$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > هتلداری و گردشگری

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 مجموعه مقالات علمي هتلداري و گردشگري
جهانگردي و جايگاه آن در ايران

تاریخ ایجاد 1389/10/23  تعدادمشاهده  2370

 

جهانگردي و جايگاه آن در ايران
          شرايط اقليمي و آب و هواي متنوع در ايران و وجود مواهب فراوان طبيعي در پهنة گستردة كشور و نيز ميراثهاي عظيم تاريخي و تمدن چندين هزار ساله و آثار گرانبهاي فرهنگي، هنري، معماري، صنايع دستي، اماكن زيارتي و متبركه و آداب و سنن و گروه هاي مختلف قومي و جاذبه هاي مختلف زيباي طبيعي و وجود چشمه هاي معدني شفابخش و نيز روحيه ميهمان دوستي و ميهمان نوازي ايرانيان همگي از عواملي هستند كه اگر به درستي به جهانيان معرفي شوند، مي توانند ايران را به يكي از قطبهاي بزرگ جهانگردي تبديل نمايند. اما عليرغم وجود اين همه مواهب و با وجود آنكه از لحاظ جاذبه هاي توريستي كشورمان جزء ده كشور اول توريستي جهان قلمداد مي گردد اما با كمال تأسف ملاحظه مي گردد از مجموع 560 ميليون نفر جهانگردي كه در سال 1995 از كشورهاي جهان بازديد كرده اند بنابر قول مسئولين وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در سال 74 تنها بين 420 تا 450 هزار جهانگرد از ايران بازديد كرده اند. اگر اين رقم عليرغم افزايش نسبيش با سال 1373 با ارقام جهاني توريست مقايسه گردد ملاحظه مي گردد كه سهم بسيار ناچيزي از توريستهاي جهاني به كشور ايران مسافرت نموده اند. تعداد توريستهايي كه در سال 1373 از ايران بازديد كردند 360658 نفر بوده اند درآمد حاصل از توريسم در ايران در سال 1374 مبلغي در حدود 250 ميليون دلار بوده است كه اين رقم نسبت به درآمد متجاوز از چهارصد ميلياردي آن سال رقم بسيار ناچيزي را تشكيل مي داده است. يعني 1600 بار كمتر از سهم جهاني حاصل از توريسم صنعت جهانگردي كه در حال حاضر مقام سوم جهاني را به خود اختصاص داده است، و بعد از سال 2000 مقام اول صنايع جهاني را به خود اختصاص خواهد داد، متاسفانه در ايران جايگاه واقعي خود را پيدا ننموده است. درآمد توريستي، ارزي است كه با پاي خود وارد كشور مي گردد و متأسفانه كشورمان از اين منبع عظيم ارزي تا حدود زيادي بي بهره مانده است. صنعت توريسم علاوه بر جنبه هاي درآمد و اشتغال زايي فوايد فراوان ديگري را در بر دارد كه از آن جمله مي تواند تبليغات غير واقعي را خنثي نمايد. توريست ها علاوه بر اينكه مي توانند به رونق اقتصادي كشورمان كمك نمايند مي توانند واقعيتهاي موجود در كشور را به رأي العين ملاحظه نموده و تبليغات نادرست را كم رنگ تر نموده و در خارج از ايران به عنوان مدافعين اين مرز و بوم به تبليغ بپردازند. توريست به كشور مي آيد تا ارزهاي به همراه آورده را خرج نمايد و از طرف ديگر چيزهايي را فراگيرد كه براي آموختن آن به مردم ديگر ممالك مبالغ هنگفتي بايستي هزينه گردد و اين در حاليست كه تاثير نقل مستقيم شخصي كه نكات مثبتي را در يك كشور ديده به مراتب بيشتر از تبليغات خارجي يك كشور مي باشد.
          كشورمان از اولين زادگاههاي تمدن بشري محسوب مي گردد. ميراثهاي تاريخي اين سرزمين زبانزد خاص و عام است. تخت جمشيد، ماسوله و ميدان نقش جهان از آثار به ثبت رسيده جهاني محسوب مي گردند. آثار باستاني ايران در كشورهاي خارج طرفداران بي شماري را به خود اختصاص مي دهد. تبليغات سوء و نادرست بيگانگان در مورد كشورمان سبب مي گردد تا جهانگردان خارجي تغيير مسير داده و روزانه كشورهاي ديگر كردند. بر اساس مطالعات انجام شده درآمد حاصل از جذب يك جهانگرد خارجي با فروش 150 بشكه نفت برابري مي كند و ا گر اين صنعت در كشور توسعه پيدا كند و تعداد فراواني جهانگرد خارجي به ايران بيايند درآمد حاصل از توريسم مي تواند جايگزين بخش قابل توجهي از درآمد فروش نفت شود. در خصوص اشتغال زايي اين صنعت در داخل كشور تنها مي توان به اين نكته اشاره نمود كه در مقابل ورود 6 نفر جهانگرد براي يك نفر در كشور ايجاد اشتغال مي شود. معاونت سياحتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در اين خصوص گويد: « در مقابل ورود 6 نفر جهانگرد براي يك نفر در كشور ايجاد اشتغال مي شود.
 . . . به گفتة وي علاوه بر ايجاد اشتغال، درآمد ارزي كشور از ناحيه جهانگردي به ازاي هر گردشگر خارجي حداقل 800 دلار است و به طور خلاصه مي توان گفت صنعت جهانگردي در ايران علاوه بر جنبه هاي فراوان مثبتي كه مي تواند به همراه داشته باشد داراي تأثيرات ديگري بوده كه برخي از آنها بطور اختصار عبارتند از: 1- كسب درآمد ارزي 2- متعادل كردن توزيع درآمد 3- تسريع گردش پول 4- جذب سرمايه هاي سرگردان و به جريان انداختن آن در سرمايه گذاريهاي سالم، 5- كاهش مسافرتهاي جهانگردي به خارج از كشور و جلوگيري از خروج ارز.
سابقة جهانگردي در ايران
          سرزمين ايران به علت برخورداري از ميراثهاي عظيم تاريخي و فرهنگي و مواهب طبيعي از ديرباز همواره مورد توجه سياحان و جهانگردان خارجي بوده است. بر اساس اقوال مورخان همچون گزنفون و هردوت، يونانيان و روميان جهت تجارت و سياحت به ايران مسافرت نموده و داراي مراودات و ارتباطاتي با ايرانيان بوده اند. بعد از ظهور اسلام سياحان مشهوري از قبيل ابن حوقل، مقدسي، ياقوت حموي، ابن بطوطه، ابودلف از ايران بازديدهايي داشته و مشهودات مختلف خودشان را از ايران و ديگر ممالك در كتابهاي مشهوري همچون صوره الارض و احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم، معجم البلدان و . . . به رشتة تحرير در آوردند.
          از جهانگردان اروپايي و غير مسلمان كه مسافرتهايي به ايران داشته اند مي توان از: بنيامين تودلاي، ماركوپولو، ادريكس، جوزفاباربارو، پيترودلاواله، ژان شاردن، انگلبرت كمپفر، تاورانيه، آنتوني شرلي، مادام ديولافوا، هنري رنر دالماني، پيرلوتي، اوژن فلاندن، لارنس كلهارت، جرج كلارك نام برد. انگلبرت كمپفر سياح آلماني در سال 1684 به ايران آمد. و سفرنامه وي حاوي مطالب ارزنده جغرافيايي در مورد ايران است. آنتوني شرلي به اتفاق برادرش روبرت شرلي در زمان شاه عباس از انگلستان به ايران آمد و در مورد مساجد بسيار عالي و اعتقادات مذهبي ايران سخن گفته است. جرج كلارك شهرساز معروف جهاني به ايران سفر كرده و درباره اصفهان مي گويد كه به عقيده وي اصفهان را بعد از پكن بايد بزرگترين و معروفترين شهر قديمي جهان دانست.
          بنيامين تودلاي ضمن سفر به كشورهاي مختلف از ايران نيز بازديد نموده و سفرنامه اي در خصوص مسافرتهايش به رشتة تحرير درآورده است. وي كه از اتباع اسپانيا بود اولين فردي است كه پس از اسلام از ايران بازديد نموده است.
 
پيدايش و روند توسعة توريسم در ايران
          به منظور فعاليتهاي جهانگردي و ايجاد تسهيلات در سال 1314 در وزارت كشور اداره اي به نام اداره امور جهانگردي تاسيس گرديد. اداره امور جهانگردي در سال 1320 جاي خود را به شوراي عالي جهانگردي داد. سرانجام در سال 1342 تصويب نامه سازمان جلب سياحان اه امضاي هيات وزيران رسيد. و از همان تاريخ رسماً شروع به كار كرد. در سال 1353 سازمان جلب سياحان با وزارت اطلاعات وقت ادغام شد و اين وزارت تحت نام وزارت اطلاعات و جلب سياحان شروع به كار نمود. اداره امور ايرانگردي و جهانگردي توسط چهار شركت سهامي تأسيسات جهانگردي ايران، شركت سهامي گشت هاي ايران، شركت سهامي مركز خانه هاي ايران و شركت سهامي سازمان مراكز جهانگردي براي ورزشهاي زمستاني تحت نظارت وزارت اطلاعات و جهانگردي اداره مي شد. متاسفانه اين چهار شركت با وظايفي مشابه و با اركاني متفاوت و حوزه فعاليتي متداخل اداره مي گرديدند. در سال 1358 به منظور جلوگيري از تداخل وظيفه و هماهنگ نمودن تمام فعاليتها و مسائل مربوط به امر جهانگردي در جهت اعمال سياست صرفه جويي، طبق مصوبه مورخ 1358 شوراي انقلاب، چهار شركت مذكور در يكديگر ادغام گرديد، و تحت عنوان سازمان مراكز ايرانگردي و جهانگردي با بافت و خط مشي هاي جديد و هدفهاي متمايز از گذشته به منظور اداره بهره برداري از تعداد 144 واحد پذيرايي موجود شروع به فعاليت نمود. در سال 1358 طبق مصوبه 29/11/58 شوراي انقلاب اجازه خريد و اداره هتلهاي بنياد علوي به سازمان مراكز ايرانگردي و جهانگردي داده شد. اين هتلها عبارت بود از: 12 هتل بزرگ و مجلل در سطح كشور. اين ادغام حجم عمليات سازمان مراكز ايرانگردي و جهانگردي را در سطح بسيار عظيم بالا برد و به ميزان چند برابر به سرمايه سازمان و همچنينديون و تعهدات آن افزود و از طرف ديگر حدود 2500 نفر كارگر و كارمند به جمع كارمندان سازمان اضافه گرديد، ولي به دليل مشكلات و مسايل مختلف و نظر مخالف سازمان برنامه و بودجه با اين ادغام در سال 1361 اداره هتلهاي مزبور دوباره به بنياد مستضعفان برگشت داده شد. در حال حاضر دو نهاد مختلف در زمينه هاي گسترش توريسم در ايران فعال مي باشند. يكي از اين مراكز، معاونت سياحتي و زيارتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مي باشد كه ادامه دهند‌ة وظايف و فعاليتهاي سازمان جلب سياحان مي باشد. شرح وظايف اين سازمان پس از انقلاب تغيير يافت و با عنوان معاونت سياحتي و زيارتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از فعاليت گسترده تري برخوردار مي باشد. سازمان ديگري كه در اين راستا به فعاليت ادامه مي دهد، مجتمع بين المللي و جهانگردي آزادي (آيتو) است كه تحت پوشش سازمان سياحتي و مراكز تفريحي بنياد مستضعفان و جانبازان به فعاليت ادامه مي دهد. اين مجتمع كه در نهم اسفندماه 1357 تشكيل گرديده است داراي 23 هتل ممتاز و بيش از 20 مركز تفريحي و آژانس و موسسه خدماتي مهمانسرا مي باشد.
          ملاحظه مي گردد صنعت توريسم در كشور با بسياري از سازمانها و دواير مرتبط مي باشد. سازمانها و دوايري كه با اين صنعت در كشورهاي در ارتباط مي باشد عبارتنداز:
1- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي- موسسات جهانگردي مهمانسراها و هتلها، 2- وزارت فرهنگ و آموزش عالي- دانشگاهها و موسسات آموزشي خصوصي جهانگردي، 3- وزارت امور اقتصادي و دارايي- بانكها- موسسات بيمه، 4- سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران- مطبوعات دولتي و خصوصي، 5- وزارت امور خارجه، 6- سازمان تربيت بدني- موسسات ورزشي و تفريحي خصوصي و دولتي، 7- وزارت كشور- اداره گذرنامه- شهرداريها، 8- وزارت كشاورزي- وزارت جهاد سازندگي- سازمان جنگلها و مراتع كشور- سازمان حفاظت محيط زيست، 9- وزارت دادگستري، 10- وزارت راه- راه آهن- هواپيمايي- كشتيراني جمهوري اسلامي ايران، 11- سازمان برنامه و بودجه، 12- سازمان صنايع دستي- سازمانهاي خصوصي و دولتي توليدات مورد مصرف جهانگردي
 
اقتصاد گردشگري حلقه مفقوده
          شوراي جهاني مسافرت و گردشگري با اعلام اين كه صنعت مسافرت و گردشگري ايران از نظر حجم در جايگاه 35 جهاني قرار دارد، پيش بيني كرد رشد اين صنعت در سال 2006 به 4/2 درصد برسد. ايران با برخورداري از طبيعتي متنوع و آثار تاريخي متعدد داراي پتانسيل بالايي براي تبديل شدن به يكي از مراكز مهم گردشگري در جهان است. اين ويژگي به همراه جمعيت بالا باعث شده است تا صنعت مسافرت و گردشگري در ايران به ويژه در بعد داخلي به خوبي توسعه پيدا كند، به طوري كه در حال حاضر اين صنعت از نظر حجم در رتبه 35 جهاني قرار گرفته است.
          كشورهاي در حال توسعه اي كه به مقاصد مهم گردشگران تبديل شده اند، لزوماً فرهنگي بالاتر از فرهنگ مردم ايران ندارند. حتي گاهي مردم اين كشورها عادات رفتاري بسيار ناپسندي دارند كه گردشگران با اكراه به آنان مي نگرند ولي اين رفتارها چيزي از جاذبه هاي گردشگري كم نمي كند. البته يك نكته را بايد در نظر داشت كه مردم كشورهاي پذيراي گردشگر بنابر تجربه يا بر اساس آموزش، گردشگران را مورد آزار و اذيت و نقد قرار نمي دهند و سياست اين كشورها بر احترام به آزادي عقيده گردشگران بنا نهاده شده است. ارائه كالاها و خدمات با قيمت بالاتر به گردشگران نيز مسئله اي است كه كما بيش در ساير كشورها هم مشاهده مي شود.
          صنعت گردشگري با درآمد سالانه نزديك شده به 1000 هزار ميليارد دلار در جهان، از صنايع پاكي است كه به خوبي با صنايعي نظير نفت و خودروسازي رقابت مي كند. در اين ميان كشورهاي داراي جاذبه هاي گردشگري به لحاظ جلوه هاي طبيعي، فرهنگ و تمدن كهن و آثار باستاني و مذهبي، استعداد و توانمنديهاي به سزايي در جذب جهانگردان دارند كه با سرمايه گذاري مناسب در بخش هاي نرم افزاري و سخت افزاري اين صنعت و حفظ جايگاه خود در جهان مي توانند سالانه ميلياردها دلار از اين صنعت بهره برداري كنند.
          بر پايه آمارهاي اعلام شده از سوي سازمان جهاني جهانگردي ايران نيز يكي از 10 كشور عمده جهان به لحاظ تنوع جاذبه هاي گردشگري بوده كه با تاسف در حوزه بهره برداري در رده هاي آخر جدول WTO قرار گرفته است. آمارهاي WTO همچنين نشان مي دهد كه سفر و جهانگردي 12/6 درصد از كل صادرات كشورهاي جهان برابر با 984/1 ميليارد دلار را در سال 2000 را به خود اختصاص داده و پيش بيني مي شود كه اين رقم در سال 2010 به 2098/2 ميليارد دلار يا 12/8 درصد از كل صادرات افزايش يابد.
          هم چنين ميزان سرمايه گذاري در صنعت جهانگردي در سال 2000 معادل 701 ميليارد دلار يا 9/4 درصد از كل سرمايه گذاري بوده و پيش بيني مي شود كه تا سال 2010 اين رقم 1404 ميليارد دلار يا 10/6 درصد از كل سرمايه گذاري برسد. به باور آگاهان امر هر چند كه امروزه گردشگري در رتبه سوم صنايع جهان قرار دارد، اما شواهد امر حاكي از آن است كه تا 10 سال بعد، اين صنعت رتبه نخست را به خود اختصاص داده و از اين رهگذر سالانه ميلياردها دلار عايد كشورهاي پيشرو در زمينه توريسم خواهد شد.
          ايران نيز هر چند با تدوين چشم انداز 20 ساله گردشگري جذب 2 درصد از جهانگردان بين المللي را هدف قرار داده است اما كارشناسان مي گويند تا زماني كه گردشگري ضامن توسعه اقتصاد پايدار در ايران شناخته نشده و اقتصاد گردشگري حلقه اي مفقوده در اقتصاد ايران باشد، اميد زيادي به تحقق اهداف و چشم انداز 20 ساله نمي توان داشت.
          به اين ترتيب، آنچه كه در وحله نخست پيرامون مواجهه مديران ارشد گردشگري كشور و ديگر سازمان هاي 16 گانه مرتبط با توريسم مطرح مي شود، چشم انداز توريسم ايران و ميزان درخواست كشور ما از بازار 700 ميلياردي بازار جهاني توريسم است كه اين چشم انداز از سوي مسولان كشور، 2 درصد از بازار جهاني اعلام شده است.
          اين در حاليست كه پيشتر رقم مزبور 5 صدم درصد و جايگاه ايران در ميان كشورها رتبه 70 اعلام شده بود. حال آنكه تحولات پرشتاب توريسم و زيرشاخه هاي تخصصي آن، امروزه اين صنعت را در صدر صنايع جهان قرار داده است.
          آمارها حاكي از آن است كه فعاليتهاي اقتصادي سفر و جهانگردي در بين سالهاي 2000 و 2010 داراي رشدي معادل 2/4 درصد در هر سال خواهد بود.
در اين راه و براي دستيابي به اين منابع مالي عظيم جهاني پس از كشورهاي اروپايي، كشورهاي عربي نسبت به ديگر كشورهاي خاورميانه پيشروتر شده اند، چنانچه اوارات موفق شد تا عنوان قطب چهارم گردشگري را به خود اختصاص دهد.
          پيش بيني مي شود ميزان توليد ناخالص داخلي صنعت توريسم در خاورميانه به 20/3 ميليارد دلار برسد و انتظار مي رود تا سال 2014 اين ميزان سالانه از رشدي 3/9 درصدي برخوردار باشد.
بر اساس گزارش شوراي جهاني گردشگري و مسافرت، صنعت توريسم خاورميانه 20/3 ميليارد دلار يا به عبارتي 2/5 درصد از توليد ناخالص داخلي منطقه در سال جاري را تشكيل مي دهد كه با در نظر داشتن روند متعادل آن، در سال 2014 به 36/1 ميليارد دلار خواهد رسيد.
          همچنين پيش بيني مي شود سرمايه گذاري انجام شده در بخش صنعت مسافرت و منطقه 11/8 درصد، 17/4 ميليارد دلار از كل سرمايه گذاري انجام شده در منطقه طي سال جاري را در برگيرد.
          تعداد مشاغل موجود در صنعت گردشگري و مسافرت منطقه خاورميانه نيز 422 هزار و 600 شغل خواهد بود كه در ارزيابي كلي از هر 12/1 شغل موجود در منطقه، يك شغل مربوط به امور گردشگري است و انتظار مي رود گردشگري خاورميانه 13/8 درصد معادل 43/7 ميليارد دلار از كل صادرات منطقه در سال جاري را تشكيل دهد كه تا پايان سال 2014 اين ميزان به 79/8 ميليارد دلار خواهد رسيد.
 
 


بازتابهاي مثبت و منفي صنعت توريسم
صنعت توريسم و اثرات نامطلوب فرهنگي و اجتماعي
          صنعت توريسم روز به روز در حال توسعه و تكامل مي باشد. هر ساله صدها ميليون نفر مسافر و جهانگرد با آداب و سنن و سليقه هاي متفاوت و گوناگون از نقطه اي به نقطه ديگر جهان مسافرت مي نمايند. و در فرآيند كلي هم موثر مي باشند و هم تاثيرپذير.     
          تعدادي از توريستها الگوها و معيارهاي زشت و زيبا را انتقال مي دهند و تعدادي از آنان الگوها و معيارهاي ديگران را مي پذيرند در اين رابطه ملاحظه مي گردد كه مردم كشورهاي سنتي و جهان سوم از بيشترين آسيبهاي اجتماعي و فرهنگي برخوردار مي گردند. بطور مثال هنگامي كه انبوه عظيمي از توريست ها از كشورهاي صنعتي به كشورهاي سنتي مسافرت مي كنند به همراه خود شيوه هاي رفتاري و لباس پوشيدن و غذا خوردن و نوشيدنيهاي خاص خود را به جوامع ميزبان عرضه مي كنند و طبيعي است كه جوامع ميزبان در صورت توجيه نشدن مي توانند آسيبهاي فراواني را از اين بابت متحمل گردند.
          نظر بر آنكه در هر حركت توريستي افراد از هر طبقه و هر گروه و هر دسته اي با خصوصيات ويژگيهاي خاص خود مي توانند شركت ورزند، طبيعتاً افرادي نيز در اين مسافرها شركت مي جويند كه از جهت مسايل فرهنگي و اخلاقي از صلاحيت هاي لازمه برخوردار نبوده و ورود افراد مختلف مي تواند نظم جوامع آرام سنتي را به هم زده و در چنين اجتماعاتي اخلال ايجاد نمايد. الگوها و معيارهاي نامطلوب فرهنگي با ورود توريست هاي خوش گذران و بي بند و بار به كشورهاي توريستي سنتي خلاصه نمي شود، بلكه افرادي كه از اين قبيل ممالك به كشورهائيكه از اين جهات هيچگونه محدوديتي ندارند عزيمت مي نمايند نيز در معرض خطرات و عواقب ناگوار آن قرار گرفته و پس از ورود به كشور خود به پخش معيارها و الگوهاي نمونه برداري شده پرداخته و تلاش مي نمايند كه آموخته ها را به ديگران انتقال دهند. در جامعه شهري آمريكا و كشورهاي اروپايي به ويژه در شهرهاي بزرگ آن، سرمايه گذاري در امر تفريحات، سرگرميها، گذران اوقات فراغت و توريسم، لذت جويي، انواع ورزشها، تاترهاي ويژه، داروهاي مخدر، خانه هاي . . . مشروب فروشيها، مغازه هاي كادويي رستورانهاي هوس آلود، عشرتكده ها و نظاير آن روز به روز بيشتر مي شود. به شاغلين در صنعت تفريحات و وقت گذرانيها حداكثر حقوق پرداخت مي شود، آپارتمانها و بلوكهاي ساختمان كه به ارضاي نفس و خوش گذراني، اختصاص مي يابد، با گاردهاي ويژه محافظت مي شوند. با كار شبانه كه تا صبح ادامه مي يابد، شهرها اغلب دو نوبتي كار مي كنند. شهر بزرگ نيويورك كه به عنوان مركز عمده فعاليتهاي اقتصادي در دنياي امروز شهرت دارد و هسته اصلي مگالاپليس شمال شرق آمريكا محسوب مي شود، خواستگاه توريستهاي خوش گذران است. نيويورك هم اكنون نيز، بزرگترين مركز توريستي و تفريحي و گذران اوقات فراغت مي باشد و در نقش مراكز مهم ارضاي نفس، نه تنها در آمريكا بلكه در سراسر جهان شهرت دارد.
          شهرهاي بزرگ ديگر آمريكا مانند لاس وگاس، بستون، فيلادلفيا، سانفرانسيسكو، اشنگتن دي سي و شهرهاي بزرگ كشورهاي اروپايي و آن دسته از شهرهاي اروپايي و آن دسته از شهرهاي بزرگ كشورهاي آفريقايي و آسيايي نيز كه تحت تاثير فرهنگ نامطلوب غربي قرار گرفته اند نيز داراي چنين شرايطي هستند.
          اهداف سودجويانه مراكز تفريحي و عشرتكده ها در اين گونه شهرها، منشع ناگواريهاي تلخي براي آن دسته از توريستهايي است كه ناآگاهانه اوقات فراغت خود را در آنجا مي گذرانند و بعضاً با بي توجهي به مسائل بهداشتي به بيماريهاي خطرناكي مانند بيماريهاي جنسي و ايدز و امثال آنها مبتلا مي شوند، به طوريكه هر ساله هزاران توريست در جهان قرباني سياستهاي شوم صاحبان كاباره ها و كلوپهاي شبانه مي گردند، پديده تلخي كه به هيچ عنوان جايگاهي در توريسم كشورهاي سنتي نداشته و نخواهد داشت.
          همانطوري كه در بحثهاي پيشين مطرح گرديد، ذكر عوارض منفي توريسم دليلي بر نفي اين صنعت مهم كه از هر حيث اعتبار جهاني دارد نيست. بلكه مراد آن است كه چگونه مي توان از ابعاد منفي اين صنعت پويا و رو به گسترش كاست و بر جنبه هاي مثبت آن افزود. بررسي خط مشي توريستي كشورهايي مانند مالزي كه از كشورهاي مهم توريستي و سنتي دنيا قلمداد مي گردد، مي تواند ما را در تعيين خطوط و خط مشي هاي توريستي ياري رساند.
 
منافع و عوارض
          تفريح و تفرج و گشت و گذار در حقيقت به عنوان يكي از مهمترين راه هاي فرار از زندگي يكنواخت و ملالت آور روزمره دوران فعلي تلقي مي گردد. در دوران پرتلاتم و اضطراب انگيز عصر ماشين شرايط ايجاب مي نمايد كه انسانها جهت گريز از تضادها و تشويشها و يكنواختي ها و بيماريهاي ناشي از تكنيك و صنعت به منظور بازآفريني نيروها هر چند گاه يكبار به تفريح و تفرج و مسافرت و گشت و گذار بپردازد تا هم تمددّ اعصابي حاصل گردد و هم ديدار از سرزمينها و شگفتيها فراهم آيد. قرائن مشهود از قبيل افزايش روزهاي تعطيل، درآمد، طول عمر، تكامل روزافزون صنعت هوانوردي و گسترش ارتباطات جهاني دورنماي جهانگردي را بيش از پيش اميدبخش نموده و گسترش بيش از پيش آنرا نويد مي دهد. اما توسعه صنعت توريسم نبايستي سبب آن گردد كه اصول و مباني خدشه پذيرد و در مسائل محيطي و فرهنگي و تاريخي تزلزل حاصل آيد.
          متخصصان امر توريسم در كنار مزاياي فراواني كه براي توريسم قائل مي باشند از عوارض و بازتابهاي منفي اين صنعت نيز نگران و گله مند هستند. به اعتقاد اين گروه از متخصصان و كارشناسان در صورتيكه مسئولان امر توسعه جهانگردي در صدد رفع معايب برنيايند اين امر مي تواند زيانهاي فراوان اجتماعي و اقتصادي و محيطي را به ارمغان آورد.
          اثرات و عوارض منفي اين صنعت عبارتند از:
الف: منافع صنعت جهانگردي
          تاثيرات مثبت اشتغال، درآمدزايي، ايجاد تفاهم بين المللي، حفاظت از منابع ملي و ميراثهاي طبيعي، عمران و آبادي و توسعه مناطق توريستي.
ب: صدمات صنعت توريسم
تخريب و آلودگيهاي محيط زيست در اشكال مختلف و نيز عدم توجه به رسوم و عادات محلي و در نتيجه سست كردن بنيادي روش زندگي محلي و . . .
          نگرانيهاي ناشي از اين امر سبب گرديده كه متخصصان و كارشناسان جهت پيدا كردن راههاي افزايش اثرات مطلوب توريسم و كاهش اثرات نامطلوب آن از علوم مختلف منجمله دانشهاي جغرافيايي، اقتصادي، جامعه شناسي، معماري، مهندسي، بيولوژي و . . . سود جويند.
          برخي از متفكران صاحب نامي كه تا كنون در اين خصوص تحقيقاتي انجام داده و داراي تأليفاتي مي باشند عبارتنداز:
1)    باد- بووي و لاوسون (1977) در مورد جنبه هاي معماري و توريسم.
2)    بوگارت و مدلاكيت در خصوص جنبه هاي اقتصادي و سازماندهي توريسم.
3) سيمونز (1975) و كوپوك و دوفيلد (1975) و پي يرس (1981) و ماتي سون و وال (1982) و اسميت (1983) و پاتمور در خصوص تلاقي توريسم با علوم اجتماعي و اقتصادي و عوامل جغرافيايي و نيز پي يرس (1982) و اسميت (1978) و دكارت (1979) در خصوص مسائل خاص ايجاد شده بين توريستها و اجتماعات ميزبان و . . .
 
توريسم و اقتصاد منطقه اي
          توسعه مناطق توريستي و تاسيسات وابسته تاثيرات عمده اي بر اسكان جمعيت ها و حمل و نقل و مراكز صنعتي و مناطق مسكوني و كشاورزي برجاي گذاشته و مشكلاتي را در اين زمينه ها ايجاد كرده است.
          از مشكلات ديگر ايجاد شده تاثير سوء صنعت توريسم بر ساختار شغل محلي است.
به اعتقاد "يانك" سهم روبه رشد نيروي كاري كه در صنعت توريسم بكار گرفته شده است، تاثيري نگران كننده بر رشد اقتصادي منطقه دارد. به اعتقاد وي اشتغال در صنعت توريسم بسيار سودآور و سهل تر از مشاغل ديگر مي باشد و در نهايت گرايش كاري به سمت اين صنعت بسيار شديدتر از ديگر بخش ها و صنايع مي باشد.
          علاوه بر مطالب فوق، در مواردي هتلها كاركنانشان را از خارج از كشور تأمين نموده و در نهايت جهت اسكان آنان در نزديكي محل كارشان مشكلي بر مشكلات قبلي مي افزايد. بعلاوه حضور نيروي كار خارجي ممكن است تنشهاي سياسي و نژادي را نيز به همراه داشته باشد.
          مشكل سومي كه منجر به اشباع توريسم در منطقه اي مي گردد، فشارهايي است كه اين صنعت بر شبكه هاي خدمات عمومي از جمله آب و برق و وسايل نقليه بخصوص در شهرهاي توريستي قديمي بر جاي مي گذارد.
تلفيق عوامل ياد شده مي تواند سبب اشباع رواني ساكنين مناطق مزبور گرديده و احساسات و نگرشهاي منفي نسبت به توريسم ايجاد گردد. ساكنين اين مناطق ناچارند با توريستها براي استفاده از منابع و خدمات رقابت كنند و گذشته از اين امر كيفيت و ضعيت نامأنوس معماري در هتلهاي جديد و مراكز تفريحي، افراد محلي را آزار مي دهد.
          نقطه نظرهاي ياد شده توسط يانگ، از اهميت فوق العاده اي برخوردار است و بايد هنگام ارزيابي سود و زيان صنعت توريسم دقيقاً مورد توجه قرار گيرد. شايد لازم باشد از شيوه هاي كنترل تعداد توريست در بعضي از جوامع استفاده شود. از اين شيوه ها مي توان از طلب ويزا از توريستها گرفته تا اعمال مالياتهاي ويژه اي كه به اشكال گوناگون اخذ مي شود، نام برد.
          با وجود اين تفاصيل به تعبير « ترنر » و « امش » تعداد دولتمرداني كه مي خواهند كه جلوي اين كاروانهاي طلايي را بگيرند بسيار اندك مي باشد.
          از سوي ديگر ملاحظه مي گردد كه تعداد انگشت شماري از كشورها نظر تحقيرآميزي را نسبت به جهانگردان اعمال نموده و آنان را به عنوان يك بيگانه و سمبل كشورهاي استعماري قلمداد مي نمايند.
          كشور كوبا مصداق بارزي است از اين گونه كشورها. دولت كمونيستي كوبا هتلهاي توريستي را به خانه دانش آموزان و كارگران مزارع نيشكر تبديل نمود اما اينگونه دولتها همانگونه كه ذكر شد انگشت شمار مي باشند و صنعت توريسم به عنوان يكي از بزرگترين پشتوانه هاي ارزهاي بسياري از كشورها محسوب مي گردد و با وجود چنين روندي دولتها هرگز مايل نيستند جريان توريست را به كشورشان متوقف سازند.
          تاثيرات اقتصادي توريسم بر مناطقي كه جمعيت متفرق و پراكنده دارند يا از اقتصادي توسعه نيافته و فقيري برخود دارند بسيار قابل توجه مي باشد. مثلاً ايجاد يك منظقه توريستي و تأسيسات مرتبط با آن نه تنها ممكن است براي مردم محلي ايجاد اشتغال نمايد بلكه ممكن است سبب آوردن كارگراني از خارج گردد كه اين امر رشد مسكن و سيستم خانه سازي را به همراه داشته و نتيجتاً خدمات مرتبط با آن را نيز در برخواهد گرفت. ساخت بزرگراهها و فرودگاههاي جديد نه تنها تغييراتي را در نقشه اين مناطق ايجاد مي كند، بلكه ممكن است سبب جذب صنايع ديگري نيز بشود و متعاقب اين امر ممكن است كه الگوهاي كشاورزي نيز دچار تغيير و دگرگوني گردد و حتي منجر به كاهش يا نابودي آن گردد. به عنوان مثال مي توان از مناطق كوهستاني آلپ نام برد كه در حال حاضر به علت رونق فعاليتهاي توريستي در مناطق ياد شده، فعاليتهاي كشاورزي در آن كاهش يافته است. از ديگر بازتابهاي منفي اين صنعت فهرست وار مي توان از :
1-   جهانگردي و آلودگي درياچه ها و آبشارها 2- توريسم و آلودگيهاي محيطي، ياد كرد.
 
واژه هتل و تاريخچة آن
          بنيان گذاري هتلها به تأسيس مراكزي مهمان پذير موسوم به " اين – Inn" ها باز مي گردد كه در جاي خود به توزيع بيشتري پيرامون " اين ها " خواهيم پرداخت. پذيرايي از ميهمانان در مكانهايي بدين نام تا چندين قرن بر دوام بود تا آنگاه كه احداث خطوط راه آهن و اختراع و تكميل كشتيهاي تجاري و مسافرتي و تجهيز آنها با موتورهاي بخار توانست تحول عظيمي در مسافرتهاي مردم و رفع مشكل آنها در اين زمينه ايجاد كند. صنعت هتلداري نوين آغاز خود را به كشورهاي اروپايي به ويژه كشور سوييس مديون است. توليد اين صنعت در ساختمانهاي كوچك و محقر كه برگشودن آنها از كليدهاي چوبين استفاده مي شد شكل گرفت ولي بايد گفت كه در همين هتلهاي كوچك انواع خدمات و سرويسها به مشتريان عرضه مي گرديد. دارندگان اين هتلها را بيشتر طبقه اشراف تشكيل مي دادند. اين مراكز را هنوز به نام هتل نمي خوانند و كلمه "هتل-HOTEL" از حدود سالهاي 1760 ميلادي براي ناميدن اين مراكز بكار گرفته شد. اين واژه خود از كلمه هاستل- HOSTEL مشتق شده است كه در همان سالها و در كشور انگلستان براي ناميدن اين مراكز بكار مي رفت. مكانهايي را كه در آمريكا به همين منظور اختصاص مي يافت با واژه Inn هاي بزرگ مشخص مي كردند و همراه با اين كلمه در مواردي مشابه از عبارت COFFE HOUSE استفاده مي شد.


 
تاريخچة هتل در ايران
          شايد براستي نتوان تاريخچة درستي از صنعت هتلداري كه شاخه تنومندي از صنعت گردشگري يا (Tourism) محسوب مي شود به دست داد آن هم در كشوري به پهناوري ايران كه تاريخ خود را مديون آن مي داند.
          ايران حلقه ارتباط سه قاره بزرگ جهان- آسيا، اروپا، آفريقا- كه ارتباط تجاري دنياي شرق و غرب را به يكديگر برقرار مي نموده است. شايد به راحتي بتوان با مطالعه تاريخ دريافت كه اولين راههاي شوسه و حتي قيراندود جهان را ايران در دوره هخامنشيان داشته است و راه ابريشم و ادويه و عود و بخور كه سه راه بين المللي محسوب مي شدند از ايران گذر مي كرده اند.
          شايد اين دلايل كافي باشد تا براحتي بپذيريم كه ايران را مي توان بزرگترين كشور محل گذر توريست دانست و اين مهم نشانگر آن است كه جهت اسكان مسافرين صدها و بلكه هزاران مكان ويژه استراحت وجود داشته است.
          با گذشت زمان و شروع دوره صفويان (907 هـ. ق) پادشاه بزرگ اين دوران شاه عباس صفوي با اهميت دادن به راهها و توسعه آنها و همچنين ساخت كاروانسراها توانست لقب پادشاه راه و كاروانسرا را به خود اختصاص دهد و باسخت حدود 999 كاروانسرا كه محل خواب مسافرين بين راهي درزمان خود تلقي مي شد ايران را يگانه كشور صاحب نام در عرصه هتلداري نمايد. با شروع عصر رنسانس و از پس آن انقلاب صنعتي جهان دچار تغيير گرديد اختراع ماشين بخار سرعت سفرها را افزايش داد و شكل راهها و انگيزه مسافرتها را متحول نمود و كاروان و كاروانسرا در ايران را نيز تغيير داد و اولين هتل در تهران و سپس در تبريز در دوره قاجار بنياد نهاده شد و بعدها هتلهاي زنجيره اي Inn نيز در تهران فعاليت خود را آغاز نمود و پايگاه و جايگاهي شدند جهت حضور مستشاران و سفرا و مسافرين مستشرقين.
 


Label
نظرات در مورد:جهانگردي و جايگاه آن در ايران

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک