$('#s1').cycle('fade');
  جستجو

 صفحه نخست  |  راهنمای فروشگاه  |  تماس با ما  |نحوه خرید  |  سبد خرید   |        ثبت شده در سايت ساماندهي كشور

مقالات رایگان دانشجویی > تاریخ و ادبیات

Bank Sepah:5892-1010-5735-6012

Email: dociran.pdfiran@gmail.com

09153255543  عالم زاده

 مقالات علمي تاریخ و ادبیات
روابط اقتصادي دوره قاجار

تاریخ ایجاد 1390/05/03  تعدادمشاهده  3432

 

sروابط اقتصادي دوره قاجار
sنوشته : عبدالمجيد زواري – دانشجوي روابط بين الملل
sبخش اول
sروابط اقتصادي و سياست خارجي
sجنگهاي ناپلئوني در دهه نخست قرن نوزدهم (1179 تا 1279 ش) موجب تماس مجدداروپاييان با ايران گرديد.چون فرانسه و انگلستان خواهان روابط دوستانه با اين کشور بودند و دولت روسيه بار ديگر به ايران تجاوز کرده بود.کمپاني هند شرقي بريتانيا به دنبال فترت دراز مدت سده هجدهم (1079 تا1179 ش) در روابطش با ايران در سال 1801 م/1180ش پيمانهاي دوستي و تجارت با دولت قاجار امضا کرد .
sانگلستان با استفاده از قدرت نظامي در رسيدن به هدفهاي ديپلماتيک و استراتزيکي خويش.در نيمه سده نوزدهم (1179 تا 1279 ش) تفوق تجاري خود در ايران را هم تثبيت نمود . داد وستد بريتانيا با ايران در تيمه نخست سده نوزدهم (1179 تا 1279 ش) در خليج فارس و نيز در مسير بازارهاي پر جمعيت شمالي سير صعودي شتابنده اي پيدا کرد . با استقرار تفوق سياسي کمپاني هند شرقي در هندوستان اين شرکت در مبادلات تجاري با ايران در خليج فارس.به جاي پارچه هاي هندي کالاها و پارچه هاي انگليسي را به ايران صادر کرد .
sانگلستان در ضمن کالا هاي خود را در مقادير زياد با کشتي تا درياي سياه و بندر ترابوزان متعلق به عثماني مي فرستاد و از آنجا از طريقخاک عثماني به بازارهاي تبريز و صفحات شنالي ايران وارد مي نمود . تبريز در اين زمان بزرگترين بازار تجارتي ايران بود . وقتي به دهه 1850ذ مي رسيم انگلستان بزرگترين طرف تجاري ايران است 50 درصد يا بيشتر صادرات و بيش از 50 درصد واردات ايران را در دست دارد .
sدر دوره پنجاه ساله مابين 1863م/1242ش و 1914م/1293ش رشته امتيازهايي در مورد بهره برداري يا انحصار موادخام و توسعه زير بنايي از طرف دولت ايران به اتباع روس و انگليس و دولتهاي مزبور داده شد . در سال 1872 م/ 1251 ش شاه ايران امتياز احداث راه آهن.خطهاي تلگراف.کشتيراني در رودخانه ها. بهره برداري از معادن و جنگلهاي دولتي.کارهاي زهکشي و آبياري در ايران را به مدت هفتاد سال به بارون جوليوس دورويتر از اتباع بريتانيا واگذار کرد و در امتياز نامه مقرر شده بود که رويتر در آينده براي گرفتن امتياز بانک.احداث جاده ها و خيابان و ايجاد کارخانه ها نيز حق تقدم خواهد داشت . شاه همه اين امتيازها را تنها در ازاي گرفتن 40 هزار پوند استرلينگ به رويتر واگذار کرده بود .
sدو امتياز ديگري که در اينجا شايان ذ کرند امتياز تنباکو و امتياز نفت است . ناصر الدين شاه در 1890م/1269ش انحصار فروش توتون و تنباکو را به يک شرکت انگليسي واگذار کرد . به دنبال آن يک نهضت اجتماعي توده اي آغاز شد و شاه را به الغاي امتياز ناچار ساخت . امتياز ديگري که کمتر جنجال برانگيز بود اما به همان اندازه سرنوشت ساز شد.اجازه مخصوصه اي بود که شاه در ماه مه 1901 به ويليام ناکسس دارسي داد . با اين مضمون که به جهت تفتيش و تفحصص و پيدا کردن و استخراج و بسط دادن و حاضر کردن براي تجارت و نقل و فروش محصولات زير که عبارت از گاز طبيعي و نفت و قير وموم طبيعي باشد در تمام وسعت ممالک ايران در مدت 60 سال از تاريخ امروز اعطا ميشود . دولت ايران در ازاي اين امتياز 20 هزار پوند استرلينگ نقدا دريافت کرد و مقرر شد 16 درصد از سود خالص سالانه نيز به ايران تعلق گيرد . در 26 مه 1908 نفت در صفحات جنوبي ايران کشف شد و شرکت نفت انگليس و ايران که تمامي سهام آن به دولت بريتانيا تعلق داشت براي اين منظور ايجاد گرديد . علاوه بر سودي که از اين امتيازها عايد بريتانيا شد.برحجم مبادلات تجاري آن کشور با ايران به مقدار زيادي افزوده شد و اين روند صعودي تا جنگ جهاني اول ادامه يافت . جمع داد و ستد دو کشور که در سال 1875 م/1254 ش به 7/1 ميليون پوند استرلينگ مي رسيد در 1895م/ 1274 ش به 3 ميليون و در 1914 م / 1293ش به 5/4 ميليون پوند رسيد . تراز تجارت خارجي 20 درصد به سود بريتانيا بود .به دليل رشد روز افزون سهم روسيه در تجارت خارجي ايران.افزايش مطلق سهم بريتانيا در تجارت ايران روند نزولي يافته بود و از 50 درصد در دهه 1850 م به 33 درصد در 1903 و 20 درصد در 1914 کاهش يافت و حدود نيمي از اين حجم داد و ستد در اختيار هند بريتانيا بود . سهم امپراطوري بريتانيا در صادرات به ايران از اين بالاتربود و به 25 درصد مي رسيد . بنا به برآورد تقريبي ليتن.سرمايه گذاري بريتانيا در ايران از 1860 تا 1913 در شرکتهاي نفتي.تسهيلات.حمل و نقل.تلگراف و فرش به 10 ميليون پوند استرلينگ بالغ مي شد .
sروابط تجاري با روسيه :
sروسيه بين سالهاي 1801 و 1828 در دو جنگ با ايران و پيروزي بر اين کشور بخش وسيعي از قلمرو ايران را جدا نمود . در نخستين جنگ.مناطق پهناوري از جمله باکو را به خاک خود ضميمه ساخت و حقوق گمرکي 5 درصد را براي خود تعيين نمود .به دنبال پيروزي نظامي روسيه بر منافع اقتصادي آن کشور در ايران افزوده شد . بنا به بعضي برآوردها.صادرات روسيه به ايران در فاصله سالهاي 1758-1760 تا 1826 ده برابر افزايش يافت .در نيمه قرن نوزدهم ايران 900 هزار روبل کالا به روسيه صادر کرد و روسيه در عوض 3/5 ميليون روبل کالا به اين کشور صادر نمود . با اين حساب يک دهم واردات و يک سوم صادرات ايران در اختيار روسيه بود که اگر اينطور باشد با سال 1800 تفاوت چنداني نکرده است . روسيه بعد از سال 1850 بر تفوق تجاري و سياسي خود در ايران افزود.اين امر تا حدي ناشي از صنعتي شدن روسيه و تا حدي توسعه طلبي آن آسياي ميانه و ايران بود .در بازار ايران براي کالا و اقدام محصولات کشاورزي روسيه تقاضا ايجاد شد و ايران به بازاري براي کالاهاي صنعتي روسيه تبديل گرديد و روسيه هم از حالت فشار نظامي کاست و به وسايل مسالمت آميز و رخنه اقتصادي متوسل شد.سياستي که ماروين انستز آنرا امپرياليسم روبل ناميده است . روسها هم مانند انگليسي ها در صدد کسب امتياز.نفوذدر نهادها و افزايش داد و ستد با ايران برآمدند . مهمترين امتيازهايي که روسها از ايران گرفتند امتياز شيلات درياي خزر.جاده سازي.احداث خطهاي تلگراف.راه آهن و ايجاد بانک بود . بانک استقراضي روسيه يکي از نهادهاي کليدي و عامل نفوذ روسيه در ايران بود که در سال 1801 ايجاد گرديد و بزودي املاک زيادي به رهن گرفت.وارد معاملات تجاري شد و وامهاي سنگيني به دولت قاجار داد .
sبانک استقراضي در سال 1914 معادل 127 ميليون روبل سرمايه داشت که از همه سرمايه گذاريهاي دولت بريتانيا و اتباع آن در ايران در آستانه جنگ جهاني افزون تر بود . نقطه عطف صعود صعود روسيه و دستيابي به تفوق در ايران.دهه هاي 1880 و 1890بود . روسيه حتي در سال 1895 به عنوان طرف عمده تجاري ايران با انگلستان برابري ميکرده است (اگر نگوييم از آن پيشي گرفته بود).اين فاصله در دهه بعد زيادتر شد . در سال 1914 برتري روسيه در اين زمينه امري مسلم بود روسيه56 درصد واردات ايران و 72 درصد صادرات آنرا در اختيار داشت . اين ارقام براي بريتانيا به ترتيب 28 درصد و 13 درصد بود . تراز بازرگاني با ايران نيز به تدريج به نفع روسيه شد و در 1910-1914 کسري تجاري ايران با روسيه به يک ميليون پوند رسيد . سلطه بي حد و مرز روسيه بر عرصه اقتصادي.در آستانه جنگ جهاني اول بصراحت توسط انتز بيان شده است :ايران تا حد چشمگيري در مدار اقتصاد روسيه قرار داشت و بخشي از اقتصاد آن کشور محسوب ميشد .
sبخش دوم:
sبازرگاني
sموقعيت مناسب ايران براي بازرگاني خارجي و امور ترانزيتي در غالب ادوار تاريخي موجب بسط تجارت و تمرکز سرمايه در اين کشور بوده است . راه مشهور ابريشم که مديترانه را از طريق راه هاي ارتباطي شمال ايران به چين مرتبط ساخته بود و راه ادويه که از طريق خليج فارس و بنادر جنوبي ايران مي گذشت و خريداران کالاهاي هندوستان را از طريق ايران با آن شبه قاره مربوط مي ساخت . از قرن هفتم تا اوايل قرن دهم هجري و تشکيل دولت صفويه موجب رونق بازار تجارت داخلي و خارجي ايران بوده و بندر سيراف (بندر طاهري کنوني) و گمبرون (بندر عباس فعلي) و ريشهر (بندر بوشهر) و بعضي از بنادر درياي عمان و تکيه گاههاي درياي ايران در خليج فارس از قبيل جزاير هرمز و قشم در دوره حکومت صفويه به پايه اي از فعاليت و رونق تجاري رسيدند که در آسياي غربي و جنوبي نظاير آنها را در آن دوره نميتوان يافت .
sاروپا در قرن هجدهم ميلادي مقارن با قرن دوازدهم هجري با انقلاب صنعتي مواجه گرديد و استفاده از نيروهاي طبيعي مانند بخار آب براي بکار انداختن کارخانه ها نخست در انگلستان و سپس در ممالک ديگر اروپا رواج يافت و در رشته هاي گوناگون صنايع بخصوص نساجي و ريسندگي اختراعات تازه به عمل آمد و تحول جديدي روي داد که نتيجه آن بالا رفتن سطح توليد بود .
sانگلستان در راس کشورهاي صنعتي جديد قرار داشت و روسيه تزاري نيز بتدريج روش و تکنيک صنعت جديد يعني صنايع ماشيني را از اروپاي غربي اقتباس نموده و کارخانه هاي متعدد پارچه بافي و شيشه گري و چيني سازي و امثال آنها داير کرده است .
sدر دوره اول سلطنت قاجاريه يعني از سال 1210 تا 1250 هجري قمري.حکومت قاجاريه با يک سلسله جنگهاي دفاعي در برابرروسيه و عثماني مواجه گرديد و انگلستان پس از راندن رقيب خود.يهني فرانسه.براي بسط نفوذ سياسي خويش در کشور ما به فعاليت پرداخت و رقابت اقتصادي و سياسي روسيه و انگليس با مظاهر زشت و ناگوار خود به نحو بارزي در ايران تجلي پيدا کرد . اين رقابت در درجه اول براي رخنه در امور مالي و اقتصادي ايران و کسب امتيازات اقتصادي و معافيتهاي گمرکي و عقد قراردادهاي تجاري پر سود براي آن دو کشور آغاز گرديد و روز به روز شدت يافت و هر دو رقيب براي پيشرفت مقاصد خود از هيچ اقدام و عمل سياسي خودداري نکردند . بدين ترتيب بازرگاني خارجي ايران به مرور زمان در انحصار دو دولت زورمند روس و انگليس قرار گرفت و امور مالي و ساير شئون اقتصادي ايران استقلال خود را از دست داد .
sبخش سوم:
sواردات و صادرات
sايران يک کشور کشاورزي بوده و جز مواد خام نباتي و حيواني.محصول ديگري براي صدور به خارج نداشته و اين حالت هنوز در کشور ما برقرار و قسمت اعظم صادرات ما به خارج مواد حاصله از کشاورزي و دامپروري است . ممالکي که با ايران داد و ستد داشتند.سعي ميکردند مواد خام نباتي و حيواني را در بازارهاي داخلي به حداقل قيمت خريداري کنند و چون ايران راههاي ارتباطي درجه اول نداشت.خريداران خارجي کالاهاي ايران.حمل کالا ررا تا بنادر جنوب و شمال بر بازرگانان تحميل ميکردند و جنس خريداري شده را در يکي از بنادر جنوب يا شمال ايران تحويل ميگرفتند و با کشتي هاي نقليه خود حمل ميکردند . مقررات گمرکي نيز ردباره تجارت ايران با روسيه و انگليس تابع مقررات کشورهاي کاملته الوداد ودر حداقل تعيين شده بود و بازرگانان انگليسي و روسي چه از لحاظ خريد کالا در داخل کشور ما و چه از لحاظ وارد کردن کالاهاي خود به کشور سود فراوان مي بردند .
sدر تجارت خارجي ايران.روس و انگليس و هندوستان به تفاوت مقام اول و دوم و سوم را داشتند و مدتها روسيه مقام اول را در تجارت خارجي ايران براي خود حفظ کرده بود.به طوري که قريب به 45 درصد از معاملات خارجي ايران با روسيه انجام مي گرفت و انگليس وهند نيز 25 تا 30 درصد داد و ستد خارجي ايران را داشتند و 30 تا 25 درصد بقيه واردات و صادرات ايران با کشورهاي ديگر جهان صورت مي گرفت .
sارزش واردات ايران از روسيه غالبا يک برابر و نيم ارزش صادرات و از انگلستان و هند (مستعمره انگلستان) پنج تا پنج برابر و نيم بهاي صادرات ايران به آن دو کشور و بهاي صادرات ايران به عثماني بيش از ارزش واردات از آن کشور بوده است بدين ترتيب عثماني از لحاظ خريد کالاي ايران در مقام اول و روسيه در مقام دوم داشته است .
sبلزيک نيز به علت همبستگي با سياست خارجي بريتانيا و بدان علت که اتباع آن دولت به عنوان مستشار و مستخدم امور مالي در راس تشکيلات گمرکي ايران قرار داشتند.توانستواردات خود را به ايران افزايش دهد و از طرف ديگر چون ظرفيتهاي بازار ايران براي قبول کالاي خارجي تقريبا ثابت مانده بود.افزايش حجم بهاي واردات ممالک روسيه و انگليس به ايران قهرا موجب تقليل واردات کشورهاي ديگر مانند فرانسه و اتريش و هلند گرديده و فقط آلمان بوده است که با ايجاد تسهيلات ابتکاري در تجارت خارجي خود و در ميدان رقابت اقتصادي با انگلستان و روسيه توانست بازرگانان ايران را بخود جلب کند و در مدت ده سال واردات خود را به ايران تا 5/6 برابر افزايش دهد .
sبخش چهارم :
sگشايش عهد امتيازات
sناصر الدين شاه در مقابل فشار شديد دو دولت همسايه مجبور شد در 25 مارس 1889 فرماني صادر کند که به موجب آن دولت ايران متعهد ميشد تا مدت پنج سال بدون رضايت روسيه اجازه تاسيس راه آهن به خارجيان را ندهد . ضمنا به انگليسيها وعده دادند هر وقت امتياز تاسيس راه آهن در شمال به روسها داده شود فورا امتياز راه آهن شوشتر يا امثال آن نيز به ايشان داده خواهد شد.اما دولتهاي همسايه به اين هم راضي نشده تقلضاي امتيازات جديدي مي نمودند در 30 اکتبر 1888 ناصرالدينشاه رود کارون را براي عبور عموم کشتيهاي تجارتي خارجي آزاد اعلام کرد . پس از صدور فرمان آزادي کشتيراني در رود کارون روسها نيز سهم خود را تقاضا نمودند و اطلاع دادند که تا اين امر فيصله نپذيرد مسافرت شاه را به اروپا از طريق روسيه اجازه نخواهند داد . سرانجام شاه متعهد شد که مرداب انزلي و رودخانه هايي که مصب آنها در اين مرداب است و تمام رودخانه هائيکه به درياي خزر مي ريزند... براي عبور کشتيهاي روسي آزاد باشد و امتياز ساختن راه شوسه از پير بازار يا مبارک آباد به تهران را به روسها واگذار کردند .
sبلافاصله پس از اعلام آزادي کشتيراني در کارون يک شرکت انگليسي به نام برادران لينج خط کشتيراني در آن رودخانه را داير کرد و عملا تجارت خوزستان را در انحصار خود قرار داد.
sآخرين مرحله فشارهاي روسيه منجر به امضاي موافقت نامه اي در برابر 12 نوامبر 1890 بين امين السلطان و بوتزوف سفير روسيه شد که به موجب آن دولت ايران متعهد ميشد تا مدت ده سال اقدام به ساختن راه آهن و يا دادن امتياز آن به ديگران نکند وپس از انقظاي اين مدت هم درباره تمديد اين موافقت نامه با دولت روسيه وارد مذاکره شود . به اين ترتيب ساختن راه آهن که از آرزوهاي بزرگ ايرانيان بود تا يک نسل بعد به تاخير افتاد .
sبخش پنجم :
sتجارت نابرابر
sدر دوره پس از شکستهاي نظامي و سياسي ايران.بخشهاي اقتصاد ايران-هر جند عقب مانده- به گونه اي مکمل يکديگر عمل مي کردند و در چارچوب الگو و فرهنگ مصرفي داخلي و ساز و کار حاکم بر آن.نه مواد اوليه کشاورزي و معدني قابل توجهي به صورت مازاد بر مصرف داخلي و باب بازار خارجي وجود داشت ونه خريداران انبوه داخلي براي کالاهاي خارجي . اما ديري نپاييد که اين روند با دو جريان توام با يکديگر برخورد کرد تا تجارت خارجي جايگاه ويزه اي را در اقتصاد کشور اشغال کند . بازرگانان روسي و انگليسي با برخورداري از امتياز زات تجاري.سياسي و قضايي ناشي از عهد نامه هاي پيش گفته.بتدريج برتجارت ايران مسلط شدند و بازرگانان ايراني پس از ايستادگي هايي.سرانجام به مشارکت با تجار خارجي و يا فروش کالاهاي خارجي در داخل تن دادند. توليد براي صدور و رفع نياز خارجي به مواد اوليه کشاورزي .همراه خريد کالا (عمدتا پارچه) از خارج.بازار فروش محصولات خارجي را در ايران گسترش داد و همپاي آن.سهم بازرگاني خارجي در اقتصاد افزايش يافت . پيامد اين روند(صدور کالاهاي خام و ارزان و ورود کالاهاي ساخته شده و گران).کسري تراز بازرگاني خارجي ايران و خروج قابل توجه سرمايه از کشور بود . توسعه تجارت با خارج.همراه با کسري تراز بازرگاني.نه تنها به ورشکستگي و خانه خرابي پيشه وران انجاميد.بلکه پرداخت کسري.با تشديد استثمار دهقانان و افزايش ستم بر آنان همراه شد . توليد محصولات کشاورزي براي صدور. بدون تغيير در روابط توليدي و استفاده از متون و ابزارهاي نوين به کمبود شديد مواد غذايي و بروز قحطي منجر شد . ورود محصولات صنعتي خارجي پيشه وران را ورشکسته کرد و موجب شد مهارتهاي آنان بي استفاده بماند و کسري تراز بازرگاني.افزايش مالياتها و برقراري عوارضي و حقوق اربابي.دامنه تخريب در بخش سنتي صنعت و کشاورزي را گسترش داد . در چنين وضعي تمرکز سرمايه و بکار انداختن آن در توليد.بويزه توليد صنعتي کشور جرياني ناتوان بازماند و با تغيير تدريجي اقتصاد کشورهاي اروپايي و افزايش سرمايه ها و لزوم همراه کردن صدور سرمايه با صدور کالا.کسب امتيازات جديد مورد توجه استعمارگران قرار گرفت .
sبخش ششم :
sنتايج تجارت نا برابر و دادن امتيازات
sدر عصر امتيازها.که عمدتا سلطنت 50 ساله ناصر الدين شاه را در بر مي گيرد.بيش از 80 قرارداد (امتياز) با دولتهاي استعمارگر بسته شد . نيروهاي استعمارگر که بر سر ايران با يکديگر رقابت و در مواردي همکاري داشتند.در دوره هاي همکاري بيشترين آسيب ها را به ايران وارد کردند . پيامد يکي از دوره هاي همکاري .تقسيم ايران به سه منطقه (منطقه نفوذ روسيه يا شمالي.منطقه نفوذ انگليس يا منطقه جنوبي و منطقه بي طرف حايل بين شمال و جنوب ) در 1907 است . منطقه بي طرف يا حايل که مرکز آن اصفهان بود.در آغاز جنگ جهاني اول.طي قرارداد جديد روسيه و انگليس.به منطقه نفوذ انگليس اضافه شد . در سال 1289ش/1919 انگليس با خالي ديدن ميدان از رقيب قراردادي با کمک وثوق الدوله به ايران تحميل کرد که به موجب آن منطقه نفوذ انگليس سراسر ايران را در بر مي گرفت .
sتغيير در ترکيب صادرات ايران به منظور جبران کسري بازرگاني.ايران را که تا پيش از آن با توليدات صنايع پيشه وري مي توانست نيازهاي داخلي خود.از جمله پارچه را تامين کند.بتدريج به وارد کننده پارچه هاي خارجي.بويزه انگليسي تبديل کرد . تامين قند و شکر نيز.که نياز داخلي به آن پيش از آن با محصولات کشاورزي برطرف ميشد.جاي خاصي را در واردات ايران اشغال کرد . صنايع پيشه وري توليد کننده پارچه.بويزه پارچه هاي نخي در شهرهاي اصفهان.کاشان يزد با افزايش واردات پارچه رو به نابودي گذاشت و تنها صنايع قالي بافي که محصول آن در کشورهاي اروپايي رقيب نداشت.توان گسترش يافت .
sبخش هفتم :
sاقدامات امير کبير براي اصلاح امور اقتصادي
sامير معتقد بود که ايران نبايد بازار فروش کالاهاي خارجي باشد.بلکه بايد اساس اقتصادمملکت را بر تهيه اين کالاها در داخل کشور مبتني نمود . اين کار احتياج به سرمايه و کارگر فني و مديريت اصولي داشت و اين هر سه عامل در ايران آن روز تا حدي موجود بود.اما مانع اساسي چنين تحولي يعني جانشين ساختن تدريجي صنايع دستي متوسط با صنايع ماشيني.ضديت صريح استعمار خارجي بود که امير اين عامل عمده را نيز خلع سلاح کرد . امير به منظور بسط صنايع.سرمايه کافي در اختيار اهل فن گذاشت و کارخانجات شکرريزي در ساري و ريسمان ريسي و چلوار بافي در تهران و حرير بافي در کاشان و سماور سازي و کالسکه سازي در اصفهان و تهران تاسيس کرد . امير با تشويق استادان در ايجاد مسنوجات و مصنوعات جديد و انجام اختراعات در اين زمينه ها در اصفهان و کاشان اقدام به تاسيسکارخانه ها ماهوتسازي و دادن دستورات لازم در اين خصوص به نماينده در اتريش و صدور اميريه اي مبني بر ايجاد نمايشگاهي از محصولات صنعتي ايران در تهران کرد که همه اينها علامت درک صحيح امير است از قوانين دروني اقتصاد سرمايه داري که در جهت نابود ساختن صنايع يدي عمل ميکرد . او عده زيادي از خبرگان و استادکاران را براي آشنايي با فنون و صنايع جديد به مسکو و پطرزبورگ فرستاد. اينها پس از بازگشت به ايران کاغذ گرخانه اصفهان.بلور سازي تهران و کارگاههاي چدن ريزي و نساجي را در ساري بوجود آوردند . از سوي ديگر در پرتو حمايت و هدايت امير.رشته هايي از صنايع دستي که قابليت توسعه را داشتند چه از نظر کميت و چه از نظر کيفيت و مرغوبيت در راه تحولات اساسي افتادند.چنانکه شالهاي کرماني معروف به شال اميري به چنان نفاستي از بافت و از لحاظ جنس رسيد که از شالهاي کشميري پيش افتاد و شال جوغان پشمين مازندرانکه بدستور امير بجاي ماهوت خارجي به لباس سربازان اختصاص يافت توليد وسيع و با ارزشي پيدا نمود .
sامير با توسعه و نفوذ سرمايه گذاري خارجي مخالف بود.زيرا او مي دانست که با سرمايه گذاري خارجي و اصولا نفوذ سرمايه خارجي به هر نحو در اقتصاد مملکت به منزله تملک تدريجي منافع اقتصادي و بازارهاي تجارت داخلي است و سرانجام موجب اسارت و استعمار خواهد گرديد.چنانکه بعدها همانطور هم شد . اين ادراک صحيح از فرماني استنباط مي گردد که اين مرد دانا و توانا در مورد استخراج معادن ايران صادر کرد و خارجيان را از مداخله در اين مورد ممنوع نمود .
sامير اولين سنگ بناي دارالفنون را نهاد.ترتيب استخدام استادان اتريشي را در اين مدت کم داد . امير که از مداخله خارجيان در امور ايران بيمناک بود از استخدام معلم از روسيه و انگلستان و فرانسه خودداري کرد . او به مسيو جان داود در وين دستور داد که يکنفر معلم پياده نظام.معلم توپخانه.معلم هندسه.معدنشناسي.پزشک و جراح و داروساز از کشورهاي اتريش و پروس با حقوق سالي 4 هزار تومان براي مدت پنج يا شش سال استخدام کند . مسيو جان داود در 37 نوامبر 1851.دو روز بعد از عزل امير از جکيع مناصب با استادان اتريشي وارد تهران شد . سيزده روز قبل از قتل امير صد نفر از شاگردان به مدرسه درآمده.تحصيل را آغاز نهادند . انگليسيها ميل نداشتند که معلمين دارالفنون از اتريشها باشند چنانچه بعد از امير کوشيدند آنهارا از ايران اخراج کنند .
sبخش هشتم :
sجمع بندي مطالب
sبا نگاهي کلي به روند داد وستد خارجي ايران متوجه يک رشد مسلم اما مساله دار ميشويم . به نظر مي رسد کل ميزان دادوستد در فاصله سالهاي 1800-1860 دو برابر و در فاصله 1860-1914 چهار برابر شده است . اگر تعديل قيمتها را به حساب بياوريم حجم دادوستد فرآورده ها در سالهاي 1800-1860 سه برابر و در دوره 1860-1914 چهار برابر افزايش يافته به عبارت ديگر.طي 114 سال 12 برابر شده است . اگر چه در رابطه با اقتصاد داخلي ايران افزايش چشمگيري به وجود آمده.اما در مقايسه با افزايش 50 برابر کشورهاي ضعيف منطقه در طي همين دوره.افزايش ايران چندان زياد نيست . براي مثال حجم دادو ستد خارجي مصر در سالهاي 1800-1914.50 تا 60 برابر.هندوستان 50 برابر و عثماني 15 تا 20 برابر شده است . در نيمه هاي قرن نوزدهم واردات از صادرات پيشي گرفت و کسري تراز بازرگاني پديد آمد . اين کسري در 1913 حدود 3 ميليون پوند بود . ايران بناچار از خارجيان وام گرفت . ارزش پول خود را کاهش داد و امتيازهاي تجاري بيشتري به بيگانگان واگذار کرد . همه اينها نشانه هاي وابستگي فزاينده ايران به غرب اند و همگي نيز با پيامدهاي ناگوار همراه بوده اند .
sترکيب اقلام دادوستد ايران نيز در اين دوره دگرگوني بارزي پيدا کرد و اين کشور در اوايل قرن بيستم به الگوي استعمار کلاسيک نزديک شد . بررسي وضعيت پارچه و بافندگي گوياي بسياري از حقايق است . درسال 27.1857 درصد صادرات ايران را پارچه هاي دستباف پنبه اي.پشمي و ابريشمي تشکيل مي داد . اما در اوايل قرن بيستم اين عدد به حدود 1 درصد کاهش يافت و جاي آنرا از يک طرف صنايع سنتي مثلا فرش.12 درصد در سالهاي 1911-1913 و از طرف ديگر صدور مواد خام نظير ابريشم.پشم و بخصوص پنبه(26 درصد يا بيشتر در 1911-1913) گرفت . صادرات عمده ايران را مواد خام و اوليه نظير برنج.خشکبار.گردو و ترياک تشکيل مي داد .حجم اين اقلام که در سال 1857 تنها 4 درصد بود در سالهاي 1911-1913 به 32 درصد رسيد . در زمينه واردات.ازدياد عظيم حجم دو فرآورده واقعا تکان دهنده است : يکي پارچه هاي ماشيني در انواع و اقسام آن که در دهه 1850 معادل 63 درصد کل واردات و پنجاه سال بعد 30 تا 40 درصد واردات را تشکيل مي داد . ديگري چاي و قند وشکر بود که در طي همان مدت از 11 درصد به 30 درصد افزايش يافت . بقيه واردات در دوره مذکور عمدتا فرآورده هاي صنعتي شامل فلزات .ظروف فلزي.ظروف بلوري و شيشه اي بود .
sجمع بندي بي چون و چراي ما با توجه به شواهد و مدارک.افزايش گريز نا پذير کنترل خارجي بر ايران و ازذياد قدرت خارجيان در ايران است . در چارچوب نظريه نظام جهاني.ايران از عرصه خارجي (موقعيتي که در سده هاي شانزدهم.هفدهم و هجدهم داشت و از ديدگاه ايرانيان کشور در اوج قدرت صفويه در قرن هفدهم.بخشي از هسته غير اروپايي جهان به شمار ميرفت).در طي سده نوزدهم به حاشيه نظام سرمايه داري جهاني کشانده شد . ايران اواخر عصر قاجار بوضوح در تعريف واارشتاين در حاشيه قرار ميگيرد :حاشيه اقتصاد جهاني.عبارت است از آن بخش جغرافيايي که در آن عمدتا اجناس نا مرغوب توليد مي شود (يعني اجناسي که در ازاي کار آن مزد خوبي پرداخت نمي شود).اما در عين حال بخش جدايي نا پذير نظام جهاني تقسيم کار است زيرا کالايي که در اين بخش توليد مي شود در مصرف روزمره اهميت زيادي دارد . تبادل فزاينده مواد خام و اوليه ايران – ترياک.برنج.پنبه.گندم.توتون و تنباکو.خشکبار.گردو.ابريشم و پنبه با فرآورده هاي صنعتي اروپا و نيز کنترل اروپاييان بر تجارت.تعرفه ها.حمل و نقل دريايي.حمل و نقل خشکي.همه و همه شاخصهاي قدرتمند و نشانه هاي آشکار اين الگوي جديد وابسته شدن و حاشيه اي شدن است .
 
sفهرست منابع
s1- مقاومت شکننده نوشته جان فوران- ترجمه احمد تدين
s2- روابط ايران با دول خارجي در دوران قاجاريه دکتر جليل نائبيان
s3-ايران در دوره سلطنت قاجار علي اصغر شميم
s4- آشنايي با اقتصاد ايران دکتر ابراهيم رزاقي


Label
نظرات در مورد:روابط اقتصادي دوره قاجار

نام شما:
نظر شما:
افزودن نظر



ورود به سايت | ثبت نام كاربر


صفحه نخست | تماس با ما
تمامی حقوق این سایت سایت متعلق به سایت DocIran.COM می باشد
طراحی شده توسط فراتک