پيشگفتار
اين پاياننامه نقطه عطفي مهم در برنامه مهندسي مكانيك خصوصاً در زمينه تكنولوژي چوب در دانشگاه تكنولوژي Lulea است موضوع اين كار توسط پروفسور Holzwissenschaftenfur، استاد دانشگاه زوريخ فراهم شد و آزمايشات غيرمخرب ويژگيهاي الاستيك (ارتجاعي) و شكنندگي تخته خرده چوب با روشهاي فراصوتي و فركانس ايگن را پوشش ميدهد. انتخاب اين موضوع با اين هدف انجام شد كه مرجع فارسي مناسبي براي مطالعات آينده علاقمندان فراهم شود و علاقمندان با فراغ خاطر بيشتر به مطالعه مهندسي مكانيك در زمينه تكنولوژي چوب بپردازند و باعث پيشرفت صنعت چوب و كاغذ شوند.
چكيده
در توليد تخته خرده چوب، ويژگيهاي مختلف تخته به منظور حفظ كيفيت تخته با محدوديتهاي مورد لزوم اندازهگيري ميشوند. روشهاي غيرمخرب براي اين منظور شامل آزمايشات فراصوتي و فركانس ايگن هستند. اين روشها براي اندازهگيري مقاومت تخته پس از پرس، در جهت مقاصد كنترل فرآيند پيشنهاد شدهاند. ثابت شده است كه روشهاي سرعت فراصوتي و فركانس ايگن ابزارهاي مناسبي براي انجام اين كار هستند. نتايج نشان ميدهند كه مدول يانگ و مقاومت خمشي را ميتوان با اين روشها تعيين نمود. چسبندگي داخلي را فقط با دقت نسبتاً كافي ميتوان با مدلهاي ارتجاع طبيعي تعيين كرد. استفاده از مدلهاي گوناگون اغلب مواقع مدلهاي معتبرتر و بهتري را براي مدول يانگ و مقاومت خمشي و پيشبينيهاي بهتري را براي چسبندگي داخلي ارائه ميدهند. اگر متغيرها ضعيف باشند مدلهاي گوناگون براي پيشبينيهاي پيچيده مناسب هستند.
فهرست مطالب
عنوان
|
صفحه
|
1-1- سابقه
|
|
2-1- هدف و منظور اين مطالعه
|
|
3-1- دامنه و تعيين حدود
|
|
4-1- تئوري و كارهاي پيشين
|
|
1-4-1- آزمايشات غيرمخرب
|
|
2-4-1- تحليل فركانس ايگن
|
|
3-4-1- روش فراصوتي موازي با صفحه تخته
|
|
4-4-1- روش فراصوتي عمود بر صفحه تخته
|
|
2- مواد و روش
|
|
1-2- مواد
|
|
2-2- طراحي آزمايش
|
|
3-2- روش زمايش
|
|
4-2- مدلسازي PLS و تحليل اطلاعات
|
|
1-4-2- روش PLS
|
|
3- روشهاي آزمايش - تئوري و كاربردي
|
|
1-3- روش آزمايش DIN/EN
|
|
عنوان
|
صفحه
|
1-1-3- تعيين مدول الاستيسيته در خمش و مقاومت خمشي در استاندارد DIN-EN310
|
|
2-1-3- تعيين مقاومت كششي عمود بر صفحه تخته
|
|
3-1-3- تعيين رطوبت نسبي با استاندارد DIN – EN 323 و تعيين دانسيته با استاندارد DIN – EN 323
|
|
2-3- سرعت صوت
|
|
3-3- فركانس ايگن
|
|
4-3- ماشين آزمايش سريع Testrob
|
|
4- نتايج و تحليل و بررسي
|
|
1-4- تعيين چسبندگي داخلي
|
|
1-1-4- تعيين با مدلهاي خطي
|
|
2-1-4- تعيين چسبندگي داخلي با مدلهاي گوناگون
|
|
2-4- تعيين مقاومت خمشي و مدول يانگ براي تختههاي بزرگ
|
|
1-2-4- تعيين MOR
|
|
2-2-4- تعيين MOE
|
|
3-4- تعيين مقاومت خمشي از روي اطلاعات نمونه
|
|
1-3-4- مدلهاي خطي
|
|
2-3-4- مدلهاي چندمتغيري
|
|
عنوان
|
صفحه
|
3-3-4- مدلهاي براي تعيين MOR تهيه شده از مقادير متوسط
|
|
4-4- تعيين مدول يانگ از روي اطلاعات نمونه
|
|
1-4-4- كليه نمونهها
|
|
2-4-4- مقادير متوسط
|
|
3-4-4- تفاوتهاي روشهاي استاتيك و روشهاي ديناميك
|
|
5-4- تأثير متعادلسازي
|
|
6-4- مقادير اندازهگيري Testrob
|
|
5- نتايج
|
|
1-5- كارآئي مدلها براي كنترل فرآيند
|
|
1-1-5- سرعت اولتراسونيك براي تعيين چسبندگي داخلي
|
|
2-1-5- سرعت اولتراسونيك براي تعيين MOR و MOE
|
|
3-1-5- اندازهگيري با فركانس خاص براي تعيين MOR و MOE
|
|
4-1-5- مدلهاي چند سنسوري براي تعيين MOR و MOE
|
|
5-1-5- كاربرد روشهاي مذكور براي تختههاي بزرگ
|
|
6-1-5- اندازهگيري با Testrob
|
|
2-5- تأثير و شدت شرايط سازي
|
|
3-5- سنجش دما
|
|
6- كار ثانويه
|
|
7- مقالات و منابع
|
|
عنوان ضميمهها
|
صفحه
|
1- طرح آزمايش براي تختههاي مختلف
|
|
2- نتايجي از برگشتهاي خطي (روابط خطي)
|
|
3- نتايجي از مدلهاي گوناگون (چندمتغيري)
|
|
4- تأثير دما روي سرعت صوت
|
|
5- واژهنامه
|
|
6- محلهاي اندازهگيري در آزمايشات مختلف
|
|
7- برنامه آزمايش
|
|
1- مقدمه
اين پاياننامه نقطه عطفي مهم در برنامه مهندسي مكانيك، خصوصاً در تكنولوژي چوب در دانشگاه تكنولوژي Luleo است. موضوع اين پاياننامه آزمايشات غيرمخرب ويژگيهاي الاستيك براي تخته خرده چوب با استفاده از روشهاي فراصوتي و فركانس ايگن ميباشد.
1-1- سابقه
تخته خرده چوب قطعاًُ مواجه با تقاضاهاي كاربردي است. اين موارد موردنظر ويژگيهايي نظير مقاومت خمشي و چسبندگي داخلي را به خوبي ديگر ويژگيها مورد لحاظ قرار ميدهند، در توليد معمولي، نمونههائي تصادفي براي تعيين ويژگيهايشان برداشته ميشوند. رايجترين روشهاي آزمايشي مورد استفاده مخرب و با اتلاف زمان زياد هستند و صرفاً بخش خيلي كوچكي از كل توليد، آزمايش ميشود. اين مطلب بدين معناست كه توليد با ترتيبات نادرست فرآيند ميتواند قبل از اينكه خطا مورد توجه قرار گيرد، تا زمان زيادي ادامه بيابد. همچنين ممكن است كه به مقادير زيادي از تختههاي وازده (مردود) يا تختههائي با كيفيت نامرغوب منتهي شوند كه هزينههاي زيادي را براي توليد تخته دربردارد.
براي پرهيز از اين مشكل، دستگاهي براي آزمايش كردن سريع توسعه يافته است كه آزمايشات را به طور خودكار (اتوماتيك) انجام ميدهد. در اين حالت، پروسه آزمايش سريعتر پيش ميرود اما هنوز اندازهگيري ساعتها به طول ميانجامد. به همين دليل، يك روش آزمايش غيرمخرب براي تعيين ويژگيهاي تخته خرده چوب هدفي مطلوب است كه بتواند بعد از پرس مستقيماً استفاده شود. احتمال تعيين ويژگيهاي تخته با روشهاي غيرمخرب در خط توليد بعد از پرس و بنابراين قابليت كنترل بهتر كيفيت پروسه ميتواند مزاياي زيادي را در كاهش ميزان تختههاي رد شده و كيفيت پائين به ارمغان بياورد.
2-1- هدف و منظور از اين مطالعه
هدف از اين مطالعه جهت تعيين كارائي دو روش آزمايش غيرمخرب، سرعت فراصوتي و تحليل فركانس ايگن و براي آزمودن تأثير تعادلسازي بروي نتايج آزمايش غيرمخرب است. هدف توسعه مدلهاي مؤثر براي تشخيص مقاومت خمشي، مدل الاستيسيته و چسبندگي داخلي براي تخته خرده چوب است.
3-1- دامنه و تعيين حدود
اين مطالعه به يك نوع خاص از صنعت تخته خرده چوب محدود ميشود. نحوة كار شامل طراحي آآزمون، جمع كردن اطلاعات، تحليل آنها و توسعه و گسترش مدلها براي تعيين چسبندگي داخلي، مقاومت خمشي و مدول يانگ ميباشد. اين مدلها عملاً بر پايه سرعت صوت و خمش پايه با فركانس ايگن در حالت عمود بر صفحه براي بررسي خواص فيزيكي تخته خرده چوب هستند. براي آزمايش نمونه تخته بزرگ، فركانس ايگن در جهت طولي نيز بكار برده ميشود. اين پاياننامه همچنين شامل يك ارزشيابي از تأثير متعادلسازي ميباشد.
4-1- تئوري و كارهاي پيشين
1-4-1- آزمايشات غيرمخرب
ارزشيابي غيرمخرب ويژگيهاي تخته خرده چوب ميتواند با روشهاي زيادي انجام شود. برخي از اين روشها عبارتند از:
· اندازهگيري پروفيل دانسيته
· آزمايش فركانس ايگن براي تعيين خواص الاستيكي مختلف تخته
· اندازهگيري زمان انتشار صوت در حالت موازي و عمودي بر صفحه تخته جهت تعيين مقاومت خمشي (MOR)، مدول يانگ (MOE) و چسبندگي داخلي (IB).
· تحليل نوسان صوتي براي شناسائي عيب ورقه ورقه شدن
· تحليل نوسان و فركانس صوتي براي تعيين IB
تنها روش صنعتي كه با مقياس بزرگ در يك خط كاربردي استفاده ميشود، شناسائي عيب ورقه ورقه شدن بدون تماس با فراصوتي (بعنوان مثال توسط Grecon) است.
2-4-1- تحليل فركانس ايگن
اجسام الاستيك را ميتوان با دو روش به ارتعاش درآورد:
· توسط نيروهاي مداوم بيروني كه باعث ارتعاش ميشوند، كه اطلاعات با كمك واكنشهاي مختلف با فركانسهاي متفاوت جمعآوري ميشوند. فركانس طبيعي نمونه فركانسي است معادل فركانس نيروي مداوم وارده به تخته است كه سبب ايجاد تشديد ميگردد.
از يك تكانه تكي، ارتعاشات آزاد در جسم ايجاد ميشود. اين ارتعاشات فركانسهاي ايگن جسم را دارند. اين ارتعاشات هر دو برپايه يك روش ارتعاشي هم اندازه روشهاي با ارتعاش بيشتر هستند. روشهاي ارتعاش بيشتر در مقايسه با روش پايه بدليل اصطكاك دروني مواد سريعتر نزول مييابند كه احتمالاً آنرا به لحاظ كارآئي يك روش اساسي ميكند.
روشهاي مختلف دستيابي به ويژگيهاي الاستيك يك ماده با استفاده از فركانس ايگن وجود دارند. اين روشها در سه نقطه فرق دارند (استاندارد ASTM - 1259 - [2]C):
· استقرار تكيهگاه
· استقرار نقطه محرك
· انتخاب نقطه برداشت سيگنال
استقرار تكيهگاه: تكيهگاهها در نقاط گرهدار ارتعاش دلخواه مستقر ميشوند.
استقرار نقطه محرك: نقطه محرك در يك نقطه خطي براي روش ارتعاش دلخواه انتخاب ميشود.
انتخاب نقطه برداشت سيگنال: دريافتكننده سيگنال در جائي مستقر ميشود كه روش ارتعاش به سادهترين شكل اندازهگيري ميگردد. وقتي كه يك روش تماسي استفاده ميشود، بايستي به يك گره ارتعاشي نزديك باشد بطوريكه نمونه آزمايشي با سوزن سيگنال كه بر فركانس خاص اثر ميگذارد بارگذاري نميگردد. اين روشهاي مختلف قادر به اندازهگيري (مدول) ديناميك يانگ، مدول ديناميك شكست و ضريب پوآسون در صفحات مختلف نمونههاي آزمانش ميباشد.
دو روش اصلي براي آزمايش فركانس ايگن و ويژگيهاي الاستيك عبارتند از:
· اندازهگيري فركانس طبيعي در يك تخته تحت كنترل (يك سر آزاد)
· اندازهگيري فركانس ايگن نمونه آزاد در تكيهگاه كه در گرههاي ارتعاش قرار ميگيرند.
اين كار مربوط به فركانس ايگن نمونههاي آزاد براي خمش دروني و بروني صفحه ميشود. اين روش براي آزمايش ديناميك مدول يانگ در چوب توسط Gorlacher [s] بكار رفته است. او دريافت كه اين روش با دقت كافي براي نمونههائي با ضريب اثر ارتفاع بيشتر از 15 باشد، شدت برش براي معايب خمش تدريجي ناديده گرفته ميشود.
Niemz و Kucera و [18] Bernatowicz اين روش را براي ارزيابي غيرمخرب خواص الاستيك در MDF استفاده كردهاند. آنها ارتباط بين مدول ديناميك يانگ با روش فركانس خاص و مدول استاتيك يانگ را با آزمايشات DIN با R2 = 0.48 گزارش كردند. اندازهگيريهاي فركانس ايگن براي ارائه مدول يانگ 15 تا 20 درصد بيشتر از مقادير حاصل از آزمايشات DIN گزارش شدند. اين تفاوت به علت پروفيل دانسيته در تخته خرده چوب فرض شده است، زيرا اين تئوري در اصل براي مواد هموژن بكار ميرود.
3-4-1- روش فراصوتي موازي با صفحه تخته
فراصوتي كه از يك منبع پخش ميشود، سرعتي دارد كه مربوط به دانسيته متوسط است. از آنجائي كه دانسيته تأثير خيلي زيادي بر مقاومت خمشي و مدول يانگ دارد، اين سرعت را ميتوان براي تعيين اين ويژگيها بكار برد. مدول الاستيسيته ديناميك با فرمولهاي رايج براي مواد ايزوتروپيك محاسبه ميشود. (Krautkramer [13])
(رابطه 1)
(مگاپاسكال) مدول ديناميك يانگ MOEdyn =
(گرم بر سانتيمتر مكعب) دانسيته
سرعت صوت V =
ضريب پوآسون =
و چون ضريب پوآسون محاسبهاش مشكل است،رابطه مذكور بصورت زير بكار ميرود.
(رابطه 2)
اكثراً تحقيق براي تعيين IB با سرعت صوت بروي سطح عمودي تخته انجام شده است. براي حالت موازي با تخته، Niemz و Poblete [17] نشان دادهاند كه رابطه مناسب (R2 = 0.55). بين مقاومت خمشي و سرعت صوت به همان شكل رابطه بين سرعت صوت و مدول يانگ (R2 = 0.24) است. اين روش چندان در صنعت استفاده نشده است. از آنجائي كه سرعت صوت با افزايش دانسيته زياد ميشود، وضعيت ترانسديوسر (مبدلها) در تخته خرده چوب با دانسيته مشخص مهم است. بدليل رطوبت زياد در تخته خرده چوب و فواصل طولانيتر كه رطوبت به تخته نفوذ ميكند، اكثراً از اندازهگيري انتقالي (ناقل و دريافتكننده در سمتهاي مقابل مورد آزمايش مستقرند) استفاده ميشود ([12]Plinke, Greuble).
به علت رطوبت زياد، صوت در تخته خرده چوب با يك فركانس كمتر در حد 20 تا 100 كيلوهرتز در مقايسه با كاربردهاي معمول براي مواد ايزوتروپيك و هموژن (5/0 تا 10 مگاهرتز) استفاده ميشود. (Krautkramer [13], Greuble, Plinke [12])
4-4-1- روش فراصوت عمود بر صفحه تخته
هنگام استفاده از سرعت فراصوتي در حالت عمود بر صفحه تخته براي تعيين مقاومت چسبندگي داخلي، بايد به پروفيل دانسيته توجه گردد. از آنجائيكه زمان پراكنش صدا محاسبه ميشود، سرعت صوت انتگرال زمان پراكنش صدا در لايههاي مختلف تخته است. هنگامي كه دانسيته كاهش مييابد، سرعت صوت نيز كاهش مييابد و پالس صدا زمان بيشتري براي عبور از لايه را نياز دارد. اين مسئله بدين مفهوم است كه دانسيته كم لايه مياني منوط به قسمت اعظم زمان عبور امواج صوتي (شكل 1) است. به همين علت است كه لايه مياني بيشترين اثر را بر وي زمان پراكنش صوتي دارد. از همين روي امكان تعيين چسبندگي داخلي با روش فراصوتي ناشي ميشود.
در شكل 1 يك پروفيل دانسيته بصورت نمونه نشان داده ميشود.
شكل 1- پروفيل دانسيته بر صفحه تخته زمان پراكنش صدا براي هر لايه در تخته
Plinke و [12] Greuble مقالهاي تهيه كردهاند كه براي تعيين مقاومت چسبندگي داخلي چندين مرتبه از آن استفاده نمودهاند. متغيرهاي مورد استفاده حداقل دانسيته از مقادير پروفيل دانسيته در 4 درصد فاصله از لايه مياني به همراه روش سرعت صوت عمود بر صفحه تخته بودند. اين روش نتايج خيلي خوبي را از IB با يك دامنه واريانس از R2 = 0.53 تا R2 = 0.98 ارائه داد.
در مقالهاي ديگر، Kruse، Broker و [15] Fruhwald روش صوتي با تماس آزاد به عنوان يك تفاوت براي تماس اندازهگيري سرعت صوت را محاسبه كردند. آنها دريافتند كه اين روش با استفاده از فركانس و تحليل كيفيت امواج صوتي مشخص، با عبور از صفحه تخته، يك مقدار مشخص از چسبندگي داخلي در تخته خرده چوب با ضخامت 34 ميليمتر را ارائه ميدهد اين مقدار مشخص براي مدلهاي مورد استفاده براي مقادير متوسط هر نمونه با R2 = 0.90 (تختههاي سمباده خورده) و R2 = 0.74 (تختههاي سمباده نخورده) يك واريانس مشخص را نمايان كرد.
2- مواد و روشها
1-2- مواد
در اين مطالعه، تخته خردههاي سه لايه با ضخامت 18 و 19 ميليمتر آزمايش شدند. اين تختهها تمامشان توسط يك توليدكننده تهيه شده و در يك كارخانه اندازهگيري شند. تختههاي آزمايش شده عموماً مورد استفاده در صنايع مبلمان بودند. تختههاي مورد آزمايش پارامترهاي زير را داشتند:
خردههاي چوب: با آسياب چكشي و 100% سوزني برگ
لايه سطحي (35%): 100% خردههاي رنده / خردههاي چوب بري / خاكه سمباده زني
لايه مياني (65%): تكه تختهها 40 تا 50%
خرده چوب 20%
خردههاي رنده كاري و چوببري 20%
چوب ماسيو 10%
چسب: اوره فرمالدئيد، توليد شده در كارخانه
ميزان چسب: در لايه مياني 8 تا 5/8%
در لايه سطحي 12 تا 5/12%
دانسيته (مقدار نهائي): 682 كيلوگرم بر مترمكعب
زمان پرس / دماي پرس: 280 ثانيه / 185 درجه سانتيگراد
2-2- طراحي آزمايش
از آنجائي كه فقط كيفيت يك تخته از توليد منظم در كارخانه مورد مطالعه قرار گرفت، رسيدن به حداكثر واريانس ممكن در ويژگيهاي تخته با توليدي معمولي اهميت خاصي داشت. براي دستيابي به اين فرم، برخي از وقايع در خط توليد مورد توجه واقع شدند. اين موارد از طريق كاركنان متخصص در كارخانه تهيه شدند كه عبارت بودند از:
· تختهها در طبقات پائينتر پرس در مقايسه با تختههاي طبقات فوقاني بدليل عدم يكنواختي فشار در طبقات مذكور، نازكتر شدند.
· پرس غيريكنواخت، تختههائي (تراكم كم) در يك طرف صفحه پرس توليد كرد.
با توجه به معيار واريانس دانسيته كل تخته در توليد اين مدل، نمونهها متناوباً از طبقات بالا و پائين پرس برداشته شدند. از آنجائيكه دانسيته تختهها نيز فرق داشت، نمونههاي آزمايش خمشي از قسمتهاي مختلف تخته مطابق طراحي آزمايش مشروح در جدول ضميمه 1، برداشته شدند.
3-2- روش آزمايش
تختههاي مورد آزمايش، مستقيماً پس از سرد شدن از تخته اوليه بريده شدند كه از روي نمونههاي كنترل كيفيت معمولاً بريده ميشوند. روش آزمايش و مراحل اصلي آن ذيلاً آورده شده است:
در ابتدا لبههاي تخته اندازهبري شدند و چهار قطعه تخته با پهناي 50 ميليمتر از تخته، عمود بر جهت توليد برده شدند. اين قطعات در يك testrob (يك دستگاه آزمايش سريع)، دو نمونه قبل از متعادلسازي و دو نمونه بعد از متعادلسازي آزمايش شدند. ويژگيهاي مورد آزمايش دانسيته، مقاومت خمشي و مقاومت چسبندگي داخلي بودند.
قسمت باقيمانده تخته آزمايشي 50 Cm)×137) با استفاده از روش فراصوتي در هر دو جهت موازي با صفحه تخته و فركانس ايگن طولي عمود بر جهت توليد، موازي با صفحه تخته آنچنانكه در جدول ضميمه 6 مشروح است، آزمايش شدند. دما، دانسيته و اندازههاي تخته نيز برآورده شدند. چون ويژگيهاي الاستيك براي هر جهت فرق دارد، تخته به نمونههاي آزمايشي در جهت عمودي تخته بريده شد. نمونههاي آزمايشي هم براي قبل از متعادلسازي و هم براي بعد از متعادلسازي با استفاده از روشهاي غيرمخرب آزمايش شدند.
نهايتاً هر نمونه با استاندارد DIN – EN با ارائه مقادير مرجع براي ويژگيهاي اندازهگيري شده آزمايش شدند و رطوبت نسبي هر نمونه مشخص شد. برنامه كامل آزمايش را ميتوان در جدول ضميمه 7 مشاهده كرد. نمونهها براي آزمايشات متنوع به ابعاد اصلي مورد آزمايش مطابق با الگوي برش كه در شكل 2 نشان داده شده، بريده شدند.
شكل 2
قسمتهاي نشانهگذاري شده 1، 2، 3 براي تيرهاي خمشي استفاده شدند. هشت نمونه براي آزمايش خمش از سه قسمت، يك قسمت براي هر جهت، در جهت عمود بر جهت توليد بريده شدند. شرايط آزمايش تختهها مطابق برنامه آزمايش (جدول ضميمه 1) تفاوت داشتند.
4-2- مدلسازي PLS و تحليل دادهها
تحليل PLS يك ابزار نسبتاً جديد براي مدلهاي چندتائي و سنجشي است. براساس يادآوري، اين روش از يك كتاب در اين زمينه توسط Naes[22] و Martens، SIMCA [23] كاربرد دستي، و يك پاياننامه (Andresson [27]) ناشي ميشود. براي مقالات مربوط به اين تئوري و كاربرد تحليل PLS، خوانندگان ممكن است كه كارهاي موارد [24] و [25] و خصوصاً [26] را بيابند.
1-4-2- روش PLS
براي مدلهاي چندمنظوره، روش PLS (Partial Least Square) استفاده شده است. PLS يك روش دوخطي نزولي است. تحليل PLS را ميتوان براي تحليل بسياري از متغيرهاي همزمان بكار برد. يكي از مزاياي PLS اين است كه ميتواند صداي مزاحم (اطلاعات نامفهوم) را از اطلاعات مشخص مجزا كند. همچنين PLS ميتواند رابطه بين عوامل قابل تغيير در مدل را نمايان سازد.
قبل از تحليل PLS، يك PCA (تحليل اصولي ذره) نيز اغلب انجام ميشود. در PCA اجزاء اصلي غيرمربوط (عوامل غالب) به عنوان تركيبات خطي اطلاعات اصلي كنترل ميشوند. اجزاء اصلي با مرتب كردن متغيرهاي اصلي بروي محورهاي اورتوگونال در يك فضاي چندبعدي يافت ميشوند. در دستهاي از نقاطي كه بدست ميآيند، اولين جزء اصلي به جهت غالب دسته (گروه) وصل ميشود. جزء اصلي بعدي با جهت غالب دوم، اورتوگونال به اول، مشاركت دارد. اين روند براي بقيه اجزاء اصلي تكرار ميشود. با كنترل اجزاء اصيل روي يك صفحه دوبعدي، در يك «پلات با پراكندگي فراوان» يك ماي گرافيكي از اطلاعات مرتب كاربردي بدست ميآيد، گروهها و ساير اطلاعات مهم را ميتوان به آساني مشخص كرد.
در تحليل PLS، فاكتورها (X) از پاسخها (Y) جدا ميشوند. جزئيات اصلي براي هر دو مورد محاسبه ميشوند و سپس براي دستيابي به بهترين مدل به هم وصل ميشوند. مدلها ميتوانند حاوي يك يا چند پاسخ (y) باشند. مدلها در شكل y = c + a.x1 + b.x2 + … با يك پاسخ، در اين مطالعه هستند.
ارزيابي يك مدل PLS در ميان واريانس معنيدار (R2) نشان داده ميشود كه مقدار تغيير در ترتيب اطلاعات را كه مدل توضيح ميدهد، نشان ميدهد. R2 = 0 بدين مفهوم است كه هيچ واريانسي توسط مدل توضيح داده نميشود و R 2 = 1 هم واريانس ورودي توسط مدل را بيان ميكند. اين واريانس ميتواند شامل اطلاعات مفيدي نظير صداهاي مزاحم باشد. صداي مزاحم اطلاعات نامفهومي است كه بدين معنا است كه يك مدل با R2 = 1 ممكن نيست. كه بهترين باشد زيرا ميتوانست مدلي با صداي مزاحم باشد. براي مشخص كردن اينكه صداي مزاحم چيست و چه اطلاعات مفيدي دارد، مجذور عدد معين (Q2) در مدل استفاده ميشود. اين يك سنجش قابليت مدل براي تعيين مقادير y براي مشاهدات جديد است و شامل مراحل ساخت مدل نيست. Q2 با استفاده از ارزيابي عرضي (SIMCA [23] دستي) محاسبه ميشود.
3- روشهاي آزمايش – تئوري و كاربردي
روشهاي آزمايش DIN-EN مورد استفاده در اين مطالعه به عنوان مراجعي براي آزمايشات جهت تعيين ويژگيهاي مورد تقاضا هستند. به عبارت ديگر، اينكه مقاومت خمشي واقعي تخته با بارگذاري آن تا هنگام وقوع شكست اندازهگيري ميشود و بنابراين براي تمام ويژگيها هم به همين شكل است. روشهاي غيرمخرب نيز از طرف ديگر روشهاي غيرمستقيم هستند. بدين معني كه يك يا چند ويژگي كه با ويژگي موردنظر مرتبطاند با تعيين ويژگي مطلوب تخته اندازهگيري و استفاده ميشوند.
1-3- روش آزمون DIN-EN
رايجترين روشهاي مورد استفاده براي تعيين خواص تخته خرده چوب روشهاي مخرب هستند اين روشها در استانداردهاي اروپائي (EN) تعريف ميشوند و به عنوان اعداد مرجع براي خواص تخته بكار ميروند. از نمونه استانداردهاي مورد استفاده در اين مطالعه عبارتند از:
· تعيين مقاومت خمشي و مدول الاستيسيته در حالت استاتيك
· مقاومت چسبندگي داخلي
· رطوبت نسبي
· دانسيه
|
DIN-EN 310
DIN-EN 319
DIN-EN 322
DIN-EN 323
|
1-1-3- تعيين مدول الاستيسيته در خمش و مقاومت خمشي با استاندارد DIN-EN 310
مقاومت خمشي و مدول يانگ در حالت استاتيك با يك آزمون خمش استاتيك سه نقطهاي تعيين ميشوند. مقادير بدست آمده براي مدول يانگ واضح است و چون آزمايش نيز شامل تنشهاي شكست است، مدول واقعي نيست. نمونههاي مورد آزمايش اندازههاي زير را دارند: طول (L): mm450، پهنا (b): mm50، ضخامت (t): mm20 (mm19 تخته سمباده نخورده)، پهناي بين دو تكيهگاه (پايه mm400 (t×20) است.
در اين آزمايش انحراف با دقت 01/0 ميليمتر اندازهگيري ميشود. مدول الاستيسيته دوبار اندازهگيري شد و نمونه آزمايشي براي آزمون دوم دوباره برگردانده شد، بطوريكه با هر دو سطح اين كميت اندازهگيري شد. اين كار باعث شد كه مقدار متوسط براي هر دو جهت و كاهش اختلاف مقاومت بدليل ناهماهنگي در ساخت بين دو سطح تخته بدست آيد. براي نيمي از نمونهها و مقاومت خمشي در دستگاه آزمايشگر با سمت شكلگيري كيك آزمايش شد. بقيه نمونهها با سطح غيرمتمركز رويه بدليل فوقالذكر آزمايش شدند.
2-1-3- تعيين مقاومت كششي عمود بر صفحه با استاندارد DIN-EN- 319
آزمايشات چسبندگي داخلي بر روي يازده نمونه 50mm)×(50 از هر تخته كه به طور يكنواخت بر روي پهناي تخته توزيع شده بودند انجام گرفت. نمونههاي آزمايشي به سطوح نگهدارنده فولادي با چسبهاي گرما نرم (hot – melt) چسبانده شدند.
نمونههاي قبل از آزمايش بدليل داشتن سطوح زبر سنباده زني شدند. اين عمل با يك سنباده كوچك با دست انجام شد.
3-1-3- تعيين رطوبت نسي با استانداد DIN-EN – 322 و تعيين دانسيته با استاندارد DIN-EN – 323
دانسيته و رطوبت نسبي با يازده نمونه از هر تخته (mm50×50) با توزيع يكنواخت در پهنا تعيين شدند. اين عمل براي دستيابي به پروفيل دانسيته بود. مقادير بدست آمده براي نمونهها مطابق استاندارد بود. اين آزمايشات كه توسط استانداردهاي فوقالذكر كنترل ميشد نيز براي هر نمونه از هر تخته ميزان رطوبت نسبي در نمونههاي آزمايشي چسبندگي داخلي نيز آزمايش شد.
2-3- سرعت صوت
اگر مقادير اندازهگيري شده و دانسيته يك قطعه هموژن مشخص باشد، مدول ديناميك الاستيسيته را ميتوان از طريق زمان پراكنش جدا با عبور هر موج صوتي محاسبه كرد.
اين كار با استفاده از فرمول ساده شده زير: (Krautkramer [13]) انجام ميشود:
(رابطه 2)
(مگا پاسكال) مدول ديناميك الاستيسيته : MOE
(كيلوگرم بر مترمكعب) دانسيته :
(متر بر ثانيه) سرعت صوت : V
از آنجائيكه تخته خرده چوب و خصوصاً تخته خرده چوب چندلائي يك ماده همگن به دليل پروفيل دانسيته مشخص عمود بر سطح تخته نيست، اين فرمول فقط يك برآورد تقريبي را محاسبه ميكند.
سرعت صوت با استفاده از يك زمانسنج پراكنش صوتي PB5) از (Steinkamp با استفاده از زمان پراكنش و طول نمونه مشخص شد. سرعت صوت موازي با صفحه تخته اندازهگيري شد. فركانس مورد استفاده 50 كيلوهرتز از يك منبع صوتي بود. در هنگام اندازهگيري هيچ عامل دوتائي استفاده نشد.
در آزمايش چسبندگي داخلي، سرعت صوت عمود بر صفحه تخته اندازهگيري شد (شكل 3) اين كار با توجه به جدول ضميمه 6 براي هر نمونه در 5 نقطه انجام شد و مقدار متوسط اين پنج نمونه اندازهگيري شده در محاسبه استفاده شد. سرعت صوت نيز بعد از سمبادهزني (در يك نقطه) براي 8 تا 25 تخته اندازهگيري شد.
شكل 3- جهات آزمايش فراصوت
3-3- اين روش آزمايشي فركانس پايه ايگن براي يك نمونه آزمايشي با شكل هندسي مناسب با يك دستگاه تشديدكننده صوتي (يك چكش كوچك) را اندازه ميگيرد. يك سوزن پيزوالكتريك (يا يك ميكروفون) فشرده شده در نمونه آزمايشي باعث ايجاد ارتعاش مكانيكي در نمونه شده و آن را به سيگنالهاي الكتريكي تبديل ميكند. نقطههاي گيره و يا پايههاي نمونه آزمايشي محل شدت جريان، و نقاط سيگنال براي ايجاد و اندازهگيري حالتهاي خاص ارتعاشي انتقالي انتخاب ميشوند. اين سيگنالها تحليل ميشوند و فركانس ايگن پايه توسط تحليلگر سيگنال اندازهگيري ميشود و نتيجه به روي يك صفحه نشان داده ميشوند. فركانس ايگن، ابعاد نمونه، جرم براي اندازهگيري مدول ديناميك يانگ، مدول ديناميك شكست، و ضريب پوآسون استفاده ميشوند. در اين تحقيق مدول ديناميك يانگ براي ارتعاشات خمشي با استفاده از فرمول زير (Gorlacher [5]) بدون محاسبه شدت شكست محاسبه شد. (اين فرمول براي فاصله پايه و ضريب ضخامتي نمونه آزمايشي در مقايسه با استاندارد EN – 310 معتبر است).
(رابطه 3)
(مگاپاسكال) مدول ديناميك يانگ : MOEEF/dyn
طول نمونه (ميليمتر) : L
(گرم بر سانتيمتر مكعب) دانسيته:
(S-1) فركانس : f
شعاع داخلي (mm) : i
ارتفاع نمونه برحسب ميليمتر :h
براي ارتعاش خمشي از مقادير ثابت زير استفاده ميشود (GorLacher [5]):
K1 = 49.8
نمونههاي آزمايشي همانطور كه در شكل 4 نشان داده شده قرار گرفتند. فركانس ايگن با يك گره از روي نمونهاي با سوزن پيزوالكتريك اندازهگيري شد. دستگاه مورد استفاده براي اندازهگيري فركانس ايگن «گريندوسونيك MK5 صنعتي» از J.W.Lemmens GmbH بود. فركانس ايگن براي هر دو حالت عمود بر تخته محاسبه شد. (شكل 4)
پهناي تكيهگاه مطابق نتايج GorLacher [s]، L × 552/0 بود. براي انجام آزمايش بروي تختههاي بزرگ، فركانس ايگن براي ارتعاش طولي مورد مطالعه قرار گرفت. اين كار براساس اينكه فركانس ايگن در مرحله اول براي اندازهگيري فركانس ساده و دقيق با اين دستگاه براي نمونه آزمايشي بزرگ، كم و پائين است، ساخته شد. براي ارتعاش طولي در صفحه، مدول ديناميك يانگ مطابق فرمول زير [Spinner, Thefft[9], Leban, Haines, Hene [6] محاسبه ميشود:
(رابطه 4)
(مگا پاسكال) مدول ديناميك يانگ : MOEdyn
(ميليمتر) طول نمونه :L
(كيلوگرم بر سانتيمترمكعب) دانسيته :
(معكوس ثانيه) فركانس : f
در اين حالت نمونه بروي يك تكيهگاه كه در زير تخته قرار دارد، مستقر شد و تا اندازهاي در وسط يك رويه تخته ضربهاي وارد شد. فركانس در سمت ديگر با استفاده از يك سوزن پيزوالكتريك اندازهگيري شد. ترتيب آزمايش در جدول ضميمه 6 نشان داده ميشود.
4-3- ماشين آزمايش سريع - Testrob
دستگاه Testrob، توسط Schenk، يك دستگاه براي آزمايش سريع ويژگيهاي مكانيكي تختههاي چوبي است. اين دستگاه بطور اتوماتيك آزمايشات مخرب را بروي تخته با پهناي 50 ميليمتر انجام ميدهد. با اين مدل ميتوان دانسيته، مقاومت خمشي، مقاومت برش و چسبندگي داخلي (مقدار محاسبه شده از مقاومت برش) را براي يك تخته تعيين كرد.
انجام آزمايش با Testrob معمولاً نيم ساعت پس از توليد نمونه آزمايشي انجام ميشود، به طوري كه در اين زمان نمونه سرد خواهد بود. اين زمان بعد از سفت شدن چسب لازم براي كاهش تأثير دما در اندازهگيري است. زما كل آزمايش با شش نمونه در هر تخته و هر ويژگي در حدود 40 دقيقه است. اندازهگيريها بطور پيوسته با يك كامپيوتر شخصي به عنوان كنترل آزمايش مهيا ميشوند. نهايتاً نتايج آماري براي هر مورد بدست ميآيند. اولين آزمايش با دستگاه Testrob تقريباً يك ساعت بعد از اينكه تخته از خط توليد گذشت انجام ميشود. دو تكه با پهناي 50 ميليمتر آزمايش شدند، يكي براي مقاومت خمشي و ديگري براي دانسيته و مقاومت برش و چسبندگي داخلي طول نمونههاي آزمايش 1700 ميليمتر بود كه 5 تا 6 نمونه براي خمش و 8 تا 9 نمونه براي دانسيته / IB آزمايش شدند. دومين مرحله آزمايش بعد از متعادلسازي، بطور همزمان با ديگر آزمايشات بروي نمونهها از همان تخته بود.
4- نتايج و تحليل و بررسي
تمام مشخصات MOR و MOE به مقادير متوسط هر دو جهت موازي و عمود بر جهت توليد مربوط هستند البته وقتي كه چيزي ديگر آزمايش نشود. «بازگشتهاي خطي جهتدار» مورد استفاده براي تعيين مقادير MOR و MOE روشهاي يك متغيري صحيح نيستند، زيرا MOE ديناميك براي روشهاي آزمايشي مذكور از بيش از يك متغير محاسبه ميشود. اطلاعات موجود مقادير اندازهگيري شده فيزيكي و دانسيته هستند كه ميتوان آنها را براي هر تكه آزمايشي در يك محصول معمولي تعيين كرد.
1-4- تعيين چسبندگي داخلي
چسبندگي داخلي با استفاده از سرعت صوت در جهت عمود بر صفحه تخته اندازهگيري شده است. مدلهاي چندمنظوره نيز براي بيان تغييرات IB مربوط به دانسيته و متغيرها لازم ميباشند.
1-1-4- تعيين با مدلهاي خطي
تعيين مقدار چسبندگي داخلي با استفاده از سرعت صوت با رابطه خطي ساده (y =A0+A1.x) نتايج بسيار ضعيفي را ارائه ميكند. اگر هر تكه مورد سنجش در اين رابطه استفاده شود، بهترين نتيجه با استفاده از سرعت صوت محاسبه شده براي نمونههاي سمباده زده شده بدست ميآيد كه يك واريانس مشخص R2 = 0.30 ارائه ميدهد. اگر مقادير متوسط از تمام اندازهگيريها بر يك تخته تكي براي اين رابطه استفاده شوند، نتايج عددي بهتر ميگردند. بهترين نتيجه با تختههاي سمباده خورده كه واريانس R2 = 0.64 دارند، بدست ميآيد. اين مدل بر پايه 17 تخته است.
شكل 5- بهترين مدل يك متغيري براي تعيين چسبندگي داخلي تختههاي سمباده خورده
تختههاي سمباده نخورده يك مدل با واريانس R2 = 0.47 ارائه ميدهند. در اين حالت مدل از 24 تخته ساخته ميشود.
شكل 6- بهترين مدل يك متغيري براي تعيين چسبندگي داخلي تختههاي سمباده نخورده
نتايج ذيلاً در جدول 1 آمده است.
جدول 1- (روابط خطي معمولي) براي تعيين مقاومت چسبندگي داخلي
دانسيته نيز با مدل IB بكار برده شده است، اما با موفقيت كمتر (نتايج در جدول ضميمه 2)
2-1-4- تعيين چسبندگي داخلي با مدلهاي چندمنظوره
با يك مدل چندمنظوره براي نمونههاي سمباده نخورده، تختههائي با IB < 0.42 Mpa را ميتوان خارج كرد. مدل با استفاده از ويژگيهاي سنجشي از هر نمونه آزمايش در هر تخته به عنوان يك متغير ساخته شده است. به همين خاطر است كه سرعتها و دانسيتهها براي كليه نمونههاي آزمايشي i در يك تخته به عنوان متغيرها استفاده شدهاند. متغيرها Vsandiدر اين مدل بكار نرفتند. نتايج معين مدل در شكل 7 نمايان است.
شكل 7- تعيين چسبندگي داخلي تختههاي سمباده نخورده با سرعت صوت و متغيرهاي دانسيته
اين مدل را ميتوان با نمونههائي كه IB كمتر از 0.42 مگاپاسكال دارند طبقهبندي كرد. اثبات درستي اين مدل، اندازهگيري تعدادي از تختهها با تشكيل يك آزمايش مرتب از بين برده شد. سپس يك مدل از بقيه مشاهدات ساخته شد. اين مدل براي تعيين نتايج در آزمايش استفاده شدند. نتايج اين آزمايش (IB مشاهده شده در مقابل IB تعيين شده) در شكل 8 نشان داده ميشوند.
شكل 8- تعيين يك آزمايش مرتب با مدل ساخته شده از چند مشاهده
مدل صحيح، صرفاً با استفاده از نيمي از مشاهدات هنوز با طبقهبندي نمونهها با IB كمتر از 0.42 كنترل ميشود. اين مسئله اين مطلب را بيان ميكند كه مدل مذكور قوسي است و اينكه يك ساختار اساسي وجود دارد، نه يك همزماني شانسي كه به اين نتيجه رسيده باشند. اين فرضيه بر پايه اين واقعيت است كه مدل مذكور نميتواند با اين تختههائي كه اگر در اين مدل نباشند، جور شود.
يك مدل براي تختههاي سمباده شده نيز توسعه يافت كه نتايج خوبي را ارائه ميدهد. با يك مدل ساخته شده از مقادير متوسط از مشاهدات 17 نمونه تخته، واريانس معلوم، R2 = 0.88 است. نتيجه در شكل 9 نشان داده ميشود.
شكل 9- تعيين چسبندگي داخلي تختههاي سمباده شده با دانسيته و سرعت فراصوت براساس متغيرها
بحث و تحليل:
تعيين IB در تختههاي سمباده نشده براي تختههائي با IB پائين ممكن است. مقادير بيشتر به نظر تحت تأثير يك متغير لحاظ نشده در اين مدل ميآيند. ممكن است كه سطح زبر و سفت باشد، زيرا نمونههاي سمباده شده نتايج مشخص بهتري را ارائه ميدهند. دليل اين مسأله ميتواند خلل و فرج سطحي تخته باشد كه بر زمان پراكنش صوتي در يك مورد ناجور اثر ميگذارد. نيروهاي مختلف پرس بر ترنسميترها ممكن است كه اين لايه را با درجات گوناگون فشرده كرده و به سمت يك واريانس شديد در سرعت اندازهگيري شده صدا هدايت كند.
اين صداي ناهنجار (noise) هنگامي كه IB افزايش يابد، بيشتر ميشود. اين مطلب ناشي از اين واقعيت است كه يك لايه مياني مناسب در برابر بخش كوچكي از زمان پراكنش كل در مقايسه با يك حالت ناجور قرار ميگيرد. اين مورد، شكل مخروطي مشاهدات را در نقاط مشخص / مشهود براي تختههاي سمباده نخورده را توضيح خواهد داد. در تختههاي سمباده شده با يك سطح سختتر و همگنتر، اين مطلب مورد مشكلي نيست و مقادير عددي مطابق آن بهتر مشخص ميشوند.
2-4- تعيين مقاومت خمشي و مدول يانگ براي تختههاي بزرگ
آزمايشات بر روي تختههائي با ابعاد 137cm)×(50 قبل از برش نمونههاي آزمايشي انجام شدند. از روي اين اطلاعات، مدلها براي تعيين مقاومت خمشي داخل تخته و مدول يانگ ساخته شدند. فركانس ايگن مورد استفاده در اينجا در جهت طولي، عمود بر جهت توليد است.
1-2-4- تعيين MOR
بهترين نتيجه براي تعيين MOR با استفاده از رابطه جهتدار مدلها با MOE ديناميك انجام شد، كه با فركانس ايگن، عمود بر جهت توليد به عنوان يك متغير محاسبه شد. اين مدل واريانس R2= 0.76 دارد. بهترين مدل چند منظوره داراي واريانس R2 = 0.84 است. اين مدل از دانسيته، فركانس ايگن، سرعت صوت موازي با جهت توليد و فاكتورهاي مختلف براي تعيين مقاومت خمشي (به جدول ضميمه 3 براي متغيرهاي مدل مراجعه كنيد) استفاده كرد. نتايج معين براي هر دو دل در شكل 10 نشان داده ميشود.
شكل 10- بهترين چندمتغيري و مدلهاي جهتدار براي تعيين MOR تختههاي بزرگ
2-2-4- تعيين MOE
مدلهاي جهتدار براي تعيين مدول يانگ با استفاده از صوت موازي با جهت توليد در واريانس حداكثر R2 = 0.61 جواب دادند. مدلهاي چندمنظوره (چندمتغيري) نتايج بهتري را ارائه دادند. بهترين مدل چندمتغيري با استفاده از دانسيتههاي مختلف، MOE محاسبه شده با فركانس ايگن طولي و سرعت صوتي موازي با جهت توليد ساخته ميشود. اين مدل واريانسي در حد R2 = 0.72 را ارائه ميدهد. اين نتيجه براي هر دو مدل در شكل 11 ارائه ميشود.
شكل 11- تعيين MOE در تختههاي بزرگ
بحث و تحليل:
اختلاف نسبتاً كم بين مدلهاي چندمتغيره و مدلهاي جهتدار اين واقعيت را بيان ميكند كه بعضاً متغيرهاي نسبتاً مشابهي در مدلهاي چندمتغيري وجود دارند. از آنجائي كه اكثر متغيرها مدول الاستيسيته ديناميك و يا هر چيز مربوط به آن را اندازه ميگيرند، اين متغيرهاي مشابه تقريباً تأثير يكساني را بر مدل دارند. اگر متغيرها كلاً واريانس يكساني را در ترتيب اطلاعات بيان كنند، اگر مقادير اندازهگيري مناسب باشند تفاوت بين يك روش جهتدار و يك روش چندمتغيره، كم و ناچيز خواهد شد. اگر متغيرهاي اندازهگيري شده بدليل شرايط بد و ناجور شامل صداي ناهنجار باشند، مدل چندمتغيري شانس بهتري براي تعيين مقادير مناسب در مقايسه با يك مدل خطي جهتدار خواهد داشت. اين مطلب بدين علت است كه PLS ميتواند اطلاعات صداي ناهنجار را مرتب كند كه اين حالت براي رابطه خطي جهتدار وجود ندارد.
3-4- تعيين مقاومت خمشي از روي اطلاعات نمونه
تعيين مقاومت خمشي با توجه به رابطة MOE ديناميك براي هر نمونه آزمايشي با روش غيرمخرب با مقاومت خمشي انجام ميشود. بدين مفهوم كه اين مقادير از رابطة معلوم بين MOE و MOR و مقادير مشخص MOE براي يك نمونه جهت تعيين MOR استفاده ميكنند.
براي آزمايش خمشي، هشت نمونه براي هر جهت (موازي و عمودي) از هر تخته بريده شدند. اين روش قابليت مدلها را براي تعيين مقاومت خمشي از يك اندازهگيري مجزا نشان ميدهد. مدلها نيز از مقادير متوسط اندازهگيري براي هر تخته ساخته شدهاند.
اين يك حالت مشابه در يك خط توليد با آزمايش غيرمخرب پيوسته در توليد تخته خرده چوب است. سپس تخته مذكور در چندين نقطه اندازهگيري ميشود و ويژگيهاي مقاومتي از روي مقادير متوسط اين اندازهگيريها تعيين خواهد شد.
1-3-4- مدلهاي خطي
در اين حالت، تمام نمونهها (هم در جهت عمودي و هم در جهت موازي با توليد) براي ساخت مدلهائي جهت تعيين MOR استفاده ميشوند. بهترين مدل معمولي براي تعيين MOR توسط فركانس ايگن ارائه ميشود كه واريانس R2 = 0.68 دارد. اين مدلها از مقاديراندازهگيري در هر دو جهت تخته (موازي/ عمودي) استفاده ميكنند. اين كار براي انجام در يك خط توليد، خصوصاً در هنگام اندازهگيري با فركانس ايگن مشكل است.
اگر مدلها صرفاً براساس يك جهت براي تعيين مقدار متوسط در تخته باشند، نتايج نشان ميدهند كه فركانس ايگن عمودي بهترين نتايج را ارائه ميدهد. اين روش همچنين كمترين مقادير را براي MOE ارائه ميكند.
جدول 2- نتايج تعيين شده از MOR
2-3-4- مدلهاي چندمتغيري
تعيين مقاومت خمشي با مدلهائي بر پايه اندازههاي منفرد، يك مقدار مشخص مناسب را براي تمام MOR با واريانس R2 = 0.69 نشان ميدهد. اين كار در مقايسه با يك مدل معمولي بهتر است. نتيجه در شكل 12 نشان داده ميشود.
شكل 12- بهترين مدل چندمتغيري براي تعيين تمام MOR از اندازههاي منفرد
اگر متغيرهاي اندازهگيري تنها از يك جهت مورد استفاده قرار گيرند، بهترين نتيجه در هنگام استفاده از متغيرهاي جهت عمود بر توليد خواهد بود. نتايج براي مدلهاي چندمتغيري فقط با استفاده از يك جهت در جدول 3 نشان داده ميشوند.
جدول 3- مدلهاي چندمتغيري براي تعيين MOR و جهت عمود با توليد
3-3-4- مدلهائي براي تعيين MOR تهيه شده از مقادير متوسط
اگر مقادير متوسط اندازهگيريهايي براي هر جهت تخته براي تعيين مقاومت خمشي استفاده شوند، نتايج بهترين بدست ميآيند. هنگامي كه يك جهت اندازهگيري پيوسته بر روي طول تخته در توليد معمولي دارد، يك حالت طبيعي و نرمال است. استفاده از مدلهاي خطي نتايج بهتري را براي مقدار MOR با R2 = 0.87 ارائه ميدهد. بهترين ملد چند متغيره نتايجي با واريانس R2 = 0.82 ميدهد. اين نتايج در شكل 13 نشان داده ميشود.
شكل 13- مدل چندمتغيري براي تعيين MOR از مقادير متوسط
4-4- تعيين مدول يانگ از طريق اطلاعات نمونهها
تعيين MOE عمود بر جهت توليد را در مقايسه با MOE متوسط از طريق هر دو جهت بهتر ميتوان مشخص كرد. اين كار بستگي به ويژگيهاي مختلف براي هر دو جهت دارد. مقدار متوسط هر دو جزء تشابه كمتري با استفاده زا يك جزء دارد. جالب توجهترين مقادير كلي MOE و يا كمترين مقدار (در اين حالت عمود بر جهت توليد) هستند.
1-4-4- كليه نمونهها
ساخت مدل چندمتغيري نيز مقادير مناسبي را براي كل (مقدار متوسط در هر دو جهت) MOE در يك نمونه آزمايشي ارائه ميدهد. مدل چندمتغيري واريانس R2 = 0.82 و بهترين حالت مدل معمولي R2 = 0.68 دارد، به شكل 14 مراجعه كنيد.
جدول 4- مدلهاي معمولي براي تعيين MOE تمام مشاهدات (نمونههاي متعادلسازي نشده)
شكل 14- بهترين چندمتغيري براي تعيين MOE همه مشاهدات
2-4-4- مقادير متوسط
استفاده از مقادير متوسط اندازهگيريها براي هر تخته در هنگام تعيين مقاومت، نتايج بهتري را ارائه ميدهد. رابطه معمولي بهترين نتايج عددي را با R2 = 0.88 براي فركانس ايگن خارجي با تعيين مقدار متوسط MOE در تخته ارائه ميدهد. بهترين مدل چند متغيري با R2 = 0.87 براي MOE متوسط در يك تخته است. (شكل 15)
شكل 15- بهترين مدل چندمتغيري براي تعيين MOE از مقادير متوسط از تخته.
3-4-4- تفاوتهاي بين روش استاتيك و روش ديناميك
مدل يانگ ( MOE) را ميتوان مستقيماً از روي فركانس ايگن و سرعت صوت طبق رابطه (1) و (2) محاسبه نمود. اين مقادير با مقادير آزمايش استاتيك MOE تفاوت دارند. رابطه بين روشهاي ديناميك و استاتيك خطي است. تفاوت بين اين مقادير، تفاوت روشهاي ديناميك و MOE استاتيك با آزمايش DIN- EN را ارائه ميدهد كه در جدول 5 نشان داده ميشود.
جدول 5
شكل 16- مدولهاي ديناميك يانگ و استاتيك براي همه تختهها (مقادير متوسط)
اين واقعيت قابل توجه است كه روشهاي ديناميك به كلي مقادير كمتري از MOE را در مقايسه با آزمايش DIN-EN ارائه ميدهند. اين درست برخلاف نتايج Niemz و Kucera و Bernatowicz است كه مقادير بيشتر MOE را در تختههاي MDF با اين روش در مقايسه با مقادير DIN گزارش كرده بودند (18).
5-4- تأثير متعادلسازي
نمونههاي آزمايش در يك اتاق با دماي °C25 و رطوبت 55% به مدت 6 روز متعادل شدند. پس از آن آنها را مجدداً با روشهاي غيرمخرب و نهايتاً روشهاي مرجع آزمايش كردند. نتايج قبل و بعد از متعادلسازي نسبتاً تفاوتهاي كمي داشتند به جدول 6 مراجعه شود.
جدول 6- مقادير متوسط پارامترهاي مختلف قبل و بعد از متعادلسازي
واقعيت مطلب اينكه تقريباً تمام تغييرات كه مشخص بودند بستگي به مقدار زيادي از مشاهدات داشتند (n = 400). تغييرات نسبتاً كم به استثناي تغيير در رطوبت نسبي هستند كه انتظار آن ميرفت. يك نتيجه عجيب اين است كه انحراف استاندارد براي اندازهگيريهاي غيرمخرب مدول ديناميك الاستيسيته با متعادلسازي افزايش مييابد.
6-4- اندازهگيري Testrob
دستگاه Testrob نتايج مطلوبي را براي اندازهگيري چسبندگي داخلي ارائه ميدهد. (شكل 17)
شكل 17- اندازهگيري چسبندگي داخلي با Testrob روي نمونههاي متعادلسازي نشده
اين رابطه بعد از اينكه نمونههاي آزمايشي متعادل شده باشند، نتايج بهتري را ارائه ميكند. اندازهگيري مقاومت خمشي با دستگاه Testrob رابطه نابهنجاري را با آزمايش DIN بروي تخته نشان ميدهد. (شكل 18)
شكل 18- رابطه بين اندازهگيري مقاومت خمشي با (تست روب) Testrob و آزمايش - DIN روي نمونههاي متعادلسازي نشده
از آنجائي كه تنها چيزي كه هر دو آزمايشي كه در آزمون خمشي كه داراي تكيهگاه در پهنا هستند را از يكديگر مجزا ميكند، نتايج مطلوبتري انتظار ميرود. در دو آزمايشي كه در آزمايش خمشي در پهنا داراي تكيهگاه بودند را از يكديگر جدا ميكند نتايج بهتري مورد انتظار است.
جدول 7- رابطه بين Testrob و اندازهگيري DIN (مقادير متوسط براي هر تخته)
5- نتايج
اين مدلها براي ارزيابي روشهاي مذكور ساخته شدند كه امكان استفاده و كاربرد چنين تكنيكهايي در فرآيند توليد ميسر باشد.
در هنگام اجراي يك آزمايش غيرمستقيم براي ويژگيهاي مقاومتي تخته، تعدادي عامل مؤثر (فاكتور) وجود دارند كه ممكن است بر نتايج اثر بگذارند. به عبارت ديگر يك مقدار معين كامل را نميتوان بدست آورد. اگر بسياري از عوامل بازدارنده وجود داشته و يا ثابت نگهداشته شوند، يك محدودة تقريبي مناسبتري از مقاومت را بدست ميآورند. شرايط اپتيمم در يك فرآيند صنعتي نظير توليد تخته خرده چوب، يك مدل پايداري است كه ويژگيهاي تخته را از طريق آرايش فرآيند و اطلاعات مواد اوليه تعيين ميكند. به عبارت ديگر كيفيت تخته را ميتوان مستقيماً در اتاق كنترل فرآيند مرتب كرد. اين كار امروزه انجام ميشود اما اكثراً بر پايه تجربه و فرآيند آزمون و خطا هستند. چنين مدلي كه كنترل و اندازهگيري سيستمها در آنها دقت كافي دارند را ميتوان انجام داد. رابطه PLS يك ابزار عالي براي پيشرفت چنين مدلهاي چندمتغيري را مهيا ميكند. از آنجائي كه كاربرد كنترل فرآيند بدين مفهوم است كه تخته مستقيماً و بلافاصله بعد از پرس آزمايش خواهد شد، كليه مدلها از روي نتايج اندازهگيري نمونهها در يك حالت غيرمتعادل ساخته شدهاند.
1-5- كارائي مدلها براي كنترل فرآيند
1-1-5- سرعت صوت براي تعيين چسبندگي داخلي
درستي اندازهگيريها (كيفيت سنجش) و عوامل مؤثر
از روي نتايج اين را ميتوان مشاهده نمود كه تختههاي سمباده نخورده مشكلاتي با جفت شدن (كوپل) بين ترانسديوسر و تخته دارند. سمبادهزني خلل و فرج لايه روي تخته را از بين ميبرد كه روي سطح باقي ميماند. اين مطلب مهم است كه سرعت صوت بستگي به فشار كوپل بين ترانسديوسر و تخته دارد [15].
در اين مطالعه، ترانسديورها كنترل شدند كه ممكن است به سمت يك وارساني فشار كوپل هدايت شود و بنابراين به سرعت صوت در آزمايشات سوق مييابد. اگر روش برخورد براي اندازهگيري صوتي براي كنترل كيفيت تخته استفاده شود، اين مسئله در صورتي كه عدد دقيق بدست بيايد، بايد حل شود.
مدلهائي با رابطه معمولي
اين مدلها را نميتوان براي فرآيند كنترل مؤثر بكار برد زيرا آنها اعدادي با دقت كمتر براي چسبندگي داخلي ارائه ميدهند. تختههائي كه آزمايش ميشوند ابتدا آسياب شده بودند بدين مفهوم كه خرده چوبها ضريب سطح به حجم پائين دارند. به عبارت ديگر آنها به لحاظ ضخامت چندان همگن نيستند و بنابراين جهت محاسبات عددي دچار مشكل ميشوند. ديگر مطالعات نتايج بهتري را براي محاسبه IB با روش سرعت صت [14] نشان دادهاند. اين واضح است كه مدلهاي خطي با استفاده از سرعت صوت در تعيين IB براي تختههائي با فرآيند شكلدهي همگن و فرآيندي پايدار با خرده چوبهاي همگن و هماندازه استفاده كردهاند.
روش چندمتغيري
محاسبه IB در تختههاي سمباده نخورده، IB در حد پائين را ارائه ميدهد. مقادير بالا به نظر ميرسند كه با يك متغيري كه در مدل در نظر گرفته نشده، اثر داشته باشند. ممكن است كه سطح تخته زبر و سخت باشد، زيرا نمونههاي سمباده شده، نتايج مطلوبتري را ارائه بدهند. به همين دليل خلل و فرج سطحي تخته بر زمان پراكنش صوت اثر ميگذارد. نيروهاي پرس مختلف بروي ترانسيمتر ممكن است كه اين لايه را با درجات مختلف فشرده كند و يك واريانس نسبتاً زيادي را در سنجش سرعت صوت ايجاد كند. اين صداي ناهنجار همان طوري كه IB تخته افزايش مييابد، بيشتر ميشود. اين مطلب ناشي از اين واقعيت است كه لايه مياني در مقابل قسمت كمي از زمان كل پراكنش در مقايسه با يك لايه ناجور مقاومت ميكند.
اين حالت شكل مخروطي مشاهدات را براي تختههاي سمباده نخورده به صورت نقاط مشخص توضيح خواهد داد. در تختههاي سمباده خورده با يك سطح همگنتر و سختتر مشكلي نيست و مقادير معين مطابق همين مطلب هستند.
نتايج مرجع 15، كه با روشهاي رابطه خطي انجام شد، نشان ميدهد كه كاربرد مدلهاي چندمتغيري نتايج بهتري از IB را در مقايسه با اين تحقيق ارائه ميدهد همچنين كاربرد زياد متغيرها نتايج بهتري را ميتواند يك آزمايش طراحي شده با يك واريانس بيشتر در كيفيت تخته و متغيرهاي بيشتر كه ميتواند واريانس تختهها را بهتر بيان كند، احتمال مدل بهتري را ارائه مينمايد. در اين مطالعه، كل تختهها، تقاضاها و درخواستهاي چسبندگي داخلي در استاندارد DIN 68-763 (IB>0-35Mpa) را تكميل ميكند. همچنين ترتيب مناسب بايستي شامل اطلاعات تخته كه اين خواستهها را تكميل نميكنند، ميباشند.
اهميت نوع متغير براي متغيرهاي مورد استفاده براي تعيين IB در تختههاي سمباده نشده تأثير جالبي را نشان ميدهد. تأثير دانسيته متغيرها بروي تخته فرق ميكند و بطور و اضح بر سمتي دستگاه پرس فشردگي كمتري ايجاد ميكند بيشتر است (ميز پرس كه كيكها با ضخامتهاي ناهمگن بطرف آن هدايت ميشوند هموار نبوده و يك سمت تخته تا اندازهاي ضخيمتر است). اين مسئله نشان ميدهد كه حساسيت مدل ممكن است كه براي نمونههائي با IB زياد كم باشد زيرا IB با دانسيته ارتباط دارد.
مدلي كه براي تختههاي سمباده شده نتايج عددي مناسبي براي IB ايجاد ميكند كه ميتواند جهت كنترل هزينه بكار رود. از آنجائيكه اندازهگيريها بعد از متعادلسازي انجام ميشوند،اثرات دما و سفت شدن تخته در نظر گرفته نشدهاند. اين مسئله باعث ميگردد كه اين مدل براي كنترل كيفيت تخته قبل از انتقال مناسب باشد، اما نه براي كنترل توليد. اندازهگيريهاي كنترل توليد در تختههاي سمباده نخورده كه احتمالاً محدوديتهاي را براي تخته با ويژگيهاي مقاومتي نامناسب ايجاد ميكنند.
احتمالات و محدوديتهاي مصرف صنعتي
كاربرد توأم روش صوتي با دانسيته (و احتمالاً ديگر متغيرها) در مدلهاي چندمتغيري براي تعيين IB موارد خيلي خوب را نشان ميدهند. اين روش در تختههاي سمباده خورده تقريباً نتايج خوبي را نشان ميدهد. ولي مشكلات زيادي با اين روش جهت اندازهگيري در تختههاي سمباده نخورده وجود دارد، احتمالاً علت آن تماس نامناسب بين ترانسديور و نمونه آزمايشي بدليل سطح متخلخل لايه است. اگر يك تماس همگن و نسبتاً عالي مقدور باشد، احتمالاً نتايج بهتري كسب خواهد شد.
براي كاربرد تخته سمباده خورده، يك روش چندمتغيري شامل سرعت صوت و دانسيته نتايج مطلوبي از تعيين IB با واريانس R2 = 0.88 ارائه ميدهد. اين روش به آساني يا بيشتر فاكتورهاي تخته خرده چوب اجرا ميشود زيرا به فضاي زيادي نياز ندارد. يك تعدادي از دستگاههاي اندازهگيري با توزيع همگن در ارتباط با پهناي تخته يك نتيجه مناسبي را ارائه ميدهند. مشكلات اصلي ذيلاً ذكر ميشود.
· تماس بين ترانسديوسر و نمونه
· اندازهگيري پيوسته دانسيته در محل ترانسديوسر
· اثر دما و سفت شدن در نظر گرفته نشدهاند.
اندازهگيري پيوسته دانسيته تخته را ميتوان با اشعه گاما و يا اشعه ايكس معين نمود. با يك طرح مناسب از ترانسديوسر، چسبندگي داخلي را براي هر تختهاي در سيستم اندازهگيري ميتوان مشخص نمود. براي وقوع اين احتمال در تختههاي سمباده نخورده يك كوپل مناسب بين ترانسديوسر و نمونه آزمايشي براي كاربر خطي لازم است. همچنين مدلها مجبور به ايجاد ارتباط با اثرات دما و سفت شدن هستند. ديگر متغير جالب براي تعيين چسبندگي داخلي در كاربرد روشهاي غيرتماسي نظير اندازهگيري خطي دانسيته (اشعه گاما)، به همراه روش صوتي غيرتماسي كه در مراجع 14 و 15 اشاره شده، قرار دارد. اين متغير قادر به كاهش مسائل ايجاد شده توسط تماس نامناسب در تختههاي سمباده نخورده ميباشد.
2-1-5- سرعت صوتي براي تعيين MOE و MOR
درستي اندازهگيري (كيفيت سنجش) و عوامل مؤثر
كاربرد روش سرعت صوتي براي تعيين MOE و MOR در يك سطح تقاضاي بالا بر روي سطح مناسب برش ترانسديوسر جهت نتايج مناسب قرار دارد. استقرار ترانسديوسر بر روي لبه تخته نيز به دليل پروفيل دانسيته مهم است. تأثير محل كوپل بر سرعت صوت در يك آزمايش كوچك تحقيق و بررسي شد كه مشخصات ارائه شدند كه اندازهگيريها در لايه سطحي سرعت بيشتري نسبت به لايه مياني داشتند. هر دو لايه بر هم اثر داشتند، بطوريكه اگر لايه سطحي بريده شود، سرعت صوت اندازهگيري شده در مقايسه با كل تخته بيشتر است. اگر سر عت صوت در يك لايه مياني بطور آزاد اندازهگيري شود، در مقايسه با كل تخته كمتر خواهد شد. اين نتايج جهتدهي ميشوند و نياز به كنترل به منظوور اينكه كسي نتايج حدودي محل ترانسديوسر را رسم كند، دارند. همچنين يك عدم اطمينان نيز وجود دارد كه چه مقدار از نمونههاي مورد آزمايش با نتايج عددي مناسب با اين فركانس آزمايش شوند.
مدلهاي معمولي
سرعت صوت نتايج مطلوبي را با مدلهاي معمولي ارائه ميدهد. واريانس معنيدار، R2، بين 0/85 و 0/83 جهت محاسبه MOR و بين 0/67 تا 0/77 جهت محاسبه MOE فرق ميكند. اين مدلها همگي بر پايه محاسبات عمودي در جهت توليد هستند.
احتمالات و محدوديتها براي مصرف صنعتي
سرعت صوت نتايج مطلوبي را براي MOR و MOE نشان ميدهد. اين نتايج كه از تختههاي آزمايشي بزرگ بدست ميآيند نشان ميدهند كه اين روش را نيز ميتوان براي نمونههاي بزرگتر استفاده كرد. يك خواسته براي كاربرد اين روش اينست كه لبههاي تختهها به طور يكسان بريده شوند و كيفيت سطحي خوبي داشته باشند. اين مطلب مهم است زيرا كيفيت اين روش به تماس بين ترانسديوسر و نمونه بستگي دارد. چنين سطوحي ممكن است كه به سختي بعد از پرس مستقيماً بروي تخته ايجاد شوند. اين روش براي معرفي در توليد معمولاً در صورتي كه مسائل تماس بين ترانسديوسر و نمونه را بتوان حل كرده نسبتاً ساده است. براي تداوم اندازهگيري، ترانسديوسر با يك قطعه پلاستيكي نرم بر روي نمونه غلط ميخورد كه به آساني حركت ميكند اما ظرفيت آن كمتر است. براي تعيين مقاومت خمشي، روش صوتي آسانترين راه است اما تا اندازهاي در مقايسه با آناليز فركانس ايگن كماثرتر است.
3-1-5- اندازهگيري فركانس ايگن براي تعيين MOE و MOR
اندازهگيري فركانس ايگن اطلاعات پايدار و در دسترسي را هنگام كار بروي نمونههاي كوچك ارائه ميدهد. اين اندازهگيريها تحت تأثير پروفيل دانسيته تخته هستند به طوري كه MOE محاسبه شده براي اندازهگيري داخلي در مقايسه با اندازهگيري خارجي كمتر است.
مدلهاي رابطه معمولي
رابطه فركانس ايگن براي هر نمونه نسبتاً نتايج عددي مناسبي را با R2 = 0.83 براي MOE و R2 = 0.68 براي MOR ارائه ميدهد. كاربرد مقدار متوسط هر نتيجه عددي در تختهها نتايج بهتري را ارائه ميدهد. بهترين نتايج براي نمونههاي آزمايشي در حالت بيروني (R2= 0.88) و براي MOR در حالت داخلي (R2 = 0.87) بدست ميآيند. اين مدلها نتايج بسيار دقيقي را براي مقاومت خمشي و مدول الاستيسيته ارائه ميدهد.
احتمالات و محدوديتهاي كاربرد صنعتي
اندازهگيري فركانس خاص براي تعيين MOR و MOE در تختههاي بزرگ كار دشواري است دامنه انعطافپذيري فركانس خاص براي تختههائي به طول 6 متر فقط چند هرتز است. فركانس طولي يك دامنه قابل قبول براي تختههائي با اين اندازه را دارد، اما در وسط تخته يك نقطه برآمده دارد. به عبارت ديگر انحراف معيار خمشي زيادي در انتهاي آزمايش بوجود خواهد آمد. همچنين اين مسئله مشكلاتي را در اين تحقيق به همراه خواهد داشت، به طوري كه فركانس خاص براي اندازهگيري با شرايط ناپايدار دچار مشكل ميشود.
احتمالات اين مسئله ناشي از حركتهاي عمودي در دريافت در انتهاي تخته است. اين جابجائيهاي عمودي افزايش مييابند.
همچنين ديگر مشكل موجود در تعداد تكرارها براي هر تخته با ظرفيت محدود است، چرا كه اندازهگيريها در حالت استقرار تخته انجام ميشوند. اين تكرارها نيز همان چيزها را با فركانس ايگن برآورد خواهند كرد كه واريانس خيلي كمي دارد. بدين معني كه تكرارهاي بيشتر نتايج بهتري را دربرنميگيرد. اين تكرارها فقط جهت ايجاد اطمينان انجام ميشوند كه فركانس اندازهگيري شده پايدار باشد (يك مخلوطي از خمش و ارتعاشات پيچشي نه يك ارتعاش خالص خمشي) مناسبترين سيستم براي كاربرد صنعتي احتمالاً تختههائي با يك سر آزاد (مانند سيستمي كه G reuble [3] فرض كرد) يا استفاده از امواج طولي در حين انتقال عرضي و يا روي تخته است.
4-1-5- مدلهاي چندسنسوري براي تعيين MOR و MOE
اندازهگيري با چند سنسوريها با استفاده از مدلهاي چندمتغيري نتايج خيلي خوبي را با استفاده از فركانس ايگن و سرعت صوت ارائه ميدهد.
درستي اندازهگيري (كيفيت سنجش) و عوامل مؤثر
مدلهاي چندمتغيري معمولاً نتايج عددي بهتري را در مقايسه با مدلهاي معمولي ارائه ميدهند. در برخي حالات، تفاوتها كوچكي براي مدلهاي تعيينكننده MOR با استفاده از تمام نمونهها وجود دارند، دليل اين مطلب اين است كه برخي مدلهاي چندمتغيري، از متغيرهاي استفاده ميكنند كه تقريباً همان اثر را بر مدل و بنابراين ارتعاشات همان مدل دارند. اين مدلها ممكن است كه پايدارتر از مدلهاي معمولي براي تعيين مشاهدات جديدتر در مقايسه با مدلهاي رابطه معمولي باشد، اما بسيار مناسبترند. Overfit بدين مفهوم است كه اين مدل از متغيرهاي خيلي بيشتري استفاده كند و با ترتيب آزمايش و بنابراين ارتعاشات تصادفي مدلها (noise) مطابق شود. Overfit يك مدل را ميتوان با استفاده از ثبات عرضي (SIMCA manual [23]) كنترل كرد كه قابليت تعيين عددي (Q2) را ارائه ميدهد. يك Q2 پائين يك مدل Overfit را نشان ميدهد.
تأثير جهت اندازهگيري
بهترين نتايج براي اندازهگيري در جهت عمود بر محصول بدست ميآيند. دليل اين مسئله در شكلگيري تخته خرده چوب قرار دارد. مقدار كمي هم در جهت خرده چوبها در حالت موازي بر جهت تولي محصول بدليل حركت كيك خرده چوب در هنگام شكلگيري است. شكلگيري نيز موجب استحكام خردهچوبها در جهت توليد ميشود كه ممكن است به دنبال واريانسهاي سرعت صوت در بين و يا درون يك نمونه آزمايشي باشد. اين مطلب ممكن است كه مقادير عددي نامطلوبي را در جهت عمود بر جهت توليد ارائه دهد كه اين واريانسها در مجموعههائي كه يك اثر كمتر بر نتيجه مدل دارند را منجر شوند.
احتمالات و محدوديتها براي كاربرد صنعتي
بهترين مدل معمولاً هم از روشها و هم از اندازهگيريها در هر دو جهت استفاده ميكند. اين احتمال براي كاربرد در خط توليد وجود ندارد. صرفاً اگر يك جهت براي تعيين مقدار بكار برده شود، بهترين نتايج براي اندازهگيري در جهت توليد عمودي ارائه ميشوند. اگر يك روش استفاده شود، سادهترين روش، اندازهگيري به روش سرعت صوتي است. دلايل اصلي براي اين كار ملزومات فضاي لازم براي اين دستگاه آزمايشي و نصب آسان آن است. كاربرد روشهاي فركانس خاص بهتر و نتايج قابل قبولتر بدست ميآيند ولي انجام اين كار بدليل فضاي زياد موردنياز و ظرفيت پائين مشكل است.
5-1-5- كاربرد روشهائي با تختههاي بزرگ
روش صوتي نتايج مطلوبي را براي تعيين MOE (R2 = 0.61) و MOR (R2 = 0.68) ارائه ميدهد. بهترين مقادير در حالت موازي با محصول بدست ميآيند. نتايج عددي در هنگام استفاده از سرعت صوت عمود بر جهت توليد با R2 = 0.25 بد و نامطلوب بود. احتمالاً علت آن وجود مشكل در اندازهگيري سرعت صوت در نمونههاي بزرگ بصورت دستي ميباشد. چون يك فرد اين اندازهگيريها را انجام ميدهد، دستيابي به يك كوپل همگن و مناسب بدليل اندازه نمونهها مشكل بود. فاصله زياد بين دو انتها تعيين محل دقيق ترانسديوسر را مشكل ميكند و به يك فشار همگن ميرسد. نتايج اندازهگيريها بر روي نمونههاي خمشي نشان دادهاند كه نتايج معمولاً در جهت عمودي بهتراند و مقادير آنها نتايج بهتري را ارائه ميدهد. همچنين اين نتايج ممكن است كه اندازه نمونههائي كه براي اندازهگيري با اين فركانس خيلي بزرگ باشند را مشخص ميكند.
مدلهاي چندمتغيري
اين مدلها نتايج بهتري را براي (R2 = 0.84) MOR و MOE (R2 = 0.72) در مقايسه با مدلهاي معمولي ارائه ميدهند. اين مدلها شامل دانسيته متنوع، فركانس طول عمود بر جهت توليد و سرعت صوت موازي براي تعيين توليد هستند. سرعت صوتي عمود بر جهت توليد اهميت كمتري در اين مدل بدليل توان نامطلوب دارد و يا اصلاً محسوب نميشود. شرايط اندازهگيري بهتر بايستي اهميت اين متغير را افزايش دهد و شايد به نتايج بهتري آن را هدايت كند.
خلاصه
از آنجائيكه نمونهها به اندازه كافي انحراف خمش قابل توجهي دارند، جابجائي عمودي در دريافت انتهائي موجب بروز مشكلاتي در آزمايش فركانس ايگن ميگردد. اين حركتهاي عمودي در صورتي كه مقدار پائين همراه مشكل باشد و يا اگر نقطه تشديد صوت از مركز لبه تخته خارج شود، زياد ميشود. اين مسئله دستيابي به يك نسخه پايدار براي فركانس طولي را دچار مشكل ميكند. مدلهاي بدست آمده از اندازهگيريها بروي تختههاي بزرگتر، روشهائي را نشان ميدهند كه نتايج مطلوبي را براي نمونههاي بزرگتر ارائه ميدهند. اما تحقيقات جديد بايستي بر پايه اندازه واقعي تخته خرده چوب براي كنترل دقت و صحت روشها در كاربرد صنعتي باشد.
6-1-5- اندازهگيري با Testrob
Testrob يك وسيله مناسبي را براي اندازهگيري چسبندگي داخلي در تختههاي توليد شده، مهيا ميكند. نتايج براي مقاومت خمشي رابطه زيادي با نتايج آزمايش DIN-EN ندارند. اين انتظار به دليل اينكه هر دو آزمايش تقريباً مشخص با يك تفاوت در پهناي تكيهگاه هستند، وجود ندارد.
اين احتمال براي اندازهگيري مقاومت خمشي موجب ميشود كه سنجش نامطلوبي از نيرو يا اندازهگيري جايگزيني در Testrob و يا در دستگاههاي آزمايشگاه بوجود آيد. دستگاه اندازهگيري جايگزيني در آزمايشگاه يك نمونه جديد براي اندازهگيري بود، بنابراين تفاوت خيلي كمي در روش Testrob وجود داشت. براي اندازهگيري نيرو، هر دو دستگاه مشكلاتي را در اندازهگيري دارند. ساير دلايل احتمالي شدت و اثر برش بدليل پهناي كم تكيهگاه (10 × ضخامت نمونه) در آزمايش Testrob و يا برش غيريكنواخت هستند. چون برنامه كامپيوتري از نمونههائي با پهناي 50 ميليمتر در محاسبات استفاده ميكند، برش نامناسب ممكن است كه اگر پهنا زياد فرق ميكند،اثر بگذارد. محتملترين دليل اين است كه يك و يا هر دو دستگاه اشتباه محاسبه كنند. با يك محاسبه صحيح، Testrob نتايج مطلوبي را براي خمش بدست ميآورد.
نقص اصلي اين روش اين است كه معمولاً يك آزمايش درست نيم ساعت بعد از پرس و نتايج نهائي بعد از نيم ساعت بدست ميآيند. به عبارت ديگر يك نتيجه در مدت بيش از يك ساعت بعد از زمان توليد بدست ميآيد كه در اين زمان 140 تخته همزمان آزمايش ميشوند اين «نرخ نمونهگيري» در كنترل پائين است.
يك مسئله ديگر نيز در ارتباط با اندازه بزرگ تخته وجود دارد كه تخته در هنگام انجام آزمايش بريده ميشود، يعني اينكه هميشه نميتوان تختهها را با اندازه مورد نظر بكار برد.
2-5- تأثير متعادلسازي
متعادلسازي MOE ديناميك را براي هر دو روش افزايش ميدهد. اين افزايشس از 1/4 تا 2/6 درصد فرق ميكند. واقعيت اين است كه اين اختلاف در مقايسه با زمان بين پرس و آزمايش براي مر حله سفت شدن (علاوه بر سفت شدن بعد از خروج تخته از پرس) و خنك شدن، ناچيز است. اگر تختهها بلافلاصله آزمايش شوند، تفاوت بيشتر خواهد بود. متعادلسازي نيز نتايج مطلوبتري را معمولاً (با يك R2زياد) ارائه ميدهد (جدول ضميمه 2).
3-5- تعيين و سنجش دما
تأثير دما بر سرعت صوت در تخته خرده چوب به صورت خطي از دماي °C20 تا °C115 نشان داده شده است (جدول ضميمه 4) بدين مفهوم كه سنجش دما را ميتوان به آساني در يك سيستم براي آزمايشهاي غيرمخرب با روش صوتي انجام داد. تأثير دما بر فركانس ايگن تحقيق و بررسي نشده است. فقط سيستمهاي مورد استفاده براي روش صوتي را ميتوان براي تعيين صحت اختلاف دما سنجيد كه اين كار به سمت دقت بيشتر سيستم هدايت ميشود.
6- كار بيشتر (پيشنهاد)
كار پيشنهاد و اصلاحات در زمينههاي زير را ميتوان انجام داد:
· تحقيق در زمينه ارتعاش در طول تخته
· روشها بايستي مستقيماً بعد از خنك شدن در يك آزمايش تكميلي با تختههاي با اندازه اصلي كنترل شوند.
· رابطه پراكنش صوتي در سطح تخته براي تختههاي چندلايه بايستي تحقيق شود چرا كه تئوري امروزه فقط براي مواد هموژن انجام ميشود. اثر پروفيل دانسيته بر سرعت صوت نيز بايد تحقيق شود.
· يك روش براي كسب اطمينان از تماس مطلوب بين ترانسديوسر و تخته خرده چوب در محيط صنعتي بايستي توسعه يابد.
· نتايج نياز به كنترل با تنوع زيادي از انواع تخته خرده چوبها و ابعادهاي مختلف دارند.
اين پيشنهادها بايستي بتوانند احتمالات اندازهگيري پروفيل دانسيته با آناليز سرعت صوت را محاسبه كنند. اگر دانسيته اندازهگيري شده در هر لايه در تخته به عنوان يك متغير با سرعت پراكنش صوت بكار گرفته شود، مقادير عددي مناسبي را براي چسبندگي داخلي در هنگام كاربرد تحليل PLS ميتوان بدست آورد. دليل اين كار اين است كه اطلاعات افزوده دربارة دانسيته در وسط تخته خرده چوب كه معمولاً شكستگي ايجاد ميشود را پوشش ميدهد. همچنين اين كار به سمت روشهائي براي كاربرد روش صوتي موازي با صفحه تخته هدايت ميگردد. دانسيته متوسط مورد استفاده در اين مطالعه يك ابزار خيلي ابتدائي است. به عنوان يك تناوب در اين ارتباط، يك سيستم تماس آزاد با روش فراصوتي و يا امواج ميكرووي بطور توأم براي اندازهگيري پروفيل دانسيته را ميتوان تحقيق و بررسي كرد.
در يك چنين سيستمي، اطلاعات دانسيته با فركانس صوتي و آناليز شدت آن ميتواند نتايج مطلوبي را براي چسبندگي داخلي ارائه دهد.
7- مقالات و منابع
مقالات در اين زمينه محدود بوده و به اوايل دهه 60 بازميگردند. بخش اعظم اين مقالات شامل مقالاتي در مجله پژوهش چوب در آلمان با عنوان Holz als Roh-Und werkstoff و Holzporschunh und Holzverwertung است. مقالاتي در اين زمينه در اينترنت، كتابخانه محلي شهر زوريخ در ETH و LIBRIS است.
برخي از واژههاي كليدي براي اين تحقيق Prufung Uon Spanplatten، Schallprufung، Schallgeschwindigkeit، Resonans frequenz، Zerstorung sfreieprufung، آزمايشات غيرمخرب، تخته خرده چوب، روش رزونانس شكست، آزمايش فراصوتي بودند.
فهرست منابع
[1] Anonymons: Grindosonic-handbuch J.W.Lemmens
[2] ASTM standard C-1259 (1994): Standard Test Method for Dynamic Young’s Modulus, and Poisson’s Ratio for advanced eramics by Impulse Excitation of Vibration.
Annual book of ASTM standards 1994.
[3] D. Greuble (1994): Neue Ansatze zur Automatisierung in der Spanplattenindustrie: Zerstorungsfreie Messung des Biege-E-Moduls und des Schubmoduls durch Biegeschwingungen.
Europaischer Konferenz zur Zerstorungsfreien Prufung des Holzes, Sopron, Ungarn 21.-23.9.1994.
[4] D. Greubel, S. Wissing (1995): Zerstorungsfreie Messing des Biege-E-Moduls und des Schubmoduls von Spanplatten durch Biegeschwingungen.
Holz als Roh-und Werkstoff 53 (1995), pp. 29-37.
[5] R. Gorlacher (1984): Ein neues Messverfahren zur Bestimmung des E-moduls von Holz.
Holz als Roh-und Werkstoff 42 (1984), pp.212-222.
[6] D.W. Haines, J.M.Leban, C. Herbe (1995): Determination of Young’s modulus for spruce, fir and isotropic materials by the resoriance flexure method with comparsion to static flexure and other dynamic methods.
Article, unknown publishing journal pp.253-263.
[7]- L.Mehlhorn, D. Merkel (1989): Eine schnelle Methode zur automatischen Bestimmung des Biege-E-Moduls an Holzwerkstoffen.
Holz als Roh-und Werkstoff 44 (1989) pp.217-221.
[8] P.Niemz (1997): Bedienungsanleitung fur das Grindosonic-Messgerat.
Professur fur Holzwissenschaften, ETH Zurich.
[9] S. Spinner, W.E. Thefft (1961): A method for determining mechanical resonance frequencies and for calculating elastic moduli from these frequencies.
Proceedings ASTM vol. 61, (1961)
Ultrasound testing
[10] R. Altenburg: Optimierung der Produktion und Sicherung der Querzugfestigkeit durch Ultraschall.
GreCon
[11] A. Burmester (1967): Zusammenhang zwischen Schallgeschwindigkeit und morphologisch-anatomischen Eigenschaften des Holzes.
Holz als Roh-und Werkstoff 23 (1967), pp. 227-236.
[12] D. Greubel, B. Plinke (1995): Zerstorungsfreie Festigkeitnutersuchungen an Spanplatten mit Ultraschalltechniken.
Holz als Roh-und Werkstoff 53 (1995), pp. 193-200.
[13] J. Krautkramer, H. Krautkramer (1980): Werkstoffprufung mit Ultraschall.
Springer-Verlag Berlin.
[14] K. Kurse, F-W. Broker, A. Fruhwald (1996): Zusammenhang zwischen Querzugfestigkeit, Rohfichteprofil und Ultraschallgeschwindigkeit von Spanplatten.
Holz als Roh-und Eerkstoff 54 (1996), pp. 295-300.
[15] K. Kruse, F-W. Broker, A. Fruhwald (1996): Non-contact method to determine ultrasonic velocity of wood-based panels.
Proceedings 10. Symposium on Nondestructive Testing of Wood; Lausanne, 1996.
[16] P. Niemz (1996): Einflu der Holzfeuchtigkeit auf fie Schallausbreitungsgeschwindigkeit und ausgewahlte elastomechanische Eigenschaften von Spanplatten und MDF.
Holzforschung und Holzverwertung 2.1996, pp.28-29.
[17] P. Niemz, H. Poplete (1996): Untersuchungen zur Anwendung der Schallgeschwindigkeitmessung fur die Ermittlung der elastomechanischen Eigenschaften von Spanplatten.
Holz als Roh-und Werkstoff 54 (1996), pp. 201-204.
[18] P. Niemz, L.J. Kucera, G. Bernatowicz (1997): Untersuchungen zur estimmung des E-moduls von MDF-Platten mittels Schallgeschwindigkeit-und Resonansfrequenzmessung.
Annuals of Warsaw Agricultural University – SGGW, Foresty and Wood Technology no. 48 (1997), pp. 123-129.
[19] P. Niemz, L.J. Kucera, E. Pohler (1997): Vergleichende Untersuchungen zur Bestimmung des dynamischen E-moduls mittels Schall-Laufzeit-und Resonansfrequenzmessung.
Holzforschung und Holzverwertung, Heft 5 (nov.1997), pp. 91-93.
Other references
[20] T.M. Maloney (1993): Modern Particleboard and dry-process Fibreboard manufacturing.
Miller Freeman, Inc. ISBN 0-87930-288-7.
[21] P. Niemz, S. Bauer (1991): Beziehungen zwischen Struktur und Eigenschaften von Spanplatten, Teil 2.
Holzforschung und Holzverwertung 43 Jg. Heft 3 (Juni 1991), pp. 68-70.
[22] Martens, Naes (1989): Multivariate calibration
John Wiley & Sons. ISBN 0-471-930470-4
[23] Umetri (1998): SIMCA 7.0 – Users manual
Umetri AB,
[24] S. Wold (1987): Principal component analysis
Chemometrics and intelligent laboratory systems 2, pp. 37-52.
[25] P. Geladi, B.R. Kowalski (1986): Partial least squares regression: A tutorial.
Analytica Chimica Acta, 185 (1986) 1-17.
[26] A. Marlkund, K.B. Jauksson, U. Edlund, M. Sjostrom (1998): Prediction of strength parameters for softwood kraft pulp, multivariate data analysis based on physical and morphological parameters.
Nordic pulp and paper research vol. 13 no. 3/1998, pp. 211-219.
[27] C. Andresson (1997): PLS-modeller for sortering av friskkvisttimmer.
Master’s thesis, Lulea University of Technology, ISSN 1402-1617 ISRN: LTU-EX – 1997/338-SE.
ضميمه 1- طرح آزمايش براي تختههاي منتخب
نمونههاي آزمايشي براي آزمايشات موازي با جهت توليد A
نمونههاي آزمايشي براي آزمايشات عمود با جهت توليد P
تخته برداشته شده از بالاي پرس H
تخته برداشته شده از پائين پرس L
ضميمه 2- نتايج روابط خطي
نتايج – مقادير متوسط براي تخته مورد آزمايش در هر جهت
نتايج – تختههاي متعادلسازي نشده
نتايج – اندازهگيريهاي مقابل جهت توليد
نتايج – اندازهگيريها در طول جهت توليد
نتايج - چسبندگي داخلي
ضميمه 3- مدلهاي چندمتغيري و نتايج
مدلهاي چندمتغيري براي تعيين مقادير چسبندگي داخلي در جدول 1 آورده شدهاند. نتايج در جدول 2 آورده شدهاند.
روابط چندمتغيري به شكل زير هستند:
y = c0 + a1 ´ x1 + a2 ´ x2 + … + an ´ xn
مدلهاي چندمتغيري براي تعيين IB
متغيرهاي مشخص
IB چسبندگي داخلي مشخص براي نمونه
IBs چسبندگي داخلي مشخص براي نمونه سمباده شده
IBmean چسبندگي متوسط براي يك تخته
IBmeans چسبندگي متوسط براي يك تخته سمباده شده
متغيرهاي مورد استفاده در مدلها:
دانسيته نمونه يا تخته
V سرعت صوت عمود بر تخته سمباده نشده (m/s)
Vs سرعت صوت عمود بر تخته سمباده شده (m/s)
مدلهاي چند متغيري براي تعيين MOR و MOE براي تختههاي بزرگ
متغيرهاي مشخص
MORmean مدول گسيختگي با مقدار متوسط (مقاومت خمشي متوسط) براي تخته
MOEmean مدول الاستيسيته با مقدارمتوسط (مدول يانگ) براي تخته
متغيرهاي مورد استفاده در مدلها
دانسيته نمونه يا تخته
T دماي تخته (°C)
Vper سرعت صوت عمود بر جهت توليد (m/s)
Vpar سرعت صوت موازي با جهت توليد (m/s)
NFL فركانس خاص طولي عمود بر جهت توليد (HZ)
MOE EF مدول الاستيسيته ديناميك محاسبه شده با فركانس طولي عمودي بر جهت توليد
MOE°us مدول الاستيسيته ديناميك محاسبه شده با فركانس طولي موازي بر جهت توليد
MOE us مدول الاستيسيته ديناميك محاسبه شده با سرعت صوتي موازي بر جهت توليد
مدلهاي چندمتغيري براي تعيين MOR براي نمونههاي خمشي.
مدلهاي مذكور از اندازهگيريهاي كل نمونهها قبل از متعادلسازي ساخته ميشود.
متغير مشخص
MORmean مدول گسيختگي (مقاومت خمشي)براي تخته
متغيرهاي مورد استفاده در مدلها
دانسيته نمونه يا تخته
V سرعت فراصوت در صفحه در لايه مياني (m/s)
VFL فركانس ايگن طولي عمود بر جهت توليد (HZ)
MOENFL مدول ديناميك الاستيسيته محاسبه شده با فركانس ايگن طولي عمود با جهت توليد
MOENF. مدول ديناميك الاستيسيته محاسبه شده با سرعت فراصوت در جهت توليد
MOEus مدول ديناميك الاستيسيته محاسبه شده با سرعت فراصوت عمود بر جهت توليد
مدلهاي چندمتغيري براي تعيين MOE براي نمونههاي خمشي
مدلهاي مذكور از اندازهگيريهاي كل نمونهها قبل از متعادلسازي ساخته ميشود.
متغير مشخص
MOEmean مدول الاستيسيته با مقدار متوسط (مدول يانگ متوسط) براي تخته
MOE مدول الاستيسيته (مدول يانگ) براي تخته
متغيرهاي مورد استفاده در مدلها:
دانسيته نمونه يا تخته
V سرعت فراصوت در صفحه در لايه مياني (m/s)
MOENFL مدول ديناميك الاستيسيته محاسبه شده با فركانس ايگن طولي عمود با جهت توليد
MOENF. مدول ديناميك الاسيتسيه و محاسبه شده با سرعت فراصوت در جهت توليد
MOEus مدول ديناميك الاسيتسيته محاسبه شده با سرعت فراصوت عمود بر جهت توليد
ضميمه 4- تأثير دما بر سرعت صوت
از آنجائيكه دماي نمونهها در هنگام انجام آزمايشات فرق كردهاند، يك تجربه جهت انجام آزمايش تأثير دما بر زمان پراكنش صوتي در نمونههاي تخته خرده چوب انجام شد. آن، تأثير دما بر سرعت صوت است.
اين كار با 8 نمونه با رطوبت صفر درصد در 6 سطح دماي مختلف از °C20 تا °C115 انجام شد.
نتايج
زمان پراكنش صوتي براي هر نمونه در شش سطح دمائي اندازهگيري شد از اين مطالب و طول تطبيقي، سرعت صوت محاسبه شد. نتايج در جدول زير آورده شدهاند. (تمام سرعتها برحسب m/s):
جدول 1: سرعت فراصوت در نمونههاي آزمايش در دماهاي مختلف
اين مقادير يك رابطه خطي مناسب بين دما و سرعت صوت در تخته خرده چوب R2 = 0.996 نشان ميدهند. نتيجه در شكل 1 نشان داده ميشود.
شكل 1: تأثير دما روي سرعت صوت در تخته خرده چوب
شكل 2: تأثير دما روي سرعت صوت در هر نمونه آزمايش
سرعت امواج صوتي در تخته خرده چوب يك انحراف معيار خطي را با افزايش دما در تخته در دامنه حرارتي °C20 تا °C115 نشان ميدهد. بدين مفهوم كه سنجش دما را ميتوان به آساني انجام داد. ممكن است كه مشكلاتي با اثرات سفت شدن چسب در صورتي كه تختهها بلافاصله پس از پرس آزمايش شوند، ايجاد گردد.
ضميمه 5- واژهنامه
در اين ضميمه لغات و واژههائي كه در اين پاياننامه بكار رفتهاند توضيح داده ميشوند.
واژهنامه لغات و واژهها
Cross – Validation: در ساخت مدلهاي N از روي دادهها، در هر زماني كه با يك قسمت در شمال با ايجاد يك آرايش آزمايش انجام ميشود. هر مدلي براساس مشاهدات در حين ساخت مدل آزمايش ميشود هنگام كاربرد نرمافزار SIMCA، نتايج بصورت Q2 بيان ميشوند.
Eigen frequency: فركانس يك ارتعاش نامحدود و آزاد در يك نمونه بدون تأثير نيروهاي خارجي و محدودكننده است. (EF يا بصورت خلاصه در جدول آمدهاند.)
Flexural vibration: ارتعاش خمشي
IB: چسبندگي داخلي، نيروي كششي عمود بر صفحه تخته
MOE: مدول الاسيتسيته، مدول يانگ، سختي يك نمونه
MOR: مدول گسيختگي، مقاومت خمشي
Non – destructive testing: آزمايشي كه تأثيري بر ويژگيهاي نمونه مورد آزمايش نميگذارد.
R2: عدد اعشاري واريانس در اطلاعات توضيح داده شده توسط يك مدل.
Q2: يك اندازه از قابليت مدل جهت تعيين مشاهدات مانند اينكه مشاهدات در يك مدل ساخته شده نباشند.
Transfucer: يك سيستم جهت حل و فصل امواج صوتي در يك نمونه آزمايشي در اين حالت به عنوان يك ترنسميتر و دريافتگر سيگنال عمل ميكند.
Ultra sound: امواج صوتي با فركانس بالاتر از 20 كيلوهرتز (us نيز گاهي به صورت اختصاري در جداول بكار ميرود).
ضميمه 6- محلهاي اندازهگيري در آزمايشات مختلف
محلهاي اندازهگيري براي روش صوتي عمود بر سطح تخته
اندازهگيري زمان سرعت صوت عمود بر تخته 5 بار در هر نمونه در محلهاي مشخص شده در شكل 1 انجام ميشود. بعد از سمبادهزني، زمان جريان صوت مجدداً يكباره ديگر درنقطه پنجم (در وسط نمونه) انجام ميشود. مقدار متوسط هر پنج نقطه در محاسبات استفاده ميشود.
شكل 1- محلهاي اندازهگيري فراصوت روي چسبندگي داخلي نمونهها
محلهاي اندازهگيري در تختههاي بزرگ
در توليد منظم، آزمايش تختهها را ميتوان مستقيماً پس از عبور از سردكن براي مقاصد كنترل فرآيند برش داد. تختههاي آزمايشي براي اين آزمايش به اين جا آورده ميشوند و مقادير اندازهگيري آنها را با نقاط محدود با اره مشخص ميكنند. قبل از اينكه تخته مذكور تحت كنترل كيفي قرار گيرد نمونههاي آزمايشي براي آزمايشات مختلف از آن بريده ميشوند. كل تخته آزمايش ميشود. اين كار در صورتي كه روشهاي مدنظر بر روي تكههاي بزرگتر تخته خرده چوب باشد انجام ميشود. محلهاي آزمايش در شكل 2 بروي تخته خرده چوب نشان داده ميشود.
شكل 2- نقاط اندازهگيري شده روي تخته آزمايش قبل از بريدن
آزمايش فركانس طولي براي اين نمونهها استفاده ميشود. تكيهگاه cm4 پهنا و cm2 ضخامت دارد. سوزن پيزو در مقابل لبه تخته در محل مشخص در شكل 2 قرار دارد و ارتعاشات طولي با يك چكش سبك توليد ميشوند.
ضميمه 7- برنامه آزمايش
هر تختهاي مطابق يك طرح آزمايشي، آزموده ميشود. روش آزمايشي ذيلاً مر حله به مرحله مشروح است:
1- بريدن تخته مورد آزمايش مطابق طرح آزمايش ضميمه 1.
2- برش قطعاتي با پهناي mm50/4 براي آزمايش testrob
3- برش نمونههاي رطوبتي در آزمايشگاه در محيط خلأ
4- آزمايش كل تخته در آزمايشگاه (دانسيته، دما، فركانس طولي، سرعت صوتي عمودي و موازي با جهت توليد)
5- برش نمونههاي آزمايشي (دانسيته، نمونههاي خمشي عمودي و موازي، چسبندگي داخلي)
6- آزمايش نمونههاي خمشي (دانسيته، دما، فركانس خاص انعطافپذير، سرعت صوت داخلي) در جهت عمودي و موازي با جهت توليد
7- آزمايش testrob با نمونههاي معادلسازي نشده
8- تعيين رطوبت نسبي در نيمي از نمونههاي متعادلسازي شده
9- تعيين دانسيته بروي نمونههاي دانسيته
10- تعيين دانسيته خشك و رطوبت نسبي
11- متعادلسازي، هفت روز در دماي °C25 و رطوبت تعادل 55%
12- آزمايش نمونههاي خمشي (دانسيته، دما، فركانس خاص انعطافپذير، سرعت صوتي داخلي) در جهت عمودي و موازي با جهت توليد
13- آزمايش استاندارد DIN-310 براي مدول يانگ و مقاومت خمشي در دستگاه آزمايش
14- تعيين رطوبت نسبي نمونههاي خمشي (روش وزن خشك)
15- آزمايش نمونههاي چسبندگي داخلي (زمان پراكنش صوتي، دانسيته)
16- سمبادهزني نمونههاي چسبندگي داخلي
17- آزمايش نمونههاي چسبندگي داخي سمباده شده (زمان پراكنش صوتي، دانسيته)
18- آزمايش DIN-319 – چسبندگي داخلي
19- آزمايش testrob براي نمونههاي متعادلسازي شده
20- تعيين رطوبت نسبي در نمونههاي متعادلسازي شده با رطوبت نسبي
زمان بين پرس و آزمايش
از آنجائيكه زمان نقش مهمي را به عنوان عامل مؤثر بر متعادلسازي دارد لذا تعيين زمان بين پرس و انجام آزمايش مهم است. زمان نرمال از لحظه پرس تا آزمايش براي هر عمل در شكل 1 نشان داده شده است. زمان دورهاي بستگي به فاصله بين اطلاق توليد و آزمايشگاه دارد. چون همه آزمايشها توسط يك نفر انجام ميشود. آزمايشها زمان كافي دارند. آزمايشات بعد از متعادلسازي با زمانهاي مختلف اثر ندارند زيرا تختهها تقريباً با رطوبت نسبي متعادل شدهاند و در كل سفت شدهاند.