن جمله قصرهاي سلطنتي، كوشك هاي اعياني، سفارتخانه ها و منازل خارجيان همگي در بيرون از حصار ساخته شد و به اهتمام مصلح بزرگ ايران، اميركبير تأسيسات چندي از جمله مدرسه دارالفنون، بازار امير، بازار كفاشها و سراي امير پديد آمد كه خود در گسترش مكاني شهر تهران بي تأثير نبوده است.
جمعيت تهران در اين دوره بالغ بر 150 هزار نفر نگاشته شده است. در همين زمان نياز به تعيين محدوده جديد شهر تهران احساس مي شده و اين كار نيازمند تهيه نقشه اي از تهران بود. بدين لحاظ در سال 1275 هجري قمري گروهي به سرپرستي اعتضادالسلطنه با همكاري موسيو كرشيش سرتيپ و معلم توپخانه و دستياري چندين نفر از شاگردان دارالفنون نقشه اي از تهران تهيه كردند و اين نقشه دارالخلافه تهران به مقياس 1:1000 بوده است و از آنجايي كه امكانات و وسايل فني در اختيار هيئت تهيه نقشه نبوده لذا فواصل با قدم و زوايا با تقريب اندازه گيري مي شده است. مع الوصف نقشه مزبور از جهت نشان دادن كل و موقعيت شهر و محله هاي داخل آن و دروازه ها در نوع خود نقشه موقتي بوده و چهره تهران قديم را كاملاً در مقابل ديدگان مجسم مي سازد.
بعد از تهيه اولين نقشه تهران مجدداً در سال 1284 هجري قمري با همكاري مهندس بوهلر فرانسوي و تعدادي مهندسان و معماران ايراني نقشه ديگري از تهران طرح ريزي شد كه در آن پيرامون شهر را به وسيله خندق ها و باروهاي جديد به شكل هشت ضلعي و با 12 دروازه محدود ساختند كه ارتباط داخل و خارج شهر از طريق اين دروازه ها صورت مي پذيرفته است. دروازه هاي مزبور به ترتيب شميران، دولت، يوسف آباد، دوشان تپه، دولاب، خراسان، باغشاه، قزوين، گمرك، حضرت عبدالعظيم، غار و خاني آباد ناميده شدند. مقارن سال 1305 هجري قمري مهندس عبدالغفار نجم الملك معلم رياضيات مدرسه دارالفنون و با دستياري عده اي از معلمان ديگر و بيسن تفر شاگردان مدرسه مزبور از شهر جديد به مقياس 1:2000 نقشه برداري كردند و محيط شهر را به ميزان 19200 متر اندازه گيري كرده و جمعيت تهران را به حدود 250 هزار نفر سرشماري نمودند. هيئت نامبرده براي تهيه نقشه 4 سال وقت صرف نمودند و بالاخره در سال 1309 نقشه تهران جديد به چاپ رسيد كه در مقايسه با نقشه هاي قبل از دقت بيشتري برخوردار بوده است.
بدون ترديد تحولات و تغييرات اساسي در تهران از سال 1300 به بعد ايجاد شده است كه به چهار دوره كاملاً متمايز تقسيم مي شود. سال 1300 تا 1320 كه در طي آن خندق ها و دروازه ها از بين رفت و شهر از چهار جهت رو به گسترش نهاد و اندكي شكل منظم و هندسي يافت. همچنين ساختمان ها و تأسيسات بانك ملي، وزارت امور خارجه، شهرباني كل كشور، ايستگاه راه آهن، دانشگاه تهران و ايستگاه فرستنده راديو تهران، باشگاه افسران و چند بيمارستان مربوط به اين دوره مي باشد.
سال هاي 1320 تا 1332 كه مصادف با جنگ جهاني دوم بوده و به دليل پيامدهاي ناشي از جنگ جهاني و مسائل و مشكلات سياسي ناشي از آن تغييرات چشمگيري در كشور حاصل نشد.
سال 1332 تا 1357 كه طي آن شهر تهران به سرعت توسعه يافت و ساختمان ها و شهرك ها و بلوارهاي جديدي احداث شد و جمعيت شهر مطابق آمار سال 1355 به 4530000 نفر بالغ گرديد.
دوره چهارم سال 1357 كه مصادف با انقلاب اسلامي، تغيير رژيم سياسي كشور و حاصل آن تغيير چشمگير در همه ابعاد جامعه اسلامي ما بوده است كه به وضوح شاهد آنيم، گسترش تهران در طي اين سال ها مربوط به عوامل چندي از جمله جنگ تحميلي و مسئله جنگ زدگان، تمركز همه امكانات آموزشي و بهداشتي، درماني و رفاهي در تهران موجبات گسترش بي رويه جمعيت در اين شهر گرديده است و دقيقاً همين امر سبب ايجاد معضلات اجتماعي و اقتصادي بيشماري را براي شهروندان تهراني در پي داشته است كه از آن جمله به اختصار مي توان آلودگي محيط زيست، ترافيك و مشكلات حمل و نقل شهري، مشاغل كاذب و بسياري مسائل اقتصادي و زيستي را برشمرد.
تهران مركز كليه وزارتخانه ها و مراكز علمي كشور مي باشد و در حال حاضر نمايندگي هاي سياسي بيش از 90 كشور جهان در تهران به فعاليت مشغولند. تهران به غير از داشتن مركزيت سياسي در كشور يكي از كانون هاي اصلي فعاليتهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مي باشد و در همين رابطه مي توان از مراكز تفريحي و فرهنگي بيشماري در تهران و اطراف آن، مانند موزه ايران باستان، كتابخانه ملي، مجموعه كاخ هاي سابق، پاركها و فضاي سبز و موارد ديدني ديگر نام برد. بر طبق آمار رسمي بيش از 739 پارك فعالدر تهـران مـوجـود است كه بيش از 285،534،12 متر مربع از سطح شهر تهران را اشغال كرده اند.
در حال حاضر بيش از 71 فرهنگسرا و خانه فرهنگ و همچنين 33 موزه در سطح شهر تهران به فعاليت مشغولند كه همه روزه تعداد كثيري را به سوي خود جلب مي كنند.
در تهران اماكن متبركه متعددي نيز وجود دارد، علاوه بر آن مساجد و تكاياي معروف و همچنين وجود 36 امامزاده در تهران و اطراف آن باعث شده تا تعداد ديگري از جمعيت چند ميليوني اين شهر را به سوي خود بكشاند. آرامگاه حضرت عبدالعظيم در شهر ري، امامزاده صالح در تجريش، امامزاده داود در شمال كن و همچنين آرامگاه حضرت امام خميني (ره) با آن فضاي ملكوتي همواره مورد توجه بسياري از بازديدكنندگان و زائرين داخلي و خارجي قرار دارد.
شهر تهران داراي جمعيتي بالغ بر 6،758،845 نفر در سال 1375 و حدود 864 كيلومتر مربع مساحت مي باشد كه از نقطه نظر تأمين نيازمنديها و اداره بهتر شهر به 22 منطقه شهرداري تقسيم شده است كه هر كدام از شهرداري هاي مناطق به مسائل و مشكلات ناحيه اي خود مي پردازند. اين شهر به واسطه داشتن شبكه مخابراتي گسترده داراي نواحي هفتگانه مي باشد و همچنين فرودگاه بين المللي مهرآباد با خارج از كشور ارتباط دارد به طوري كه در چند سال اخير افزايش خطوط به ساير نقاط جهان قابل ملاحظه بوده (خطوط جديد تهران- استكهلم و كپنهاك و ...) در ضمن فرودگان جديدالاحداث بين المللي امام خميني (7 تير) هم طبق برنامه هاي پي بيني شده در سال جاري فاز اول آن افتتاح خواهد شد.
وسعت اين فرودگاه بالغ بر 15 ميليون متر مربع مي باشد كه در 35 كيلومتري جنوب غربي تهران واقع شده و با ظرفيتي بالغ بر 5/7 ميليون مسافر در سال در نظر گرفته شده است. پايانه هاي مسافربري (ترمينال ها) شرق، غرب، آرژانتين و جنوب و همچنـين شـبكه خطوط راه آهن محورهاي ارتباطي ديگري مي باشند كه از نظر حجم مسافر و حمل و نقل كالا به كليه نقاط ايران درصد بالايي را به خود اختصاص داده و همچنين خطوط سراسري تهران- اروپا نيز از مبدأ تهران فعاليت گسترده اي دارد. قابل ذكر است كه در سال هاي اخير با احداث معابر و بزرگراه هاي كمربندي جديد الاحداث (بخصوص بزرگراه هاي نيايش، تهران- پارچين و ...) رشد چشمگيري داشته است.
يكي ديگر از طرح هاي اجرايي جهت سرعت بخشيدن به حمل و نقل درون شهري ايجاد خطوط ويژه اتوبوسراني برقي است كه در حال حاضر خط ميدان امام حسين- ترمينال شرق فعاليت دارد و خط دوم آن ميدان امام حسين را به ميدان خراسان متصل مي نمايد.
طرح ترافيك، طرح جامع ديگري مي باشد كه براي كاهش بار ترافيكي در محدوه مركزي شهر تهران از ساعت 30/6 تا 5 بعدازظهر در حال اجرا است كه حدود 33 كيلومتر مربع را پوشش مي دهد و به نظر مي رسد بهبود قابل ملاحظه اي در زمينه رفت و آمد شهروندان در محدوه مركزي حاصل گرديده است.
بهره برداري قسمتهايي از خطوط 1، 3 و 5 متروي تهران طي سال هاي 1378 تا 1381 آغاز شده و قسمتي از وظيفه جابجايي مسافران درون شهري و برون شهري (تهران- كرج) را به عهده گرفته است.
 
 
 
 
 
 
 
 
سابقه پيدايش منطقه 22 شهرداري تهران
            رشد روز افزون جمعيت و تحولات گسترده و دامنه دار اقتصادي و 000 بازتابي گسترده در تحولات كالبدي شهر تهران ايجاد نموده است ، كه يكي از پيامدهاي آن نحوة شكل گيري منطقه 22 شهرداري تهران است كه بدون ترديد بزرگترين و وسيع ترين توسعه شهري متصل به تهران مي باشد اين منطقه با مساحت 10000 هكتار ، با هدف رفع كمبودهاي خدماتي حوزة غرب تهران و نيز جابجايي بخشي از جمعيت ساكن در بافت هاي فرسوده تهران مركزي و نيز اسكان بخشي از جمعيت شهر تهران ايجاد شد.
            منطقه 22 شهرداري واقع در شمال غرب تهران در 30 سال گذشته تحت پوشش فعاليتهاي عمراني ويژه اي از جهت طرح ريزي و اجرا بوده است و از هده 1340 عمران اين منطقه مورد توجه دست اندركاران و سازندگان شهر تهران قرار داشته است مالكين اوليه اين اراضي خانواده فرمانفرمايان و فيروزگر بوده اند .
             پس از تصويب طرح جامع شهر تهران اين منطقه بنام يك شهر جديد تعريف و حوزه آن در دهه 1350 بنام شهر جديد كن به وسيله مهندسين مشاور فرمانفرمايان و همكاران طراحي شده است .
            در طول سال هاي 49 تا 58 حدود 20 درصد از اراضي اين منطقه تفكيك شد و مالكين جزئي پيدا كرد و بقيه اراضي به قطعات بزرگ ( 1000 متر مربع به بالا ) تقسيم شد . پس از پيروزي انقلاب اسلامي اراضي فرمانفرمايان و فيروزگر ملي اعلام شد و تعدادي از آنها به سازمان زمين شهري واگذار گرديد و حدود 500 هكتار از اين زمين ها توسط آيت ا000 ملاعلي كني كه از زمان قاجار مالك اين زمين ها بودند به صورت موقوفه درآمد 
            در طول جنگ تحميلي ايران و عراق به علت در دسترس بودن اراضي اين منطقه ، 25% از اراضي توسط نيروهاي مسلح جهت ساخت و ساز پادگان هاي نظامي مورد استفاده قرار گرفت و در قسمتي از اين اراضي نيز تعاوني هاي مسكن شروع به شهرك سازي كردند پس از مواجه شدن مسئولين با مشكلات شهر تهران و دستيابي به اين نتيجه كه مي توان اين منطقه از شهر را به منطقه اي مطابق با الگوهاي شهرنشيني تبديل نمود و با توجه به امكان گسترش شهر تهران در منطقه 22 كه در طرح جامع تهران نيز پيش بيني شده بود شهرداري تهران بر آن شد تا اراضي شمال غرب تهران را به محدوده خدماتي شهر تهران الحاق نمايد و بر اين اساس طي سالهاي 69-73 طرح تفصيلي اين منطقه مهندسين مشاور باوند تهيه و سپس در سال 73 گرديد كه بنا به ضرورت هاي موجود مجددا” توسط مهندسين مشاور باوند و آرمان شهر بازنگري و طرح تفصيلي جديد در شهريور ماه 78 به تصويب كميسيون ماده 5 رسيد .
            منطقه 22 آخرين اميد شهر تهران براي ايجاد الگوي مناسب و بهينه زندگي شهري است . اين منطقه كه بنابر ضوابط طرح جامع جزو گسترش پيوسته شهر است هم اكنون به جز شهرك هاي پراكنده و تأسيسات و ساختمان هاي ورزشگاه آزادي و جنگل چيتگر خالي از ساخت و ساز شهري است .
            طرح توسعه منطقه 22 با ابلاغ طرح جامع تهران ( مصوب 1370 ) به شهرداري تهران رسميت كامل يافته است و براساس سياست گذاري شوراي نظارت بر گسترش شـهر تهـران و كليات طـرح جامع ( حفظ و ساماندهي ) منطقه 22 بايد تمامي كمبودهاي خدماتي در مقياس حوزه غرب تهران را در خود جاي دهد .
مشخصات جغرافيايي و اقليمي منطقه 22 شهرداري تهران
            منطقه 22 شهرداري تهران بين طول هاي شرقي 51510 تا 204051       و عرض هاي شمالي 353216 تا 355719 در قسمت شمالي غربي شهر تهران و در پايين دست حوضه آبريز رودخانه كن و ورديج واقع شده است .
            اين منطقه در شمال با كوهستان البرز مركزي ، در شرق با حريم رودخانه كن ، در جنوب با آزاد راه تهران كرج و در غرب با محدوده جنگل هاي دست كاشت وردآورد محدود مي گردد و با مناطق 5 و 21 شهرداري تهران همجوار است به اين ترتيب مرز شمالي منطقه 22 شهرداري تهران تا منتهي اليه دامنه هاي جنوبي البرز تا ارتفاع 1800 متري توسعه يافته است .
            كوهستان البرز كه طي 30 سال اخير شهر را به سوي خود جذب نموده است مانند ديواره اي هلالي شكل فضاي جغرافيايي تهران را محصور مي كند و از ارتفاع 1800 متري به علت شيب زياد و تنگناهاي كوهستاني مانع بسيار سختي درمقابل گسترش فيزيكي شهر بوجود مي آورد . در محدودة منطقة 22 بلندترين منطقه ارتفاعي از سطح دريا در خط مستقيم حوزه آبريز شمالي در ارتفاعات البرز و در شرق روستاي كيگا با رقوم 3840 و پست ترين آن در خروجي پيكان شهر به ارتفاع 1220 متر مي باشد .
            وسعت اين منطقه با احتساب ارتفاعات حدود 54000 هكتار مي باشد كه طول و عرض حداكثر آن بطور تقريبي مساوي 26 و 17 كيلومتر است . فاصله غرب محدوده طرح تا ابتداي كرج در حدود 11 كيلومتر مي باشد .
            مسير رودخانه كن كه از شمال به جنوب جريان دارد پس از نقطه خروجي در سرتاسر حد شرقي محدوده طرح كشيده شده و پذيرنده آبهاي سطحي حوزه هاي شرقي خود كه از طريق كانالهاي انحرافي به آن متصل مي شوند نيز مي باشد . رودخانه وردآورد نيز در امتداد شمال جنوبي و به موازات رودخانه كن جريان دارد و در قسمت شمالي در غرب منطقه مياني امتداد يافته كه در پايين دست ، حد غربي محدوده طرح را تشكيل مي دهد . فاصله متوسط اين دو رودخانه از يكديگر در حدود 10 كيلومتر است .
            مقايسه سطح منطقه 22 با سطح مناقط 22 گانه تهران ( 70750 هكتار ) حاكي از تعلق 4/8 درصد از مساحت محدوده خدماتي شهر تهران به منطقه 22 و گوياي وسعت چشمگير و جايگاه مهم اين منطقه در ساختار كالبدي تهران آينده ، به ويژه در حوزه غربي آن است .
            به طور كلي باد غالب در طول سال چه در شب و چه در روز باد غربي مي باشد با توجه به قرار گيري منطقه در عرض جغرافيايي 35 درجه و 41 دقيقه زاويه تابش آفتاب در پائين ترين موقعيت سالانه 32 درجه و در بالاترين موقعيت سالانه 78 درجه مي باشد .
            ميزان كلي بارندگي سالانه در اين منطقه 281 ميليمتر در سال بوده كه بيشترين آن يعني 43 درصد در فصل زمستان و 36 درصد آن در فصل بهار مي باشد .
جهت قبله در اين منطقه 33 درجه جنوب غربي است .
اين محدوده در ناحيه دشت سر تهران و در قسمت دشت چيتگر قرار دارد و از لحاظ زمين شناسي از رسوبات غيرمتراكمي به وجود آمده كه از دامنه جنوبي كوههاي البرز حمل و ته نشين شده اند و در ضخامت رسوبات آبرفتي اين ناحيه يك سفره آب زيرزميني گسترده وجود دارد .
شيب عمومي منطقه از شمال به جنوب بوده و اراضي مورد بررسي در حريم پهنه دوم زلزله قرار دارد .
وضعيت بافت مسكوني موجود در منطقه
در حال حاضر بافت مسكوني منطقه به صورت شهرك هايي پراكنده در سطح منطقه است . بافت شهري منطقه شامل اماكن مسكوني ، صنعتي ‌، نظامي و انتظامي است . جمع سطوح ساخته شده شهركها اعم از سطوح مسكوني ، خدماتي و معابر در حدود 31/622 هكتار مي باشد .
تراكم مسكوني در شهرك هاي داخل منطقه متفاوت بوده و بين 100 تا 600 نفر در يك هكتار سطح مسكوني متغير مي باشد . در اين بين پيكان شهر و مجموعه مسكوني بعثت متراكم ترين نقاط مسكوني منطقه مي باشد و زيبا دشتك بالا و بخشي از زيبا دشتك پايين در رده بندي تراكم سكونت گاهي قرار دارند . در مقابل پايين ترين تراكم در شهرك هاي چشمه ، لاله ، و شهرك دانشگاهي صنعتي شريف مشاهده مي شود .
در مطالعه تراكم ساختماني ( نسبت سطح ساخته شده در كليه طبقات به سطح عرصه آنها ) در هر يك از شهرك هاي منطقه نيز همچون تراكم مسكوني متفاوت بوده و از دامنه تراكم ساختماني حداقل 80% شروع و تا حداكثر 140% مشاهده مي شود . بالاترين تراكم ساختماني در دهكده المپيك به ميزان 120 تا 140 درصد مشاهده مي گردد و كمترين تراكم منطقه كه در حدود 80 تا 100 درصدي مي باشد در شهرك دانشگاه صنعتي شريف ، شهرك اميركبير و بخش جنوبي و شرقي زيبا دشتك پايين قابل مشاهده است .
معرفي شهرك هاي مسكوني موجود در منطقه 22
شهرك ها و مجتمع هاي مسكوني موجود در منطقه عبارتند از :
                      ·          شهرك اميركبير در شرق منطقه
                      ·          دهكده المپيك ( شهرك دهكده المپيك ) در شرق منطقه
                      ·          شهرك جهاد در شرق منطقه
                      ·          شهرك زيبادشتك بالا در شرق منطقه
                      ·          شهرك زيبا دشتك پايين در شرق منطقه
                      ·          شهرك لاله در شرق منطقه
                      ·          شهرك راه آهن در شهرك منطقه
                      ·          شهرك هوانيروز در شرق منطقه
                      ·          شهرك پيكان شهر در جنوب منطقه
                      ·          شهرك دانشگاه صنعتي شريف واقع در غرب منطقه
                      ·          شهرك آزاد شهر
همانطور كه ديده مي شود اغلب ساخت و سازهاي صورت گرفته در بخش هاي شرقي و شمالي منطقه صورت پذيرفته است و با بررسي بافت مسكوني موجود در منطقه حداقل هفت الگوي غالب در منطقه مي توان تشخيص داد :‌
                      ·          الگوي متعارف شهرك راه آهن و شهرك اميركبير
در اين دو شهرك اكثر ساختمان هاي فرم قالبي داشته و حداكثر چهارطبقه مي باشد .
همچنين به دليل ساخت و سازهاي فردي و بدون برنامه نمايي ناهماهنگ و نامنظم دارند .
                      ·          شهرك چشمه
قالب واحدهاي مسكوني اين شهرك يك طبقه بوده و كاربري هاي صنعتي و خدماتي در سطح شهرك به شكل نسبتا” مطلوب پرداكنده شده است .
                      ·          دهكده المپيك
اين دهكده به منظور اقامت كاروان هاي ورزشي شركت كننده در بازي هاي آسيايي 1974 م ( 1353 ه . ش ) تهران بنا گرديده و از نظر بافت شهري ساختار خاص خود را دارد .
                      ·          شهرك لاله
از مشخصه هاي اين شهرك بلند مرتبه سازي و انبوه سازي قالبي است .
                      ·          پيكان شهر
ويژگي اين شهرك ميان مرتبه سازي و تا حدودي بلند مرتبه سازي است .
                      ·          شهرك دانشگاه صنعتي شريف
كم ارتفاع بودن ساختمان سازي ها و وجود فضاهاي خالي زياد در داخل شهرك از
مشخصه هاي بارز اين منطقه است .
                      ·          شهرك آزاد شهر
الگوي ساخت و ساز اين شهرك به شكل بي برنامه مي باشد و فرمي نيمه زور آبادي و حاشيه نشيني دارد .
بافت جديد در مقايسه با بافت قديم
            بافت قديم متشكل از شهرك هايي است كه طرح آنها قبل از تأسيس شهرداري منطقه در مراجع منطقه در مراجع ذيصلاح به تصويب رسيده و اجرا شده اند . اين شهرك ها به صورت مجزا از هم و درعين حال لكه هاي متمركز شكل گرفته اند .
            در اين شهرك ها خدمات محدود و به صورت محله اي ديده مي شود . خدمات ناحيه اي و منطقه اي مثل زمين هاي ورزشي ، پارك هاي بزرگ و فروشگاههاي بزرگ پيش بيني نشده و از نظر شكل ، جمعيت ، ارتباطات ، دسترسي ها ، بافت ، تكنيك ساخت و ساير مسايلي كه در طراحي شهري مطرح است با بافت هاي مجاورشان سنخيتي ندارند . چون اين شهرك ها به تدريج شكل گرفته اند هر بخش با بخش ديگر تفاوت هايي دارد اما كلا” ساختمان ها كوتاه مرتبه بوده ، از نظر فرم و حجم و نما متنوع هستند .
            برخي از اين شهرك ها كه با هدف خاصي شكل گرفته اند از طراحي مطلوبتري برخوردارند اما در كنار اين مجموعه هاي زيستي مناسب بافت هاي حاشيه اي بوجود آمده كه از نظر فرهنگي ، اجتماعي ، اقتصادي و تأمين سرانه ها وضعيت نامطلوبي دارند كه به تدريج با خدماتي كه به اين مجموعه ها ارائه مي شود در حال بهبود وضعيت مي باشند .
            در بافت جديد كه شامل اراضي بكر و بزرگ محدوده مي شود به جز موارد معدودي كه از قبل داراي طرح هاي تفكيكي مي باشند و به دليل حقوق مكتسبه برايشان مجوز ساخت صادر مي شود ، تفكيك قطعات صورت نمي گيرد و كلا” ساخت و ساز بصورت مجموعه هاي بلند مرتبه پيش بيني شده است .
            در اين بافت ها طرحها بصورت يكپارچه ديده مي شوند يعني در يك بلوك شهري طراحي مي شوند افرادي كه به اين شكل در يك بلوك شهري ساكن مي شوند عموما” از يك قشر خاص هستند و از نظر اقتصادي و اجتماعي در يك طبقه قرار مي گيرند .
            مسايل ايمني و ترافيك در اين بافت از پيش در نظر گرفته شده است . براساس طرح تفصيلي مصوب ، خدمات ردة محله ، ناحيه و منطقه در اين بافت از پيش در نظر گرفته شده است . خدمات بافت جديد در تمامي رده ها به صورت خطي و در كنار محورها شكل مي گيرد . شكل و فرم طبق تراكم هاي مصوب طرح تفصيلي و ضوابط منطقه اجرا مي شود تراكم هاي مختلف كم ( چهارطبقه ) ، متوسط ( چهار تا هشت طبقه ) و زياد ( چهار تا بيست و يك طبقه ) در منطقه در نظر گرفته شده است كه اجراي آن باعث مي شود كه در قسمت هاي مختلف منطقه از نظر ساخت و ساز شكل هاي مختلف و متنوعي با توجه به شكل و ارتفاع بوجود بيايد . به نظر مي رسد در صورت احداث مجموعه هاي زيستي با طرح هاي متنوع و مطلوب در آينده شاهد منطقه اي زيبا و جذاب هم براي شهروندان ساير مناطق و هم براي استفاده كنندگان از اين مجتمع ها باشيم . ضمن اينكه به دليل پيش بيني سرانه هاي خدماتي حتي بالاتر از استانداردهاي جهاني منطقه بتواند در سطوح مختلف و به صورت مطلوب ارائه خدمات نماي دو نقش خود را كه در طرح جامع حوزه خدماتي غرب تهران براي آن پيش بيني شده است به خوبي ايفا نمايد .
 
پتانسيل هاي توسعه منطقه
توان محيطي
                      ·          قرارگيري اراضي مورد نظر در غرب محدودة تهران بزرگ و در دامنه هاي البرز
                      ·          جريان باد غالب از غرب به شرق و عدم وجود تأسيسات مزاحم و آلوده كننده هوا بر سر راه آن
           ·     وجود فضاهاي سبز و باز در وسعت بسيار به صورت پارك جنگلي چيتگر و مراكز تحقيقات كشاورزي در جنوب مركزي ، پارك جنگلي واقع در غرب محدودة منطقه ( بين محدوده هاي قانوني تهران و كرج ) و امكان ايجاد پارك هاي جنگلي در دامنه هاي شمالي منطقه .
           ·     امكان جمع آوري آبهاي سطح حوضه هاي آبريز بالا دست و هدايت آن از طريق مسيل هاي كن ، چيتگر و وردآورد به درياچه قابل احداث در شمال پارك جنگلي چيتگر
توان كاركردي
                      ·          وسعت قابل ملاحظه و يكپارچگي اراضي مناسب براي توسعه شهري به مساحت بيش از 4400 هكتار
                      ·          امكان تامين خدمات مورد نياز حوزه غرب تهران ( با جمعيت بيش از 2 ميليون نفر ) در اراضي منطقه
                      ·          قرار گيري در حد فاصل بافت پر و نيمه پر تهران امروز و مجموعه كرج
                      ·          امكان مكان يابي مطلوب كليه فضاهاي متشكله بافت شهري براساس موازين و معيارهاي امروزي
           ·     همجواري با صنايع و واحدهاي توليدي واقع در جنوب آزاد راه تهران كرج ( منطقه 21 در حال ساماي يابي ) به مثابه منبع اشتغال و فعاليت .
توان تحركاتي و ارتباطي
                      ·          وجود سه محور تحركات فراشهري شامل آزاد راه ، جاده مخصوص و جاده قديم تهران كرج
                      ·          خط مترو تهران كرج
           ·     بزرگراه هاي امتداد 76 متري شمال عباس آباد ، امتداد رسالت ، امتداد كمربندي اول تهران به مثابه محورهاي ارتباطي منطقه و ساير مناطق تهران بزرگ .
توان حقوق و اجرايي
           ·     مالكيت عمومي ( دولتي و سازمان هاي وابسته )‌در بخش عمده اي از اراضي منطقه كه امكان تحقق يك طرح ويژه و يكپارچه را فراهم مي سازد .
                      ·          مالكيت تعاوني در بخش قابل ملاحظه اي از اراضي منطقه
           ·     امكان جابجايي واحدهاي نظامي و انتظامي مستقر در نزديك به 1250 هكتار از
اراضي منطقه .
           ·     تمايل شهرداري تهران به هدايت و كنترل تحولات كالبدي منطقه به منظور جلوگيري از تبديل اين اراضي پرتوان به بافت هاي توسعه يافته بدون در نظر گرفتن الگوي توسعه .
 
 
وضعيت اقليم و هواشناسي منطقه
            سيماي اقليمي منطقه و پديده هاي هواشناسي آن ، تابع طيف ارتفاعي گسترده و شكل پذيرفته از چهره جغرافيايي آن است . علاوه بر اين ، وجود دو رودكن و وردآورد و واقع شده منطقه 22 در كوهپايه هاي البرز جنوبي ، امتيازي بر وضعيت اقليم منطقه نسبت به مناطق ديگر شهرداري تهران است ، به اين مفهوم كه وجود باران در اين منطقه نسبت به مناطق ديگر كمي بيشتر و كاهش آلودگي هوا به دليل واقع شدن در معرض باد غالب غرب تهران ، مزاياي اين منطقه مي باشد .
            مجموعا” منطقه مزبور جزو مناطق نيمه خشك مي باشد و داراي بافت اجتماعي كارمندي و اداري است كه بيشتر خانه هاي سازمان هاي مختلف در منطقه مزبور در حال ساخت مي باشد . به همين جهت منطقه مزبور جمعيت زيادي ندارد و در حال حاضر بيش از 150 هزار نفر در منطقه سكني ندارند و ليكن در آينده تقريبا” 900 هزار نفر در منطقه ساكن خواهند شد . با توجه به كمبود آب در شهر تهران و ضرورت جلوگيري از آلودگي منابع آب اين شهر تصفيه فاضلاب اين منطقه از اهيمت بسزايي برخوردار است .
            بررسي اقليم و هواشناسي در مطالعاتي كه با هدف بهره وري پايدار از پروژه مي باشد اهميت بسزايي دارد . مطالعات ارزيابي منطقه در ارتباط با آلودگي ها و انتخاب مكان مناسب بدون استفاده از اطلاعات هواشناسي منطقه به نتيجه مطلوبي نخواهد رسيد .
            استفاده درست از داده هاي هواشناسي و اقليم مي تواند در جلوگيري از صدمات و خسارات ناشي از حوادث زيانبار مانند پخش آلودگي ها در جهت باد و يا اثرات آلودگي ها بر آبهاي زيرزميني منطقه بر حسب نوع خاك و شيب زمين مؤثر واقع شود .
            با ارزيابي درست و انتخاب مناسب مكان سيستم تصفيه فاضلاب و با مطالعه شرايط اقليمي و موقعيت جغرافيايي منطقه مي توان به هدف توسعه پايدار رسيد .
توپوگرافي منطقه
            منطقه 22 به لحاظ وضعيت توپوگرافي در حاشيه جنوبي البرز مركزي واقع شده است . در طول دوران سوم ، اين منطقه به شدت تحت تأثير فازهاي متوالي كوهزايي آلپي قرار داشته است . به طور كلي سازندهاي زمين شناسي منطقه 22 شهرداري تهران بيشتر مربوط به دوران ائوسن بوده ولي مي توان توده هاي نفوذي سينوگابرو تا مونزوديوريتي را كه احتمالا” مربوط به اوليگوميوسن مي باشد را ملاحظه كرد . جوان ترين سازند موجود در منطقه ، نهشته هاي كواترنري مي باشد .
            عناصر ساختاري حوضة آبخيز منطقه 22 شهرداري تهران در واقع عناصر ساختاري البرز هستند كه بعد از 410 ميليون سال ، اسكلت اوليه البرز از درياهاي پايان دوران سوم خارج شده و در طول دوران سوم به تدريج تحت تأثير حركات زمين ساخت بر ارتفاع و حجم آن افزوده شده است .
            بخش البرز مركزي عريض ترين و مرتفع ترين ناحيه كوهستاني منطقه 22 شهرداري تهران محسوب مي گردد . ساختار ژئومرفولوژيكي منطقه 22 شهرداري تهران را مي توان به 3 بخش ، كوهستاني ، تپه ماهوري و دشتي تقسيم بندي كرد .
            بطور كلي از لحاظ توپوگرافي منطقه مورد مطالعه از نظر پستي و بلند به سه بخش قابل تقسيم است:
           ·     منطقه كوهستاني :‌ اين منطقه شامل حوزه آبگير محدوده طرح در دامنه جنوبي سلسله جبال البرز مركزي است و حدود 290 كيلومتر مربع از وسعت طرح را فرا مي گيرد .
           ·     منطقه كوهپايه اي : تپه ماهورهاي پاي دامنه محدوده طرح به صورت نوار باريكي از شرق به غرب درياي ارتفاعات شمالي قرار دارد بجز نوار فوق الذكر و به فاصله 4/4 تا 3/2 كيلومتري از ارتفاعات و تپه ماهورهاي پاي دامنه اي ،‌2 تپه ( بيرون زدگي ) نيز به نام تپه هاي پارك چيتگر ، در قسمت سردشت منطقه وجود دارد وسعت اين دو تپه حدود 703 هكتار مي باشد .
           ·     منطقه دشتي : قسمت اعظم محدوده طرح را كه در جنوب ناحيه كوهستاني و تپه ماهوري قرار داشته بصورت پنه نسبتا” همواري است كه قسمتي از دشت وسيع تهران كرج واقع شده است .
مطالعات حمل و نقل و ترافيك منطقه 22 شهرداري تهران
            منطقه 22 از مناطق جديدالاحداث شهرداري تهران و بعنوان آخرين فرصت توسعه پايدار شهري مطرح مي باشد . بنابراين احداث شبكه معابر استاندارد به منظور ايجاد شهر روان و سالم از اهداف اساسي منطقه و شهرداري تهران مي باشد . براساس طرح تفصيلي مصوب جهت شكل گيري كامل منطقه حدودا” نياز به احداث 470 كيلومتر شبكه معابر كه حدود 100 كيلومتر آن معابري با عرض بيش از 45 متر خواهد بود كه از جمله مي توان به آزادراه هاي آزادگان و همت و بزرگراه رسالت اشاره نمود .
بنابراين پيش بيني مي شود كه شبكه معابر بزرگراهي اين منطقه نقش بسزايي در جابجايي بار ترافيكي شهر تهران بخصوص در تبديل سفرها از حالت درون شهري به برون شهري و بالعكس خواهد داشت .
همچنين ايجاد ناوگان حمل و نقل عمومي سالم و ارتباط مناسب بين كاربري هاي
حمل و نقل و 5 ايستگاه مترو واقع در محدوده جنوبي اين منطقه نيز از برنامه هاي مهم اين منطقه مي باشد كه جهت نيل به اين مسئوليت خطير و اهداف اشاره شده ، نسبت به عقد قرارداد و مطالعات حمل ونقل و ترافيك منطقه 22 ، با اعتبار يك ميليارد ريال با معاونت پژوهشي دانشگاه علم و صنعت ايران از اواخر سال 1380 اقدام گرديده است تا شكل گيري و استخوان بندي شبكه معابر منطقه براساس اصول فني و علمي مطابق با استانداردها انجام گيرد .
 
 
 
 
 
شرح خدمات
مرحله اول :‌
1- تعيين منطقه مورد مطالعه ( منطقه 22 )‌ ‌:‌
قبل از تهيه آمار و اطلاعات و بررسي وضع موجود ، ضروري است كه حدود جغرافيايي منطقه مورد مطالعه دقيقا” روي نقشه مشخص گردد . اين منطقه شامل خود منطقه 22 و نقاط جمعيتي در اطراف آن تا شعاع قابل قبول جهت مطالعه مي باشد ( طرح تفصيلي ، محدوده استحفاظي و محدوده 25 ساله ) .
2- حوزه بندي ( منطقه 22 )‌ :‌
اين كار براساس اصول منطقه بندي به مناطق توليد و جذب سفر با توجه به نواحي و
محله ها تقسيم شده و روي نقشه مشخص خواهد گرديد .
3- جمع آوري اطلاعات ( تشكيل پايگاه اطلاعات براساس وضع موجود و آتي :
                    ü        بررسي و جمع آوري اطلاعات انجام شده در خصوص وضعيت ترافيك و حمل و نقل منطقه
                    ü        بررسي و نقد مطالعات قبلي
          ü    جمع آوري آمار و اطلاعات موجود ( جمعيت ، اشتغال و 000 ) و مشخصه هاي اقتصادي و اجتماعي و حمل و نقل در منطقه 22 و حوزه تضمين شده .
          ü    مطالعه در خصوص كاربري هاي منطقه ، ازجمله كاربري هاي خاص در وضع موجود و آينده طبق طرح تفصيلي .
                    ü        بررسي و مطالعه كليه عوامل تأثير گذار بر مسائل حمل و نقل و ترافيك منطقه 22
                    ü        بررسي و تبادل و هماهنگي اين اطلاعات با ساير مطالعات در دست انجام مشاورين منطقه .
                    ü        بررسي طرح جامع حمل و نقل تهران در ارتباط با منطقه 22
          ü    بررسي و جمع آوري آمار و اطلاعات موجود در زمينه جابجايي مسافر و كالا در حوزه مطالعاتي جهت شناخت كمبودهاي آماري ( وضع موجود و وضع آتي براساس طرح تفصيلي منطقه ) .
          ü    بررسي ( امكان سنجي ) شبكه دوچرخه سواري در سطح منطقه در دو حالت شامل : همجوار شبكه معابر و خارج از شبكه معابر و خارج از شبكه معابر
                    ü        بررسي پاركينگ حاشيه اي و غير حاشيه اي منطقه بر اساس طرح تفصيلي
                    ü        بررسي طرح جامع منطقه
          ü    بررسي طرح هاي شهرداري منطقه در زمينه مسائل ترافيك و حمل و نقل شهري و حضور در كميسيون هاي پروفيل ها ( هماهنگي با كميسيون پروفيل ها ، طراحي شهري و زيرساخت ها ) .
          ü    مطالعه طرح هاي در دست اجرا و آينده منطقه 22 ، ( هماهنگي با كميسيون پروفيل ها ، طراحي شهري و زيرساخت ها . )
                    ü        بررسي و اطلاع از سياست كلي شهرداري منطقه با مسائل حمل و نقل
                    ü        بررس مطالعات انجام شده توسط راه آهن شهري يا هر ارگان ديگري براي محدوده منطقه 22
                    ü        ( هماهنگي با شركت مترو شركت واحد )‌
          ü    بررسي مطالعات شبكه معابر در قالب مطالعات طرح تفصيلي مصوب ( ارزيابي عملكرد معابر ، بررسي سلسله مراتب ، بررسي اتصالات شبكه معابر ، بررسي تخصيص فضاها در معابر ، مقاطع عرضي معابر ، تعيين گذرهاي غير همسطح سواره ، دوچرخه و عابر پياده ) .
                    ü        بررسي نحوه ارتباطات ترافيك عبوري با ترافيك محلي ( منطقه اي و خارج منطقه اي )
                    ü        بررسي وجمع آوري اطلاعات مرتبط با حجم ترافيك عبوري (منطقه اي وغيرمنطقه اي )
          ü    بررسي و جمع آوري آمار و حجم ترافيك معابر ، تقاطع ها و ميادين ( چراغدار و بدون چراغ ) در ساعات اوج و غير اوج ترافيك .
          ü    امكان سنجي جهت استفاده از سيستم هاي نوين حمل ونقل عمومي در منطقه به عنوان نمونه در محور آزادگان دور درياچه و محور چهار باغ )‌
          ü    بررسي كاربري هاي حمل و نقل جهت تعيين پايانه ها ( توقف گاه ، پارك سوار و 000) براساس طرح تفصيلي .
          ü    بررسي و جمع آوري اطلاعات در خصوص مسيرهاي زهكش ، كانال ها و مسيل ها از مشاورين منطقه جهت تعيين تيپ كانالها و هدايت آنها به درياچه
          ü    بررسي كاربري هاي خدمات عمومي و تجهيزات شهري جهت تعيين جايگاه هاي
پمپ بنزين
                    ü        بررسي و جمع آوري آمار تصادفات
                    ü        بررسي و ارزيابي سيستم روشنايي معابر و تقاطع ها .
                    ü        بررسي و ارزيابي طرح هاي هندسي تقاطع ها ، ميادين و معابر
                    ü        تهيه پايگاه اطلاعاتي در محيط نرم افزاري مناسب
مرحله دوم :
            به دليل اينكه شبكه معابر شهرداري منطقه 22 شكل كامل نيافته است بنابراين انجام آمارگيري مبداء و مقصد امكان پذير نيست و از آمارگيري طرح جامع تهران و براساس توليد و جذب كاربري هاي منطقه با استفاده از طرح تفصيلي مصوب استفاده خواهد شد .
بديهي است آمارهاي موجود بايد براي سال شروع كار تعديل شود و از اين آمار موارد زير استخراج خواهد شد :
                      ·          تعيين چگونگي انجام سفرهاي روزانه شهري
                      ·          ضريب و ميزان روزانه سفر
                      ·          ضريب و ميزان جذب سفر .
                      ·          تهيه اطلاعات مربوط به سفر ( سفرهاي مربوط به كار ، آموزشي ، تفريحي و 000)
                      ·          تعيين حجم ترافيك در معابر شرياني و بزرگراه ها .
                      ·          تعيين چگونگي تفكيك سفر بين انواع سيستم هاي حمل و نقل در وضع موجود
                      ·          تعيين ظرفيت پايانه ها و ايستگاه هاي مترو
           ·     استفاده مناسب و بهينه از حمل و نقل عمومي براي كاهش آلودگي هاي زيست محيطي و جلوگيري از تراكم هاي زياد و ايجاد طرح هاي اولويت دار براي اين سيستم .
                      ·          ضريب و ميزان توليد و جذب و سفر كاربري ها هاي خاص در وضع موجود و آينده ( طبق طرح تفصيلي منطقه)
مرحله سوم : ( تجزيه و تحليل )‌
                      ·          تهيه چهارچوب مدل توليد و جذب سفر .
           ·     برآورد مقادير و توليد و جذب سفر درمقاطع كوتاه ، ميان و بلندمدت . ( 5 و 10
و 15 سال )
                      ·          تهيه وچارچوب و برآورد مقاديرونحوه توزيع سفرها ( Trip Distriubution  )
                      ·          تهيه چارچوب و پرداخت وسيله نقليه در سيستم حمل و نقل
                      ·          تهيه چارچوب و پرداخت تخصيص سفر .
           ·     ارزيابي سطوح سواره رو جهت تعيين سطح مربوط به آن ( جهت تعيين مقاطع
پياده روها در شبكه معابر ) .
                      ·          ارزيابي عملكرد حمل و نقل همگاني .
                      ·          ارزيابي پاركينگ هاي حاشيه اي و غير حاشيه اي .
                      ·          ارزيابي و تحويل تكنولوژي هاي نوين حمل و نقل عمومي (‌ قطارهاي سبك شهري و 000 )
                      ·          سنجش تأثير ترافيك كاربري هاي خاص در شبكه معابر در وضع موجود و آينده براساس طرح تفصيلي .
مرحله چهارم : ( نتايج )‌
           ·     پيش بيني سفرهاي روزانه در محدوده شهرداري منطقه 22 در دوره كوتاه مدت 
ميان مدت ، بلند مدت ( 5 و 10 و 15 سال )
                      ·          تعيين سلسله مراتب خيابان ها و اوليت بندي و مشخص كردن آنها بر روي نقشه شبكه
                      ·          تعيين تقاطع هاي همسطح و غير مسطح ممتد از مطالعات بر روي نقشه شبكه .
                      ·          تعيين شيب بندي طولي خيابان ها و تيغ بندي عرضي معابر با هماهنگي ساير مهندسين مشاور منطقه .
           ·     پيش بيني و برآورد ظرفيت خطوط و مسيرهاي اتوبوسراني ، اتوبوس و تاكسي هاي خطي و مسافرت در دوره هاي كوتاه مدت ، ميان مدت و بلند مدت ( 10 و 5 و 15 سال )‌.
           ·     تعيين محل ايستگاه اتوبوسراني ، كرايه ،‌ تاكسي ، قطار سبك در سطح شبكه
( ارائه تيپ هاي مشخص )‌
           ·     تعيين مسيرهاي عبور عابرين پياده ( پياده روها ) به صورت پيوسته و يكپارچه تسهيلات لازم براي معلولين ، مناسب سازي معابر و مشخص نمودن گذرهاي همسطح ( زيرگذر عابر پياده ) در سطح شبكه معابر منطقه ( ارائه تيپ هاي مشخص ) .
           ·     تعيين مسيرهاي مناسب و ايمن عبور دوچرخه مطابق با ضوابط احداث شبكه دوچرخه سواري با توجه به وضعيت توپوگرافي منطقه .
                      ·          ارائه نقشه شبكه دوچرخه سواري همجوار شبكه معابر
                      ·          ارائه نقش دوچرخه سواري خارج از شبكه معابر ( شبكه مستقيم )‌.
           ·     ارائه نقش شبكه دوچرخه سواري اشاره شده به صورت تيپ هاي مشخص داراي مقاطع عرضي ، گذرهاي همسطح و غير همسطح تقاطع ها و جداكننده هاي استاندارد و ايمن ( ارائه تيپ هاي مشخص ) .
                      ·          ارائه تيپ جداكننده هاي شبكه دوچرخه سواري با ساير فضاها .
                      ·          ارائه تيپ تقاطع هايي كه داراي مسيرهاي دوچرخه سواري مي باشد .
           ·     تعيين كريدور و ايـستگاه هاي قطار شهري و نشان دادن آنها بر روي نقشه شبكه و برآورد هزينه هاي ريالي آن به صورت گزينه هاي مختلف ( با هماهنگي شركت مترو )‌.
           ·     تعيين ظرفيت موجود خيابان هاي اصلي و ظرفيت مورد نياز آنها با توجه به طرح تفصيلي مصوب براي بار عبوري و بار محلي .
           ·     تعيين و پيشنهاد اصلاح معابر و اولويت ايجاد معابر مورد نياز براساس طرح تفصيلي ( ارائه گزينه هاي پيشنهادي با هماهنگي منطقه ) .
                      ·          تهيه گزينه هاي اصلاحات مورد نياز جهات عبوري در شبكه شرياني و جمع كننده
           ·     تهيه و نقشه جزئيات خط كشي ، تابلو گـذاري و سـاير تجهيزات ترافيك از شبكه معابر منطقه ( وضع موجود و آتي ) .
           ·     پيش بيني پايانه هاي حمل و نقل شامل پايانه مسافر ،‌ بار ، مسافرين بين شهري تبديل وسيله باري كاميون به وانت ، پاركينگ هاي طبقاتي ، پايانه هاي تبديل سفر براي تعويض سفر از اتومبيل و يا دوچرخه به اتوبوس و يا ايستگاه مترو در سطح شبكه معابر منطقه (‌ ارائه تيپ هاي مشخص ) .
                      ·          تعيين ظرفيت پايانه هاي اشاره شده در بند 14
                      ·          ارائه محل هاي احداث جايگاه پمپ بنزين
                      ·          تعيين مكان هاي تصادف خيز منطقه و ارائه راهكارهاي مهندسي و مناسب در وضع موجود و آينده .
                      ·          ارائه راهكارهاي مناسب در جهت تامين سيستم روشنايي شبكه ( معابر ، تقاطع و ميدان )
           ·     ارائه طرح حل هاي اجرايي و مديريتي در جهت بهسازي شبكه تردد منطقه
( معابر ، تقاطع و ميدان ) .
           ·     ارائه طرح هاي مناسب ناشي از اثرات نامطلوب كاربري هاي خاص در شبكه تردد منطقه و برآورد ريالي طرح ها در وضع موجود و آينده براساس طرح تفصيلي منطقه
                      ·          ارائه راهكارهاي مناسب براي پروژه هاي موردي اعلامي از طرف منطقه
                      ·          ارائه گزينه هاي مختلف در راستاي احداث شهر سالم و روان .
                      ·          ارائه نتايج مطالعات و طرح ها به صورت مكانيزه و در محيط نرم افزاري مناسب (2 EMM-GIS/ و 000 )
                      ·          حضور كارشناسان آن دانشگاه در كميسيون هاي پنجگانه منطقه علي الخصوص كميسيون پروفيل ها
ويژگي هاي مثبت زيست محيطي
            قرارگيري منطقه در دامنه ارتفاعات جنوبي البرز ، امكان برخورداري منطقه از ديد مناسب به كوه بالادست و نيز استفاده از آب و هواي كوهستاني را فراهم آورده است .
وجود فضاي وسيع جنگل كاري در جنوب منطقه و مشرف به آن ، منظري مناسب و زيبا را پديد آورده است و نيز مكان تفريحي مناسبي در منطقه محسوب مي شود .
قرارگيري منطقه در غرب تهران با توجه به جريان باد غالب كه از سمت غرب به شرق جريان دارد ، امكان استفاده از هواي تميز و پاكيزه را در تمامي اوقات سال در منطقه به وجود آورده است .
شيب و توپوگرافي مناسب در منطقه ، امكان استفاده از سطوح وسيعي از منطقه را جهت ساخت و ساز به وجود آورده و تنوع خطوط شيب به خصوص در بدنه هاي شمالي ، ايجاد مناظر و پرسپكتيوهاي متنوعي را در مجموعه امكان پذير ساخته است .
پتانسيل هاي اكولوژيكي منطقه
                      ·          از لحاظ تفرج گسترده منطقه 22 ، داراي توان 1 است .
           ·     منطقه از لحاظ تفرج متمركز توان 1 و 2 را دارد . بنابراين كلا” منطقه بعنوان يك سرزمين تفرجگاهي مي تواند مد نظر قرار گيرد .
           ·     از نظر توسعه شهري ، روستايي و صنعتي ، به غير از تپه ماهورهاي چيتگر و تپه هاي غرب منطقه با شيب 30 8 درصد كه توان 3 توسعه شهري را دارند ، كل منطقه 22 توان دو را دارد . قابل توجه اينكه در نقاطي كه گسل عبور مي كند حفظ حريم گسل و عدم ساخت و ساز شش طبقه به بالا ( برج ) در نقاط مشـخص شده بوسـيله خطـوط قرمز تاكـيد مي گردد . ضمن اينكه هـمواره مي بايستي توجه نمود كه رعايت اصول ساخت و ساز مقاوم در برابر زلزله طبق آئين نامه هاي مصوب براي ساخت هاي يك تا شش طبقه لازم و ضروري است . در بعـضي مـراتع مسأله شيب مي تواند عامل محدود كننده اين توان باشد .
           ·     توان منطقه از نظر كشاورزي ، مرتعداري ، زنبور داري 000 كلا” توان 5 را داراست . اين توان بيشتر به دليل نوع خاك ، محدوديت آب و ميزان بارندگي كمتر از 400 ميلي متر مي باشد . تنها در ناحيه 3 بدليل وضعيت خاص ناحيه ، عميق بودن خاك ، وجود منابع آبي كه مجموعا” باعث ايجاد پتانسيل بالايي براي مرتع داري و كشاورزي مي شوند توان 4 را دارد . در اين مورد محدوديت كشاورزي ديمي به لحاظ بارندگي كمتر از 400 ميلي متر مي بايستي مد نظر قرار گيرد
           ·     از لحاظ كاربري جنگل داري منطقه 22 ، داراي توان 4 مي باشد . اين توان بدين لحاظ است كه تا طبقه سوم جنگل داري تجارتي است كه منطقه فاقد آن باشد .
           ·     موضوع كاربري آبزي پروري نيز مد نظر قرار گرفته و بخش هايي از منطقه با انجام تمهيداتي از لحاظ فراهم كردن بستر مناسب افق زيرين كه غير قابل نفوذ شود . همچنين دسترسي به منابع آب به جهت وضعيت خاص توپوگرافي مي تواند به اين كاربري اختصاص يابد .
           ·     در اراضي پس رودخانه اي بايست حفظ و توسعه فضاي سبز آن انجام گيرد . اين اراضي در حاشيه رودخانه كن قرار گرفته است .
           ·     منطقه 22 بدليل جوان بودن خاك ها ، وجود سنگريزه و نوع سنگ مادر كه بيشتر توف مي باشد وضعيت مناسبي از نظر زهكشي و نفوذ پذيري داراست و به غير از تپه هاي چيتگر كه سنگ هاي كنگلومرايي مارني 000 دارد و داراي آهك مي باشد بقيه نقاط فاقد شوري و قليائيت ، آهك ، گچ و يا به مقدار كم مي باشد .
           ·     وجود گسل شمال در شمال منطقه 22 و دو خـط گـسل در شمال و جـنوب پارك چيتگر نيز مي بايستي مورد توجه قرار گيرد .
 
هيدرولوژي منطقه 22
            منطقه 22 شهرداري تهران در شمال غرب تهران واقع گرديده است و از نظر تقسيم بندي حوزه هاي آبريز ايران زيرحوزه اي از آبريز مركزي مي باشد . و در شمال غرب اين حوزه قرار گرفته است .
عمده ترين رودخانه هاي محدوده طرح كه از ارتفاعات جنوبي كوههاي البرز سرچشمه مي گيرند ، عبارتند از :‌
رودخانه كن از راههاي امامزاده داوود ، رندان ،‌ تالون و كركو در رشته كوههاي البرز جنوبي سرچشمه گرفته و بعد از ورود به دشت تهران در جهت جنوب شرقي تقريبا” از وسط دشت تهران كرج گذشته و پس از پيمودن دره دو تويه به غربي ترين شاخه جاجرود پيوسته و پس از الحاق به رودخانه كرج در نهايت به درياچه نمك منتهي مي شود رودخانه وردآورد نيز به شاخه شرقي رودخانه كرج پيوسته و در نهايت به درياچه نمك منتهي مي گردد .
منطقه مورد مطالعه به سه حوزه اصلي كن ، ورودآورد و مياني تقسيم مي شود .
حوزه آبريز كن از شمال به گردنه سرلت از غرب به كوه چال ناجي ، ليچه ، پهن حصار و از شرق به كوههاي تپه سلام ، بند عيش و نمرو و از جنوب به كوهـپايه هاي مشرف به منـطقه مـسكوني محـدود مي گردد .
حوزه آبريز رودخانه كن تا محل ايستگاه هيدرومتري سولقان 6/199 كيلومتر مربع مساحت دارد . بلندترين ارتفاع حوزه 3840 متر در قسمت شرقي و كمترين آن 1480 متر در محل ورود به دشت تهران ـ كرج مي باشد . ارتفاع متوسط حوزه 2440 متر است . با توجه به اين مقدار مشخص است كه حوزه داراي توپوگرافي شديد مي باشد ولي عدم اختلاف ارتفاع مربوط به ارتفاع 50% مساحت و ارتفاع متوسط وزني نشاني از يكنواختي و نظم شيب دارد . شيب متوسط حوزه 53% محاسبه شده است . مقدار آبدهي متوسط سالانه رودخانه كن بر اساس آمار 25 ساله معادل 2/2 مترمكعب در ثانيه و يا 4/69 ميليون متر مكعب در سال محاسبه شده است . دبي سالانه رودخانه كن بين حداكثر 69/4 متر مكعب در ثانيه معادل 9/147 ميليون متر مكعب در سال تا حداقل 98/0 متر مكعب در ثانيه معادل 9/30 ميليون متر مكعب در سال متغيير بوده است .
مقادير متوسط نشان مي دهد ماه فروردين پر آب ترين و شهريور كم آب ترين ماههاي سال براي آبدهي رودخانه مي باشد . ميانگين 25 ساله دبي آنها به ترتيب 09/9 متر مكعب در ثانيه معادل 24 ميليون متر مكعب در ماه و 2/0 مترمكعب در ثانيه معادل 520/0 ميليون متر مكعب در ماه مي باشد .
رژيم رودخانه برفي باراني و تغييرات ناچيز دبي در ماه هاي آبان لغايت بهمن
( فصل زمستان و زمان ريزش برف )‌ رژيم برفي و اسفند لغايت ارديبهشت ماههاي ذوب برف است . با بررسي دبي روزانه و ساليانه رودخانه براي پي بردن به ميزان آبدهي رودخانه در دوره هاي خشك و متوسط و مرطوب دبي روزانه سال پر آب ( 51-50 ) متوسط ( 55-54 ) و كم آب ( 61-60 ) را در نظر مي گيريم .
بررسي دوره هاي تداوم در سال متوسط نشان مي دهد كه بيش از 2 ماه آبدهي رودخانه بيش از متوسط آبدهي رودخانه بوده و مي توان حداقل سه متر مكعب از آن را مورد استفاده قرار داد . اين دو ماه بيشتر در ماه هاي اسفند تا ارديبهشت اتفاق مي افتد در اين ماهها استفاده از آب رودخانه به حداقل مي رسد و مازاد آن بدون استفاده از دشت خارج مي شود .
لذا مي توان از اين جريان به راحتي استفاده نمود . حتي در دوره هاي خشك نيز در دو ماه زمستان و بهار ميزان آبدهي بيش از 2 متر مكعب در ثانيه است . حجم جريان رودخانه در اين ماده نزديك به 16 ميليون متر مكعب مي باشد كه به راحتي مي توان از آن يا در تغذيه مصنوعي سفره آب زيرزميني و يا براي شراب بعد از تصفيه استفاده نمود .
همچنين زير حوزه BA ( باغ اناري ) و زير حوزه DAN ( شهرك دانشگاه ) در شمال منطقه 22 شهرداري تهران فصلي هستند كه در دشت جريان دارند . و در واقع شهرك هاي مختلفي از جمله دهكده المپيك ، شهرك دژباني ، شهرك راه آهن ، شهرك چشمه و شهرداري منطقه 22 تهران را پوشش مي دهند و نيز زير حوزه DAN كه شهرك دانشگاه را تحت پوشش خود قرار داده شامل 15 ميكرو حوزه
مي باشد .
 
هيدروژئولوژي
            استفاده از منابع آبهاي زيرزميني نسبت به منابع آبهاي سطح به علت پايداري و تداوم بهره برداري و سرمايه گذاري كمتر ، داراي اهميت و ارجحيت بيشتري است ، خصوصا” در مناطق خشك و نيمه خشك ، اين برتري نمايان تر مي شود و به همين علل در برخي مناطق بهره برداري از سفره آبهاي زيرزميني آنقدر توسعه و گسترش مي يابد كه آبخوان رو به كاستي گذارده و مورد تهديد خشك شدن قرار مي گيرد و چون برداشت آب با سرعت بسيار بيشتر از جايگزيني انجام مي پذيرد ، لذا آبخوان تخليه شده نياز به مدت زماني بس طولاني جهت تكميل و تغذيه داشته كه در اين حالت سرمايه گذاري در بهره وري كوتاه مدت از آبهاي زيرزميني توجيه اقتصادي ندارد و لذا با محاسبات دقيق بايد پتانسيل آبخوان سنجيده شده و تعادل تغذيه و تخليه را مراعات نمود .
در محدوده منطقه 22 شهرداري تهران واقع در غرب تهران منبع تغذيه مخازن آبهاي زيرزميني ، ريزش هاي جوي است كه در ارتفاعات جنوب البرز مركزي و بر سطح دشت مي بارد .
ارتفاعات البرز مركزي قسمت شمالي محدوده طرح را شامل مي گردد كه نزولات جوي اين نواحي به طرف جنوب جاري و به دشت بين تهران ـ كرج وارد مي شود .
ناحيه كوهستاني فوق بيشتر از سنگهاي توفي و آتشفشاني و آذر آواري تشكيل گرديده كه عمدتا” غير قابل نفوذ بوده و به واسطه دانه ريز بودن رخساره ها ، فرسايش پذيري آنها نسبتا” زياد است .
ساختار اين ارتفاعات متاثر از تكنونيك جديد آلپي بوده كه پيامد آن در هم ريختگي و چين خوردگي هاي متعدد و شكستگي و خردشدگي هاي فراوانيست كه درزه ها و شكاف هاي زيادي در طبقات بوجود آورده است .
ريزش هاي جوي در منطقه كوهستاني اكثرا” بصورت روانابهاي سطحي جريان يافته و مقدار كمي از اين آبها بصورت جريانهاي Subsurface در زير رسوبات نازك و فرسايشي و تخريبي و نيز در درزه و شكاف هاي طبقات جريان مي يابد .
از محدوده كوهپايه هاي البرز تا حدود اتوبان تهران كرج بر اثر پيامدهاي تكنونيكي سنگ كف بالا و چين خوردگي هاي در آن بروز كرده كه تپه هايي در فاصله 23 ـ كيلومتري از ارتفاعات بصورت رأس تاقديس هاي چين خورده از ميان آبرفت هاي سردشت سربرآورده اند ( تپه هاي چيتگر ) كه سبب گرديده در قسمت هاي شمالي اين تپه ها تا ارتفاعات را رسوبات آبرفتي نه چندان ضخيم بپوشاند و در اين لايه هاي رسوبي سفره هاي معلق و محل تشكيل گردد كه ارتباط هيدروژئولوژيكي آنها با سفره اصلي دشت بصورت سرريز بوده و شرايط هيدورديناميكي آنها بگونه ديگري است ، جهت جريان آبهاي زيرزميني در اين محدوده از شمال و شمال غربي بسوي جنوب و جنوب شرقي است تغذيه اين سفره هاي محلي از حاشيه جنوبي ارتفاعات البرز و درز و شكاف هاي زيرزميني سنگها و نيز رودخانه هاي كن ، وردآورد و مسيل هاي بين اين دو رودخانه مي باشد .
 
ضخامت رسوبات آبرفتي و لايه هاي آبدار منطقه 22 شهرداري تهران
            عوامل زيرزميني ساختي و سپس فازهاي فرسايشي سبب به وجود آمدن حوضچه هاي رسوبي عميقي در قسمت هاي جنوبي سلسله جبال البرز گرديده كه عمق برخي از نواحي آن بيش از 350 متر است .
            در دشت تهران ـ كرج ضخامت رسوبات آبرفتي از شمال به جنوب كم شده به نحوي كه در حوالي ارتفاعات دو توئيه و آراد كوه به كمتر از 2030 ـ متر مي رسد . دانه بندي اين رسوبات آبرفتي هتروژن و جنس آنها يكسان نمي باشد . آبخوان اصلي به طبع وضعيت رسوبات آبرفتي در قسمت هاي شمالي داراي ضخامتي بيش از 250 متر مي باشد كه بصورت طبيعي در زمره آبخوانهاي نرمال با پتانسيل قوي محسوب مي گردد .
 
بررسي هاي ژئوفيزيك منطقه 22 شهرداري تهران
            برحسب داده هاي ژئوفيزيكي ، وضعيت آبخوان در قسمت هاي شمالي و مياني دشت بسيار خوب و بتدريج به طرف جنوب از پتانسيل و قدرت آبدهي آن كاسته مي گردد .
نوسانات و افت ساليانه سطح آب زيرزميني منطقه 22 شهرداري تهران .
            تغييرات ساليانه سطح آب زيرزميني در تمام نواحي دشت به يك اندازه نبوده بطوري كه در قسمت هاي شمالي دشت حدود 89 ـ متر و در حوالي جنوب دشت به 1/15 ـ متر مي رسد . بطور متوسط هر ساله بيش از 20 سانتي متر از سطح سفره آب زيرزميني كاسته مي گردد .
            طبق مطالعات انجام شده ، بيشترين افت سطح آب در تهران ، در محدوده غرب رودخانه كن و از 5- تا 60- متر متغير مي باشد . تغييرات شديد سطح آب در يك محدوده زماني 32 ساله لزوم برنامه ريزي مدون و اصولي را در سطح ملي طلب مي كند .
كيفيت هاي آبهاي زيرزميني منطقه 22 شهرداري تهران :
            سختي آبهاي زيرزميني منطقه 22 شهرداري تهران ، 0 تا 300 ميلي گرم در ليتر و ميزان سولفات آن كمتر از يك ميلي اكي والان در ليتر مي باشد . حرارت آبهاي زيرزميني منطقه 018 درجه سانتيگرداد است كه اندازه گيري هاي مربوط به حرارت آبهاي زيرزميني در فصلي انجام شده اند كه حداكثر آبياري در آن انجام مي شود بنابراين به نظر مي رسد كه ارزش اندازه گيري هاي مزبور خوب باشد .
مخصوصا” چون سطح آبهاي زيرزميني غالبا” خيلي پايين بوده ، از تأثير تغييرات دماي هوا مصون مانده است . لازم به توضيح است كه در فصل اندازه گيري ها ( بهار ) يا نفوذ آبهاي سيلابي مقدار زيادي آب خنك كه از ذوب شدن برفها حاصل گشته وارد سفره ها مي شود .
به طور كلي در تهران آب اسيدي وجود ندارد و pH آبهاي زيرزميني در ناحيه مورد نظر 8-5/7 مي باشد با توجه به نتايج حال از آناليز شيميايي در محدوده غرب رودخانه كن قابليت هدايت الكتريكي آبهاي زيرزميني در حوالي ارتفاعات جنوبي البرز در تهران در حدود 600 ميكروموهس بر سانتيمتر ولي در حوالي چيتگر به علت نفوذ پساب هاي صنعتي مقدار هدايت الكتريكي بصورت منطقه اي با يك افزايش شديد در حدود 3500 ميكروموهس بر سانتيمتر مي باشد . مقدار كلر در منطقه 22 شهرداري تهران حدود 30 ميلي گرم در ليتر و در بخش مياني به 40 ميلي گرم در ليتر مي رسد .
تيپ آب منطقه 22 شهرداري تهران
            تيپ آب منطقه 22 شهرداري تهران در قسمت هاي شمالي و شمال شرقي و شمال غربي و غرب از نوع بي كربناته و خوب است و مورد استفاده در بخش هاي شرب و صنعت و كشاورزي است ، در گذشته تيپ آب سولفاته متعلق به بخش كوچكي در جنوب تپه هاي چيتگر و بصورت زبانه اي بطرف جنوب تا 3-2 كيلومتر ادامه داشته است .
            امروزه به علت وجود فاضلاب هاي زياد شهري ـ صنعتي و گسترش رو به افزون آنها ،‌ تيپ آب سولفاته و نيتريته بخش بزرگي از منطقه 22 شهرداري تهران را به خود اختصاص داده و اين گسترش همچنان رو به افزايش مي باشد . تيپ آب در حاشيه رودخانه كن كلروره در حال گسترش مي باشد .
آب و هوا
            دما از جمله مهمترين عناصر اقليمي مي باشد كه تغيـيرات آن بر انسـان اثرات قابل ملاحـظه اي مي گذارد .
            آمار ايستگاه هاي مطالعاتي نشان مي دهد كه ماه ژانويه ( دي بهمن ) به عنوان سردترين ماه و جولاي ( تير مرداد ) به عنوان گرم ترين ماه سال مي باشد . دمان هواي ايستگاه ها از فروردين تا تيرماه سير صعودي داشته و بعد از به تدريج سير نزولي پيدا مي كند .
            در اين گستره و كلا” در تهران در تابستان به دليل تأثير سيستم فشار زياد جنب حاره ميزان بارندگي كم و ناچيز است و بارندگي هاي تابستاتي اين منطقه اكثرا” به دليل عبور سيستم هاي كم فشار ديناميكي ( نوع سرد ) مي باشد كه از نواحي شمالي كشور وارد ايران مي شود . گاهي عبور جريان هاي شمالي از روش شيب هاي شمالي سلسله جبال البرز تا خط رأس ارتفاعات توچال كشيده مي شود و بارندگي هايي را در شيب هاي شمالي اين ارتفاعات باعث مي شود كه تأثيرش در منطقه معكوس و باعث خشكي بيش از حد شود ( نزول هواي خشك بعد از بارندگي ) . در مواردي نيز جريانات گرم و مرطوب موسمي اقيانوس هند در لايه هاي زير جو منطقه ( 3-2 كيلومتري از سطح زمين )‌ تأثير گذارده و بارندگي هاي شديدي را به دنبال دارد .
            در زمستان ، كلا” فضاي كشور مناسب ورود جريان هاي كم فشار ( مديترانه اي )‌ مي شود زيرا سيستم پرفشار به بسوي عرض هاي پايين جغرافيايي 30 درجه شمالي خارج مي شود و در نتيجه اكثر بارندگي ها از آبان تا ارديبهشت در اين فصل اتفاق مي افتد 
            در بهار وجود ناپايداري مكانيكي و حرارتي در تشديد بارندگي مؤثر است . وجود فشار زياد سيبري در جنوب شرق آسيا باعث انتقال هواي سرد بسوي منطقه مي شود و دما به شدت پايين مي آيد اين ريزش هواي سرد در صورت بالا بودن رطوبت نسبي و يا وجود جبهه هاي مديترانه اي در ارتفاعات باعث ريزش برف و در قسمت هاي پايين باعث بارندگي مي شود .
            اين گستره كه بخشي از تهران بزرگ محسوب مي گردد از وضعيت آب و هوايي تهران بزرگ تبعيت مي كند آمار نشان مي دهد كه 77-70 درصد بارندگي در اين منطقه در فصل پاييز و زمستان اتفاق مي افتد به طوريكه كل ريزش باران در پاييز و زمستان بين 173-163 ميلي متر مي باشد . مقدار كل بارندگي در فصل تابستان نزديك به 2 درصد با 5-4 ميلي متر بارندگي است كه اغلب به صورت رگبار مي باشد .
            طبق آمار تعداد روزهاي باراني در اين گستره 6/80 روز در سال مي باشد كه ماه اسفند با 9/11 روز بيشترين تعداد روزهاي باراني را داراست .
            تقريبا” در 6 ماه از سال درجه حرارت زير صفر نخواهد رفت و بيشترين روزهاي يخبندان در دي ماه از 1/23-7/19 روز مي باشد .
            آمار رطوبت نسبي نشان مي دهد كه ميزان رطوبت نسبي هوا در ماههاي آذر ، دي بهمن و اسفند نسبت به ساير ماهها بيشتر است به عبارتي خشك ترين ماههاي سال از فروردين تا آذر و مرطوب ترين آن از آذر تا اسفند مي باشد . به طور كلي با افزايش ارتفاع از ميزان رطوبت كاسته مي شود .
             در ديماه روزانه 4/5 ساعت آفتابي و در تيرماه روزانه 27/11 ساعت آفتابي داريم.
            متوسط پوشش ابري آسمان در تهران و در حوزه شرق 4/2 اكتا مي باشد . حداقل پوشش ابري در سپتامبر ( شهريور ماه ) با 6/0 اكتا و حداكثر مارس و اپريل ( اسفند و فروردين ) با 9/3 اكتا است به عبارتي در تهران و در اين منطقه حداكثر آسمان ابري در زمستان ا 56/3 اكتا و حداقل تابستان با 86/0 اكتا ، در فصول بهار و پائيز تقريبا” ميزان آسمان ابري برابر و حدود 6/2 و 7/2 اكتا مي باشد .
            ميزان ابرناكي و نيز تابش آفتاب هر دو مؤيد اين مسأله است كه اين حوزه در اكثر ايام سال داراي آسمان صاف و با مقدار كمي ابر مي باشد و همين موضوع درخشكي آب و هواي آن بي تأثير نيست .
            داده هاي مربوط به ياد نشان مي دهد كه سرعت متوسط بادها در تمام سال كمتر از 10 نات بوده و حداكثر 2/11 نات مي باشد . به طور كلي 32 درصد ايام سال يعني حدود 3/1 ايام سال هوا ساكن يا آرام است .
            5/24 درصد جهت بادها در ايام سال شرقي ، شمال شرقي و جنوب شرقي مي باشند . جهت شرقي تنها 6/3 درصد را تشكيل مي دهد كه بسيار 3/52 درصد وزش باد جهت غربي ، شمال غربي و جنوب غربي دارند يعني بيش از نصف جهت وزش باد كلا” از سمت غرب مي باشد كه در اين ميان 5/25 درصد آنها صرفا” از غرب مي وزد . منطقه از نظر اقليم به اين شكل دسته بندي مي شود :‌
                      ·           تا ارتفاع 1500 متري اقليم خشك سرد
                      ·          از 1500 تا 1800 نيمه خشك سرد
                      ·          از 1800 تا 2100 نيمه مرطوب سرد
                      ·          از 2100 به بالا اقليم ارتفاعات
براساس داده هاي آمار ايستگاه هاي هواشناسي در اين گستره ،‌ اقليم منطقه خشك سرد مي باشد . به طور كلي وضعيت آب و هوا و اقليم تهران و گستره كه منطقه اي از تهران بزرگ محسوب مي گردد تحت تأثير جريان هاي عبور كننده هوا قرار دارد .
خاك شناسي منطقه
            از لحاظ خاك شناسي خاكهاي شمال تهران از نوع خاكهاي واريزه اي است و در اين قسمت از شهر ، خاك داراي بافت سبك و زهكشي خوب مي باشد . در جنوب تهران ضمن زياد بودن آب ( بخصوص سطح آبهاي زيرزميني ) بافت خاك نيز فشرده و سنگين است و در قسمت هاي شرقي و غربي تهران خاك درشت بافت بوده و ظرفيت نگهداري آن كم مي باشد . از طرفي بطور كلي در اغلب نقاط تهران مسائل مكانيك خاك مثل : آسفالت كردن ـ خيابان سازي و جدول گذاري مسئله ايجاد نموده و باعث فشرده شدن خاك هاي اطراف درخت هاي خيابان ها شده است .
نوع خاك و مقاومت آن در مقابل فشارهاي هيدروستاتيكي سيستم تصفيه فاضلاب جهت ارزيابي سازه سيستم تصفيه فاضلاب بسيار مهم مي باشد تا در آينده فعاليت مزبور ( سيستم تصفيه فاضلاب ) دچار لغزش ، ريزش و يا ، رانش نشود .
از نظر زمين شناسي ، بخش البرز مركزي كه عريض ترين و مرتفع ترين ناحيه كوهستاني اين منطقه محسوب مي شود به سه زون متفاوت تقسيم مي گردد :‌
بخش البرز مرتفع
            از سنگ هاي پالئوزوئيك ، مزوزوئيك و ترشياري تشكيل شده كه سبب چين خوردگي هاي شديد و راندگي هاي بزرگ بر روي بخش چين هاي كناري شده است .
بخش چين هاي كناري البرز
            كه بوسيله راندگي مشا در شمال ، از البرز مرتفع جدا شده و در راستاي راندگي شمال تهران بر روي بخش كوهپايه اي رانده شده است (( 1976 ) Dedual (( 1976 ) Dedual ) مجموعه اي از سنگهاي توفي و لكانيك ائوسن در البرز مركزي را مي توان (( سازند كرج )) نامگذاري كرد كه واحدهاي آن تحت “ سازنده فجن ” “ بخش شيل زيرين” ، “ بخش توف مياني ” ، “ بخش شيل آسارا ” ،‌ بخش توف بالايي ” ، “ بخش شيل كندوان ”‌ معرفي شده اند .
بخش كوهپايه اي
            در فرونشست دامنه جنوبي البرز ، رسوبات ضخيم آبرفتي كه از فرسايش شديد سنگهاي بخش البرز مرتفع و بخش چين هاي كناري حاصل شده است ، سازند كرج توسط گسل هاي كواترنر ( راندگي شمال تهران ، راندگي فرحزاد ـ كرج و 000 ) بر روي آنها رانده شده است .
وضعيت موجود محيط طبيعي منطقه 22 شهر تهران :
            وضعيت موجود محيط بيولوژيكي منطقه با توجه به ويژگي هاي طبيعي به هفت نوع اكوسيستم در سطح منطقه قابل تفكيك است :‌
                      ·          اكوسيستم صخره اي بسيار مرتفع :
اين اكوسيستم از ارتفاع 2600 تا 3760 متري از سطح دريا قرار دارد و جهت جغرافيايي عمومي در اين اكوسيستم جنوبي است . بطور كلي به دليل چراي بي رويه و مفرط احشام ، پوشش گياهي موجود بسيار اندك تر و كم تراكم تر از شرايط طبيعي منطقه است . اين اكو سيستم زيستگاه مناسبي براي كل و بز وحشي است .
                      ·          اكوسيستم كوهستاني نسبتا” مرتفع :‌
اين نوع اكوسيستم بخش عمده حوزه آبريز بالادست رودخانه هاي كن و وردآورد را شامل مي شود . ارتفاع آن از 1900 تا 2500 متر از سطح دريا در نوسان است . پوشش گياهي و همچنين پوشش خاكي آن بر اثر عوامل تخريبي كه از جانب چراي مفرط و بي ضابطه احشام بوته كاري و ديم كاري هاي پراكنده و شخم زدن نادرست زمين بر آنها تحميل گرديده ، دچار شرايط تخريبي و فرسايشي شده است حيات وحش جانوري عمده در اين اكوسيستم عبارت از كل و بز كوهي ، قوچ و ميش وحشي مي باشد .
 
 
                      ·          اكوسيستمي استپي مرتعي شيبدار :‌
اين اكوسيستم از ارتفاع 1800 تا 2600 متري از سطح دريا قرار گرفته است و مشتمل بر تپه ها و كوههاي داراي قلل مدور ، با خاك كم عمق تا نيمه عميق سنگريزه دار مي باشد . در اين نوع اكوسيستم علاوه بر تخريب شديد ناشي از چراي بي رويه دام ، تخريب ناشي از شخم زني زمين به منظور كشت ديم غلات افزايش يافته است . پستاندار وحش غالب و مهم آن عبارت از قوچ و ميش وحشي و پرنده قابل ذكر كبك و تيهو است .
                      ·          اكوسيستم فلات ها و تراس ها
اين نوع اكوسيستم از ارتفاع 1300 تا 20000 متر بالاتر از سطح دريا استقرار يافته است . خاك آن نيمه عميق سنگريزه دار با بافت متوسط سنگين است . قسمت هايي از اين نوع اكوسيستم كه همجوار با شاخه هاي مختلف رودخانه هاي كن و وردآورد عمدتا” زيركشت و زرع و درختان ميوه و پوشش غير زراعي آن را عمدتا” علف هاي هرز مزارع تشكيل مي دهد . جانوران وحشي عمده آن را روباه ، شغال ، جوندگان ، كبك و تيهو تشكيل مي دهند .
                      ·          اكوسيستم جنگلي دست كاشت :‌
اين نوع اكوسيستم در ارتفاع 1220 تا 1280 متر بالاتر از سطح دريا قرار گرفته است و شامل تپه هاي با قلل مدور بر روي مواد مارني آهكي يا شيستي است . خاك آن كم عمق تا نيمه عميق سنگريزه دار مي باشد . در جنگل دست كاشت عمومي ، درختان كاج ،‌ اقاقيا و عرر ديده مي شود . مساحت اين جنگل حدود 700 هكتار بوده و پرندگان درخت زي با تنوع قابل توجه در پناه ميكروكليماي ايجاد شده در منطقه به چشم مي خوردند .
                      ·          اكوسيستم كشاورزي :‌
اكوسيستمي كاملا” انساني شده است كه در آن به منظور بهره كشي هر چه بيشتر از طبيعت و افزايش توليد طبيعي بيوماس ( وزن زنده ) گياهي ، تنوع طبيعي كاهش داده شده و كشت بصورت تك گونه انجام مي پذيرد . ارتفاع آن از سطح دريا حدود 1500 تا 1200 متر بوده و خاك آن عميق با بافت سنگين تا خيلي سنگين بوده و براي عمليات كشاورزي كاملا” مناسب است . پوشش گياهي آن را علاوه بر گياهان زراعي و باغي ،‌ علف هاي هرز مزارع تشكيل مي دهند . پرندگان درخت زي و تنوع جالب توجهي از گونه هاي گنجشك سانان و نيز انواع زيادي از جوندگان در اين قسمت ديده مي شود .
                      ·          اكوسيستم شهري صنعتي :
اين اكوسيستم بيشترين تغيير را نسبت به شرايط طبيعي خود متحمل شده است و امروزه تنها به عنوان اكو سيستمي كه كاملا” انساني شده است و سيـماي شهري ، صنعتي يافته طرح است در بخش هاي باير اين نوع اكوسيستم گياهان مهاجم و فاقد ارزش هاي اكولوژيك جايگزين شده است . در عين حال فضاهاي سبز اعم از درختكاري ،‌گلكاري و چمن در آن ديده مي شود . پرندگان غالب آن كلاغ و گنجشك معمولي است . خاك آن كم عمق تا نيمه عميق با مقدار نسبتا” زيادي سنگريزه است
 
حوزه هاي آبخيز :
            اين منطقه كه در شمال غرب تهران واقع گرديده است از نظر تقسيم بندي حوزه هاي آبريز ايران ، زير حوزه اي از حوزه آبريز مركزي مي باشد كه در مجاورت حوزه هاي آبريز رودخانه هاي كرج و جاجرود واقع گرديده است .
            اين منطقه در شمال غرب حوزه آبريز مركزي قرار گرفته و رودخانه هاي آن از ارتفاعات جنوبي سلسله جبال البرز سرچشمه مي گيرد .
            عمده ترين رودخانه هاي محدوده طرح ، رودخانه كن و وردآورد بوده كه داراي رژيمي برفي ـ باراني هستند و جهت جريان آنها از سمت شمال به جنوب مي باشد . مهمترين رودخانه اين محدوده ، رودخانه كن مي باشد كه از كوههاي امامزاده داوود ، رندان ، تالون ، و كركو در رشته كوههاي البرز جنوبي سرچشمه گرفته و بعد از ورود به دشت تهران در جهت جنوب شرقي تقريبا” از وسط دشت تهران ـ كرج گذشته و پس از پيمودن دره دو تويه به غربي ترين شاخه جاجرود پيوسته و پس از الحاق به رودخانه كرج در نهايت به درياچه نمك منتهي مي شود . رودخانه وروآورد به درياچه نمك منتهي مي شود منطقه مورد نظر بين دو حوزه عمده تامين كننده آب شهر تهران يعني كرج و جاجرود واقع شده است .
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
Rebstock در يك نگاه؛
موقعيت:
معروف به باكينگهام. قبل از دروازه هاي بازار در ورودي غربي به مركز شهر. در آينده: ارتباطي بين مركز غرب شهر و بخش اروپايي، يك مركز جديد براي غرب فرانكفورت.
 
ساختار:
زندگي و كار در يك ييلاق در مجاورت مركز شهر با مسكن براي 4500 انسان و شغل براي 5500 انسان.
مساحت: 27 هكتار
ايده اوليه ساختار شهري: پيتر آيزنمن
آغاز كار ساختماني: مي 2002
سطح مسكوني: 200000 متر مربع
زيربنا و شالوده:
1 دبستان، 3 مهدكودك، محل مركزي شهر با مراكز خريد، كافه و رستوران.
دورنماي طبيعي:
75000 متر مربع با خيابانهاي درختكاري شده، محوطه بازي، چمنزار و 20000 متر مربع جنگل.
در اواخر قرن 18 و اوايل قرن 19، خانه هاي محيطي شاخص و بلوك هاي تجاري شهرهاي آلماني، فضاي خيابان و حيـاط هاي داخـلي را به عـنوان فـضاي مثبت معرفي مي كردند. اين فضاها دقيقاً به نظر مي رسيدند كه از داخل يك بلوك توپر شهري تراشيده شده اند. در اواسط قرن 19 با توسعه بلوارهاي بزرگ، نوع جديدي از ساختار شهري به وجود آمد. خيابان ها هنوز فضاهاي معيني بودند، اما با رشته اي از ساختمان ها حدبندي مي شدند، بنابراين حياط هاي پشتي كه باقيمانده فضا بودند، شكل گرفتند. حالا تمام فضاهاي باز در حكم باقيمانده بودند.
اين محيط شهري در هيچ مكاني رايج تر از توسعه حلقه مركزي شهر فرانكفورت نبود. شهرسازي مدرن، كه تغيير اساسي در شهرسازي ايجاد كرد، در سه نمونه متفاوت ساختمان نمود مي يابد: بلوك هاي بسيار بلند يا نقطه اي؛ پيلوتي با قطعات افقي و siedlung (توده ساختماني). اين فرم siedlung بود كه در نيمه اول قرن بر شهرسازي آلمان چيره شد و بيشترين تأثيرش در نواحي داخلي و اطراف شهر فرانكفورت ديده مي شود.
كثرت و تعدد از يك سو و نياز به بهداشت و مكان سالم از سوي ديگر، يك صنعت جديد خانه سازي و يك تكنولوژي جديد را ايجاد كرد كه همان خانه سازي توده اي بود. اين ايده هاي نوين به دوباره انديشيدن به تيپولوژي و فرم شهري مخصوصاً بلوك هاي پيراموني كه ستون اصلي خانه سازي آلمان در قرن هاي گذشته بود، نياز داشتند. مشكل بلوك ها و شهرك هاي پيراموني دو قسمت بود: از يك سو اين شهرك ها با الگوهاي شهري قديمي و منسوخ كه فقط به تكرار يك نمونه مي پرداختند، مطابقت داشتند، و از سوي ديگر محصور بودند. حالا شاهراه و معبر به قطعه زميني تبديل شده كه ساختمان ها لبه آن را شكل مي دهند. نظريه siedlung اين اصل را دوباره تغيير داد و زمين به يك داده خنثي تبديل شد. آن يك فرم جلو و عقب ندارد، بلكه در يك نگاه تمام جهات آن، جلوي ساختمان بود. در جهان siedlung، هر كس و هر كجا مساوي است. ايده اصلي آن غلط نيست، اما در عوض بسيار كانسپجوال است، پس تجديد نظر و احياي آن، زمينه ممكن را براي يك راه حل مهيا مي كند. اين تجديد نظر، پايه اي براي استراتژي شهري است كه در پروژه Rebstock گسترش يافته است.
اساساً، اين تجديد نظر با دو جنبه از شهرسازي قرن 20 سر و كار دارد؛ فضا و زمان در يك سو و قابل تجديد و احيا و منحصر به فرد بودن از سوي ديگر.
چگونه siedlung ايده شخصي (individual) و منحصر به فرد و يكتا بودن (singularity) يونيتها را در خلال يك تعدد و گوناگوني جديد خلق كرد؟
اگر اين يونيتها به صورت يونيتهاي شخصي بلوكهاي گذشته خلق مي شدند، پس يك كار تكراري بود. در عمل اين نظريه باعث شد كه يونيت شخصي، هويت خاص و تك بودن و در يك كلام منحصر به فرد بودن را از دست بدهد، در حالي كه يك واحد بلوك هاي گذشته، يكتا بودن خود را حفظ كرده بود. به خاطر كاراكترهاي معين و فراگير و شكل خاص بلوك ها، در مدل siedlung (نظريه توليد توده اي) يك بلوك، هويت شخصي و خاص بودن خود را از دست مي دهد. در اصل اينجا ايده تكرار و تكثير تغيير كرده است زيرا زمان تغيير مي كند. قبلاً زمان در نمونه هاي ماشيني، خطي و ممتد بود. حال، به خاطر رسانه ها، زمان، فوريت، بي درنگي و بي واسطگي خود را از دست داده است. زمان مي تواند خيلي سريع شود و يا خيلي كند، تكرار شود يا سريع رد شود. در زمان تصوري كه در فيلم يا ويدئو وجود دارد، زمان مي تواند سريع يا آهسته حركت كند. پي آمد اين تغيير، ما را با فقدان بيان منحصر به فرد و يكتا بودن و همچنين شخصي بودن مواجه مي كند. اين فقدان نمي تواند به وسيله دوباره زنده كردن فرم هاي گذشته از بين برود، زيرا رسانه ها باعث به وجود آمدن تغيير پايدار و ابدي در تعدد، احيا و تجديد شده اند. اين تغيير به وسيله Walter Benjamin در مقاله اي تحت عنوان «هنر در دوره تولد و تكثير ماشيني» بيان مي شود. در آن اظهار مي دارد كه ؛ يك عكس كاملاً اصل است، با اينكه يك كپي از آن به ما اجازه مي دهد بگوئيم كه نمونه دستي آن اصل است. در يك نظر، هنر سا محصول هنرمند، از قبيل يك مبلمان دست ساز يا يك كتاب دست نويس، از يك كتاب چاپي يا يك مبل چوبي كه به تعداد درست شده، متفاوت است. از ديد ديگر هر دوي اينها اصل هستند. محصول هنري اول منحصر به فرد و يكتاست و ديگري داراي كثرت. يك تفاوت ميان تكثير و تجديد محصولات ماشيني و تكثير محصولات الكتريكي وجود دارد. درست مثل تفاوتي كه ميان يك عكس و يك telefax است.
عكس كاملاً ماشيني و مكانيكي خلق مي شود. آن محصول تكثير و تجديد است نه يك محصول مصنوعي دست ساز و منحصر به فرد. نمونه ماشيني با انتقال ارزش از دست يك شخص (مثلاً دست يك نقاش به عنوان يك سازنده صالي) به ارزش يك دست به عنوان واسطه (مثلاً در پر كردن يك فيلم خام) سر و كار دارد.
عكس مي تواند به وسيله يك شخص ماهر چاپ شود تا كنتراست و بافت بيشتري داشته باشد، با اين حال در خلال تكثير و تجديد ماشيني، عكس به صورت خاص باقي مي ماند. در تكثير الكتريكي، مثل تلفكس، كمتر مداخله انسان وجود دارد. به علاوه، شرايط اصل بودن تبديل به يك سؤال مي شود. براي يك عكس، يك نگاتيو اصل وجود دارد كه مي تواند تجديد چاپ شود، بدون اينكه در اصل آن دخل و تصرفي شود ولي براي تلفكس نگاتيوي موجود نمي باشد. اصل آن كه ممكن است بر روي يك ديسك كامپيوتري باشد، يك شيء نيست؛ در عـوض يك سـري داده است كه بر روي يك مـاتريكس ذخـيره شـده انـد و مي توانند حتي در نمونه اصل آن تصحيح شوند يا تغيير يابند. بنابراين براي آن كمتر يك اصل منحصر به فرد و يونيك حفظ مي شود.
در اين دوره جديد، شهرسازي با دو ايده به هم پيوسته معرفي مي شود، نظريه fold و نظريه منحصر به فرد بودن (singularity) كه هر دو در پروژه Rebstockpark وجود دارند.
در اينجا اين بحث به وجود مي آيد كه منحصر به فرد بودن (singularity) مي تواند به صورت متفاوت از خصوصي بودن (individual) و ويژه و خاص بودن (particular) تعريف شود. در حالي كه خاص بودن (particular) مي تواند هميشه در مقابل عمومي بودن معني شود، يكتا و منحصر به فرد بودن (singularity) در مقابل مختص عموم بودن قرار نمي گيرد. منحصر به فرد بودن به اين معني نيست كه يك چيز يونيك و خاص يك نفر باشد. بلكه اين امكان را به وجود مي آورد كه در تكرار و تكثير، يك كپي متفاوت از كپي ديگر باشد.
اگر به يك المان fold شده نگاه كنيم، مي بينيم كه در هر مكان و در هر زمان (در هر آن كه يك تا به آن اضافه مي شود) شكلي منحصر به فرد دارد. بنابراين fold نمي تواند هرگز يك داده خنثي و بي واسطه باشد، آن هميشه يك آن و لحظه خواهد بود. درست مثل يك تلفكس كه با يك واسطه و هر آن خلق مي شود. اگر قرار بود كه پروژه Rebstock يك پروژه منحصر به فرد باشد پس بايد زمين آن نيز از شكل اوليه اش خارج مي شد.
It is a groundless ground
بنابراين Rebstock از fold به عنوان تلاشي براي رسيدن به شرايط منحصر به فرد بودن مكان و زمان استفاده مي كند. زمين آن در اصل جهان يك زمان را بين سطح و عمق قرار مي دهد. Fold منظري از منحصر به فرد بودن است و در هيچ زمان و مكاني يكي نيست.
 
 
 
نقش رياضي در طراحي عملكرد معماري:
پاسخ گويي ساختمان به نيازهاي عملكردي از مهمترين ويژگي هايي است كه بايد در طراحي معماري مورد توجه قرار گيرد. اگرچه تبديل نيازهاي عملكردي به داده هاي قابل محاسبه ي رياضي ساده به نظر مي رسد؛ تا پيش از شكل گيري رياضيات جديد در دوره ي معاصر، موفقيت قابل توجهي در اين زمينه به دست نيامده بود. از اين رو لازم است تا رهيافت هاي جديد در اين زمينه را حاصل موفقيت معماري رياضي، در پاسخ به اين پرسش پيچيده بيابيم. انديشه هاي رياضي در كنترل و پاسخ گويي به نيازهاي عملكردي در طراحي معماري از مناظر گوناگوني قابل بررسي است و تحقيقات گسترده اي نيز در اين زمينه به انجام رسيده است كه با اندكي رواداري مي توان آنها را به دو گروه اصلي تقسيم كرد:
الف) طراحي مدولار:
استفاده از ضرايبي معين در پس زمينه ي طراحي معماري از تمهديداتي است كه معماران از گذشته هاي دور با آن آشنايي داشته اند و در سابقه ي تاريخي معماري اغلب كشورها، مي توان مثال هايي از آن يافت. مبناي مشترك طراحي مدولار كه در تمـامي شيـوه هاي موجـود به صـورت مشـترك ديده مي شود، بهره گيري از امكان به وجود آوردن نظم، در كنار تنوع تكثر موجوددر ساختمان است (Salingaros, 2001). مبناي شكل گيري اعدادي كه به عنوان مدول انتخاب مي شوند، غالب ضريبي از اعداد اول يا اعداد پركاربرد در بناي معماري است. انتخاب اين ضرايب اغلب بر عهده ي شخص معمار نيست و جامعه ي معماري و مهندسي؛ متناسب با نيازها و توان كارخانه هاي توليدي، نسبت به تصويب و اجراي آن تصميم مي گيرند.
رياضيات جديد مرزهاي سنتي حاكم بر دستگاه هاي معمول را به سطحي بالاتر ارتقا داده است. در رويكردهاي جديد رياضي، ديگر مدول معماري تنها ضريبي از اعداد پركاربرد در بناي ساختمان نيست كه معمار آن ها را دسته بندي كرده؛ بلكه ابزاري است براي درج وحدت پنهان، در كثرت الگوهاي متنوع طراحي. مدول هاي جديد معماري كه اغلب بر مبناي انديشه هاي نوين رياضي ارائه مي شوند، سازواره اي از خطوط هادي در اختيار معمار قرار مي دهند، كه به كمك آن ها به راحتي مي تواند به درج انديشه هاي خويش بپردازد. هدف غايي معماران معاصر از استفاده از چنين شيوه هايي آن است كه تجربه ي استفاده از ضرايب معين در بناي ساختمان را، به مرحله ي طراحي بنا ارتقا دهند.
 
ب) مدل سازي:
مدل سازي يكي از كارآمدترين شيوه هاي متداول در جهت پاسخ گويي همه جانبه به نيازهاي پروژه هاي بزرگ معماري پيش از ساخته شدن آن ها مي باشد. مدل هاي رياضي انتزاعي از واقعيت به شمار مي آيند كه به مثابه ي امكاني راهگشا در طراحي مد نظر قرار مي گيرد. مغز انسان به صورت ناخـودآگـاه، در بسـياري از فعاليت هاي روزمره نيز از اين شيوه براي يافتن راه حل هاي مناسب استفاده مي نمايد. مدل هاي رياضي اغلب ساماندهي هوشمند خواسته ها و الزامات موجود را بر عهده مي گيرند.
دستور زبان حاكم بر مدل هاي جديد رياضي، با خواسته هاي ما از پروژه هاي معماري، شباهت غيرقابل انكاري دارند كه استفاده ي از آن ها را بسيار منطقي و مؤثر نشان مي دهند. آچه رياضيات جديد را در ارائه ي مدل هايي كارآمد در جهت هرچه بهتر پاسخ گويي به نيازهاي روزافزون پروژه هاي معماري ياري مي رساند، دستور زبان مشتركي است كه در هر دو آن ها قابل بازشناسي است. متدلوژي حاكم بر رياضيات جديد و طراحي معماري شباهت هاي بيشماري دارند كه انديشمندان معماري را به استفاده از اين مدل ها در برنامه ريزي توزيع عملكردهاي پلاني و حجمي بنا، اميدوار كرده است. هرچند تفاوت هاي قابل توجهي نيز در آن ها مشاهده مي شود، مقدار شباهت هاي موجود به حدي است كه مي توان به كارآمدي و رواج اين انديشه ها در معماري آينده بسيار اميدوار بود.
 
 
 
ايده اصلي طراحي مجتمع مسكوني:
در يك مجموعه مسكوني از اولين مسائلي كه مطرح است اين است كه تعداد خانوار قرار است با هم در يك مجموعه و درهمسايگي يكديگر زندگي كنند.
يك مجموعه مسكوني بايد طوري باشد كه براي هر فرد حس خوانايي، آسايش و حس تعلق ايجاد نمايد، و هر فرد با اينكه خانه اي در بين خانه هاي ديگر افراد دارد، آن را منحصر به خود بداند. پس در عين اينكه هر خانه بايد حالت مستقل داشته باشد و خود را به عنوان «خانه فرد شخص» مطرح كند، با بقيه مجموعه هماهنگي، وابستگي و همخواني داشته باشد.
بنابراين بعد از تحقيق و بررسي نمونه هاي مشابه و در نظر گرفتن موارد ذكر شده، در طراحي از صفحاتي استفاده شد كه به صورت به هم پيوسته خانه افراد مختلف را به صورتهاي مختلف ايجاد مي نمايند، به اين ترتيب به هم پيوستگي و هم استقلال و منحصر به فرد بودن هر واحد حفظ مي شود. صفحات در طول بلوكها و سايت حركت مي كنند و واحدهاي مسكوني را يكي پس از ديگري و متفاوت مي سازند. بدين ترتيب فضاهاي پر و خالي با هم تركيب مي شوند و به صورت پيوسته كل مجموعه شكل مي گيرد. حياط هايي كوچك و بزرگ و به صورت نيمه محصور، مركزي و باز به وجود مي آيد. بدين ترتيب در بلوكها روي فضاهاي بينابيني تأكيد شده است. اين ايده با طراحي يك مسير پياده رو كه در كل سايت حركت مي كند دنبال مي شود.
 
ايده شكل گيري واحدهاي همسايگي:
44 بلوك وجود دارد به صورت (مدولار) (4848) كه به صورت صلب نمي باشند و در آنها فضاهاي بسته، نيمه بسته و باز وجود دارد. فضاهاي بسته عبارت از واحدها هستند. نيمه بسته، فضاهاي عمومي مثل تراسهاي بزرگ و كوچك عمومي و راهروها و .... هستند و فضاهاي باز به صورت حياطهاي كوچك و بزرگ مركزي و نيز نيمه محصور و باز هستند. در يك مجموعه مسكوني بايد به روابط سه گانه زير توجه شود:
1-   روابط اجتماعي در سطح همجواري
2-   روابط اجتماعي در سطح مجموعه مسكوني
3-   روابط اجتماعي محله كه به معني شعاع آشناييها در رده محله است.
در نهايت ايجاد همسايگي.
در اين مجموعه 616 واحد مسكوني در 44 بلوك وجود دارد كه واحدها در چهار اندازه ،     ،     ،     ،       ، متر مربع مي باشند، كه واحدهاي مسكوني داراي يك خواب، و تعدادي از واحدها داراي دو خواب و بعضي از واحدها داراي سه خواب مي باشند.
هر واحد براي خود يك انبار كوچك در داخل دارد و تعداد پاركينگها در زيرزمين هم كمي بيش از تعداد واحدهايي است كه در كنار آنها انبارهايي براي استفاده واحدها وجود دارد براي اين مجموعه در نظر گرفته شده است.
تعداد واحدهاي  1 خوابه متر مربع:
تعداد واحدهاي 2 خوابه A متر مربع:
تعداد واحدهاي 2 خوابه B متر مربع:
تعداد واحدهاي 3 خوابه متر مربع:
 
اگر تعداد متوسط افراد خانوار را چهار بگيريم:
تعداد افراد ساكن در مجموعه   =  
 
 
 
كل
فاز 3
فاز 2
فاز 1
 
 
 
 
 
سطح اشتغال (M 2)
 
 
 
 
مساحت كل (M 2)
 
 
ارتباطات حركتي و بصري:
در اين مجموعه مسكوني اتومبيل كه آلودگي صوتي و هوا را دربردارد به داخل محوطه راه نمي يابد و از طريق مسيرهاي حركتي دور بلوك ها حركت مي كند بدين ترتيب كل محوطه به انسان ها به صورت ايمن تعلق مي گيرد. يك راه كه در واقع همان اكس اصلي حركتي در آن نيز بنيان مي شود در طول سايت حركت مي كند و يك راه پياده رو را ايجاد مي نمايد كه گاهي پهن و گاهي باريك مي شود و فضاهايي بزرگ (عمومي تر) و كوچك (دنج تر) و نيز براي استراحت و نشستن ايجاد مي كند، از كنار آبنماها مي گذرد و نيز اين مسير به بيرون سايت نيز رفته تا افراد پياده بتوانند در صورت تمايل به بيرون سايت نيز بروند.
از فضاهاي زيبا و دلنشين و نيز از فضاي ميدان اصلي سايت متز نيز استفاده مي نمايند. اين مسير در وسط سايت به صورت دسترسي فرعي به فضاي بازي كه براي بچه ها در نظر گرفته شده است، مي رسد.
از نظر ارتباطات بصري اگر در طول اضلاع سايت به مجموعه بنگريم گاهي منفذهايي بزرگ و كوچك به سمت ديگر خواهيم داشت و در كل مي توان ارتباط بصري گسترده اي در قسمتهاي مختلف سايت با مكان هاي ديگر برقرار نمود. به دليل وجود صفحات شكل دهنده بلوكها و تنوع حركت آنها و وجود تراسهاي خصوصي در بعضي طبقات و راهروهاي مشترك عمومي مي توان از نظر بصري تجربيات جالبي به دست آورد.
در سايت مركز تجاري و خدماتي به طور پراكنده نيز در نظر گرفته شده است ك به صورت بازار محله و فضاهاي نظير مركز نگهداري كودكان و غيره در نظر گرفته شده است.
استفاده از ميدان چه هاي كوچك و ميدان اصلي سبب ايجاد تجمع- حركت در سايت مي گردد استفاده جهت برپايي نمايش هاي داخلي يا بازارهاي محلي جاذبه بصري ميدان اصلي تفكر كلان به ديدگاه ميادين در معماري سنتي ايران است در نهايت به بعد خانوار از طريق فرهنگي مي شود.
 
ملاحظات شهري:
خط آسمان محدوده هاي شهري و طراحي شهري نيز جزئي از يك مجموعه مسكوني است. در اينجا خط آسمان تنوع خاصي دارد و ساختمان ها يكي پس از ديگري بالا مي روند و خط آسمان از ريتم- پويايي دارد و احجام سايه يكنواخت ندارند و تكرار مي شوند.
تعداد طبقات: در اين مجموعه تعداد طبقات بين 3 تا 4 تغيير مي كند و سعي شده اين تنوع تعداد طبقات در كل بلوك ها ديده شود.
 
هندسه معماري:
با توجه به اينكه در مسكوني زاويه هاي قائم؛ بهترين مي باشند از هرگونه زاويه شكسته تند در طراحي اجتناب شده، زيرا انسان ها مدت زيادي را در اين كاربري سپري مي كنند و بهتر است كه از هرگونه پرت فضا جلوگيري شود و از هر گوشه و كنار استفاده مناسبي به عمل آيد.
استفاده از يك شبكه بسيار ساده و مدول شده كه اين مدول به عنوان هسته مركزي در سايت تكرار شده است.
تاريخچه صنعت بتن پيش تنيده پيش ساخته:
مفهوم اساسي بتن پيش تنيده اولين بار در ايالات متحده در سال 1886 مورد توجه قرار گرفت. ليكن عيوب و نواقص اوليه آن نيم قرن بعد مرتفع شد. ابتدا P.H. Jackson با قرار دادن بولتهايي در سوراخ طولي تعبيه شده در بتن و محكم نمودن آنها بر روي صفحاتي كه در انتهاي عضو بتني قرار داشتند، بتن پيش تنيده را تجزيه كرد. دراثر انقباض و خزش، بتن حدود 1/0 درصد افت طولي داشت، در نتيجه تنش اوليه فولاد كاهش يافته و بولتها شل مي شدند و بالاخره پي تنيدگي از بين مي رفت. يك مهندس فرانسوي به نام Eugene Freyssient در سال 1930 نشان داد كه اگر فولاد با مقاومت بالا براي پيش تنيده كردن بتن استفاده شود، بتن پيش تنيده موفق خواهد بود. طوري كه مي توان افت تنشي حدود 2000 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع را كه در اثر خزش و انقباض بتن حاصل مي شود، پذيرفت. (خصوصاً اگر تنش اوليه فولاد حدود 10000 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع باشد).
امروزه در بتن از پيش تنيده از فولادهاي سرد خورد شده با حداقل مقاومت نهايي 18000 و تنش اوليه حدود 12000 تا 14000 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع استفاده مي شود.
در بتن پيش تنيده از فولاد و بتن به نحو مؤثرتري استفاده مي شود. به همين دليل بعد از جنگ جهاني دوم در اروپا بتن پيش تنيده پس كشيده بيشتر از بتن پيش تنيده پيش كشيده استفاده مي شد. ولي بعدها بتن پيش كشيده رواج بيشتري پيدا كرد.
اولين تجربه ساختمان سازي پيش ساخته در ايران به حدود سي سال پيش بازمي گردد. اولين كارخانجات قطعات پيش ساخته توسط بانك ساختماني سابق با ليسانس كارخانه چيدونيو ايتاليا براي احداث خانه هاي سازماني ارتش در اهواز تأسيس شد. همزمان با آن كارخانه ديگري با ليسانس كارخانه كالار فرانسه در تهران شروع به كار نمود. در همان سال ها اين كارخانه به دلايلي تعطيل شد. در حال حاضر كارخانجات متعددي در سراسر كشور در زمينه صنعت پيش ساخته فعاليت دارند.
 
موانع رشد صنعت بتن پيش ساخته:
رشد صنعت بتن پيش ساخته بدون مشكل نبوده است. در اوايل دهه 1960 مطالعات منظمي در مورد مقاومت در برابر آتش سوزي، دوام دراز مدت، تنشهاي ناشي از انقباض و جزئيات اتصالات در سازه هاي پيش ساخته شروع شد. تحقيقات در بعضي از اين موضوعات به خصوص در زمينه اتصالات هنوز ناتمام است.
يكي از مشكلات صنعت پيش ساخته عدم وجود يك آئين نامه ساختماني بود. قبل از انتشار آئين نامه ACI (ضوابط طراحي بتن مسلح) در سال 1963 كه ضوابطي را در مورد بتن پيش تنيده نيز دربرداشت، كميته مشترك ACI و ASCE تجارب توصيه شده اي را در سال 1958 به چاپ رسانيده بود. همچنين PCI نيز در سال 1963 كه آئين نامه ACI مورد قبول قرار گرفت بسياري از دفاتر ساختماني نسبت به كاربرد بتن پيش ساخته پيش تنيده تمايلي نداشتند.
يكي از مسائلي كه صنعت بتن پي ساخته و پيش تنيده با آن مواجه بود مقاومت آن در برابر حرارت بود. اين مسئله به اين دليل در مورد بتن پيش تنيده حائز اهميت است كه فولاد مصرفي در بتن پيش تنيده از نوع سرد نورد شده است كه در دماي بالا بيش از فولادهاي ديگر تحت تأثير قرار مي گيرد. در سال 1957 PCI كميسيوني را براي تحقيق در اين زمينه تشكيل داد و در سال 1958 اولين آزمايش هاي سنجش مقاومت حرارتي بتن پيش تنيده در مقياس اصلي در آزمايشگاه انجام شد.
 
سيستم هاي مقاوم در برابر بارهاي جانبي:
حركت هاي تصادفي پي يك ساختمان درطي زلزله موجب توليد نيروهايي در درون ساختمان مي شود. سيستم هاي مقاوم در برابر بارهاي جانبي اين نيروها را پخش كرده و به زمين منتقل مي كنند. اين سيستم ها بايد قادر باشند در حد قابل قبول خسارت را كاسته و عمدتاً ضامن حفظ سلامت ساكنين نيز باشند. اعضاي اين سيستم ها علاوه بر اينكه قسمتي از سيستم مقاوم در برابر بارهاي جانبي را تشكيل مي دهند به عنوان حمال بارهاي قائم و جداكننده فضا نيز عمل مي نمايند.
اكثر اعضاي پيش ساخته بتني مخصوصاً وقتي پيش تنيده باشند توليدات كارخانه اي هستند. ريشه اقتصادي بودن آنها در كاربرد تكراري شكل هاي مشابه و جزئيات ساخت مي باشد. در يك پروژه بزرگ كه قطعات تكراري در آن به كار مي روند، ممكن است استفاده از قطعات و جزئيات خاص اقتصادي باشد ولي اين مطلب در مورد بيشتر ساختمان ها صدق نمي كند. بدين دليل طراحان ساختمان هاي بتني پيش ساخته پيش تنيده بايد از انضباطي كه فرآيند ساخت ايجاب مي نمايد پيروي كنند. در بخش هاي بعدي اين مطلب از جهاتي كه به اتصالات مربوط مي شود مورد بررسي قرار گرفته است.
اعضاي پيش ساخته بتني و جزئيات استاندارد آنها و يا روش هاي قابل قبول ساخت قطعات متمركز شده است.
سيستم هاي اساسي مقاوم در برابر بارهاي جانبي و قسمت هاي تشكيل دهنده آنها كه در اين بخش مورد بررسي قرار گرفته اند عبارتند از:
1-   ديوارهاي برشي پيش ساخته
2-   قابهاي پيش ساخته ممان گير شكل پذير
3-   قابهاي مهاربندي شده
4-   ديافراگم هاي سقف و كف
عملكرد و اجراي سيستم هاي پيش ساخته بتني مقاوم در برابر بارهاي جانبي به مقدار زيادي به نوع اتصالات استفاده شده بستگي دارد.
 
 
 
قاب هاي پيش ساخته
طبق آئين نامه UBC در همه ساختمان هايي كه ضريب k برابر با 67/0 يا 8/0 به كار برده مي شود بايد قاب ممان گير شكل پذير وجود داشته باشد. همچنين همه ساختمان هاي بلندتر از 50 متر (به جز در نواحي 1 و 2 با ضريب k برابر 1 يا 33/1) بايد داراي قاب ممان گير شكل پذير باشند كه يا كل بار زلزله را تحمل كنند و يا در صورتي كه ديوار برشي جهت تحمل 100% بار زلزله وجود داشته باشد حداقل 25% بار زلزله رل تحمل كنند. قاب هاي زلزله در ناحيه 1 از ضوابط شكل پذيري معاف بوده ودر ساختمان هاي بلندتر از 50 متر ضروري نيستند.
رسيدن به قابهاي ممان گير شكل پذير با استفاده از سيستم هاي كاملاً پيش ساخته مشكل است. غالباً سيستم هاي مختلط با بتن مسلح درجا و در محل اتصالات راه حل هاي بسيار خوبي هستند. در بعضي موارد وقتي به كاربرد قاب هاي شكل پذير نياز باشد، بررسي سيستم هاي سازه اي ديگر مانند قاب هاي فولادي يا بتن مسلح درجا و استفاده از قطعات پيش ساخته براي پوشش كفها اقتصادي تر مي باشد.
 
تأسيسات
سيستم گرمايش :
   سيستم گرمايش برای اين مجموعه مسکونی به صورت غيرمتمرکز ( پکيج ) پيشنهاد می گردد , تا هر واحد بتواند به طور مستقل سيستم گرمايش خود را کنترل کند .
سيستم سرمايش :
   سيستم سرمايش نيز غيرمتمرکز ( کولر آبی ) می باشد . کولرها بر روی پشت بام نصب می شوند که هوای خنک توسط کانال کشی از درون سقف های کاذب به داخل فضاها هدايت می يابد .
 مقدمه»
هر چند كه بيش از ربع قرن (25 سال) از ساخت اينگونه مسكن در ايران مي گذرد، ليكن هنوز معادل درستي براي واژه انگليسي Clustered Housing در زبان فارسي وجود ندارد و در مكالمات و ادبيات شهرسازي از آن به عنوان مسكن گروهي، جمعي، اجتماعي و ... ياد مي شود، كه هيچكدام گوياي معني كامل و معادل دقيق اين عبارت نيستند.
نظر به سابقه كم طراحي اين نوع مسكن در ايران و با توجه به سنت ديرينه مسكن اجتماعي در غرب و اروپا و تحولات اخير آن، سعي شده است تا انواع نمونه هاي قديمي و متأخر و نمونه هاي موفق و ناموفق در اين مجموعه ارائه گردد.
ويژگي خاص مسكن اجتماعي باعث مي شود تا متنوع ترين طرح ها امكان اجرا بيابند. بديهي است كه موفقيت يا شكست هر مورد فقط و فقط به طرح ويژه آن بستگي دارد. بعد از تجربيات مختلف اين نوع مسكن در اروپا و آمريكا و با سپري شدن دوران رواج مدرنيسم در معماري و شهرسازي، اكنون مدتي است كه مي توان به راحتي همه اين گونه طرح ها را مورد بررسي و ارزيابي قرار داد، به خصوص با مطالعاتي كه در اروپا روي طرح هاي به اجرا درآمده انجام شده است و نتايج آن در گزارشات و كتاب هاي مفصل ارائه شده است مي توان نمونه هاي بسيار متفاوتي را انتخاب نمود كه مورد استفاده قرار گرفته اند. (در اين زمينه حتي با استفاده از پرسش نامه هاي مختلفي از ساكنان آنها نظرخواهي شده است).
بنابراين، نمونه هاي مختلفي كه داراي نقشه سايت، پلان هاي معماري، عكس و تفصيلات مي باشند انتخاب شده اند. و البته اين گزينه ها به نحوي انتخاب شده اند كه طرح هاي مختلفي را در دوره هاي زماني گوناگون به نمايش بگذارند تا سير تحول طراحي و پيشرفت در ارائه ايده هاي مختلف در طول زمان، قابل بررسي باشد.
مهمترين دوره اوج طراحي اين نوع مسكن در دهه 50 (فاصـله بيـن سال هاي 1950 تا 1960) مي باشد، كه اتفاقاً پرمسئله ترين طرح ها در همين دوره ارائه شده اند. با تحولات سريع اواخر دهه هشتاد در معماري و شهرسازي، همه اين طرح ها مورد بازنگري واقع شده و مجدداً تمامي مسائل و شاخص هاي شهرسازي و معماري مسكن اجتماعي مطرح شده است.
هم اكنون در اروپا و به خصوص در ژاپن با تخريب محلات فرسوده قديميكه بر مبناي تفكيك و واگذاري قطعات زمين در دهه 50 بنا شده بود، اقدام به اجراي طرح هاي جديدي مي شود كه محاسن خانه هاي اختصاصي و نيمه اختصاصي را دربرگرفته و در عين حال از امكانات و مزاياي مسكن اجتماعي نيز بر خوردار باشند. در ابتدا بايد انواع مسكن و تيپ هاي مختلف آن مورد بررسي واقع گردد.
 
انتخاب موضوع
در بحث هاي مربوط به معماري ايران بايد به بعضي موضوعات كاربردي توجه خاص شود چيزي كه با كمال تأسف ناديده گرفته مي شود. از طرف ديگر به موضوعاتي تا حدي خيالي نيز پرداخته مي شود براي مثال، (ايستگاه قطار در كره ماه) و چيزهاي ديگر نظير اين. البته علت آوردن اين مثال نشان دادن جنبه غيركاربردي و صرفاً خيالي بعضي موضوعات است.
ما مي توانيم درباره موضوعاتي كار كنيم كه به جنبه كاربردي آن بيشتر توجه شود. موضوع مسكن در حال حاضر از بزرگترين مشكلات و گرفتاري هاي جامعه است. نداشتن مسكن دغدغه بزرگ قشر عظيمي از جامعه به خصوص جوانان است و اين مشكل به وضع خطرناكي تبديل شده است.
به همين دليل تحقيق در اين زمينه و ارائه و بررسي نحوه طراحي مسكن و اصولاً شناخت اين موضوع كه چه نوع مسكني نياز مردم را برطرف مي كند، مي بايست مورد توجه قرار گيرد.


Label
نظرات در مورد:پروژه مجتمع مسكوني

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک